خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
کارگاه مثبت اندیشی رعد 2

قسمت دوم : غُر زدن ممنوع

سلام بر دوستان و یاران مثبت اندیشم .
قبل از هر چیز چند بیت از مولانا در مورد قانون جذب بگم:
خوب، خوبی را کند جذب این بدان طیبات لطیبین بر وی بخوان
ویا جای دیگه میگه :در جهان هر چیز چیزی جذب کرد گرم گرمی را کشید و سرد ؛سرد
این جمله منسوب به علی ع هست که می فرمایند :

مراقب افکارت باش که گفتارت می‌شود، مراقب گفتارت باش که رفتارت می‌شود، مراقب رفتارت باش که عادتت می‌شود، مراقب عادتت باش که شخصیتت می‌شود، مراقب شخصیتت باش که سرنوشتت می‌شود.

اینا رو گفتم که بگم در گذشته ها هم با قانون جذب و ارتعاش آشنا بودن. پس با قدرت زیاد و ذهنی آروم به تمرینها ادامه بدید و مطمئن باشید به نتیجه میرسید

راستشو بگید در طول این دو سه روز اتفاقات خوبو شمارش کردید ؟ قدم اول شمردن خوبی های ریز و درشت بوده . به قول جوانمرد دانا چند تا پیچ و مهره انداختید توی قوطی ؟؟؟؟

چی گفتید ؟؟؟حال این کار رو نداشتید ؟؟؟ آخ آخ . ولی خواه نا خواه ذهنتون مثل ی عقاب تونسته خوبی ها رو شکار کنه .
همین که ذهنتون هم به سمت خوبی ها رفته اینم ی پیشرفته . ولی خب شمردن چیز دیگه ای هست
++++++++++++

امروز می خوام یک تمرین بی نظیر و زود بازده بهتون معرفی کنم .
حرف زدن در مورد چیزی که می خواهید و صحبت در مورد خوبی ها قدرتمندترین راه ارتعاش دادن به خواستمونه .
چون وقتی حرف میزنیم خواه نا خواه تصویر سازی هم می کنیم .
قدرت کلام خیلی قویه . وقتی یکسره در مورد چیزی حرف می زنیم به سمتمون میاد .
مرتب از چیزهای خوب حرف بزنید . هی تعریف کنید و هی بهونه بسازید برای حرف زدن در مورد خوبی ها و آرزوهای زیباتون .
در مورد اتفاقات خوبی که برای دیگران رخ داده و همچنین در مورد آرزوهای اونا هم حرف بزنید . مثلا محمد و محمود به جای غیبت و ناله و شکایت از گرونی، با هم در مورد خوبی ها و خاطرات شیرین و اهداف خوب حرف بزنن خخخخخخ مهسا و ندا هم به جای نق زدن از چیزهای خوب بگن .
اگر دیدید جمعی داره از چیزی صحبت می کنه که در مورد مثبتها نیست بلند شید و برید . علاوه بر مدیریت ذهن باید گوشتون هم مدیریت کنید و نذارید چیزهای منفی بشنوه . فقط یک هفته مواظب حرفها و شنیده هاتون باشید .
اگر اجازه ندید بقیه از طریق گوشتون پیام منفی بهتون بدن بعد از یک هفته اتفاقات خوبی توی زندگیتون میفته . دقیقا بعد از یک هفته خودتون متوجه اومدن خوبی ها به زندگیتون میشید .
افرادی که بینایی دارن با دیدن چیزهای منفی سریع از محل دور شن و چشماشونو به روی بدی ها ببندن . مثلاً خود من با دیدن ترافیک و تصادف سریع چشمامو می بندم و به موزیک گوش می کنم . یا اینکه به صفحه گوشیم که مناظر طبیعت هست خیره میشم.
بیایید با هم به کمپین غر زدن ممنوع بپیوندیم . به هیچ وجه و اصلا و ابدا غر نزنیم و گله و شکایت نکنیم . اون موقع خیلی از کلمات توی گفتار و محاورمون حذف میشه .
عبارات خسته ام . حال ندارم . چقدر همه چی گرونه . بدبخت شدیم و ….. ممنوع
دوستان عزیزم باور کنید میشه غر نزد و زندگی شیرینی برای خودمون بسازیم .
برای همه سختی هست . مشکلات هست . اما اگر با غر زدن و ناله اوضاع بهتر میشد که قسم می خورم قهارترین غُرَندگان میشدم خخخخ
ولی با این راهی که میگم اوضاع زندگی روز به روز بهتر میشه ..
++++++++++++++

پس تمارین این هفته
1 شمارش خوبی های ریز و درشت
2غُر نزنیم
3تا می تونیم از خوبی های دیگران و خاطرات خوب و اهداف خوب و اتفاقات خوب در گذشته و حال و آینده بگیم . هر چی صحبت کنید باز کمه . اگر کسیو ندارید که باهاش در مورد آرزوها و اتفاقات خوب در گذشته و حال و آینده صحبت کنید , صدای خودتون رو ضبط کنید که ی مکالمه خیالی با کسی که دوست دارید و باهاش از جذبهای خیالی بگید .. مثلا فکر کنید که اومدید توی این پست و از جذبهای خوبی که داشتید می گید . حس کنید که واقعا به آرزوتون رسیدید و به همون اندازه هیجان داشته باشید

+++++++++++++

۴۰ دیدگاه دربارهٔ «کارگاه مثبت اندیشی رعد 2»

خوبه منطقییه. خخخ وقتی صحبت از قانون جذب،مثبت اندیشی و مسایلی از این دست میشه فکر میکنیم چیز جدیدیه و دنیای غرب به این علوم دست یافته اما خوبه که بدونیم در منابع دینی ما اشاره شده، و دانشمندان شرقی خیلی سالها پیش به این عوامل و عوالم آشنا بودن و شما هم به نیکی اشاره کردید. اما چه کنیم که مرغ همسایه غاز است و دست ما پیش بیگانگان دراز.

سلام بر جوانمرد دانا.
حافظ در بیتی میگه
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
سخت می‌گردد جهان بر مردمان سختکوش .
یا در ضرب مثلهای ایرانی میگن مار از پونه بدش میاد . صاف در لونش در میاد .
و خیلی از ضرب المثلها و اشعار دیگه که دلالت بر شناخت قانون جذب داره .
حالا بهم بگو اتفاقات خوبو انداختی توی قوطی ؟
نتیجه این شمارش ها چه بود ؟

ایرادی نداره . که به جزئیات اهمیت نمیدی . کم کم ذهنت قوی و نیرومند میشه . منم اوایل ۲۰ تا اتفاق خوب تیک میزدم الان بالای ۲۰۰ تا.
تمرین های این هفته رو هم اگه بتونی دقیق انجام بدی خیلی عالیه .
تمرین سوم همون مرور اتفاقات خوب در گذشته و حال و آینده . البته چون گذشته ملموس تره بهتره همون ها مرور بشه .
اگه این یک هفته رو همگی بتونیم خوب انجام بدیم خدا بخواد به نتایج خوبی دست پیدا میکنیم .
ولی تا اینجا که من به یک آرامش عجیبی رسیدم که حد نداره . خواب هم خوب شده و بدون شمردن گاو و گوسفند و بقیه چهارپایان به خواب میرم خخخخ

سلااااااااام. من یه عالمه اتفاقای خوب برام افتاد روز اولش که شمردم. بعد یادم رفت بعد باز یادم افتاد باز اتفاقای خوب اومدن بعد باز یادم رف الان باز یادم افتاد. من با هیچی نشمردم. یه صلوات شمار دیده بودم تو بساط مامانم چون میدونسم تسبیح رو ترجیح میده ازش خاستم که اونو بده بمن ولی گف که دادتش به دوستش. منم که تنبل چاقی بیش نیستم دیگه همینطوری خالی خالی شمردمشون تو ذهنم. روز اول خیلی اتفاقا زیاد بودن. مثلاً از خونه اومدم بیرون یه انجیر رسیده رو درخت بهم چشمک میزد که بخورمش. بعد اتوبوس زود حرکت کرد. مسیر رو بلد نبودم یه آقا تاکسی یی با محبت و قیمت کم منو رسوند دم اونجایکه قرار داشتم. دو تا آدم خیلی شیطون و با نشاط رو شناختم و کلی ازشون انرژی گرفتم و چیز یاد گرفتم ازشون. یه گل دیدم وسط بلوار که ازش عکس گرفتم و یه مشکل گنده داشتم که از حلش ناامید بودم که دوست مادرم زنگ زد و راه حلی ارائه داد جهت حلش و من امیدوار شدم و رفتم دنبالش و کارم تقریباً حل شده. و دیگه یه عالم چیز میز خوب که دوس میداشتم. البته که از بس آفتاب خورد تو مغزم یه جوش گنده رو دماغم زد که شدم پینوکیو. هاهاههاهاها. ولی خب بهش غر نخواهم زد. دوسش دارم اص. یه دماغ دارم شاه نداره. جوشی داره ماه نداره به کس کسونش نمیدم به همه کسونش نمیدم. دارام رارام ریرام رام.
چَشم تا یه هفته غر زدن ممنوووووووع رهگذر نق نقو.

رهایی عزیز واقعیتش چون خودم جذب خوبی از این قانون داشتم دوست دارم که بقیه هم سود و بهره ببرن .
و الا که از شنبه هر روز باید برم سر کار و وقتم کم . ولی هر وقت اثرات مثبت اجرای این کارها رو توی زندگی میبینم دوست دارم بقیه هم پیشرفت کنن .
واقعیتش من دارم دوره استاد شریفی رو خریداری کردم . می تونم به بقیه هم بگم برید خریداری کنید . ولی شاید ی عده فعلا نتونن پرداخت کنن .
یک هفته خوبی ها رو بشمار و مدام از خوبی ها بگو و غر هم نزن ببین این یک هفته چه چیزهایی به دست میاری ؟

سلام رعد بزرگ.
خب پرونده اون یکی بسته شد این یکی می‌آغازیم.
من همیشه احساس میکنم که بعضی وقتا خوشم بعضی وقتا ناخوش.
از این به بعد قول میدم همیشه حس کنم خوشم.
ببین من و سپس خودت بعد از من! به این نتیجه رسیدیم که این علم بین معدود افراد ثروتمند نبوده.
به قول خودت مولانا و حافظ هم میدونستند.
پس دوتامون به این نتیجه رسیدیم که کاملا این حرف اونا، البته دور از جون شما، احمقانه بیده.
پس چرا ما دعوا کردیم خخخخ.

ای رعد من تقریبا ده بیست روزیست که عصبانی نشدم.
بخاطر این که خودت هم به حرف من رسیدی که این راز نیست و فاش شده، مرا شدیدا ببخش.
تحسینت میکنیممممم

سلام.
کامبیز پسر خوانده حرف نگوشم این راز رو نگفتم که قایم کردند . بلکه گفتم مبحث ارتعاش رو حذف کردند .
در ضمن ما نمی تونیم همیشه خوش باشیم ولی می تونیم حال بدمون رو کمی کاهش بدیم و به زمین و زمان غُر نزنیم و ببینیم نتیجه این مثبت نگری چیست .
پسر خوانده به خاطر خودت این چند تا تمرین رو تا یک هفته انجام بده . البته قول بده که بهش شک نداشته باشی و بعد نتایجش رو ببین و لذت ببر

سلام عزیزم خوبید؟
الان دچار چالش شدم !مگه میشه یه خانم باشی و غر نزنی!؟ خخخ البته خیلی غیر جدی)
حقیقتش تمرین اول رو هی دنبال یچی گشتم واسه شمردن پیدا نشد کلا فراموشش کردم.
ولی سعی میکنم به نکته ی دومی که گفتید توجه کنم. و تمرین اول رو هم به همین زودیا انجام بدم

خخخخخ سلام ریحان و زنبقم .
رهایی هم چیزی نداشت که بشماره ولی توی ذهنش اتفاقات خوب رو تیک میزد .
ولی به این فک کن توی ی مسابقه هستی و از این به بعد تمرین ها رو خوب انجام بده . توی پست ۳ تا تمرین گفتم فقط یک هفته . دقت کن فقط یک هفته انجام بده و تاثیرات خوبش رو بعدا بیا بگو .
ریحانی مدیریت ذهن کمی سخته و باید اول کار کمی قسمت های دیگه افکارمون رو پرورش بدیم . پس این یک هفته فقط صحبت از خوبی ها و نشنیدن منفی ها و تیک زدن ریز و درشت قشنگی ها

سلام عزیزم, خوشحالم ک ی پست مثبت اندیشی دگ زدین اما باید صادقانه بنویسم. راستش من اگه ب خودم باشه اتفاقات اغلب خوبن اما اطرافیانم ی وقتایی زیادی انرژی منفی هستن ک اوایل خیلی روم تأثیر میذاشت اما امروز فقط چند دقیقه رو منم تأثیر گذاشت و بعدش بیخیال شدم تا برای من به ی حال بد تبدیل نشه.شمردن اتفاقات خوبو همچنان ذهنی انجام میدم و حس خوبی ازش میگیرم. در مورد غر نزدن فک کنم بازم ناخواسته جلو رفتم چون دقیقا همین چند روز پیش ب خودم قول دادم سر مساءلی ک دست من نیس غر نزنم و کلی هم حالم خوب شد.همش موتوریا میان نمیذارن من کتاب بضبطم خوووو خخخخخ اما خب دگ محیط اطراف ک دست من نیس پس دگ نه غر میزنم و نه حرص میخورم ک. بخدا این کتاب دکتر وین دایر هم داره مثل پست شما پیش میره,واقعی و مثبت گرا,همه چی بیسته.شاااااد باشی

سلام خانم گوینده و خواننده .
اگه دیگه به موتوری ها فکر نکنی مطمئن باش زمانی هایی که داری کتاب گویا می کنی صداشون در نمیاد .
خیلی عالیه که دل و ذهنت راه های درستو پیش پیش بهت نشون میده و این یعنی تو برگزیده هستی .
ی مدت که اینجوری ادامه بدی میای به من میگی وای رعد ببین چه جذب خوبی داشتم . توی خواب و رویا هم فکر نمی کردم که به این چیز برسم .
توی خونه ما فقط شبکه های خبر اینوری و اونوری روشنه که دو تاشون هم فقط غمه . من سریع از تلوزیون دور میشم و میرم توی اتاق و فایلهای مثبت گوش می کنم . اون اوایل که شنیدم به آهنگهای غمگین هم گوش ندید به نظرم گار سختی میومد ولی الان میبینم آهنگ های زیبا و شاد و باب سلیقه منم وجود داره .

سلام گذشته ها میگفتند از حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمیشه اما مثل این که حالا وضع عوض شده میتونیم چند بار بیگیم حلوا تا دهنمون شیرین بشه با این حساب یه دو سه هزارتمنی هم صرفه جویی میشهخخخخ به هرحال مثل همیشه عالی متعالی بود موفق باشید

سلام به روی ماهت.
از قدیما به گوشم رسیده که وصف العیش نصف العیش .
گوشه نشین تو بیا دیدن ما خودم برات شیرینی و باقلوا میارم خخخ ی مدتی نبودی . خخخ
میگم یک هفته به این تمارین عمل کن . چیزی از دست نمیدی . چه بسا که خیلی چیزها هم برات روشن بشه خخخ
اتفاقهای خوبو تیک بزن
غر مر نزن
از اتفاقات خوب گذشته تا می تونی صحبت کن و لذت ببر
یک هفته فقط یک هفته . باور کن کار سختی نیست

سلام رعد عزیز!
به قول سهراب چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید.
چند هفته پیش باید جایی میرفتم اونم پیاده و باز اونم تو هوای گرم. از بد روزگار کفشهای جدیدم خیلی پاهامو اذیت میکرد طوری که هنوز زخمش بعد از چند هفته خوب نشده. تو دلم داشتم به خدا غر میزدم که اگه نابینا نبودم میتونستم ماشینی که تو پارکینگ خونه جا خوش کرده بود رو بردارم و اینقدر مصیبت نداشته باشم. وقتی به محل رسیدم؛ یکی از دوستان جسمی-حرکتی رو دیدم که ازم خواست برای کمک یکی از آقایان رو صدا بزنم. اون دوست جسمی-حرکتی ماشین داشت و از یکی از روستاها اومده بود. اما من از چند قدم اون طرفتر. با خودم فکر کردم اگه قرار بود من از کسی برای پایین گذاشتن ویلچر یا بردن خودم به ساختمان کمک بگیرم عمرا از خونه بیرون نمیومدم. راستش از خودم بدم اومد از اینکه اینقدر منفی نگر هستم. از اینکه اگه جای دوستم بودم توی خونه میموندم و این همه راه نمیومدم. نمیدونم چرا بچه های جسمی با اینکه مشکلاتشون از ما بیشتره همتشون از ما بلندتره. بیش از نود درصد ما نابیناها منفی ها رو بیش از مثبتها میبینیم. دلم میخواد تحقیق کنم ببینم چرا؟
درباره قانون جذب باید بگم نمیدونم صحت داره یا نه ولی وقتی خدا در سوره حجرات سوء ظن رو گناه بزرگ معرفی میکند؛ به نظر من منفی نگر بودن بدگمان بودن نسبت به خود خدا و محیط و جامعه هم باید گناه بزرگ باشه. چون ما اول فکر میکنیم و براساس افکارمون دست به رفتار میزنیم؛ طبیعتا باید اگر خوب فکر کنیم خوب عمل و رفتار کنیم و بالعکس. و باز باید بگم من هروقت منفی میشم حتما یه کتاب انگیزشی میخونم. و یک بار که تکنولوژی فکر دکتر آزمندیان رو خوندم و ناخودآگاه بهش دل دادم به چیزهایی که خواستم رسیدم. یک بار هم چهار اثر از فلورانس اسکاولشین “اگه اشتباه نکنم” رو که میخوندم؛ توی یه قسمت از کتاب نوشته بود تصور کنید امروز ان ریال پول به دست میارید. با ناباوری و برای اینکه به خودم ثابت کنم اینا چرت و پرته، تصور کردم پدرم بیست هزار تومن بهم میده. آخه اون لحظه پدرم داشتند پول میشمردند. درحالیکه درباره اینکه پول لازم دارم هیچ چیزی به پدرم نگفته بودم؛ وقتی شمردن پول تموم شد؛ بیست هزار تومن اضافه اومد و پدرم این مبلغ اضافه رو به من دادند. دقیقا همون میزان پولی بود که من اون زمان تصور کردم.
فقط یکی نبود بهم بگه این قدر کم!

سلام بر ندای هوشمند .
عزیز دل دیگه چه نشانه ای بهتر از این .
به قانون جذب اصلا شک نکن ..چون همیشه جواب داده اسمشو گذاشتن قانون . ولی چیزی که هست وقتی می خوای ازش بهره ببری باید بهش ایمان داشته باشی .
گوشاتو بیار نزدیک کسی نشنوه هههه منم رانندگی بلد نیستم ولی غصه هم نمی خورم . همیشه مثل شاهزاده ها میشینم و دیگران برام رانندگی می کنن خخخخ ولی به خودم گفتم چهل سالو که رد کردم دیگه باید بشینم پشت فرمون خخخ همسرم هم میگه هنوز ۱۴ سالته کو تا چهل سال خخخخ
راستی اگه خواستی با هم بیشتر در مورد قانون جذب صحبت کنیم بگو … دوست دارم ندایی حتما جذبی بشه .

۱. کلید قانون جذب اثر استر هیکس
۲.بخواهید تا به شما داده شود اثر استر و جری هیکس
۳.قدرت اثر راندا برن
۴.پرسش های کوانتومی اثر آنتونی رابینز
۵.اسرار ذهن ثروتمند اثر تی هارو اکر
۶.بنویس تا اتفاق بیفتد اثر دکتر هنریت کلاوسر
۷.علم چگونه ثروتمند شدن اثر والس وتلز
امیدوارم این مقدار کتاب به دردت بخوره .
البته کتاب و فیلم راز هم مفید و جالب

راستی این کتب برای افرادی که تازه می خوان شروع به قانون جذب کنن خوبه . وقتی این کتابها خونده بشه فک می کنم خواننده با هر بار خوندن کتابها چیزهای جدیدتری کسب کنه .پس هر کدوم از کتابها اگر ده بار خونده بشه هر بار ی کشف تازه خواهید داشت

چون که صد آمد نود هم پیش ماست .
مسلما حال آدم که خوب باشه جذبهای همه مدلی براش پیش میاد .
ندایی باورم کن دیروز ی حال خوبی داشتم که تمام نداشته هام برام بی معنی بود .
ی حس ناب و غیر قابل وصف که اون لحظه حسمو حاضر نبودم با پول و…عوضش کنم

سلام.
من هم دارم این بخش ها رو همراهی می کنم البته نامحسوس
ولی خب تا حالا نتایجی هم گرفتم
خیلی دوست دارم تمام این مطالب در مورد قانون جذب رو به شکل صحیح یاد بگیرم چون اکثر کتاب های گویایی که در این موارد خوندم نقص هایی داشتند و هر کدوم معتقد بودن منظورم نویسنده هاشونه حال ندارم برگردم مطابقت فعل و فاعل بدم داشتم می گفتم معتقد بودن که بهترین کتاب در این باره رو نوشتن ولی به نظرم تا حالا کتاب درستی در این باره ندیدم و فقط مستند راز بود که خیلی دوست داشتمش و دارمش ولی خب به هر صورت به یاری سبزتان نیازمندیم پدربزرگ!

سلام آگاهی . کجایی پسر ؟دلم برات تنگ شده بود نوه ادیبم .
من لیست کتابهایی که ارزش مطالعه داره رو اگه بخوای بهت میدم ولی نمی دونم گویاست یا نه ؟
آگاهی هیچ جذب خوبیو ما نخواهیم داشت تا زمانی که شکر گزار نباشیم و هیچ شکر گزاری انجام نمیشه تا زمانی که ما حس رضایت و شادی نداشته باشیم . به خاطر همین بیس و اصل جذب شادی و رضایت درونی ما از وضعیت حال و امیدواری به روزهای خوب آینده .
واقعیتش از سال ۷۶ زمانی که دیپلم گرفتم وارد این مدار و خوندن این کتابها شدم . اما فقط خوندم و هیچ گاه نتونستم از وضعیت موجود رضایت داشته باشم . اما با خرید فایلهای صوتی استاد شریفی تا حدودی به اون چیزی که خواستم رسیدم . دوره آموزشهاش ۹ ماهه و من فعلا اول راهم . اما در این مدت کوتاه هم جذب مالی داشتم و مهمتر از اون آرامش و حس شادی . باور کن اگر وارد این قضایا نمیشدم از وضعیت موجود جامعه و …. دیوونه میشدم خخخخ
جذب خوب امروز منم حضور شما دوستان غایب و مهمتر اینکه حس میکنم دارم به یک دوست کمک می کنم .

رهایی و بقیه اتفاقات روز رو وقتی می خواهیم تیک بزنیم حتما نباید خیلی بزرگ و آنچنانی باشه .
مثال
امروز ۵ صبح بیدار شدم و قبل از اینکه از تختخواب بیرون بیام تمرینمو (شما هم بعدا به این تمرین میرسید )انجام دادم .تیک خوبو بعد زدم . چون تونستم انجام بدم . خوابم نمیومد . تیک دوم . شیر داغ کردم با عسل و مخلفات خوردم تیک سوم . همسرم خور خور میکرد تیک بعدی چون زنده بود و در خواب ناز . کولر رو روشن کردم تیک بعدی . سقف بالای سرم بود . توشه راهمو برداشتم . خیلی خوب بود که نون و انگور و پنیر توی خونه بود که ببرم سر کار. تیک بعدی . و الی آخر
می خوام بگم اتفاقات خوب کم کم باید ۵۰۰ تا بشه . هر اتفاقی که رخ میده خوبه مگه این که به ظاهر خوب نباشع . پس اگه بخوایید تیک بزنید هر لحظه تیکو باید زد .
رهایی افتاد ؟؟؟؟باور کنید تا همین اندازه خوبی ها رو تیک زدن کلی آرامش روحی براتون به ارمغان میاره . سعی کنید این کارها رو با یکی دیگه مثلا مادرتون انجام بدید . داشتن همقدم در این مسیر خیلی عالی و بهمون کمک می کنه . از قدیم هم گفتن دست خدا با جماعته .
من خودم ی گروه تشکیل دادم و جذبها و اتفاقات خوبمون رو مرور می کنیم

افتاد. همینکه نفسم میاد و میره بدون زحمت تیک تیک تیک تیک. تیک تاکتاتاک تیتیک تاک. تیکاک توکاک تاراک تیک
ولی بیرون اتاقم هی بهم غر میزنن ملت. خخخخخخخخخ. سعی میکنم همش لبخند بزنم. دهنم گشاد شد بسکی نیشمو واز کردم. هاهاهاهاهاهاهها

جالبه در این یک ماهی که اتفاقات خوب زندگیمو شمارش می کنم تا حالا به خاطر زنده بودنم تیک رو نزدم . من خیلی پر رو هستم و فعلا هم نمیزنم . هههه
فک کن دو نصف شب خوابیدم و ۵ بیدار شدم . پس همین که خوابم نمیومد و خواب آلود نبودم تیک داره دیگه ?
همین که توی یخچال شیری برای خوردن یافت شد تیک داره دیگه . خیلی چیزها توی یخچال نیست و نبودن به خاطر فقر نیست بلکه به خاطر تنبلی در خرید .
رهایی الکی تیک نزن . توی دلت باید به تیک زدن رضایت کامل داشته باشی . به نظرم هر روز وسعت دل آدم برای زدن تیک ها بیشتر میشه .
راستی ی تیک دیگه من حضور شاد تو و اینکه با خوندن کامنتت لبخند زدم و در جواب هم مداوم لبخند به لب دارم . ☺☺☺

برای دیدن خوبی ها یک لحظه خودمون رو جای زلزله زده ها و افراد بی خانمان بذاریم ..پس ی حمام رفتن می تونه اتفاق خیلی خوبی باشه . دسترسی به امکانات سرمایشی و گرمایشی . خوردن غذا ..
دوستان باور کنید در اختیار داشتن تمام نعماتی که ما داریم ی اتفاق خوب . اینا رو بشمارید . بعدی ها و بزرگ هاش هم میاد ….

ببین ها و نبین های خاموش دیگه ای هم هستن ولی گمنام . امیدوارم روزی برسه که نبین ها نخوان خودشون رو از هم قایم کنن و با افتخار بخوان با هم در یک گروه ظاهر بشن .
اما پیشتاز هو هو دوستم عاطفه بانوست هم اتاقی زمان دانشجوییم بوده . نویسنده متون و نمایشنامه های رادیو . بر خلاف من وقت پست و کامنت و بیا ببر و برو و بساب نداره خخخخ

دیمبل دیشدن دیمبل دیشدن دارام رارام رام
بنده و خواهرم از پارسال شرو کردیم به پنش تا بچه فقیر کمک کردن واس خرید لوازم التحریر اول مهر. امسال بچا شدن شیش تا و قیمتام شدن شیش برابر. پس ما به مشکل داشدیم میخوردیم و تو فک بودیم چقد بخریم و واس کی بخریم کی بمونه و اولویت بندی میکردیم چی واجبه چی مستحبه که دارارارام امروز سه تا اسپانسر مهربون جستیم و دارن بیشترم میشن اسپانسرا. اگه خوب پیش بریم میتونیم برا هر نفر کیف مدرسه و دفتر و مداد و خودکار و تراش و پاک کن و مداد رنگی و خورده ریزه پیزه ها را همهرو بگیریم و شاد شیم دور هم. این قشنگ ترین جذب امروزم بود. های لای لالای لای دارام رام

رهایی به محض اینکه تمارینو جدی بگیری جذبهای خوبی سراغت میاد .
دیروز من توی محل کارم کمی از اتفاقات ناراحت ولی رسیدم خونه دیدم توی گروه تلگرامی بچه ها از اتفاقات خوبی که براشون پیش اومده گفتن. منم شروع کردم به مرور لحظات خوبم و بیان لحظات خوبم در سالیان گذشته و آرزوهایی که دوست دارم واقعیت بشه. باورم کن به قدری انرژی گرفتم که شروع کردم به انجام کارهای خونه . ضربان قلبم از شدت انرژی و خوشحالی زیاد شده بود . خیلی حس نابی بود . برای اولین بار بود که تجربه می کردم این احساسو.
××÷÷÷÷÷÷
دوست دارم کسایی که دارن همراهی می کنن تمارین رو پیگیر باشن تا زودتر به گام بعدی برسیم
ای کاش افرادی که جذبهای مادی و مهمتر از اون جذبهای احساسی داشتن بیان اینجا بگن .
توی پی وی تلگرام فقط من میفهمم . ولی اگر مثل رهایی اینجا بگید چون افراد بیشتری می شنون تاثیرش بیشتره و جذبهای ب بیشتری خواهید دید .
پس منتظرتون هستم . همین جا قرار ما .

اتفاق مثبت امروز من اومدن اس اسی و یکی از دخترای دیگه توی گروه مثبت اندیشی . جذبهای خوب دیگه ای هم بوده که اینجا نمیشه مطرح کرد .
ولی برام جالب بود که ی عده دقیق دارن پست و کامنتها رو می خونن و براشون سئوال پیش اومده و یا اینکه دوست داشتن به گروه مثبت اندیش ها ملحق بشن .
دوستان باورم کنید عشق کامنت دادن الکی نیستم . که اگه بودم پست های خودمونی و طنز و شوخی میزدم که مخصوص چت و خنده و گفتگوست .
ولی از تک تک افرادی که دارن تمارینو انجام میدن یا اینکه دوست دارن زندگیشون تغییر کنه ؛خواهش میکنم بیان اینجا کامنت بدن .چرا که سئوالا و جوابهای شما باعث روشن شدن افکار و رفع اشکالات و بیان جذبها و نشانه های شما باعث امیدواری کل مجموعمون میشه .
همه ما دوست داریم زندگیمون تغییر مثبت داشته باشه . با هم باشیم .به هم کمک کنیم .

ابراهیم عزیز سلام .
خوبی ؟خوش اومدی . اگه افرادی مثل تو توی پست باشن خیالم راحته .
چون با اینکه ندیدمت و نشنیدمت ولی حس خوب مثبت و نیکتو از پشت کامنتات می بینم . و میدونم تو هم برگزیده هستی برای ملحق شدن به جذب خوبی ها .
پس تمارینی که گفتم انجام بده . باور کن بعد از دو سه روز می فهمی که حس و حالت ی جور دیگه میشه . جذبهای خوبی خواهی داشت .
انجام بده ۳ تمرین داخل پستو .
ممنون از حضور خوبت

رعد همیشه پستهاتو دوست داشتم و حتی وقتی عضو محله نبودم تک تک پست ها و کامنت ها رو دنبال میکردم
نوشته هات حتی اونایی که جنبه طنز و بگو و بخند هم داشتن پشت خنده ها و شوخی ها بی شک کلی حرف جدی بود که من دوست داشتم از لایه کامنتا و حرف بقیه و خودت بیرون بکشم و ازشون استفاده کنم
راستی ستاره و رهایی رو هم نصیحت به پست زدن کن
رهگذر که تا مریض نشه این طرفا پیداش نمیشه ستاره هم که از وقتی اومده فقط استفاده کرده و جز دو پست چیزی ازش ندیدیم

وای چه خوب که بالاخره یکی متوجه شد که من توی شوخی هام می خوام ی چیز جدی بگم .
به قول مشتبهی راستیاتش اون اوایل من گاهی در نقش رعدوک پسر بچه شیطون و شکمو کامنت میدادم و از طرف رعدوک ی چیزهایی می گفتم . اما دیدم هیچکی متوجه منظور من نمیشه خخخ اما بعد از چن سال بگم که رعدوک می خواست بگه که ببین ها خیلی به ظواهر دنیا اهمیت میدن . اما یک صدم اخلاقیات براشون مهم نیست و من ازین وضعیت خیلی خسته ام . اما هیچ کس نگرفت من در نقش رعد و رعدوک و گاهی باران چی می خوام بگم . خخخ چه خوب که حالا بعد از چند سال یکی اومد و بهم گفت که از لابه لای کامنتا به کشف ناگفته ها پرداخته خخخخ
ابراهیم ستاره و رهایی خیلی تنبل شدن . بهانه هم زیاد دارن . منم خودم برای خودم کار درست کردم .
باور کن وقتی می بینم که ی عده میان بهم میگن تمرین ها رو انجام دادن و با پستها همراه هستند لذت می برم و میگم رعد به گروه ایها التنبلون (رهایی و ستاره )نپیوند و ادامه بده.
خیلی آقایی

سلام!
این دو مطلبتونو دیر خوندم، ولی بالاخره خوندمشون. متأسفانه، من یه مرد غرغرو هستم که باید سعی کنم ترک بشه. اون شمارش اتفاقات مثبت رو هم می‌خوام تو یه پرونده (فایل) اکسل یادداشت کنم تا ضمن تعداد، خودشونم یادم بمونه.
سپاس که کمه، باید بگم ده‌پاس! خخخ!

سلام علاالدین .
شروع کن به تیک زدن و شمردن اتفاقات عالی . متوجه میشی هم حال روحیت خوبه و هم اتفاق های خوب بیشتری توی زندگیت رخ میده .
تمرین های زیادی در آینده خواهیم داشت که مجبور به یادداشتیم .
کلماتی مثل آی . وای . خسته ام . درد دارم . اه . عی . پیف . پوووف ممنوع خخخخ
جدی میگم این واژه ها رو باید حذف کرد . هر جمله ای که در اون به دیگران دستور بدیم بسیار منفی . نرو . نباید . نگو . بگو . بیا . نخور . و ….. اینها رو حذف کنیم دنیا خیلی قشنگتر و حال خودمون بهتر

دیدگاهتان را بنویسید