خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

باز من مالیخولیاییم زد تو دروازه . اما اود شد . هوهو

دلم یه دنیا می خواد , بی آدم , بی آدم , بی آدم . کاش دنیا فقط یه پنجره بود . تا وقتی ازش خسته شدیم . پرده ها رو بندازیمو بیخیال طی کنیم . کاش زندگی مثل یک آبنبات , بزرگو خوشمزه بود . میلیسیدیمو تا ته می خوردیمشو تمام , باز از نو یه آبنبات دیگه بر می داشتیم . یه وقتایی که بدجور سادیصمم اود میکنه . آرزو می کنم کاش سرنوشت , شکل سقز بود . نرمو لطیفو مهربون . اونوقت هر طور عشقم بکشه خودمو سرنوشتمو حالتش میدم . شاید با سقزم یه دراکولا ساختم . شاید یه اورانگوتانی , فرشته ای ,
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

دیشب خواب دیدم . خواب یک بشقاب را !

  دیشب , خواب یک بشقاب را دیدیم درونش پر بود از سالاده الویه رویش را نمی دانم کدام کدبانویی تزیین کرده بود که نمیتوانستی چشم ازش برداری بح بح خیار شور ,تخم مرغ ,چیپسو کاهو هویجو زیتونو بقیه چیزها همین که دست بردیم تا یک لقمه ی گنده ازش برداریم , زنگ تلفن ناجوانمردانه ما را از جا پراند دلمان که کلی لواشک شده بود گفتیم ,امروز به هر قیمتی شده باید برای خودمان یک سالاد الویه دستو پا کنیم این شد که سیب زمینی ها را چپاندیم در قابلمه , مرغ را هم جدا فکندیم در قابلمه ی دیگر , بعد تخم مرغ ها را گذاشتیم تا
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

آخ جونمی عید امسال میریم هاوایی

بح بح , حالم چقدر خوبه هوا چه آرومه تا دیروز دیروزا حالم یه جوری خیلی خاص گند بوده سلام سلام سلام تا ,خوبین خوشین یا بهترین آیا بله بله بله بله عید همگی یه دو روزی زودتر مبارک دُم پرنده های خونگیتون سه چارک بله متشخص میشویم عزیزان لطفا به ادامه ی برنامه توجه بفرمایید فرض کنید , بله ,فرض کنید ترانه در یک عملیاته دل شاد کننده , تصمیم گرفته باشه یک بلیط خوشگله خوشمزه ی مفتکی , البته به عنوان عیدانه بده به شما یک بلیطه رفتو برگشت به جزایر قناری ,پرستو یا گنجشک , بعد شما با پا  که نه , کله معلغ زنان بارو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

شیکو پیک یا گندیده؟

همگی سلام   انتخابه سختی نیست کافیست اندکی اهل تامل باشید آنوقت به راحتی به این سوال می توانید پاسخ بدهید دوست دارید کرکس باشید یا فاخته خودم را دوست دارم هیچ کدام یا گزینه ی بعدی یا تا به حال, به این قضیه فکر نکرده بودم هم قبول نیست مثلا میتوانید جواب ما را کپی پیس کنید, دوست هم نداشتید عیبی ندارد اما زیاد تکراری جواب ندهید, بدمان می آید ترجیح می دهم کرکسی باشم نشسته بر لاشه ی مرداری کرمو تا اینکه فاخته ای راحت طلب و سودجو و مطمئنن بی مسئولیت و دقیقا بی رحم و زیاد نامردو بد جنس و دلمان خنک میشود که بگوییم 
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

یلدا در یک سه شنبه ی مگسی

دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

یلدا در مطب!

فقط میگم سلام تا سریع بریم سراغ ماجرا به اتفاق پارتنر ,یعنی دایی ,همان که تنها دو سال از ما بزرگتر است در مطب دکتر بهانتظار نوبتمان نشسته بودیم یله داده بودیم به صندلی و با کلی اعتماد به نفص, دنیای خودمان را پرسه میزدیمو ریز ریز میخندیدیم پارتنر هم کلی تحویلمان گذاشته بود و نه اینکه ما در تب بیماری دستو پا میزدیم مدام برایمان از آب سرد کن آب می آوردو اینها جایتان کلی خالی سرمای دهشتناکی ما را خورده بود که نگو و نپرس سرمان همانطور که نشسته بودیم گیج میرفتو صدای جیکو جیکی در گوشمان میپیچید که گویی گنجشکان بالای سرمان پی هم میدویدندو سرود
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

من یک مالیخولیای امیدوار هستم!

سلام به همه ی اونایی که دارن منو میخونن این پست کمی طولانیه -لطفا شکیبا باشید تا حالا شده فکر کنین یه ماشین لکنده ی مدل 57 شدین! مثلا از پایین به شیب تند زندگی نگاه کنید و بگید :نه ممکن نیست بتونم خودمو برسونم اون بالا! در کل روحتون اونقدر خسته  باشه که مجبورتون بکنه یه جاهایی کم بیارید که نباید بیارید مثل آدم ماشینی ها یی که انگاری از دور خارج شدن آب روغن قاطی کنیدو سر سیلندر بسوزونید به حتم هم در چنین شرایطی ریپ زدینو سوزنتون گیر کرده بگین :نه نمیشه نمیتونیم -قسمت این بوده -هیچ امیدی به زندگی نیست -بمیرم بهتره و اینا… اگرم
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

یلدا نقاش میشود!

  سلام به همگی بعد عمری بنا به یک تصمیم کبری گفتیم آرشیو تکست هامونو یک سامونی بهش بدیم از بین همه ی خنزر پنزرا یکهو به صورت وحشتناکی ماهور شروع کرد به بلغور بعد یه تلاش چند صدم ثانیه ای بالاخره توانستیم این نوت پد گریخته از فایل را به ضرب کش بگیریم و ماهور را لال بفرمائیم بله دیگه این مطلب گریخته کمی درگیرمان کرد,اندکی قلقلکمان داد که چی؟ که منو بزار تو محله ببین بروبچز نظرشون چی چینه؟ تاریخ نوشتنش مال سه ساله پیشه و هیچ یادم نیس که اصلا زین چه دلیل بی دلیلی این را مکتوبه کردم الان ، یه قلمو گرفتم دسم ،