خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

هفتاد و ششمین مقالۀ ارائه شده در همایش جامعۀ بینا شهروند نابینا، مطالعه جامعه شناختی امید به آینده روشندلان

درود. میتوانید مقالۀ 76 را از

اینجا

 

دانلود کرده و یا در ادامه بطور مستقیم آن را مطالعه فرمایید.

 

مطالعه جامعه شناختی امید به آینده روشندلان

 

 

آرزو موسوی[1]

دکتر محمد عباس زاده[2]

 

دکتر محمدباقر علیزاده اقدم[3]

 

مرتضی مبارک بخشایش[4]

علی دولتی[5]

 

 

 

چکیده

نابینایان در جامعه ما که به حق روشن دل و روشن ضمیر معرفی می شوند، بسان سایر افراد و شاید بیشتر از آنان دارای نیازهای روحی و روانی متعددی می باشند که امید به آینده یکی از این نیازهاست. از میان عوامل کثیری که امید به آینده روشندلان را تحت تاثیر خود قرار می دهند، دینداری و سرمایه اجتماعی در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته اند.

برای پاسخ به دو سوال اساسی میزان امید به زندگی روشندلان و تاثیرپذیری آن از متغیرهای دینداری و سرمایه اجتماعی، دانش آموزان روشندل مدرسه استثنایی مردانی آذر به صورت تمام شماری با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد مطالعه قرار گرفتند. براساس یافته های تحقیق دانش آموزان روشندل مورد مطالعه از میزان امید به زندگی بالایی برخوردارند. هر دو متغیر دینداری و سرمایه اجتماعی در میزان امید به زندگی دانش آموزان روشندل موثرند و تقویت اعتقادات دینی و سرمایه اجتماعی روشندلان، موجب افزایش میزان امید به زندگی آنها می شود. همچنین براساس نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی، متغیرهای دینداری و سرمایه اجتماعی در مجموع 52 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند. نتیجه نهایی اینکه تاثیر دینداری و اعتقاد به باورهای دینی بر امید به آینده در بین دانش آموزان روشندل، بیش از متغیر سرمایه اجتماعی می باشد.

کلیدواژه

 

امید به آینده، دینداری، سرمایه اجتماعی، روشندلان.

 

 

 

 

مقدمه

امیدواری و ناامیدی نسبت به آینده از موضوعات مهم و مورد توجه روانشناسی و سایر علوم اجتماعی است. وضعیت امید به آینده، پیامدهای مختلفی برای افراد در پی دارد؛ که در بالاترین سطح، آثار خود را در قالب پیشرفت یا رکود و توقف جامعه نشان می‌دهد (گیتی قریشی، 1388: 47).

اسنایدر[6] و همکارانش (1991) امید را مجموعه ای شناختی می دانند که مبتنی بر احساس موفقیت ناشی از منابع گوناگون (تصمیم های هدفدار) و مسیرها (شیوه انتخاب شده برای نیل به اهداف) است. افرادی که دارای امید بالایی هستند، دارای یک حس مدیریت تعیین هدف، همراه با توانایی برای تولید برنامه هایی برای رسیدن به اهداف خود هستند. اسنایدر و مایکل[7] (1999) چنین مطرح کردند که امید ممکن است یک اثر تعدیل کننده داشته باشد. به طوری که افرادی که دارای امیدواری بالا هستند، نسبت به آنهایی که امیدواری کمتری دارند، توانایی بیشتری برای پیاده سازی استراتژی سازگاری و مقابله ای با بحران ها دارند. آنهایی که امید بیشتری دارند، قادر به مفهوم سازی اهداف خود به روشنی بوده و احساس اعتماد به نفس و قابلیت بیشتری برای مدیریت موثر بر عوامل استرس زا را دارند و به خوبی می دانند که برای مقابله با هر استرسی برنامه خاصی داشته باشند (دانوف-بورگ[8] و همکاران، 2004: 210). در نظریه امید اسنایدر، امید عبارت است از تفکری آرزومند برای فهم این که افکار عمدی چگونه منجر به اعمال قابل قبول می‌شوند. اسنایدر و همکارانش امید را دارای سه جز می‌دانند 1- ظرفیت آشکار و قوی انسان برای مفهوم سازی کردن واضح اهداف (تفکر هدف محور) 2- توجیه استراتژی‌های مخصوص برای رسیدن به آن اهداف (تفکر راهبردی) 3- ابداع و تقویت انگیزه برای استفاده از آن استراتژی (تفکر عامل محور) (مارکوز[9]، 2009: 1).

یکی از راه‌هایی که می‌توان به مفهوم امید دست یافت، تعریف متضاد آن یعنی بی امیدی است؛ فونگ[10] بی امیدی را چنین تعریف می‌کند: بی امیدی با نشانه‌هایی چون بی فایدگی و انتظارات منفی نسبت به آینده و اهداف یک شخص مشخص می‌شود (فونگ، 2010: 613). گروپمن[11] امید را احساس وجود نشاط در نظر می‌گیرد که هنگامی تجربه می شود که فرد آینده بهتری را فراسوی چشمان خود انتظار داشته باشد. امید عبور از موانع مهم و پرتگاه‌های عمیق را در طی مسیر تسهیل می‌کند. امید به فرد جرئت می‌دهد که با شرایط سخت مواجه گردد و توانایی غلبه بر آن‌ها را پیدا کند (طاهری، 1391: 24).

ازنظر جامعه شناسی و روانشناسی، سلامتی افراد تنها به عنوان یک عضو بیولوژیکی بررسی نمی‌شود، بلکه این علوم افراد را به عنوان عامل‌های فعالی می بینند که درگیر در اجتماع، اقتصاد، سیاست، مذهب، جنسیت و … هستند. این عوامل در نحوه‌ی عمل افراد در جامعه تأثیر می گذارند. در قرن اخیر، گزارش افزایش امید به آینده باعث گردیده تا مفهوم سلامتی از محدوده‌ی زنده ماندن فراتر رود و به موضوعاتی چون آزادی از امراض و ناتوانی و افزایش توانمندی افراد برای عملکرد بهتر در فعالیت‌های روزمره و اخیراً نیز افزایش کیفیت زندگی (امیدواری به زندگی) تمرکز یابد (اسچوستر[12]، 2004: 350).

عوامل بی شماری بر امید به آینده افراد تأثیر دارند. این عوامل شامل تندرستی، سَبک زندگی، ایجاد شیوه‌های سالم در زندگی، حمایت اجتماعی، رضایت از زندگی، روابط اجتماعی و فرهنگی می‌شود. افزایش امید به آینده در جوامع، تأثیر زیادی بر عرصه بهداشت گذاشته است. از جمله باعث تغییر سیاست‌های بهداشتی در عرصه صنعتی و اقتصادی و همچنین تغییر بافت جامعه و خانواده‌ها شده است. این پدیده همچنین باعث تغییر در منحنی توزیع سنی افراد در جامعه و تغییر آن به طرف سنین بالاتر در کشورهایی شده است که از امید به آینده بالایی برخوردارند (روح‌الامین، 1385: 71). یکی از مشکلات اساسی که در خصوص ارتباط بین جامعه شناسی و اپیدمیولوژی وجود دارد، رابطه‌ی بین عوامل اجتماعی و سلامتی می‌باشد؛ به طور مثال تحقیقات نشان داده است که هر چه مردم در موقعیت نامطلوب تر و پایین تر از نظر اجتماعی قرار بگیرند، بیشتر به بیماری دچار می‌شوند و زودتر می‌میرند. برای مثال، تحقیقات نشان می‌دهد که بین سال‌های 1990 تا 2000، امید به زندگی 6/1 سال در میان آمریکایی‌هایی که به کالج رفتند، افزایش یافته، ولی آن‌هایی که به کالج نرفته‌اند، افزایشی در امید به آینده خود نداشته‌اند (پسکوسولیدو[13]، 2011: 67).

امید و ناامیدی از عوامل مهم سلامت روان می باشد. به عنوان مثال، در افسردگی، ناامیدی یکی از نشانه های کلیدی است (کواینق[14] و همکاران، 2001؛ به نقل از لهتینین[15]، 2005: 55). افراد با امیدواری بالاتر بر این باورند که آن ها می توانند اهداف خود را شروع و به سمت آن حرکت کنند و نیز معتقدند که می توانند راه های قابل قبولی را برای رسیدن به اهداف ایجاد کنند (کیاروچی[16]، 2007: 1162). امید در تمام ابعاد زندگی انسان عنصری ضروری است. امید توانایی باور داشتن احساسی بهتر در آینده می‌باشد و امید است که پس از بحران‌ها، آرامش را به فرد باز می‌گرداند، پس در بهداشت روان تأثیر دارد (محمدی، 1389: 40). در واقع، امید به عنوان عاملی برای غنای زندگی، افراد را قادر می سازد تا با چشم اندازی فراتر، وضعیت کنونی و نابسامانی درد و رنج خود را ببینند (ابریت[17] و همکاران، 2002؛ به نقل از مقیمیان و همکاران، 1391: 41).

امیدواری روزنه ای به نور است که در پرتو آن، انسان فردای خود را با تصوری زیباتر مشاهده می کند. بیماری نقطه مقابل سلامتی و یکی از عوامل کاهش امیدواری فرد است. زمانی که این بیماری به حد جدی باشد، به تبع آن، فرد در برابر امید نسبت به زندگی آینده خود، با آسیب پذیری بیشتری روبرو می شود. چشم به عنوان یکی از اعضای مهم جسم انسان، از اهمیت خاصی برخوردار است و هر گونه نقص در این عضو، فرد را با مشکلات متعددی روبرو می کند. افراد نابینا و کم بینا به عنوان قشری از افراد جامعه هستند که با این مشکل جسمی دست و پنجه نرم می کنند. در واقع، «نابینایی شایع ترین معلولیت حسی است. بدون بینایی، درک فرد از دنیای اطرافش متفاوت خواهد بود و همین امر می تواند به مشکلات عاطفی و اجتماعی مانند عدم سازگاری، عدم فعالیت، فقدان علاقه به دیگران، افسردگی و خودپنداره پایین در او منجر شود» (ملکی تبار و همکاران، 1390: 33).  از نظر این افراد، نابینایی ضربه مخربی است به «تصور خود» و «خود بودنش». این تصوری است که امروزه در سراسر دنیا از سوی افراد بیشماری پذیرفته شده است (حیات روشنی و همکاران، 1381؛ به نقل از لطفی و همکاران، 1392: 45). اگر فرد به کل وجود خود اعم از ویژگی های ظاهری و توانایی های ذهنی و جسمی، تصور منفی داشته باشد، این برداشت منفی در مجموعه اعمال و رفتارش منعکس و موجب می شود وی در تعامل با دیگران یا در رویارویی با موقعیت های محروم کننده، نتواند سازگاری لازم را از خود نشان دهد (جارویس[18]، 1387؛ به نقل از لطفی و همکاران، 1392: 45). پیامد چنین وضعی، کاهش میزان امید به آینده در افراد نابینا است. ناتوانی و معلولیت های جسمی نیز به عنوان یکی از عواملی است که سلامت عمومی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. در این زمینه اوگستون[19]، پائولا[20] و مایرز[21] معتقدند که، مادران کودکان ناتوان، ممکن است توسط مشکلات کودکشان در هم بشکنند و با احساس منفی نسبت به توانایی هایشان، در رسیدن به هدف ها و از دست دادن امیدشان دچار نگرانی شوند (اوگستون و همکاران، 2011؛ به نقل از برجیس و همکاران، 1391: 8). روشندلان نیزمانند سایر اقشار جامعه دارای نیازهای متعدد روحی و روانی می باشند، یکی از مهمترین این نیازها امید به آینده می باشد. همه بخش های جامعه وظیفه دارند که میزان امید به آینده دانش آموزان نابینا را تقویت کنند. چرا که با این کار در واقع به افزایش کیفیت زندگی آنها کمک می نمایند. با تقویت امید به زندگی روشندلان، در واقع می خواهیم به روشندلان کمک کنیم که به چیزی فراتر از مفهوم زنده ماندن فکر کنند و از بسیاری از مشکلات و معضلات جسمانی و روانی که از پایین بودن میزان امید به زندگی نشأت می گیرد، مصون بمانند. عوامل متعددی بر میزان امید به زندگی روشندلان تاثیر می گذارند که در این تحقیق تلاش شده است، نقش دینداری و سرمایه اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد. تحقیق حاضر در پی پاسخ دادن به دو سوال کلیدی میزان امید به زندگی دانش آموزان نابینا و بررسی میزان تاثیرپذیری امید به زندگی از دینداری و سرمایه اجتماعی می باشد. امیدواریم یافته های حاصل از تحقیق بتواند نقشی موثر در برداشتن باری از دوش روشندلان و جامعه داشته و چراغ راهی در مسیر محققان و تحقیقات بعدی باشد.

 

پیشینه نظری

امید در فلسفه انسانی از زمان های کلاسیک مهم بوده است. امید نشاط آور است و انسان را برای غلبه بر ترس از آینده نامعلوم کمک می کند (وارگان[22] و همکاران، 2013: 100). از منظر روانشناسی، امید ادراک افراد در رابطه با توانایی‌های آن‌ها در رسیدن به هدف، گسترش دادن راهبردهای رسیدن به هدف و حفظ انگیختگی تا رسیدن به هدف است (گیتی قریشی، 1388: 46). یالوم[23] (1995)، امید را به عنوان یک عنصر اساسی در فرایند درمان مشخص می‌کند. افراد به هنگام درمان معمولاً شرایط مبهمی دارند و در مورد آینده مردد هستند، زمانی که افراد در شرایط مبهمی هستند و رسیدن به هدف در آن شرایط قطعی نیست، ممکن است از طریق توسل به راهبردهای متنوع، اراده و هدفمندی خود را حفظ کنند. به عنوان مثال، ممکن است از طریق شبکه‌ی اجتماعی حمایت کننده یا از طریق الگو برداری از راهبردهایی که دیگران در گذشته استفاده کرده‌اند، اراده خود را در رسیدن به اهداف تقویت کنند و مسیرهای جدیدی را برای رسیدن به اهداف بیابند (کرمی و همکاران، 1391: 244). در ادامه مقاله به ارتباط نظری بین متغیرهای سرمایه اجتماعی و دینداری با متغیر امید به آینده پرداخته شده است.

الف) سرمایه اجتماعی و امید به آینده

مفهوم چند وجهی سرمایه اجتماعی[24]، مفهومی میان رشته ای است و یکی از نقاط قوت این مفهوم، استفاده آن در زمینه های مختلفی چون اقتصاد، بهداشت عمومی، برنامه ریزی شهری، جرم شناسی، معماری و روانشناسی اجتماعی و نیز علوم سیاسی و جامعه شناسی که منشأ آن است می باشد (انصاری و همکاران، 2013: 77).

سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از سرمایه های ارتقا دهنده روابط متقابل انسانها، «یک مفهوم جامعه شناختی است که اشاره به ارتباطات درون و بین شبکه های اجتماعی دارد. تعاریف مختلفی در این باره ذکر شده است؛ در واقع، “چیزی همچون دوای همه دردها” برای مشکلات جامعه مدرن معرفی شده است» (بافنده ایمان دوست، 2011: 52). همانطوری که در مولفه های بالا در رابطه با متغیر امید ذکر شد؛ داشتن ارتباط و جمع گرایی از ویژگی افراد امیدوار است و از آنجایی که سرمایه اجتماعی نیز با این دو مولفه پیوند تنگاتنگی دارد، لذا می توان گفت برخی مولفه های امید به آینده در سرمایه اجتماعی نیز (به عنوان یکی از متغیرهای اساسی عصر مدرن) به چشم می خورد و به نوعی باهم مرتبط هستند.

به اعتقاد کاواچی[25]، سرمایه اجتماعی به منابع قابل دسترس در درون ساختار های اجتماعی از قبیل اعتماد، هنجار های روابط متقابل[26] و اهداف مشترک که افراد را برای انجام کنش های جمعی آماده می کند، اشاره دارد (کاواچی، 2001: 31). به نظر تردی هارفام[27]، سرمایه اجتماعی دارای یک بُعد ساختاری (شبکه ها، معاشرت، زندگی انجمنی و مشارکت مدنی) و یک بُعد شناختی (حمایت درک شده، اعتماد، انسجام اجتماعی و درگیری مدنی دریافت شده) می باشد. هارفام سپس مطرح می کند که سرمایه اجتماعی می تواند عوامل استرس زا و عوامل خطر زا را در رابطه با سلامتی کاهش دهد (هارفام، به نقل از ترنر[28]، 2003: 4).

بنابراین، فقدان شبکه های حمایت کننده اجتماعی و گسست روابط بین فردی و افول اعتماد بین فردی قادرند از تظاهرات توانمندی های فردی در عرصه های اجتماعی بازداری کنند. فضاهای بی اعتمادی و گسست اجتماعی، فرصت جرات ورزی و خودابرازی را از آدمی گرفته، او را از منابع عظیم بازخوردی محروم می سازند. فقدان این منابع، چشم انداز روندهای آتی زندگی را برای فرد در ابهام فرو می برد و یاس و ناامیدی و بدبینی را در نظام ادراکی و روانشناختی فرد جایگزین می کند (بهادری خسروشاهی، 1391: 147).

از نظر کوپر[29]، سرمایه اجتماعی بر سرمایه روانشناختی اولویت دارد. لذا، فقدان یا ضعیف بودن سرمایه اجتماعی به انزوای فرد و فردگرایی منفی منتهی می شود و نهایتا به تضعیف سرمایه روانشناختی منتهی می گردد (بهادری خسروشاهی و همکاران، 1391: 145). لازم به ذکر است که داشتن امید به عنوان یکی از ابعاد اصلی سرمایه روانشناختی محسوب می شود.

بنابراین، از نظر امریک[30] و همکاران نیز، نظریه سرمایه اجتماعی راهی را برای درک رابطه بین شاخص های سرمایه اجتماعی و رفتارهای یادگیری تیمی فراهم می کند. محتویات روابط بین همکاران یک تیم، حاوی عناصر دوستی، روابط توسعه و تبادل اطلاعات است. این شبکه های شخصی قوی تر که در داخل تیم شباهت های زیادی دارند، زمینه ساز افزایش سازماندهی برای قابلیت جمعی و همچنین ارتقای باور به توانمندی تیم را در پی دارد (امریک و همکاران، 2010: 85). بنابراین، داشتن خودباوری و اعتقاد به توانمندی گروه، ضامن پیروزی و افزایش روحیه امیدواری در تیم محسوب می شود.

ب) دینداری و امید به آینده

در طی دهه های گذشته، سلامتی بر اساس ابعاد خاصی مانند (سلامت جسمی، روانی و اجتماعی) تحلیل شده است. پیشنهاد گنجاندن بُعد سلامت معنوی در مفهوم سلامت، از سوی راسل و عثمان، یک بعد مهم از زندگی فردی و گروهی را فراروی صاحب نظران درگیر در امر سلامت قرار داد (اصفهانی، 2014؛ به نقل از مظفری نیا و همکاران، 1393: 99).

دین و باورهای مذهبی به عنوان یکی از متغیرهایی است که با روانشناسی و مخصوصا روانشناسی مثبت (امیدواری و …) در ارتباط است. دین یک واقعیت چند وجهی شامل: جنبه های شناختی، عاطفی، انگیزشی و رفتاری است (چارلز هاکنی[31] و همکاران، 2003: 45). دین و ایمان به معنای واقعی کلمه، فکر سالمی است که روح و روان فرد را مستعد امیدواری، خوشبینی، مثبت بودن و شادی می کند (لوین[32]، 2010).

از نظر جهان بینی توحیدی، امید تحفه الهی است که چرخ زندگی را به گردش در می آورد و موتور تلاش و انگیزه را پر شتاب می کند (آقا باقری و همکاران، 1391: 25-24). فروید مذهب را برای همه بشریت به مثابه تسکین دهنده آلام و رنج های زندگی می داند (حسن زاده و همکاران، 1393: 15). از نظر گومز[33] و فیشر[34]، سلامت معنوی را با اصلاح حالتی از بودن، احساسات مثبت، شناخت ارتباط فرد با خود، دیگران و یک نیروی ماورایی و نیز فطرت تعریف می کنند که در صورت دارا بودن آن (سلامت معنوی)، فرد احساس هویت، کمال، رضایتمندی، لذت، خرسندی، زیبایی، عشق، احترام، نگرش مثبت، آرامش، توازن درونی می کند و دارای هدف و جهت زندگی می باشد (گومز و فیشر، 2003؛ به نقل از عباسی و همکاران، 1391: 21). از نظر طالقانی، معنویت عامل مواجهه با مشکلات و مسائل خاص است و موجب آرامش روحی – روانی در بیماران مبتلا به سرطان می شود (طالقانی، 2005؛ به نقل از مقیمیان و همکاران، 1391: 41). از نظر پارگامنت[35]، معنویت به عنوان یک عامل قدرتمند در جلوگیری از افسردگی و ناامیدی می باشد (پارگامنت، 1997، به نقل از لهتینین، 2005: 56). ماکس وبر در برخی جای کارهایش به قضیه‌ی امید پرداخته است. یکی در جامعه شناسی سیاسی و دیگری در مورد مذهب که در اینجا به دومی اشاره ای می‌شود، او می‌گوید امید یک انگیزه‌ی بسیار قوی را تشکیل می‌دهد، در خصوص تمایل فقرا به مذهب می‌گوید: چیزی که افرادی را که از نظر اجتماعی به صورت منفی متمایز می‌شوند (مانند فقرا) نسبت به مذهب برانگیخته می‌کند، امید برای رستگاری و جبران می‌باشد (اسودبرگ[36]، 2007: 10). بنابراین، رفتارهایی مانند تکیه بر خدا، دعا و رفتن به زیارت می تواند آرامش و سلامت روان از طریق ترویج صلح و توسعه امید و تفکر مثبت را به همراه داشته باشد (نادی و همکاران، 2015: 11). بیشتر تحقیقات انجام شده نیز نشان می دهد که یک رابطه مثبت بین مذهب و عملکرد روانی وجود دارد (سالسمن[37] و همکاران، 2005: 523).

یونگ[38] مذهب را مشاهده بعضی عوامل نامرئی می داند که این تنها خاص انسان است و اعتقاد از نظر او تجربه و ادراک آن چیزی است که انسان را منقلب می کند. بنا به اعتقاد یونگ، مذهب بسیاری از نیازهای انسان را برآورده و خلاء های وجودی او را پر می کند. همچنین، اطمینان، امید و قدرت را در شخص قوت بخشیده، خصوصیات اخلاقی و معنوی را در فرد و اجتماعات استحکام می بخشد و برای انسان پایگاه بسیار محکمی را در مقابل مشکلات و مصائب و محرومیت های زندگی ایجاد می کند (اسماعیلی، 1380، به نقل از توکلی و همکاران، 1390: 22).

از نظر پارگامنت[39] (1997)، مذهب می تواند در فرایند مقابله مداخله نماید؛ یعنی، در تعریف مجدد از مشکل به گونه ای که قابل حل باشد کمک کند، از این رو، مذهب به افراد کمک می کند تا خود را از نظر هیجانی حفظ کرده و در برخورد با آن موقعیت از طریق معناجویی و امیدوار ماندن تلاش نماید (پارگامنت، 1997، به نقل از توکلی و همکاران،1390: 26). وی معتقد است که افراد در خلأ و بدون منابع با رویدادهای تنشگر زندگی روبرو نمی شوند، بلکه آنان به سیستم باورها و اعمال تکیه می کنند که عواطف ناشی از موقعیت های دشوار را کاهش می دهد، ضمن آنکه فرد می تواند آنچه در حال وقوع است را به خواست خداوند که میخواهد او را مورد امتحان قرار داده تا به او مطلبی را بیاموزد، نسبت دهد و یا موفقیت ها و شکست های روزمره را به عنوان پاداش یا تنبیه الهی در نظر بگیرد (یگانه، 1392: 49).

ویکتور فرانکل[40] (1969) در این باره نوشت: توکل و اعتماد به خداوند، فرد را به منتهای درجه سلامت روان قابل تصور می کشاند (فرانکل، 1969، به نقل از یاسمی نژاد و همکاران، 1389: 101). برگین[41] (1991) معتقد است تفکر مذهبی به دلایل زیر دارای تاثیرات مثبت و پیامدهای مناسب بر وضعیت های روان شناختی افراد می باشد: 1) مذهب معنایی برای زندگی فراهم می کند 2) امید و خوش بینی را فراهم می کند 3) به افراد مذهبی احساس کنترل توسط خداوند می دهد که جبران احساس عدم کنترل شخص را جبران می کند 4) راه و روش زندگی بهتر را برای شخص فراهم می آورد 5) هنجارهای مثبت اجتماعی را ایجاد می کند که خود حمایت اجتماعی را بر می انگیزد (برگین، 1991، به نقل از یاسمی نژاد و همکاران، 1389: 107-106). از نظر سیلگمن و سیکزنتمهای[42] (2000)، ایجاد ارتباط معنوی با قدرت بی کران، به فرد این اطمینان را می دهد که نیرویی قوی همیشه او را حمایت می کند. این افراد حوادث را با تکیه بر ایمان و اعتقاد خود راحت تر می گذرانند، کمتر دستخوش استرس و اضطراب می شوند و در نتیجه انتظار این افراد از آینده امیدوارانه تر و خوش بینانه تر است (سیلگمن و همکاران، 2000، به نقل از عسگری و همکاران، 1389: 28). بنابراین، باورهای مذهبی به عنوان نیروی فکری مثبت، نقش بسزایی در ارتقای روحیه امید به آینده در فرد دارد.

پیشینه تجربی

در این قسمت به برخی کارهای تجربی انجام شده در رابطه با سرمایه اجتماعی و دینداری با امید به آینده اشاره می شود:

نتایج تحقیقات عسگری و و همکاران تحت عنوان «رابطه اعتقادات مذهبی و خوش بینی با سلامت معنوی دانشجویان دانشگاه آزاد اهواز» در سال 1389 نشان داد که بین اعتقادات مذهبی و سلامت معنوی، همچنین بین خوش بینی و سلامت معنوی رابطه معنی داری وجود دارد (عسگری و همکاران، 1389: 27). پژوهش شهنی ییلاق و همکاران (1383) تحت عنوان «بررسی رابطه علی بین نگرش های مذهبی، خوش بینی، سلامت روان و سلامت جسمانی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز» نشان داد که مسیرهای مستقیم از نگرش های مذهبی به خوش بینی، از خوش بینی به سلامت روان و از سلامت روان به سلامت جسمانی معنی دار بود. همچنین، مسیرهای غیر مستقیم از نگرش های مذهبی به سلامت روانی و جسمانی و از خوش بینی به سلامت جسمانی معنی دار بود (شهنی ییلاق و همکاران، 1383، به نقل از عسگری و همکاران، 1389: 29). مرصعی و همکاران در تحقیق خود تحت عنوان «بررسی تاثیر مشاوره با رویکرد معنویت بر امید در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه» به این نتیجه رسیدند که مشاوره با رویکرد معنویت منجر به ارتقاء امید در مبتلایان به نارسایی مزمن کلیه می گردد. لذا، می تواند به عنوان یک درمان مکمل به وسیله پرستاران در کنار سایر مراقبت ها برای این بیماران ارائه شود (مرصعی و همکاران، 1393: 776). یگانه در تحقیق خود تحت عنوان «بررسی نقش جهت گیری های مذهبی در تبیین امید و بهزیستی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان» به این نتیجه رسید که بین جهت گیری مذهبی درون سو با امید و بهزیستی روانشناختی در بیماران سرطانی همبستگی مثبت معنادار وجود دارد (یگانه، 1392: 47). حسن زاده و همکاران در تحقیق خود تحت عنوان «رابطه بین توکل به خدا، کیفیت زندگی و امید به زندگی در معلمان ناحیه یک ساری» به این نتیجه رسید که بین توکل به خدا و کیفیت زندگی، توکل به خدا و امید به زندگی و همچنین کیفیت زندگی و امید به زندگی نزد معلمان ارتباط معنی داری وجود دارد. بین میزان توکل به خدا در نزد معلمان زن و مرد تفاوت معنی داری وجود دارد (حسن زاده و همکاران، 1393: 15). ربانی و همکاران (2011) در تحقیق خود تحت عنوان «بررسی تجربی رابطه دینداری با احساس شادمانی و امید به زندگی» به این نتیجه رسیدند که اعتقاد به خدا و مشارکت در مناسک جمعی دینی امید به زندگی بالاتری را برای فرد به همراه دارد (ربانی و همکاران، 2011، به نقل از حسن زاده و همکاران،1393: 15). قهرمانی و همکاران در تحقیق خود تحت عنوان «رابطه بین مولفه های مذهبی- معنوی با سلامت روان و امید به آینده در کارکنان بیمارستان های دولتی شیراز» به این نتیجه رسیدند که بین مولفه های بهزیستی وجودی با امید به آینده انگیزه پرستش و سازگاری با امید به آینده و سلامت روان با امید به آینده رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، تمام مولفه های مذهبی- معنوی دارای همبستگی معناداری با سلامت روان بودند (قهرمانی و همکاران، 1391: 1). نتیجه تحقیقات مصلی نژاد و همکاران تحت عنوان «ارتباط نگرش مذهبی و خوش بینی در دانشجویان دانشکده پرستاری و پیراپزشکی دانشگاه جهرم» نشان داد که ارتباط معنی داری بین نگرش مذهبی و خوش بینی وجود دارد (مصلی نژاد و همکاران، 2014: 1). یانگ[43] (2007) و خداپناهی و همکاران (2005) در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که باورهای مذهبی و داشتن ایمان به خدا و اعتقاد به یک مبدا حقیقت و یک قدرت مافوق مطلق، قدرت تحمل ناکامی ها را بالا می برد و بدین ترتیب به حفظ سلامت جسم و روان کمک می نماید و از پیدایش بیماری های جسمی و روانی پیشگیری می کند و نهایتا به امید انسان نسبت به آینده می افزاید (قهرمانی و همکاران، 1391: 2). نتایج پژوهش مکلین[44] و همکارانش نشان داد که سلامت معنوی اثر قوی بر ناامیدی پایان زندگی در بیماران مبتلا به سرطان دارد (مکلین و همکاران، 2003، به نقل از بالجانی و همکاران، 1390: 53).

برق[45] و همکارانش در تحقیق خود عنوان کردند که، پژوهشگران سرمایه اجتماعی نشان دادند که اَشکال مختلف سرمایه اجتماعی از جمله روابط با دوستان و همسایگان، با شاخص های سلامت روانی از جمله عزت نفس/ خودکارآمدی در رضایت از زندگی مرتبط است (برق و همکاران، به نقل از استینفیلد[46]، 2008: 436). شوکت[47] و همکارانش در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که توسعه سرمایه انسانی و اجتماعی می تواند به توسعه خودکارآمدی دانشجویان منجر شود (شوکت و همکاران، 2011: 245). لوتانز[48] و همکارانش در مدل تحلیلی مقاله خود تحت عنوان «سرمایه روانشناختی مثبت: فراتر از سرمایه های انسانی و اجتماعی» سرمایه اجتماعی را بر سرمایه روانشناختی مثبت تاثیرگذار دانست (لوتانز و همکاران، 2004: 46). علمدار سرند در تحقیق خود تحت عنوان «بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با میزان امید به آینده در بین دانش آموزان تبریز» بین جنسیت دانش آموزان و امیدواری آنان به آینده رابطه معنی دار وجود دارد، بین سن و امید به آینده دانش آموزان رابطه معکوس معنی داری وجود دارد، همچنین بین امید به آینده دانش آموزان با پایه‌ی تحصیلی آن‌ها رابطه معکوس معنی داری وجود دارد، بین اعتقادات مذهبی با میزان امیدواری دانش آموزان رابطه معنی داری وجود ندارد، بین حمایت اجتماعی و امید به آینده دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد، بین تندرستی و امیدواری دانش آموزان رابطه معنی داری وجود ندارد، بین اضطراب اجتماعی و امیدواری دانش آموزان رابطه معکوس معنی داری وجود دارد، بین رضایت از زندگی دانش آموزان با میزان امیدواری آنان رابطه معنی داری وجود دارد؛ سرانجام این که، بین عزت نفس و امیدواری دانش‌آموزان به آینده رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد (علمدار سرند، 1391).

با توجه به مطالب ارائه شده در بخش پیشینه نظری و تجربی تحقیق می توان اذعان کرد که:

امید به عنوان یکی از ابعاد اساسی روانشناسی مثبت گرا است که زندگی فرد در اعصار مختلف وابسته به آن است. همانطور که در مطالب فوق اذعان شد، باورهای دینی یکی از متغیرهای کثیری است که در افزایش میزان روحیه امیدواری نقش بسزایی دارد. باورهای دینی با ارائه اندیشه هایی که به انسان روحیه نشاط و امید می دهد، باعث تقویت روحیه امیدواری نسبت به آینده شده و از افکار پوچ و بی معنایی که زمینه ساز ناامیدی است، جلوگیری می کند. افکار دینی با ایجاد روحیه اطمینان و قدرت، از طریق تقویت خصوصیات اخلاقی و معنوی، فرد را در برابر مشکلات زندگی مقاوم کرده و از احساس شکست و پوچی و بی معنایی وی می کاهد. در واقع، احساس ارتباط با یک قدرت معنوی (خدا) و ایمان به حمایت این نیروی معنوی، در تقویت روحیه امیدواری فرد موثر است. در این رابطه از نظریه های لوین، فروید، گومز، فیشر، طالقانی، وبر، یونگ، پارگامنت، فرانکل، برگین، سیلگمن و سیکزنتمهای استفاده شده است.

سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مهم ترین سرمایه های انسانی، نقش بسزایی در همه ابعاد زندگی بشر دارد که در حالت کلی مهمترین ابعاد آن اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی می باشد. هر یک از ابعاد مذکور در نوع خود می تواند رابطه ای تنگاتنگ با امید به آینده داشته باشد. به عنوان مثال وجود اعتماد اجتماعی در سطح روابط بین فردی یا رابطه فرد با گروه یا سازمان، می تواند نوعی امنیت خاطر ایجاد کرده و بدین واسطه باعث حسن ظن و خوش بینی افراد شود. وجود خوش بینی و حُسن ظن در بین افراد نیز زمینه ساز امیدواری می شود. در سایه وجود اعتماد، مشارکت و انسجام اجتماعی نیز ارتقا می یابد. حمایت اجتماعی به عنوان یکی دیگر از ابعاد سرمایه اجتماعی نقش غیرقابل انکاری در امیدواری فرد دارد؛ چرا که، فرد زمانی که حمایت دوستان، خانواده و اطرافیان را ببیند، در مواقع حساس و سخت زندگی نیز آنان را حامی و پشتیبان خود دانسته و به آینده زندگی خود امیدوار می شود. در این رابطه از نظریات کاواچی، هارفام، کوپر و امریک استفاده شده است. مدل تحلیلی زیر نشان دهنده رابطه بین سازه های مورد بررسی می باشد:

 

 

 

 

 

 

شکل شماره (1). مدل مفهومی امید به آینده و عوامل مرتبط با آن

فرضیه های پژوهش

بین سرمایه اجتماعی و امید به آینده رابطه وجود دارد.

-بین دینداری و امید به آینده رابطه وجود دارد.

روش شناسی تحقیق

روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش بر اساس هدف تحقیق از نوع کاربردی و از نظر زمانی مقطعی می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل دانش آموزان مجتمع استثنایی مردانی آذر شهر تبریز و نمونه آماری، دانش آموزان نابینای مجتمع مردانی آذر می باشد که به صورت تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفته اند و  داده های مورد نیاز پژوهش به روش مصاحبه نیمه ساختار یافته گرد آوری شده است.

تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

سرمایه اجتماعی: سرمایه اجتماعی، مجموعه هنجارهای موجود در سیستم های اجتماعی است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه گردیده و موجب پایین آمدن سطح هزینه های تبادلات و ارتباطات می گردد (الوانی و شیروانی، 1385: 12).

تعریف عملیاتی: متغیر سرمایه اجتماعی با معرف های میزان تایید از سوی دوستان نابینا و غیر نابینا، میزان تایید از سوی خانواده، میزان تایید از سوی جامعه، میزان تایید از سوی رسانه ها، میزان توجه از سوی مدیریت مدرسه و میزان توجه از سوی بستگان عملیاتی شده اند.

دینداری: دینداری مجموعه ای از اعتقادات و اعمال و رفتار فردی و جمعی است که به یک حقیقت متعالی (خدا) مرتبط است (زاد سر، 1392: 90).

تعریف عملیاتی: متغیر دینداری با معرف های میزان انجام واجبات دینی و میزان شرکت در مراسم دینی مورد اندازه گیری قرار گرفته است.

امید به آینده: امید عبارتست از تمایلی که با انتظار وقوع مثبت همراه است و یا به عبارت دیگر ارزیابی مثبت از آنچه را که فرد متمایل است و می خواهد که به وقوع بپیوندد (هزارجریبی و همکاران، 1388: 122).

تعریف عملیاتی: متغیر امید به آینده با معرف های داشتن برنامه مشخص برای چند سال آینده، اطمینان از پیشرفت در حیطه شغلی، داشتن تصوری روشن از آینده و داشتن برنامه مشخص برای تمام ابعاد زندگی، عملیاتی شده است.

کیفیت وسیله اندازه گیری:

به منظور سنجش اعتبار[49] سوالات از روش اعتبار محتوایی استفاده شده است. برای سنجش قابلیت اعتماد وسیله اندازه گیری (پایایی[50])، یعنی همبستگی درونی گویه های هر متغیر از آزمون آلفای کرونباخ[51] استفاده شد. نتایج آزمون آلفای کرونباخ در حد نسبتا مطلوب گزارش شده است.

یافته های توصیفی تحقیق

     در نمونه مورد مطالعه بیشتر پاسخگویان مرد بوده و فراوانی پایه تحصیلی مقطع راهنمایی از سایر مقاطع بیشتر می باشد. تمامی نمونه مورد مطالعه از لحاظ وضعیت تاهل مجرد  و از نظر وضعیت سنی فراوانی پاسخگویان 18 ساله از بقیه سنین بیشتر است. کم سن و سال ترین دانش آموز مورد مطالعه 13 ساله و بزرگسال ترین دانش آموز نابینای مورد مطالعه 26 ساله گزارش شده است. والدین اکثریت نمونه مورد مطالعه از نظر وضعیت بینایی سالم بوده و سابقه معلولیت خانوادگی ندارند، ولی سابقه معلولیت فامیلی در 50 درصد پاسخگویان مشاهده شده است.

براساس نتایج تحلیل توصیفی متغیر سرمایه اجتماعی، نظر به اینکه مقدار میانگین بدست آمده برای این متغیر 92/24 از مقدار میانگین از مقدار میانگین مورد انتظار 5/24 بیشتر می باشد، مشاهده گردید که دانش آموزان نابینای مورد مطالعه از سرمایه اجتماعی مطلوبی برخوردارند و این امر بستر را برای برقراری روابط امن و توام با حسن ظن فراهم می کند که از اسباب و لوازم لازم برای داشتن امید به آینده می باشد.

مقدار میانگین به دست آمده از تحلیل توصیفی سازه دینداری 71/6 از مقدار میانگین طیفی 5/5 بزرگتر بوده و حاکی از آن است که دانش آموزان نابینای مورد مطالعه به امور معنوی اعتقاد دارند. همچنین یافته های حاصل از تحلیل توصیفی متغیر امید به زندگی نشان داد، نظر به اینکه مقدار میانگین به دست آمده 14/14 از مقدار میانگین مورد انتظار 5/11 بزرگتر است، بنابراین امید به آینده دانش آموزان نابینای مورد مطالعه در حد مطلوبی قرار دارد و خود باوری و اعتقاد به توانمندی در بین دانش آموزان نابینای مورد مطالعه موج می زند.

یافته های استنباطی تحقیق

به منظور مشخص کردن سهم هر یک از ابعاد متغیر مستقل بر وابسته و برای سنجش میزان تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر امید به آینده، از تحلیل رگرسیونی گام به گام استفاده شده است. براساس پیش فرض های رگرسیونی چند نکته مورد توجه قرار گرفته:

1-اثرگذاری داده های پرت: نتیجه آزمون فاصله کوک[52] نشان داد که میانگین فاصله کوک گزارش شده برابر با 24/0 می باشد؛ بنابراین، به طور متوسط می توان گفت که داده های پرت نتایج رگرسیونی را تحریف نکرده اند. 2- نرمال بودن توزیع داده ها: نتیجه نمودارP-P plot  و هیستوگرام نشان داد که توزیع داده ها در حد نرمال می باشند. 3- استقلال خطاها: میزان دوربین واتسون در این آزمون برابر با 40/1 می باشد که نشانگر استقلال خطاها می باشد. 4- وجود رابطه خطی بین متغیرها: از آنجا که سطح معنی داری آزمون f کمتر از 05/0 می باشد؛ بنابراین، فرض خطی بودن رابطه‌ی بین متغیرهای مستقل با متغیر وابسته تأیید می‌شود. 5- عدم هم خطی بودن متغیرهای مستقل و وابسته: در spss از دو آماره VIF و Tolerance برای سنجش هم خطی در مدل استفاده می‌شود. در اینجا با توجه به اینکه Tolerance بالاتر از 4/0 بوده است و حداکثر VIF به 5/2 نرسیده است؛ بنابراین، در این مدل مشکل هم خطی بین متغیرهای مستقل وجود ندارد.

                    

نمودار (1). هیستوگرام مربوط به توزیع نرمال                      نمودار (2). p-p plot  نمودار نرمال بودن مقادیر باقی مانده

نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیونی نشان  می دهد، هر دو متغیر مستقل وارد مدل رگرسیونی شده و در مجموع، 52 درصد از تغییرات متغیر وابسته (امید به آینده) ناشی از تاثیر متغیرهای دینداری و سرمایه اجتماعی بوده و بقیه تغییرات ناشی از عوامل دیگر است که در این تحقیق مورد مطالعه قرار نگرفته است. همچنین یافته های مذکور حاکی از آن است که انتخاب متغیرهای مستقل از سوی محقق با دقت و وسواس خاصی انجام گرفته است، زیرا که متغیرهای انتخاب شده مورد بررسی بیش از نیمی از تبیینهای متغیر وابسته را بر عهده دارند.

جدول شماره (1). خلاصه اطلاعات مرتبط با برازش مدل رگرسیونی متغیر امید به آینده

ضریب همبستگی چندگانه Multiple R 775/0
ضریب تبیین R square 601/0
ضریب تببین تعدیل شده Adjusted R square 528/0
خطای معیار Standard Error Of the Estimate 61/1
دوربین واتسون Durbin Watson 40/1

 

جدول شماره (2). نتایج تحلیل واریانس مدل برازش رگرسیونی متغیر امید به آینده

منبع تغییرات مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات مقدار F سطح معناداری
رگرسیون 085/43 2 543/21 277/8 006/0
باقی مانده 629/28 11 603/2
کل 714/71 13

 

جدول شماره (3). متغیرهای باقی مانده در مدل رگرسیونی

متغیر B Std.EB Beta t Sig Tolerance VIF
دینداری 893/0 282/0 605/0 169/3 009/0 997/0 003/1
سرمایه اجتماعی 712/0 300/0 453/0 372/2 037/0 997/0 003/1

 

از میان متغیرهای وارد شده به مدل رگرسیونی امید به آینده، مهم ترین متغیر دینداری با بتای 605/0 و پس از آن متغیر سرمایه اجتماعی با بتای 453/0می باشد.

بحث و نتیجه گیری

انسان بر حسب طبیعت خود، موجودی است که در پی ارتقای وضعیت فعلی خود به وضعیتی بهتر و مناسب تر است. زمانی که فرد در زندگی خود، بنا به دلایلی موقعیت خود را متزلزل ببیند و به نحوی برای  برنامه آتی زندگیش چشم انداز خوبی تصور نکند، با ناامیدی مواجه می شود. داشتن امید برای زندگی بشر ضروری است و بدون آن ادامه زندگی برای فرد سخت می شود. در واقع، امید همچون موتور محرک فرد در انجام امور زندگی است. یکی از گروههایی که به امید به زندگی به نوعی می توان گفت نیاز مبرم دارند، روشندلان می باشند. به خاطر اینکه روشندلان مشکل خاصی دارند و زندگی در صورتی برای آنها قابل تحمل خواهد بود که سرشار از امید و خارج از تردید و ابهام باشد. روشندلان گروهی هستند که در معرض خطرات جسمانی و روانی ناشی از معلولیت خود قرار دارند. همانطور که قبلا اشاره شد، بینایی یکی از قوی ترین حواس تجربی انسان می باشد و احتمال می رود در صورت از دست رفتن این امکان سلامت جسمانی و سلامت روانی این دسته از افراد از جمله امید به زندگی آنها در معرض خطر قرار گیرد. در راستای اهمیت موضوع یاد شده، تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان امید به زندگی در میان دانش آموزان نابینای مجتمع استثنایی مردانی آذر و شناسایی میزان تاثیر متغیرهای دینداری و سرمایه اجتماعی بر امید به آینده روشندلان انجام گرفته است.

یافته های توصیفی تحقیق نشان داد، دانش آموزان مورد مطالعه از سرمایه اجتماعی مطلوبی برخوردارند. باورهای دینی و اعتقاد به امور معنوی در بین دانش آموزان نابینا در حد مطلوبی قرا دارد. همچنین براساس نتایج توصیفی بدست آمده، میزان امید به زندگی روشندلان مورد بررسی در حد مطلوبی گزارش شده. مسئولین مدرسه، بهزیستی، خانواده هایشان و در نهایت جامعه، می توانند با در نظر گرفته یافته های فوق برنامه ریزی های دقیق تر و منسجم تری برای روشندلان انجام دهند.

نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیونی نشان داد، هر دو متغیر یاد شده، وارد مدل رگرسیونی شده و توانسته اند، 52 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند. هرچند که دینداری تاثیر بیشتری نسبت به سرمایه اجتماعی بر روی امید به زندگی در بین روشندلان دارد.

نتیجه فرضیات مذکور در بررسی رابطه بین دینداری با امید به آینده همسو با نظریات لوین، فروید، گومز، فیشر، طالقانی، وبر، یونگ، پارگامنت، فرانکل، برگین، سیلگمن و سیکزنتمهای می باشد. همچنین نتیجه فرضیه یاد شده با کارهای تجربی عسگری و همکاران (1389)؛ شهنی ییلاق و همکاران (1383)، به نقل از عسگری و همکاران (1389)؛ مرصعی و همکاران (1393)؛ یگانه (1392)؛ حسن زاده و همکاران (1393)؛ ربانی و همکاران (2011)، به نقل از حسن زاده و همکاران (1393)؛ قهرمانی و همکاران (1391)؛ مصلی نژاد و همکاران (2014)؛ یانگ (2007) و خداپناهی و همکاران (2005)، به نقل از قهرمانی و همکاران (1391)؛ مکلین و همکاران (2003)، به نقل از بالجانی و همکاران (1390) همخوانی دارد.

یافته های بدست آمده از رابطه بین سرمایه اجتماعی با امید به آینده، همسو با نظریات کاواچی، هارفام، کوپر و امریک و کارهای تجربی برق و همکاران، به نقل از استینفیلد (2008)؛ شوکت و همکاران (2011)؛ لوتانز و همکاران (2004)؛ علمدار سرند (1391)، می باشد.

همانطور که یافته های تحقیق نشان داد، می توان از طریق تقویت سرمایه اجتماعی که خود می تواند روابط متقابل روشندلان را با روشندلان و همچنین با سایر افراد جامعه، تقویت نموده، عوامل استرس زا و خطر زای سلامتی روشندلان را کاسته، امنیت خاطر، حُسن ظن و خوش بینی را در روشندلان ایجاد نموده و امید به زندگی آنان را بهبود بخشد. زیرا که امید به زندگی در خصوص روشندلان از اهمیت خاصی برخوردار است و می تواند به روشندلان کمک کند که به مفهومی فراتر از زنده ماندن فکر کنند و این در مورد روشندلان که بخش مهمی از حس تجربی خود با دنیای خارج را از دست داده اند، اهمیت خاصی دارد. امید به زندگی به روشندلان کمک می کند تا از شرایط مبهم بودن خارج شوند و تردیدشان درباره آینده کمتر گردد. امید به زندگی می تواند ارتباط، جمع گرایی، خود باوری و اعتقاد به توانمندی روشندلان را تقویت نماید. همچنین یافته های تحقیق نشان داد، دینداری در امید به زندگی روشندلان موثر است. دینداری می تواند از طریق ارتباط باورهای دینی، امید به آینده روشندلان را تقویت نماید، آرامش روحی و روانی برای آنان فراهم نموده و در جلوگیری از ناامیدی و افسردگی روشندلان به عنوان سدی محکم مقاومت کند. همچنین یکی از تاثیرات مهمی که دینداری در افزایش امید به زندگی روشندلان دارد، این است که افراد دیندار این توانایی را دارند که مشکل خود را دوباره باز تعریف بکنند و با روحیه ای مناسب تر با مشکلات برخورد نمایند. در ادامه چند پیشنهادات براساس یافته های تحقیق ارائه می گردد.

  • افزایش حمایت اجتماعی مادی و غیر مادی خانواده ها از افراد نابینا، در راستای ارتقای سرمایه اجتماعی روشندلان.
  • افزایش ارتباطات در بین آشنایان و فامیل، جهت افزایش سرمایه اجتماعی افراد نابینا.
  • ایجاد مسابقات دانش آموزی در بین مدارس روشندلان، برای افزایش ارتباطات آن ها و حس رقابت جویی در راستای ارتقای امید به آینده در بین روشندلان.
  • برگزاری مراسم دعا و نیایش در مدارس روشندلان برای افزایش میزان دینداری در آن ها جهت افزایش امید به آینده در آن ها.
  • برگزاری نماز جماعت در مدارس روشندلان.
  • امکان حضور مشاوره های مذهبی در مدارس روشندلان.

 

[1] کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه تبریز                                             arezoomsv1@yahoo.com

[2] دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز                                 m.abbaszadeh2014@gmail.com

[3] دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز                                 aghdam1351@yahoo.com

[4] عضو هیات علمی پژوهشی موسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه تبریز    m.mobarak2012@yahoo.com

[5] کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه تبریز                                 ali_azartab1@yahoo.com

[6] Snyder

[7] Michael

[8]Danoff-Burg

[9] Marques

[10] Phuong

[11] Groopman

[12] Schuster

[13] Pescosolido

[14] Koing

[15] Lehtinen

[16] Ciarrochi

[17] Ebright

[18] Jarvis

[19]  Ogeston

[20]  Paula

[21]  Myers

[22]  Worgan

[23] Yalom

[24] . Social Capital

[25] Kawachi

[26] norme of reciprocity

[27] – Harphmam

[28] Turner

[29] . Cooper

[30] . Emmerik

[31]  Charles Hackney

[32]  Levin

[33] Gomez

[34] Fisher

[35] Pargament

[36] Swedberg

[37]  Salsman

[38]  Yung

[39]  Pargament

[40]  Franckle

[41]  Bergin

[42]  Csikszentmihly

[43]  Yang

[44]  Macclain

[45] . Bargh

[46] . Steinfield

[47] . Shoukat

[48] . Luthans

[49] . Validity

[50] . Reliability

[51] . Cronbach Alpha

[52] . cook’s distance

۴ دیدگاه دربارهٔ «هفتاد و ششمین مقالۀ ارائه شده در همایش جامعۀ بینا شهروند نابینا، مطالعه جامعه شناختی امید به آینده روشندلان»

سلام و درود بر عمو حسین خوب و مهربونم اول که نماز و روزهات قبول و دوم که تولدت مبارک و سوم که بالاخره من این مقاله رو خوندم ولی اوف نفس این عمه مینای پارساوام گرفتا خیلی طولانی بود ولی عالی جامع کامل و خوب
خب عمو چرا انسان وقتی یه خدای بزرگوار و مهربون داره که اگه تو یک حرکت کنی صد تا برکت میده چرا نا امیدی وقتی خدا بهت یک پدر هم چو قامت سرو داده که بهت درس زندگی میده چرا نا امیدی وقتی مادری خوب و عزیز داری چرا نا امیدی وقتی دو برادر خوب و دو خواهر عزیز داری چرا نا امیدی وقتی دوستات باهات حرف میزنند و تو با اونا و با هم مشورت میگیرید و به هم دل گرمی میدید چرا نا امیدی وقتی که خانوادت یزارن تو توی جمع باشی و نمیگن که تو نباید باشی چرا نا امیدی وقتی که خواهرات و برادرات ازت مشورت میگیرن چرا نا امیدی وقتی میدونی با سعی و تلاش و کوشش و با جنگیدن با سختی میتونی توی رشتهت موفق بشی چرا نا امیدی ولی خب عمو درسته که منم بعضی موقعا سرِ خدا داد میزنم باهاش درد و دل میکنم بهش قر میزنم میگم خدا چرا این جور شد چرا نشد البته میدونم که حتماً درش یه حکمتی هست اما از رحمتش نا امید نیستم چون هر چه دارم اول از قبل اون یگانه دادار آفرینش هست و بعد هم بخاطر سرمایه ی بزرگ اجتماعیم یعنی خانواده ی گلم هست عمو من خیلی به آیندهم امیدوارم البته بعضی کم بودا هست که باید امید داشت تا رفع بشه اگه هم نشد با همین چیزایی که دارم میسازم عمو ممنونم بابت این مقاله ی عالی و خوب در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

درود بر احمد عزیزم مرررد همیشه در صحنه. خوشحالم که مقاله رو خوندی. درسته امید بزرگترین سرمایه زندگیه. امیدوارم همیشه نور امید در دلت پرتو افشان باشه و هرگز چراغش خاموش نشه. آینده بااااید از آن شما جوانان دوووست داشتنی و فعال و خلاق باشه.
پیروز بهروز نیک روز و سعادتمند باشی احمدم.

درود به عمو حسین گرامی.
مقاله خیلی جالبی بود. از آن جهت که امید به زندگی یکی از مهمترین شاخص های جامعه شناسی است و اینکه در جمعیت شناسی هم به این مسئله پرداخته می شود و در این مقاله هم سعی شده بیشتر حال و هوای رو به جلوی آن را در بین روشندلان بررسی کند.
عمو مرسی که این مقاله را با ما به اشتراک گذاشتید. برایتان بهترین ها را آرزو می کنم.
شاد باشید.

دیدگاهتان را بنویسید