خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

تجسم یک رویای دوردست، قسمت دوازدهم.

امروز روزِ توست جهانِ کوچکِ من. روزِ میلادِ شانه های معصومت که خوب پناه دادن را میدانند. روزِ میلادِ آغوشت، که همیشگی و مهربان است. امروز، روزِ دست های توست. دست هایی که راه نمای قله های دورِ رویا میشوند. دست هایی که عشق می دهند، حالِ خوب می بخشند و گرمای خاطراتِ خوش را یادآور می شوند. امروز روزِ میلادِ دست های توست، جهانِ کوچکِ من. امروز روز من است. روز منی که خوب پرواز کردن با بال های شکسته را آموخته است. منی که حالِ بدِ همیشگیش، تنها با لبخند همراهان تو و دیدنِ بالندگی های هر روزت، به اشتیاق زیستن بدل می گردد! جهانِ کوچکِ من!
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

میلاد چه خبرا؟ کجایی؟ نیستی؟

سلام و هزاران درود خدمت شما دوستان گرامی اول از هرچیز عید الله اکبر عید سعید و خجسته غدیر خم را به تک تک شما تبریک عرض می کنم. بعد از چند ماه منم دست به کیبورد شدم نه اینکه نخواهم ها خدایش نمی رسیدم تمریناتم برای مسابقات کشوری کلاس ترومپت که خصوصی گذاشتم برای شاگردهام خلاصه همه به هم پیچیدن و فقط اجازه می دهند من بیام پست های شما را بخوانم و برم اما بریم سر اصل مطلب همان طور که در عنوان گفتم میلاد چه خبر؟ دوستان عزیز من نه خیلی سرم خلوت بود از الان دیگه کامل آزاد هستم حتمأ می پرسید چطور خوب الان