خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

فقط حرف

بازم بهمن شد و بازم همون ماهی که حسابی دوستش دارم. نه به خاطر ماه تولدم. بیشتر به خاطر هواش البته نه هوای این روزا و تقریبا این سال ها. عجیب دلم واسه حدود 13 14 سال پیش وقتی بیجار بودم تنگ شده. چه روزای قشنگی داشتیم تو شهر قشنگ بیجار! چه قدر آزاد بودیم و چه قدر برف بود اون روزا! گاهی از ظهر روز قبل برف شروع می شد و گاهی هم اوایل شب و ما خودمونو برای فردای تعطیلش آماده می کردیم. گاهی هم می شد که خبری نمی شد و وقتی ما می خوابیدیم اون دونه های سفید و مهربون که این روزا تقریبا نایاب
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

یه ذره حرف بزنم؟

سلام کنم؟ سلام دوستان گوش کنی که مدتی ازتون دور بودم حالتون چطوره؟ خوبین؟ رو به راهین؟ بگم؟ این مدت یه مقداری بالکل بی حوصله و بی اعصاب و پیگیر چیزای جدید بودم واسه همینم گفتم اینجا نیام یعنی در واقع نگفتم. کلا نیومدم. ولی خب دورادور از دوستان با خبر بودم.چون این دوست عزیزم که میدونه با کیم, ثانیه ای گوش کن رو چک میکنه و منم خب گوشام آماده شنیدن هر چیزیه که یواش بیاد آره خلاصه بگه جونم واسه تون که, ما که رفتیم دانشگاه دانشگاه یه دفعه نفهمید کجا بره که از شر ما خلاص بشه یه مقداری رفیق پیدا کردیم و یه مقداری هم