خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

چرا کتاب بخونیم و چطور کتاب انتخاب کنیم؟

سلام به همۀ هم محله ای های خوبم. توی این پست و قبل از رفتن به سراغ معرفی کتاب های مختلف، سعی می کنم به دو پرسش از دیدگاهی کاملا شخصی پاسخ بدم. پرسش اول اینکه توی عصر حاضر که ما به معنای واقعی کلمه هدف بمباران اطلاعاتی قرار داریم، کتاب چه مزیتی بر انواع دیگر مراجع کسب اطلاعات مثل شبکه های اجتماعی، فیلم های مستند و یا حتی سایت های خبری-تحلیلی داره، و پرسش دوم اینکه یه کتاب خوب رو چطور میشه پیدا کرد.
درمورد پرسش اول، نظر شخصی من اینه که برخلاف سایر انواع مراجع اطلاعاتی مثل فیلم های مستند، برنامه های رادیویی و مواردی از این دست که ما رو برای مدت زمانی عمدتا محدود درگیر یک موضوع می کنند، کتاب می تونه ما رو روزها با مسئله ای درگیر بکنه و از این طریق توان تحلیل رو در ما ایجاد کنه. فرض کنید شما یه مستند از بی بی سی دربارۀ هیتلر تماشا می کنید یا توی تلگرام درمورد او مطالبی رو می خونید. در این گونه موارد، اطلاعاتی در بازۀ زمانی اندک و احتمالا در مقیاس بالا در اختیار شما قرار می گیره و ذهن شما به احتمال قوی به ثبت و ضبط برخی از این اطلاعات می پردازه و مابقی هم به همون سرعتی که به محفوظات شما اضافه شدند فراموش میشن. اما اگر کتابی رو دربارۀ هیتلر به دست بگیرید، اطلاعات به تدریج و طی مدت چند روز یا چند هفته ای که درگیر مطالعۀ کتاب هستید به تدریج وارد ذهن شما میشن و در مقام مقایسه، توی ذهن شما رسوخ پیدا می کنند. شما در این حالت زمان بیش تری برای فکر کردن به مطالب دارید و علاوه بر حفظ کردن، مجال تحلیل مطالب رو هم پیدا می کنید. پس مهم ترین مزیت کتاب، عمق دانش و ایجاد فرصت تحلیل بیش تر برای مخاطبه.
اما چطور میشه یه کتاب خوب رو پیدا و مطالعه کرد؟ در اینجا توصیه های کاملا شخصی خودم رو در پاسخ به این پرسش مطرح می کنم.
نکتۀ اول اینکه هیچ وقت مگر درمواردی که نمره یا مدرک لازم هستید، اصرار نکنید کتابی رو بخونید که به موضوعش علاقه ای ندارید. مثلا من به اقتصاد هیچ علاقه ای ندارم، اما واسه اینکه توی مهمونی ها و میون فک و فامیل حرفی واسه گفتن داشته باشم، یک کتاب اقتصاد رو دست می گیرم و باعث آزار خودم و اون کتاب بی زبون میشم. حالا این وسط خدا نکنه یه چیزهایی از کتاب دستگیرم شده باشه، که اون وقت دیگه خدا رو هم بنده نیستم و درک ناقصم از این کتاب رو با وهمیات خودم قاطی می کنم و آش شله قلمکاری به خورد خلق خدا می دم که اون سرش ناپیدا.
نکتۀ دوم اینکه هیچ وقت از سر بی کتابی به سراغ هیچ کتابی نرید. خب بذارین این جور ازتون بپرسم: آیا خوشتون میاد کسی بیاد پیشتون و توی چشم های قشنگتون زل بزنه و راست راست بهتون بگه که «چون آدم قحط بود اومدم سراغ تو؟» من که خوشم نمیاد و واسه همین هم هیچ وقت از زور بی کتابی هر کتابی رو دست نمی گیرم.
نکتۀ سوم اینکه وقتی یک کتاب با موضوع مناقشه برانگیز رو می خونید، حتما سعی کنید در حین خوندن کتاب، دلایلی برای رد نظرات مندرج در اون پیدا کنید و به موازات ادامه مطالعه ببینید آیا کتاب تونسته به ایرادات شما پاسخ بده یا نه. این کار به شما کمک می کنه تا بردۀ فکر نویسنده نشید و بتونید استقلال فکری خودتون رو که توی تحلیل حسابی بهش نیاز دارید حفظ کنید. ضمنا یادتون باشه کتاب خوب، کتابیه که بیش از اون که به سوالات من و شما پاسخ بده، سوالات بیش تری رو توی ذهن ما ایجاد کنه.
نکتۀ چهارم اینکه اگر کتابی رو با یک رویکرد خاص مطالعه کردید، حتما مصرانه تلاش کنید کتابی با رویکرد کاملا مخالف در همون موضوع رو هم، حتی اگه به مذاقتون خوش نمیاد مطالعه کنید. اینطوری، مانع از اون میشید که نویسنده کتاب اولی تنها پیش قاضی بیاد و راضی هم برگرده. خلاصه مطالعه رو به یه فرایند مباحثه و استدلال دوطرفه تبدیل کنید تا هم فکرتون مستقل بمونه و هم نگاه کردن به یک موضوع از دیدگاههای مختلف رو یاد بگیرید. اگه توجه کنید که ریشۀ خیلی از مشکلات زندگی ما همین عدم توانایی در درک رفتار طرف مقابل هست، به اهمیت این توصیه پی می برید.
اما برای پیدا کردن یه کتاب خوب، راههای زیادی هست که چون اکثرا با اونا آشنایی دارید، فقط فهرست وار اشاره ای می کنم و از پست بعدی به سراغ معرفی کتاب ها می رم. صحبت کردن با اهل فرهنگ و مطالعه، مخصوصا اونایی که به لحاظ حوزه های علاقه با شما نزدیکی دارند می تونه یه راه خیلی خوب واسه پیدا کردن کتاب های تازه باشه. عضویت در کانال های تلگرامی یا سایت های معرفی کتاب یه راه مناسب دیگه برای پیدا کردن کتاب های خوبه. تماشای فیلم هایی که از روی آثار مختلف ساخته شدند هم می تونه شوق خوندن کتاب رو در شما بیدار یا تقویت کنه. و بالاخره مراجعه به فهرست های معتبر کتاب های برتر که البته تعدادشون هم کم نیست، برای مدت ها سر شما رو شلوغ نگه می داره.
خب تا پست بعدی و معرفی اولین کتاب، روز و روزگارتون خوش.

۳۴ دیدگاه دربارهٔ «چرا کتاب بخونیم و چطور کتاب انتخاب کنیم؟»

درود. شدییید باهات موافقم وحشتناک.
به نکات ریز و دقیقی اشاره کردی.
ولی کلاً تجربه ام از مطالعه بهم میگه هر نویسنده ای که باشه, هدفش اینه که افکار و اندیشه های خودشو تو ذهن مخاطبش و خوانندش جاسازی کنه و بهش بقبولونه.
مگر اینکه یه کتابی باشه که کلاً روشش مباحثه و مناظره باشه که اون داستانش فرق میکنه.
مرسی از بابت پست ولی بنظرم تو پست بعدی کلاً یه میز گرد بذار که بیاییم کتابایی که خوندیم رو به هم معرفی کنیم.
بعد بتونیم اونا رو تجزیه و تحلیل کنیم.
کلاً سعی کن پستهات جوری باشند که دوطرفه باشند.
اینجوری فکر کنم خعیییلیی بهتر باشه. البته خودت استادی و قطعاً نظر خودت هر چه باشه همونه.
مهرت مانا.

سلام علی جان. منظور من از دوطرفه بودن مطالعه اینه که مثلا اگر کتابی در تأیید مارکسیسم خوندیم، حتما سعی کنیم کتابی در رد مارکسیسم هم بخونیم تا بتونیم توی ذهن خودمون مباحثه و مناظره ایجاد کنیم، وگرنه که حق با شماست و هر نویسنده ای حرف خودشو می زنه. مثلا اگر شما کتاب بنویسید، مطمئنا دغدغه اینو ندارید که نظرات امید صالحی رو توش مطرح کنید و بالعکس. ممنونم از توجهت.

سلام آقای صالحی!ابتدا که تشکر از شما بابت مطرح کردن این مبحث ارزنده، قابل تامل و حایز اهمیت! که اگر به واقع بهش توجه بشه حتی ممکنه زندگی و سیر فکری و رفتاری افراد رو متحول کنه!
متاسفانه من پیش از این یعنی درواقع مدتی پیشتر خیلی به کتاب خوندن اهمیتی نمیدادم و این سابقه درخشان من در کتاب خوندن!خخخ الان موجب سردرگمیه من در انتخاب موضوعات و زمینه های مورد علاقه مطالعاتیم شده! الان متاسفانه حتی واقعا موندم که راغبم که به سمت چه کتابایی برم! از طرفی فعلا هم که خودم رو مشغول رمان و داستان و این حرفا کردم که خودم در کل خیلی راضی نیستم! نه این که بگم رمان خوندن بده اما معتقدم محدود شدن به یک نوع از انواع از کتاب ذهن رو راکد میکنه! و پویایی ذهن در گرو کسب اطلاعاتی وسیع در زمینه های مختلفه!
سپاس و منتظر پست های خوب شما هستم

دل رعد گرفته از نوع شدید
سراغ کتابو کباب هم نمیرم . مگه اینکه اونا منو انتخاب کنند . بیشتر کتابهایی که دوست داشتم منو انتخاب کردند و به صورت معجزه واری منو به دام انداختن .
خب برم . از اونجایی که دلم شدید گرفته بهتره سکوت کنم ??

فدای دلت چرا آخه دلت گرفته؟!
آره منم از خوندن یه کتابی خاطره دارم که یه وقتی دنبالش می گشتم بخونم پیداش نکردم
بعد یه روزی به صورت معجزه اونم با اومدن خود قهرمان کتاب به دستم رسید
اینقدر اشک ریختم وقتی میخودنمش
چه روزهایی بود

سلام
پست بسیار جالبی بود سبک نوشتاری شما هم شیوا و روان؛ خیلی ساده و در عین حال جذاب مطالب مهم و مفیدی را بیان کردین
منتظر پست یا پستهای بعدیتون برای آشنایی با کتابهای مفید هستم
شاد و سربلند باشید

سلام دکتر. پرسش اول رو به درستی جواب دادی. کتاب در ذهن باقی میماند.
پرسش دوم هم درست گفتی. برای کلاس گذاشتن بخونیم اصلا هیچی یاد نمیگیریم.
باعث نفرت ما از کتاب میشه و دیگران گمراه میشوند.
بعضیا کتاب درباره همه موضوعات میخونن تا نشون بدن از همه چیز سر درمیارن.
از نظر من این که میگن هر کتاب ارزش یک بار خوندن داره کاملا غلطِ.
نکته سوم هم خوبِ. ما قرار نیست منفعل باشیم.
یک نکته بسیار مهم هست که از نظر من باید در اول گفته بشه.
اگر کتب داستانی برای مثال رئالیسم میخونیم، قبل از خوندن درباره رئالیسم در اینترنت ویکی پیدیا یا از دوستان کمک بگیریم تا بفمیم معنیش چیه، وقتی بدونیم یک کتاب داستان رئالیسم چه سبک و ویژگیهایی داره مطالب رو راحتتر درک میکنیم.
برای سایر کتب هم همینطور. قبل از خوندن، درباره موضوع، تحقیق کنیم.

درود
تشکر زیاد بابت این مطلب جالب. فکر می‌کنم کتابنامه‌های آخر کتاب‌هایی که می‌خونید هم می‌تونه منبع مناسبی برای پیدا کردن کتب دیگه توی همون موضوع باشه. اگه کم و بیش با انگلیسی هم آشنا باشید سایت Goodreads.com می‌تونه کمک خیلی زیادی بهتون کنه. بعد از مدتی که کتاب‌هایی که می‌خونید رو بهش اضافه کنید و رأی بدید، الگوریتم سایت کتاب‌هایی که ممکنه ازشون لذت ببرید رو با دقت بیشتری بهتون پیشنهاد می‌کنه. شاد باشید تا همیشه.

سلام امید. به مطلب خوب و البته قابل تأملی اشاره کردی. متأسفانه مطالعه خیلی میون ما ایرانیا جا نیفتاده. البته قبل از هر چیز باید بگم که مطالعۀ کتاب یه هنر و فن خاصیه که باید اونو به درستی یاد گرفت خیلیا رو می شناسم که عاشق کسب اطلاع در یک زمینۀ خاص هستن، کتابای مورد نظر رو هم می شناسن، ولی نمی تونن بخونن یعنی تا میرن سراغش بعد از خوندن چند صفحه خسته میشن و یا کتابو می بندن یا این که ترجیح میدن خلاصه‌شو از طریق دیگه ای بشنون یا بخونن. اینا کسایین که این هنر و فنو به خوبی یاد نگرفتن، روزنامه خونی و در قدم بعدی داستان کوتاه و رمان می تونه راهگشا باشه و در واقع نرمش تمرینی مطالعه محسوب بشه. خلاصه بازم دوست داریم ازت فیض ببریم. یادم میاد وقتی بچه بودم حدود اول یا دوم ابتدایی و توی شهید محبی درس می خوندم آخر هفته ها می رفتم خونۀ داییم، هر چی پفک و خوردنی داشتم می دادم به پسر داییم تا اونم در عوض واسم کتاب بخونه، در واقع کتابا رو می بلعیدم، به همین دلیل الآنم عاشق مطالعم، آدم اگه از بچگی به این کار صواب عادت کنه دیگه تا آخر عمر ازش دل نمیکنه. پیروز باشی بای.

سلام جناب مصدق عزیز. از لطف شما بی نهایت ممنونم، اما مطالعه اگر هم فوت و فنی داره، من یکی که بلدش نیستم. واقعا هم دنبال یاد گرفتن فوت و فنش نبودم. اینایی هم که اینجا نوشتم فقط حاصل تجارب شخصیم بوده نه اینکه به صورت تئوریزه باشه و من اینجا ارائه کرده باشم. از همون بچگی عاشق مطالعه بودم و مثلا کلاس دوم ابتدایی که بودم، کتاب های تاریخ و جغرافی رو خونده بودم. باز هم از لطف شما بی نهایت ممنونم.

درود مجدد. نه من منظورم از دو طرفه بودن پستهات این بود که جوری پست بزنی که بچه ها هم مشارکت داشته باشند. مثلاً تو معرفی کتاب یه جوری باشه که تو یه کتاب رو معرفی و تحلیل کنی و لینکشو هم بذاری, و بعدش از ما هم بخوای تو کامنتا همین کارو کنیم و یا حتی اون کتابو به نقد نظر هم دیگه بذاریم.
در خصوص جوابت هم به کامنتم بگم که آره دقیقاً همینه. هر نویسنده ای خر خودشو می رونه خَخ.

خب معلوم نیست کسی کتابی رو که من میگم خونده باشه یا نه. هدف من هم صرفا معرفی کتاب هست و زیاد مایل نیستم خودم رو وارد مباحث نقد و نظر که البته خیلی خیلی هم مفید هستند بکنم. این کار مستلزم اینه که من بدونم بچه ها چی خوندند و چی نخوندند که اولا سخته، ثانیا به من مربوط نیست، و ثالثا من به عنوان یه شیرازی حالشو ندارم. ارادت.

سلام آقای صالحی
ممنونم نکات خوبی بود
منتظر پست های معرفی کتاب شما هستم.
من خیلی کتابها را معرفی شده شروع به خوندن کردم ولی چون جذبم نکرده نصفه ولش کردم.
کلا کتاب جذبم نکنه نمیتونم بخونمش.
چند روز پیش هم اومدم یه رمان دیگه از اورهان پاموک به اسم (نام من سرخ) بخونم چون خیلی جایزه ادبی گرفته بود
خواستم اگه خوب بود صوتیش هم کنم در حین خوندنش ولی بازم موضوعش جذبم نکرد ولش کردم نصفه
قبلا هم یه کتاب دیگه از این نویسنده به اسم( زندگی نو ) خوندم اونم تا اواسط کتاب خوندم ولش کردم
پیشنهادی راجب این نصفه نیمه رها کردن کتابها ندارید؟
چون خودم این کارو دوست ندارم دلم میخواد هر چقدرم کتاب جالب نباشه چون معرفی شده یا کتاب معروفی هست یا چون نصفشو خوندم بتونم بخونم ادامشو نصفه ولش نکنم
دیگه از کتابهایی که نصفه ول کردم بخوام بگم
گاهی موضوعش اعصاب خورد کن بوده و به قولی عقایدش مخالف بوده کتابو نصفه ول کردم یا از شیوه داستان نویسی نویسنده خوشم نیومده یا دیدم هدف نویسنده فقط انگار به صحنه کشیدن مسائل جنسی بوده تا نوشتن داستان برای همین نصفه ولش کردم
خلاصه اگه بخوام یه لیست از کتابهای نصفه نیمه رها شده بیارم کلی کتاب میشه برای خودش
و این نصفه نیمه رها کردن کتابها کلا نارحتم میکنه ولی خب نتونستم هم کاری کنم

سلام. ممنون که وقت گذاشتید. به استثنای یک مورد، درمورد هیچ یک از دلایل نصفه کاره خوندن کتاب ها نمی تونم توضیحی بدم و احساس می کنم اصلا اشکالی نداره که آدم یه کتاب رو وقتی جذبش نمی کنه کامل بخونه. اما گفتید که یکی از دلایل نیمه کاره گذاشتن کتاب ها، ارائه عقاید مخالف با باورهای خودتون توسط نویسنده است. خب بذارید رک و راست بگم. به نظر من، این کار هیچ توجیهی نداره و فقط شما رو به برده ای مستبد تبدیل می کنه: بله، دقیقا برده ای مستبد! حالا می پرسید مگه بردۀ مستبد هم داریم؟ بله، اگر این حرف شما درمورد خودتون درست باشه، شما از یک طرف بردۀ افکار و باورهای خودتون هستین و از طرف دیگه دچار استبداد در اندیشه شدین که پیامدش استبداد در عمل هم می تونه باشه. اما از این دلیل که بگذریم، هر دلیل دیگری برای نیمه کاره رها کردن کتاب ازنظر من قابل پذیرشه و نیازی هم نیست آدم یه کتاب رو فقط به این خاطر که معروفه یا نوبل گرفته تا ته بخونه. دقیقا مثل اینه که شما ماست دوست ندارید، اما چون شرکت کاله امسال برندۀ جایزۀ بهترین تولیدکننده فرآورده های لبنی شده، بخواید یه کاسه بزرگ ماست رو علیرغم میلتون بخورید.

خب هدف من از خوندن کتاب درجه اول لذت بردن از کتابه
بعد اطلاعات که بیشتر اطلاعات تاریخی و سیاسی و یا اجتماعی رو دوست دارم توی کتاب باشه
ولی زیاد از کتابهایی که رو مخ آدم کار می کنند تا یه عقیده ای رو جا بندازن خوشم نمیاد
هر چند بعضی هاشو هم خوندم ولی واقعا اعصاب و روان آدمو به هم میزیزن

آقای دکتر صالحی سلام.
ضمن تقدیر از پست ارزشمند شما فرصت رو غنیمت میشمرم و یک گلایه که در واقع مشکل فعلی جامعه ی ماست رو اینجا مطرح میکنم. مشکل اصلی ما ایرانیان اینه که اصلا شوقی به مطالعه نداریم و زمانی که به مطالعه اختصاص میدیم تقریبا صفره. و به طور اخص ما نابینایان هیچ گونه تمایلی به مطالعه نداریم. خب بحث رو با چند مثال پیش میبرم، اول همین پست شما که در زمینه ی کتاب هست چند کامنت داره؟ در حالی که اگه یه پست معمولی مثلا یه درد و دل یا خاطره نویسی بود چند کامنت میخورد؟ البته قصد جسارت به کسانی که این قبیل پستها رو میزنن رو ابدا ندارم چراکه وجود این مطالب هم الزامیست.
مورد دوم خود ما از طرق گوناگون سعی کردیم دوستان نابینا رو در انتخاب کتب برای ضبط یا برگزاری مسابقه ی کتابخوانی به مطالعه مشتاق کنیم که پستهاش هم تو این سایت هم تو سایتهای دیگه منتشر شده اما حتی تعداد کسانی که مراجعه کردن به تعداد انگشتان دست نبود.
امروزه دسترسی ما نابینایان به منابع اطلاعاتی نسبت به گذشته چند برابر، و اشتیاق به مطالعه هم به همون میزان کمتر شده.
و این یک دغدغه ی مهم برای همه ی کسانیست که در حوزه ی تولید کتب گویا فعالیت میکنند.

سلام به خانم محمدی فرهنگ دوست. امیدوارم هرجا هستید شاد و سلامت باشید. خب من هم این پست ها رو دقیقا با هدف ترویج مطالعه در بین خودمون تنظیم کردم و حتی اگه یه نفر هم از این راه کتابخون بشه من کارم رو موفقیت آمیز ارزیابی می کنم. در پست اولم به معضلی که فرمودید اشاره کردم، اما در سطح کل جامعه که خب ما هم بخشی از اون هستیم. باز هم از اینکه وقت گذاشتید بی نهایت ممنونم.

سلام
به نکات درست و مهمی اشاره کردید
من عادت دارم موقع مطالعۀ کتاب اگه مطلبی نظرمو بیشتر جلب کرد از اینترنت کمک بگیرم و دربارۀ اون مطلب بیشتر بخونم و فکر میکنم این روش کمک میکنه که مطالب کتابهایی که میخونم رو کمتر فراموش کنم
منتظر معرفی کتابهای مد نظر شما هستم
شاد و موفق باشید

سلام آقای صالحی. کتاب رو خیلی دوست دارم! یکی از علایقم کتاب خوندنه ولی واقعیتش اگر کتابی جذبم نکنه هیچ مدلی نمی تونم بهش متمرکز باقی بمونم. زمانی خیلی دور بهم می گفتن از شاخه های غیر از علاقهت هم کتاب بخون و من هم خواستم حرف گوش کنم و سعی می کردم از هر موضوعی چیزکی بخونم. البته موفق نبودم و شاید باور نکنید اما به مفهوم واقعی زجر می کشیدم آخرش هم دست برداشتم چون حس کردم دیگه واقعا نمی تونم تحمل کنم. و حالا که شما میگید این کار درست نیست دقیقا درک می کنم. کتاب خوندن عالیه به شرط اینکه نکات داخل پست مفید شما رو رعایت کنم. درضمن من درست فهمیدم آیا؟ شما در پست های بعدی کتاب واسه ما دارید؟ چه عالی! بی صبرانه منتظرم! حتی اگر اون ها در موضوعات مورد علاقه من نباشن، کتاب همیشه مخاطب های خودش رو پیدا می کنه و هرچی ما بیشتر امکان مطالعه داشته باشیم از نظر من بهتره!
ممنون از پست آگاهی بخش و مفید شما!

سلام و وقت شما بخیر. از حسن توجه شما ممنونم. بله از این به بعد من کتاب هایی رو که خودم خوندم و به نظرم خالی از فایده نبودند اینجا معرفی می کنم. اگه هم دوستان مایل بودند می تونن حوزۀ علایقشون رو مشخص کنند تا بتونم محتوای پست ها رو بر اساس خواسته های دوستان تنظیم کنم. باز هم از اینکه قابل دونستید ممنونم.

دیدگاهتان را بنویسید