این پست حاوی خلاصهای مختصر از مطالب گفته شده در 4 قسمت گذشته برنامه داستان دستان که از رادیو گوشکن پخش گردیده، میباشد که به شناخت مبانی موسیقی ایرانی اختصاص دارد. علاقهمندان به موسیقی کلاسیک ایرانی برای درک بهتر مطالب، میتوانند به صورت صوتی این برنامه را بشنوند و با شنیدن نمونههای صوتی به صورت مطلوبتر مطالب را تحلیل کنند.
برای ثبتنام در ادامه برنامه داستان دستان با فرمتی کاملا متفاوت، که قرار است، به صورت تعاملی برگزار گردد، میتوانید از طریق فرمی که در انتهای همین پست قرار دارد، اقدام کنید.
لازم به ذکر است، قبل از اجرای اولین برنامه در رادیو گوشکن، برای حضور و هماهنگی بیشتر در یک جلسه که با شرکت متقاضیان خواهد بود تست کوچکی از ثبتنامکنندگان، گرفته میشود تا با آمادگی بهتر، برنامه پربارتری را پیش بَریم.
در ادامه، خلاصهای از مطالب گفته شده در 4 برنامه گذشته داستان دستان را میخوانید.
مبانی هر علمی، ساختار و چگونگی آن علم میباشد. بنابراین مبانی موسیقی کلاسیک ایرانی به شناخت ساختار و چگونگی سیستم این موسیقی به صورت نظری میپردازد.
کلاسیک به طور کلی به معنای طبقهبندی شده میباشد و موسیقی کلاسیک هر کشوری دو ویژگی دارد:
1-منابع مکتوب برای موسیقی وجود داشته باشد.
2-مورد حمایت حکومت زمان باشد.
سلسله مراتب ساختار موسیقی ایرانی
سلسله مراتب موسیقی کلاسیک ایرانی از جز به کل دربرگیرنده: تکه، گوشه، مد، آواز، دستگاه و درنهایت ردیف موسیقی ایرانی میباشد که در ادامه به تعریف مختصری از هر کدام میپردازیم.
ردیف
کلمه ردیف به معنای چیده شدن پشت سر هم میباشد. این کلمه در موسیقی ایرانی به معنای چیده شدن گوشهها، آوازها، دستگاههای موسیقی ایرانی پشت سر هم و به ترتیب میباشد. ردیف یک سیستم آموزشیست که از موسیقیدانان پیشین به دست ما رسیده است. بعد از یادگیری این سیستم، وابسته بودن یا نبودن به ردیف بستگی به خود نوازنده دارد.
اصطلاح ردیفسازی و ردیفآوازی در بین ردیفدانان بسیار رایج است که ردیفسازی برای اجرا با ساز روایت شده و ردیفآوازی برای خوانندگان تدوین شده است. نوازندگان و خوانندگان میتوانند از ردیفهای سازی و آوازی که قابلیت اجرا را به تناسب ساز و آوازشان دارد، برای یادگیری بیشتر مورد استفاده قرار دهند.
ردیفها روایتهای گوناگونی دارند. این به این معناست که ردیفدانان از سیستم آموزشی ردیف برداشتهای مختلفی دارند. حال اگر ردیفدان معروف باشد، روایتش مورد انتشار و استفاده هنرجویان قرار میگیرد. در حال حاضر بیش از 25 روایت از ردیف موسیقی کلاسیک ایرانی توسط ردیفدانان تدوین شده است که اولین روایات ردیفسازی توسط خاندان فراهانی و به نام ردیف میرزا عبدالله و ردیف میرزا حسینقلی در دست هنرآموزان قرار دارد و اولین روایت از ردیفآوازی توسط عبدالله خاندوامی تنظیم شده است.
دستگاه
دستگاه در معنی عام، مجموعهایست که اجزای کوچکتری آن را تشکیل میدهند. دستگاه در موسیقی ایرانی هم به همین معناست. یعنی: مجموعهای که اجزای کوچکتری به نام مد، آن را تشکیل میدهند. به اصطلاح، دستگاه سیستمی، چند مدی میباشد. برای مثال: دستگاه ماهور از مدهای درآمد، داد، حصار، شکسته، دلکش، راک و عراق تشکیل شده است.
تمام دستگاههای موسیقی ایرانی دارای مد درآمد میباشند که مد درآمد معرف و مشخصه دستگاهیست که قرار است اجرا و شنیده شود. کلمه درآمدن به معنای وارد شدن است. بنابراین ما به وسیله مد درآمد وارد دستگاه میشویم. این مد درآمد است که به محض شنیدن، آن دستگاه را تشخیص میدهیم. مثلا: در دستگاه ماهور اگر مد دلکش اجرا شود، به محض شنیدن ماهور را تشخیص نمیدهیم، لذا با شنیدن درآمد به ماهور بودن دستگاه پی خواهیم برد.
نکته بعدی در مورد دستگاه این است که تمام مدهای تشکیلدهنده دستگاه به لحاظ فرکانسی از مد درآمد زیرتر و بالاتر میباشند. وقتی دیگر مدهای دستگاه اجرا میشوند و بست و گسترش مییابند، به مد درآمد بازمیگردند و به اصطلاح فرود میآیند، به این دلیل که فرکانس در مد درآمد بمتر و پایینتر از دیگر مدها میباشد و گویی از اوج به پایین حرکت میکنیم.
آواز
آواز در موسیقی ایرانی به سه گونه معنی میشود:
1-به معنای آواز خواندن و اجرا توسط خواننده.
2-به معنای موسیقی با وزن آزاد در مقابل موسیقی مِتریک. موسیقی مِتریک و وزندار، موسیقیای میباشد که با آن میتوانیم ضرب مشخصی را نگه داریم، اما در موسیقی با وزن آزاد به هیچ شکل نمیتوانیم ضرب مشخصی را نگه داریم. به موسیقی با وزن آزاد موسیقی آوازی میگوییم.
3-معنی که در بحث ردیف و دستگاه دارای اهمیت بیشتری میباشد. آواز نیز سیستمی چند مدی است، لذا تعداد مدهای آواز از دستگاه کمتر است و تنها تفاوت آواز با دستگاه در تعداد مدها میباشد. بنابراین آواز را دستگاههای فرعی هم مینامند. آواز نیز همچون دستگاه دارای مد درآمد است و مدهای دیگر با فرکانس بالاتری نسبت به درآمد سازماندهی شدهاند.
نام دستگاهها و آوازهای موسیقی ایرانی
در موسیقی ایرانی 7 دستگاه و 5 آواز موجود است. شور، ماهور، همایون، نوا، سهگاه، چهارگاه و راستپنجگاه نام هفت دستگاه موسیقی ایرانی میباشد. ابوعتا، بیات تُرک، افشاری، دشتی و بیات اصفهان نام 5 آواز موسیقی کلاسیک ایران میباشد. در ایم موسیقی میتوانیم سیستمهای چند مدی بیشماری داشته باشیم. همانطور که آوازی به نام کرد بیات در برخی روایات از ردیف وجود دارد، لذا تمام ردیفدانان این آواز را جز آوازهای موسیقی ایران برنمیشمرند.
آوازهای ابوعتا، بیات تُرک، دشتی، افشاری و کرد بیات یا بیات کرد، متعلق به دستگاه شور هستند و آواز بیات اصفهان مشتق شده از دستگاه همایون است. اینکه آوازها متعلق به دستگاهی خاص هستند، بدین معناست که در اجرای این آوازها علاوهبراین که میتوانیم روی مد درآمد خود آواز، فرود آییم، میتوانیم روی مد درآمد دستگاهی که آواز از آن مشتق شده نیز فرود آییم. برای مثال: از مدهای آواز ابوعتا میتوانیم روی مد درآمد شور فرود آییم. در بین آوازها، آواز بیات تُرک، افشاری و بیات اصفهان مستقلتر از سایر آوازها میباشند. یعنی بیشتر روی درآمد خود آواز فرود میآیند.
مد
کلمه مد با کلمات مقام و مایه مترادفاند. برای دانستن تعریف مد باید با اجزای تشکیلدهنده آن آشنا شویم.
- اشل صوتی یا بستر نغمگی: تعدادی نغمه یا نت که با فواصل فرکانسی نسبت به یکدیگر مرتب شده است. هر مد اشل صوتی خاصی برای خود دارد که یکی از مشخصههای آن مد است.
- فونکسیون درجات یا فانکشن درجات یا نقش نغمات یا کارکرد نغمات: هر نت یا نغمه در یک مد نقش خاصی را بازی میکند. مثلا: روی نغمهای میایستیم و یا روی نغمهای بیش از دیگر نغمات تاکید داریم. پس برای تشخیص یک مد باید نقشی که هر نغمه در آن نت بازی میکند را بدانیم و بشناسیم. در موسیقی ایرانی نقش برخی نغمات مهم است که باید با آنها در اینجا آشنا شویم.
شاهد: نغمهایست که بیش از نغمات روی آن تاکید داریم و اگر ملودیای را بشنویم این نغمه بیش از بقیه نغمات شنیده میشود و مهمترین نغمه میباشد.
ایست: نغمهای است که روی آن میایستیم و توقف میکنیم. این نغمه به لحاظ تعلیقی بودن یا نبودن انواع مختلفی دارد: قطعیترین ایست، نغمهای میباشد که قطعه روی آن پایان مییابد و به آن خاتمه میگویند. خاتمه میتواند با شاهد یکی باشد.
متغیر: دو نغمه میباشند که نسبت به یکدیگر دارای فاصله ریز فرکانسی میباشند. برای درک بهتر متغیر، بهتر است به قسمت سوم برنامه داستان دستان رجوع کنید.
آغاز: نغمهای است که ملودی با آن شروع میشود. این نغمه میتواند با شاهد یکی باشد، لذا در برخی موارد متفاوت است.
ملودی مدلها یا فرمولهای ملودیک خاص: در برخی مدها اشل صوتی و نقش نغمات به یک دیگر بسیار نزدیک است. برای تشخیص این مدها از یکدیگر باید به ملودیهای کوچک و متفاوتی که در مد مورد نظر تنظیم شده است توجه کنیم تا دو مد که به لحاظ اشل صوتی و نقش نغمات به هم شبیهاند را تشخیص دهیم. شناخت ملودی مدل ها بسیار ظریف تر از دیگر اجزای مد میباشد.
پیشتر به این نکته اشاره شد که دستگاه سیستمی چند مدی میباشد. حال این مدها در قالب دستگاه انواع مختلفی دارند:
- مد مبنا: مدی است که دستگاه با آن معرفی میشود. درآمد مد، مبنای دستگاه است.
- مد اولیه: در این نوع، اشل صوتی نسبت به مد مبنا تغییر میکند و به طبع کارکرد و نقش نغمات نیز نسبت به مد مبنا تغییر میکند.
- مد ثانویه: اشل صوتی در این مد نسبت به مد مبنا تغییر نمیکند لذا نقش نغمات نسبت به مد مبنا متفاوت است.
- مد انتقالی: نسبت فواصل اشل صوتی با مد مبنا یکیست اما در پرده و فرکانسی غیر از فرکانس مد مبنا واقع شده است. برای مثال: در دستگاه چهارگاه مدی به نام حصار وجود دارد. اشل صوتی مد حصار دقیقا شبیه به اشل صوتی مد درآمد چهارگاه است لذا در درجهای دیگر واقع شده است.
گوشه:
هر گوشه مجموعهای از ملودیهای کوچک است که برای تمرین و آموزش و شناخت اجزای ردیف موسیقی دستگاهی ایرانی تهیه و تدوین شده است.
گوشهها انواع مختلفی دارند:
- گوشههای مدال: این گوشهها معرف مد خاصی میباشند. تمام درآمدها گوشههای مدال هستند. یا برای مثال گوشه بیداد معرف مد بیداد میباشد. به این گوشهها شاه گوشه نیز میگویند.
- گوشههایی که دارای پالس مِتریک خاصی میباشند. مثلا: گوشه مجلس افروز پالس مِتریکِ تَنَنَن تَنَنَن را دنبال میکند. این گوشه در هر مدی میتواند بیاید اما شاخصه ریتمیک آن مشخص است.
- گوشههایی که فیگور ریتمیک خاصی دارند لذا مِتریک نیستند. برای مثال: گوشه بسته نگار فیگور ریتمیک تَنَنَن تَنَن تَنَن تَن را دارد و این فیگور ریتمیک شاخصه این گوشه است. این نوع از گوشهها نیز در هر مدی میتوانند باشند. گوشههایی که اوزان عروضی شعری مشخصه آنهاست نیز در این دسته جای میگیرند. مثلا: شاخصه گوشه چهارپاره وزن عروضی متفاعلن متفاعلن میباشد و در هر مدی میتواند باشد.
- گوشههایی که شاخصه آنها ملودی مشخصشان است.
- گوشههایی که هم ریتم خاصی دارند هم ملودی خاص. گوشه لیلی و مجنون یکی از این گوشه هاست. این گوشه در همه روایات از ریتم مثنوی لیلی و مجنون نظامی تبعیت میکند و ملودی خاص خود را دارد. برای درک بهتر این مطلب به برنامه داستان دستان شماره 4 مراجعه کنید.
به جز گوشههای مدال، بقیه انواع گوشهها برای درک و یادگیری بهتر مدها توسط اساتید تنظیم شدهاند.
نامگذاری گوشهها
در مورد وجه تسمیه گوشهها مطلب خاصی وجود ندارد، فقط اینکه:
برخی گوشهها نام وزن شعری خاصی را به خود گرفتهاند، مانند: مثنوی، چهارپاره.
بعضی گوشهها نام مکانی خاص را دارند، مانند: زابل، شوشتری.
برخی از گوشهها نام شخصی را دارند، مانند: مهدی ضرابی، نیداوود.
تکه
تکه ریز ملودیهایی است، که در گوشه اجرا میشود.
فرمهای موسیقی ایرانی:
موسیقی ایرانی به طور کلاسیک به شکلی اجرا میشود که دارای چند بخش است، هر بخش شکل خاص خود را دارد.
- پیشدرآمد: این بخش اولین قطعهایست که در یک کنسرت یا آلبوم موسیقی ایرانی اجرا میشود. بیکلام است و دارای ریتم آرامی میباشد. معمولا مدهایی که در آلبوم و یا کنسرت قرار است اجرا شود در پیشدرآمد به طور مختصر معرفی میشود.
- آواز: موسیقی با متر آزاد که پیشتر به آن اشاره شد. موسیقی آوازی در بین قطعات مِتریک اجرا میشود. معمولا توسط یک ساز و یا یک خواننده که سازی او را همراهی میکند یا دو ساز که با یک دیگر سوال و جواب میکنند اجرا میشود. میتوان کل مدهای یک دستگاه را به طور آوازی اجرا کرد یا چند مد را از دستگاه انتخاب کرد که بستگی به سلیقه نوازندگان و خوانندگان دارد.
- چهارمضراب: این قطعه نیز بیکلام است. معمولا دارای ریتم تُندیست و تکنیک نوازنده را نشان میدهد. در چهارمضراب ترجیعبند وجود دارد که به آن پایه چهارمضراب میگویند. ترجیعبند مشخصه مهم چهارمضراب است. این قطعه در بین قطعات دیگر معمولا اجرا میشود که اگر به این شکل باشد در یک مد خاص و در برخی موارد نیز در آخر اجرا میشود که در این صورت چند مد از دستگاه نشان داده میشود.
- تصنیف: این قطعه باکلام است و مِتریک میباشد. معمولا یکی مانده به آخرین قطعه یعنی: رنگ اجرا میشود. اما در شکل مدرنتر تعداد تصنیفها در یک آلبوم یا کنسرت موسیقی ایرانی بیشتر شده است. در تصنیف معمولا چند مد نشان داده میشود.
- رنگ: رنگ در قدیم برای رقص اجرا میشده و دارای ریتمی خاص است. معمولا به عنوان آخرین قطعه اجرا میشود و در آن میتوان یک یا چند مد از دستگاه را اجرا کرد. رنگ قطعهای بیکلام است.
- ضربی: ضربی قطعهایست که در هیچ کدام از قالبهای تصنیف، رنگ، چهارمضراب، آواز و پیشدرآمد قرار نمیگیرد. معمولا بیکلام است.
البته این فرمها در گذر زمان ممکن است دچار تغییر شده باشند.
این متن خلاصهای از مطالب گفته شده در چهار برنامه داستان دستان بود، اما قطعا متن بدون نمونههای صوتی گویای همه مطالب نیست و برای شناخت بهتر پیشنهاد نگارنده شنیدن این چهار برنامه میباشد.
به امید شناخت و درک عمیقتر هنر و موسیقی، به خصوص موسیقی ایرانی که خواستگاه و ریشه شنیداری هر ایرانیست.