خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

اینم سوغاتی یکی از بچه های اسکایپی باحال (رحمت زاده ی عزیز)

ما فرفره نداشتیم. بچه‌های کدخدا داشتند اما همبازی ما نبودند که دست ما بدهند. مسعود و مجید نقشه‌اش را کشیدند و مصطفی بند و بساطش را جور کرد. ما که فرفره‌دار شدیم، لبخند نشست روی لبهای بابابزرگ. گفت: «دیدید می‌شود، می‌توانید!از ترس بچه‌های کدخدا، داخل خانه فرفره بازی می‌کردیم. مبادا ببینند و به تریج قبایشان بربخورد. اما خبرها زود در دهکده ما می‌پیچید. خبر که به گوش کدخدا رسید، داغ کرد. گفت: «بیخود کرده‌اند. بچه رعیت را چه به فرفره بازی.» و گیوه‌اش را ورکشیده بود و آمده بود پیش عمو محمد به آبروریزی. (بعداً شنیدیم که همان روز، کدخدا دم گوش میرآب گفته: «این اول کارشان است. فردا
دسته‌ها
ویژه نابینایان

بررسی آژانسی بودن نابینایان در کنفرانس هشتم آماده ی دانلود است

درود هفته ی گذشته، کنفرانس هشتم ما با موفقیتی هرچه تمام تر برگزار شد و هم اکنون آماده ی دانلود میباشد. در کنفرانس هشتم، راجع به آژانسی بودن نابینایان به معنای وابسته بودن مطلق بحث کردیم و به هفت تا و شاید هم بیشتر نتیجه ی مطلوب و عالی رسیدیم. شرکت کنندگان بیش از یازده نفر بودند. در این کنفرانس، مشخص شد که آیا آژانسی بودن، به صرفه است یا خیر و چرا؟ شما هم اگر دوست داشتید که از قافله عقب نمانید و در کنفرانس نهم ما شرکت کنید، بدانید که زمان تشکیل کنفرانس نهم ما جمعه یازده بهمن 92 خورشیدی ساعت شش بعد از ظهر میباشد. موضوع