خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

بخش خلاصه و نتیجه‌گیری مقالات 31تا40

درود بر شما این شما و اینم بخش خلاصه و نتیجه گیری مقالات 31 تا 40

بخوانید و لذت ببرید.

 

بحث و نتیجه گیری31

 

همانطور که پیشتر اظهارات محققان مختلف را از نظر گذراندیم، دریافتیم عوامل متعددی در به وجود آمدن و پایدار ماندن شادی موثر می باشند. از جمله مهمترین آن‌ها می‌توان به برقراری و حفظ روابط بین فردی منسجم و داشتن تماس اجتماعی مداوم و پایدار اشاره کرد. رفتارهای اجتماعی بر تمامی‌ جنبه های زندگی هر فرد سایه می افکند و بر سازگاری و شادکامی بعدی وی تأثیر می گذارد؛ چراکه توانایی فرد از نـظر‌ کنار‌ آمدن با دیـگران و انـجام رفتارهای مورد قبول جامعه، میزان محبوبیت وی را در میان دیگر افراد اجتماع ، مشخص میکند. بنابراین دو متغیر شادکامی و روابط اجتماعی با یکدیگر تعامل و همبستگی مستقیم بسیار بالایی دارند بدین صورت که کمیت و کیفیت یکی می تواند پیش بینی کننده کمیت و کیفیت دیگری باشد و اما شادکامی و روابط اجتماعی نوجوانان دارای نقیصه بینایی چه طور است؟ پژوهشگران متعدد از جمله کف (۲۰۰۲)، والاس (۲۰۰۱)، الوین و همکاران (۲۰۰۷)، مک کاسپی (۲۰۰۳)، آلبرت (۲۰۰۵)، هالاهان و کافمن (۲۰۰۳)اشاره کرده اند که روابط اجتماعی نوجوانان دارای نقیصه بینایی به دلایل مختلف به مراتب در سطح پایین تری نسبت به همسالان بهنجار خود قرار دارد و همین امر آنان را نیازمند مداخلات آموزشی و ترمیمی در این زمینه می کند تا سطح بهزیستی و رضایت مندی از زندگی آنان ارتقاء یابد و اما یافته ها در این پژوهش با یافته های پژوهش های ذکر شده مغایرت دارد. محققین این پژوهش دلیل این اختلاف در یافته ها را به نمونه مورد انتخاب نسبت می دهند، چراکه در این پژوهش، دانش آموزانی با نقیصه بینایی مورد بررسی قرار گرفتند که درمرکز آموزشی مختص نابینایان تحصیل می کنند. در این مرکز ضمن آنکه هیچ دانش آموز بینایی وجود ندارد، بلکه اغلب معلمین نابینا بودند و نیز در این مرکز دانش آموزان از امکانات مخصوص نابینایان بهره مند می شوند. با توجه به اینکه در سنین نوجوانی محیط دوستی و تحصیلی دانش آموزان برای آنان اهمیت ویژه ای می یابد، بنابراین در چنین شرایطی بحث روابط اجتماعی و به مثابه آن شادکامی دانش آموزان نابینا در رابطه با همتایان همانند خودشان مطرح می گردد. به عبارت دیگر احتمالا دانش آموزان دارای نقیصه بینایی پژوهش حاضر ارتباطات اجتماعی خود را در رابطه با همتایان همانند خودشان گزارش کرده اند. این امر به وضوح روشن می دارد تحت این شرایط لزومی ندارد که روابط اجتماعی این دانش آموزان پایین تر از دیگر دانش آموزان باشد. چراکه حضور یک دانش آموز نابینا در میان دیگر دانش آموزان نابینا و در محیط متناسب سازی شده با سطح توانایی های خودشان همچون حضور یک دانش آموز بهنجار و عادی در میان سایر دانش آموزان بهنجار و در مدارس عادی می باشد و احتمالا محققین پیشین روابط اجتماعی و شادکامی دانش آموزان دارای نقیصه بینایی را مورد سنجش قرار داده اند که در مدارس تلفیقی و در میان سایر دانش آموزان بهنجار، مشغول به تحصیل بوده اند اما قطعا نتیجه پژوهش حاضر قطعی و حتمی نبوده و برای رسیدن به نتایج یقینی در این زمینه به تحقیقات بیشتری نیاز می باشد.

 

 نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات32

 

توجه به مسائل نابینایان و در مقیاس بزرگ تر تمامی معلولان ؛ از جمله نشانه ها و معیارهای توسعه یافتگی جوامع به شمار می آید؛ بخشی از این توجه باید از سوی جامعه طراحان مبذول گردد.

در این پروژه تلاش شد تا با شناخت دقیق تر ، مشکلاتی که شهروندان نابینا در فرایند مسیریابی ، با آن مواجه هستند شناسایی شود؛ زیرا نیاز سنجی دقیق در ارائه راهکارهای مفید برای تولید وسایل کمکی ، بخشی از فرایند تولید آن محسوب می شود.

شهروندان نابینا ، به عنوان اعضای جامعه انسانی باید از حقوق یکسانی نسبت به افراد سالم ، برخوردار باشند. تعاملات نابینایان در جامعه در درک بهتر محیط اجتماعی و افزایش حس اعتماد به نفس و خود اتکایی آنان ، حائز اهمیت است؛ لذا برای تحقق این مهم نقش طراحان را ، برای شناسایی موانع پیش رو و نیز تبیین مسیر رسیده به وسیله ای بهینه نمی توان انکار کرد.

 

بحث و تفسیر: 33

 

همانطور که قبلا گفته شد هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه باورهای فراشناختی با سلامت روانی و انگیزه پیشرفت نابینایان بوده است. این بررسی نشان داد بین نمرات افراد در مقیاس های باورهای فراشناختی و سلامت عمومی همبستگی مثبت وجود داشت به این صورت که با افزایش نمره ی فرد در مقیاس کلی باورهای فراشناختی، نمره کلی وی در GHQ نیز افزایش یافت که افزایش نمره ی GHQ بیانگر وضعیت سلامت عمومی بدتر بود. هم چنین بین نمرات افراد در ابعاد کنترل پذیری و خطر، باور مثبت درباره نگرانی ، اطمینان شناختی، نیاز به کنترل افکار و نمره ی کلی GHQ نیز رابطه مثبت معنی دار وجود داشت

علاوه بر این نتایج رگرسیون چندگانه رو به جلو نشان داد که از بین باورهای فراشناختی، باور کنترل ناپذیری و خطر بهترین پیش بینی کننده وضعیت سلامت عمومی فرد است.

باورهای فراشناختی با نمرات سلامت روانی همبستگی مثبت دارند. به عبارت دیگر ازآنجایی که نمرات بالا در پرسشنامه سلامت روانی نشانگر نمرات بالا در آسیب‌شناسی روانی است، نتایج اشاره دارند که افزایش درآسیب شناسی روانی با تعداد باورهای فراشناختی منفی بیشتر، مرتبط است. این یافته ها با نتایج پژوهش های ولز و پاپاجیورجیو (۱۹۹۸) ، م تیوز و همکاران(۱۹۹۹) وکارت رایت، هاتن و ولز(۱۹۹۷) همخوانی دارد.

پژوهش حاضر نشان می دهد که فراشناخت با انگیزه پیشرفت رابطه مثبت دارد و این یافته با نتایج تحقیقات اسکیتکا (۲۰۰۲)، اروم رود (۲۰۰۰)، شومر(۱۹۹۳) رحمانی (۱۳۸۰) همخوانی دارد.

به طور کلی می توان گفت باورهای فراشناختی و به طور خاص باور فراشناختی کنترل ناپذیری و خطر از طریق تاثیر بر

انتخاب راهبرد مقابله‌ای و ادراک فرد از توانایی های خود با تداوم آسیب‌شناسی روانی ارتباط دارند. به لحاظ کاربرد

بالینی این یافته ها نشان می دهد که می توان به نابینایان آموزش داد باورهای فراشناختی خود را تغییر داده و در نتیجه

از سلامت عمومی و روانی بیشتری برخوردار شوند.

و هم چنین بین سلامت روان و انگیزه پیشرفت افراد نابینا همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد به این معنا که هر چه نمره سلامت روانی افراد بالاتر باشد، انگیزه ی ایشان برای پیشرفت و رسیدن به موفقیت بالاتر خواهد بود.

 

 

نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات34

 

 

الف) پیشنهادات پژوهشی

۱- این پژوهش در زمینه مشکلات بهداشتی نابیناصورت گرفته است، پیشنهاد می شود مشکلات بهداشتی در دیگر گروههای استثنائی هم بررسی گردد.

۲- پیشنهاد می شود مشکلات بهداشتی در گروههای مختلف استثنائی با هم مقایسه گردد.

۳- پیشنهاد می شود مشکلات بهداشتی دانش آموزان نابینا بر اساس سطح سواد وضعیت اقتصادی خانواده آن ها بررسی گردد.

۴- پیشنهاد می شود که مشکلات بهداشتی دانش آموزان نابینا در سایر شهرستان ها نیز بررسی گردد.

ب) پیشنهادات کاربردی

۱- توجه برنامه ریزان بهداشتی به اولویت های مشکلات بهداشتی دانش آموزان نابینا و برنامه ریزی بر اساس نتایج پژوهش جهت بهبود بخشی سطح بهداشت این افراد.

۲- ایجاد برنامه های ارتقاء سطوح بهداشتی کودکان نابینا.

۳- ایجاد کارگاه های آموزشی جهت آشنایی والدین دانش آموزان نابینا با مسائل بهداشتی فرزندان خویش.

 

نتیجه گیری و پیشنهادات35

 

برخی شواهد نشان می دهد که در مدارس ویژه کودکان استثنایی برنامه های آموزشی و پرورشی رایج، بیشتر بر بعد مهارتهای تحصیلی و آموزشی تأکید می کند و وقت و هزینه کمتری صرف آموزش مهارتهای زندگی کودکان و دانش آموزان استثنایی می شود، در نتیجه این افراد در کسب مهارتهای زندگی با برخی کمبودها مواجه هستند. برگزاری دوره های آموزشی مهارتهای زندگی، مداخلات به هنگام، ترغیب افراد با نقایص بینایی به استفاده از باقی مانده بینایی، افزایش و پرورش مهارتهای زندگی در افراد با آسیب بینایی اقداماتی مهم در جهت اجتماعی کردن و سوق دادن آنها به درجات بالاتر فعالیتهای اجتماعی است.

لذا پیشنهاد می شود:

۱) آموزش مهارتهای زندگی نیز جزء برنامه های آموزشی قرار گیرد و با بهره گیری از تجارب متخصصان و مربیان با تجربه، کودکان با مشکل بینایی مهارت های لازم را به دست آورند.

۲) با تعداد بیشتر و فرهنگ های مختلف و نیز مهارت های جزئی و با پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری ۶ ماهه و یک ساله تحقیقاتی صورت گیرد.

هم چنین بهتر است کودکان با مشکل بینایی با گروه های دیگر استثنایی مقایسه شوند.

 

نتیجه گیری36

 

مرور پژوهش ها در این مقاله نشان می دهد که آموزش مهارت های اجتماعی نه تنها جنبه های اجتماعی زندگی کودکان دارای ناتوانی های مختلف را بهبود می بخشد بلکه می تواند مهارت های آموزشی آنها را نیز به طور بالقوه ای بهبود ببخشد. به لحاظ سنتی تاکید برر برنامه های آموزش مهارت های اجتماعی ، تحت الشعاع برنامه های مربوط به فراگیری های آموزشگاهی قرار گرفته است.

از سوی دیگر هدف اصلی آموزش کودکان دارای ناتوانی، کمک به سازش پذیری آنها در محیط های مختلف زندگی است. در نتیجه تدوین برنامه های درسی مهارت های اجتماعی کاربردی، برای کلیه کودکان دارای ناتوانی های مختلف بر اساس ویژگی های خاص آنها ضروری است.

 

نتیجه گیری و پیشنهادات37

 

  1. تشکیل کمیسیون معلولان در شورای اسلامی شهر برای پیگیری مطالبات همه معلولان.
  2. درخواست اختصاص بیلبورد تبلیغاتی رایگان از شهرداری و ارائه پیام هفتگی برای شهروندان در مورد نابینایان و کم­بینایان و آگاه نمودن شهروندان به صورت مستمر با حقوق این عزیزان.
  3. مناسب سازی کامل معبر برای نابینایان و کم­بینایان نباید در تمامی خیابان‌ها و نقاط شهر در دستور کار

قرار گیرد، بلکه باید منحصر به مناطقی که بار و ظرفیت عبور و مرور نابینایان و کم­بینایان بالا است، باشد. مانند خیابان‌های شلوغ و مرکزی شهر و خیابان‌های پیرامون مراکز مورد مراجعه نابینایان و کمبینایان بنابراین مطالعات نیاز سنجی قبل از اجرای طرح مناسب سازی، ضروری به نظر می­رسد.

  1. ایجاد بوستان­های ویژه برای نابینایان و کم­بینایان و به طور کلی برای معلولان تا بتوانند بدون هر گونه دغدغه از فضای بوستان استفاده کنند و بخشی از اوقات فراغت خود را در آن­جا سپری نمایند. می­توان با نگهداری مناسب از پرندگان خوش­صدا و ایجاد آبشارهای مصنوعی در بوستان فضایی دل­انگیز برای نابینایان و کم­بینایان ایجاد نمود.
  2. با توجه به درخواست و نیاز نابینایان و کم­بینایان، اختصاص اتوبوس ویژه­ برای این گروه از شهروندان جهت کمک به حل مشکل رفت و آمدشان در محیط شهری ضروری به نظر می­رسد.
  3. افراد نابینا و کم بینا به هنگام حرکت در پیاده‌رو، فعالانه به دنبال اطلاعات لمسی زیر پای خود، به ویژه تضادهای فاحش و قابل تشخیص در سطح سنگ فرش بوده و از آنها استفاده می‌کنند، بنابراین اطلاعات مربوط به جهت یابی و تشخیص موقعیت باید از طریق به کارگیری قابلیت دید بالا و ایجاد علائم لمسی در جاهای مناسب قراربگیرند. استفاده از موزائیک­های شیاردار زرد رنگی که از میدان پانزده خرداد به سمت چهارراه آیت­الله کاشانی در بخشی از پیاده­رو خیابان شهید رجایی انجام شده است و متاسفانه کامل نیست.
  4. در خیابان های پیرامون مراکز آموزشی، فرهنگی، پزشکی و مراکز کار مورد مراجعه نابینایان و کم­بینایان، نصب تابلوهای هشداردهنده به رانندگان خودروها، جهت رعایت دقت و سرعت مناسب، ضروری است. استفاده از تابلوهای شهری خوانا و دقیق و همچنین استفاده از خط بریل در تابلوها برای افراد دارای مشکل بینایی و نیز سالمندان می­تواند مفید باشد.
  5. اشیایی که از مسیر پیاده‌رو بیرون زده­اند اما بالاتر از ۲ متر قرارگرفته­اند، مشکلی برای افراد با ضعف بینایی، ایجاد نمی­کنند زیرا بیش­تر عابرین، فضایی کمتر از ۲ متر جهت عبور خود نیاز دارند. علاوه بر این، افراد با ضعف بینایی (اگر به قامت بزرگسالان باشند و از عصاهایشان با مهارت استفاده کنند) معمولا اشیایی از پیاده‌رو را که کمتر از ۶۸ سانتی متر ارتفاع دارند را شناسایی و از آنها اجتناب خواهند کرد. در حالی که از وجود موانعی که بین ۶۸ سانتی متر و ۲ متر در داخل پیاده‌رو قرار گرفته‌اند و تا زمین امتداد نمی‌یابند، مشکل­تر می‌توان اجتناب کرد، زیرا بعید است عصای بلند سفید رنگ با شیء تماس برقرار کند، قبل از اینکه شخص به جسم برخورد نماید. بنابراین نباید در پیاده­روها و در فاصله­ی بین ۶۸ سانتی­متر تا از ۲ متر اجسامی قرار بگیرند (سورنسن،۱۳۷۰).
  6. نصب­ چراغ­های راهنمایی(عبور عابر پیاده) ویژه نابینایان به گونه­ای که با علائم و هشدارهای صوتی به نابینایان اعلام نماید تا از عرض خیابان عبور نمایند.
  7. برنامه­ریزی سازمان­ها و نهادهای دولتی با توجه به شرح ­وظایف و قوانین موجود و سازمان­های غیر دولتی با توجه به وظیفه­ی نوع­دوستی، برای ایجاد اشتغال برای نابینایان و کم­بینایان.
  8. اجرای دقیق و منظم قانون استخدام سه درصد از پرسنل مورد نیاز سازمان­ها، نهادها و شرکت­ها از بین معلولان جامعه.
  9. طراحی و نصب خود پردازهایی با سیستم صوتی مناسب برای استفاده نابینایان و کم­بینایان از خدمات این دستگاه­ها.

 

نتیجه گیری: 38

 

همانگونه که اشاره شد، میتوان تکنولوژی ویژه نابینایان را به دو بخش قطعات سخت افزاری و برنامههای نرم‌افزاری تقسیم کرد. در دنیای مدرن امروزی، بریل به تنهایی نمیتواند نیاز افراد نابینا و کم بینا را مرتفع کند. پس باید جهت تسهیل در زندگی و کار این قشر از دستاوردهای فناوری بهره برد. در مواردی که به آنها اشاره شد برخی از سختافزارها جنبهی هدایتگری و جهتیابی داشته و برخی همراه با پیشرفت تکنولوژی ترقی یافته و در حوزه ی مربوط به کامپیوتر به نابینایان و کمبینایان خدمات ارائه میدهند. برخی از دستاوردها به گونه‌ای رشد کرده‌اند که فاصله میان افراد عادی با افراد نابینا را پر نموده است. فناوریهایی چون کلاه هوشمند، عینک هوشمند، کفش هوشمند و لباس هوشمند از اینگونه موارد میباشد.

به امید روزی که در توسعۀ زیرساختهای کشور، فرصتی فراهم آید تا طرحها به گونه‌ای اجرا شود که جمعیت کمبینا و نابینا نیز بتوانند از آن بهره‌مند گردند.

 

نتیجه گیری39

 

با توجه به مسائل موجود در خصوص بخش نابینایان و کم بینایان در کتابخانه های عمومی و بررسی آنچه که در کتابخانه های عمومی می گذرد و در نظر گرفتن تاکید حقوق شهروندی بر افزایش رفاه شهروندان به عنوان یکی از حقوق اجتماعی و مدنی ایشان که از جمله آن ها می توان حق دسترسی آزاد به اطلاعات را نام برد، نتیجه ای که حاصل می آید آن است که با وجود تلاش های بسیار کتابداران کتابخانه های عمومی، هنوز در کتابخانه های عمومی سطح کشور، چه از لحاظ ساختمان و فضای فیزیکی و چه از لحاظ گردآوری و یا تولید منابع و بکارگیری تجهیزات و امکانات مورد نیاز نابینایان و کم بینایان و حتی در خصوص آموزش کتابداران شاغل در این کتابخانه ها در مورد شیوه های برخورد و پاسخ گویی به افراد نابینا و کم بینا، فاصله ی زیادی تا خدمات استاندارد تعریف شده مشاهده می گردد. استفاده از مشاوره های کتابداران باتجربه و مددکاران سازمان بهزیستی در مراحل طراحی و ساخت کتابخانه های عمومی، تهیه و تولید منابع با توجه به نیازهای جاری مراجعان نابینا و کم بینا و تهیه تجهیزات بهره گیری از این منابع با توجه به جدیدترین تکنولوژی موجود، در کنار ترغیب و تشویق افراد کم بینا و نابینا و خانواده های آنان جهت مراجعه به کتابخانه های عمومی مواردی است که نیاز به توجه خاص و برنامه ریزی شده دارد تا در آینده شاهد کتابخانه هایی با خدمات استاندارد و مناسب به افراد نابینا و کم بینا باشیم تا حق دسترسی حداکثری نابینایان و کم بینایان جامعه به اطلاعات مورد نیازشان تأمین گردد.

 

نتیجه  گیری40

 

 

در پایان با جمع بندی آنچه ذکر گردید به این نقطه می رسیم که دسترس پذیری واقعیتی انکار ناپذیر است که باید انجام شود و هیچ جامعه ای اگر بر اساس قوانین انسانی اداره شود نمی تواند از اجرای آن شانه خالی کند؛ پس به عنوان کلام آخر از اجرای این اصل اساسی گریزی نیست چرا که بسیاری از اقشار جامعه به آن نیاز دارند و چه بسا آنهایی که در حال حاضر در مقابل اجرای آن به بهانه های مختلف ایستاده اند روزی خود به آن محتاج شوند. پس باید از امروز به فکر فردا باشیم.