دستهها
یک روز می بوسمت
یک روز می بوسمت! روز که باران می بارد ، یک روز که چترمان دو نفره شده ، یک روز که همه جا حسابی خیس است! یک روز که گونه هایت از سرما سرخ سرخ ، آرام تر از هر چه تصورش را کنی ، آهسته ، می بوسمت … یک روز می بوسمت ! هر چه پیش آید خوش آید ! حوصله ی حساب و کتاب کردن هم ندارم ! دلم ترسیده ، که مبادا از فردا دیگر « عشق من » نباشی . آخر ، عشق سه حرفی کلاس اول من ، حالا آن قدر دوست داشتنی شده! که برای خیلی ها سه حرف که سهل است