خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

زنگ انشا: موضوع انشا: چگونه گنده بشویم

دروغش را بخواهید، ما در این یکی دو هفته کلی انشا نوشته بودیم که دلمان می‌خواست آن‌ها را برای شما بخوانیم، اما چون در روزهای دوشنبه نمی‌توانستیم خودمان سر کلاس حاضر بشویم و دلمان هم نمی‌خواست کسی انشایمان را به جایمان بخواند، همه آن‌ها را جویدیم رفت. ضمنا خیلی دلمان می‌خواست درمورد فصل پاییز بنویسیم، اما تا به خودمان آمدیم، خودمان به ما آمد و یک هفته‌ای از پاییز گذشت و موضوع به قول معروف قوزمال شد. با تمام این اوصاف، باز از رو نرفتیم و این بار تصمیم گرفتیم از تجربه‌های ارزان بهای خودمان درمورد راههای مختلف گنده شدن برای شما بنویسیم. قبل از هر چیز بگوییم که ما این‌ها را فقط درمورد خودمان امتحان کرده و نتیجه گرفته‌ایم و هر نوع مشابهت با سایر خلایق صرفا تصادفی بوده و دخلی به ما ندارد.
ساده‌ترین و کم‌هزینه‌ترین راه برای گنده شدن کم‌محلی به دیگران است. این کار علاوه بر اینکه ما را کیفور می‌کند، باعث می‌شود دیگران به ما نزدیک نشوند و گند کار حالاحالاها در نیاید. همچنین ما با این کار حس حقارت و هیچ بودن را در دیگران نهادینه می‌کنیم. هرچند ممکن است ما با این کار فحش‌های دیگران را برای خودمان بخریم، اما ناسزاهای این و آن نباید ما را از هدف متعالیمان بازدارد.
تواضع ساختگی هم می‌تواند ما را نزد دیگران هرچه گنده‌تر کند. شما که غریبه نیستید، بارها شده ما خودمان را قطره‌ای از دریا معرفی کرده‌ایم و همین تواضع الکی کار صدتا تعریف و تمجید را برایمان کرده و ما را به اقیانوس آرام مبدل ساخته است. اگر ما خودمان را در میان مردم در زمان درست و به شیوه صحیح بکوبیم، آن‌ها خودشان دوباره ما را به عرش اعلا خواهند فرستاد و در نهایت ما از آنچه قبلا بوده‌ایم گنده‌تر خواهیم شد. به قول شاعر، افتادگی آموز اگر طالب حجمی.
یکی دیگر از راههایی که ما خودمان امتحان کرده و خوب هم نتیجه گرفته‌ایم، گرفتن ژست معترض به وضع موجود است. ما برای این کار بدون توجه به واقعیات هرچه نکته منفی به ذهنمان می‌رسد مطرح می‌کنیم و اگر هم کسی خدای نکرده خواست حتی یک نکته مثبت را گوشزد کند به او برچسب می‌زنیم و مثلا او را متهم می‌کنیم که از جایی به تو می‌رسد که چنین تفکری داری. بدین ترتیب، طرف لوله می‌شود و حجم ما افزایش می‌یابد.
مظلوم‌نمایی یکی دیگر از شیوه‌های گنده شدن است که ما اتفاقا همین چند وقت پیش امتحانش کردیم. اواخر تابستان که ما به دهاتمان رفته بودیم، به خاطر وسعتی که به آن دچار شده بودیم انشا نمی‌نوشتیم و هرکس از ما می‌پرسید چرا انشا نمی‌نویسی، در جواب می‌گفتیم که مدیر به دلیل صراحت بیانمان ما را از ادامه انتشار انشاها منع کرده است. بدین ترتیب، ملت از همه جا بی‌خبر به مدیر فحش می‌دادند و به ما التماس می‌کردند که باز هم انشا را بنویسیم. ما در یک مورد دیگر هم این روش را امتحان کردیم و آنجا هم جواب داد. چند سال پیش رفتیم جای یکی از بچه‌ها امتحان زبان بدهیم که بنده خدا مدرک را بگیرد و برود دنبال کارش. از قضا گند قضیه درآمد و ما یک ترم از تحصیل تعلیق شدیم. اما هرکس از ما می‌پرسید که چرا چند ماهی غایب بودی، خودمان را از تک و تا نمی‌انداختیم و با ژستی آرام و لحنی مطمئن می‌گفتیم که به دلیل اعتراض به وضع خوابگاهها یک ترم از تحصیل محروم شده‌ایم. بندگان خدا هم کلی به آبا و اجداد مسئولان دانشگاه لعنت می‌فرستادند و بهتر شدن نسبی شرایط خوابگاه را هم محصول رشادت‌های ما تلقی می‌کردند.
پس چنانکه می‌بینید و ما خیلی وقت پیش دیده‌ایم، گنده شدن اصلا و ابدا کار سختی نیست زیرا به عقل و سواد و شعور چندانی احتیاج ندارد. اگر کمی حواسمان را جمع کنیم و وسوسه درآمیختن با سایر آدمیان ما را از مسیر اصلیمان منحرف نکند، می‌توانیم با بلعیدن انسان‌ها در کام تکبرمان هر روز گنده‌تر از دیروز بشویم. به امید روزی که کوچکی کردن نه ابزاری برای بزرگ شدن، بلکه برخاسته از خود واقعیمان باشد.

۷۴ دیدگاه دربارهٔ «زنگ انشا: موضوع انشا: چگونه گنده بشویم»

سلام
خوب چیزی یاد گرفدم! یه چند ماهی چراغ خاموش میام و میرم. بعدشم هرکی ازم پرسید نیستی کجایی و اینا، خب؟ بگید خب! عه بگید دیگه! عجباااااا! میگم مدیریت محترم کاربریمو مصدود کرد نمیشد بیام و شما رو از نظرات ارزشمندم بهره مند سازم.
الفراااآاااااآااااآااااااااآاااااار.

ضمن عرض درود. استفاده از این شیوه را اولین بار مرحوم مولانا جلال الدین رومی در مثنوی و در داستان وزیر مکار و پادشاه ترسایان به شکل مستند به تصویر کشیده اند. هدف ما از نوشتن این مختصر نیز آموزش همین نکته بوده است. از اینکه توانسته ایم منشأ اثری نیک گردیم به خود بال بال می کنیم و امیدواریم بتوانید موارد استعمال بهتری برای این شیوه پیدا کنید و آن ها را با ما و سایرین هم به اشتراک بگذارید.

سلام کاکو
” یکی دیگر از راههایی که ما خودمان امتحان کرده و خوب هم نتیجه گرفته‌ایم، گرفتن ژست معترض به وضع موجود است. ما برای این کار بدون توجه به واقعیات هرچه نکته منفی به ذهنمان می‌رسد مطرح می‌کنیم و اگر هم کسی خدای نکرده خواست حتی یک نکته مثبت را گوشزد کند به او برچسب می‌زنیم و مثلا او را متهم می‌کنیم که از جایی به تو می‌رسد که چنین تفکری داری. بدین ترتیب، طرف لوله می‌شود و حجم ما افزایش می‌یابد. ”
این را واقعا راست میگویی. نمونه اش را در آخرین پستم از کامنتت دیدم. خخخ
موفق و لوله, هان چی میگم, موفق و پیروز باشی و در حال لوله کردن دیگران. فقط باید مواظب بود اونقد گنده نشیم که با یه سوزن بترکیم.
متن زیبا و قابل تاملی بود

مجددا به نام خداوند بخشنده مهربان. ما در هیچ کامنتی به شما نگفتیم که لابد از جایی به شما می رسد که فلان طرز فکر را دارید. در هیچ جا هم یادمان نمی آید که شما در آن پست نکته مثبتی را عنوان کرده باشید و ما خواسته باشیم منفی بافی کنیم. اما اگر نقد ما بر نوشته هایتان بر شما گران آمده است، ما قول می دهیم دیگر نوشته های شما را نقد نکنیم و اگر هم نقد می کنیم برای دل خودمان نقد کنیم و مراتب را به اطلاعتان نرسانیم. ضمنا اگر این متن را زیبا یافته اید، به دیده خطاپوش در آن نظر کرده اید و ما از شما تشکر می کنیم.

ما هم میخواهیم گنده شویم. به لطف و قوه ۱.۵ وات محرومیت ما هم در تیم تاک رفع میشود. آن وقت در نقش دانشآموز گنده لات محله کلاس زبانتان را به بوق میکشیم. البته شما هم باید برای ما تفاوت قایل شده ما را میوت ننمایید. راستی در کلاس باید شما را چه صدا بزنیم؟

ضمن عرض درود خدمت شما. خب در پاسخ عرض می کنیم که اگر کلاس ما را به بوق بکشید، ما هم بوق را به کلاس شما می کشیم. ما قول می دهیم شما را میوت نکنیم و به شما اجازه بدهیم تا آزادانه از کلاس به زور بیرون انداخته شوید. ضمنا شما می توانید ما را در کلاس هرچه که عشقتان می کشد صدا کنید. مثلا اگر عشقتان هروئین می کشد، می توانید ما را هروئین صدا کنید و الی آخر. باز هم از بذل عنایت شما سپاس گزاریم.

با درود خدمت شما دوست گرامی. راستش ما می خواستیم به شما مدالی بدهیم، اما هرچه سرچ کردیم دییدیم حتی در کشور دوست و برادر، گینه هم به نفر چهارم چیزی نمی ماسد. اما برای اینکه دلتان نشکند و خرده هایش دست و پایمان را زخمی نکند، مدال نازنین را که مدال های فراوانی دارند اخذ کرده به شما می بخشیم تا شما هم به مراد دلتان رسیده باشید.

امیدو متاسفانه راه هایی که گفتی برای بار اول جواب میده و بعد از مدت کوتاهی شاید دیگران به روت نیارن ولی شخصیت خبیث و ظاهر ساز طرف پیش همه لو میره . مخصوصا در دنیای حقیقی.
خیلی لذت بردم از خوندن پست . معلومه که دردها کشیدی و این طنز تلخ تو نشان از اینه که زجرها کشیدی از مردم دروغگو و فریبکار و عوام فریب

با سلام خدمت شما، معروض می دارد که برخلاف تصور شما، این شیوه ها اگر با هوشمندی به کار گرفته شوند دایمی هستند و می توان با تکیه بر آنها عده کثیری از افراد را در خریت مطلق نگاه داشته تا دم بکشند. در مورد خودمان هم اتفاقا ما اصلا متحمل زجر و عذاب نشده ایم، زیرا خودمان یکی از همان مخلوقات فریبکار دروغگو هستیم که اتفاقا استفاده از این شیوه را هم خیلی خوب آموخته ایم. در پایان، موفقیت روززافزون را برای شما خواستاریم.

با عرض سلام و خخخِ متقابل. به نظر ما آدم می تواند گنده و گمنام باشد و این دو هیچ مغایرتی با هم ندارند. مثلا ما خودمان با همین شیوه ها گنده شده ایم، اما اگر در ویکی پدیا سرچمان کنید نتیجه ای یافته نخواهد شد. پس چنان که می بینید، ما در عین استفاده از این شیوه های موذیانه، گمنامی خودمان را هم حفظ کرده ایم و خیلی هم مراقبیم که ریا نشود.

بزرگی و اصالت خریدنی نیست . بزرگی رو
نه میشه خرید
نه میشه اداشو درآورد
و نه میشه با بزک و دوزک بهش رسید!

بزرگی یعنی…
دلت نمیاد خیانت کنی و دروغ بگی
دلت نمیاد دل بشکنیو و کسیو تحقیر کنی
بزرگی یعنی نمی تونی دورو باشی و محبتو به هر قیمت گدایی کنی
اصالت و بزرگی یعنی دوست نداری نقش بازی کنی

امید این مطالب خیلی جدی بود . خخخ ولی قبول کن پشت طنز تو هم ی دنیا تجربه بود . پس جای این مطلب همین جا بود و بس هههه

پشت طنز ما فقط تجارب شخصی بود و بس. این پیام را هم سال ها پیش از آنکه این شبکه های اجتماعی اختراع شوند توی واتساپ خوانده بودیم و اصلا هم با محتوایش موافق نیستیم. بزرگی دقیقا همین است که ما نوشته ایم و دقیقا هم از همین راهها به دست می آید.

درود
بسیار انشای زیبنده‌ای بود. راه دیگری که برای گنده شدن به ذهن این جانب می‌رسد این است که تا می‌توانید در متون و سخن خویش از کلمات اجنبی استفاده نمایید. از آنجایی که اجنبیان بسی cool هستند، این coolness با به کار گیری واژگان آنان به شما هم سرایت نموده و دگران گمان می‌کنند که you are a big deal.
شادکام باشی doctor.

سلام خخخخ
بعدِ مدتها اومدم و کلی چیز یاد گرفتم
یکی دیگه از راه های گنده شدن اینه که هر اتفاقی افتاد زمین و زمان رو مقصر بدونی جز خودت
من این راه رو امتحان کردم و خخخخ بیچاره طرف مدتی آبا و اجدادش تو گور به رقص در آمدن و ما به مقصود رسیدیم بقیش رو هم به روی خودمون نیاوردیم
راستی کاش هر روز انشا داشتیم
من کلی لذت میبرم
امروزم عین یکی دو دو شنبه ی قبل با نا امیدی تمام اومدم که شاید انشا باشه که خوشبختانه بود
همیشه گنده شوید و دلتان شاد و لبتان خندون

با سلام و خخخِ متقابل. ما با تمام ادعای تخصصی که در این زمینه داریم، این شیوه را بسیار بدیع و نوآورانه یافتیم و گمان می کنیم باید آن را نیز به جزوه ترم بعدمان بیفزاییم. ضمنا ما به شما قول می دهیم که دیگر نگذاریم مدیر نگذارد ما انشا بنویسیم.

راستش ما از دار دنیا یک تابوت چهارچرخ از نوع پراید داریم که علیرغم تلاش های فراوانش هنوز نتوانسته ما را راهی سفر آخرت کند. اما چون پراید ما ایربگ ندارد، نمی توانیم به حوزه های غیرتخصصی ورود پیدا کنیم چون اگر کسی به حوزه غیرتخصصی ورود کند آن حوزه به او ورود خواهد کرد و چنین وضعی قطعا کمکی به رفاه فرد و اجتماع نخواهد کرد.

سلام. اجازه ما بگیم؟ من راه جدید بلدم به خدا. ولی نمیشه بگم. یعنی اینجا نمیشه بگم. اگر بگم خودم و کل محله شبیه بالن اون قدر گنده میشیم که دیگه روی زمین جامون نمیشه کلا از کهکشان راه شیری می زنیم بیرون. پس ممنون این ۲۰ما رو بدید بریم دیگه! راستی دیگه ازم کسی تعریف نکنه! به جان ابلیس من اصلا مال این حرف ها نیستم. من اصلا چیزه. من کوچیکم اصلا. بابا تعریف نکنید ازم نمی دونید که من کلا نیستم! الان باز لازمه بگم یا بس شد دیگه تا آخر۹۶حسابی نقل تعریفات ملت و در نتیجه گنده شدن شدم؟ اگر لازمه حرارتش رو بیشتر کنم خخخ! خوب آتیشم رو سوزوندم حالا نوبت محکم کاری های نهاییه. نازنین جونم وایستا اومدم صبر کن با هم بریم خخخ وایی رسما فرار می کنیییییم!
شاد باشید!

راستش ما که از حرف های شما چیزی دستگیرمان نشد، اما خب اگر قرار بود ملت نطقشان را با فهم ما تنظیم کنند سکوت مهیبی جهان را دربر می گرفت که تحملش برای اساتید یوگا هم محال بود. اما حدس می زنیم شما تواضع را به قصد قربت انجام دادید. اگر چنین است برای شما در ادامه این راه پرسعادت موفقیت و بهروزی آرزومندیم.

دقیقا راست میگی حاجی مثل همین اردوی سوم تهران بود که جماعت که بیایید بیایید بعد که اومدیم و سلام هم کردیم از نزدیک به هیچ کجایتان حسابی ننمودید نمونه اش همین مدیر در حال مهاجر اشکان و شما و غیره که اگر به ناکجایتان برنخورد و کامنتم حذف نشود آخر این تیمی که شما درست کردید عالی به هم هماهنگ می نمایاند و در بی اعتنایی به آمدگان خوب عمل نمود انگار ما قاتل خاموش بودیم و هستیم

اگر به ناکجایتان برنخورد، خوب زبان فارسی را شخم زده اید. بنده با خود جناب آذرماسوله فقط یک سلام و علیک ساده داشتم و بس. با آقای خادمی هم از پیش از اردو رفاقتی در میان بوده است. ما فکر می کنیم شما قبل از تشریف بردن به یک اردو یا حضور در جمع های مختلف، یک تابلوی «لطفا حلوا حلوا کنید» روی خودتان نصب کنید تا ما جماعت از خود راضی حساب کار دستمان بیاید.

همه اش را قبول داریم. دیربازیست در حال امتحان کردنشان و رسیدن به تراکیب جدیدی از روش های زیرمجموعه ایِ خلاقیت نشان همین انشا پیش از اینکه بخوانیمش بوده هستیم.
به امید اینکه نفهمیده باشی چه نوشتم و چه خواندی! باشد که ما گنده‌تر شویم! همانا مجتبی گنده هایی که بزرگتر از خودش هستند دوست نمی دارد.

سلام
از گندگی فقط هیکلشو دارم و بس
حال نمیده گنده باشی.گنده باشی زیادی تو چش میای نمیچسبه.آدم باید کوچولو باشه ولی کارشو بکنه این گنده ها رو کله کنه بعد وایسه هر هر هر به ریششون بخنده.
نظرت دکتر؟
لذت بردم.
ارادت.

با عرض بنام خدا. خب از آنجا که کسی برای نظرات ما تره هم خرد نمی کند، از ابرازشان صرف نظر می کنیم و امیدواریم خودشان یک جوری خودشان را به گوش مخلوقات خدا برسانند. درمورد هیکل شما هم نظر ما به نظر لباس هایتان نزدیک تر است.

از دیگر راه ها می توان به پشت گوش انداختن قول ها و پاسخ ندادن به تلفن ملت و دایورت کردن آنها بر روی بند کفش (لنگه چپ) اشاره نمود که حضرتعالی استاد بلامنازع آن هستید.
راستی امیدجان شما کماکان به وجود روح اعتقادی ندارید؟ ای کاش به این موضوع ایمان بیاورید. هم به نفع خودته هم به نفع جامعه بشریت.

این شیوه یکی از قدیمی ترین و در عین حال کارآمدترین شیوه های گنده شدن است. اما ما دلمان نمی خواست همه داشته هایمان را برای دیگران رو کنیم و لذا این یکی را برای روز مبادا نگه داشته بودیم. در مورد روح هم روزگاری به آن اعتقاد داشتیم، اما شما پس از هر بار که نتوانستید شماره مرا بگیرید روح ما را کثیف کرده اید و ما زیر خروارها بوووووق دیگر نمی توانیم پیدایش کنیم، تا چه رسد به اینکه به آن اعتقاد هم داشته باشیم. ضمنا به اطلاع می رساند که ما فهرست را داریم، اما به جان عزیزشان حال و حوصله تنظیم و تدوینش را فعلا نداریم. آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است، با دوستان مروت، با واسعان مدارا.

سلام آقای صالحی گنده.
بسیار زیبا بود. ما که از گندگی هیچی. یعنی هیچی نداریم. ولی شما که دارید نهایت بهره را ببرید.
راستی همین الان یهویی راه دیگری جهت گنده شدن به نظرم رسید و آن هم زیاد خوردن است.

از اینکه تمامی قوای ذهنی خود را برای یافتن این راه حل بسیج کرده اید شرمنده ایم و نمی دانیم چطور از شما تشکر کنیم. اما به شما برادرانه توصیه می کنیم در استفاده از توانمندی های ذهنیتان مراقب باشید که خدای ناکرده در دام اصراف نیفتید که اگر افتادید مثل این است که افتاده باشید.

بهترین راه گنده شدن دانی که چیست؟ ریاضت کشیدن است و نکشیدن، خوردن است و نخوردن، زن گرفتن است و نگرفتن، صاحب اولاد شدن است و نشدن؛ دل از دنیا کندن است و دنیادار بودن، کم سخن گفتن است و پرگویی کردن، نوشتن است و ننوشتن، چنانچه گویی در طول عمر همه ی این اعمال و مشابه اینها را انجام دادن و ندادن، چنان باش که اصلا دیگران نتوانسته اند اینگونه باشند. گاه تجرد گاه تاهل؛ گاه خداجوی و گاه مرید ابلیس، گاه خودت باش و گاه نیز من و یا دیگری. مهم نیست که در کدام حال باشی مهم این است که در حالی باشی که فقط تو میتوانی در آن حال باشی. بدرود تا کامنتی دیگر در انشایی دیگر، اگر فهمیدی که چه گفتم به خودم هم بگو که که چه فهمیدی، بعید است که بتوانی از یاوه های من سر در بیاوری. چون خودم هم نفهمیدم که چه گفتم و چرا گفتم.

یاوه های شما کاملا برای ما مفهوم بود. خلاصه حرف های شما این است که برای گنده شدن فقط یک اصل را باید رعایت کرد و آن عدم پایبندی به اصول و مبانی مشخص است. راستش یک مدتی این را هم آزمودیم و نتایجش هم بد نبود، اما نمی دانیم چرا یک باره فراموشش کردیم و حالا که شما ذکر خیرش را می کنید یک چیزهایی یادمان می آید.

والله ما هیچ وقت با خودمان چیزی نمی گوییم و هرچه می گوییم با دیگران است. اما درمورد شما چون خودمان از پررویان روزگار هستیم، زیاد سخت نگرفتیم تا دیگران هم به ما سخت نگیرند. ضمنا به اطلاع می رساند که همبازی شما در فوتبال فانتزی خود بنده هستم و پسرعموی ما اگر هم چنین ادعایی کرده قصد دست انداختن شما را داشته است.

خب عارضیم به خدمت شما که اگر این گنده شدن محصول اعمال شیوه های مندرج در انشای ما بوده بسیار مبارک است و به نظر ما همچنان همین فرمان را بروید. اما اگر خدای ناکرده زبانمان کور، این مسئله محصول افراط در خوردن بوده است، به شما اکیدا توصیه می کنیم بی خیال قضیه شوید و به یاد داشته باشید که نسل های آینده هم از منابع غذایی سیاره زمین سهمی دارند. در پایان نیز عرض می کنیم که از پس هر گریه آخر خنده ایست، مرد آخربین مبارک بنده ایست.

صاحب این قلم همیشه شما را به نیکی یاد می کند و دوست دارد یک بار دیگر هم شده شما را زیارت کند. انشای مجردی را نوشته ام اما مدیر صلاح را در عدم انتشار آن یافتند و ما هم زیر بار سانسور نرفتیم و قضیه فعلا مسکوت است.

با سلام خدمت شما. خب طبیعت شما به گونه ای نیست که بتوانید در این مقولات وارد شوید. این مقولات حوزه تخصصی انسان های کلاش و رمالی مثل خودمان است که خدا می داند چه کسری از وجود منحوسمان زیر زمین قرار گرفته است. بنابراین، از اینکه از این مقولات سر در نمی آورید به خودتان بال بال بزنید و اصلا هم نگران نباشید. باقی بقایتان، جان محمد ملکی فدایتان.

پیش از هر چیز از شما به خاطر اعراب گذاری نام خانوادگیتان تشکر می کنیم و امیدواریم این اقدام گامی در جهت احقاق حقوق موتورهای تبدیل نوشتار به گفتار باشد. ضمنا خیلی دوست داریم بدانیم شما این علامت ساکن را چطور توی صفحه کلید پیدا کردید. از بذل عنایت شما بی نهایت ممنون و سپاس گزاریم.

شما بفرمایید به خاطر نابینایی از چه چیز معاف نشده اید تا ما به شما جایزه بدهیم. اصلا به نظرم یک نامه ای از بهزیستی شهرتان بگیرید و برای خداوند متعال بفرستید تا ایشان شما را با توجه به معلولیت بیناییتان از زندگی هم معاف کنند و کلا خلاص بشوید. حتما به توصیه ما فکر کنید و بدانید که توصیه ما هم به شما فکر خواهد کرد.

یعنی مسئله انقدر مهم میباشه که باید به جرم بلد نبودنش از زندگی هم معاف بشم!!!؟؟؟ فکر نمیکنید خیلی سختگیر هستین.
اما قابل توجه شما. زندگی همون موردی هست که ازش معاف نشدم و خب چه خوب که نشدم
معلم مهربانتری باشین دکتر!

دیدگاهتان را بنویسید