خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
مثبت اندیشی 3

سلااااااام یاران عزیزم
حالتون چطوره
قطعا عالی هستین
عالی بودن دروغ نیست بلکه تردید به ما خیانت میکند.
تردید نکنید به عالی بودنتون با قدرت تمام عالی بودنتون رو مطمین بگید
هیچکس توی این دنیای بزرگ به اندازه ی خود شما نمیتواند به حال شما کمک کند و حال شما را عالی کند.
خودتون هستید که به عالی بودنتون باور میدید و جامه ی عمل میپوشونید.
جلسه ی قبلی درباره خنده درمانی گفتم و نوشتم که یکی از راههای عالی کردن حالمون خنده است.
رادیو تلویزیون و تمام رسانه ها رو اگه بگردید در مورد خندیدن کلی مطلب خوب پیدا میکنید , منظورم بهونه برای خنده نیست بلکه منظورم تایید حرفهای جلسه ی گذشته است. بگردید و ببینید که هست واقعا.
اولین باری که خود من در یک شبکه رادیویی در مورد مطالعات بر روی خنده رو شنیدم صبح روزی زمستانی بود, به سوی مدرسه حرکت میکردم در ماشینی نشسته بودم.
تمامش قشنگ یادمه که خودم کلی درگیر شد ذهنم.
و شاید استارت اینی که من امروز اینجام همون موقع خورد
اما خنده رو همون جوری که گفتم انجام بدید همون جوری روزی 3 دقیقه.
حالا شاید خیلیها بپرسن: پشت هم؟ یا پراکنده؟
فرقی نمیکنه در عمل. شما باید فقط بخندین. ولی توصیه ای دارم.
اگه میخواین حالتون یه جورایی خیلی بهتر بشه سعی کنید 3 دقیقه رو یک جا بخندید.
اما بذارین برم سراغ بحث باور, جامه ای برای واقعیت.
دقت کردین ما انسانها خیلی مواقع دقایقی فول انرژی هستیم و به قول فرنگیها انرژیک هستیم و بعد چند دقیقه کلا در واقع بر می گردیم به حالت دیگری؟
خب قطعا تجربه کردیم.
اما اگه با خودمون رو راست باشیم همون جوری که در پست یا جلسه ی پیشین توضیح دادم مطمئنم که
این قبیل روحیه ها در ما اثری نخواهد داشت.
خیلی سخته اولش قبولدارم ولی ما یه قراری با هم داریم.
اون هم یک ماه پیاپی تمرین تمرین و تمرین
مطمئنم بعد از یک ماه همه در جایگاهی خواهیم بود که اولا باور درست خواهیم داشت,
ثانیا به ارتقاع سطح زندگی خودمون کمک خواهیم کرد.
پس شک نکنین که باورها هستند که برای ما آنچه را که متناسب ما هستند به وجود می آورند.
تکنولوژی فکر که این روزها همه جا ازش یاد میشه در این باره میگه:
آنچه را که می اندیشید به دست می آورید.
یعنی چی؟
یعنی من بشینم فکر کنم و به دست بیاد؟
یعنی من فقط فکر کنم و دنبالش رو نگیرم؟
یه مثال
شما میخواهید خونه ی دوستی برین. اون دوست دوستی قدیمیه که شما از وقتی خونش رو عوض کرده بهش سر نزدید
به خیابون م آیید و فکر میکنید که خب نباید دست خالی بروم.
این اولین باور و اندیشه ی شماست.
حرکت میکنید.
دومین فکر شما این میشه که جایی رو پیدا کنید تا برای دوستتون کادویی تهیه کنید.
مغازه ای شیک نظر شما رو جلب میکنه و شما وارد مغازه میشین.
از چیزی خوشتون میاد.
قطعا نگاهش میکنین و روی اون فکر میکنین و تهیه میکنین.
حالا بماند که من در این مثال دغدغه ی به موقع رسیدن و خیلی افکار دیگه رو نگفتم.
چند تا سوال برای ما پیش میاد.
اگر فقط شما تصمیم میگرفتین برید خونه ی دوستتون, آیا خود به خود میشد؟
اگر فکر میکردید که چیزی برای دوستتون تهیه کنید و فقط فکر میکردید آیا میشد؟
زندگی هم همینه دوستان من.
فقط یادمون باشه مثبت اندیشی رو تردید خرابش میکنه
شما امروز عالی هستید
روز بسیار خوب و پر از عالی بودن رو دارید
چون من مطمئنم میشود عالی بود.
در یک نگاه ساده اگر من تصمیم میگرفتم این پستها رو بزنم, و فقط تصمیم میموند آیا خود سایت اونها رو برای من منتشر میکرد؟
خیر! خواستم که الان اینجام.
خواستم خوب باشم که الان در کنار شما عااااااااااالییییییییی هستم
بلا شک همین انرژیهای مثبت من به شما و شما به من جاده ی خوبیها رو پدید میاره.
بیایید باور به خودمون بدهیم و مثبت زندگی کنیم.
امروز سومین نوبت از مثبت اندیشیه. حالا حالا ها کلی حرف و سخن هست که باید با هم مرور کنیم.
بلند شید
حرکت کنیییییییید
این موتور مغزی فقط برای حرکت شما انرژی میخواد.
با انرژی مثبت و به دور از هرگونه آرمانگرایی حرکت کنید.
انسانهای بزرگ بزرگ فکر میکنند اما کوچک قدم بر می دارند.
این محله در ابتدا اینجوری که الان هست نبود و امروز به خواست مدیرانش بزرگ و قدرتمند شد.
پس ببینید! خواست مدیران این محله و باورشون نسبت به یک چنین روزی این محله و سایت رو قدرتمند کرد که شده مرجع اکثر ما.
واقعیتها رو بپذیریم.
افکار مثبت مدیران شرکتها کارخانه های بزرگ و حتی سایتهای بزرگه که باعث لذت همه ی انسانها میشه.
یه مثال ساده حالا از همینجا
اگر مجتبی خادمی و تیم مدیریت این سایت رو رها میکردن با حالا هرگونه مشکلاتی که سر راهشون بود, آیا امروز ما گوش کن داشتیم؟
پس تلاش کردن, و پا فشاری بر روی ابقای یک چنین مرجع بزرگی.
شما هم بلند شید!
چه میخواهید از زندگی
در نوبت بعدی در باره ی چگونه تصمیم درست بگیریم بیشتر صحبت میکنم و امیدوارم
خدای اطلسی ها با تو باشد
پناه بیکسی ها با تو باشد
تمام لحظه های ناب هستی
به جز دلواپسی ها با تو باشد
در پایان از نظرات همتون سپاسگزاری میکنم و امیدوارم پایدار و برقرار باشین
یا علی
سبز باشید و شاداب

۱۲ دیدگاه دربارهٔ «مثبت اندیشی 3»

?می‌توان افکار بیهوده را مقصر اصلی ابتلا به افسردگی دانست. تفکر در مورد شکست‌ها،‌ ناکامی‌ها و هر آنچه که خارج از دسترس فرد است، افکار بیهوده و درگیری ذهنی را پدید می‌آورد. این افکار فرآیندی سمی است که ذهنیت منفی و ناخوشایندی در مورد فرد در او ایجاد می کند.

?معمولا افراد افسرده ،‌زمان و انرژی زیادی را برای پروراندن افکار منفی‌شان هدر می دهند.

?به گفته دکتر Mark Giulston (روانپزشک) ، هنگامی که شما افکار منفی در ذهن خود می‌پروانید، در واقع در قلمرو دشمن قرار گرفته‌اید.
قبل از آنکه افکار منفی بر شما غلبه کند، خود را از دست آنها خلاص کنید.
افکار منفی می‌تواند باعث ایجاد توهم شود و رویدادهای عادی را برای افراد غیر قابل تحمل کند. به طور مثال لبخند زدن افراد را به منزله تمسخر کردن خود پندارند.

?راه حل: توجه خود را به فعالیت‌های مثبت مانند خواندن کتاب معطوف کنید.

سلام. امروز انگار کلا عوامل دست به یکی کرده بودن بزننم به دیوار منفی. هرچی مثبت می گفتم اوضاع خراب تر می شد و کلا تا اینجای امروز رسما پدرم در اومد خخخ! البته نه اون قدر شدید که بزنم زیر گریه. از زندگی چی می خوام! خیلی چیز ها ولی اینکه بشه دستم بهشون برسه یا نه، خوب، … از دست این تردید! این تردید این تردید خداییش درست میگید اگر این تردید نبود شاید نصف بیشتر نتیجه ها واسه من یکی مثبت می شد. به نظرم شروع هر چیز حسابی سخت تره از ادامهش و واقعیتش واسه من شروع این باوره۱خورده، … دارم سعی می کنم. خیلی دارم سعی می کنم. شاید دیر تر از۱ماه موفق بشم ولی حسابی می خوام که بشه! کاش بشه!
همیشه شاد باشید!

دیدگاهتان را بنویسید