خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
شعر و دکلمه

در اندیشه خورشید

صبحدم وقتی سپیده صبح، سوار بر قایقی از نور، آهسته آهسته، پهنای نیلگون شب را در می نوردد و خود را به ساحل زمین می رساند، من در پس پنجره رؤیاهایم در اندیشه ام. در اندیشه نور در اندیشه خورشید. در این اندیشه ام که چگونه نور فاصله ها را می پیماید و به سرمنزل مقصود می رسد. آیا با این کارش حاوی پیامی مهم برای انسان های خسته و سرد نیست؟ که آی آدم ها! منم که با تاریکی در ستیزم. اراده ام بر این است که شب تیره را به صبح روشن مبدل کنم. و آیا تو که صاحب اندیشه و خرد خدادادی هستی، می توانی چنین