خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

توصیه، درخواست، خواهش، یا تکلیف به افراد غیر معلول، کدومش درسته؟ من دیگه نمیدونم چی بگم.

سلااام بر گوشکنیهای باحال و دوست داشتنی.

 

واقعیتش در باره رفتارهای غیر متعارف افراد غیر معلول با معلولین مطلب زیاد گفته و نوشته شده، اما خیلی شفاف به افراد عادی توصیه نشده یا شاید درخواست نشده و شاید هم تکلیف نشده که به چه صورت باید با معلولین برخورد داشته باشن، البته آموزشهای رسانه ای هم میتونه در این مورد بسیار کارساز باشه، مانند: ساختن فیلمها و سریالهایی که معلولین به صورت افراد عادی در اونها به تصویر کشیده بشن و همچنین معلولین به صورت تصمیم گیرنده ها و تاثیر گذارهای واقعی و عادی نشون داده بشن.

 

در این مطلب سعی شده که توصیه هایی هرچند محدود به افراد غیر معلول بشه که امیدوارم شما هم در بخش کامنتها اگه پیشنهادهای تکمیلی در این باب داشتید هم بیایید و بنویسید و در این موضوع مشارکت کنید.

باشد که همگی رستگار شویم.

 

اگر شما هم بین اطرافیان تان فرد ناتوانی دارید باید برای برقراری یک ارتباط موفق با او به این نکات دقت کنید.

ارتباط برقرار کردن با فردی که دچار ناتوانی فیزیکی، جسمی یا ذهنی است، کمی سخت است زیرا همیشه این بیم و نگرانی وجود دارد که اشتباهی ناخواسته باعث ناراحتی فرد شود. برخی افراد دچار آرتریت هستند یا محدودیت فیزیکی دیگری دارند و قادر نیستند از پله ها بالا بروند. برخی مشکل شنوایی دارند و برخی دیگر مشکل بینایی،…

باید دانست خطر ناتوانی جسمی و معلولیت همه افراد را تهدید می کند و بدون تردید زمانی می رسد که همه ما به کمک دیگران نیاز پیدا خواهیم کرد. از طرفی همه معلولیت ها قابل رویت نیست از جمله ناشنوایی، مشکل گفتاری و …

خیال نکنید فردی به ظاهر سالم که رو به روی شما ایستاده است، هیچ ناتوانی جسمی ندارد. شاید هم فردی که به نظر شما مشکل معلولیت دارد، سالم باشد و به کمک دیگران نیازی نداشته باشد. بنابراین، خوب است که در این زمینه دقت کنید.

اغلب معلولان به وضعیت خود عادت کرده اند

برخی از معلولیت ها مادرزادی است و برخی به علت تصادف، بیماری و غیره  ایجاد میشود. افراد دچار هر نوع معلولیتی که باشند، یاد می گیرند چگونه با آن کنار بیایند. اغلب آن ها در انجام دادن کارهای روزمره مستقل هستند و به کمک دیگران نیاز چندانی ندارند.

البته افرادی که بر اثر تصادف معلول می شوند نسبت به افرادی که معلولیت مادرزادی دارند، به کمک بیشتری نیاز پیدا می کنند. از این که از یک فرد معلول بخواهید کاری انجام دهد، بیم نداشته باشید، مگر این که کاری باشد که از توانایی او خارج باشد.

خود را به جای او بگذارید

برای چند لحظه خودتان را جای او بگذارید؛ در این شرایط دوست دارید بقیه چه رفتاری با شما داشته باشند؟ با این افراد همانند افراد دیگر سخن بگویید. در محل کار یا کلاس با آغوش باز از آن ها استقبال کنید. به آن ها خیره نشوید. در برابر آن ها فخرفروشی نکنید و درباره معلولیت آن ها کنجکاوی نکنید؛ دانستن مشکل آن ها مهم نیست؛ مهم این است که با آن ها برخورد و رفتار عادی و مناسبی داشته باشید.

در صورت نیاز، درباره معلولیتشان سوال کنید

اگر آگاهی پیدا کردن درباره معلولیت یک فرد، وضعیت را بهتر می کند، می توانید سوال های لازم را بپرسید. به احتمال زیاد، درباره این موضوع هزاران بار از آن ها سوال شده است. در صورتی که این مشکل به علت حادثه تلخی رخ داده باشد، امکان دارد نخواهند درباره آن صحبت کنند.

سن و معلولیت به هم ربط ندارد

درست است که با بالا رفتن سن، قدرت شنوایی، دید و حرکت فرد تحت تأثیر قرار می گیرد اما معلولیت مربوط به سن نیست و بسیاری از جوانان نیز دچار این مشکل می شوند.

برقراری ارتباط مناسب

با افرادی که دچار ناتوانی جسمی هستند، مانند کودک رفتار نکنید، با صدای بلندتر سخن نگویید … که با این کار به آن ها القا می کنید که توانایی لازم را برای انجام کارهایشان ندارند. همچنین هنگام صحبت کردن با آن ها به هیچ وجه از کلمات تحقیرآمیز استفاده نکنید.

مستقیم با خود فرد صحبت کنید نه با پرستار او

یکی از کارهای ناراحت کننده، اهمیت ندادن به شخص معلول و صحبت نکردن مستقیم با وی است. اگر فرد روی صندلی چرخدار باشد، سعی کنید در حالی که نشسته اید و هم سطح او قرار دارید، با وی سخن بگویید.

به فرد معلول احترام بگذارید

شاید لم دادن روی صندلی چرخدار برایتان جالب باشد اما این حرکت برای فردی که روی آن صندلی می نشیند ناراحت کننده است. این امر شامل تمامی وسایلی می شود که این افراد در زندگی روزمره شان از آن استفاده می کنند، از جمله همین جناب عصای سفید خودمان.

صبور باشید و در صورت نیاز سوال کنید

صحبت کردن فردی که دچار مشکل گفتاری است، شاید وقت گیر باشد اما باید بگذارید با آرامش حرف خود را بزند. اگر متوجه حرف او نشدید، با احترام کامل سوال کنید.

در راه آن ها قرار نگیرید

برای فردی که روی ویلچر نشسته است، راه را باز کنید و از جلوی فرد نابینا کنار بروید و در صورتی که واقعا نیاز به کمک داشت، با احترام کامل از وی اجازه بگیرید و به وی کمک کنید.

ای کاش این توصیه ها را جدی بگیرید و به فرد معلول به عنوان یک فرد سالم و دارای حقوق اجتماعی کاملا برابر با دیگران بنگرید، که در این صورت یکی از مظاهر حقوق نا برابری اجتماعی به طور خارق العاده ای از بین خواهد رفت.

در کامنت دونی منتظر تون هستم.

فعلا.

۳۰ دیدگاه دربارهٔ «توصیه، درخواست، خواهش، یا تکلیف به افراد غیر معلول، کدومش درسته؟ من دیگه نمیدونم چی بگم.»

سلام
خیلی پست مفیدیه عمو
این خیلی مهمه که افراد دارای معلولیت شناخته بشن و افراد عادی آموزش ببینن که چطور با معلولین برخورد کنن
این آموزشها میتونه از طریق رسانه ها از جمله رادیو و تلویزیون یا از طریق شبکه های مجازی مثل همین سایتهای نابینایی باشه
بالاخره معلولین هم باید برای شناخته شدن و مقبولیت تو جامعه یه کم تلاش بکنن و آغازش هم این باشه که از سوالهایی که ازشون پرسیده میشه نرنجن و با سعه ی صدر جواب سوال کننده رو توضیح بدن
بعد میتونن تواناییهاشون رو به نمایش بذارن میتونن تو خونه ی خودشون یا مهمونیها یه گوشه ی کار رو به دست بگیرن و ساکت و بی حرکت نباشن
خود من اغلب تو مهمونیها توی آشپز خونه میشم و کارهایی از جمله ظرف شستن و سالاد درست کردن و آماده کردن ظرف برای غذا رو انجام میدم ولی هیچ وقت برای جمع کردن سفره نمیرم چون اونجا نابینا یه کم به کمک احتیاج داره
ولی تو خونمون حتی سفره رو هم جمع میکنم تا حد اقل خونوادم بدونن که نابینا ناتوان نیست و به دیگرون که راجع به ما ازشون سوال میپرسن بگن که اینا از سالمها بهتر میتونن یه خونه رو اداره کنن چون همه ی کارهاشون رو با دقت انجام میدن و سعی میکنن هیچ نقصی تو کارشون نباشه
فعلاً برم باز میام

ما میتونیم خودمون این مشکل که موقع صحبت کردن با ما بیناها به همراهمون نگاه میکنن یا مثلاً منشی دکتر از همراهمون میپرسه که ایشون میتونن پسفردا بیان به اون بینا بگیم که بله میتونم بیام و یا بگیم که من خودم اینجا هستم لطف کنید اگه سوالی دارید از خودم بپرسید
من به خونوادم آموزش دادم که وقتی کسی متوجه بینایی من شد و از شما سوال پرسید شما جواب ندید انگار که حواستون نیست تا من خودم جواب بدم اونا هم همین کارو انجام میدن
نمیدونم چه حکمتی هست که تا وقتی متوجه نابیناییم نمیشن سوالا رو از خودم میپرسن و من هم جواب میدم ولی به محض متوجه شدن نابیناییم زود از بغل دستیم سوال میپرسن؟ خخخ
منم که ما شالا زود میزنم تو برجکشون و بیچاره ها رو از سوال پرسیدنشون پشیمون میکنم خخخ البته خوب حرف میزنماااا توهین نمیکنم ولی خب یه کم میگم بزار بفهمن که ما هم آدمیم و فقط چشم نداریم

سلامی دوباره بر پری دریایی.
بله، کاملا درسته این احساسی که باعث میشه مخاطب ما به یکباره روی صحبتش رو از ما به همراه مون متوجه میکنه هم یه استعداد خدادادی هست که در اختیار شون گذاشته شده.
البته این استعداد حاضر جوابی هم پاد زهری هست که همه و همیشه باید ازش استفاده کنیم.
بازم ممنون از حضورت.

سلام همشهری اول اینکه مدال من را زود رد کن بیاد وبعدم باید بگم جامعه تشکیل شده از خانواده ها و رفتار ها و منش خانواده ها روی تمامی ارکان جامعه تاثیرگذار است پس باید ابتدا خانواده ها به وسیله لوازم آموزش و پرورش نظیر رادیو و تلویزیون و روزنامه و در مدارس و دبیرستانها و دانشگاه ها به وسیله گنجاندن یک واحد درسی یا برنامه یا فیلم آموزش ببینند که این امر باید توسط سازمان مثلا بهزیستی صورت میگیرد که تا به حال نگرفته است اما با وجود نبودن اینگونه آموزشها که باید باشد ولی نیست باید چه کرد.خوب عجله نکنید الان میگم چرا میزنی خب.باید یک معلول و ابتدا خودآموز خانواده خود شود و سپس خانواده او خودآموز خانواده دیگر و به این ترتیب تا حدودی ما مثل همیشه کار بهزیستی را انجام میدهیم و به ترتیب با گذشت زمان خانواده های زیادی رفتار درست با معلولین را یاد میگیرند و به هم یاد میدهند چکار کنیم باید بر گردیم به چند قرن پیش نقل سینه به سینه در دنیای پیشرفته امروز کسی به فکر ما نیست خودت به فکر خودت باش منتظر نمان کسی نمی آید .راه دیگر معلولین توجه داشته باشند در برخورد با غیر معلولین خود بگویند تا آنها بدانند و اگر ندانسته رفتاری انجام دادند ناراحت نشوند رفتار درست را به آنها گوش زد کرده و بگویند تا بدانند آنچه را که نمیدانند چون نگفته اند که بدانند خوب تو بگو تا بدانند و به دیگران بگویند آنها هم بدانند و در کل همگی بدانند آنچه را دربرخورد با معلول بیچاره باید میدانستند.موفق باشی ممنون از پست زیبایت و شرمنده بابت پر حرفی های من ارادتمند شما و تمامی گوش کنی ها جابر جعفری

سلام بر جابر عزیز.
این که ما خود آموز خانواده و خانواده ما خود آموز خانواده های دیگه باشن به خودی خود چیز بدی نیست، اما به شرطی که این خودآموزها کار شون رو درست انجام بدن یا بهتر بگم مراقب باشن بدآموزی یا اشتباه آموزی نداشته باشن که نتیجه غیر قابل جبرانی داره.
ممنون از حضور و مظرت.

درود بر عمو چشمه نازنین. اول اینکه ممنون از پست بسیار جالب و مفیدت.
دوم اینکه دیشب و پریشب از ساعت۹ تو اسکایپ منتظرت بودم که افتخار ندادی.
با خودم گفتم مبادا عمو چشمه که یکی از استوانه های گوشکنه نامهربون شده باشه هاااا. امیدوارم که همیشه هم از گرمیت و هم از سایهت تو محله استفاده کنیم برادر مهربان.
و اما سوم اینکه من هم توجه شما نازنینان را به مطلبی که خانم حمیده روحی به فارسی ترجمه
کرده اند جلب میکنم.

من اگر دیده ی پر‌نورم نیست
روحِ پر‌شور مرا خُرد مکن.
به نام خدایی که تک تک بندگانش را دوست دارد
با درود
متنی بسیار زیبا و مناسب به زبان انگلیسی مطالعه کرده ام که با کمی
تطابق فرهنگی و زبانی ترجمه را برای شما می‌گذارم
این متن را به دوستان بینا و اطرافیان خود نیز منتقل نمایید
امید که گامی هر چند کوچک در ارتقای رفتاری جامعه برداشته باشیم

وقتی یک انسان نابینا را می‌بینم
—-
هنگامی که او صحبت می‌کند مستقیماً نگاهش می‌کنم همانگونه که بیشتر
زمان‌ها به صحبت‌های یک فرد بینا توجه دارم
همچنین وقتی که می‌خواهم موقعیت مکانی را ترک کنم به او می‌گویم که صحبت
او بدون مخاطب موجب خجالتش نشود
در هنگام قدم زدن به او پیشنهاد می‌دهم که آرنجم را در اختیار داشته
باشد و یک گام پیشتر از وی بر‌می‌دارم که بتواند حرکت مرا پیشبینی کند.
من در ورودی را برای او باز می‌کنم و او در را نگه می‌دارد تا ما از آن بگذریم.
به او اعلام می‌کنم چه موانعی یا فرو رفتگی‌هایی در مسیر راهمان وجود دارد.
حتی اگر عصای سفید یا سگ راهنما داشت در عبور از خیابان به او پیشنهاد
کمک و همراهی می‌دهم.
برای آنکه بتواند موقعیت و تشخیص خوبی داشته باشد دستش را روی در ورودی
یا دسته صندلی قرار می‌دهم و به سادگی خودش جهت عبور یا نشستن را تشخیص
می‌دهد.
می‌گذارم سخنانش را ادامه دهد و اجازه نمی‌دهم کسی تا انتهای مکالمه
میان کلاممان بیاید .
از موقعیت اطراف آگاهش می‌سازم.
در هنگام غذا خوردن برایش توضیح می‌دهم که چه چیزی کجا قرار دارد.
سعی می‌کنم نظم ساعت‌وار وسایل روی میز را برایش توضیح دهم
به او اختیار می‌دهم که اعتبار اقتصادی و دسته چک داشته باشد
او می‌تواند با لمس کردن سکه ها را تشخیص دهد و با روش‌های گوناگون
همانند طرز تا کردن و اندازه گیری با نمونه، اسکناس‌ها را مبادله کند.
ترجمه و بازنویسی توسط حمیده روحی نامقی

سلام بر عموی مهربون محله.
متاسفانه به خاطر بارندگی، تگرگ، و صاعقه من حدود ۴۸ ساعت از نعمت اینترنت خانگی محروم بودم، و به همین جهت هم نتونستم که خدمت شما و دوستان عزیزم باشم.
این متنی رو هم که منتشر کردید بسیار عاقلانه و انسانی به نظرم آمد که فقط نشات گرفته از یک فرهنگ متعالی و هدایت شده میتونه باشه.
متاسفم که بگم در مملکت ما به این عمیقی به این نوع معلولیتها یا شاید هم کل معلولیتها نگاه نمیشه و نگاه ها همه ناشی از ترحم و تحقیر و اگر هم انسانی باشه با بی تدبیری تمام هست.
ممنون از لطف حضور و نظر شما.

سلام به عمو چشمه ی گرامی نوروز خوش گذشت؟ سالی سرشار از پیروزی و زیبایی برای شما و همه ی دوستان آرزومندم
برای فرهنگ سازی خیلی روشهای خلاقانه وجود داره مثلا ی سایت شبیه همین سایت میشه طراحی کرد تا حداقل به آدمایی که با کامپیوتر کار میکنن هر هفته یا هر روز چند نکته در مورد نحوه برخورد با دیگران رو آموزش بده که این دیگران میتونن نابینا یا ناشنوا باشن البته میدونم درست کردن همچین سایتهای خیلی زحمت داره اما کار نشد نداره ولی تلویزیون حرف اول رو میزنه و فکر میکنم فیلم نامه ، چند نفری نوشته بشه بهتره نویسنده ی نابینا هم که کم نداریم هر چه واقعی تر بهتر. به صورت سریالهای طولانی تر نوشته بشه تاثیر گذار تر هست که مطمئنم انجام میدیم . ی نکته ی دیگه، بسته های آموزش پیامکی هم میشه طراحی کرد.توی فرهنگ هر کشوری زیبایی ها و نازیبایی هایی وجود داره مثل فرهنگ مهمون نوازی ما ایرانیا و بخش های نازیبای اون رو هم خودمون باید بنویسیم و تبدیل به فیلم یا قصه ی آموزشی کنیم چون کسی از کره ی مریخ نمیاد برای بهتر شدن فرهنگ ما فیلم نامه بنویسه یا سایت بزنه. از اینکه موضوع جالبی رو مطرح کردین تشکر میکنم . سربلند و پیروز باشید

سلام بر مادر گرامی بزرگمهر عزیز.
سال نو بر شما و خانواده گرامی هم مبارک باشه.
در تکمیل پیشنهاد ارزشمند شما من هم شبکه های اجتماعی رو اضافه میکنم که مسلما در حال حاضر فعالتر و فراگیرتر از رسانه های دیگه عمل میکنن و تاثیر گذارتر از رسانه های دیگه هم هستن.
ممنون از لطف و حضور تون.

درود! موارد جالبی را اشاره کردید، اما به نظر من چون در جامعه ی ما همه چیز برعکس است بهتر بود تو هم برعکس مینوشتی تا شاید ما به خواسته ی دلمان برسیم، یعنی وقتی برعکس بنویسی مردم برعکس عمل میکنند و همه چیز درست میشود، حالا برو متن را ویرایش کن و بکنها را با نکنها جابجا کن!

سلام.
خدا خیرتون بده! ترکیدم از بس همه جا، حتی اینجا، توی محله خودمون، محله نابینایان، هر طرف چرخیدم دیدم که همه حتی نابینا ها می گفتن چیکار کنیم که در نظر بینا ها پذیرفته تر و معقول تر و چنین و چنان تر باشیم. باهاشون خوش رفتاری کنیم. به سوال هاشون جواب بدیم. هر چیزی و هر شکلی پرسیدن دلگیر نشیم. هر توضیحی از هر نوعی خواستن بهشون بدیم. هر مدلی کمکمون کردن بهشون حق بدیم. این وسط محض رضای خدا یکی نیومد بگه ما هم حق داریم بعضی چیز ها رو نپذیریم. از بعضی پرسش ها و مدل پرسیدن ها دلگیر بشیم و بهمون بر بخوره. بعضی توضیح خواستن ها رو در حد تمسخر و توهین به خودمون تلقی کنیم. یکی۲نفری هم که این رو گفتن بهشون حمله شد. من ظرفیتش رو در خودم ندیدم پس اصلا در اون مدل بحث ها و اون مدل نوشته ها و نوشتن ها وارد نشدم و هر جا همچین چیزی دیدم از سرش پریدم رد شدم و گذشتم ولی حالا که شما اینجا حرفش رو زدید، اولا ازتون بی نهایت ممنونم، دوما صبوری هم نوع های محترمم رو که در هر حالتی به سالم ها حق میدن که بپرسن و ندونن و اشتباه کنن تحسین می کنم ولی واقعیتش اینه که خودم ابدا در اینطور موارد صبور نیستم. کاش همه افراد چه معلول و چه غیر معلول۱زمانی این رو درک کنن که همه، همه و همه، چه معلول باشن و چه نباشن، حقوق معنوی دارن. از جمله اینکه حق دارن بعضی چیز ها رو بپذیرن و بعضی موارد رو واقعا دلشون نخواد که ببینن. من نه به عنوان۱نابینا، بلکه به عنوان۱آدم شاید رفتاری و برخوردی و حالتی توی مدلم باشه که۱بینا دلش نخواد خیلی بپذیردم و به همون اندازه ممکنه۱شخص سالم حال و هوایی داشته باشه که من باهاش موافق نباشم و به خدا حق دارم این آدم رو نپذیرم و از همنشینی باهاش لذت نبرم. ولی دارم می بینم که این اواخر، به طرز باور نکردنی همش بحث سر اینه که ما چه جوری باشیم که بیشتر با بینا ها و بینششون هماهنگ باشیم. واسه خاطر این هماهنگ شدن و تأیید شدن در هر موردی حق رو بدیم بهشون و تازه ازشون ممنون هم باشیم.
معذرت می خوام من کامنت ها رو نخوندم ببینم جهت بحث کدوم طرفی بوده و هست. این ها حرف هایی بود که این روز ها توی محله روی دلم بد سنگینی می کرد و هرچند همه عزیزان توی محله برام عزیز هستن، ولی در این مورد از شما و پستتون خودی تر پیدا نکردم برای همین اومدم اینجا درد و دل کردم. امیدوارم ببخشیدم اگر سمت و سوی درد و دلم با مدل اینجا نخوند. حالا برم کامنت ها رو بخونم.
پاینده باشید.

سلام پریسا.
مساله این نیست که کسی رفتار طرف مقابل رو بپذیره یا نه، فقط منظور این پست رفتار درست غیر معلولین با معلولین هست.
در مورد مسایلی که معلولین نمیپسندن یا طرز برخوردهای متقابل صحبت زیاد شد، ولی واقعا به طرز برخورد افراد عادی با معلولین به صورت اجتماعی و نرم تا حالا من که صحبت زیادی نشنیدم.
از اینکه درد دلت رو اینجا مطرح کردی خیلی خوشحالم و امیدوارم که به اون پارامترهایی که دوست داری هر چه زودتر برسی.

با سلام
توانمندی های نابینایان را هیچ کس به اندازه خود نابینایان نمی داند متاسفانه تا کنون فیلم های ایرانی که در مورد افراد معلول و خصوصا نابینا ساخته شده است اکثرا ناهنجاری ها و افسردگی ها و کمبود ها را به تصویر کشیده اند.به نظر من وقت آن رسیده که سناریویی قوی برای به تصویر کشیدن توانمندی های نابینایان نوشته شود و چه بهتر که خود دوستان نابینا هرکه دستی بر قلم دارد این کار را به صورت داستانی زیبا انجام دهند.باشد که قدم اول برداشته شود.

سلام بر سید بزرگوار.
من فکر میکنم که تنها راه رسانه ای کردن رفتار درست با معلولین در فیلمها و سریالها معمولی و عادی برخورد کردن با نقش یک معلول هستش.
مطمینم که هیچ راه دیگه ای برای این کار وجود نداره.
اگه یه سناریو و داستان مجزا برای یک معلولیت خاص نوشته بشه و به تصویر کشیده بشه درست نتیجه برعکس داره چون بیشتر اون معلولیتها به چشم میخوره، بخصوص اگه از طرف خود معلولین کارشناسی نشده باشه.
از لطف حضور و نظر شما دوست عزیز ممنونم.

دیدگاهتان را بنویسید