سلام.
بابا، اینجا چه قدر بزرگ شده، آدم نمیتونه پست ها رو دنبال کنه. اصن گاهی گم میشم! میگم اینی که دارم میخونم رو قبلا خوندم یا قبلا قرار بوده بخونم و نخوندم یا بعدا قرار بوده بخونم یا بعدا خوندم و الان شاید توی گذشتم و نمیدونم! تازه صفحه ی اصلی محله رو که ریفرش میزنی میفهمی ی جور هایی کلا جزئا حتما شرعا ذاتا از دنیا عقبی. چه کامنت ها که لرزان و ترسان از رفتن به زیر آوار کامنت های دیگر منتظرت بوده اند و تو بدون اینکه بتوانی احترامی به انتظار آن کامنت ها بگذاری از دستشان دادی و نخوندی! چه پست ها که قبل از اینکه شکارشون کنی ناخواسته و از روی گرفتار بودن به تقدیری همیشگی که همه ی نوشته ها را حول می دهد، پریدند رفتند صفحات بعدی پناهنده ی سیاسی اجتماعی شدند. اصن ی وضعی شده نمیدونی و نمیتونی درک کنی. نمیدونم اسم اینجا رو باید چی گذاشت. محله ی پرپست یا پرپشت؟ خلاصه که اگه از بچه های محله خودتون کامنت ها و نوشته ها رو تأیید نمی کردید تا حالا ی انبار پر از کاغذ باطله اینجا درست شده بود و منم از پسش بر نمیومدم. خیلی جالبه میرم میبینم ششتا نوشته توی صف ایستادند منتظرند بررسی بشند منتشر بشند بعد که میرم ی چایی بخورم برگردم می بینم از شش نفر، فقط یکی آوازخوانان تو صفی که دیگه وجود خارجی نداره و وجودش داخلی شده، ایستاده. ازش می پرسم پس باقی کوشند؟ آروم و خوشحال با یک صدایی که حالت شیطنتی مرموز توش موج میزنه جواب میده که آقا سعید باقی رو برده هواخوری و اضافه میکنه منم قراره برم، منم قراره برم! میرم کامنتکوچولو ها رو که یک هفته ای میشه سر بهشون نزدم از انتظار تأیید بکشم بیرون مشاهده می کنم همه رو حسین یا سعید یا امیر یا شهروز یا یکی دیگه کشیده برده کشته شسته پخته گذاشته تو محله که هممحلی ها بخورند حالشو ببرند! عجب! اصن روزگاری شده نگو و نپرس. محله داره با سرعت نور پیش میره من هنوز به سرعت صوت هم نرسیدم چه برسه به شکستن دیوارش.
پینوشت..
تعبیرات چند کلمه ای این نوشته، تأثیر گرفته از بیجنبه بودن این جانب و تأثیر گرفته از شیوه ی نگارش ترجمه ی کتاب گتسپی بزرگ است که تازه تمامش کردم!
پینوشت..
می خواستم بگم منم این کتابو خوندم. ههه
۸ دیدگاه دربارهٔ «اینجا خیلی شولوغه یکی کمکم کنه گم شدم»
سلام.
توی این شلوغیها اول لایک کردن و اول کامنت دادن خیلی حرفه هاااااااااااا.
بابا مترجم، بابا انگلیسی، بابا خارجی، بابا اهل کتاب، بابا مطالعه، بابا مدیر، بابا بیخیال.
یه امضا هم به ما بده.
در ضمن مدال منو هم بده بیاد.
بچه ها میگن بند مدالها یه کم مشکل داره از گردن میفته هی.
این رو هم بررسی کنی ممنون میشم.
سلام.
منم نقره.
بابا هیجان، بابا معرفت، بابا مرام، بابا مدیر، بابا مدبر، بابا باحال.
مدال منم بده، و الا طلا رو از حلقوم شهروز در میارم هااااا.
سلام
ما همه به شما مدیر زرنگ و باهوش افتخار میکنیم
تا کور شود هر آن که نتواند دید.
موفق باشید.
سلام.
من تا حالا تو چند تا پست اول شدم ولی مدال ندادند.
بزار ببینم باید حتما خودمون بگیم پس کو مدالمون؟
مدیر جون مدالهای من یه وقت اشتباه به کس دیگه ای داده نشه که دیگه هیچی ها.
بپپا ساطور من تو شولوغی نره تو پاااااااااااااات .مواظب باش /…..
حالا که چی؟؟,!! مثلا میخواستی دقیقا چی بگی
ایییش
هاهاهاهاهاهاآآآآ
سلام
هرکی مدال دوست داره بیاد اینجا
پیش من n کیلو مدال دارم.
بعد هم خب کمک کنید به مدیر دیگه د د بجنبید دیگه.
شهروز کجایی تو هم از این شلوغ پلوغی ها استفاده کردی بچه ها رو از نوشتهایت بیبهره گذاشتی.