ورود به محله
تغییر اندازه ی متن
جستجوی قدرتمند محله
-
نوشتههای تازه
- معرفی و دعوت به بازدید از صفحه اینستاگرام انجمن موج نور اصفهان
- رفیق
- تقدیم یازدهمین بازی از فصل سوم! پنجشنبه ها، از ساعت 22، همراه ما باشید! در فصل سوم از بازی صوتی مافیا!
- دو افزونه برای مرورگرها جهت بهبود تجربه استفاده از ویکیپدیا
- سریال یاغی، به صورت توضیح دار، اختصاصی محله نابینایان: قسمتهای دهم و یازدهم اضافه شد!
بایگانی برچسب: s
پیچیدگیهای اخلاقهای خیابانی
مقدمه میدانستم تمام نقشههایش برای یک چیز بود. پول. به محبت بچه خیابان نمیشود اتکا کرد و به شخصیتش نمیشود اعتماد. همانطور که کسی در زندگیش نتوانست به محبتهایی از طرف من اتکا کند یا به شخصیتم اطمینان داشته … ادامهی خواندن
دردِ دلِ مؤسسِ محله نابینایان: به کجا داریم میریم؟
آغازِ نقلِ قول از طرف کادر مدیریت محله نابینایان: «بنا بر اعلام نویسنده، این پست میبایست در معرض قضاوت سایرین قرار بگیرد. به همین جهت پست برای ساعتی معلق شد، تا توسط مدیریت تصمیم نهایی اتخاذ گردد و در نهایت … ادامهی خواندن
رضا و عبدالله بابت حضورتون ممنون خیلی خوش گذشت!
سفر داریم چه سفری. خوشگذرانی داریم چه خوشگذرانی. مهمان داریم چه مهمانی. میزبان داریم چه میزبانهایی. اصلا یک حس باحال و غریب و عجیب. حسی که از وصفیدن ماجرای من به خواننده منتقل میشه هرگز به گرد پای حس تجربه … ادامهی خواندن
منتشرشده در اجتماعی, خاطره, داستان و حکایت, صحبت های خودمونی, کودکان و نونهالان, گزارش
برچسبشده بی برچسب, تجربه گروه شاد نابینایان, ترن هوایی, خوشگذرانی, دور همی, دوستی نابینایان, رضا, زندگی خصوصی, سفر, سفرنامه شیراز, شهر بازی, شیراز, عبدالله, فیریزبی, کشتی صبا, مجتبی
39 دیدگاه
چِرتنوشت هفتم مهر 97
جدی نگیرید: *** کمپستی، کمکامنتی، بیپستی، بیکامنتی، بیمحتوایی، بعضا محتواهای زرد و ضعیف، محتواهای هرجایی و همهجایی، چیزی شبیه به یک سکون نیمهمطلق در حال حرکت به سمت بدترشدن، خبر از چه چیز میدهد؟ به نظر شما، چه چیز میتواند … ادامهی خواندن
منتشرشده در اجتماعی, صحبت های خودمونی
برچسبشده بی برچسب, تولید محتوا, چرتنوشت, خوابزدگی, رخوت نابینایان, فرهنگ بیفرهنگی, مجتبی خادمی, محتوای تکراری, محتوای نو, یادداشت, یادداشت مجتبی
50 دیدگاه
یه یادداشت دیگه این دفعه حوالی دهم شهریور
کار هام زیادن و سرم شولوغ و وقتم کم. گاهی وقتا با خودم میگم ایول مجتبی. ایول که کار داری. پول داری. ایول که سرت شولوغه و از بیکاری نمی نالی. ولی گاهی ه میگم کاش مثل خیلی ها بیکار … ادامهی خواندن
بیایید اگه دوس داشتید تکلیف سایت و آرشیو هفت ساله رو مشخص کنید
سلام بچه ها چه خبرا؟ خوبین؟ منو که باید بشناسید. مجتبی. خادمی. نابینا. مترجم. مدرس. کارشناس. الکی خوش. مؤسس سایت. بعضیا بهش میگن مدیر. گاهیا پا رو فراتر میذارن یه ارشدم بهش اضافه می کنن. خلاصه از این لقبهای چِرتو … ادامهی خواندن
منتشرشده در اخبار, اطلاع رسانی, صحبت های خودمونی
برچسبشده انتخابات, بی برچسب, پایداری, تحویل سایت, تعطیلی, تکلیف محله نابینایان, جلسه دهم اردیبهشت تیمتاک, ماندگاری
85 دیدگاه
خوشبختانه این دفعه دیگه واقعا داره تموم میشه
تموم میشه مجتبیای که دلش برای محرومین میسوخت. تموم میشه مجتبیای که دوست داشت هر طور شده سایتشو نگه داره. تموم میشه مجتبیای که اصرار داشت یه شخصیتِ حقوقی برای دفاع از حقوقِ نابینایانِ ایران درست کنه. تموم میشه مجتبیای … ادامهی خواندن
منتشرشده در اجتماعی, صحبت های خودمونی
برچسبشده بی برچسب, تموم شد, دستنوشته, شمارش معکوس, مجتبی, مجتبی خادمی, مجتبی رفت, معکوس, ناتموم
46 دیدگاه
و این گم شده، هیچ وقت پیدا نمیشه چون ما متفاوتیم و چرند…
این دو روزه که اینترنت نیومدم حالم خعلی بهتره. انگاری که یه وبایی سرطانی باشه این اینترنت. یه جور هایی یه دوست نابابه که آدمو از راه به در میکنه. من دوست دارم حتی با رفیقهای راه دور هم ارتباط … ادامهی خواندن
منتشرشده در صحبت های خودمونی
برچسبشده آب, امید, انگیزه, بی برچسب, پوچ, جنگل, جوب, چشمه, در هم, دستنوشته, دلنوشته, روستا, زندگی خصوصی, سالیتود, قرص, کامپیوتر هوشمند کوانتومی, مجتبی خادمی, هوش مصنوعی
18 دیدگاه
مزمز، طعم خوش لحظه ها
دارم تغییراتی در رویه ی معمول زندگیم میدم تا با تحول و تنوع بیشتری همراه بشم و همه چی واسم فرق کنه. خارج شدن از دایره ی عادت ها کار سختیه ولی نتیجه ی شیرینی هم داره. وقتی حس می … ادامهی خواندن
منتشرشده در صحبت های خودمونی
برچسبشده این روزام, بدهکار, بی برچسب, پول قرضی, چرت نوشت, دستنوشته, دلنوشته, زندگی خصوصی, کار, گروه صنعتی, مجتبی خادمی, نه گفتن
41 دیدگاه
تخیل؟ یا واقعیت؟
توجه: با ادامه دادن به خواندن مطلب زیر، شما موافقت می کنید که قبول دارید این نوشته، صرفا یک نوشته ی تخیلی هست. شباهت احتمالی نام و هویت اشخاص، رویداد ها و باور های موجود در این نوشته با آنچه … ادامهی خواندن
منتشرشده در صحبت های خودمونی
برچسبشده اشیا, اشیای هوشمند, بی برچسب, پروژه دنیا, تخیل, خالق, دنیا, زبان اشیا, سازنده
41 دیدگاه
یادداشت ششم فروردین 96
سلام خوبید بچه ها؟ نمیدونم چرا الکی الکی دلم برای شما و نوشتن اینجا تنگ میشه! واسه شخص من دقیقا حس خوبیه که بتونم مثل گذشته هام سبک وبلاگ نویسی رو دنبال کنم. یه حس خودمونی ای که شاید قدیما … ادامهی خواندن
امسال به بچه های فامیل که بزرگ شدند عیدی نمیدم
در عوض، میرم پیش بچه های دستفروش، میرم پیش خیابانی ها و لواشکفروش ها و آدامسفروش ها، میرم میبرمشون ی آبمیوهفروشی خعلی باکلاس، نه ی آبمیوهفروشی عادی. چرا ببرمشون ی آبمیوهفروشی عادی؟ اون ها هم مث ما دوس دارند ی … ادامهی خواندن
منتشرشده در اجتماعی, خاطره, صحبت های خودمونی
برچسبشده بچه های خیابان, بی برچسب, زندگی خصوصی, کودک خیابانی
62 دیدگاه
کسی میدونه چرا مجتبی ایمیلش رو جواب نمیده؟!
(بیشتر…)
منتشرشده در صحبت های خودمونی
برچسبشده ارتباط, بی برچسب, پرسش, تماس, جواب ندادن ایمیل, مشکل با سایت, مشکل در تماس
25 دیدگاه
18 اسفند. کاملا پاستوریزه.
خودت میدونی فقط شاید بقیه ندونند. چند ماهی نه. چند سالی میشه همو میشناسیم. شاید بگم دو سه سال. چه حالی میده حال کردن با آدم باحالی مث تو. کاش وبم مث قدیم ی وب کوچکولو بود تا میشد توش … ادامهی خواندن
منتشرشده در خاطره, صحبت های خودمونی
برچسبشده بی برچسب, حال, حرفای خودمونی, خاطره, دل نوشته, دلنوشته, زندگی خصوصی, عاشقانه, مجتبی خادمی
32 دیدگاه
دردسر های من و معشوق های بیجنسیتم
امروز یک عالمه حرف های جورواجور هست که باید بزنم. حرف هایی که اگر من نزنمشان، آنها من را خواهند زد. اول کاری که از رسم صبح های جمعه ام عقب ماندم. هر صبح جمعه، با خلوص نیت و دلی … ادامهی خواندن
منتشرشده در خاطره, صحبت های خودمونی, طنز
برچسبشده آشپزخانه, بی برچسب, پسر مجرد, حلیم, خانهداری نابینایان, زندگی خصوصی, کباب ترکی, نابینا و نیمرو, نابینا و نیمرو, نان سنگک
17 دیدگاه
گزارش صوتی مجمع موج نور
نبودید و ندیدید که ضبطم دیروز چه بی انصاف شد. اصلا مجتبی که به کل و ز کل الاف شد. دیروز وقت کم آمد و به من اجحاف شد. هر کی رفت پشت تریبون کلی حراف شد. نفهمیدم چی شد … ادامهی خواندن
تو آنقدر خوبی که
تو آنقدر خوبی که به خاطرت زیر سوال میروم,؟ همانجا ویزای اقامت میگیرم, می مانم و لذت میبرم از داشتنت! ساده و صمیمی دست میکشی روی تمام زندگیم و من را غرق لذت شنا در رودخانه آرام دست هات میکنی! … ادامهی خواندن
آره داداش!
عاشق بازي نه يعني عاشق بازيهاي امروزي..! كه زرتي يه تلفن ميدن فرداشم تو كافي شاپ قرار..! عاشق بازي يعني سه ماه آزگار دنبال دختره از مدرسه بري تاخونه..! يعني اگه يه بار دختره نیگات كنه ذوق مرگ بشي..! يعني … ادامهی خواندن
انتخاب عنوان این پست با شما!
من خوابم مییاد, از اون خوابم مییاد های واقعی که در اثر استعمال بیش از حد پیتزا ایجاد میشه و چنگ میندازه به همه وجودت تا بخوردت! من دیوونه ام, یک دیوونه به تمام معنا آنارشیست و اینجور حرفها. من … ادامهی خواندن
This is driving me crazy! Why these statistics are so strange?
Hi guys, I’m really shocked of how oddly website statistics appears to me. Every time I visit the statistics, especially total visitors, the number of visitors is somehow mysterious. For example take this round figure into consideration: Total visitors so … ادامهی خواندن