خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

پنجاه و دومین مقالۀ ارائه شده در همایش جامعۀ بینا شهروند نابینا، رابطۀ حمایت اجتماعی ادراک شده و رضایت از زندگی در افراد نابینا و کم‌بینا

سلام دوستان

 

دانلود

 

رابطۀ حمایت اجتماعی ادراک شده و رضایت از زندگی در افراد نابینا و کم‌بینا

 

دکتر مجید صدوقی[1]

حسین علیزاده[2]

علیمه حق پناه[3]

 

چکیده

حس بینایی نقش مهمی در برقراری رابطه در محیط اجتماعی و فیزیکی افراد ایفا می‌کند و نقص آن می‌تواند به منبع مهمی برای تنش و فشار روانی تبدیل شده و رضایت از زندگی را به مخاطره اندازد. میزان آسیب پذیری افراد نابینا به عوامل متعددی بستگی دارد.

به نظر می‌رسد یکی از مهمترین عواملی که می‌تواند به عنوان سپری در برابر چالش‌ها و مشکلات ناشی از نابینایی به حفظ بهزیستی روانی و رضایت از زندگی کمک نماید، حمایت اجتماعی ادراک شده توسط نابینایان است. پژوهش حاضر با هدف  تعیین رابطه حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی در افراد نابینا و کم‌بینا انجام شده است. به این منظور، 38 نفر از افراد نابینای شهرستان کاشان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه‌های حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی پاسخ دادند. تحلیل داده‌ها نشان داد که بین حمایت اجتماعی  و رضایت از زندگی در افراد نابینا و کم‌بینا رابطۀ معناداری وجود دارد. نتایج تلویحی این یافته مورد بحث قرار گرفته است.

 

واژه‌های کلیدی: حمایت اجتماعی، رضایت از زندگی، نابینایی، کم‌بینایی

 

مقدمه

انسان ها به منظور رفع نیاز‌ها و خواسته‌های خود به برقراری ارتباط با محیط می‌پردازند. در این میان، دسترسی و کسب هرگونه اطلاعات در انسان بایستی به وسیله ی حس‌های مختلف وی صورت بگیرد که یکی از مهمترین آن‌ها، حس بینایی می‌باشد. حس بینایی از این جهت مهم است که عمیق‌ترین ارتباط را بین انسان و محیط برقرار می‌کند؛ چرا که این حس، به سرعت اطلاعات محیط پیرامون نظیر: عمق، روشنایی، ثبات و رنگ را فراهم می‌کند. در افرادی که دارای اختلالات بینایی هستند، این حس بایستی توسط دیگر حس‌ها، نظیر شنوایی و لامسه، جبران شود. بنابراین، این ناتوانی بر رشد و تکامل ادراکی، شناختی و اجتماعی فرد تاثیر می‌گذارد (احمدپناه، 1385).

سازمان بهداشت جهانی، سلامت روانی را به عنوان یکی از عوامل ضروری برای سلامت عمومی فرد در نظر می‌گیرد. سلامت، به معنای بهزیستی جسم، ذهن و جامعه می‌باشد، نه اینکه صرفا عدم بیماری را سلامت بدانیم (بولدرو و فالون[4]، 1995).

تحقیقات زیادی نشان داده‌اند که رضایت از زندگی، با سلامت روان رابطه دارد (پور سردار و همکاران، 2012؛ کردتمینی و علی‌محمدی‌فر، 2009؛ قوباک[5] و همکاران، 2010؛ طاهری و همکاران، 2014، استیفن‌کارلیر[6]، 2014).

رضایت از زندگی را می‌توان به عنوان جامع‌ترین ارزیابی فرد از شرایط زندگی خود در نظر گرفت. به بیان دیگر؛ در صورتی که فرد با در نظر گرفتن تمام ابعاد زندگی خود به صورت یک کل، به ارزیابی بپردازد، در این صورت به رضایت از زندگی رسیده است (داینر[7]، 2000).

از جمله عواملی که می‌تواند بر رضایت از زندگی تاثیر بگذارد، حمایت اجتماعی می‌باشد. منظور از حمایت اجتماعی، قابلیت و کیفیت ارتباط با دیگران است که منابعی را در مواقع مورد نیاز فراهم می‌کنند. به بیان دیگر، حمایت اجتماعی یک کمک دو جانبه است که سبب ایجاد خود پنداری مثبت، خویشتن پذیری، احساس عشق و حرمت نفس می‌شود که  در نهایت موجب خودشکوفایی و رشد فرد می‌شود (بهروزی، 1391).

تحقیقات نشان داده است که وجود حمایت اجتماعی تاثیر بلندمدتی بر سلامت جسم و روان فرد می‌گذارد؛ در مقابل، حمایت اجتماعی پایین یا عدم حمایت اجتماعی، با کاهش سلامت جسمانی و روانی فرد رابطه دارد (هوگان و همکاران، 2002).

نظریه‌پردازان حمایت اجتماعی معتقدند که تمام روابطی که فرد با دیگران دارد، حمایت اجتماعی محسوب نمی‌شود. به بیان دیگر، روابط، منبع حمایت اجتماعی نیستند، مگر آن که فرد آن‌ها را به عنوان منبعی در دسترس و مناسب برای رفع نیاز خود ادراک کند (قائدی و یعقوبی، 1387).

به همین دلیل است که گاهی کمک‌هایی به فرد می‌شود که نامناسب و بد موقع است، یا اینکه بر خلاف میل فرد است؛ در اینجا اگرچه حمایت اجتماعی صورت گرفته است، اما ادراک فرد آن را نپذیرفته است. لذا در بحث حمایت اجتماعی، ادراک فرد از حمایت است که اهمیت دارد که به آن، حمایت اجتماعی ادراک شده گفته می‌شود. این موضوع در نابینایان اهمیت ویژه ای  دارد (بوئرنر و کیمارولی، 2005). نتایج تحقیقات نشان می‌دهد که اختلالات بینایی نظیر نابینایی و کم‌بینایی با کاهش روابط اجتماعی و حمایت اجتماعی ادراک شده در ارتباط می‌باشد که این مساله بهزیستی روان‌شناختی فرد را تحت تاثیر قرار می‌دهد. همچنین بعضی تحقیقات نشان داده‌ است که کاهش حمایت اجتماعی ادراک شده منجر به کاهش کیفیت زندگی افراد نابینا و کم‌بینا می‌شود (براون و برت[8]، 2011).

به همین دلیل پژوهش حاضر سعی دارد به بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده ی افراد نابینا و کم‌بینا، با رضایت از زندگی آن‌ها بپردازد.

فرضیه پژوهش حاضر عبارت است از اینکه حمایت اجتماعی ادراک شده با توجه به کارکردهایی که دارد، می‌تواند با میزان رضایت از زندگی افراد نابینا و کم‌بینا رابطه داشته باشد.

 

روش

پژوهش حاضر از نوع توصیفی با طرح همبستگی است. جامعه ی پژوهش حاضر عبارت بود از کلیه ی مردان و زنان نابینا و کم‌بینای شهرستان کاشان که از میان آنها نمونه ای به تعداد 39 نفر از مردان و زنان نابینا و کم‌بینای شهرستان کاشان به صورت تصادفی و با روش نمونه گیری‌ در دسترس انتخاب شدند. و به پرسشنامه حمایت اجتماعی -مقیاس خانواده[9] و مقیاس رضایت از زندگی پاسخ دادند. داده ها با کمک نرم افزار SPSS-22 و با استفاده از روش تحلیل رگرسیون (به روش ورود همزمان داده ها) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

 

ابزارها

الف) پرسشنامه حمایت اجتماعی خانواده

پرسشنامه حمایت اجتماعی خانواده(PSS-FS)  پرسشنامه ی 20 سوالی است که برای سنجش میزان ارضای فرد از حمایت خانواده است. اعتبار این پرسشنامه از طریق محاسبه ی ضریب آلفا 90/0 می‌باشد که از اعتبار بالایی برخوردار می‌باشد. همچنین روایی این پرسشنامه، از طریق روایی هم‌زمان به دست آمد که روایی این پرسشنامه نیز تایید شده است (ثنایی، 1379).

ب) مقیاس رضایت از زندگی

این مقیاس، یک پرسشنامه ی 5 سوالی می‌باشد که در یک طیف لیکرت به بررسی میزان رضایت از زندگی فرد می‌پردازد. این پرسشنامه که در پژوهش‌های بسیاری مورد استفاده قرار گرفته است، در ایران هنجاریابی شده است. اعتبار این پرسشنامه از طریق ضریب هماهنگی درونی و بازآزمایی به ترتیب87/0 و82/0 گزارش شده است. همچنین روایی این پرسشنامه از طریق روایی همگرا و واگرا محاسبه شده است. به این صورت که نمرات این پرسشنامه با پرسشنامه ی شادکامی آکسفورد و پرسشنامه ی افسردگی بک محاسبه شد که ضریب همبستگی آن به ترتیب 73/0 و 63/0 به دست آمده است. بنابراین این پرسشنامه، از اعتبار و روایی مورد نظر برخوردار است (هومن، شیخی، احدی و سپاه منصور، 1389).

 

نتایج

جدول 1 شاخص های توصیفی مربوط به متغیرهای حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی در نابینایان و کم بینایان

متغیر میانگین انحراف استاندارد حداقل حداکثر کجی کشیدگی
حمایت اجتماعی 78/26 99/4 36 13 93/0- 64/0
رضایت از زندگی 36/16 07/4 23 7 31/0- 28/0-

 

همانگونه که در جدول 1 مشاهده می‌شود میانگین حمایت اجتماعی افراد نابینا و کم بینا برابر با 78/26 و میانگین رضایت از زندگی آنان برابر با 36/16 می‌باشد.

همچنین ضریب همبستگی پیرسون بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی برابر با 40/0 و مجذور ضریب همبستگی یا ضریب تبیین برابر با 16/0 میباشد و نشان می دهد که رضایت از زندگی و حمایت اجتماعی، 16 درصد واریانس مشترک داشته و بنابراین 16 درصد از واریانس بر اساس حمایت اجتماعی قابل تبیین است.

 

نتایج تحلیل رگرسیون برای پیش بینی رضایت از زندگی بر اساس حمایت اجتماعی

متغیر B β t سطح معناداری
حمایت اجتماعی 49/0 40/0 62/2 013/0

 

همانگونه که جدول فوق نشان می‌دهد حمایت اجتماعی با  40/0=β و 94/5=t در سطح 05/0> pمعنادار است و می‌تواند رضایت از زندگی را پیش‌بینی نماید.

 

بحث و نتیجه‌گیری

داده‌های پژوهش حاضر نشان می‌دهد که حمایت اجتماعی ادراک شده با رضایت از زندگی در افراد نابینا و کم‌بینا رابطه دارد. به بیان دیگر، با افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده، رضایت از زندگی فرد افزایش پیدا می‌کند و با کاهش آن، رضایت از زندگی نیز کاهش پیدا می‌کند.

این یافته‌ها، با پژوهش های ماریت و یوهانی (1999)، مک‌لون و رین‌هارت[10] (2001)، بوئرنر و کیمارولی (2005) و جناآبادی (2013) در مورد افراد نابینا و کم‌بینا همخوان می‌باشد.

بوئرنر و کیمارولی (2005) در پژوهش‌های خود نشان دادند که حمایت اجتماعی ادراک شده باعث افزایش بهزیستی روانی در بزرگسالان نابینا و کم‌بینا می‌شود.

ماریت و یوهانی (1999) نیز نشان دادند که حمایت اجتماعی ادراک شده با عزت نفس نوجوانان نابینا و کم‌بینا رابطه دارد.

همچنین، جناآبادی (2013) نیز نشان داد که حمایت اجتماعی ادراک شده با رضایت از زندگی و اعتماد به نفس افراد نابینا و کم‌بینا در ارتباط می‌باشد.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که کاهش حمایت اجتماعی ادراک شده، با افزایش شیوع اختلال افسردگی عمده، اختلال اضطراب فراگیر،  فوبی اجتماعی و مشکلاتی در سلامت جسمانی فرد رابطه دارد. همچنین، پژوهش‌ها نشان می‌دهد که بین حمایت اجتماعی ادراک شده ی بالا و سلامت جسمانی، رابطه ی معناداری نیز وجود دارد (مواک و اگراوال[11]، 2010). مک‌لون و رین‌هارت (2001) در پژوهشی که بر روی افراد مسن نابینا انجام داده‌اند، نشان دادند که افراد مسن نابینا و کم‌بینایی که علاوه بر حمایت اجتماعی خانواده، از حمایت دوستان نیز برخوردار بودند، بهتر با نقص خود کنار آمده بودند و همچنین بهزیستی روان‌شناختی بهتری داشتند.

بعلاوه، تحقیقات در نابینایان و کم‌بینایان میانسال نشان داده است که بهترین نوع حمایت اجتماعی از نظر آن‌ها، کمک‌های خانواده به آن‌ها می‌باشد. همچنین در صورتی که دیگران، مخصوصا خانواده و دوستان فرد نابینا و کم‌بینا، توانایی‌های آن‌ها را دست کم بشمارند، حمایت اجتماعی در ضعیف‌ترین و منفی‌ترین حالت خود قرار می‌گیرد.

در تبیین این مساله، شاید بتوان گفت افرادی که دچار مشکلات بینایی هستند، در تعاملات خود با خانواده و جامعه دچار نقایصی می‌شوند.

در نتیجه این مساله باعث می‌شود که از لحاظ اجتماعی در خود فرو رفته و تعاملات اجتماعی خود را کاهش دهند. از طرفی پژوهش‌ها نشان داده است که با افزایش حمایت اجتماعی، تعاملات و روابط  فرد نیز افزایش پیدا می‌کند (مک‌لون و رین‌هارت، 2001).

به همین دلیل است که افراد نابینا و کم‌بینا در صورت دریافت حمایت اجتماعی، روابط اجتماعی و تعاملات خود را افزایش می‌دهند که این مساله به نوبه ی خود باعث افزایش سلامت روان آن‌ها می‌گردد.

مساله ی دیگری که باید مد نظر داشت این است که با کاهش حمایت اجتماعی ادراک شده، رضایت از زندگی فرد نابینا و کم‌بینا نیز کاهش پیدا می‌کند. از این موضوع، می‌توان نتیجه گرفت که هرگونه کمک و حمایتی که به فرد نابینا و کم‌بینا به منظور افزایش سلامت روان فرد می‌شود، بایستی در سایه ی حمایت اجتماعی ادراک شده باشد. به بیان دیگر، در صورت عدم وجود حمایت اجتماعی ادراک شده در فرد، هرگونه مداخله و اقدام دیگری ممکن است بی فایده باشد یا نتیجه ی کافی را در بر نداشته باشد.

آگاهی خانواده و اطرافیان افراد نابینا و کم‌بینا از این موضوع نیز، اهمیت فراوانی دارد. بسیاری از اطرافیان فرد نابینا و کم‌بینا حمایت اجتماعی لازم را برای فرد به وجود نمی‌آورند. همچنین عده ی فراوانی نیز هستند که اگر چه حمایت اجتماعی لازم را برای فرد به وجود می‌آورند، اما این حمایت برای فرد، از نوع ادراک شده نیست. به بیان دیگر، فرد، حمایت را ادراک نمی‌کند و در نتیجه اقدام دیگران اثربخشی لازم را نخواهد داشت. به همین دلیل خانواده و اطرافیان فرد، نباید صرفا به حمایت خود بسنده کنند، بلکه بایستی در این مساله که حمایت خود را به صورت ادراک شده برای فرد نابینا و کم‌بینا ابراز کنند، تفکر کنند.

به همین دلیل، به نظر می‌سد که آموزش خانواده و اطرافیان فرد می‌تواند حایز اهمیت باشد.

در مجموع می‌توان گفت اگرچه در سال‌های اخیر پژوهش‌های مربوط به سلامت روان پیشرفت‌هایی داشته است، اما کمبود این پژوهش‌ها در حوزه‌هایی مانند اختلالات بینایی، به خصوص در کشور ما، به خوبی احساس می‌شود.

به همین دلیل بهتر است که پژوهش‌های بیشتری در این موضوع صورت بگیرد. پیشنهاد می‌شود که در پژوهش‌های آتی، به بررسی نقش واسطه ی حمایت اجتماعی ادراک شده در سلامت روان افراد نابینا و کم‌بینا پرداخته شود. همچنین از آنجایی که حمایت اجتماعی توسط خانواده و اطرافیان فرد صورت می‌گیرد، می‌توان در پژوهش‌های بعدی به آموزش خانواده ی فرد پرداخت و تاثیر آن را در افراد نابینا و کم‌بینا ارزیابی نمود.

 

 

[1] استادیار روانشناسی دانشگاه کاشان

[2] دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی کودک و نوجوان دانشگاه شهید بهشتی

[3] کارشناسی روانشناسی

[4] Boldero & Fallon

[5] Ghubach

[6] Stephan-Carlier

[7] Diener

[8] Brown, & Barrett

[9]  Perceived Social Support – family Scale (PSS-FS)

[10] McIlvane, & Reinhardt

[11] Moak & Agrawal

۱۲ دیدگاه دربارهٔ «پنجاه و دومین مقالۀ ارائه شده در همایش جامعۀ بینا شهروند نابینا، رابطۀ حمایت اجتماعی ادراک شده و رضایت از زندگی در افراد نابینا و کم‌بینا»

سلام و درود بر پریسیما خانم, بازم مثل همیشه مقاله ی عالیی بود و مرسی بابت انتشار این مقاله ها در محله
در خصوص موضوع این مقاله یعنی حمایت اجتماعی و رابطه آن با رضایت مندی من نابینا در این مورد باید بگم که حمایت اجتماعی از چند مسیر میتونه برای منِ نابینا فراهم بشه اول خانواده دوم دوستان سوم جامعه بگذارید با ذکر نمونه و مصادیق منظورم را بیان کنم فرض کنید شما یک فرزند نابینا دارید و هی بهش بگید تو به هیچ دردی نمیخوری تو اصلاً چرا به دنیا آمدی تو فقط مایه دردسر برای مایی تو فقط میتونی بری معذرت میخوام فلان کار رو بکنی و یا کسی از بچههای فامیل باهاش دوست نشه یا توی جامعه با اون مثل یه مجرم برخورد بشه یا مثلاً استادش بر گرده بهش بگه توی نابینا فقط باید بشینی توی اتاق خوابگاه و یکی بیاد کارهات رو بکنه و اصلاً چرا اومدی سر کلاس من اصلاً تو رو چه به دانشگاه و برخوردهایی این چنینی خب هر کی باشه حد اقل مشکلی که پیدا میکنه افسردگیه هست و دیگه این آدم چی جور میخواد از زندگیش رضایت داشته باشه و زبونم لال شاید کارش به جاهای باریک مثل اعتیاد یا خودکشی برسه یا قرصهای اعتیاد آور بخوره
اما در همین فرض اگر پدر و مادر و خواهر و برادر به اون بچه بگن آفرین بخاطر این که تو با این که این مشکل رو داری داری درس میخونی یا بگن تو هر راهی که میدونی با انجامش حالت رو خوب بکنه و بتونی توی زندگیت درس ات کارت زبانت و غیره موفق بشی ما تا پایان در کنارت هستیم و همه جوره و با هر وسیله ای که بتونیم ازت همه جوره و همیشه در کنارتیم و ازت حمایت میکنیم حالا اگه نتونن امکانات رو بخاطر مشکلات اقتصادی فراهم کنند همون زبونی گفتنش هم کار سازه و فرد احساس رضایت میکنه و میگه خدا هزاران بار شکرت که به من همچین خانواده ای دادی یا وقتی پسر یا دختر های فامیل حاضرند باهات بازی کنند حالا همون اسم و فامیل و یا نمیدونم اسم شهرها یا کشورها به این صورت که من میگم بهران و اون میگه نایین یا نور و یا میگه نروژ و به همین منبال یا وقتی استاد بهم میگه آقا شما باید فلان قسمت کتاب رو درس بدید و درسته که نمیبینید خب تا هر جا که تونستی درس بده و هر جا که نشد من خودم کمکت میکنم و میدونم چون نابینایی فلان کتاب رو نداری من با یکی از دوستات حرف میزنم که اون کتاب رو برات بخونه یا فلان کتاب رو بهت میدم که برات بخونن یا اگه بیست درصد از این متن رو ترجمه کنی بازم از نظر منِ استاد خیلی خوبه چیزی که در مورد خودم هم اتفاق افتاد یعنی توی همون پستم هم گفتم که دکتر فرخی به من گفت عبد الله پور درسته که منابع تو کمه اما بازم از سعی و تلاش دست بر ندار و بهم هم در هر زمینه ای انگیزه میداد و میگفت تو هم مثل بقیه میتونی یا وقتی خودم بخوام که دید جامعه رو عوض کنم دیگه اون جامعه منُ به دید یه مجرم نمیبینند بلکه به من اعتماد کرده و میگن اگه وکیل بینا میتونه کارمون رو انجام بده وکیل نابینا هم میتونه و این جوری اگه از من حمایت اجتماعی شد من هم از زندگیم رضایت دارم میدونم مثل همیشه بازم هم بد نوشتم و هم بد گفتم اما فقط به خودم گفتم نه به دیگران کسی از این صحبتها ناراحت نشه همین بازم ببخشید که سرتان را درد آوردم و شد یک پست در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

سلام پریسیما خانم.
از زحمتتان ممنون و سپاسگزارم و مثل همیشه جالب و خواندنی بود.
کامنت آقای عبدالله پور را هم لایک می کنم. حمایت اجتماعی نه فقط از طریق خانواده و بلکه از طریق اجتماع، گروه همسالان، مدرسه و دانشگاه و ارگان های دیگر نیز صورت می گیرد که در صورت محقق شدن این امر می توان خروجی قابل قبولی نیز از آن ملاحظه کرد.
شاد باشید.

سلام
از اینکه مقاله رو خوندید ممنونم.
منم کامنت ایشون رو لایک میکنم اما به نظر من همیشه نقش اول رو خانواده ایفا میکنه اگه خانواده حامی نابینا باشه همه حامی او خواهند بود.
به امید دیدن روزی که هیچ نابینایی از زندگی و اجتماع ناراضی نباشه.

دیدگاهتان را بنویسید