سلام بچه ها
میدونم این چند روز اینقدر اومدم که تکراری شدم، حرف زدن باهاتون خیلی حس خوبی بهم میده، ولی قول میدم بعد از این پست تا یه مدت پیدام نشه و جز پست آموزشم پست دیگه ای نذارم!
اما امروز میخوام از یکی از آرزوهام واستون بگم.
دیشب توی یه گروه، یکی از دوستام ازم خواست یکی از آرزوهام رو بگم، منم گفتم:
عمو رضا رو ببینم و از نزدیک باهاش حرف بزنم.
بچه ها عمو رضای من که معرف حضورتون هست؟؟
تو با منی…
تو بودی تمام هستی و مستی و تمام قصه ی من…
وایسا دنیا…
تو دلم نقل یه حرفایی هست
و…
خب حالا بقیه ی قضیه.
دوستم با شنیدن این حرفم خندید و گفت:
آخه اینم شد آرزو؟؟؟
بچه ها من نمیدونم این آرزوی من در نظر کیا خنده دار بیاد، ولی واسه من آرزویی هست که بیشتر از 10 ساله دارمش.
یعنی میشه یه روز به این آرزوم برسم؟؟
همون لحظه که دوستم به این حرفم خندید، چند خطی خیلی کوتاه اومد تو ذهنم که اینجا واستون مینویسمش.
صدای تو
زمزمه ی عشق است
کلامت
حرف به حرف
واژه به واژه
عشق را
به تصویر میکشد
با تو خندیدم
وقتی
که از لبخند خدا
خواندی
با تو
اشک ریختم
وقتی که از بی خداحافظی رفتن
خواندی
(به همین سادگی رفتی
بی خداحافظ عزیزم)
با تو دل بستم
وقتی که خواندی:
پیش خودم دل بستم و…
لبخند کسی برایم معجزه شد
آن زمان که زمزمه کردیلبخند تو معجزست
معجزه کن دوباره
با کلامت
خدا را
در لحظات سخت زندگی ام
بیشتر حس کردم
وقتی
که باران شد
و بی چتر
بر تک تک لحظاتم
بارید…
آری!
تو با منی!
و لحظه به لحظه ی تلخ و شیرین زندگی ام را
با کلامت
غرق احساس میکنی.
صدای تا ابد احساسی و دوست داشتنی من!
ممنونم اجازه دادی
صدای نابت
با لحظاتم
زندگی کند.
۳۵ دیدگاه دربارهٔ «چند کلمه حرف از یک آرزو!»
هیچ چی نشدنی نیست، مگه این که نخوای.
آدرس دفترش رو پیدا کن برو اونجا میبینیش
شعرت عالی بود
سلام. از آخر برم اول. اول اینکه مرسی از لطفت بعدشم خب آدرس دفترشو دارم ولی یکی که باهاش در ارتباطه گفت باید از قبل باهاش هماهنگ کنی. هفته ای یک روز میره شرکت ایرانگام اونجا زنگ بزن که اونجا هم اصلا جوابی بهم ندادن. این قضیه واسه ۷ سال قبله
سلام هست اول کلام!
میگما تو هم شاعریا!
برو فقط شعر بگو بفروش، بعد تا پولدار بشی!
راس میگه محمد ها!
برو آدرس دفترشو بگیر، برو ببینش!
این که کاری نداره!
به هر حال ممنونیم که پست میزنی و مام نقره بگیر میکنی!
بده نقره ه رووووو!
سلام علی اکبر. نه بابا شاعر چیه خط خطی میکنم. اگر به همین راحتی بود که ۱۰۰ بار دیده بودمش!
سلام. باااریییک! من دیدمش صادقی رو اون خیلی وقت پیشا دوره راهنمایی دبیرستان دقیق یادم نیست کدوم سال بود اون موقعا خیلییی دوستش داشتیم حالا هم دارم اما ن مث قبلا
امیدوارم به آرزوت برسی اونم مث من سوپرایزانه ببینیش چون من اون سال واقعا بطور عجیب سوپرایز شدم. موفق باشی.
سلام بهار. البته یک بارم فرصت تلفنی صحبت کردن باهاش واسم پیش اومد که سر کلاس بودم استادمون نذاشت برم بیرون. ممنونم از حضورت شاد باشی!
چرا ما ایرانیان در آرامش، کار و زندگی نمیکنیم؟
دکتر محمود سریع القلم
تا بهحال فرصت کردهاید فکر کنید چرا کشورهای شرق آسیا در آرامش، کار و زندگی میکنند؟ هم در داخل به تفاهم رسیدهاند و هم با محیط خارجی. آنها کدام راه را انتخاب کردهاند؟ با توجه به تاریخ و حساسیتهای ملی و هویتی، عموم این کشورها در یک مسیر مطمئن، هم در حال پیشرفت هستند و هم منطقهای بهم تنیده و صلحآمیز ایجاد کردهاند. در عین حال، تنشها و اختلافات خود را دوجانبه و چندجانبه و بدور از هیاهو، مدیریت میکنند.
طبق آمار شش ماه گذشته، ۳۹ بانک چینی، ژاپنی و کره جنوبی، رویهم ۳۷ تریلیون دلار سرمایه دارند. بزرگترین بانک جهان، بانک صنعتی و تجاری چین با ۳٫۶ تریلیون دلار سرمایه است. کره جنوبی با ۷ بانک و دو تریلیون دلار سرمایه در میان ۱۵ کشور برتر دنیاست. در مقابل، ۳۷ بانک آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان، ۳۳ تریلیون دلار سرمایه در اختیار دارند. بزرگترین بانک در میان کشورهای خاورمیانه، بانک ملی قطر با ۱۹۰ میلیارد دلار سرمایه است.
پاسخ به سئوالهای فوق این متن میتواند از زوایای مختلف ارائه شود. اما آنچه مطالعات علمی به ما میگوید از این قراراست: عموم کشورهای آسیایی، به نوعی تفاهم داخلی رسیدهاند. از شینتوها در ژاپن، هندوها در هند، کمونیستها در ویتنام و مسلمانان در مالزی و اندونزی به اندیشههای مشترکی دست یافتهاند. این اندیشههای مشترک را به صورت تسلسلی در زیر میآوریم:
۱- مبنای تمدن جدید بشری در تولید کالا و ارائه خدمات است؛
۲- تولید کالا و ارائه خدمات به نظم اجتماعی، نظم قانونی و نظم سیاست گذاری وابسته است;
۳- مهمترین وظیفه حکومت و دولت ایجاد و حفظ این نظم است؛
۴- تولید کالا، برای یک ملت، ثروت و امکانات را به ارمغان میآورد؛
۵- در نظم داخلی، سیاستهای اقتصادی، تجاری و بانکی باید برای داخل و خارج کاملا شفاف باشند؛
۶- در نظم داخلی، رقابت برای عموم آزاد و دستگاه قضایی حامی بازار و رقابت باشد؛
۷- در مراحل اولیه، این نظم و حفظ آن الزاماً محتاج دموکراسی نیست؛
۸- این نظم اجتماعی و اقتصادی، به تدریج جامعه مدنی را تقویت میکند؛
۹- این نظم، آرامش، امنیت و در نهایت مشروعیت میآورد؛
۱۰- این نظم در شبکه مالی، تجاری، فنآوری، اقتصادی و یادگیری بینالمللی بارور شده و تکامل پیدا میکند.
نمونههای این نظم: چین، ویتنام، اندونزی، مالزی، سنگاپور، کرهجنوبی، و با مقیاسهای مختلف بقیه آسیاییها.
کشورهای آسیایی، مرزها و بازارها و تجارت و یادگیری را به روی هم باز کردهاند و در نتیجه خطرهای کمتری متوجه آنهاست. این نکته را مقایسه کنید با آمار خرید اسلحه در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس: طی ۱۱ سال گذشته، ۷۲۸ میلیارد دلار. این یعنی ۷۲۸۰۰۰ شغل دائم در اروپای غربی و آمریکای شمالی.
در حالی که آسیاییها به عدالت، امنیت، استقلال ملی و مشروعیت، اقتصادی و اجتماعی نگاه کردهاند، در خاورمیانه صرفاً به فکر و عمل سیاسیتوجه شده است.
روش فکرکردن و واقعی تحلیلکردن خود نعمتی است. فهمیدن دقیق و با حداقل پیشفرضِ وقایع پیرامونی، نعمتی بزرگتر. چه ارتباط جالب علمی: میان خودنمایی، نمایش، خود بزرگ بینی و اغراق از یک طرف و سیاسی بودن، همه چیز را سیاسی دیدن، راه حلها را سیاسی دانستن و سیاست زده بودن از طرف دیگر. هر دو نیاز به اغراق، خود بزرگ بینی، نمایش و تئاتر دارند. شرط دوم دقیق تحلیل کردن و روشن بینی، دوری جستن از عصبانیت در تحلیل است. تبریزیها اصطلاح خوبی دارند: میگویند بگذارید مدتی بگذرد، موضوع را خوب بفهمیم و درک کنیم و بعد قضاوت کنیم. تابحال دیدهاید که خانم مرکل، با عصبانیت سخنرانی کند؟ خشم معرف فقدان اعتماد بهنفس، استیصال، به ستوه آمدگی و ناراحتیهای انباشته شده است. سخنرانان خاورمیانهای چه در مجامع بینالمللی و چه در کشور خودشان عموماً با عصبانیت، سخنرانی میکنند، ضمن اینکه ۷۴ درصد خشونت در جهان در این منطقه است. خُروشچُف تا آنجا پیش رفت که در حین سخنرانی، کفش خود را بر تریبون مجمع عمومی سازمان ملل میکوبید. در مقایسه، امروز آرامش وزرا و مقامات چینی، سنگاپوری، ویتنامی و اندونزیایی را تماشا کنید. این کشورها چون توانا هستند، آرامش دارند و نیازی نیست عصبانی شوند. برای این نویسنده طی سالها چهار بار اتفاق افتاده که با فردی گفتوگویی داشتم و بعدها متوجه شدم آن فرد در شیمی، فیزیک یا اقتصاد جایزه نوبل برده است. این در حالی بود که طی چندین ساعت گفتوگو، این افراد هیچ اشارهای یا اَدایی که مخاطب را متوجه نوبل کند از خود بروز ندادند. توانایی، آرامش و اعتماد بهنفس میآورد. فرد یا کشوری که توانایی دارد نه عصبانی میشود و نه خیلی تبلیغ میکند مثل اتوموبیل مرسدس بنز است. نمایش و اغراق ناشی از ضعف است.
آسیاییها و حتی ویتنامیها سریع متوجه شدند باید توانمندیهای اقتصادی، تولیدی، تجاری و مدنی خود را غنی کنند تا دیگران فرصت تعدّی به سرزمین آنها را نداشته باشند. افقهای خود را واقعی تعریف کردند، مزیت نسبی خود را دقیق مشخص کردند و از همه مهم تر و تعیین کننده تر: بین خود به تفاهم رسیدند. تفاهم در داخل به مراتب کلیدیتر و شاید مقدمهای بر تفاهم با بیرون است. چینیها رفتند از اقصی نقاط جهان، هنرمندان، دانشمندان و کارآفرینان چینی را به چین آوردند تا برای قدرت ملی از آنها بهرهمند شوند. اگر چینیها، مبنا را تقسیم بندیهای سیاسی میگذاشتند، نمیتوانستند چنین اقدامی کنند. اگر شاقول تفاهم را سیاست، مواضع سیاسی و مرزبندیهای سیاسی قرار میدادند، نمیتوانستند اقتصاد دوم جهان شوند و با ثروتی که تولید کردهاند، ۱۲ ناو هواپیمابر در دست ساخت داشته باشند.
تاریخ نشان میدهد تفاهم داخلی پیرامون ایسمهای سیاسی جواب نمیدهد. اگر نروژیها مبنای تفاهم درونی خود را سیاست مقرر میکردند نمیتوانستند با ۵ میلیون جمعیت به تولید ناخالص داخلی ۳۴۵ میلیارد دلاری برسند. چون کشور نروژ ثروتمند است و سیاستهای توزیعی دقیقی دارد و اقتصاد شفافی را ایجاد کرده، شهروندان آن به زندگی امیدوار، راستگو، فعال و با آرامش هستند و در عین حال از تفاهم اجتماعی، جامعه مدنی، گردش قدرت و امنیت ملی برخوردارند. صحیح است که تولید ثروت هدف انسانیت نیست، اما بدون امکانات و درآمد و ثروت و توزیع آن، جامعه سعادتمند، اخلاقی و قانونمند نمیتوان ایجاد کرد. نه دولت نروژ و نه مردم نروژ در پی تغییرات ژئوپولیتیک در اروپا یا تغییر نظام بینالملل نیستند. در حدّ خود، افق گذاری کردهاند و در تمامی ابعاد کمی و کیفی توسعه یافتگی، جزء پنج کشور اول جهان هستند.
باید فکر کرد که مبنای تفاهم داخلی چیست؟ تصور کنید اگر شخصی بشنود ۲۰ نوع بیماری دارد، واکنش طبیعی او این خواهد بود: احتمالاً ۱۹ مورد علائم بیماری هستند و یک مورد بیماری کلیدی وجود دارد. نمیشود در هرم علت و معلولی مسایل یک جامعه به ۲۵۰ علت اشاره کرد. عوامل را باید به صورت درختی بررسی کرد. ریشه در کجاست؟ وقت و انرژی تلف میشود اگر سطح تحلیل و علت یابی را در شاخههای بالا و میانی درخت قرار دهیم.
حکمرانی کارآمد بر سیستمسازی و ساختارسازی بنا شده است. سیستم سازی محتاج تفاهم داخلی و یا قرارداد اجتماعی است. بنیان این تفاهم میتواند سازوکارهای تولید ثروت ملی باشد تا در نهایت اخلاق، قانون، سعادتمندی عمومی نیز به تعادل می رسند. اما اگر مبنای ارتباط در داخل و خارج سیاست باشد، اختلاف، نزاع، درگیری، جنگ و تقابل ایجاد میکند. حتی ریشه اصلی پوپولیسم، بی توجهی به اقتصاد و توزیع ناعادلانه امکانات در یک کشور است. این در حالی است که پوپولیسم در آسیا رو به کاهش و در خاورمیانه رو به افزایش است. آشفتگی در تحلیل، آشفتگی در سیاستگذاریها و مدیریت سعی و خطایی بهدنبال میآورد. آسیاییها با تفاهم و آرامش و درک حدّ و منزلت خود به گونهای عمل کردهاند که شهروندانشان از حالت غنچه به گل میرسند و شکوفا میشوند. در خاورمیانه، شهروندان فرصت گُل شدن را پیدا نمیکنند و عموماً در حالت غنچه، پژمرده میشوند. بدون سیستم نمیتوان شکفت و گُل شد.
وای! یه آرزو کردما عجب تحلیلی داشت!
سلام بر غزل.
امیدوارم یه روزی از نزدیک ببینیش. منم خیلی رضا صادقی رو دوست دارم و با آهنگ هایش حال می کنم.
شعر هم لایک داشت و دیگه هیچ.
مرسی از بابت پست.
شاد باشی.
سلام وحید مرسی از حضورت و ممنونم از لطفت. خوشحالم که تو هم از دوستداراشی
سلام و درود بر آبجییی فرزانه
وااایی آرزو اونم دیدار عمو رضا چه شود اگه این آرزو به حقیقت بپیوندد
فقط قول بده اگه عمو رو از نزدیک دیدی یه مستند باهاش ضبط نموده و در محله منتشر کنی
خب منم یه آرزو داشتم که دیگه به واقعیت تبدیل نخواهد شد آرزو داشتم که افتخار شاگردی استاد کاتوزیان رو داشته باشم ولی ایشان که به خانه ی ابدی پیوست و این آرزوی منم دیگه باید در اون دنیا در پی اش باشم
به هر حال مرسی بابت این پست و مطالب آخر پستت هم عالی و با حااال بود
راستی دوستان یه نکته احتمالاً بعد از چهار ماه پست نزدن به زودی یک پست اونم از نوع حقوقی و با یک قانون خاص در خدمتتان خواهم بود فقط تاریخش مشخص نیست چون دارم متن این قانون را از روی یک نسخه ی گویا که توی خود پست خواهم گفت مینویسم این قانون مربوط به بیمه هست و ۶۶ ماده داره که تا به حال ده مادهش نگاشته شده
خب به امید این که آبجی به آرزوت به همین زودیا برسی در ضمن کی گفته تو نباید زود زود بیایی به نظر من متنهایی که میذاری بسی بسییییار جالب هستش و روح و قریحه انسان رو سر ذوق و شوق میاره
به امید بهترینا برای تو آبجی روزت خوش و خدا نگهدار
سلام احمد. اول که بی صبرانه منتظر پست خوبتم. بعدم حالا بذار ببینم میبینمش یا نه تا بعد برسیم به مستند. خخخ. ممنونم که هستی. شاد باشی
سلام…
تورو به آرزوت میرسونم…
حتما میتونی ریچارد
سلام. یعنی میشه؟؟ یعنی میتونی؟؟ اگر بشه که… نمیدونم فقط میدونم خیلی خوب میشه. یعنی عاااالی
سلام غزل عزیز. آرزوی تو از نظر من اصلا خنده دار نیست. چرا البته لبخند زدم ولی نه از جنس تمسخر. آرزوی تو و اخلاصت در گفتنش و حال و هوای شفافش عطر عصر های بهار نوجوونی هام رو برام تداعی کرد. یادش به خیر! کاش هنوز آرزو هام به شفافیه مال تو بود! غزل بچه ها درست میگن. آدرس دفترش رو بگیر برو ببینش! شدنیه! امیدوارم هرچه زود تر به این آرزوی شفاف و قشنگت برسی!
سلام پریسا جونم. کاش شفافیت نوجوونیمم هنوز باهام بود، تنها چیزی که از نوجوونی واسم مونده همین آرزو هست. پریسا بیشتر از چیزی که فکرشو کنی عمو رضا واسم خاطره ساخته. وقتی هنوز هیچکس نمیشناختش عاشق کاراش و شخصیتش بودم. امیدوارم این آرزو رو به گور نبرم خخخخ
عظیمی
آرزو به این خوبی
به این سهل الوصولی, راااااحت برو ببینش این که کاری نداره
یا دفترش, یا کنسرتاش.
اتفاقا خواستم اینو تو اینستات بنویسم, ولی حسش نبود.
شاد باش.
شعرتم که مث همیشه…. دوووس.شعر دووووس
ارادت.
سلام محمد قاسم. ببین در مورد دفترش که گفتم. در مورد کنسرتم، درسته اونم خیلی دوست دارم، ولی دلم میخواد تو فضایی غیر کنسرت راحت ببینمش. مرسی که هستی. شاد باش و پر انرژی
دفتر مرکزی. ضلع جنوبی میرداماد تقاتع آفریقا، پلاک ۴۱۴ واحد ۱۲
خخخ مرسی
سلام عزیزم.
خندیدن به آرزوی کسی یعنی خندیدن به کل افکار طرف.
خنده نداره که.
شعرت واقعا زیبا بود.واقعا آفرین به ذوقت.
شاد باشی تا همیشه دوستم.
سلام نیایش جان. ممنونم ازت و خوشحالم که خوشت اومده. خودتم شاد باشی همیشه
عجب!!!
سلام غزل غزلسرا. آرزوی هر کسی هر چی که باشه ارزشمنده چه دست یافتنی و چه محال. منم از صمیم قلبم دلم میخواد ی روزی تو ی پستی همینجا بخونم که ب آرزوم رسیدم,عمو رضا رو دیدم هههه چه باحال شعر گفدم شعر خخخ. تازه امروز آقای رضا صادقی با برنامه زنده رود تلفنی صحبت کرد,هر چند موضوع برنامه حسابی اشکمو در آورد. شاد باشی همیشه.
دس کشاتو چیکاررکردی؟خخخخ
سلام لنا حالا چی بگم بهت که باعث شدی برم بیمارستان؟؟ آخ خدا یعنی میشه این پست رو بذارم؟؟ اگه بشه چی میییشه! دعا کن بشه خخخ. مرسی که هستی و میای
سلام فرزان جان
عزیزم
ان شاء الله پست دیدارت با عمو رضا رو بزنی
فرزانه رفتی ببینیش حرف زدی باهاش ضبط کن صداتونو
عکس بنداز حسابی
پست بزن مارو هم شریک کن تو خوشحالیت
شعرت هم عالی بود عاااااالی
مرسی بی نهایت
سلام سارای. مرسی شعر رو عالی خوندی. ولی اگر عمو رو ببینم که حرفامونو منتشر نمیکنم اسناد محرمانه ست خخخخ. شوخی کردم تو دعا کن ببینمش
سارای؟ بذار هیچی نگم خخخخ ی کاری نکن مونولوگ زیبایی که ازش حرف میزنی بذارم بچه ها گوش بدنا. راستی پاک شده گمونم از گوشیم ولی خیلی باحال خونده شده بود ههه. الان ب همه میگم از چی حرف میزنی. باباااا ی فایلی بود ی مونولوگ که خیییلی خنده دار و باحال بود,اون عبارتم توش بود دسکشا رو چیکا کردی, خخخ. نذار کامنت بی ربط بذاااارم عجبا!!!
لنا بیارش اینجا
درود غزل، وقت خوش.
پر از حرفم پر دردم عزیزم،
ولی آغوش من امنه هنوزم.
بذار دستا تو وا کنم عزیزم،
تو آغوش تو راحت تر بسوزم.
چه قدر این آهنگش رو دوست دارم و چه قدر باهاش اشک ریختم.
حقیقتش زیاد مثل شما بهش علاقه مند نیستم ولی گاهی اوقات آهنگ هایی می خونه که خوراک اشک ریختنه.
آهنگ نامردمی ها، آهنگ تیتراژ پایانی سریال دود کش، وایسا دنیا و چند تا آهنگ دیگش رو خیلی دوست دارم و خیلی باهاشون گریه می کنم.
امیدوارم به آرزوتون برسید.
یکی از آرزو های منم دیدار با احسان خواجه امیری و محمد علیزادست که عاشق صدا شونم.
امیدوارم یه روزی بتونم ملاقاتشون کنم.
ضمناً، خندیدن به آرزو های دیگران اصلاً جالب نیست. مثلاً یه بچه ی فقیر که آرزوش خوردن یه غذای گرمه، نه تنها خنده دار نیست، بلکه اسف ناک هم هست.
البته این قسمت از حرفام بی ربط بود به حرفای شما ولی خواستم فقط بگم که به هیچ وجه به هیچ انگاشتن آرزو های دیگران و همچنین خندیدن بهشون، کار درستی نیست و دور از فرهنگ و ادبه.
پیروز باشید و شاد
وقتی برای گریه کردن، باید از این دنیا جدا شد، وقتی واسه آزاد بودن، باید اسیر آدما شد. بینهایت کار نامردمیها رو دوست دارم. امیدوارم تو هم به آرزوت برسی
سلام فرزانه جونم
جدا احساسات تو جالبند و خاص
و همیشه با خودم فکر کردم چرا من نمی تونم با هیییچ و مطلقا هیچ آهنگ و ترانه ای حس بگیرم و اینا و الآن هم همین طور…..
هرچند برای خودم عجیب هست این آرزو ولی می دونم برای تو مهم هست و از صمیم قلبم برات آرزو می کنم به آرزوت برسی و از رسیدن بهش هم لذت ببری و حس خوبی داشته باشی ….
راستی کلا من با این مدل اومدن هام همیشه آخرم خخخخ شکلک کاش بخونیم
سلام بانو جونم. الآن اومدم خوندمت خخخخ. ببین راستش منم هر موسیقی و صدایی به دلم نمیشینه ولی خوب عمو… از اول خاص بوده و هست. فکر کنم به تو مدال آخر بودن باید بدم همیشه خخخ. ولی جدی خوشحال میشم میای. شاد باشی همیشه