خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

پست به روز شد. ترانه ای عاشقانه از من به اسم حال زمستونی که اتفاقاً تو زمستون سرودمش

**** به نام خدا ****
نامِ ترانه: حالِ زمستونی.
ترانه سرا: پوریا علیپور
تاریخِ سُرایِش: اواخر زمستان 1394 و تاریخِ بازنگری و تکمیلِ شعر: بهمن ماه 1395
و اما متنِ ترانه:
حالم زِمِستونی شده قندیل بسته این دلم،
مثلِ یخای رو کفِ جاده شکسته این دلم.
خورشیدِ خوشبختیِّ من بر من نتابید اِی خدا،
چِشمای من هم خشک شد از بس که بارید اِی خدا،
راهِ نگاهم دیگه با این گریه ها مسدود شد،
این حنجره زیرِ فشارِ ناله ها نابود شد.
چن تا سؤال و درد و دل دارم، خدایا گوش کن!،
این شعله های بی سر انجامو خودت خاموش کن.
گوشم به چی عادت کنه غیر از صدای نازِ اون؟،
با چی برقصم من به جُز ساز و به جز آوازِ اون؟
با چی تنِ من گرم شه تو این همه سرما و برف،
روزم نمیشه شب اگر نَنویسم از اون شعر و حرف.
دنیا برای من بدون اون یه درد مُضمِنه،
هضمِ فراق و بی کسی واسه دلم نا مُمکِنه.
اونی که ترکم کرده و فکر منِ رنجور نیست،
پیوسته یادِش می کنم از فکر و ذکرم دور نیست.
اون کادویی از سمتِ تو واسه منِ آشفته بود،
اینی که می گَم رو خودِش یک شب تو گوشم گفته بود.
از این به بعدِ شعر می خوام با خودِش صحبت کنم،
بی پرده و بی واسطه با اون می خوام خلوت کنم!
اِی عشقِ پایان ناپذیرِ من! درود اِی نازنین،
خوبی؟ کجایی؟ آسِمونی یا هنوزم رو زمین؟
اصلاً نمی گیری خبر، حالم رو جویا نیستی،
شاید فراموشِت شدم یا این که تنها نیستی!
این شعر ها، این حرف ها، این نامه های بی جواب،
دارن می شَن اندازه ی ده جلد از ده ها کتاب.
از روزِ تلخِ رَفتَنِت یک دم ندارم دلخوشی،
داری منو با این سکوتِ بی دلیلِت می کُشی.
فازی که دارم روز و شب بی تو، فقط فازِ غمه.
سهمِ من از این زندگی افسوس و اشکِ نم نمه.
اِی کاش می شد باز برگردی، به من نزدیک شی،
راهِ رهایی از سکوتِ این شبِ تاریک شی.
اِی کاش می شد با صِدات اینجا رو پالایش کنی،
از گَردِ دل تنگیّ و من رو غرقِ آسایش کنی.
بیناییِ چِشمامی و زیبایی دُنیام تویی،
پایانِ کابوسای پر تکرارمی، رؤیام تویی.
بی تابِ بی تابم گلم برگرد، این جا جایِ توست،
لب های شیرینِ تو سهمِ عاشقِ شیدای توست.

۲۳ دیدگاه دربارهٔ «پست به روز شد. ترانه ای عاشقانه از من به اسم حال زمستونی که اتفاقاً تو زمستون سرودمش»

سلام و درود بر آقا پوریای عزیز خیلی عالی بود من یکی که کلی حظ کردم و لذتش رو بردم مرسی بابت این شعر زیبا امیدوارم همه ی عمرتان بهاری و خوب باشه مرسی بابت این پست در پناه حق بدرود و خدار نگه دار

سلام بر آقای ملکی. خوبین؟ مرسی از لطفتون. چراااا؟ مگه چه طوری شد؟ شور شد؟ بیمزه شد؟ سوخت؟ شفته شد؟ خشک شد؟ چی شد که خوب نشد؟ بگید که در صورت نیاز راهنمایی کنم.

سلام بر پری سیمای گرامی که نمیدونم اسم حقیقیشون چیه؟ از اظهار لطف و توجهتون به مطالب ارسالیم بسیار متشکرم. شاد و پیروز باشید

سلام بر عدسی عزیز. خوبی؟ آخه اینجا خوابگاهه و نمیشه خوند به اون صورت. من قبل از عید توسط سرپرستی توبیخ شفاهی شدم که دیگه نخونم. برم خونه سر فرصت با این صدای درب و داغون میخونمش. شاد باشی

سلام ابراهیم. مرسی از اینکه خوندی. آره دیگه، تو حالی که غمگین بودم سرودمش. موفق باشی

درود بر آقای چشمه ی گرامی. وقتتون به خیر. عذر خواهم که بعد از این همه مدت تازه کامنتتون رو دیدم.
ممنون از لطفتون، چشم می دم فریدون جیرانی بخونه اون صداش قشنگ تره، خخخخخخخخخخ خخخخخخخ خخخخخ.
بازم ببخشید دیر شد.
شاد باشید همیشه

سلاااام ای وااااای کور چیه؟؟ نابینا یا روشندل استفاده میکردی خخخخخ
خیلی خوب بود ولی یکی دوتا نقد کوچولو دارم
بهاری و شاد و ترانه ای باشی

درود بر فرزان.
کور؟ کور یعنی بسته، من بسته ام واقعاً! خخخخخخخخخخخ.
امیدوارم اگه جوابم رو به کامنتت خوندی نقد هات رو برام بنویسی.
شاد باشی

رعد بزرگ واژه نبین رو در فرهنگستان لغت فارسی جایگزین کور نموده . خواهشا رعایت نمایید هاهاها
به دخترها هم فقط رعد بزرگ اجازه داره بگه نبینکم

درود بر رعد گرامی.
حالا که فکر می کنم باید این ابیاتی که توش این واژه ی مجعول هست حذف بشن.
خخخخخخخخخخ
خودم متنفرم از واژه ی کور.
مرسی از حضورتون.