همه کاغذ هام رو زیر و رو کردم! نیست که نیست که نیست
خب به صورت کلی من آدم نیمه مرتب منظمی هستم, یعنی شلخته پلخته نیستم ولی زیادی هم سختگیر نیستم
یه تعداد از این کاور پلاستیکی دگمه دارها دارم که مدارکم رو داخلشون میذارم
روی هر کاور هم یه برچسب هفت هشت سانتی در چهار پنج سانتی یا یه خورده کوچیک یا بزرگتر زدم و با بریل نوشتم این کاور حاوی چه مدارکی هست
روی همه پرونده هام هم با بریل نوشتم این پرونده مربوط به چه کسی با چه موضوعی هست
حتی روی تک تک کاغذ هایی که مربوط به پرونده های خودم هست به صورت خیلی مختصر نوشتم این کاغذ چی هست تا اگه بعدا به هر دلیلی کاغذ ها با هم قاتی پاتی شدند هر بار نخوام به یکی بگم این چیه و اون چیه!؟
اینها همه بُعد مرتب منظمم بود خخخخ
خب من چون همیشه دقیقه نودی عمل می کنم و یه خورده هم عجول و تند تندی هستم گاهی می خوام یه کاغذ یا مدرکی رو پیدا کنم و بعد پیداش نمی کنم و هی همه کاغذ هام رو می گردم و همین طور پخش و پلا میریزمشون وسط اتاق رو هم و آخر سری هم که ان شا الله کاغذ مورد نظر پیدا شد همه کاغذها رو دسته می کنم به خاطر این که تو اتاق پخش نباشن میذارم تو کشوی کمد
و بیچاره مامانم هر دو سه ماه یه بار مجبوره بشینه کمکم جداسازی و مرتب سازی مدارک انباشته شده توی کشو
هر بار هم نصیحت که
اینها رو مرتب بذار
این رو که دفعه قبلی خوندم
اینو خودت روش نوشتی ببین چیه
همین حالا مرتبشون کن بعد دوباره نخوای بگردی دنبالش
دیگه سعی کن قاتی پاتیشون نکنی
و هی نصیحت مادرانه
و خب گاهی هم من معترض میشم میگم بابا نگفتم بیاید اینجا منو نصیحت کنید که شما فقط بخون خخخخخخخخ
البته امروز یعنی امشب خخخخخخ گفتنم نمیاد چون شکلک گریه ام! چون یه وکالت نامه از یه بنده خدایی گرفتم پیداش نمی کنم و فردا می خواستم برم دنبال کار هاش ….
همه کاغذ های قاتی پاتی انباشته شده روی همم رو گشتم و گشتم و گشتم و نیستش که نیستش که نیستش ….
تازه این وسط یه وکالت نامه بدون امضا پیدا کردم که تمبر مالیاتی هم روش ابطال کردم!
خودم که شکلک فوق تعجبم
و البته شکلک گریه زاریم ادامه داره
تازه یادم افتاده بود یه روز که نمی دونم چی رو گم کرده بودم و خاله م اینجا بودند گوشه روسری شون رو گره زدند و گفتند شیطون پاتا بستم بده دستم تا نبستم و بعدش به صورت خیییلی جالب انگیزانه اون شی مورد نظر یافت شد و منم به صورت کاملا منطقی اقدام به گره زدن روسریم کردم خخخخخ با این توضیح که هوا سرده روسری بسته بودم سرم که سرم یخ نکنه سر درد بگیرم و اما به صورت کاملا منطقی تر حتی با گره زدن روسری و حتی حتی با گره زدن گوشه لباسم هم اون وکالت نامه پیدا نشده که نشده که نشده ….. شکلک گریه شدییید خخخخخ
فکر کنم خلوص نیت نداشتم! نمی دونم واقعیتش
ولی من وکالت نامه م رو مییخااام ….
اصلا تا وقتی وکالت نامه م پیدا نشده جواب کامنت های این پست رو هم نمی دم تا شما باشید به من نخندید خخخخخخخخخ هههههههه
میگم اصلا شاید گذاشته باشمش دفتر نه آیا؟
راستی سلام هم یادم رفت همون اول کاری خدمتتون همراه با عرض ادب و ارادت تقدیم کنم که دیگه درک کنید افسردگی هست و هزارتا نمی دونم همون هزارتا چیزهایی که بعدش داره دیگه ….
راستی راستی دو تا پادکست آموزش اتو کشیدن و بخاری روشن کردن براتون ضبط کرده بودم که بیچاره پادکست هام در نطفه خفه شدند پشیمون شدم پست شون کنم, حالا خدا رو شکر ساندفرجم هم دچار مشکلاتی بود و بعد از حضف دی وی دی بینش م رو پیدا نکردم تا دوباره نصبش کنم و ادیت و میکس احتمالی و اینا ….
تازه پادکست اتو کشیدنم که خودش یه فیلم سینمایی شده بود خخخخ با نقش آفرینی ترنم خاله, مامان جون ترنم خاله و خانم همسایه خخخخ خخخخ خخخخ
خب دیگه افسردگیم برطرف شد
حالا بزنم یا نزنم!؟
بزن, نزن, بزن, نزن, بزن…..