سلام به دوستان عزیز. بنده هم به نوبه خود، فرارسیدن ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن، ماه رحمت و برکت را خدمت شما تبریک عرض میکنم. امروز طرز تهیه آش زین العابدین قزوین را برای شما آموزش میدهم. التماس دعا.
مواد لازم برای آش امام :
گوشت گردن و یا سردست گوسفندی
1 کیلوگرم
آب قلم 2 پیمانه
یا اگر نداشتید روغن نصف پیمانه
لوبیا قرمز
1 پیمانه
لوبیا چشم بلبلی
1 پیمانه
عدس
1 پیمانه
ماش
1 پیمانه
برنج
2 پیمانه
پیاز سرخ شده
2 پیمانه
زردچوبه
1 قاشق غذاخوری
دارچین
1 قاشق مرباخوری
نمک و فلفل
به مقدار لازم.
نکته:
پیمانه همان پیمانه پلوپز هست.
این آش باید تند باشد. ولی بسته به ذائقه تان می توانید فلفل اضافه کنید.
حبوبات را باید از شب قبل و در جای خنک خیس کنیم و چند بار آب آن را عوض کنیم. تا هم مواد مضر آن از بین برود و هم مواد مغذی آن بیشتر میشود.
طرز تهیه:
ابتدا گوشت را با مقداری آب روی حرارت می گذاریم تا حسابی بپزد و نرم شود بعد گوشت را له می کنیم و یا ریش ریش می کنیم و کنار می گذاریم.
بعد در قابلمه ای جداگانه 3 لیتر آب می ریزیم و به ترتیب لوبیا قرمز و لوبیای چشم بلبلی و ماش را اضافه می کنیم.
عدس و برنج را هم اضافه می کنیم. بعد زردچوبه را با مقداری روغن تفت می دهیم و اضافه می کنیم. وقتی زردچوبه را با روغن تفت بدهیم و داخل آش بریزیم خیلی بهتر
است چون آش خوش رنگ تر می شود. 1 پیمانه از پیاز سرخ شده را هم اضافه می کنیم. و می گذاریم یک ساعت بجوشد تا حبوبات بپزند.
بعد گوشت ریش ریش شده + آب گوشت + آب قلم را اضافه می کنیم. نمک + فلفل + یک سوم دارچین را در قابلمه می ریزیم و بقیه را برای تزئین روی آش نگه می داریم. دارچین
را فقط برای بوی گوشت می ریزیم و نیازی نیست زیاد بریزیم چون اگر زیاد بریزیم رنگ آش را تیره می کند و اجازه می دهیم تا خوب بپزد. این آش را موقع پخت باید هر
از چند گاهی هم بزنیم تا هم ته نگیرد هم کشدار شود.
یک ربع آخر 1 پیمانه از بقیه پیازی که داشتیم را به آش اضافه می کنیم. بعد از پخت در ظرف دلخواهمان می کشیم و با پیاز داغ و دارچین تزئین می کنیم.
۱۰ دیدگاه دربارهٔ «طرز تهیه آش امام قزوین یا آش زین العابدین»
سلام . به به .
من این آشو با کمی تفاوت معمولا درست می کنم . مورد اول که داخلش سبزی های معطر مثل سبزی دلمه میریزم . مورد دوم علاوه بر برنج کمی هم جو میریزم . خیلی خوشمزه و خوش طعم میشه . ی جورایی آش شله قلمکاره
البته من کمی از حبوبات و جو و برنج رو داخل مخلوط کن میریزم که آش حسابی جا افتاده بشه و موادش به قول ما دست به دست هم بدن
سلام!
عجب سفره افطار رنگارنگی داریم امسال!
این آش چقدر شبیه آش سبزی شیرازیه. البته توی آش سبزی از لوبیا استفاده نمیکنند. به سرم زد چندتا از دستور پخت غذاهای شیرازی رو اینجا منتشر کنم. ولی شاید به این زودیها این کارو نکنم. بههرحال سپاس!
سلام.
مرسی که این دستورالعمل رو هم باهامون به اشتراک گذاشتین.
باید خوشمزه باشه.مرسی
درود. اسمش واقعا عجیبه.
چرا اسمش آش امام هست؟
به امام زین العابدین چه ربطی داره؟
به قزوین مربوط میشه؟
دقیقا منم همین سوال رو داشتم چه ربطی به امام داره؟
مثل هم سوال میپرسیم.
چه جالبناک
بله.
خیلیی جالبناک
طبق تحقیقی که بنده انجام دادم به این مطلب برخوردم. به احتمال زیاد این آش باید قمی باشه اما خودمم نمیدونم چرا میگن آش قزوینی امام. بهر حال این مطلب رو بخونید تا جواب سؤالتون رو بگیرید. سنت پخت شله قلمکار قمیها در روز شهادت امام سجاد (ع).
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم: کوچه پس کوچههای قم را یکی یکی پشت سر که میگذاری تازه به یکی از کوچههای خیابان بقیه الله میرسی، وارد کوچه که میشوی بوی آش مدهوشت میکند در حیاط نیمه
باز است، با چندبار ضربه زدن و سرک کشیدن داخل حیاط هیبئت محمدآقا در میان بخار دیگ نمایان میشود، با دعوت گرم انسیه خانم داخل شدم، همهمه زیادی داخل حیاط
است، شیطنت و سرصدای بچهها در میان صدای صلوات زنان حاجتمندی که کنار دیگ نشستهاند گم میشود.
دیگ بزرگی روی اجاقی در وسط حیاط خودنمایی میکند و چوب دستی بلندی که به ته آن کف گیر بزرگی متصل شده است در دستان حسین آقا است و آرام آرام در دیگ میچرخاند،
میگوید نباید نذری ته بگیرد.
زنان به نوبت کف گیر را در دیگ میچرخانند، صدای خش خش کف گیر و ته دیگ با هرم آتش سمفونی معنوی آروزها را رقم زده است، دختران صاحب خانه از خستگی چند روزه
نذری میگویند، از حبوباتی که چندین روز است پخته شده، خوب که نگاه میکنی گوشه حیاط ظرف بزرگی از پیاز داغ خود نمایی میکند.
در بین مردم قم باورهای اعتقادی زیادی وجود دارد و پخت آش نذری امام سجاد (ع) در روز شهادت آن حضرت جایگاه خاصی دارد، روشن کردن شعله دیگ نذری نیز جایگاه ویژهای
دارد، مردم قم بر این باورند که اگر کسی که حاجت مهمی دارد شعله دیگ را روشن کند بیشک به حاجت خود میرسد.
انسیه خانم درباره علت پخت نذری میگوید، چشمهایش را کمی تنگ میکند، انگار در ذهنش دنبال چیزی میگردد یک باره میگوید شاید ۲۰ سال است که در این روزه این
آش نذری را میپزم آن سالها محمد خیلی سخت مریض شده بود، تا اسم محمد را به زبان میآورد بغضش آب میشود، محمد تنها پسر انسیه خانم است، جوانی شوخ طبع که میخواهد
اسپند دود کند.
وی یادآوری میکند: دکترهای زیادی را زیر پا گذاشتم اما آن سالها در محله قدیمیمان در همین روز آش نذری امام سجاد (ع) را میپختند و من به سراغ دکتر اصلی
رفتم، پای دیگ نیت کردم محمد حالش شفا بگیرد تا هر ساله خودم نذری را بپزم.
کمی آنطرف که چشم میچرخانم، دختر جوانی زیرلب چیزی زمزمه میکند، انگار دعای توسل میخواند، اوهم با سبدی از آرزوها در منزل محمودآقا و انسیه خانم حاضر شده
است، ابر چشمانش بارانی میشود و زیر لب چیزی زمزمه میکند، آرام آرام دعا میکند.
در بین فرهنگ قم آش امام سجاد (ع) طعامی حساس و متبرک شده و هم تراز با سمنو است که نباید نگاه ناپاک و چشم نظر به آن بخورد برای همین است که زن صاحب خانه اول
صبح نذری پزان را با صدقه آغاز کرده و نسبت به افرادی که پای دیگ میآیند حساسیت زیادی دارد.
پیر زنی قد کمانی با چادری رنگی و عینک ته استکانی کنار دیگ آش برای جوانها دعا میکند و از این سختیهای واقعه کربلا میگوید از اینکه این آش به نیت بیمار
مصلحتی کربلا پخته میشود.
با سلام و احترام
همانطور که از اسمش گفته شده واسه قزوین هستش که تاریخچه اون هم برمیگرده به زمان ناصرالدین شاه که به دستور ایشان که برای عاشورا تاسوعا حاکمان شهرها بایستی واسه امام حسین نذری و مراسم میگرفتن که حاکم وقت قزوین به آشپزهای دربار دستور پخت آشی متفاوت میدهد که باعث خوشحالی شاه گردد که از قضا بسیار هم خوشمزه میشه..
من که عاشق این آش هستم مخصوصا که بزاری خوب جا بیفته و زیاد آبکی نباشه..
یکبار امتحان کنید همیشه مشتریش میشید..
یا علی..