خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

سفر یک روزه به کویر

ساعت 6:30 صبح جمعه راهی کویر ورزنه شدیم. تورلیدر بعد از صحبتهای اولیه از چند گروهی که توی اتوبوس بودیم خواست خودشونو معرفی کنن. و ما که 8 تا با حالاش بودیم از نوع ورزشکارش، از همان لحظه معرفی همه را به آرامش دعوت کردیم. آقای گلی گفت براتون یه موزیک لایت میذارم تا سطح انرژیتونو بسنجم. البته بیشتر لایک بود تا لایک چون صبحونه نخورده اتوبوس رفت رو هوا تا یه رستورانی که واسه صبحونه فرود اومد. حلیم عدس خوردیم اما نمی دونم چرا بجای سیر شدن بیشتر دلضعفه گرفتم. شکمو نیستما ولی واقعا حلیم عدس واسه ورزشکار راهی کویر جوابگو نیست. قبول دارین که؟ ابتدا قرار شد
دسته‌ها
شعر و دکلمه

فراق یار!

ببار ابر آسمان، به قلب خشک این کویر که زخمها چشیده از زمانه ی حسود پیر! تمام آرزوی او رسیدن بهار بود، چهار فصل سال او، دمادم انتظار بود! چه حرفها که با دلش، به گوش او نگفته بود، میان واژه واژه اش، غم دلش نهفته بود! ولی کنون شکسته و فسرده حال و خسته است، هزارها ترک که بر غم دلش نشسته است! هوای گریه دارد از غم فراق روی یار، هرآنچه میکند ولی، نمیرسد به نوبهار! ای از تبار آسمان، در این شب خموش و تار، به قلب خشک این کویر، تو مرهمی شو و ببار!