خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

سه تا مطلب متفاوت

سلام سلام سلاااااام
امیدوارم که هرجا هستین دلتون شاده شاااااد باشه
البته بعید میدونم اینطوری باشه ولی خب, کاش باشه دیگه حد اقل غمگین نباشه یعنی هیچی دیگه گرفتار نباشین
میگما یه مشکل اونم از نوع فنی یعنی فنی که نه
اولش بگم که با مطرح کردن این موضوع نمیخام برداشت بشه که من میخام بگم من نماز خونم یا خلاصه ازین دسته مسائل
خب زود بگم
من قبله رو همیشه کج وایمیسم میخاستم ببینم شما هم اگه نماز خونین این مشکلو دارین واسه حلش چیکار میکنین
من خودم واسه کمتر کج ایستادن کنار دیوار رو واسه ی نماز خوندن انتخاب میکنم که با صافی دیوار قبله رو تا اونجایی که میشه صاف بایستم
یا مثلا بین دوتا فرش می ایستم
حالا جالبیش اینجاست که اگه کج باشه صاف می ایستم نمیدونم چه سریه
خلاصه اگه کسی راه حلی داره ممنونش میشم بیاد بگه
و اما دومین مطلب که اصلا ربطی به اون اولی نداره
البته این فقط یه فکر هست که به نظرم رسید اصلا از کم و کیفش با خبر نیستم میخاستم شماها لطف کنید بیاین بررسیش کنیم
تو وبگردی امروز اتفاقی به یه مطلبی برخوردم که داخلش ماشین جوجه کشی بود یعنی اون اصلا یه چیز دیگه بود
ولی من میگم یعنی ما نابیناها میتونیم ازین طریق پول در بیاریم یعنی یه ماشین بخریم باهاش هرکاری بقیه میکنن یاد بگیریم انجام بدیم
یعنی کار سختیه
اصلا دقیقا ماشین جوجه کشی چیکار میکنه؟!
و اما سومیش

این داستانم اگه دوست داشتین بخونین به نظر من خیلی آموزنده بود از دستش ندین کوتاه و مفیده
روزگار بر وفق مراد

پادشاهی می خواست نخست وزیرش را انتخاب کند. چهار اندیشمند بزرگ کشور فراخوانده شدند.

آنان را در اتاقی قرار دادند و پادشاه به آنان گفت که: «در اتاق به روی شما بسته خواهد شد

و قفل اتاق، قفلی معمولی نیست و با یک جدول ریاضی باز خواهد شد، تا زمانی که آن جدول را حل نکنید

نخواهید توانست قفل را باز کنید. اگر بتوانید مسئله را حل کنید می توانید در را باز کنید و بیرون بیایید».

پادشاه بیرون رفت و در را بست. سه تن از آن چهار مرد بلافاصله شروع به کار کردند. اعدادی روی قفل

نوشته شده بود، آنان اعداد را نوشتند و با آن اعداد، شروع به کار کردند.

نفر چهارم فقط در گوشه ای نشسته بود. آن سه نفر فکر کردند که او دیوانه است. او با چشمان بسته در

گوشه ای نشسته بود و کاری نمی کرد. پس از مدتی او برخاست، به طرف در رفت

در را هل داد، باز شد و بیرون رفت!

و آن سه تن پیوسته مشغول کار بودند. آنان حتی ندیدند که چه اتفاقی افتاد!

که نفر چهارم از اتاق بیرون رفته.

وقتی پادشاه با این شخص به اتاق بازگشت، گفت: «کار را بس کنید. آزمون پایان یافته.

من نخست وزیرم را انتخاب کردم». آنان نتوانستند باور کنند و پرسیدند:

«چه اتفاقی افتاد؟ او کاری نمی کرد، او فقط در گوشه ای نشسته بود. او چگونه توانست

مسئله را حل کند؟» مرد گفت: «مسئله ای در کار نبود. من فقط نشستم و نخستین

سؤال و نکته ی اساسی این بود که آیا قفل بسته شده بود یا نه؟ لحظه ای که این احساس

را کردم فقط در سکوت مراقبه کردم. کاملأ ساکت شدم و به خودم گفتم که از کجا شروع کنم؟

نخستین چیزی که هر انسان هوشمندی خواهد پرسید این است که آیا واقعأ مسأله ای وجود دارد،

چگونه می توان آن را حل کرد؟ اگر سعی کنی آن را حل کنی تا بی نهایت به قهقرا خواهی رفت؛

هرگز از آن بیرون نخواهی رفت. پس من فقط رفتم که ببینم آیا در، واقعأ قفل است یا نه

و دیدم قفل باز است».

پادشاه گفت: «آری، کلک در همین بود. در قفل نبود. قفل باز بود. من منتظر بودم

که یکی از شما پرسش واقعی را بپرسد و شما شروع به حل آن کردید؛ در همین جا نکته

را از دست دادید. اگر تمام عمرتان هم روی آن کار می کردید نمی توانستید آن را حل کنید.

این مرد، می داند که چگونه در یک موقعیت هشیار باشد. پرسش درست را او مطرح کرد».

این دقیقا مشابه وضعیت بشریت است، چون این در هرگز بسته نبوده است!

خدا همیشه منتظر شماست.انسان مهم ترین سوال را از یاد برده است… و سوال این هست:

“من که هستم…!؟

۵۴ دیدگاه دربارهٔ «سه تا مطلب متفاوت»

سلام اول شدم در جایگاه خودم ایستادم خواهش میکنم تشویق کافیه دوستان
۱زهره جونم قبله تا ۴۵ درجه این ور اون ورش ایرادی نداره و حساسیت زیاد هم که وسواس دنبال داشته باشه درست نیست عسلم و اسلام دین سختی و سخت گرفتن نیستش . گلم سر نمازهای با قبله کجت منم دعا کن لطفا .داستانت هم جالب بود آخه نفر چهارمش من بودم خخخخخخخخخخخ
ماشین رو هم جزو آرزوهای جوانیت دانسته و موافقم پس بسازش چه کسی از خودت بهتر جیگلی

درود سیتا جونم
وای من پا شده بودم بذار یه کم دیگه تشویقت کنم نه اصرار نکن نمیشه
دس دس دس دس دس دس
هوووورااااا
سووووت سووووت تشویییق

خوبه حالا نگفتی سی درجه خخخ
ولی مرسی نمیدونستم
نه سخت که نه بابا ولی خب انگار امروز ظهر که اینطور شد حس بدی پیدا کردم
البته امروز رو سجاده نبودم فکر کنم واسه همین میزان کجیم بیشتر بود
آره خودت بودی فکر کنم
ماشین رو هم منظورم ساختنش نبود کار باهاش بود
حتما محتاجم به دعات

سلام خانم مظاهری
۱- فکر نکنم تو جاهای آشنا مشکلی ایجاد بشه براتون اما تو جاهای ناآشنا همین که به گفته کسی اطمینان کنید و سعی کنید همونوری واستید. قبول انشا الله.
۲- ماشین جوجه کشی یه چیزیه که میشه توش تخم مرغ گذاشت و بعد سه هفته یه جوجه تحویل گرفت. من که امتحانش نکردم اما میگن واسه ماها سخته. میگن اما به هر میگنی اعتماد نکنید
۳- عالی بود

درود آقا بهنام
۱: اینکه تو جای آشنا هم مشکل دارم داخل مکانهای نا آشنا که دیگه بدتر
۲: چه جالب آره منم حس میکنم راحت باشه تازه اگه سختی هم داشته باشه هر کاری سختی داره فکر نکنم غیر ممکن باشه
۳: ممنونم لطف کردین نظر گذاشتین
موفق باشین

سلام خب در مورد قبله فکر کنم یه اشتراک خیلی زیادی هممون با هم داریم منم وقتی تاریک باشه برای تشخیص صحیح قبله از حاشیه های فرش استفاده می کنم که اصولاً درست در میاد ولی مشکل کار اینه که وسطای نماز پیش میاد که کمی عقب جلو یا کج و راست میشم که اون رو براش راهی نمی دونم و زهره عزیز همیشه افتخار کن به نماز خون بودنت حتی اگه بین همه فقط تو نمازخون باشی و همه با قویترین استدلالات ردت کنند و مسخره و چون هم یه فریضه واجب هست گفتنش هم ریا نمیشه….

در مورد ماشین جوجه کشی تا اونجا که میدونم یه دستگاهی هست که تخم مرغ ها رو توش قرار می دند و اون دما رو طوری تنظیم می کنه که انگار یه خانم مرغه خوابیده روی تخم مرغهاش تا جوجه بشند، فکر کنم بشه که بشه بر و بچ نابینا هم بزنند تو این کار ولی خب اولش سرمایه زیاد می خواد و تکی هم نمیشه و هم نیاز به شریک خوب هست و هم بدونه اطلاعات و تا حدی تخصص نباید عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی چون ممکنه ویروسی باکتریی بیماریی سرمایی گرمایی کلاً بلایای طبیعی و غیر طبیعی یه هووییی از بیخ ورشکستمون کنه …. راستی اگه مثل من از جوجه و مرغ و خروس و اینها کلاً فرارید و حتی بوشون رو نمی تونید تحمل کنید خب یا نرید سراغ این کار یا یه پارتی پیدا کنید دور از کارگاه یه میز تر و تمیز مدیریتی بهتون بده یه حقوقی هم سر ماه خخخ خخ
داستانت هم قابل تأمل بود …..

درود نخودی جونم
آره خیلیها رو دیدم این مشکل رو دارن
منم بیشتر مواقع وسط نماز قبله ام به هم میخوره
افتخار میکنم ولی آره دقیقا منظورم این بود که ریا نمیکنم یا اینکه چون یه همچین بحثاییی پر حاشیه هست و هر کسی اعتقادات خاث خودشو داره گفتم بگم که بچه ها وارد جزئیات نشن
در مورد ماشین هم اگه بشه خیلی خوب میشه حتما حتما با مشورت قبلی و با اطلاعات دقیق باید وارد کار بشیم البته من حدس میزنم سرمایه ی خیلی زیادی نخاد
داستان رو خودم هم خیلی پسندیدمش
ممنون از نظرت

خخخخخخخخخ حاج آقایمان فرموده اند ولی بگما نه به عمد اشتب ۴۵درجه ای وایستینآ بلکه اگه ندونستین همین تازه هم برآ من قبله پیدایش مشکل نیست فقط تو دانشگاه هر قسمتش یه طرفه هههههههه سرش بعث شد حاج آقامان چنین فرمودند بانو پرتقالی

سلام زهره جان تا اونجائی که من بلدم وسط و کنار دیوار نداره واسم من قبلأ مثل تو کنار دیوار ایستادم و نمازم را میخواندم اما بعد یک قدم یهک قدم از دیوار دور شدم تا تمرکز خودم را در پیدا کردن قبله بالا ببرم .ماشین جوجه کشی هم مصل یک کامیون کوچک است بعد قسمت عقبی کامیون را قفسه بندی کردن و جوجه ها را داخل این ماشین میگذارند و حمل میکنند.داستان هم بسیار قشنگ بود و هم آموزنده .کاش یک بار این سیتا خوابش ببره بابا دیگران اول بشند .شوخی هخخخخخخخخخخخخ

راست میگه نخودی سیتا از کجا این ۴۵ درجه را کشف کردی نکنه ما اشتباه میکنیم خوب منبع معتبرش را بگو تا ما هم بدانیم من خودم تا ۲۵درجه را شنیده بودم اما ۴۵ را نه .زهره اگر خانه شما رو به قبله باشه فکر کنم از سه گوشه اتاق بتوانی استفاده کنی .

سلام زهره خانوم در مورده قبله من تابحال به مشکلی بر نخوردم در جاهایی که آشنا برام هست مثله خونمون یا خانه ی اقوام برام مشکلی نداره در مکان هایی که آشنایط ندارم از دورو وریام میپرسم. در مورده ماشین جوجه کشی . نمونه هایمختلفی وجود داره فکر کنم کار باهاش
آسون باشه یک نمونش رو من دیدم مثله یک کمد که داخلش قفسه قفسه بود و دماسنج و رطوبت سنجداشتش تخمه مرغارو رو قفسها میچیدن بعد خوده ماشین هر چنساعت یکبار تخمه مرغارو میچرخوندش. اطلاعاتم در همین حد بود ببخشید اگر بد نوشتم

زهره خانم سلام اول خواستم یک گلگی کنم از شما اگر نظرم را خاندید حتما جوابم رو بدید و این که نا مسلمونها و تارکهای نماز و روزه و واجباتی که خدای متعال بر ما تکلیف کرده به صراحت نماز نخوندن یا روزه نگرفتن خودشون را ابراز میکنند و صریحا با خدا و حکم خدا و دستورات پیامبر و اهل بیت مکرمشان دشمنی میکنند ولی ما که مسلمانیم حتی شاید دست و پا شکسته حتی بعضی مواقع خجالت میکشیم بگیم مسلمانیم یا نماز میخونیم یا دعا میخونیم به قول دوست عزیزمان بهنام ما باید به مسلمون بودن و حتی شیعه بودن خودمون افتخار کنیم و به یکی از وظایف دینیمون که همون مخالفت با دشمنان خداست عمل کنیم و استوار باشیم
و اما ماشین جوجه کشی را من داشتم زیاد با وضعیت کنونی برق که خیلی گرون هست به صرفه نیست ولی امتحانش خالی از لطف نیست التماس دعا

درود آقای علی محمد
همین طور که در جواب نخودی گفتم منظورم این حرفایی که فرمودین نبود
وگرنه خجالت واسه چی من مسلمونم و افتخار میکنم
ولی اونجا هم گفتم اینطوری مطرح کردم که بچه ها وارد جزئات نشن
چون اینجا از همه قشری و و با همه جور اعتقادات حضور دارن
در مورد ماشین هم میرم در موردش تحقیق میکنم اگه شد میخرم ببینم چی میشه

ولی کاش شما که باهاش کار کردین بیشتر توضیح میدادین مثلا نحوه ی کار با ماشین واسه ی یه نابینا راحته اصلا چه شکلی میشه ازش استفاده کرد
ولی یه دنیا ممنون از نظرتون
محتاجم به دعای شما
پاینده باشین

سلام قبله را با لبه فرش میشه حل کرد ولی داخله خونه باید جایی خاص نماز بخونیم بیرون هم از اشخاص کمک میخواهیم برای ماشین جوجه کش تولید کردن أسون هست در هر کاری بازاریابی مهمتر است فرض کنید ۲۱ روز تمام شد شما ۵۰۰ جوجه که خیلی راحت تولید شده دارید حالا سختی شروع میشه بحسه مراقبت که حل بشه جوجه هات را به کی میفروشی

درود آقای موسوی
منم به خصوص در مکانهای نا آشنا از لبه ی فرش کمک میگیرم
دقیقا این حرفتون خیلی کامل بود بازاریابی مهمه خیلی هم مهمه
جدی باید به کی بفروشیم
ولی خب, باید با اطلاعات کامل دست به این کار بزنیم
میدونین یه کار دیگه هم میشه کرد مثلا بریزیم تو یه گاری بعد بریم دمپایی بگیریم یه جوجه بدیم
هاهاها
پر امید و شاد باشین

درود! مطالب جالب و زیبایی گذاشتید! خوشمان آمد! برای نماز وقتی قبله را بلد باشیم ‏۴۵درجه به راست و ‏۴۵درجه به چپ اشکالی ندارد اما عرف جامعه ی وسواسی ما نمیپذیرد،‏ پس ما باید پاشنه ی پای خود را روی لبه ی فرش یا سجاده قرار داده خود را تنظیم کنیم و دنبال وسوسه های شیطانی نرویم! در مسافرت بنده عصای خود را کنار یا بالای مهر قرار میدهم یا به دو قسمت تقسیمش میکنم و سمت راست یا چپ و بالای مهر قرار میدهم و جهت را تغییر نمیدهم! اما در مورد جوجه کشی-‏ خانواده های پر جمعیت بهترین ماشین جوجه کشی هستند،‏ بچه ها ازدواج باعث میشود بهترین ماشین جوجه کشی ساخته شود،‏ ازدواج کنید و بیشترین فرزند را داشته باشید تا بهترین ماشین جوجه کشی باشید! من همیشه به خانمم میگویم:‏ پدرت خارخانه ی جوجه کشی دارد با ‏۸دختر که یکی مرده است و دو پسر بهترین خارخانه ی جوجه کشی دارد! مردی در محله ی ما با تنها زنش ‏۱۳‏ فرزند دارند که بزرگترین و بهترین ماشین جوجه کشی هستند!‏

سلام زهره جان.
۱. در باره قبله: ما نابینایان با توجه به نیاز به جهتیابی و حساسیتی که روی این موضوع داریم بهتر میتونیم به این مهم دست پیدا کنیم.
۲. زمانی که من در دوره راهنمایی بودم، یک بار یه دستگاه جوجه کشی به مدرسه برای بازدید ما آوردن.
این دستگاه شبیه یک کمد بود که داخلش روی هم چند تا کشو قرار داده بودن که درون هر کشو به ثورت منظم جایگاه های برزنتی تعبیه شده بود که جای چیدن تخم مرغها و به دنیا آمدن جوجه ها بود، همچنین یک دستگاهگرم کننده هم روی ماشین نصب شده بود که کار گرمای بدن مرغ رو انجام میداد.
۳. از داستان زیبات هم میشه نتیجه گرفت که برای حل مسائل و مشکلات باید اول از راحت ترین راه حلها شروع کرد و به تدریج جلو رفت.

سلام زهره جون. برعکس همه که دوست دارن اول بشن من آخراش میرسم. بله علمای محله که مشکل قبله رو حل کردن. مهندساش هم ماشین جوجه کشی رو بررسی کردن. داستانت خیلی جالب بود. این نشون میده درکارها اول باید تفکر کرد بعد انجامش داد. کاربی تفکر ارزش نداره.

سلام جیگیلی
فکر کنم بیشتر از یکم دیر رسیدم ,ببخش
کامنت بچه ها رو نخوندم نمیدونم چی به چیه و مشکل حل شده یا نه
و اما کامنت من
در مورد قبله راهی به ذهنم نمیرسه مگر که بگم تا ۳۰ درجه انحراف در ایستادن مشکلی نداره
در مورد دستگاه
خب خیلی آسونه نیازی ام نیست شما تجربه ی زیادی داشته باشی
حتی اگه یه یخچال فرسوده دم دستت باشه میتونی تبدیل به دستگاهش کنی
عزیزم تخم مرغ ها رو میچینی تو دستگاه درجشو تنظیم میکنی فکر کنم بعد ۲۱ روز جوجه هات از تخم بیان بیرون
درجهی دستگاه خیلی مهمه که تنظیم بشه در هر دوره یا روز
همین جیگیلی
حکایتت هم باحال بود خوشمان آمد

درود بر شما بالاخره ما نفهمیدیم این درجه که گفتن کدومش درسته
البته به نظر من مهم نیت قلبی و قصد نمازه بعدش دیگه مهم نیست کمی این ور یا اون ور توفیری نداره
در مورد جوجه کشی هم باید بگم فکر کنم واسه نابیناها خوب باشه سرمایه ی زیادی هم نمیخواد
پنج شنبه ی گذشته دیدم سر مزار جوجه رنگی میفروشن هر کی میاد یه دونه واسه بچش خریده تا ببره باهاش بازی کنه خیلی دلم میسوخت میگفتم این جوجه های بد بخت بیشترشون میمیرن آخه مگه جوجه هم اسباب بازی حیوون زبون بسته
فقط من موندم اینارو چطور رنگ میکنن که بچه ها خوششون بیاد و گریه کنن تا پدر مادراشون براشون بخرن
هر کی میدونه بگه

درود
شما حد اقل رو بگیر که زیاد هم ناجور نشه واقعا هم همینه

حالا کاری به اینم نداشته باشیم که چرا بچه ها خوششون میاد من دوست دارم بفهمم چه شکلی رنگشون میکنن
البته یه نفر نمیدونم شوخی میکرد یا جدی اون روزا که کوچیک بودیم میگفت با اسپری میپاشن بهشون
طفلکیها
ولی ما هم همیشه میگرفتیم هنوز یادمه از من زرد بود
بعد هم مرد تو باغچه خاکش کردیم مراسم هم گرفتیم
دل عالی پر شادی
موفق و پاینده باشین

درود! زهره خانم از شوخی گذشته برای خرید ماشین جوجه کشی و تولید و فروش جوجه باید با چند مرغ داری و جوجه فروشی و اهل فن جوجه کشی مشورت کنیم و از ضرر و زیان و سود آن با اطلاع شویم،‏ سپس اقدام کنیم! مثلا بنده تجربه ی زوقالفروشی چند ساله دارم و چند تا نیمه بینا باهام مشورت کردند،‏ ولی نتیجه را اعلام نکردند!ما برای داشتن شغل آزاد نباید بیگدار به آب بزنیم! مثلا پرورش قارچ شغل خوبی است ولی بازار یابی هم نیاز داره!مجید جوزی که مرداد۹۲‏ در اردو با من بود لیسانس مشاوره از پیام نور دارد و فوق را قبول نشد،‏ اکنون هم ‏۳ماه است که فرش فروشی زده،‏ انواع قالی-گلیم فرش و غیره،‏ خودش کم بینا است و یک شاگرد داره که بینا است،‏ فعلا که از کارش رضایت دارد!‏

سلااااااااااام خوبی من از یه عالم پرسیدم گفتن که شما چون نابینا هستید خداوند هرجور که برای نماز بایستید ایرادی نمیگیره حالا درست یا غلط به گردن خود عالم که راهنمایی کرده راستی اینم بگم که برای من خوشبختانه تا حالا مشکلی پیش نیومده که قبله رو اشتباه بایستم.در مورد ماشین جوجه کشی هم نمیدونم باید تحقیق بکنم و در آخر داستان هم خیلی آموزنده بود بای بایییییییییییییی

سلام خانمی ملیسا معانی زیادی داره اما در اصل یک اسم عربیه و بین عربها اصطلاحی بوده که زمان بین نماز مغرب و عشاع رو ملیسا میگفتن.اما در مورد این که گفتم هر جور میشه ایستاد به گردن شخصی هست که این رو گفتهههههههههههههه

خب سمت چپت مثلاکنار پات یه بالش بذار یا دور سجاده تو نوار دوزی کن تا با نوارش وقتی از سجاده دور میشی حسش کنی بعدشم جدیدا یه سجاده هایی هست که داخل خودشون قبله نمای برجسته دارن واسه من از حج آوردن کاش نداده بودم به کسی دیگه حتما برات می فرستادم میگم شاید اونطرفای شما هم بشه پیداش کرددوم این که من شنیدم قبله نمای مخصوص نابینایان تو کشور خودمون اختراع شده و سوم در مورد اینم که اگه نباشه صحیحه این آیه قرآنه : وللّه المشرق والمغرب فاینـما تولوا فثم وجه اللّه این آیه در زمان تغییر قبله نازل شد و زمانی که هیچ راهی برای تشخیص قبله نیست ازونجایی که وظیفه نماز هرگز از بنده ساقط نمیشه این آیه مشمول حالمون میشه البته تا زمانی که حتی یه نفر باشه باید حتما بپرسیم التماس دعا

سلام خانم مظاهری. در مورد قبله باید بگم که مسلما اکثر ما نابیناها مشکل داریم و کم و بیش موقع نشستن و بلند شدن کج میشیم و ممکنه حتی مهر رو گم کنیم. به نظر من نباید سخت گرفت مهم همون نیته اگه در این زمینه و موارد مشابه زیاد سختگیری کنیم دوچار وسواس خیلی بدی میشیم که ممکنه به اصل عبادتمونم لتمه بزنه و از این چیزها دورمون کنه و شیطان هم از این قضیه نهایت استفاده رو بکنه. در مورد داستانتونم باید بگم که خیلی قشنگ و آموزنده بود ممنون. در پناه حق

دیدگاهتان را بنویسید