خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

چهل و ششمین مقالۀ ارائه شده در همایش جامعۀ بینا شهروند نابینا، تحلیل عوامل موثر بر کیفیت زندگی نابینایان و کم بینایان شهر کاشان

سلام دوستان

 

دانلود

 

تحلیل عوامل موثر بر کیفیت زندگی نابینایان و کم بینایان شهر کاشان

 

محسن شاطریان[1]

امیر اشنویی[2]

محمود گنجی پور[3]

 

چکیده:

کیفیت زندگی، مفهومی است چند وجهی و به شدت از زمان و مکان متاثر است و مولفه ها و عوامل تشکیل دهنده ی آن با توجه به دوره ی زمانی و مکان جغرافیایی فرق خواهد کرد.

نابینایی عارضه ای است که به هر دلیلی می تواند رخ دهد و این عارضه به عنوان یک سندرم، موجب افت کیفیت زندگی در افراد می شود. هدف از این پژوهش بررسی کیفیت زندگی نابینایان و کم بینایان در شهر کاشان می باشد.

این مطالعه به صورت توصیفی – مقطعی برروی 122 نابینا و کم بینا، با به کارگیری پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36، توسط پرسشگران آموزش دیده، به طور متمرکز در شهر کاشان انجام پذیرفت.

داده های دموگرافیک، با بهره گیری از پرسشنامه ای مجزا از ابزار کیفیت زندگی، اخذ گردید. داده ها با استفاده از SPSS و آزمون آماری تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که ابعاد فیزیکی نسبت به ابعاد روانی بیشترین تاثیر را بر کیفیت زندگی نابینایان و کم بینایان شهر کاشان دارد.

داده های مطالعه نشان داد که نابینایان تحت مطالعه، یک وضعیت ضعیفی از نظر کیفیت زندگی دارند و بیشتر مشکلات آنها در وضعیت عملکرد جسمانی و سلامت روانی آنهاست.

 

کلید واژه: کیفیت زندگی، نابینایان، کم بینایان، کاشان، SF-36

 

مقدمه

کیفیت زندگی از شاخص های مهمی است که اندازه گیری آن در تحقیقات مختلف سلامتی، لازم و ضروری می­باشد (Park, 1995).

علیرغم عدم استفاده از اصطلاح کیفیت زندگی تا قرن بیستم، موج فزاینده ای از پژوهش ها به تدریج از این حقیقت پرده برداشتند که کیفیت زندگی می تواند یکی از پیامدهای مهم در ارزیابی های مرتبط با سلامت باشد، چنانکه تعریف سازمان بهداشت جهانی از سلامتی نیز بر این نکته تاکید دارد (Fayers, 2000).

کیفیت زندگی یک وضعیت رفاهی است که مشتمل بر دو بخش است: الف) توانایی اجرای فعالیت های روزمره که همان سلامت جسمی، روانی و اجتماعی است.

ب) رضایت از سطوح عملکرد، کنترل و درمان بیماری(Gotay, 1992)

گاهی اوقات کیفیت زندگی معادل رضایت از زندگی افراد تعریف می شود و شامل طیف وسیعی از رضایت افراد از کلیه مسایل زندگی خود می باشد(Felce, 1997).

اهمیت سنجش کیفیت زندگی به حدی است که برخی بهبود کیفیت زندگی را به عنوان مهمترین هدف مداخلات درمانی نام میبرند (WHO Quality of Life Group, 2000).

به صورت کلی کیفیت زندگی برای افراد مختلف، در موقعیت های مختلف تعابیر متفاوتی دارد ولی اصولاً به رضایت افراد از زندگی خود بر می گردد (Cummins, 2000)

علیرغم عدم اجماع در تعریف کیفیت زندگی، غالب صاحب­نظران بر این نکته توافق دارند که کیفیت زندگی با تلفیق حقایق مثبت و منفی زندگی در کنار یکدیگر، دارای ابعاد گوناگونی می باشد. همانگونه که اشاره گردید، کیفیت زندگی یک مفهوم ذهنی است که در آن درک خود فرد از توانایی کنونی و استانداردهای ممکن درونی نقشی اساسی دارد (Nejad, 2008)

به عبارت دیگر علیرغم اینکه جامع بدون کیفیت زندگی بررسی همه جانبه ی زندگی افراد را ممکن می سازد ولیکن برای ارتقای آن نیازمند مهندسی معکوس و تقلیل آن به اجزای قابل مداخله می باشیم (Tavalaee, 2007).

تستا، سیمنسون و ترنر (1998) ابعاد موثر و سازنده ی کیفیت زندگی را چنین تعریف می­کنند: حیطه­های جسمی، اجتماعی و روانی سلامت که متأثر از تجارب، باورها، انتظارات و ادراک­های فرد هستند (testa, 1998).

فاسینو اظهار می­دارد امروزه کیفیت زندگی یک شاخص اساسی محسوب می­شود و ابعاد متعددی مانند جنبه­های فیزیولوژیک، عملکرد و وجود فرد را در بر می­گیرد (Fassino, 2009). سیلا(1994)، سینسیا(1998)، ایزنک(1998)، و ایوانز و کوپ(1989)، نیز کیفیت زندگی را به صورت رضایت فرد از مجموع جنبه های زندگی از جمله جنبه های روانی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، معنوی و جنسی تعریف کرده اند.

در دنیای امروز بهبود کیفیت زندگی در افراد ناتوان جسمی به عنوان یک هدف بازتوانی مطرح شده است (Bullinger, 1999)

از جمله افراد ناتوان جسمی نابینایان و کم بینایان هستند که به گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال 1995 شیوع نابینایی در جهان 7/0 درصد بوده که تقریباً برابر با شیوع نابینایی در کشورهای خاورمیانه می باشد در هر 5 دقیقه یک نفر در نقطه ای از دنیا دچار نابینایی می­شود (Karimi Dermani, 2009) شیوع نابینایی در سنین 14-0 سال، 8 در ده هزار نفر بوده و با افزایش سن، این نسبت افزایش یافته تا در سن 60 سالگی به 44 درهزار نفر می رسد (Thylefors, 1995) و با افزایش چشمگیر این جمعیت، اهمیت رفاه و نحوه زندگی افراد استثنایی آشکارتر می­شود (Dehestani Ardakani, 2004).

امروزه به علت افزایش تعداد معلولین به ویژه نابینایان، اهمیت زیادی برای کیفیت زندگی آنان قائلند به طوری که در چند دهه ی اخیر توجه پزشکی بیشتر بر کیفیت زندگی معلولین تمرکز دارد(Wittney, 2003).

آنچه مسلم است، استفاده از کیفیت زندگی، در تعیین اثر بخشی خدمات درمانی و توانبخشی بسیار کارساز می باشد و همچنین با در اختیار داشتن سطح اولیه ی کیفیت زندگی در مقاطع زمانی مختلف، امکان بررسی روند تغییرات با در نظر داشتن وضعیت ارایه ی خدمات موجود، فراهم می شود (Guyatt, 1993).

با توجه به شیوع نسبتا بالای نابینایی در جوامع و متفاوت بودن کیفیت زندگی برای هر فرهنگ لازم به نظر می رسد که از طریق بررسی جنبه های مختلف کیفیت زندگی گروهی از نابینایان جامعه، گامی در جهت آشنایی بیشتر با مشکلات آنها برداشته و با برنامه ریزی صحیح و اقدام مناسب مسئولین کیفیت مراقبت های موجود ارتقا یافته و نیز نوع مراقبت ها با تقاضای نابینایان بیش از پیش منطبق گردد (Koohpayeh-Zadeh, 1999)

آن چه مشخص بود، علیرغم بررسی ها و جستجو های انجام شده، داده ها و اطلاعات لازم در مورد نابینایان، در حوزه های مورد بحث، به دست نیامد، لذا با توجه به اهمیت موضوع، این روند را اختیار کردیم که با ارزیابی کیفیت زندگی نابینایان و کم بینایان کاشان، علاوه بر اینکه توصیفی از وضعیت موجود آنها ارایه نماییم، یک سطح پایه و اولیه را نیز به دست آوریم تا در پی آن قادر باشیم که تاثیر خدمات و برنامه های جاری و نیز اقدامات و مداخلات ویژه را بررسی و ارزیابی کنیم.

 

روش شناسی تحقیق

جامعه و نمونه: این پژوهش یک مطالعه توصیفی – مقطعی بود که بر روی122 نابینایان و کم بینایان شهر کاشان به اجرا درآمد.

ابزار: اطلاعات دموگرافیک، با استفاده از یک پرسشنامه مجزا از کیفیت زندگی، اخذ شد. این اطلاعات شامل، سن، جنس، تحصیلات، وضعیت اشتغال، تاهل، درآمد و محل تولد بود. متوسط زمان این پرسشگری، برای اطلاعات دموگرافیک، 10±2 دقیقه و برای کیفیت زندگی، 15±2 دقیقه بود. بررسی کیفیت زندگی نابینایان، توسط ده پرسشگر با مدرک تحصیلی لیسانس، که از قبل آموزش لازم را دیده بودند، با استفاده از پرسشنامه، کیفیت زندگیSF-36، انجام گرفت.

علت تعدد پرسشگران، فشردگی مطالعه به دلیل تعداد زیاد نابینایان به نسبت زمان حضور آنها در همایش نابینایان(روز عصای سفید) و زمان محدود برای اخذ داده ها بود.

پرسشنامه SF 36، شامل 36 سوال در دو حیطه اصلی مقیاس سلامت جسمی (PCS) و مقیاس سلامت روانی (MCS) است که هشت مقیاس عملکرد جسمانی (ده سؤال)، نقش عوامل جسمانی (چهار سؤال)، عملکرد اجتماعی (دو سؤال)، درد جسمی (دو سؤال)، وضعیت سلامت روانی (پنج سؤال) نقش عوامل عاطفی( سه سؤال)، سرزندگی (چهار سؤال) و سلامت عمومی (پنج سؤال) مرتبط با سلامت را مورد سنجش قرار میدهد و یک سوال در مورد تغییرات درک شده در وضعیت سلامت عمومی در یک سال گذشته است که با اضافه شدن به نمره حاصل از جمع ابعاد جسمی و روانی کیفیت زندگی، در کیفیت زندگی کلی، لحاظ می شود (Walters, 2001)

در این مطالعه جهت تعیین اعتبار علمی (روایی) ابزار، از روش اعتبار محتوا استفاده شد.

اعتبار علمی (پایایی) ابزار با توجه به استاندارد بودن و استفاده گسترده این ابزار برای جمعیت ایرانی در مطالعات مختلف، مورد تایید قرار گرفته است (Horgan, 2004)

روش آماری: آنالیزهای آماری، براساس ارزیابی داده های توصیفی و نظر سنجی و مطالعه متون مرتبط با فرضیه ها، برای انجام تحلیل ها شکل گرفت و آزمون های مورد نیاز (تحلیل مسیر) در نرم افزار SPSS انجام پذیرفت.

ارائه یافته ها و تجزیه و تحلیل و تفسیر آنها

جدول(1)، خلاصه ای از ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و جمعیتی افراد مورد مطالعه را نشان می دهد.

جدول شماره 1: ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و جمعیتی افراد مورد مطالعه

Variable N % variable N %
جنسیت محل تولد
مرد 62 50.8 شهر 110 90.2
زن 60 49.2 روستا 12 9.8
سن تحصیلات
-15 16 13.1 ابتدایی 24 19.7
15-25 38 31.1 سیکل 20 16.4
26-35 34 27.9 دیپلم 56 45.9
36-45 22 18.0 فوق دیپلم 10 8.2
46-55 6 4.9 لیسانس و بالاتر 12 9.8
56-64 6 4.9 شغل
تاهل کارمند 31 25.4
مجرد 76 62.3 بازنشسته 4 3.3
متاهل 46 37.7 محصل 63 51.6
درآمد بیکار 16 13.1
100-450 9 7.4 آزاد 4 3.3
451-600 105 86.1 خانه دار 4 3.3
+601 8 6.6

 

از مجموع 122 نفر پاسخگو 50.8 درصد را مردان و 49.2 درصد را زنان تشکیل می دادند. میانگین سنی افراد مورد مطالعه بین 26-35 سال بود. از نظر تحصیلات که به سطوح مختلف تقسیم شده بود، بیشترین فراوانی نسبی در این مطالعه در گروه دیپلم 45.9 درصد بود. از نظر وضعیت تاهل، 62.3 درصد مجرد و مابقی 37.7درصد متاهل بودند. میانگین درآمد افراد مورد مطالعه بین 451-600 هزار تومان بوده است. از نظر محل تولد 90.2 درصد شهری و 9.8 درصد روستایی بودند. از نظر اشتغال که به سطوح مختلف تقسیم شده بود، بیشترین فراوانی نسبی در این مطالعه در گروه محصلین 51.6 درصد بود.

جدول (2): میزان تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر عملکرد جسمانی نابینایان بر اساس آزمون تحلیل مسیر

متغیر Unstandardized Coefficients Standardized Coefficients t Sig.
B Std. Error Beta
(Constant) .056 .227 .248 .804
فعالیت های شدید .166 .051 .150 3.265 .001
فعالیت های متوسط .241 .056 .133 4.296 .000
حمل کردن وسایل .290 .066 .242 4.391 .000
بالا رفتن از پله چند طبقه .218 .050 .221 4.349 .000
بالا رفتن از پله یک طبقه .194 .062 .154 3.102 .002
خم شدن از کمر و زانو زدن .261 .059 .145 4.428 .000
قدم زدن حدود 1 تا 2 کیلومتر .283 .071 .236 3.981 .000
قدم زدن حدود چند صد متر .236 .072 .187 3.290 .001
قدم زدن حدود صد متر .339 .062 .270 5.430 .000
حمام کردن و لباس پوشیدن .240 .062 .151 3.896 .000

 

جدول (2) نشان می دهد که تمامی متغیرهای مستقل، تاثیر آماری معناداری بر متغیر عملکرد جسمانی داشته اند. ضمن آنکه، در این بین، متغیر فعالیت های شدید با ضریب (Beta) 150/0 بیش ترین میزان تاثیر را بر عملکرد جسمانی دارد. یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر فعالیت های شدید، متغیر عملکرد جسمانی آنان به میزان 150/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت.

برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر فعالیت های شدید، موجب کاهش 150/0 انحراف استاندارد در متغیر عملکرد جسمانی خواهد شد.

بعد از آن متغیر فعالیت­های متوسط با ضریب (Beta) 133/0 بر عملکرد جسمانی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر فعالیت­های متوسط، متغیر عملکرد جسمانی آنان به میزان 133/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت.

برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر فعالیت­های متوسط، موجب کاهش 133/0 انحراف استاندارد در متغیر عملکرد جسمانی خواهد شد.

بعد از آن متغیر حمل کردن وسایل با ضریب (Beta) 242/0 بر عملکرد جسمانی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر حمل کردن وسایل، متغیر عملکرد جسمانی آنان به میزان 242/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت.

برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر حمل کردن وسایل، موجب کاهش 242/0 انحراف استاندارد در متغیر عملکرد جسمانی خواهد شد.

بعد از آن متغیر بالا رفتن از پله ی چند طبقه با ضریب (Beta) 221/0 بر عملکرد جسمانی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر بالا رفتن از پله چند طبقه، متغیر عملکرد جسمانی آنان به میزان 221/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت.

برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر بالا رفتن از پله چند طبقه، موجب کاهش 221/0 انحراف استاندارد در متغیر عملکرد جسمانی خواهد شد.

بعد از آن متغیر بالا رفتن از پله یک طبقه با ضریب (Beta) 154/0 بر عملکرد جسمانی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر بالا رفتن از پله یک طبقه ، متغیر عملکرد جسمانی آنان به میزان 154/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت.

برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر بالا رفتن از پله یک طبقه، موجب کاهش 154/0 انحراف استاندارد در متغیر عملکرد جسمانی خواهد شد.

بعد از آن متغیر خم شدن از کمر و زانو زدن با ضریب (Beta) 145/0 بر عملکرد جسمانی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر خم شدن از کمر و زانو زدن، متغیر عملکرد جسمانی آنان به میزان 145/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت.

برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر خم شدن از کمر و زانو زدن، موجب کاهش 145/0 انحراف استاندارد در متغیر عملکرد جسمانی خواهد شد.

بعد از آن متغیر قدم زدن حدود 1 تا 2 کیلومتر با ضریب (Beta) 236/0 بر عملکرد جسمانی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر قدم زدن حدود 1 تا 2 کیلومتر، متغیر عملکرد جسمانی آنان به میزان 236/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت.

برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر قدم زدن حدود 1 تا 2 کیلومتر، موجب کاهش 236/0 انحراف استاندارد در متغیر عملکرد جسمانی خواهد شد.

بعد از آن متغیر قدم زدن حدود چند صد متر با ضریب (Beta) 187/0 بر عملکرد جسمانی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر قدم زدن حدود چند صد متر، متغیر عملکرد جسمانی آنان به میزان 187/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت.

برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر قدم زدن حدود چند صد متر، موجب کاهش 187/0 انحراف استاندارد در متغیر عملکرد جسمانی خواهد شد.

بعد از آن متغیر قدم زدن حدود صد متر با ضریب (Beta) 270/0 بر عملکرد جسمانی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر قدم زدن حدود صد متر، متغیر عملکرد جسمانی آنان به میزان 270/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت.

برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر قدم زدن حدود صد متر، موجب کاهش 270/0 انحراف استاندارد در متغیر عملکرد جسمانی خواهد شد.

بعد از آن متغیر حمام کردن و لباس پوشیدن با ضریب (Beta) 151/0 بر عملکرد جسمانی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر حمام کردن و لباس پوشیدن، متغیر عملکرد جسمانی آنان به میزان 151/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت.

برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر حمام کردن و لباس پوشیدن، موجب کاهش 151/0 انحراف استاندارد در متغیر عملکرد جسمانی خواهد شد.

 

جدول (3): میزان تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر عوامل جسمانی نابینایان بر اساس آزمون تحلیل مسیر

متغیر Unstandardized Coefficients Standardized Coefficients t Sig.
B Std. Error Beta
(Constant) -3.000 .000 -216874420.014 .000
کاهش مدت زمان کار 1.000 .000 .342 140080014.303 .000
انجام کار کمتر 1.000 .000 .373 157496423.404 .000
محدود شدن به یک نوع کار 1.000 .000 .372 146726939.363 .000
مشکل داشتن در انجام کار 1.000 .000 .373 145951483.507 .000

 

جدول (3) نشان می دهد که تمامی متغیرهای مستقل، تاثیر آماری معناداری بر متغیر عوامل جسمانی داشته اند. ضمن آنکه، در این بین، متغیر کاهش مدت زمان کار با ضریب (Beta) 342/0 بیش ترین میزان تاثیر را بر عوامل جسمانی دارد. یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر کاهش مدت زمان کار، متغیر عوامل جسمانی آنان به میزان 342/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر کاهش مدت زمان کار، موجب کاهش 342/0 انحراف استاندارد در متغیر عوامل جسمانی خواهد شد. بعد از آن متغیر انجام کار کمتر با ضریب (Beta) 373/0 بر عوامل جسمانی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر انجام کار کمتر، متغیر عوامل جسمانی آنان به میزان 373/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر انجام کار کمتر، موجب کاهش 373/0 انحراف استاندارد در متغیر عوامل جسمانی خواهد شد. بعد از آن متغیر محدود شدن به یک نوع کار با ضریب (Beta) 372/0 بر عوامل جسمانی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر محدود شدن به یک نوع کار، متغیر عوامل جسمانی آنان به میزان 372/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر محدود شدن به یک نوع کار، موجب کاهش 372/0 انحراف استاندارد در متغیر عوامل جسمانی خواهد شد. بعد از آن متغیر مشکل داشتن در انجام کار با ضریب (Beta) 373/0 بر عوامل جسمانی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر مشکل داشتن در انجام کار، متغیر عوامل جسمانی آنان به میزان 373/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر مشکل داشتن در انجام کار، موجب کاهش 373/0 انحراف استاندارد در متغیر عوامل جسمانی خواهد شد.

 

جدول (4): میزان تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر درد جسمانی نابینایان شهر کاشان بر اساس آزمون تحلیل مسیر

Unstandardized Coefficients Standardized Coefficients t Sig.
B Std. Error Beta
(Constant) -.469 .076 -6.172 .000
درد جسمانی .632 .033 .538 19.260 .000
اختلال در کارها .610 .029 .596 21.370 .000

 

جدول (4) نشان می دهد که تمامی متغیرهای مستقل، تاثیر آماری معناداری بر متغیر درد جسمانی داشته اند. ضمن آنکه، در این بین، متغیر درد جسمانی با ضریب (Beta) 538/0 بیش ترین میزان تاثیر را بر درد جسمانی. یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر درد جسمانی ، متغیر درد جسمانی آنان به میزان 538/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر درد جسمانی، موجب کاهش 538/0 انحراف استاندارد در متغیر درد جسمانی خواهد شد. بعد از آن متغیر اختلال در کارها با ضریب (Beta) 596/0 بر درد جسمانی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر اختلال در کارها ، متغیر درد جسمانی آنان به میزان 596/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر اختلال در کارها ، موجب کاهش 596/0 انحراف استاندارد در متغیر درد جسمانی خواهد شد.

 

جدول (5): میزان تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر سلامت عمومی نابینایان بر اساس آزمون تحلیل مسیر

متغیر

 

Unstandardized Coefficients Standardized Coefficients t Sig.
B Std. Error Beta
(Constant) .369 .140 2.637 .010
سلامت کلی .202 .031 .276 6.409 .000
زودتر از بقیه مریض .208 .022 .373 9.335 .000
سالم هستم .232 .027 .341 8.593 .000
سلامتی­ام رو به بدتر شدن .248 .023 .457 10.613 .000
سلامتی ام در حد عالی .215 .024 .324 9.104 .000

 

 

جدول (5) نشان می دهد که تمامی متغیرهای مستقل، تاثیر آماری معناداری بر متغیر سلامت عمومی داشته اند. ضمن آنکه، در این بین، متغیر سلامت کلی با ضریب (Beta) 276/0 بیش ترین میزان تاثیر را بر سلامت عمومی دارد. یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر سلامت کلی، متغیر سلامت عمومی آنان به میزان 276/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر سلامت کلی، موجب کاهش 276/0 انحراف استاندارد در متغیر سلامت عمومی خواهد شد. بعد از آن متغیر زودتر از بقیه مریض با ضریب (Beta) 373/0 بر سلامت عمومی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر زودتر از بقیه مریض، متغیر سلامت عمومی آنان به میزان 373/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر زودتر از بقیه مریض، موجب کاهش 373/0 انحراف استاندارد در متغیر سلامت عمومی خواهد شد. بعد از آن متغیر سالم هستم با ضریب (Beta) 341/0 بر سلامت عمومی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر سالم هستم، متغیر سلامت عمومی آنان به میزان 341/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر سالم هستم، موجب کاهش 341/0 انحراف استاندارد در متغیر سلامت عمومی خواهد شد. بعد از آن متغیر سلامتی­ام رو به بدتر شدن با ضریب (Beta) 457/0 بر سلامت عمومی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر سلامتی­ام رو به بدتر شدن، متغیر سلامت عمومی آنان به میزان 457/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر سلامتی­ام رو به بدتر شدن، موجب کاهش 457/0 انحراف استاندارد در متغیر سلامت عمومی خواهد شد. بعد از آن متغیر سلامتی ام در حد عالی با ضریب (Beta) 324/0 بر سلامت عمومی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر سلامتی ام در حد عالی، متغیر سلامت عمومی آنان به میزان 324/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر سلامتی ام در حد عالی، موجب کاهش 324/0 انحراف استاندارد در متغیر سلامت عمومی خواهد شد.

 

جدول (6): میزان تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر سرزندگی نابینایان بر اساس آزمون تحلیل مسیر

متغیر Unstandardized Coefficients Standardized Coefficients t Sig.
B Std. Error Beta
(Constant) -.849 .188 -4.527 .000
احساس عالی نسبت به زندگی .392 .033 .404 12.027 .000
انرژی زیادی .427 .031 .508 13.580 .000
فرسوده شدن .369 .029 .396 12.910 .000
فرد پرنشاط و خوشحال .273 .033 .297 8.367 .000

 

جدول (6) نشان می دهد که تمامی متغیرهای مستقل، تاثیر آماری معناداری بر متغیر سرزندگی داشته اند. ضمن آنکه، در این بین، متغیر احساس عالی نسبت به زندگی با ضریب (Beta) 404/0 بیش ترین میزان تاثیر را بر سرزندگی دارد. یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر احساس عالی نسبت به زندگی، متغیر سرزندگی آنان به میزان 404/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر احساس عالی نسبت به زندگی، موجب کاهش 404/0 انحراف استاندارد در متغیر سرزندگی خواهد شد. بعد از آن متغیر انرژی زیادی با ضریب (Beta) 508/0 بر سرزندگی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر انرژی زیادی، متغیر سرزندگی آنان به میزان 508/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر انرژی زیادی، موجب کاهش 508/0 انحراف استاندارد در متغیر سرزندگی خواهد شد. بعد از آن متغیر فرسوده شدن با ضریب (Beta) 396/0 بر سرزندگی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر فرسوده شدن ، متغیر سرزندگی آنان به میزان 396/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر فرسوده شدن ، موجب کاهش 396/0 انحراف استاندارد در متغیر سرزندگی خواهد شد. بعد از آن متغیر فرد پرنشاط و خوشحال با ضریب (Beta) 297/0 بر سرزندگی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر فرد پرنشاط و خوشحال ، متغیر سرزندگی آنان به میزان 297/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر فرد پرنشاط و خوشحال ، موجب کاهش 297/0 انحراف استاندارد در متغیر سرزندگی خواهد شد.

 

جدول (7): میزان تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر عملکرد اجتماعی نابینایان بر اساس آزمون تحلیل مسیر

متغیر Unstandardized Coefficients Standardized Coefficients t Sig.
B Std. Error Beta
(Constant) -.483 .150 -3.218 .002
مشکلات عاطفی و فعالیت های اجتماعی .671 .025 .953 26.352 .000
مشکلات جسمانی و فعالیت های اجتماعی .611 .029 .769 21.267 .000

 

جدول (7) نشان می دهد که تمامی متغیرهای مستقل، تاثیر آماری معناداری بر متغیر عملکرد اجتماعی داشته اند. ضمن آنکه، در این بین، متغیر مشکلات عاطفی و فعالیت های اجتماعی با ضریب (Beta) 953/0 بیش ترین میزان تاثیر را بر عملکرد اجتماعی دارد. یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر مشکلات عاطفی و فعالیت های اجتماعی، متغیر عملکرد اجتماعی آنان به میزان 953/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر مشکلات عاطفی و فعالیت های اجتماعی، موجب کاهش 953/0 انحراف استاندارد در متغیر عملکرد اجتماعی خواهد شد. بعد از آن متغیر مشکلات جسمانی و فعالیت های اجتماعی با ضریب (Beta) 769/0 بر عملکرد اجتماعی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر مشکلات جسمانی و فعالیت های اجتماعی، متغیر عملکرد اجتماعی آنان به میزان 769/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر مشکلات جسمانی و فعالیت های اجتماعی، موجب کاهش 769/0 انحراف استاندارد در متغیر عملکرد اجتماعی خواهد شد.

 

جدول (8): میزان تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر عوامل عاطفی نابینایان بر اساس آزمون تحلیل مسیر

Unstandardized Coefficients Standardized Coefficients t Sig.
B Std. Error Beta
(Constant) -1.000 .000 -222464293.799 .000
کاهش مدت زمانی که صرف کار 1.000 .000 .442 417058936.537 .000
انجام کار کمتر 1.000 .000 .437 419654304.441 .000
فعالیت ها با دقت کمتر 1.000 .000 .439 428555354.802 .000

 

جدول (8) نشان می دهد که تمامی متغیرهای مستقل، تاثیر آماری معناداری بر متغیر عوامل عاطفی داشته اند. ضمن آنکه، در این بین، متغیر کاهش مدت زمانی که صرف کار با ضریب (Beta) 442/0 بیش ترین میزان تاثیر را بر عوامل عاطفی دارد. یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر کاهش مدت زمانی که صرف کار، متغیر عوامل عاطفی آنان به میزان 442/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر کاهش مدت زمانی که صرف کار، موجب کاهش 442/0 انحراف استاندارد در متغیر عوامل عاطفی خواهد شد. بعد از آن متغیر انجام کار کمتر با ضریب (Beta) 437/0 بر عوامل عاطفی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر انجام کار کمتر ، متغیر عوامل عاطفی آنان به میزان 437/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر انجام کار کمتر ، موجب کاهش 437/0 انحراف استاندارد در متغیر عوامل عاطفی خواهد شد. بعد از آن متغیر فعالیت ها با دقت کمتر با ضریب (Beta) 439/0 بر عوامل عاطفی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر فعالیت ها با دقت کمتر، متغیر عوامل عاطفی آنان به میزان 439/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر فعالیت ها با دقت کمتر، موجب کاهش 439/0 انحراف استاندارد در متغیر عوامل عاطفی خواهد شد.

 

جدول (9): میزان تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر سلامت روانی نابینایان بر اساس آزمون تحلیل مسیر

متغیر Unstandardized Coefficients Standardized Coefficients t Sig.
B Std. Error Beta
(Constant) -.696 .206 -3.371 .001
یک فرد عصبی .257 .036 .279 7.047 .000
دلتنگ و گرفته .255 .034 .332 7.592 .000
احساس آرامش و راحتی .330 .027 .424 12.060 .000
دلشکستگی و افسرده­ .337 .040 .423 8.440 .000
احساس خستگی .254 .033 .293 7.668 .000

 

جدول (9) نشان می دهد که تمامی متغیرهای مستقل، تاثیر آماری معناداری بر متغیر سلامت روانی داشته اند. ضمن آنکه، در این بین، متغیر یک فرد عصبی با ضریب (Beta) 297/0 بیش ترین میزان تاثیر را بر سلامت روانی دارد. یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر یک فرد عصبی، متغیر سلامت روانی آنان به میزان 297/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر یک فرد عصبی، موجب کاهش 297/0 انحراف استاندارد در متغیر سلامت روانی خواهد شد. بعد از آن متغیر دلتنگ و گرفته با ضریب (Beta) 332/0 بر سلامت روانی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر دلتنگ و گرفته ، متغیر سلامت روانی آنان به میزان 332/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر دلتنگ و گرفته، موجب کاهش 332/0 انحراف استاندارد در متغیر سلامت روانی خواهد شد.بعد از آن متغیر احساس آرامش و راحتی با ضریب (Beta) 429/0 بر سلامت روانی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر احساس آرامش و راحتی، متغیر سلامت روانی آنان به میزان 429/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر احساس آرامش و راحتی، موجب کاهش 429/0 انحراف استاندارد در متغیر سلامت روانی خواهد شد. بعد از آن متغیر دلشکستگی و افسرده­ با ضریب (Beta) 423/0 بر سلامت روانی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر دلشکستگی و افسرده­، متغیر سلامت روانی آنان به میزان 423/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر دلشکستگی و افسرده­، موجب کاهش 423/0 انحراف استاندارد در متغیر سلامت روانی خواهد شد. بعد از آن متغیر احساس خستگی با ضریب (Beta) 293/0 بر سلامت روانی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر احساس خستگی، متغیر سلامت روانی آنان به میزان 293/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر احساس خستگی، موجب کاهش 293/0 انحراف استاندارد در متغیر سلامت روانی خواهد شد.

 

جدول (10): میزان تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر بعد فیزیکی نابینایان بر اساس آزمون تحلیل مسیر

متغیر Unstandardized Coefficients Standardized Coefficients t Sig.
B Std. Error Beta
(Constant) -3.752 .179 -20.927 .000
عملکرد جسمانی PF .452 .029 .302 15.337 .000
عوامل جسمانی RP .531 .018 .614 30.086 .000
درد جسمانی BP .444 .020 .423 22.526 .000
سلامت عمومی GH .557 .027 .405 20.310 .000

 

جدول (11) نشان می دهد که تمامی متغیرهای مستقل، تاثیر آماری معناداری بر متغیر بعد فیزیکی داشته اند. ضمن آنکه، در این بین، متغیر عملکرد جسمانی با ضریب (Beta) 302/0 بیش ترین میزان تاثیر را بر بعد فیزیکی دارد. یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر عملکرد جسمانی، متغیر بعد فیزیکی آنان به میزان 302/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر عملکرد جسمانی، موجب کاهش 302/0 انحراف استاندارد در متغیر بعد فیزیکی خواهد شد. بعد از آن متغیر عوامل جسمانی با ضریب (Beta) 614/0 بر بعد فیزیکی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر عوامل جسمانی، متغیر بعد فیزیکی آنان به میزان 614/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر عوامل جسمانی، موجب کاهش 614/0 انحراف استاندارد در متغیر بعد فیزیکی خواهد شد. بعد از آن متغیر درد جسمانی با ضریب (Beta) 423/0 بر بعد فیزیکی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر درد جسمانی، متغیر بعد فیزیکی آنان به میزان 423/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر درد جسمانی، موجب کاهش 423/0 انحراف استاندارد در متغیر بعد فیزیکی خواهد شد. بعد از آن متغیر سلامت عمومی با ضریب (Beta) 405/0 بر بعد فیزیکی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر سلامت عمومی، متغیر بعد فیزیکی آنان به میزان 405/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر سلامت عمومی، موجب کاهش 405/0 انحراف استاندارد در متغیر بعد فیزیکی خواهد شد.

 

جدول (12): میزان تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر بعد روانی نابینایان شهر کاشان بر اساس آزمون تحلیل مسیر

Unstandardized Coefficients Standardized Coefficients t Sig.
B Std. Error Beta
(Constant) -1.120 .160 -6.997 .000
سرزندگی VT .285 .027 .332 10.394 .000
عملکرد اجتماعی SF .295 .033 .267 8.968 .000
عوامل عاطفی RE .365 .022 .513 16.928 .000
سلامت روانی MH .393 .033 .398 11.985 .000

 

جدول (12) نشان می دهد که تمامی متغیرهای مستقل، تاثیر آماری معناداری بر متغیر بعد روانی داشته اند. ضمن آنکه، در این بین، متغیر سرزندگی با ضریب (Beta) 332/0 بیش ترین میزان تاثیر را بر بعد روانی دارد. یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر سرزندگی، متغیر بعد روانی آنان به میزان 332/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر سرزندگی، موجب کاهش 332/0 انحراف استاندارد در متغیر بعد روانی خواهد شد. بعد از آن متغیر عملکرد اجتماعی با ضریب (Beta) 267/0 بر بعد روانی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر عملکرد اجتماعی، متغیر بعد روانی آنان به میزان 267/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر عملکرد اجتماعی، موجب کاهش 267/0 انحراف استاندارد در متغیر بعد روانی خواهد شد. بعد از آن متغیر عوامل عاطفی با ضریب (Beta) 513/0 بر بعد روانی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر عوامل عاطفی، متغیر بعد روانی آنان به میزان 513/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر عوامل عاطفی، موجب کاهش 513/0 انحراف استاندارد در متغیر بعد روانی خواهد شد. بعد از آن متغیر سلامت روانی با ضریب (Beta) 398/0 بر بعد روانی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر سلامت روانی، متغیر بعد روانی آنان به میزان 398/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر سلامت روانی، موجب کاهش 398/0 انحراف استاندارد در متغیر بعد روانی خواهد شد.

جدول (13): میزان تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر کل ابعاد کیفیت زندگی نابینایان کاشان بر اساس تحلیل مسیر

Unstandardized Coefficients Standardized Coefficients t Sig.
B Std. Error Beta
(Constant) -1.184 .119 -9.966 .000
کل ابعاد فیزیکی PCS .603 .022 .661 27.397 .000
کل ابعاد روانی MCS .668 .028 .581 24.090 .000

 

جدول (13) نشان می دهد که تمامی متغیرهای مستقل، تاثیر آماری معناداری بر متغیر کیفیت زندگی داشته اند. ضمن آنکه، در این بین، متغیر کل ابعاد فیزیکی با ضریب (Beta) 661/0 بیش ترین میزان تاثیر را بر کیفیت زندگی دارد. یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر کل ابعاد فیزیکی، متغیر کیفیت زندگی آنان به میزان 661/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر کل ابعاد فیزیکی، موجب کاهش 661/0 انحراف استاندارد در متغیر کیفیت زندگی خواهد شد.

بعد از آن متغیر کل ابعاد روانی با ضریب (Beta) 581/0 بر کیفیت زندگی تاثیر گذاشته، یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر کل ابعاد روانی، متغیر کیفیت زندگی آنان به میزان 581/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. برعکس، کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر کل ابعاد روانی، موجب کاهش 581/0 انحراف استاندارد در متغیر کیفیت زندگی خواهد شد.

نمودار (1) تاثیر متغیرهای موثر بر کیفیت زندگی نابینایان و کم بینایان

 

 نتیجه گیری

مفهوم کیفیت زندگی نابینایان ابعاد گوناگون و بسیار وسیعی دارد و سهم ما این است که این مفهوم را از دیدگاه خود یعنی با توجه به نیازها و شرایط اجتماعی و فرهنگی و ملی و اقلیمی خویش بررسی کنیم و از این طریق ،بکوشیم جامعه ی خود را از مبتلا شدن به مصیبت ها و مشکلات بزرگی که امروزه جوامع صنعتی با آن دست به گریبانند مصون بداریم زیرا به گفته ی شاعر “علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد”. جامعه ی ما در حال حاضر در مرحله ای است که با سرعت درمسیر افزایش کمیت ها پیش می رود. اما در این مرحله لازم است که از مشکلات و مسائل کنونی غرب درس بگیریم .

جامعه های صنعتی غرب، چنان که می دانیم تا همین چندی پیش تنها به فکر افزایش کمیت ها بودند و بی توجهی به کیفیت بود که آنها را به بنبست ها و نارسایی­های کنونی سوق داد.”کیفیت زندگی نابینایان در حقیقت حاصلی از مجموعه ی ذوقیات و احساسات و عواطف و ارزش­های معنوی که عالم درونی ما را می سازد به موجودیت فرهنگی وتاریخی ما شکل میدهند و به صورتی نامرئی، در تعیین همه ی معیارهای زندگی و تصمیم ها و جهت گیری ها و راه­هایی که ما برای آینده برمی گزینیم اثر میگذارد.

از این رو کیفیت زندگی نابینایان ما حاصل همه چیز هایی است که مربوط به ویژگی ها و خصوصیات جامعه ی ماست.

نتایج آزمون تحلیل مسیر نشان می­دهد که تمامی متغیرهای مستقل، تاثیر آماری معناداری بر متغیر بعد فیزیکی داشته اند. ضمن آنکه، در این بین، متغیر عملکرد جسمانی با ضریب (Beta) 302/0 بیش ترین میزان تاثیر را بر بعد فیزیکی دارد. بعد از آن متغیر عوامل جسمانی با ضریب (Beta) 614/0 بر بعد فیزیکی تاثیر گذاشته، بعد از آن متغیر درد جسمانی با ضریب (Beta) 423/0 بر بعد فیزیکی تاثیر گذاشته، بعد از آن متغیر سلامت عمومی با ضریب (Beta) 405/0 بر بعد فیزیکی تاثیر گذاشته است.

همچنین نتایج آزمون تحلیل مسیر نشان می دهد که تمامی متغیرهای مستقل، تاثیر آماری معناداری بر متغیر بعد روانی داشته اند. ضمن آنکه، در این بین، متغیر سرزندگی با ضریب (Beta) 332/0 بیش ترین میزان تاثیر را بر بعد روانی دارد. بعد از آن متغیر عملکرد اجتماعی با ضریب (Beta) 267/0 بر بعد روانی تاثیر گذاشته، بعد از آن متغیر عوامل عاطفی با ضریب (Beta) 513/0 بر بعد روانی تاثیر گذاشته، بعد از آن متغیر سلامت روانی با ضریب (Beta) 398/0 بر بعد روانی تاثیر گذاشته است.

در نهایت نتایج آزمون تحلیل مسیر نشان می دهد که تمامی متغیرهای مستقل، تاثیر آماری معناداری بر متغیر کیفیت زندگی نابینایان داشته اند. ضمن آنکه، در این بین، متغیر کل ابعاد فیزیکی با ضریب (Beta) 661/0 بیش ترین میزان تاثیر را بر کیفیت زندگی نابینایان دارد. بعد از آن متغیر کل ابعاد روانی با ضریب (Beta) 581/0 بر کیفیت زندگی نابینایان تاثیر گذاشته است.

در آخر با توجه به اینکه در این تحقیق ابعاد فیزیکی نسبت به ابعاد روانی بیشترین تاثیر را بر کیفیت زندگی نابینایان و کم بینایان شهر کاشان دارد به مسئولین امر خصوصاً اداره بهزیستی پیشنهاد می شود به ابعاد فیزیکی شامل عملکرد جسمانی، عوامل جسمانی، درد جسمانی و سلامت عمومی توجه ویژه ای مبذول دارند تا نابینایان و کم بینایان همانند سایر شهروندان بتوانند از کیفیت زندگی مطلوب­تری برخوردار گردند.

 

پیشنهادات

توجه ویژه به نابینایان و خانواده آنان به علت مسائل و مشکلات خاص ایشان.

تلاش در جهت گسترش حضور نابینایان در عرصه های مختلف اجتماع و افزایش تعاملات و ارتباطات اجتماعی آنان.

حفظ منزلت و جایگاه اجتماعی نابینایان با انجام اقدامات فرهنگی.

حفظ و ارتقاء کیفیت زندگی و سطح سلامتی نابینایان و خانواده ی ایشان.

ارزیابی و تامین نیازهای سلامتی، درمانی و تجهیزات پزشکی، معیشتی و رفاهی نابینایان و خانواده ی ایشان.

تدوین و تلاش در جهت تصویب آخرین استانداردهای جهانی ارائه خدمات به نابینایان در کشور استانداردهای ارائه خدمات به نابینایان.

بررسی و شناخت نیازها و چالش های آینده نابینایان و خانواده ی ایشان.

تلاش در جهت تحقق بخشیدن به قوانین و برنامه های مصوب حمایتی پیش بینی شده در قوانین کشوری.

تلاش در جهت مناسب سازی مبلمان شهری با استفاده از آخرین تکنولوژیهای روز دنیا.

مطالعه و پژوهش در زمینه تولید انواع نرم افزار و سخت افزار ها و تجهیزات توانبخشی ویژه نابینایان.

فراهم نمودن شرایط لازم جهت حضور گسترده ی نابینایان در عرصه های فرهنگی و ورزشی.

ارزیابی تغییرات ناشی از خدمات توانبخشی در مهارت های زندگی و کیفیت زندگی.

 

[1] دانشیار گروه جغرافیا و اکوتوریسم، دانشگاه کاشان

[2] پژوهشگر دوره دکتری جغرافیا، باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی کاشان

[3] پژوهشگر دوره دکتری جغرافیا، دانشگاه پیام نور تهران

۶ دیدگاه دربارهٔ «چهل و ششمین مقالۀ ارائه شده در همایش جامعۀ بینا شهروند نابینا، تحلیل عوامل موثر بر کیفیت زندگی نابینایان و کم بینایان شهر کاشان»

سلام. به نظر من بهترین کار برای معلولین هر استان اینه که از طرف دولت یک باغ بزرگ همراه با امکانات جانبی به معلولین اختصاص بدهند تا کلا تفریح کنند و شاد باشند. مرسی برای انتشار مقاله و شاد باشید

سلام و درود بر پریسیما خانم باز هم مرسی بابت این مقاله خیلی خیلی عالی بود, این کامنت مخاطبش فقط خودم هستم نه کسی دیگر دارم به خودم میگم نه دیگران و قبل از نظرم هم به خودم میگم به عمل کار برآید به سخنرانی نیست, ببینید عزیزان این که کیفیت زندگی من نابینا پایینه یا از لحاظ روانی و روحی من افسردهم یا هر چیز دیگر اول بر میگردد به خود من وقتی من نابینا بشینم توی خونه و نرم بیرون و بشینم پای کامپیوتر و ورزش هم نکنم این میشه مریضی این =با قند و چربی خون بالای منه یا اینکه من توی هیچ کاری موفق نمیشم باز هم شاید مقصرش منم که میشینم فکرهای منفی میکنم و میگم من حالا مثلاً ۵ سال که توی کنکور قبول نشدم دیگه هم قبول نمیشم و من اصلاً چرا دنیا اومدم و اصلاً من چرا نابینام البته دور از جون دوستان مخصوصاً قسمت ناله در خصوص نابیناییش یا من که به درد هیچ کاری نمیخورم پس بزار گوشه خونه بشینم و هیچ کاری نکنم که این میشه کیفیت پایین افسردگی گوشه نشینی و گوشه گیری و صد معضل دیگر البته یه قسمتیش هم به دید منفی بعضی از خانواده ها از شخص نابینا هم میباشد وقتی یه خونوادهی میگه بچه نابینای ما به هیچ دردی نمیخوره خوب این به بقیه و حتی جامعه هم تلقین میشه که نابینا به هیچ دردی نمیخوره جز ….. یا وقتی شهر ما مناسب نیست این میشه کیفیت بد برای رفت و آمد یا وقتی منه نابینا این قدر تنبلم که خودم بیرون نمیرم دیگه میدونید چی میشه البته من هیچ وقت نیمه پر یا خالی لیبان رو بدون قبول واقعیت نمیپذیرم نمیخام شعار الکی بدم ولی تقریباً خودم هم در این وضعیت بد مقصرم البته تا قبل از این که بفهمم خواستن توانستنست این رو وقتی فهمیدم که خواهر عزیز تر از جانم بهم گفت احمد یا یک کاری رو شروع نکن یا اگر شروع کردی تا تهش برو و این شد سر آغاز تلاش من که از سال سوم دبیرستان شروع شد تا الآن که من اینجام و در ضمن این محله و آدماش بهم یاد دادن بیشتر مثبت بی اندیشم و بگم بالاخره برای این مشکل راهی هست حتی اگر توی اون راه شکست هم بخورم باز هم دست از تلاش بر نمیدارم پس این میشه یک زندگی با کیفیت با تمام کاستیهایش که چه جامعه چه خودم برای خودم ساختم ببخشید که شد یک پست و سرتان را درد آوردم امیدوارم در سال آینده از شما بیشتر راه و رسم زندگی رو یاد بگیرم پس یا علی میگم و میخام که یاد بگیرم در کنار شما و با دعای خیر شما در پایان هم سال نو رو پیشاپیش تبریک میگم و امیدوارم سالی پر از خیر و برکت برای همه باشد در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

دیدگاهتان را بنویسید