خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
شعر و دکلمه

من لیلی نیستم…

من شیرین نیستم فرهاد…تیشه ت رو از روی دوشت زمین بذار… لیلی نیستم…برگرد از صحرای آوارگی، مجنون… طبیب نیستم…بلند شو از بستر تب، عاشق… بهار هم نیستم…برگرد به خونه ت پرستو… من یه قلعه خاکی ویرونم…یه بومم که مینالم شب وروز روی خرابه های خاطراتی که روی هم تلنبار شدند تو برهوت دلم… من یه بیمارم که سالهاست افتادم تو بستر ناامیدی…با کرم هایی که افتادن تو گوشت و پوست قصه هام… من فقط یه ناچارم…ناچارم برای رفتن…ناچارم برای کشیدن این بارِ زندگی…ناچارم به تحمل این درد… فریب این صدا را نخور…من یخبندونم…سردم و مه آلود… من یه دستم پر از خواستن…یه دلم پر از پرواز… اما یه قلاده