خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

پدرم شرمنده ام

و خدایی که در این نزدیکیست بار ها و بار ها نوشته ام, از همه کس و همه چیز, از کوه و جنگل و دریا, از درخت توت و زاینده رود, از عابرانی که چه بسیار از عرض خیابان ردم کرده اند, از خاطرات کودکیم, از خرید یک بستنی, از خرابی لپتاپم, از صدای جیک جیک گنجشکان, از بی رنگ ترین غم هایم تا پر رنگ ترین شادی هایم و …. و …. و …. ولی چه کم برای تو نوشته ام پدرم! واقعیت جز آن شکایت نامه پر سوز و گداز خود خواهانه ای که یکی دو سال قبل برایت نوشته ام در نوشته هایم گم شده ای!