درود دورود. هر کدام را که درست خوانده باشد ما را کفایت میکند. کنفرانس پنجم محله ی ما برای دانلود شما آماده است. خوشحالیم و شاد که کنفرانس پنجم محله ی نابینایان علیرغم کم لطفی اکثریت جامعه ی نابینایی با قدرت و به سرعت و در نهایت دقت در حقیقت با حسن نیت نزدیک به واقعیت با موضوع ارتباط اجتماعی نابینایان برگزار شد. من بودم، دوستهای باحال هم بودند. خیلی هم خوش گذشت. اتفاقا نه که از روی عقده باشد بلکه از روی تجربه ی خوشایندی که داشتم به شما می گویم که اگر کمتر باشیم بهتر است. امروز کم بودیم ولی گم نبودیم. کم بودیم ولی با غم نبودیم. کم بودیم ولی وقت به همه ی بچه ها به شدت زیاد رسید. همه صحبت کردیم و چه خوب و سازنده بود و هست و مطمئنا خواهد بود. ما راجع به کمک گرفتن افراد نابینا از بیناها صحبت کردیم. اعتماد سازی نابینایان نزد بیناها را بررسی کردیم. در زمینه ی رفتار نابینایان در دانشگاه و مدرسه حرف زدیم و راه حل ارائه دادیم. حتی پرسیدیم چرا نابیناها متمایلند زن بینا بگیرند. حتی اینکه برخی از دختران بینا از راهنمایی پسران نابینا معذورند را بررسی کردیم. میبینید که بحث ما از چهار تای قبلی پر بار تر شده است. به کوری چشم دشمنان محله و البته اگر گفتیم کم باشیم ولی نه زیادی کم. شما هم اگر وقت کردید و خواستید هفته ی دیگر منتظرتان هستیم. همچنین همینجا نظر بدهید که آیا ارتباط اجتماعی را ادامه بدهیم یا بحث کافی است و برویم سراغ بحثی جدیدتر. کنفرانس پنجم ما را با حجم حدود 31 مگا بایت از اینجا دانلود کنید. هم محلی های عزیز، چه آنهایی که آمدید و بودید چه آنهایی که نبودید، به همه ی شما افتخار میکنم و به داشتنتان مغرورم و به خودم میبالم. شما تیری هستید در چشم دشمنان پیشرفت نابینایان. تیری هستید در چشم و ذهن و ذات کسانی که ما را تحقیر شده و محتاج میخواهند.
هستیم و میمانیم تا آخر خط!
۲۳ دیدگاه دربارهٔ «دانلود کنفرانس شماره ی 5 محله با موضوع ارتباط اجتماعی و نابینایان»
سسسسسلام! خودم اولم،اولیهای قدیم خوابند.
سلام. هفته گذشته با گوش دادن به آموزش ورود به اتاق کنفرانس قدم به قدم اتاق را پیدا کردم اما یکی از آقایان گفتند که شما حضور ندارید.
امروز دیدم که freeconferencecallhd.5308811400 خاموش است با این حال باز هم تماس گرفتم اما پاسخی دریافت نکردم تا شماره اتاق را وارد کنم. شاید تعدادی از دوستان هم با این مسئله مواجه شده باشند.
به هر حال با وجود تمام نا به سامانیهایی که در خوابگاه دانشجویی ممکن است قدرت انسان را به تحلیل ببرد، این همه تلاش شما بسیار ارزشمند است.
موفق باشید.
من که دارم دانلود میکنم.
نایب قهرمانی هم بد نیست.
پس چی که هستیم داداش! بر حسود و بخیل لعنت! بگو بیش باد! پرچم بالاست!…
سلام.
این اتاقها مشخصه‌ی اصلی‌شون اینه که خاموشی ندارن یعنی بر اساس چیزی که تو سایت‌شون نوشته در تمام ۲۴ ساعت و تمام ایام دردسترس هستن.
ولی برای خود منم سؤاله که چرا بعضی اوقات و تازه برای بعضی از افراد اتاقها آفلاین نشون داده میشه.
به عنوان مثال اتاقی که خودم ساختم و اتاق گوشکن و روم نابینایان فارسی زبان برای من آنلاین هستن ولی مدت طولانی هست که کنفرانس خراسان آفلاینه.
سلام. حیف. واقعً حیف که نمیتونم توی کنفرانسها شرکت کنم. آخه من خیلی جمعه های شلوغی دارم. همیشه یا مهمونیم یا مهمون داریم یا بیرونیم. خلاصه نمیشه دیگه. ساعتی که دارم کامنت میذارم رو ببینید میفهمید که چه قدر کنفرانسها رو قبول دارم. تا همین الآن داشتم گوش میکردم. من فکر کنم خیلی از مشکلات ما در روابط اجتماعیمون حضور مدارس نابینایانه. ای کاش نبودن. ای کاش از همون مهد کودک تا دکترا با افراد عادی درس میخوندیم. شما شک نکنید که در کودکی خیلی راحتتر افراد بینا ما رو درک میکنن. من در بچگی خیلی دوستهای بینا توی محله ی خودمون داشتم و رفتارشون هم با من هیچ فرقی با رفتار خودشون با هم نداشت. توی اقوام هم اونهایی که سن و سالشون نزدیک به من هست کاملً رفتار منطقی با من دارن. من در عالم بچگی و سنین پایین با دخترها هم همبازی بودم. هممون بودیم. خیلی هم رفتار منطقی با هم داشتیم. حتا میتونم بگم بیشتر از بقیه هم به من توجه داشتن. ولی به خاطر مسائلی که این روزها همه ی ماها درگیرش هستیم که همون شلوغ شدن زندگیها و معاشرت کمتر خانواده ها با هم روابط ما با هم کم و در یک مقطع چند ساله قطع شد. الآن همون دختر بچه بزرگ شده و بیست و چند سالشه. ولی همین چند سال دوری همه چیز رو به هم ریخت و حس ترحم و نگاه عمومی جامعه رو نسبت به نابیناها در این شخص به وجود آورد. این رو گفتم که پیشنهاد کنم که یکی از مباحث کنفرانس بعدی رو بذارید روی این مسئله که نابیناها در برقراری ارتباط با جنس مخالفشون در جامعه چه طور باید رفتار کنن. چه قدر این ارتباط از طرف مقابل که بینا هم هست ممکنه پاسخ مناسبی دریافت کنه؟ صحبت ازدواج نیستها. ازدواج هم زیر مجموعش میشه. ولی ما نابیناها چه خانم چه آقا با جنس مخالف بینا فقط برای ازدواج که تعامل نداریم. ممکنه همکلاس باشیم، همکار باشیم، ممکنه اصلً بخواهیم با طرف بیشتر معاشرت داشته باشیم و باهاش دوست بشیم. این رو لطفً صرف نظر از درستی یا نادرستی دخترها و پسرها بررسی کنید. چون این بعد قضیه موضوع بحث فعلی نیست. ولی یک واقعیت و شاید تمایل در بین تمام افراد جوان چه بینا و چه نابینا باشه. پس حتا اگر کار درستی نیست بیاییم راه کار بدیم که همین کار نادرست رو حد اقل چه طور انجام بدیم که نادرستتر نشه. باشه باشه. ببخشید. میدونم دارید میگید توی کنفرانسها نمیاد شصت صفحه هم کامنت میذاره امر و نهی هم میکنه بچه پررو. ما رفتیم تا بیشتر شاکی نشدید.
موفق باشید.
سلام. وقت همگی خوش. در مجموع نشست خوب و مفیدی بود. اما ای کاش خیلی از دوستان ما که سنی ازشون گذشته و طبعن تجربیات خوبی هم دارند شرکت میکردند یا ای کاش اونهایی که در جامعه حرفی برای گفتن دارن منظورم دوستانی کهاز شرایط شغلی و تحصیلی بهتری برخوردار هستند و البته کم هم نیستند و ما خیلی از اونها رو میشناسیمهم این وقت رو برای هم نوع خودشون صرف میکردند و در کنفرانس شرکت میکردند.. اما افسوس و سد هزار افسوس.
آقآی حسینی فکر نمیکنم تنها شما آخر هفته های شلوغی داشته باشید تقریبن تمام دوستان جمعه ها اون هم در این ساعت برای خودشون برنامه دارند اما باید دید این کنفرانس برای هر فرد در درجه چندم اهمیت قرار داره.
راستی دوستان فکر می کنم این هم میتونه گفت و گوی خوبی باشه این که آموزش تلفیقی بهتر یه قیر اون؟ مثلن من با نظر آقآی حسینی کاملن مخالفم چون تمام مراحل تحصیلم رو با بیناها بودم در حال حاضر در محل کارم هم همینطور. تا دلتون بخاد دوست بینا دارم اما دریغ از چند دوست نابینا.
تقریبن با تمام مسائل بینایی آشنا هستم اما با خیلی از مسائل نابینایی ناآشنا و این مورد مشکلات زیادی رو برای من به وجود آورده
و قسمت تلخ داستان اینجاست که در بیشتر اوقات دوستان و اطرافیان من به دلیلی که اشاره کردم کاملن شرایط منو فراموش میکنند و این موضوع و مسائل ناشی از اون همیشه سبب آزار من بوده.
در پایان مثل همیشه از تلاشهای بیدریغ مدیر دل سوز محله ممنونم. موفق باشید.
همیشه گفتم کمیت مهم نیست کیفیت مهم است
به ن دنبال کیفیت باشید نه کمیت حتا اگر دو نفر هم باشند طوری نیست این را باید باور کرد
هیف شد من دیشب ناگهان برایم برنامه ای پیش آمد وگرنه که مثل گذشته می آمدم چون فکر می کنم برای خودمان خوبه
راستی هفته پیش خیلی باحال بود من اطلاعیه را نخونده بودم که کنفرانس نیست وقتی ساعت ۶ شد دیدم اینترنت خانه قطعه منم مثل چلمنها کامپیوتر را برداشتم رفتم خونه پدر بزرگم آنجا وصلش کردم خودم را کشتم با این pc بزرگ ولی وقتی وصل شدم دیدم هیچ خبری نیست که نیست
آدم با چنگال آب بخوره نره ببینه کنفرانس نیست
هاهاهاهاها
درود!چشمک چنگالی همه میگن کنفرانس بدون مدیر بوده! نکنه خواب بودی؟! تو که زمانی معاون مدیر بودی! بهتر بود هفته گذشته بجای مدیر کنفرانس را معاونت میکردی و میضبطیدی و میگذاشتی اینجا برای دانلود!راستی شهروز تو که بینا هستی پس بهتره … بخاطر مجتبی کوتاه میام و ادامه نمیدم!
مدیر عزیز و دوست داشتنی کنفرانس. هفته آینده سروقت بیایید لطفا. ضمنا اگر کسانی ما را تحقیر شده می خواهند بهتر است دیدشان را با رفتار و نه با شعار خودمان تغییر دهیم؛ چرا طالب کوری چشمشان باشیم؟ خوب است این را هم بپذیریم که تصویر و تصور منفی برخی بینایان از ما شهابسنگی نیست که بی اختیار زمینی ها از آن بالا ول شده باشد پایین. بوته ای است روییده ی خاک خودمان و ریشه دار در رفتار های خودمان. برای کژرفتاری های آنان توجیه نمی تراشم؛ فقط می گویم که خودم هم مسئولم، هم در ایجاد و هم در تغییر آن تصویر.
سلام
من هم با درنا موافق هستم. بودن در مدارس نابینایی بد نیست خود من هر دو رو تجربه کردم سالهای اول تحصیلم رو توی ابابصیر گذروندم اما از کلاس چهارم ابتدایی به شهر خودم برگشتم و ادامه تحصیل دادم.
بودن در ابابصیر خیلی برام سخت گذشت چون یه بچه هفت هشت ساله بودم اما حالا که از دور به اون زمونا نگاه میکنم میبینم خیلی پربار بود نمیدونم کسی از بچه های محله شبانه ابابصیر بوده یا نه اما من خوب یادمه بچه ها خودشون کارای شخصیشونو انجام میدادن و حتی ظرف شستن شبها و صبحها با خود بچه ها بود از اونجایی که من تو بچگی کارای بزرگونه هم انجام میدادم از کلاس سوم یعنی یه سال آخری که اونجا بودم ظرف هم میشستم اگرچه سخت بود و الان کسی به بچه تو اون سنش چنین کاری نمیده ولی برای من مقدمه استقلالی شد که شاید اگر توی یه محیط عادی بودم هیچوقت حاصل نمیشد چرا که نه خودم خبر داشتم و نه اطرافیانم چنین چیزی رو میدیدند. هیچوقت یادم نمیره به خاطر قد کوتاهم چهارپایه زیر پام میذاشتن تا به ظرفشویی برسم و بتونم ظرفا رو بشورم اونم ظرفای سی و چند نفر دختر و شاید به همین اندازه هم پسر.
ببخشید که طولانی شد.
سلام. من نگفتم بچه ها در مدارس عادی درس بخونن و کاملً به حال خودشون رها بشن. میتونن در مدارس عادی درس بخونن و در اوقات بیکاری توسط مراکز و مأسسات مخصوص خودشون مهارتهای مختلف رو هم یاد بگیرن و حتا کلاسهای کمک درسی داشته باشن. اینطوری با همنوعان خودشون هم بیشتر آشنا میشن و در عین حال از جامعه هم دور نمیمونن.
دوباره سلام
آقای حسینی من متوجه حرفهای شما بودم این چیزی که شما گفتید درست هست و مصداقش هم خود شما بودید با وصفی که درباره خودتون نوشتید اما این شرایطی که شما میگید صرفاً برای شهرهای بزرگی مثل تهران و اصفهان و نظیر اینها هست ولی در جایی که من زندگی میکنم حتی از تعداد نابینایان استانم هم خبر ندارم تا چه رسد به مؤسسه هایی که چنین آموزشهایی رو هم بدن!
شاید بگید کوتاهی از خود من بوده و هست که اطلاعی ندارم که اگر چنین گفته ای داشته باشید وجه اشتباهش اینه که اساساً کسی نابیناها رو یا بهتر بگم معلولین رو حساب نمیکنه که بخواد براشون کلاسهای آموزشی هم بذاره.
توی دوران تحصیلم و حتی در دانشگاه یادم نمیاد کسی گفته باشه قبل از شما ما اینجا یه نابینای دیگه هم داشتیم که درس میخوند. همیشه برای اولین بودنم باید با کلی مشکل میجنگیدم که الان نه در حوصله شما میگنجه تا درباره شون بنویسم و نه اینجا جای نوشتن اون مشکلات هست!
فقط میتونم بگم اگر بچه ها مشکلاتی از نظر روابط اجتماعی دارند بیشتر به نوع برخورد و روحیات و خواسته هاشون از زندگی برمیگرده تا بودن در یک محیطی که با هم نوعانشون همراهند.
سلام خدمت همگی و یک سلام خاص خدمت آقآی حسینی. دوست گرامی با این نظر شما کاملن موافقم البته اگر همانطور که آقآی شفیعی به خوبی اشاره کردند در هر شهری قابل اجرا باشد.
. در قدرت انتقال شما شکی نیست اما انگار برداشت من از نوشته قبلی شما اشتباه بود. به هر حال از توضیح مجدد شما ممنونم.
سلام.
همون‌طور که بعضی دوستان هم اشاره کردن, امکانات متفاوت در نقاط مختلف کشور شرایط متفاوتی رو به وجود میاره و همین باعث میشه صحبت از این که چه محیطی باید وجود داشته باشه چیزی رو حل نکنه.
چون انتخاب محیط به خصوص در دوران کودکی چیزی نیست که ما نقش چندانی در اون داشته باشیم.
پس بهترین کار همین کاریه که تو کنفرانسها و به ضرس قاطع میتونم بگم تو این کنفرانس انجام دادیم و اون مطرح کردن مشکلاته و ارائه‌ی راه حل‌هایی که به نظر هر یک از ما میرسه و این راه حل‌ها بیشتر از اینکه در کتابی نوشته شده باشه صرفا حاصل تجربیاتی هست که هر کدوم از ما به دست آوردیم.
همون طور که در آغاز بحث این هفته مجتبی گفت: این که بگیم در مورد ارتباطات اجتماعی بحث میکنیم مثل اینه که کلمه‌ی دنیا رو مورد بحث قرار بدیم و این بحث دارای گستردگی زیادی هست.
با این وصف در هر شاخه‌ای که این بحث گسترده ادامه پیدا کنه فرقی نداره و به ترتیب میشه در رابطه با همه‌ی شاخه‌ها بحث کرد.
منتها حرفهایی رو که در انتهای جلسه‌ی اخیر عرض کردم در قالب ارائه‌ی پیشنهاد تکرار میکنم.
بحث در مورد ارتباط بین نابینایان و کم‌بینایان, ارتباط صحیح بین اعضای هر کدوم از این دو گروه, ارتباط صحیح بین اعضای هر کدوم از این دو گروه با افراد بینا, همچنین یادآوری خوبی که شهروز درمورد ارتباط ما با جنس مخالف مطرح کرد و مواردی که سایر دوستان به نظر‌شون میرسه, هر کدوم میتونن به نوبت محور کنفرانس در هفته‌های آینده باشن.
امیدوارم در هفته‌های آینده کنفرانس با حضور تعداد بیشتری برگزار بشه. البته کسانی که مثل این هفته صرفا برای شرکت در کنفرانس و تبادل نظر اومده باشن و نه چیز دیگه.
این هفته با اینکه بعضی بچّه‌ها به کرّات ارتباط‌شون قطع شد و مجبور شدن مجدد ارتباط بگیرن, ولی چون هدف‌شون شرکت در بحث و پیش‌برد اون بود, نکات خوب و جالبی مورد کنکاش قرار گرفت.
سلام
من نابینا نیستم .. اما به کنفرانستون گوش دادم
خوبه که بیناها هم گوش بدن .. بدونن در برخورد با یه نابینا باید چیکار کنن ..
یه معلول جسمی تو دانشگامون هست که از ویلچر استفاده میکنه.. نمیدونم وقتی میبینمش باید خیلی معمولی از کنارش رد شم و انگار نه انگار که دیدمش .. یا بهش نگاه کنم و لبخند بزنم و بگم سلام عزیزم خوبی؟؟
بعضیا فکر می کنن وقتی خیلی عادی از کنارشون رد شیم یعنی نادیده گرفتیمشون .. یا اگه نگاشون کنیم داریم تو دلمون به حالشون ترحم می کنیم ..
من به شخصه تو این موضوع موندم! چه برخوردی باید با افراد معلول داشته باشم!
تو یه مهمونی یه دختر خانوم نابینا هم حضور داشت.. یه نوع غذایی درست کرده بودن که فکر می کنم اون دختر تا حالا نخورده بود پس به طبع نمیدونست الان باید چاقو و چنگالشو چجوری بگیره دستش .. یکی از من که کنارِ اون نشسته بودم خواست دستاشو بگیرم و کمکش کنم .. خیلی معذب بودم .. فکر می کردم خیلی ناراحت شه .. دستشو نگرفتم .. غذاشو براش تیکه تیکه کردم و گفتم حالا دیگه با چنگال بخور ..
واقعا با این چیزایی که میبینیم و میشنویم از نابیناها تو کمک کردن بهشون بعضی وقتا میمونیم! نمیدونیم اگه این کارو کنیم خوبه یا نه .. نکنه ناراحت شن ..
و یچیز دیگه هم بگم .. خیلی از بیناها براشون پیش نیومده با نابیناها هم قدم شن .. پس اگه بد راهنماییتون می کنن و میکوبوننتون تو درخت ازشون دلخور نشین .. بلد نیستن .. هــُـل میشن وقتی دستتونو می گیرن .. میخوان به بهترین شکل از خیابون ردتون کنن اما هیجان زده میشن .. واسه همین کمکشونو خوب انجام نمیدن .. وگرنه تو این دورِ و زمونه مردم بیکار نیستن (و همچنین مریض)که از زمین خوردنِ یه نابینا لذت ببرن یا بخندن یا به عمد این کارو کنن ..
——————————-
به نظرم هر جلسه یکی از دوستای بیناتونم تو کنفرانستون شرکت بدین تا به عنوان نماینده ی بیناها حرف بزنه ..
ممنون
حرف هات را و شایدم خودت را میپرستم!
مرسی بانو.
اگر میشد خودتان میآمدید که عالی میشد ولی خودمونم توی فکر بودیم ی بینا را گیر بندازیم ازش بخواهیم بیاد کنفرانسمون.
ممنون. واقعا ممنون که وقت گذاشتی.
همین چهارتا خط ده جلسه می ارزد. شوخی و تعارف هم نیست. اینها حرف دل یک بینا بود که ما باید میدونستیم.
ممنون لطف داری
من با شاید به تعداد انگشت های دستم با نابیناها سر به کار دارم ..
خوب میشه یه بینا که حداقل یکی از نزدیکانش نابینا هستن یا حالا دوستش آشناش هم محله ایش .. به کنفرانس بیاد .. اون میدونه .. اما یچیز دیگه هم هست و اینه که اکثرا مثل من هستن .. یعنی آشنایی به قوانین نابیناها ندارن .. نمیدونن باید چیکار کنن .. پس بازم بهتره تو یکی دیگه از کنفرانس ها یه نابلد .. یکی که هیچی از این قوانین نمیدونه رو دعوت کنین
——————————————-
بعدشم اینکه مصاحبت تو برنامه ی بروز رو دیدم .. باید ۱۰ میلیون ازشون پول میگرفتی بعد میرفتی جلو دوربین 🙂 الکی که نیس .. خخخخ
مصاحبه؟ واقعا که خخخ!
سلام. عالی بود بانو. عالی. دوستان دیدید بیناها هم میان اینجا. بانو میخوام تبلیغ کنم. مجتبا ببخشید دیگه. بانو توی جستجوی محله بنویس دانلود برنامه ی زندگی ادامه داره. ۹ تا برنامه ی رادیویی ویژه ی نابینایان برای دانلود پیدا میکنی که توی همه ی اونها افراد خبره و متخصص به بیناها نحوه ی درست برخورد و راهنمایی و رفتار با نابیناها رو آموزش میدن. هر چهارشنبه هم این برنامه از رادیو فصلی ساعت ۱۳،۳۰ تا ۱۴ پخش میشه.عوامل این برنامه هم خودشون نابینا هستن و هر هفته یک نابینای موفق رو به جامعه از طریق گفتگو باهاش معرفی میکنن. اگر تهرانی روی موج fm ردیف ۱۰۵،۵ میتونی موجش رو بگیری و اگر هم شهرستان هستی روی دستگاه ستتاپباکس میتونی برنامرو بشنوی. هیچ کدوم هم نشد با یه روز تأخیر بیا اینجا دانلودش کن. دیروز برنامه ی دهممون پخش شده که هنوز روی سایت نیومده. دلیلش رو هنوز نمیدونم ولی احتمالً به زودی این برنامه هم روی سایت قرار میگیره. این رو برای این گفتم که از این برنامه بخشی رو اضافه کردیم که فقط به درد بیناها میخوره. از توجهتون ممنونم. در ضمن بابا این پول گرفتن رو به این مجتبا یاد نده. ما میخوایم تو برناممون ازش استفاده کنیم. پول مول هم نداریم. اینم نشسته یکی بهش بگه بیا پول بگیر. یه بریونی خواست به من بده اون هم به خاطر ….. بگم به خاطر چی مجتبا؟
به هر حال ممنون.
موفق باشید.
ممنون شهروز خان
باشه دانلود می کنم .. خیلی هم عالی
بزار دو جلسه پول بگیره ازین گوشی خوشگلا بخره بعد دیگه پول نگیره ..
درود! نفسجان از کنفرانس امروز چه خبر؟!
ساعت شش و سی دقیقه جای همیشگی.