خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

حلالم کن

بنام نامی حضرت دوست، که هرچه داریم و نداریم از لطف و کرم بیپایان اوست.
سلااااااااااااام سلااااااام خدمت دوستان عزیز هم محله ای خودم.
امیدوارم که حال و احوالتون خیلی خییییییییلی خوب باشه، حتی بهتر از احوال آلمانیها زمانی که تیم برزیل رو 7 بر 1 بردند.
خُب، بریم سر اصل مطلب، اصلش این است که من یه یه جمله ای رو تو یکی از فیلمها شنیدم که منو خیلی به فکر فرو برد، اسم فیلمو نمیگم که تبلیغ نشه…..خخخخخ
تو فیلم بازیگره برگشت گفت که- انسان از همان لحظه ای که متولد میشه یه پاش لب قوره، شاید تا به حال خیلیها به این مسأله فکر نکرده اند اما خیلی مسأله ی مهمیه،
ببینید دوستان من که الآن دارم این مطلب رو مینویسم با هر یه بار تایپ کردن یه حرف دارم به همون اندازه به مرگ نزدیکتر میشم.
قدیمترها خیلی رسم جالبی داشتند موقع عید نوروز که میشد همه از همدیگر حلالیت میطلبیدند یعنی در واقع یه خونه تکونیه دل و هیچ تبلیغی هم برا این کار لازم نبود اما امروزه بقدری دلها از هم دور شده که هر سال وقت عید نوروز که میشه صدا و سیما تبلیغ گسترده ای برای خونه تکونیه دلها انجام میده، هرچند این تبلیغات هم جواب نمیده و در واقع انسانها بقدری غرق در مادیات شده اند که هیچ توجهی به این چیزها ندارند.
در هر جمعی ممکن است که میان اعضای تشکیل دهنده ی آن جمع دلخوری هایی پیش بیاد.
از یه جمع کوچک مثل خانواده بگیر تا یه جمع بزرگ و گسترده ای مثل مردم یک کشور.
حالا اگه این دلخوریها بمونه و خدایی نکرده تبدیل به کینه بشه چقدر بد میشه، چقدر انسانهاتنها میشن، چقدر دلها از هم دور میشه، و و و ….
حالا یه طرحی به نظرم رسیده که بعنوان یه برادر کوچکتر یا بهتر بگم کوچکترین عضو این محله میخوام اینجا مطرح کنم، هیچکس مجبور نیست که در اینطرح شرکت کنه، یعنی یه کار دلیه، هرکی میخواد بیاد هرکی نمیخواد هم باز دوست و هم محله ای ماست و ما دوسش داریم.
ببینید دوستان تو جمع ما که یه جمع نسبتً بزرگی در نوع خودش هست افرادی میان پست میذارن یا نظر میدن، حالا در این میان ممکن است بخاطر سوء تفاهمهایی و یا برداشتهای اشتباهی دلخوریهایی پیش بیاد اما مطمئنً هیچکس از ته دل نمیخواد که دوستش رو برنجونه، و بخاطر این کار هم ناراحت میشه و چون شاید خجالت میکشه هیچوقت این دلخوری ها از بین نمیره یعنی موقعیتش پیش نمیاد که از همدیگه عذر بخوان و دلخوری هاشونو رفع کنند،
حالا من از شما میخوام که از هر کس که فکر میکنین باید ازش عذر بخایین یا حلالیت بطلبین در کامنتهای این پست این کار رو بکنین.
گفتم هیچکس مجبور به این کار نیست و حتی اگه یک کامنت هم تو این پست نیاد من ناراحت نمیشم.
چون از خودم راذیم که کاری که باید بکنم رو کردم.
در آخر فقط میخوام یه چیز بگم و اون هم این است که، درخت سرو چون بار نداره سرش بالاست و درخت میوه هرچه بار بیشتری داره سرش پایینتره.
حالا شما میتونید برداشتتونو از این جمله ی آخریه من تو کامنتها بگین.
خیلی خیلی دوستون دارم حتی خیلی بیشتر از خیلی،
راستی تا یادم نرفته شما میتونین از کسانی هم که فکر میکنین این سایت رو میخونن اما پست و نظر نمیدهند هم اگه دلخوری بین شماست حلالیت بطلبین.
باز هم میگم که خیلی خیلی دوستون دارم، تا یه پست دیگه …….

***سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز، مرده آن است که نامش به نکویی نبرند.***

۷۸ دیدگاه دربارهٔ «حلالم کن»

سلام
من با این طرح و این نوشته خیلی موافقم
خب من نمیدونم که آیا کسی از من رنجیده یا نه تو این محله ولی اگر چنین چیزی بوده جداً حلالیت میخوام.
با بخش آخر نوشته هم خیلی موافقم. امیدوارم ما هم مثل درخت میوه باشیم.
بازم میگم اگه کسی اینجا از من رنجیده جداً عذر میخوام.
بابت پست مفید شما هم بسیار ممنون.

سلام.
من محمدرضا چشمه، یکی از کوچکترین اعضای این محله هستم.
من از زمانی که به این محله نقل مکان کردم در موارد معدودی به خاطر اختلاف سلیقه یا عصبانیتهای زود گذر و بی ارزش از طرف من یا دوستانم دچار درگیریهای کوچکی شدم که همیشه چه مقصر من بودم یا حتی اگه نبودم احساس ناراحتی و به قول معروف وجدان درد میکنم.
بنا بر این از دوستان نازنینم بخصوص نخودی عزیز، سعید درفشیان نازنین، و فاطمه مهربون میخوام که تا اونجایی که من مقصر بودم رو حلال کنن و عذرخواهی منو بپذیرن و بدونن که دوستشون دارم و به دوستی باهاشون افتخار میکنم.
امیدوارم که کسی رو از قلم نینداخته باشم یا کسی از من دلخور نباشه که من ندونم، اگر هست که از اونها هم کمال معذرتخواهی رو دارم.
ضمنا از اصغر عزیز دوست خوبم هم ممونم که شرایط این حلالیت طلبیدن رو فراهم کرده.

وایی بله منم یه معذرت خواهی به آقای چشمه هم بده کار بودم که تو کامنت قبلیم که البته پایینتر از این کامنت هست یادمشون نبود ….. یه اختلاف دیدگاه بود …. که منم شرمنده اونجا کلاً یه کم بیش از یه کم تند رفتم …. “یه تیر زدم یه عالمه آدم رو رنجوندم ….”

سلام احسنت طرح جالبیه
توی این ماه عزیز ما حتمً بخشیده میشیم اما به شرطی که قدمی برا رضای خدا برداریم و طلب بخشش هم بکنیم و اونم در صورتیه که بدیهامون رو اگه میشه جبران کنیمو اگرم اون قدر سنگینه که نمیشه در صورت پیش اومدن هم چین موردی اشتباه مون رو تکرار نکنیم
من نمیدونم کیا ازم ناراحتن هر چند نخواستم کسی رو برنجونم اما شاید کوتاهی کرده باشم برا همین وقتی به این فک میکنم که خدا منو بخشیده همین قضیه منو درگیر میکنه به هر حال امیدوارم هر کس از طرف من حقی داره که بهش نرسیده یا ضایعش کردم حلال کنه و خب از اون جا که واقعً بعضیها رو اصلً نمیشه بخشید کاری کنیم که بشه

سلام آقای خیر اندیش طرح خیلی خوبیه مرسی که شرایطو مهیا کردید
هم محله ای های عزیز من نمیدونم کدومتون ازم رنجیده باشید ولی خب فکر کنم حتما هستن کسانی که ازم رنجیدن چون به هر حال چند نفر انسان با خصوصیات مختلف داریم پیش هم زندگی میکنیم سو تفاهم پیش میاد رنجش هم همینطور پس حلالم کنید و اگه قصوری بوده منو ببخشید

سلام
چه پست خوبی
خب من که همیشه سعی می‌کنم اگه تقصیر من بوده و گاهی هم حتی اگه تقصیر من نبوده برم و معذرت خواهی کنم ….
تو این سایت فکر کنم من شخصاً از خانم ترانه می‌باید معذرت خواهی کنم که خب معذرت خواهیم رو کردم خب شاید هم البته در راستای همون از یلدای عزیز هم می‌باید عذر خواهی کنم که باز این عذرم رو هم خواسته ام قبلاً …..
الآنم در این پست اختصاصی اومدم که به خودم و شما نشون بدم اصلاً کار سختی نیست … اصلاً ….

سلام آقای خیر اندیش. طرح بسیار خوبی رو مطرح کردین. ممنونم از شما.
اینو میدونم که احتمالاً یک نفر از دست من ناراحت شده. خطاب به اون شخص میگم که اگه این کامنتو خوندی بگو ناراحتی یانه؟
از سایر دوستان هم میخوام که اگه سهواً باعث ناراحتیشون شدم منو به بزرگواری خودشون ببخشن. دلیلشونو هم بگن تا سوء تفاهمات برطرف بشه. بازم ممنون

درود خدمت همه ی اهالی محله. در مورد بخش اول نوشتتون باید عرض کنم که قرآن هم به این موضوع اشاره کرده. خداوند در آیه ۶ سوره الانشقاق میفرماید: «ای انسان همانا تو به سوی پروردگارت در حال حرکتی و با او روبرو شونده هستی (روبرو میشوی)». در مورد بخش دوم نوشتتون هم باید عرض کنم که من خودم سعی کردم که کسی رو نرنجونم. از زمانی که توی محله بودم تا الآن هم یادم نمیآد که حرفی به کسی زده باشم اما به هر حال هستند دوستان حساسی که از حرفهای ما برداشت بد میکنند و به قول انگلیسیها “they take our comments the wrong way”. که اون هم برداشت خودشونه. اگر کسی از حرفهای من برداشت بد کرده باید عرض کنم که این فقط برداشت شماست. با آرزوی فرداهایی روشن و روشنتر برای جامعه ی نابینایان به طور اعم و اهالی این محله به طور اخص bye

سلام.
چه کار قشنگی کردید آقای خیر اندیش. واقعا از این قشنگ تر نمی تونست باشه. با تمام وجودم قشنگی هدف این پست رو تعیید می کنم. حس می کنم از این پست بوی عید های بچگیم میاد. همون بوی آشنای عزیز که همتا نداشت. همون عید های بهشتی که قهر ها و دل خور ها می رفتن خونه هم یا می بردنشون خونه هم یا با برنامه ریزی فامیل توی خونه نفر سوم مثلا اتفاقی ولی در واقع طبق برنامه اطرافیان هم رو می دیدن و اون لحظه چه صفای بی نهایتی داشت بغل کردن هاشون و رو بوسی هاشون و گاهی هم اشک هایی که نشون می داد چقدر دل۲طرف تنگ شده بود واسه هم. وای که اون لحظه ها ما بچه ها شادمانه ترین جیغ ها و کف های عمرمون رو می زدیم. یادش به خیر. جدی الان توی اون حال و هوا دارم می نویسم.
کاش می شد از همون قدم اول آدم ها، همه ما آدم ها درست نگاه کردن رو می دونستیم تا اشتباهی قدم روی هیچ دلی نذاریم!
کاش می شد تمام جای پا های سیاه خودمون رو از روی تمام دل ها پاک کنیم!
توی زندگیم از وقتی خودم رو شناختم می ترسیدم و متنفر بودم از اینکه دلی از دستم بشکنه و همیشه سعی کردم مواظب قدم هام باشم ولی…
الان که بعد از خوندن این پست بهش فکر می کنم می بینم مواظب بودنم فایده ای نداشت. خیلی خیلی دلم می خواد می شد با گفتن اگر تقصیر من بود معذرت می خوام تمام این بار رو از شونه هام بردارم و مثل نور سبک بشم. آخ که خدا می دونه در این لحظه هیچی هیچی هیچی ازش نمی خوام جز اینکه بهم بگه این دعات رو اجابت کردم بنده اشتباهی من. آخ که اگر می شد پرواز می کردم تا خود خدا. ولی به نظرم برای من کمی کار ببره. آخه اون هایی که باید ازشون حلالیت بخوام اصلا اینجا نمیان و نمی خونن. ولی خدا که هست. خدا که می بینه. خدا که می خونه.
بچه های محله! من اینجا فقط کامنت دادم و پست گذاشتم و اگر زخمی به کسی زده باشم وسط همین کامنت ها و پست هام بوده چون فقط در همین حد با شما ها ارتباط داشتم و دارم. من نمی دونم چندتای شما از دستم تاریک شدید. هر کسی بوده، هر مدلی، توی محله دلش رو تیره کردم، بچه ها به خدا من نمی دونم. هر کسی بوده من اینجا در حضور همه ازش معذرت می خوام. کاش ببخشدم! اگر دلتون می خواد۱طوری، هر طوری مایلید بهم برسونید علت تیرگی چی بود تا بدونم و اگر لازم باشه باز هم واضح اینجا بگم که فلانی! به خاطر فلان مورد که گفتم و ازم به دل گرفتی، اگر تقصیر من بود ازت معذرت می خوام.
این از اهل محل. کاش می دونستم با باقیش چیکار کنم!
خدایا من اینجا میگم و تو به بزرگی خودت به دل اون هایی که ازم درد دیدن برسون.
به دل مادرم، شاید پدرم، به دل های شفاف چندتا از اقوامم که اصلا وانمود می کنن چیزی از اون روز ها یادشون نیست ولی هست، به دل اون بچه ای که بعد از چندین بار شکستن لوحش و تکرار و تکرار این کار، من از سر خشمی بی مهار یادم رفت که من در جایگاه قدرت در برابرش مسئولم که خوددار تر باشم و گوش به فرمان خشمم با لوحه بریل اونهمه روی دست هاش زدم، به تمام اون بچه هایی که از سر هوای دلم به هوایدلشون بی اعتنا بودم و زدم به بیخیالی و گذشتم. هرچند این آخری رو بد طوری طاوانش رو پرداختم و هنوز هم دارم می پردازم. به دوست ها، هم کلاسی ها، بالادست ها و پایین دست هایی که آگاه و ناآگاه در حقشون جفایی کردم که می شد نکنم. خدایا دیگه یادم نیست. به اسم خودت قسم که دیگه یادم نیست. خدایا در تمام عمرم و در حق هر کسی که توی زندگیم ازم زخمی خورد، اگر تقصیر من بود معذرت می خوام. تو خدایی و همه چیز ازت بر میاد. کاری کن که دل هاشون ازم پاک بشه تا پاک بشم.
به امید خدا، آمین.

سلام پریسا
بخش اول کامنتت که نظر لطفت به منه و ازت ممنونم.
اما بخش دوم کامنتت رو با تمام وجودم لایک میکنم.
در مورد بخش سوم کامنتت هم باید بگم که فکر نکنم اینجا کسی ازت رنجیده باشه ولی بقیه رو که خارج از اینجا هستند و تو بهشون اشاره کردی با تمام وجود از خدا میخوام که به دلشون بیاندازه که تو رو اگه بهشون بدی کردی ببخشند هرچند من شک دارم که تو به کسی بد کرده باشی.
موفق باشی.

سلام
از اینکه این پست من مورد توجه شما دوستان قرار گرفته خوشحالم.
من قرار نیست اینجا کامنت بدم یعنی قرار نیست که به کامنت ها پاسخ بدم در واقع من کاره ای در این پست نیستم.
هر کس خطاب به کسی که دلش میخواد ازش حلالیت بطلبه کامنت میده و اون شخص قاعدتً باید پاسخ بده/.
اما من در همینجا از کسانی که تا بحال این پست رو خوندند تشکر میکنم چه اونایی که کامنت گذاشتند و چه اونایی که نیاز به کامنت گذاشتن ندیدند.
از جنتلمن، نازنین خانم، آقای چشمه ی عزیز، فاطمه خانم، نخودی، ثنا، خانم پریسیما، و همچنین تبسم و جناب successful که اینجا تا به حال کامنت گذاشته و نسبت به من نظر لطف داشتند ممنونم.
موفق باشید.

به نام خداوند بخشنده و مهربان.‏ ببخشیم تا بخشیده بشیم.
سلام.‏ آقای خیراندیش! اندیشتون مثل نام خانوادگیتون خیر بود.‏ بعد از این همه پستی که گذاشته شد و توش یک یا چند نفر به چند نفر دیگه حسابی تاختند،‏ که البته منم جز هر دو گروه بودم یعنی هم به دیگران تاختم ه بهم تاخته شد،‏ این پست با این فضا کاملا لازم،‏ پس دوباره و چند باره هم بابت این خیراندیشی ممنون و مچکرم.
همینجا از کسانی که به هر دلیلی از من ناراحت و دلخور شدند،‏ چه تو این محل و چه در خارج از محل حلالیت میطلبم.
و اما،‏ چون به خودم قول دادم که هر وقت اینجا کامنت گذاشتم،‏ معادله ی مربوطه رو هم بنویسم،‏ پس با اجازتون مینویسم:
۶+۴‏=‏۱۰.

درود به همه اهالی محله. دوستان ما علاوه بر مراقبت در مقابل اینکه خطایی بکنیم و دیگران را برنجانیم، باید دید خود را به بسیاری از موارد اصلاح کنیم. آندره ژید میگوید: «ناتاناییل! بکوش عظمت در نگاه تو باشد نه در چیزی که بدان مینگری.» با آرزوی فرداهایی روشن و روشنتر برای جامعه ی نابینایان به طور اعم و اهالی این محله به طور اخص. ye

خیلی دلم گرفته!
یادم باشد حرفی نزنم دلی بشکند
چیزی نگم کسی از من برنجد
کاری نکنم پشیمانی بیاورد
و…
بنده حقیر هم اصغر عزیز را میسپاسم.
و در کل کامنتهای دوستان را لایک میکنم.
از اونجایی که به ما یاد دادند کسی که میخاد بخشیده بشه باید اول خودش ببخشد بعد طلب بخشش کند.
و کسی که میبخشد مسلماً تمام کینه ها و کدورتها را میندازه و این باعث میشه که احساس بخشیدن درش به وجود بیاد.
پس چه بهتره بیایید هممون در کنار این سفره ی بخشش که دوست خوبمون اصغر عزیز پهن نمودند همدیگرو ببخشیم.
نگران نباشید یه قاشق چایخوری هم اگه از بخشش بردارید کافی است به همه میرسه. وجداناً از دست ندینا خیلی خوش مزه است.
بنده به علت یه سری مشغله کاری حافظه ام زیاد یاری نمیکند اما اگه تو محله باعث دلخوری کسی از خواهران و برادران هم محله ای شدم معذرت و پوزش میخام.
قطعاً نمیگم اما برای اینکه بدونید چیزی تو دلم نیست اینطوری مینویسم، اگه کسی حرفی زده چیزی گفته بنده دلخور شده ام حلالش میکنم و البته بنده کسی نیستم اصل بخشنده خدای بالای سر ماست.
تو محله فقط اخیراً تا اونجایی که این یادم میاد که با اگر اشتباه نکنم اسم و فامیلشونو درست بنویسم آقای داوود نظری بودند یه سو تفاهم پیش اومده بود و ایشون هم از لحاظ سنی و هم از لحاظ تفکر بزرگتر از بنده هستند، به نوبه ی خود از ایشون هم حلالیت میخام.
انشا الله به امید روزهایی که تو سالیان دراز کنار همدیگه برامون دلخوری پیش نیاد.
التماس دعا.
کوچیک محله: جواد

سلام جواد عزیز من کلاً فراموشش کردم چیز مهمی نبود منم تند برخورد کردم امیدوارم که شما هم فراموش کنید و اصلاً دیگه بهش فکر نکنید من نه اون وقت و نه حالا کینه ای از تو به دل نگرفتم و نمیگیرم فقط کمی عصبی شدم شما باید من رو ببخشی ما هم نوع هستیم این مهمترین چیزیه که هیچ کدوممون نباید از یاد ببریم امیدوارم که همه ی ما با هم در کنار هم باشیم و با مشکلات دست و پنجه نرم کنیم نه رو در روی هم قرار بگیریم شرمنده که این پست رو دیر دیدم تا حالا ندیده بودم از روی اسمش میگذشتم فکر میکردم حتما اصغر عزیز یک قصه ای چیزی نوشته اما بعد که با دقت خوندمش دیدم چه کار جالبی کرده این اصغر هم عجب شیطونی شده قبول ندارید با یک پست باعث میشه بچه ها با هم مهربونتر بشن کار قشنگی کردی آفرین به تو اصغر خان من هم از هر کسی که باعث ناراحتیش شدم باید که پوزش بخوام البته خیلی مواظب هستم اما خب حتماً از دستم در میره بدبختانه ما آدمیم جایزالخطا هم که هستیم به هر حال متأسفم اگر باعث رنجش کسی شده باشم به خصوص جواد عزیز که اصلا قصد رنجوندنش رو به هیچ وجه نداشتم

درود بر اشکان عزیز زهره خانم گرامی و همچنین جواد عزیز و نیز تشکر از جمله ی زیبای جناب آقا یا سرکار خانم successful تا آنجا که به من مربوط است از حضور سبزتان در این پست و همچنین لطفتان نسبت به این برادر کوچکترتان از شما تشکر میکنم.
راستی زهره خانم و جواد عزیز سلام یادتون نره و در ضمن زهره خانم هرچی تو دلتونه بگین چون قرار شد که اینجا دلامونو از هر چی سوء تفاهم و یا خدایی نکرده کینه است پاک کنیم و مثل اولین روز ورودمون به این محله باشیم یعنی همه ی دلخوریها رو فراموش کنیم و از نو شروع کنیم با این امید که هیچ دلخوری دیگه ای بینمون نباشه.
البته اختلاف دیدگاه همیشه هست و خواهد بود اما نزدیکتر کردن دیدگاهها به همدیگر البته از راه منطقی و با حوصله هنر ماست که باید یاد بگیریم و تقویتش کنیم.
موفق باشید.

سلام به اصغر عزیز و تشکر بابت نیت خالص و طرح زیبایی که در این پست، ارائه داد.
از اول مهر ماه ۹۲ که وارد این محله شدم، همه ی سعی خودمو کردم که هر کاری از دستم بر میاد، واسه بچه های با صفای محله، اعم از دخترو پسر، زنو مرد، کوچیکو بزرگ و و و، انجام بدم.
تو این مدت از کسی بدی ندیدم و گهگاه هم که از افرادی رنجیدم، آدمی نیستم که از کسی به دل بگیرم و بخوام ازش ناراحت باشم.
اما شاید تو این مدت، سهواً با حرفام، کامنت هام و یا پُستام، کسی رو رنجونده باشم یا باعث دلخوری و ناراحتی اون فرد شده باشم.
در این صورت، از همه هم محله ای های عزیز، عذرخواهی میکنم و میخوام که حلالم کنن و بدونن که اگر چیزی بوده، از رو عمد نبوده و صرفا یک سو تفاهم بوده.
شاد باشین و دیگران رو هم شاد کنید
التماس دعا

با سلام خدمت دوستان عزیز و خدمت صاحب این پست من میگم اینکه همه هر روز هی بیایم همدیگه رو ببخشیم به نظرم یه مقدار مشکل به وجود میآد چرا که طرف هر روز میآد
ما رو اذیت میکنه و بعدش تحت شرایط اینچنینی قرار میگیره و خلاصه معذرتخواهی و حلالیت میطلبه من تازه به این محله اومدم و خیلی با دوستان آشنا نیستم ولی در خارج
از این محله و توی زندگیم یه کسی هستش که خیلی بهم رنج داد منو اذیت کرد من خیلی از دستش رنج کشیدم طوری که هروقت میدیدمش و میبینمش تنم میلرزه من چطوری اونو
ببخشمش البته اون فرد خدمات زیادی رو هم برام کرده ولی اینقدر ازش متنفرم که دیگه همهش کینه تو دلمه هیچوقت از اذیتاش یادم نمیره بذار بره اون دنیا یه کمی آتیش بخوره تا حالش جا بیاد مگه
من چه گناهی داشتم که اینقدر منو اذیت کرد البته منو ببخشید که این حرفو توی اینجا میزنم چون دلم خیلی پر بود خواستم فقط درد و دل کنم وگرنه این پست بسیار خوبه
و ضمنن یه چیز دیگه درخت میوه که سرش پایین باشه مدام مردم و رهگذر هایی که ازش رد میشن بهش سنگ میزنن ببخشید منو سرتونو درد آوردم قصد جسارت به این دوستان و محله رو ندارم با تشکر خدانگهدار.

با سلام خدمت تمامی هم محله ای ها و تشکر ویژه بخاطر کار بسیار قشنگ اصغر جان و همچنین پیش قدم شدن در این کار خیر امیدوارم دوست عزیز هرچه از خداوند میخواهی در همین ماه عزیز بدست بیاوری .
من شخصأ از کسی در این محله ناراحت نیستم و چیزی هم به دل نگرفتم اما از تمامی دوستان حلالیت میطلبم شاید با گذاشتن بعضی پست هایم و کامنتهایم باعث ناراحتی و یا مرور خاطرات بد بعضی دوستان شده باشم بنابراین از دوستان عاجزانه طلب حلالیت میکنم .
بازم تشکر اصغر جان

من متاسفانه یا خوشبختانه با آقای مرتضی بسیار موافقم
ولی میگم این طور آدمها کاش توی همین دنیا اذیت بشن چون عذاب آخرت خیلی بد تره و خب اینا که آدم نکشتن که سزاش مختص اون دنیا باشه هر چند هم که گناهشون سنگینه خداوند میدونه چه طور جواب بده و ما کاش بتونیم در صورت معذرت خواهی واقعی اینها ببخشیم
و اینکه اگه بهمون ظلم کنن ما دیگه از خدا بخوایم که این کارها رو سهواً هم که باشه با کسی نکنیم
انشا الله موفق بشیم همگی

سلام عزیزم من علی عباسی هستم اگه ممکن هست من میخام از آقای مجتابا خادمی عذرخواهی کنم اگه ممکنه این را بهش بگید من چهلسال دارم اما از آقای خادمی به خاطر موظویی که پیش آمده مظرتخواهی میکنم امیدوارم بپذیرند از شما هم ممنونم شاد باشید

با سلام خدمت شما دوستان عزیز من دوباره آمدم یه چیز دیگه به نظرم رسید که باید بگم به نظرم اینجا جای عمومیه یعنی مثلن من اگه با آقا مجتبی مشکلی دارم و میخوام ازش عذرخواهی کنم توی این محله همه این مطالبو میخونن و به نظرم این حلالیت درسته که خوبه اما باعث رسوایی بچه ها میشه چراکه باید عصلن ولش کن خیلی جدی نگیرید دوستتون دارم با تشکر خدانگهدار

سلام
امیر عزیز من از تو ممنونم که اومدی اینجا و نظر دادی، قطغً تو یکی از بهترینهای محله هستی و فکر نکنم که کسی از تو دلخور باشه، میلاد عزیز از تو هم بخاطر حضورت ممنونم.
اما خدمت مرتضای عزیز باید سه تا نکته رو عرض کنم.
۱ همیشه سعی کن که ببخشی نه به این خاطر که طرف مقابلت لایق بخشیده شدن هست بلکه به این خاطر که تو لایق آرامشی.
۲ همیشه به درختهایی سنگ میزنند که سرشون بالا باشه اون هم محکم تا میوه هاش بیافته تا بتونن ازش استفاده کنند، اما درختی که سرش پایین هست میوه هاش در دسترسه و نیاز نیست که بهش سنگ بزنند، مگر اونایی که بقول ملیسا خانم زیر خط فهم هستند.
۳ من هم میدونم که اینجا یه جای عمومیه اما وقتی یه مشکلی تو یه جای عمومی پیش میاد دیگه همه اون مشکل رو میدونند و کتمان کردنش فایده ای نداره، در ضمن من گفتم که هیچکس اجباری برای گذاشتن کامنت در اینجا و طلب حلالیت نداره.
و اگه هم این کار رو میکنه میتونه به مشکل یا دلخوری که بین اون و مخاطبش هست اشاره نکنه، و خودشون بدونن و خدایشون، و قطعً هم کسی نخواهد پرسید که مشکل چه بوده است.
ثنا خانم از شما هم بخاطر حضور دوباره تون ممنونم و اینکه نظرتونو گفتین اما متأسف نباشید چون این نظر شماست و تا زمانی که کسی بطور منطقی نظری بهتر از نظر شما رو ارائه نده پس درستهو همه باید به آن احترام بگذارند.
اما آقای عباسی عزیز من تا آنجایی که در این مدت کم از مجتبی شناخت پیدا کرده ام فکر نکنم کسی باشه که از کسی کینه به دل بگیره.
و اگه هم دلخوری بین شما بوده خودش حتمً این پست و کامنتهاشو میخونه و اگه لازم باشه کامنت میده تا دلخوری بین شما هم انشاء الله از بین بره
از حضور شما هم در این پست ممنونم.
موفق باشید.

درود،‏ خوب حالا نوبت به من رسید تا حرفهامو بزنم،‏ مدتها بود که شخصی که در این محله میاد-اما اثلا کامنت نمیدهد مرا تحریک میکرد که به این محله بیام،‏ اما من زیر بار تحریکاتش نمیرفتم،‏ بالاخره پس از برپایی اردوی شمال ‏۹۲‏ که مجتبی مستندهای صوتی اردو را اینجا گذاشت،‏ باعث شد که پای شیطون به این محله باز بشه،‏ پس گناهکار اصلی مجتبی هستش،حالا این مجتبی است که باید بخاطر ورود عقرب و شیطون از بچه ها عذر خواهی کند،حالا یه خبر خوب به بچه ها بدهم،‏ بچه هایی که در اردوی ‏۹۲‏ از نیش عقرب در امان نبودند-امسال عقرب به اردوی شمال نمیرود و بچه های محله با خیال آسوده به اردو بروند و از نیش عقرب در امان باشند،‏ در ضمن اگر کسی از کامنتهای من رنجیده است-من گناهکار نیستم-بلکه گناهکار کسانی هستند که با بدبینی مطالب مرا میخوانند،‏ همیشه خوشبین باشید و بدبینی ها را کنار بگذارید تا نیازی به بخشیدن و بخشیده شدن نداشته باشید،راستی اگه کسی خداپرست باشه باید بداند که خدا گناه کودکان و نوجوانان را میبخشه و نیازی به عذر خواهی ندارند،‏ منم که نوجوانی سیزده ساله هستم،‏ با تشکر فراوان از اصغر جون که این پست را اینجا گذاشت و این فرصت به دست ما رسید که حرفهامونو بزنیم!‏

دوباره سلام باز من اومدم.
راستش دلم نیومد نیام. دیدم جمع خودمونیه پررو شدم دوباره اومدم.
جدی.
من اینجا توی محله شاید زیادی راحتم بچه ها. حس می کنم اینجا خیلی حرف ها رو راحت می زنم. نمی دونم چطور توضیح بدم. همه شما انگار برام جمعی هستید که در زمان های دور در ناخودآگاهم می شناختم و فراموشم شده بود و حالا که توی محله باهاتون هستم احساس خودی بودن می کنم. اینجا راحت تر از اون که تصور می کردم می تونم شادی و بعضی وقت ها هم احساس های دیگهم رو نشون بدم. این پست هم که حسابی پست دِلِه.
راستش کامنت اول آقای مرتضی و ثنا جان خیلی بردم توی فکر.
من دیشب۱کامنت طولانی زیر این پست دادم و هی ببخشید ببخشید گفتم و از خدا و بنده هاش توی محله و بیرون محله بخشش خواستم و واقعا۱لحظه به فکرم نرسید که واسه بخشیده شدن باید بخشش هم داشت. با خوندن کامنت های این۲تا عزیز یادم اومد که خودم هم لازمه ببخشم هرچند اون هایی که از دستشون درست یا غلط حرصیم شاید با خودشون بگن اصلا به جهنم و شاید هم اصلا چیزی نَگَن از بس خیالشون نیست. ولی یادم اومد این من هستم که الان بخشش می خوام از خدا نه اون ها. پس اون ها رو بیخیال، من معاملهم با خداست نه با اون ها. تمام این ها تمام مدت توی ذهنم تاب می خوردن. فکرم عجیب مشغول بود. باید می بخشیدم. باید گذشته ها رو نبش قبر می کردم. کردم. مرتضی و ثنا درست میگن. گاهی، چقدر سخته بخشیدن. البته فقط گاهی. مثل کسی که در حال خونه تکونی هر کهنه پاره ای رو که۱عمر نگه داشته اول تماشا می کنه و واسه دور انداختنش تردید داره و دلش نمیاد و نمی تونه و آخرش باید دورش بندازه همه خشم هام رو دونه دونه زیر و رو کردم. آخ که چه سنگینه گاهی این جنگ با خود! سر بعضی از این موارد بد طوری گیر کردم. اون لحظه ثنا و مرتضی رو درک کردم. ولی یادم اومد که خدا انسان رو جانشین خودش معرفی کرده. من خدا نیستم ولی باید سعی کنم همون طور که خدا می خواد طرح هرچند محوی باشم از مدل کوچک خودش روی زمین. خدا بخشنده هست پس من باید سعی کنم که بخشنده باشم. از این گذشته، اگر من نبخشم چه انتظاری می تونم داشته باشم از باقی بنده های خدا که ازشون بخشش می خوام؟ اون ها هم شاید اینقدر از دست من دلگیر باشن که بگن ما نمی تونیم ببخشیم. پس هرچی رو که بهش چسبیده بودم۲دستی بردم بالا و گفتم یا خدا و با تمام قدرت از توی دلم پرتش کردم بیرون. فقط۱مورد مونده بود و از شما چه پنهون هنوز هم زورم نرسیده تکونش بدم. مونده بودم در این۱مورد توی دلم یواشکی به مرتضی بپیوندم. الان که اومدم اینجا و کامنت آقای خیر اندیش رو خوندم حس کردم خدا با دست ایشون جواب هایی رو که خودم پیدا نکرده بودم بهم داد. اون هایی که حس می کنید این بخشیدن ها گاهی سخته. به خودمون بگیم این شاید ریاضتی باشه واسه جبران خطا هایی که در حق بنده های دیگه کردیم. همون بنده هایی که پنهان و آشکار ازشون بخشش می خواییم.
بچه ها من اعتراف می کنم که زورم به پاک کردن اون۱لکه سیاه از دلم نرسید. هرچی کردم پاک نشد که نشد. دعا کردم، از خدا خواستم، با دست های روحم این لکه رو سابیدم و سابیدم، هنوز پاک نشده.
آقای خیر اندیش! بچه های محله! هر طور بلدید، هر جا می تونید، دعا کنید بتونم این۱مورد رو هم از دل و ذهن و ضمیرم پاک کنم. حس می کنم تا کامل نبخشم نمی تونم از خدا بخشش کامل بخوام. دعا کنید بتونم از این یکی هم خلاص بشم. نه واسه خاطر کسی که تاریکم ازش. به خاطر خودم. به خاطر دل خودم. به خاطر قرار خدا با انسان. با من.
برام دعا کنید. برای دلم دعا کنید. من فقط در این۱مورد نتونستم و می ترسم که نتونم. دعا کنید خدا دست دلم رو بگیره تا از این کدورت تاریک آزاد بشم.
باز هم کامنت من زیادی دراز شد. بچه ها من واسه درازی کامنت هام باید۱معذرت پر و پیمون و جدا بخوام.
ایام به کام همگی شما.

با سلام خدمت شما دوستان عزیز ممنونم از اینکه جواب کامنتمو تا حدی دادید من توی دلم غوغا شده ولی هنوز به نتیجه نرسیدم که باید چی کار کنم از یه طرفی یه بنده خدایی میگفت که اگه یه ظالمی به تو ظلم کنه و تو حقتو نگیری ببخشیش تو هم در جرمش شریکی چرا که اون ظالم تشویق میشه که بیشتر ظلم کنه البته من دستم به اون یه نفر نمیرسه یا نمیتونم جلوی ظلمشو بگیرم ولی از اون موقعی که این حرفو شنیدم با خودم گفتم که من اگه اونو ببخشم ممکنه توی جرمش شریک باشم چراکه اگه متوجه بشه ممکنه باز هم اگه منو ببینه بهم ظلم کنه این نظر شخصی من راجع به اون آدمه ضمنن پریسا خانم اگه آدم جانشین خدا روی زمینه چرا اینقد ما از خدا دوریم و چرا بوی خدا توی زندگیهامون نیست یادتونه بچگیهامون اون زمونا که دلامون پاک بود چقدر خوش میگذشت بابابزرگا و مامانبزرگا دور هم بودنا حالا کوش اون صفا منو ببخشید که کامنتم داره طولانی میشه در ضمن من فقط حرف و نظر شخصی خودمو گفتم قصد جسارت به کسی هم ندارم با تشکر خدانگهدار

با سلام خدمت شما دوستان عزیز راستی یه چیز دیگه یادم رفت پریسا خانم امیدوارم شما و همه ی دوستان گلمونو خداوند کمکشون کنه تا همه ی کینه هاشونو از دلای نازنینشون بیرون بریزن به ما و به شما هم همچنین اگه واقعاٌ ما جانشین خدا هستیم حیفه که کینه در قلبمون داشته باشیم با تشکر خدانگهدار

چند باره سلام
من یکی دو تا دیگه هم یادم اومد گفتم بگم که ان شا الله مورد عفو و بخشایش قرار گیریم
یکی از آقای خادمی و کل هم اعضای این محله که خب چه کنیم دیگه مرتب در معرض غیبت های ما قرار می‌گیرند هی ما غیبتشون رو می‌کنیم البته غیبت نیست ها خاطرست خخخخ ولی خب دیگه ببخشید به بزرگی خودتون همگی ….
یکی هم از آقای فکر کنم هادی عباسی بودند تو صندلی داغ که خب صندلی داغ مردم بود من داغ کردم فکر کنم از دست من و کامنت هام ناراحت شدند گویا ترک محله نمودند شاید هم هستند دقیقاً نمی‌دونم ولی از ایشون هم معذرت می‌خوام قصد ناراحت کردنشون رو نداشتم فقط خب من عادتم هست عقاید و دیدگاه هام رو بلند می‌گم که خب …. در هر حال دیگه شرمنده اگه رنجیدند …..

سلام بچه ها من دوباره اومدم
آقای خیر اندیش بعضی وقتها واقعا نمیشه بخشید من این چند روزو فکر کردم که ببخشمشون یا نه دو نفر هستن که نتونستم ببخشمشون اصلا فکر کردن بهشون آزارم میده حتی اگه خدا هم منو نبخشه که فکر نکنم اینطوره بشه من اون دو نفرو نمیبخشم دوست دارم بیان پیش خدا جواب ظلمشونو بدن جواب آزاری که رسوندن رو بدن بگن که چرا به این راحتی یه بنده ی خدا رو که مثل خودشون فقط بنده بود اینجوری له کردن؟ دعا کنید بتونم ببخشمشون من کینه ای نیستم اون ظلم خیلی بذرگه اون ظلم آذارم میده هر چقدر سعی میکنم بهش فکر نکنم آروم باشم به زندگی ادامه بدم انگار کنم که این اتفاق نیفتاده نمیشه که نمیشه البته بعضی وقتا فقط اینطوری میشم کسی که باعث این سلب آسایشه کسی که زندگی آروممو ازم گرفت کسی که نذاشت زندگیمو بکنم باید جواب پس بده
ببخشید زیاد حرف زدم دعام کنید

سلام
این تاپیک یه جورایی آدمو غلغلک می ده هم باید ببخشی هم باید بخوای ببخشنت اول از خودم شروع می کنم خودمو نمی بخشم چون نتونستم برای هم محله ای های عزیزم اونی باشم که باید .
البته بی خیال تهیه ی کتاب های صوتی و برنامه های قبلی نشدم ولی شاید میشد بهتر عمل کنم و بهتر بنویسم ولی خب نشد .دوم به همه میگم که از ته دل حلالید دوست داشتن واقعی همینه که بتونیم از هم بگذریم و بپذیریم بالاخره همیشه یه جا دلخوری پیش میاد فقط خدا کنه به دل شکستگی نرسه چون تو دنیا هیچی ارزش یه دل رو نداره و چه معامله ی پر ضرری می کنه اونی که به هر دلیلی دلی رو می شکنه …سوم تمنای حلالیت طلبی هست خدا کنه دلی رو نه رنجونده باشم و نه شکسته باشم حلالم کنید اگه مرتکب همچین چیزی شدم …و حلالم کنید که کمتر هستم خدای متعال بهم سلامتی مو برگردونه تا باز و بلکه بیشتر از قبل بتونم تو جمع باشم

سلام ترانه جان از دیدن اسمتم انرژی میگیرم عزیزم ان شا الله زود خوب بشی بازم برگردی ان شا الله دلت همیشه شاد باشه و آرامش تو زندگیت حکمفرما باشه من همیشه دوستت دارم و خواهم داشت چه کاری برامون بکنی چه فقط بیای و نظر بدی
ترانه جان همین دل شکسته هستش که نمیتونه حلال کنه وگرنه مشکلات عادی و بحثهاییی که به وجود میان طبیعی هستن و بخشیده میشن من دلم شکسته بد جور هم شکسته همینه که نمیتونم ببخشم امشب شب قدره دعا کنیم برای همدیگه خدا کمکمون کنه دلمون بزرگ بشه بتونیم ببخشیم و غمهامون روز به روز کوچکتر بشن

سلام
عدسی ممنون که اومدی أعوذُ بالله مِنَ الشَیطانِ الّرَجیم
شکلک شوخی.
نخودی از تو هم بخاطر حضور دوباره ات و نیز شهامتت برای طلب حلالیت ممنونم.
مرتضی جان شما هم ممنون که اومدید فقط این یه نکته رو هم از من داشته باشید که گاهی وقتها تأثیری که بخشش میذاره نبخشیدن نمیتونه بذاره مثلاً وقتی ما کسی رو نمیبخشیم ممکن است که آن شخص از روی لجبازی خیلی کارهای بدتری نسبت به ما یا شاید هم دیگران انجام بده اما اگه ببخشیم شاید از روی خجالت اتفاقاتی در درونش بیافته که خیلی آدمه خوبی بشه و اصلاً دیگه کار بدی انجام نده.
ترانه خانم خوشحالم که شما هم اینجا سر زدید امیدوارم که خدا سلامتیتونو بهتون برگردونه اما شما هر کاری تونستید کردید و این مهم است یعنی همه ی تلاشتون.
انشاء الله هیشکی از شما دلخور نیست و شما هم از هیشکی دلخور نباشید.
ولی پریسا خانم و همچنین پریسیما خانم شما هم وقتی میتونید اون همه بدی ها رو ببخشید پس میتونید بدیهای بزرگتر رو هم ببخشید اما شاید نیاز به زمان بیشتر باشه.
به خدا توکل کنید و ازش بخوایید که دلهاتونو تا اونجا که میتونه بزرگ کنه تا بتونید کینه های بزرگ را از دلهاتون پاک کنید و نیز از خدا بخواهید که آدم های غافل رو به راه راست هدایت کنه.
در آخر از همه ی هم محله ای ها میخوام که امشب که شب قدر هست من و همچنین سایر دوستان رو در دعاهاتون فراموش نکنید.
التماس دعا.

با سلام خدمت شما دوستان عزیز دلم گرفته از این زمان از آدما از …. ولش کن زیاد سرتونو درد نمیآرم اما فقط میخام بگم که من تونستم یواشکی فقط توی دل خودم اونو ببخشمش گرچه و دعا میکنم که هدایت بشه و اما اگه نشد من دیگه نمیبخشمش من با خدا معامله میکنم میگم که اگه هدایت شد که خوب ما بخشیدیمش اگه نشد ما هم نمیبخشیمش ولی فعلن یواشکی توی دلم بخشیدمش خدا کنه که نفهمه میترسم که بدتر بشه چرا که او ازم معذرت خواهی نکرده البته هنوزم تردید دارم که بخشیدمش یا نه
ًبا تشکر خدا نگهدار

همگی سلام
اگر گاهی ندانسته به احساس تو خندیدم و یا از روی خودخواهی فقط خود را پسندیدم اگر از دست من در خلوت خود گریه ها کردی اگر بد کردم و هرگز به روی خود نیاوردی
اگر زخمی کشیدی گاه گاه از زبان من اگر رنجیده خاطر گشتی از لحن بیان من
حلالم کن و این روزها دعایم کن
عزیزان من همه ما بیشتر اوقات خودمان باعث می شویم و به دیگران این اجازه را می دهیم که دلمان را بشکنند اگر به خودمان رجوع کنیم و کلاهمان را با انصاف قاضی کنیم می فهمیم که باید خودمان را ببخشیم نه دیگران را بیشترین ظلم را خودمان در حق خودمان کردیم نه دیگران
بس خدایا آدم بودن و بالاتر از آن انسان بودن را یادم بده و آنی و کمتر از آنی مرا به خودم وا نگذار ببخش مرا به حرمت تمام خوبانت

سلام خانم یاسمین
بخاطر حضورت و همچنین متن بسیار زیبایی که نوشتی از شما تشکر میکنم و از شما خواهش میکنم که ما رو هم در دعاهاتون فراموش نکنید و این جملهتونو اینجوری بنویسید.
خدایا آدم بودن و بالاتر از آن انسان بودن را یادمان بده و آنی و کمتر از آنی مارا به خودمان وا نگذار ببخش مارا به حرمت تمام خوبانت
آمین

سلام آقا مرتضی
منظورم اینکه وقتی کسی دل منو می شکنه مطمئنا من به اون فرد اونقدری میدان دادم که طرف به خودش اجازه چنین کاری رو داده اکصر دل شکستگی های ما سر مسائل عشقی و احساسیه که اگر درست بخواهیم قضاوت کنیم می بینیم بیشتر خودمان مقصریم .

درود! من هروقت از کسی دلگیر شوم چندبار میگم:‏ خدایا تو خودت شاهدی که چه اتفاقی افتاده-خدایا تو از همه چیز خبر داری پس من واگذارش کردم به خودت،‏ بعدش با خودم خلوت میکنم و میگم:‏ اگه عقل و شعور داشت با من چنین نمیکرد،‏ این شخص چقدر بدبخته که با من چنین کرده،‏ اگه بدبخت نبود و عقل و شعور داشت با من چنین نمیکرد،‏ سپس بیخیال میشم و دیگه بهش فکر نمیکنم و با خنده روحیه ام را شاد میکنم!من از زمانی که به این محله آمدم برخورد های زیادی از دوستان از جمله مجتبی دیده ام،‏ حتی روی صندلی داغم برخورد دیدم که نشانی از کینه ی دیرینه در آن وجود داشت،‏ ولی با یک لبخند بیخیالش شدم،‏ من شیطنت کودکانه دارم ولی هیچی در دلم نیست،‏ با هیچ کسی هم مشکلی نداشته و ندارم،‏ با خنده و تیکه انداختن بیخیال رفتار دوستان نسبت به خودم میشوم،من برای خندیدن و خنداندن و شاد بودن و شاد کردن اینجا مانده ام،‏ من نیازی به عذر خواهی کسی ندارم و از کسی هم عذر خواهی نمیکنم،‏ فقط این را میگویم:‏ اگر من باعث ناراحتی کسی شدم عذر خواهی میکنم!‏

هرگاه احساس کردی که گناه کسی آنقدر بزرگ است که نمی توانی او را ببخشی بدان که اشکال در کوچکی قلب توست نه در بزرگی گناه او …

بخشندگی را از گل بیاموز، زیرا حتی ته کفشی که لگدمالش می کند را هم خوش بو می کند
راز شادی در لذت پاک بردن از چیزهای ساده است

بهش فکر میکنم آره شاید قلب من کوچک باشه نمیدونم چی بگم ولی فکر کنم اینا فقط شعاره یعنی هر کس که کار بدی کرد قلب طرف مقابلش کوچیکه که نمیتونه ببخشدش؟ یعنی گناه اون فرد بزرگ نیست؟ یعنی از بزرگی گناهش نیست که تو دل ما جا نمیشه؟ چی بگم اینم حرفیه دیگه مقصر هم شدیم دستی دستی!!!

با سلام خدمت شما دوستان عزیز اگه یه گل ته کفشو هم خوشبو میکنه یا اگه آفتاب به همه ی هستی یکسان میتابه خوب و بد فرق نداره به خاطر عدم اخطیار گل و خورشید هست اگه خورشید با اخطیار بود و میتونست نتابه و یا اگه گل میتونست کاری غیر از خوشبو کردن داشته باشه حتماً میکرد در ضمن بعضی گلها برای دفاع از خودشون خوار هم دارن با تشکر خدا نگهدار

سلام دوستان عزیز ببینید خانم پریسا من قصد جسارت نداشتم و ندارم من منظورم اینکه در مرحله اول شما باید خودتون رو مهمتر از اون طرف بدونی یعنی اینکه اگه بخواین به اون قضیه فکر کنید و فکرتون رو درگیر کنین یا آرامشتون رو بهم بریزین بخاطر یه کسی که اونقدر بد بوده بنظر من کسی که بد بوده دیگه لیاقت فکر کردن رو نداره حالا چه خوب چه بد . واسه منم اتفاق افتاده واسه اون رفیق بینایی که ۱۵ سال رفیق جون جونی بودیم که واسه هم میمردیم ولی یه روز توی یه جمعی رو من تیزی کشید یعنی همون چاقو . البته منم جای دیگه و جور دیگه جبران خسارت کردم ولی از اون به بعد بدیش رو به خودش بخشیدم خودش رو هم به خودش بخشیدم .. من منظورم اینکه شما اول خودتون رو باید مهمتر از طرف بدونین که فکرتون رو درگیر نکنین که بدونی اون طرف لیاقت اعصاب خورد کنی رو هم نداره . کسی که دوست داشتنش یا مهرش از دل آدم بیرون بره دیگه لیاقت فکر کردن رو نداره چه خوب یا چه بد . من فقط میگم خودت مهمی نه طرف همین .

سلام خوبید؟ احتمالاً همگی خوبید چون دارید می بخشید، حلال می کنید، به خودتون تلنگر می زنید که ببخش تا بخشیده شوی.من فاطمه یا به قول آقای مدیر فاطیما اگه کسی رو اذیت یا ناراحت کردم با حرفام، طلب بخشش دارم.امیدوارم در و همسایه، بچه محل ها ببخشن.آقای خیراندیش مقدم از وقتی که شما این پستو گذاشتید همش می گم میرم از میثم پسر همسایمون که یه جوراییم فامیلیم طلب حلالیت می کنم همش یادم می ره.بچه که بودیم میثم خیلی شیطون بون خیلی به منو دختر عموش که با من دوست بود زور می گفت با اینکه ۳ سال از ما کوچیک بود.یه باز زدم سرشو شکستم.مامانش میگه میثم سر قضیه حلالیت حساسه فاطمه ازش حلالیت بطلب.نکته اخلاقی، پسرای محله مواظب باشید نشونه گیریم بیسته.شکلک شوخی کردم دیگه بزرگ شدم به قول مامان عاقل شدم.خوش با شید.

سلام فاطمه
حتماً برو ازش حلالیت بخواه چون الآن به نظرم فرصت مناسبیه.
راستی یادم باشد که غلط املایی ننویسم چون نشانه گیریت خیلی عالیه میزنی سرمونو میشکنی حالا بیا و درستش کن.
شکلک شوخی.

من اگه میدونستم که شما هم کماندو تشریف دارین اونجا زنگ میزدم شما میومدی و میزدی سر که هیچ دست و پاشم میشکستی . یجورایی شل و پلش میکردی .. ولی خداییش فاطمه خانم شما چه حوصله یا دلی دارین که میشینین رو هر کلمه اسپل میکنی بعد متوجه بشی که طرف یه حرف اشتب نوشته . حقا که کماندو هستین .

با سلام خدمت شما دوستان عزیز میخام فقط یه چیزی بگم علی (ع) دیگه داره به شهادت میرسه من توی یه کتابی خوندم که یکی از وصیتهای این آقا این بود که فرزندانم بروید و از یتیمان کوفه حلالیت بطلبید و بروید از اون پیرمرد نابینا هم حلالیت بطلید حالا چطور ممکنه که علی (ع) با اون مقامش بیاد از دیگران حلالیت بطلبه و ما انقدر به خودمون اجازه ندیم که عذرخاهی کنیم و یا عذر دیگران رو بپذیریم

سلام ای دوست عزیزی که مدتی پیش با هم در این محله حرفمون شد اگه از من بدی دیدی حلالم کن ولاه تا این لحظه ناراحتم همیشه یادم می افته که خدایا چرا من با هاش این برخورد را کردم
خدا عوضش چند برابر کار خیر به شما اطا فرماید انشا الاه از اصغر عزیز هم تشکر میکنم که به هر حال فرصتی را فراهم کرد که من هم از دوست عزیز و زحمتکشم حلالیت بگیرم

به به سلاااااااااااام امپراتور عزیز خُب وقتی امپراتور حلالیت میطلبه پس بقیه نباید جا بمونن اونایی که نیومدید هنوز فرصت هست پس تا فرصت هست عجله کنید.
راستی امپراتور غلطهای املایی رو اصلاح کن.
والله ، عطا، انشاء الله،
موفق باشی.

سلام مرتضی
قرار نیست کسی اجباری در این مورد که شخص مورد نظر خود رو معرفی کنه این در اختیار خودشه شاید دلش نخواد که بگه اما اون شخص شاید خودش بیاد و بگه.
پس خواهشاً اصرار نکنید.
مرسی.

سلام فاطمه،
متأسفانه اینبار هستم و اتفاقات پستی رو که میدونم منظورتونه از دور با تأسف مینگرم،
اما به خاطر قولی که به خودم و امیر سرمدی عزیز داده ام نمیتونم هیچ نظری بدم، شما دوستان را به این پست راهنمایی کنید، لطفاً، لطفاً.

با سلام خدمت شما دوستان عزیز من امشب هم یک بار دیگه این پستو خوندم و احساس میکنم که نباید کسی رو که با حلال کردن بدتر میشه رو ببخشیم البته اونو به قسمت تهتهان ذهن میفرستیمش یا شاید به زباله دان میاندازیمش تا فکرمان را به خودش مشغول نکنه ولی همینو بس که یه خورده حسابی با هم داریم که یه روزی باید تصفیه کنه با تشکر خدا نگهدار

سلام خدا رو شکر تدیر تاپیکو مختومه اعلام کرد امیدوارم بچه ها دیگه ادامه ندن و واقعاً دوست هم باشن کاش دیگه از این برنامه ها پیش نیاد! کاش بچه ها برادر هم باشن! به امید روزی که تو این محله هیچکس کینه ای از کس دیگه نداشته باشه.

سلام خانم پریسیما،
بله درسته مدیر هرچند دیر اما پایان تاپیک رو اعلام کرد، من اینطوری فکر میکنم که مدیر هرگز نخواسته به مقدسات توهین کنه و فقط یه خاطره بیان کرده، و کسانی که به این حاشیه ها دامن زدند نه از داخل محله بلکه از بیرون بودند و بسیاری از کامنتها با هماهنگی قبلی و به قصد گرفتن ماهی از آب گل آلود بود که امیدوارم به هدفشان نرسیده باشند،
موفق باشید.

دیدگاهتان را بنویسید