خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

من یه اسفندیم

⇜♛من زاده ی اسفند ماهم♛⇝‌
ساکتم اما درونم وحشی
تنهام اما دورم شلوغه
مهربونم اما با عزیزام
مغرورم اما دلی کسی و نمیشکنم
پیچیده ام اما دورو نیستم
لجبازم اما بی منطق نیستم
من یه پسر اسفندی شیطونم
یه اسفندماهی که عاشق خیس شدن زیر بارونه
یه اسفندماهی که مهربونیش با ضعفش فرق داره
یه اسفندی که همه رو دوست داره
یه اسفندی که ناراحتیو هیچکسو نمیتونه ببینه
یه اسفندی که برا مشکلات خودش اون قد ناراحت نمیشه که برا مشکلات دیگران ناراحت میشه
یه اسفندی احساساتی
یه اسفندی رویا پرداز
یه اسفندی تنها
یه اسفندی جدی که تظاهر به شخصیت طنز داشتن میکنه
یه اسفندی تقریبا درونگرا که بازم تظاهر به برونگرایی میکنه و حتی اغلب اوقات بیشتر از برونگراها تو اجتماعه
یه اسفندی که بنا به تقدیر از خیلی از نعمات محرومه
یه اسفندی که بچه ها رو به شدت دوست داره و باشون دوسته و استعداد یابیشون میکنه
یه اسفندی که دوستاش براش یعنی خودش فرقی نمیکنه دختر یا پسر
یه اسفندی که با اوضاع داغون زمونه دوستدار حقوق بشره
یه اسفندی که شاید فمینیست بودنو دوست نداشته باشه ولی طرفدار حقوق خانوماس
یه اسفندی که تو هر مکان و موقعیتی باشه نسبت به اون ارق داره
یه اسفندی که طرفدار هنره و از جونش براش مایه میذاره بدون هیچ توقعی
و یه اسفندی که………………..
اسفندی که باشی همیشه برای حفظ ارتباطت تلاش میکنی
اسفندی که باشی خیلی چیزارو میفهمی ولی به روت نمیاری
فقط اینو بدون که برای بودن با اسفندی فقــــــط باید خودت باشی فقــــط
پس من با افتخار میگویم:
⇜♛من زاده ی اسفند ماهم♛⇝

۲۷ دیدگاه دربارهٔ «من یه اسفندیم»

درود بر اسفند و هر که زاده اسفند است. و صد هزار دورود بر دارنده این همه ویژگیهای مثبت . حالا یک سوال با این همه صفات خوب چرا این اسم رو انتخاب کردید؟ شما که نه مثل نسیم هستید و نه اصلً شبیه آتش پاینده باشید

سلمان گوشکن و آقای چشمه و مرضیه خانم مرسی از کامنت پر مهرتون
آقای چشمه کلا زیاد اهل کلی نوشتن راجعبه خودم نیستم منظور همون پروفایله اما کسی ازم سوال بپرسه حسش باشه با تمام جزئیات بشون پاسخ میدم
اما مرضیه خانم عزیز اینا فقط صفات خوب نبودن صفات بد هم بودن که سعی کردم با آرایش جالب بنویسمشون که تو ذوق نزنه مغرور و احساساتی افراطی میتونه دوتا از این صفات بد باشه اما راجعبه سوالتون باید بگم این اسم داستان داره و داستانشم اینگونس که من کلا نام دوم و مستعارم اینه و بیشتر تو اینترنت هم با همین نام شناخته شدم و این نام هم به خاطر تناقض ادبی جالبی که داره عاشقشم و در رادیو تی بی سی هم اولین باری بود که این اسم رو برای برنامه ای که در اون رادیو اجرا میکردم به کار بردم و تا الآن هم باهام بوده و قصدمم اینه که حفظش کنم

جوانمرد عزیز دکتر گلم هیچ وقت نباید خودتو دست زمان بسپری مود و حس هر لحظه به وجود اومد باید بریزیش بیرون این هم یه دلنوشت بود که ترجیح دادم نسبت بدم به کل اسفندیا چون اکثرا اینجورین میتونم بگم نزدیک به نود درصدمون مثل همیم وحید جان از تو هم ممنون که برام کامنت گذاشتی

دوباره سلام. اتفاقً برای همین چند ویژگی به ظاهر آراسته هم گفتم که شبیه نسیم نیستید.
راستی نسیم و آتش اصلً در تناقض با یک دیگر نیستند اون هم در نوع ادبیش
نسیم همیشه کمک کار آتشه و حضورش یار و یاوری برای بر پا موندن اتشه
این باد شدید که آتش رو میکشه البته همون طور که خودتون گفتین اشارهم تنها به سنتهای ادبی بود
در هر صورت نام زیبا و دل نشینیه موفق باشید

مرضیه جان عزیز مرسی بازم بابت نظرت تناقض این دو کلمه ظاهری نیست به هر حال ممنون از نظرت
آرتیمان ………. یعنی همون ممنون
ملیسای شیطون موفق باشی همیشه
شهروز تو همون امیر و مخصوصا اشکانو نیاز داری که حسابتو برسن من دزم بالاس برات ذرر داره بعدشم عالم و آدم اسم منو میدونن اوناییم که نمیدونن بعدا میفهمن بعدشم شما که خودت نویسنده ی ماهری هستی استاد مایی بنویس دیگه خصوصیاتتو چشم دوست دارم حالا که این طور شد به صورت واقعی احساسات متولدین یازده ماه دیگه رو هم بنویسم اگه شد قول نمیدم فعلا همینو علی الحساب داشته باشید

درود! قابل توجه-سمیه،‏ پروین،امیرحسین،محمدرضا،‏ افسانه،نسیم و دیگر دوستان:‏ بنده هم یه اسفندی هستم که با فروردین کمخلوط شده ام،در ضمن دوستی که گفته بود تا اسفند فاصله زیادی است،‏ اسفندیا خیلی بیخیال و صبورند! مثلا من از حدود یک ماه پیش قرار بود کولرمون را روشن کنم،‏ رفتم سراغ کولر و برزنت پاره شده را کندم،‏ سپس پوشالها و لگن را شوستم،پنجشنبه گذشته رفتم با بنزین چسب جای برزنت را شوستم،‏ دیروز عصر برزنت جدید را چسبوندم،‏ و ساعت بیست و چاهار دیشب تا ساعت دو بامداد کولر را روغن کاری و تنظیمات آب را انجام دادم و کولر را روشن کردم،‏ ببینید دوستان عزیز همه ی کارها به خوبی انجام شد،‏ فقط با صبر و حوصله و بدون حزینه،‏ حالا اگه من میخواستم عجله کنم باید استاد کولر میآکمد و حدود چهل هزار تومن ناقابل تقدیم میکردم و مثلا بیست روز پیش کولر راه اندازی میشد،‏ با صبوری من هیچ پولی پرداخته نشد،‏ خخخخخخ هاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاها

عباس جان عزیز ممنون از دیدگاهت
اما مجتبی جان عزیز من با بهمنیهای عزیز زیاد رفیق بودم تو هم که دیگه دوست ابمی و عزیزی برامو دوست دارم چوبکاری نکن که تو خودت دست نوشته هات تو همه ژانری تاب میخوره لامصب درامهاش هندیه همه گریشون میگیره طنزاشم که دیگه هیچی خلاصه من مخلصتم هستم حاضرم ویژگیهای خودتو با چنتا دیگه نسبت بدم به بهمنیا و من که قراره از همه ماهها رو بذارم بهمنو اول میذارم فقط به خاطر دوست گلم

دیدگاهتان را بنویسید