خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

مهوش وقاری: با دوردستها زندگی نابینایان را تجربه کردم

مهوش وقاری، بازیگر سریال تلویزیونی دوردست ها گفت: ایفای نقش عالیه در مجموعه «دوردست ها» مرا به فکر فرو برد، چراکه مدام خودم را به جای مادرانی می گذاشتم که فرزندی نابینا دارند و واقعا نمی دانستم در مواجهه با آنها چکار باید کرد؟!

به گزارش جام جم سیما ، مهوش وقاری بازیگر سریال «دوردست ها» عنوان کرد: چندی پیش بازی ام در سریال «دوردست ها» به پایان رسید و در بخش مربوط به تهران کار کردم. خیلی فوری به جمع بازیگران این سریال پیوستم و هیچ ذهنیتی درباره این که چگونه باید با افراد نابینا برخورد کرد، نداشتم .

وی ادامه داد: حتی آنقدر فرصت کمی در اختیارم بود که نتوانستم با این افراد صحبت کنم. در این سریال نقش عالیه همسر آقای اطلسی را به عهده دارم. بازی و نقش ویژه ای را نمی طلبید و شاید از نقش هایی بود که بارها تکرار شده بود. تنها تفاوتش این بود که مادر دختر نابینا بودم و همین برایم سخت شده بود و نگرانی هایی را برایم ایجاد کرد .

بازیگر سریال «کیمیا» بیان کرد: زمانی که حس می کردم دخترم نمی بیند، این موضوع در بازی ام تاثیر می گذاشت. برای مثال یک شب میز شامی چیده بودیم که همه اعضای خانواده سر میز نشسته بودند و من به همه تعارف می کردم غیر از دخترم؛ چراکه می دانستم او نمی بیند و بعد از این که ضبط سکانس به پایان رسید، بازیگر نقش دخترم رو به من با شوخی گفت: من شما را نمی بینم، شما که مرا می بینید !

وقاری با اشاره به سختی ایفای این نقش گفت: ایفای نقش عالیه مرا به فکر فروبرد، چراکه مدام خودم را به جای مادرانی می گذاشتم که فرزندی نابینا دارندو واقعا نمی دانستم در مواجهه با آنها باید چکار کرد؟! گاهی اوقات حس می کردم باید بیشتر به فرزندم توجه کنم که در این صورت حس ترحم به سراغم می آمد .

وی درباره همکاری با جواد ارشاد، کارگردان دوردست ها گفت: از این همکاری راضی هستم و تنها سختی اش این بود که لوکیشن خانه ما در مهرشهر کرج بود و زمان زیادی را برای رسیدن به آنجا در راه بودیم.

منبع: فارس

۸ دیدگاه دربارهٔ «مهوش وقاری: با دوردستها زندگی نابینایان را تجربه کردم»

سلام.
ممنون به خاطر انتشار این خبر
درسته که نباید مطلبی رو به محض شنیدن مقدمه و مؤخره اش همین طوری قضاوت کرد ولی به عنوان یک پیشنهاد میگم چرا ایشون وقتی این سؤآلات براشون پیش می اومد نمی رفتند یکی از مدارس نابینایان مثلاً مدرسه نرگس که بتونند اطلاعات خوبی در مورد نابیناها به دست بیارند؟
به هر حال امیدوارم سریال خوبی باشه و از طرفی در مورد نابینایان نگاهی واقع بینانه تر از یک سریالی که ماه رمضون سال های پیش پخش شد با نام چراغ های خاموش داشته باشه.
چون اون جا و در اون سریال یه جوری به مخاطب القا می کرد که نابینایان چشم دل دارند و می تونند حتی فکر افراد رو هم بخونند
فکرش رو بکن اون قدر این مسأله به صورت فاحشی ابراز شده بود که من که ده دوازده سالم بیشتر نبود به این برداشت اشتباه پی برده بودم و خونواده ام هم که این همه مدت با من زندگی کرده بودند مرتب ازم می پرسیدند مطمئنی واقعاً نمی دونی من الآن دارم به چی فکر می کنم؟
موفق باشی.

سلام به دوستان خوبم.
۱:‏ علی کریمی عزیز ممنون از حضورت، اینم مدال طلای خوشرنگ تقدیم به تو که البته واسه تهیش مجبور شدم کامنتو دیر بنویسم. انشالا در آینده پربارتر در خدمت محل و اهالیش خواهم بود.
من اعتقاد شخصیم بر این که: برای پست زدن حتما حرف و مطلب مهمی که در شأن محل و اهالی باحالش باشه داشته باشم! و شخصا پست زدن به هر قیمتی رو نمیپسندم و دلیل کم پست زدنم هم دقیقا همین اما با این وجود تلاش بیشتری میکنم که مطالب مهم پرشمارتری رو پیدا کنم که نه از قاعده خودم عدول کنم و بیشتر از گذشته هم در خدمت شما باشم.
۲:‏ سرکار خانم فاطمه حسینی از شما سپاس.
۳:‏ سرکار خانم کاظمیان: از شما هم به شدتش مچکرم.۴جناب ضیاییفر: از شما هم به خاطر حضورتون کمال تشکر رو دارم.
۵:‏ جناب عبد الهپور: ممنونم از ابراز محبتتون و حضورتون.
۶:‏ حسین آگاهی عزیز: اول مرسی بابت حضورت و بعد که اتفاقا حرفتون کاملا صحیح و منطقی اما به نظرم این هنرپیشه عزیز چون قرار بود نقش مادر یک نابینا رو بازی کنند و نه نقش یک نابینا رو شاید احساس کردند که نیازی به این شکل از تحقیقات میدانی نیست! هرچند که در متن گفت و گو هم ایشون به فرصت محدودی که داشتند اشاره کرده بودند.
سریال هم حدود ۱۷ قسمت ازش پخش شده البته منم سریالو ندیدم اما به نظرم سریال بدی نیست. در مورد سریال چراغهای خاموش بله دقیقا این سریالو به خاطر دارم و داستان پردازی که همراه با تخیل بود و تو فضای معنوی ماه مبارک رمضان قرار داده بودندو نپسندیدم.
چون معتقدم شناخت جامعه از نابینایان به قدری بالا نیست که بشه در موردش تخیلپردازی هم کرد چون این خیالپردازیها قطعا به باور مردم تبدیل میشه و جزئی از خوراک ذهنی مردم میشه.
باز هم از تمام دوستان تشکر فراوان میکنم.

دیدگاهتان را بنویسید