خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

شهر خبر معلولین. انتشار 9 خبر در شمارگان چهل و یکم

با سلام به هم محلی های ارجمند
در چهل و یکمین شمارگان شهر خبر معلولین، 9 خبر و گزارش برای شما گرداوری کرده ام که توجهتان را به آن جلب میکنم.

 

ایلنا: ثبت نام خانوارهای کم درآمد برای دریافت مستمری/مستمری وام اشتغال بگیر ها بعد از یک سال قطع می شود

انوشیروان محسنی بندپی، رئیس سازمان بهزیستی کشور اعلام کرد: تمام خانوارهایی که درآمد آنها کمتر از میزان تعیین شده در برنامه ششم است، میتوانند برای دریافت مستمری مددجویی در سامانه خدمات حمایتی ثبت نام کنند.

وی با اعلام این مطلب گفت: مستمری تعیین شده برای خانواده های پنج نفره و بیشتر ۴۶۵ هزار تومان، خانوارهای چهار نفره ۴۱۸ هزار تومان، سه نفره ۳۲۰ هزار تومان، دو نفره ۲۵۰ هزار تومان و یک نفره ۱۴۸ هزار تومان است. بندپی تصریح کرد: خانواده هایی که درآمد آنها بدون یارانه نقدی که میگیرند کمتر از میزان فوق است، ابتدا در سامانه وزارت تعاون WWW.SAMANEHREFAH.IR ثبت نام و پس از بازرسی میدانی از محل زندگی، تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار میگیرند. این مقام مسئول گفت: با اجرای این سیاست، هیچ خانواده ای در ایران کمتر از میزان فوق درآمد نخواهد داشت. در قانون برنامه ششم توسعه چنین آمده است: «در قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه جمهوری اسلامی ایران، در ماده 79 آمده است: دولت موظف است در طول اجرای قانون برنامه، علاوه بر پرداخت یارانه فعلی، هر سال حد اقل مستمری خانوارهای مددجویان تحت حمایت سازمان بهزیستی را متناسب با سطح محرومیت بر مبنای متوسط بیست درصد (20%) حد اقل دستمزد مصوب شورای عالی کار پرداخت نماید.
بندپی، رئیس سازمان بهزیستی درباره قطع شدن مستمری معلولان پس از دریافت وام اشتغال نیز گفت: مستمری معلولان بلافاصله پس از دریافت وام قطع نخواهد شد و این موضوع پس از اطمینان از رونق حرفه ای افراد معلول لحاظ میشود. وی در پاسخ به مشکلات پیش آمده برای برخی معلولان نسبت به قطعی مستمری پس از دریافت وام اشتغال توضیح داد: مستمری معلولان بلافاصله پس از دریافت وام قطع نخواهد شد. در سازمان بهزیستی بررسی میشود که آیا وام دریافتی منجر به توانمند سازی فرد یا خانواده میشود یا اینکه توانسته اند با کمک وام، حرفه ای را گسترش دهند و به استقلال مالی برسند. این گونه نیست که فرد وام را بگیرد و مقروض شود و سازمان هم مستمری را قطع کند. رئیس سازمان بهزیستی کشور افزود: سیاست سازمان بهزیستی در سه سال اخیر در این راستا است که پس از ارزیابی و بررسی در صورتی که فرد به توانمندی لازم مالی رسیده باشد، یک سال بعد از زمان دریافت وام، مستمری قطع میشود. این مقام مسئول با اشاره به قطع شدن مستمری فردی معلول به دلیل اشتباه در سیستم سازمان بهزیستی گفت: این موضوع حتماً رسیدگی شده و مستمری معوقه به فرد معلول پرداخت خواهد شد. ضمن اینکه به کارشناس پرونده این فرد تذکرات لازم داده میشود. وی در توضیح زمان قطع شدن مستمری معلولان پس از دریافت وام از بهزیستی بیان کرد: سازمان بهزیستی بعد از اطمینان از توانمند شدن و حصول اطمینان از رونق حرفه ای فردی که وام دریافت کرده، یک سال پس از دریافت وام، مستمری او قطع خواهد شد. رئیس سازمان بهزیستی همچنین به پایین بودن میزان مستمری معلولان اشاره کرد و گفت: بسیاری از معلولان اگر این حد اقلها را از بهزیستی دریافت نکنند، زندگی آنها با مشکل مواجه میشود.

 

روزنامه ایران: نابینایان سوار مترو نشوند؛ آژانس بگیرند!

داشتم می‌رفتم سمت واگن خانم‌ها که سوار شوم. روی خط قرمز بودم، ایستگاه سرسبز. سه چهار سالی بود که از همین مسیر رفت و آمد می‌کردم. صدای بوق باز شدن درها را شنیدم. به‌خیال اینکه قطار ایستاده است خودم را به نخستین در رساندم، بسته بود.

«داشتم می‌رفتم سمت واگن خانم‌ها که سوار شوم. روی خط قرمز بودم، ایستگاه سرسبز. سه چهار سالی بود که از همین مسیر رفت و آمد می‌کردم. صدای بوق باز شدن درها را شنیدم. به‌خیال اینکه قطار ایستاده است خودم را به نخستین در رساندم، بسته بود. سعی کردم با عجله از در دیگری سوار شوم. پایم را از در دوم، داخل قطار گذاشتم اما یکهو زیر پایم خالی شد. فهمیدم داخل چاله مترو افتاده‌ام. صدای حرکت قطار را شنیدم. خودم را دیگر مرده فرض می‌کردم. منتظر بودم هر لحظه قطار به من برخورد کند و همه چیز تمام شود. بی‌اختیار فریاد کشیدم؛ تلاش آخر. خودم هم باورم نمی‌شد نجات پیدا کنم. دستم را گرفتند و از چاله بیرون کشیدند. فهمیدم در فاصله بین دو قطار سقوط کرده‌ام. مأمور مترو صدای فریادم را شنیده بود و سریع برق اضطراری را قطع کرده بود. سرم 20 سانت شکافت و کمرم آسیب دید اما زنده ماندم.

شروین وفا همسر هما بدر که در چاله مترو سقوط کرد و جان باخت: شهرداری هیچ کمکی به ما نکرد. آنقدر مشکلات داشتیم که اصلا می‌مانم کدامش را بگویم. تنها کاری که کردند این بود که یک بار به دیدن من و بچه‌ها آمدند و دو تا عروسک برای بچه‌ها آوردند به اضافه 500 هزار تومان بن شهرداری که آن را هم پس‌شان دادم. فقط عروسک‌ها را چون بچه‌ها دوست داشتند، نگه داشتم.

اگر ایستگاه ‌های مترو حفاظ – سیستم پی اس دی- داشتند شاید خانم معلم نابینا حالا زنده و شاهد بزرگ شدن دخترانش بود. بر اساس گفته کارشناسان، این سیستم ریسک حادثه و مرگ در ایستگاه‌های مترو را به صفر می‌رساند، همچنین باعث افزایش سرعت حرکت قطار، کاهش تاخیر در حرکت مجدد، جلوگیری از ورود افراد به تونل مترو، کاهش هزینه‌های سرمایش و گرمایش مترو و مدیریت ورود و خروج در زمان ازدحام و اضطرار می‌شود.

این‌ها گفته‌های فاطمه مکی است؛ نابینا. اتفاق مربوط به سال 88 است. هنوز با مترو رفت و آمد می‌کند و معتقد است فضای مترو برای عبور و مرور نابینایان مناسب نیست. او در گفت‌و‌گو با «ایران» ادامه می‌دهد: «در بعضی ایستگاه‌ها، خط‌های ممتد زرد برای عبور نابینایان تعبیه شده که آنها را هنگام خروج از واگن قطار به بیرون راهنمایی می‌کند. این خط‌ها البته آنقدر برجستگی‌اش زیاد است که خودم همیشه پاشنه کفشم هنگام عبور به آن گیر می‌کند و اگر مراقب نباشم حتماً زمین می‌خورم. خط‌های قرمز هم که اصلاً قابل تشخیص نیست. یک برجستگی اندکی دارد که شاید حس شود. بعد از حادثه‌های مختلفی که در مترو اتفاق افتاد، شنیدم که قرار است حفاظ شیشه‌ای برای ایمنی مترو بگذارند اما هیچ وقت چنین کاری انجام نشد. تنها راهی که الان به ذهن آدم می‌رسد این است که یک مأمور در مواجهه با فرد نابینا، کنار او قرار بگیرد و راهنمایی‌اش کند که شاهد بروز این گونه اتفاقات نباشیم.»

مکی می‌گوید: «همان موقع مسأله‌ای که من را ناراحت کرد این بود که مسئولان مترو گفتند چرا این خانم اصلاً سوار مترو شده و آژانس نگرفته؟! مگر یک فرد نابینا با شرایطی که دارد، چه درآمدی دارد که هر روز برای رفت و آمد و رسیدن به محل کارش پول آژانس بدهد؟»

 

«هما بدر» اما به اندازه فاطمه مکی خوش شانس نبود. خبرنگار و آموزگار 33 ساله که قربانی فضای ناامن مترو برای معلولان شد. سال 89 بود که هما، قربانی حادثه، درحالی که عصای سفید در دست داشت، در ایستگاه خزانه به سمت قطار حرکت کرد و در یک لحظه به داخل چاله افتاد. تصاویر دوربین‌های مدار بسته نشان داد که جمعیت زیادی در ایستگاه نبوده و فرضیه سقوط بر اثر ازدحام جمعیت رد شد و نبود علائم هشداردهنده فیزیکی در مترو، عامل اصلی سقوط مرگبار اعلام شد. بازپرس جنایی تهران، مسئولان مترو را در ماجرای مرگ دلخراش خانم معلم نابینا صد درصد مقصر شناخت.

«شروین وفا»، همسر هما بدر در گفت‌و‌گو با «ایران» از روزهای سخت بعد از مرگ همسرش می‌گوید: «دختر بزرگم آن زمان 3 سال و نیمه بود و دختر کوچکم 8 ماهه. بعد از فوت مادرشان خیلی سخت گذشت. دختر بزرگم را مهد کودک می‌بردم و دختر کوچکم را پیش سرایدار مدرسه خودمان می‌گذاشتم. کسی نبود از بچه‌ها نگهداری کند. البته خاله‌شان تا یک سال از بچه‌ها نگهداری کرد.»وفا که معلول جسمی – حرکتی است و مثل همسر مرحوم‌اش دبیر است، می‌گوید: «تا زمانی که همسرم زنده بود، با همدیگر از طریق مترو رفت و آمد می‌کردیم. بعد از فوت او اما دیگر سوار مترو نمی‌شوم. نگرانم که مشکلی برای من هم پیش بیاید. مترو اصلاً برای عبور و مرور معلولان مناسب نیست. من و همسرم آن وقت‌ها یک صفحه ویژه معلولان در روزنامه همشهری درمی‌آوردیم و درباره مناسب‌سازی محیط شهری برای معلولان تحقیقات زیادی انجام داده بودیم و بخوبی مشخص بود که هیچ اقدامی برای مناسب‌سازی فضاهای شهری صورت نگرفته و در نهایت همسرم قربانی همین فضای نامناسب و غیر ایمن شد.»مسئولان مترو در مرگ خانم معلم صد درصد مقصر شناخته شدند.

 

با این حال تنها اقدامی که از سوی شهرداری برای دلجویی از خانواده او انجام شد، از زبان همسرش این گونه عنوان می‌شود: «شهرداری هیچ کمکی به ما نکرد. آنقدر مشکلات داشتیم که اصلاً می‌مانم کدامش را بگویم. تنها کاری که کردند این بود که یک بار به دیدن من و بچه‌ها آمدند و دو تا عروسک برای بچه‌ها آوردند به اضافه 500 هزار تومان بن شهرداری که آن را هم پس‌شان دادم. فقط عروسک‌ها را چون بچه‌ها دوست داشتند، نگه داشتم.»

 

 

اگر ایستگاه‌های مترو حفاظ داشتند شاید خانم معلم نابینا حالا زنده و شاهد بزرگ شدن دخترانش بود. همچنین این حفاظ را مانعی می‌دانند برای آنهایی که قصد خودکشی در مترو دارند و گرچه ممکن است عنوان شود آمارشان آنقدرها هم زیاد نیست، اما شوک ناشی از این اقدام و ضربه روحی که به شاهدان ماجرا وارد می‌شود، گاهی غیرقابل جبران است.

مسأله نصب در‌های شیشه‌ای در مترو برای نخستین بار در سال 93 مطرح شد. وقوع چندین مورد خودکشی باعث شد تا طرح نصب شیشه برای جداسازی محل استقرار مسافران از ریل‌ها توسط برخی کارشناسان مطرح شود.

 

سال 94 بود که طرح نصب درهای بازشوی ایمنی یا سیستم محافظ سکو در ایستگاه‌های مترو با نام «پی اس دی» در جلسه علنی شورای شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت اما این طرح به دلایل مختلف ازجمله هزینه بالای ساخت آن و همچنین جهت بررسی‌های بیشتر به کمیسیون‌های مربوط بازگردانده شد. آن زمان گفته شد که اجرایی شدن این طرح در ایستگاه‌های مترو، چیزی حدود هزار میلیارد ریال برای پایتخت هزینه دارد چراکه باید در تمام طول مترو نصب شود. نحوه کار آن هم به این شکل بود که پس از ورود قطار به ایستگاه مترو و توقف کامل، درهای حفاظ که دقیقاً در مقابل درهای قطار قرار می‌گرفتند به طور اتوماتیک باز می‌شد. بر اساس گفته کارشناسان، این سیستم ریسک حادثه و مرگ در ایستگاه‌های مترو را به صفر می‌رساند، همچنین باعث افزایش سرعت حرکت قطار، کاهش تأخیر در حرکت مجدد، جلوگیری از ورود افراد به تونل مترو، کاهش هزینه‌های سرمایش و گرمایش مترو و مدیریت ورود و خروج در زمان ازدحام و اضطرار می‌شود.

اما و اگرهای فراوان در مورد این طرح سبب شد با وجودی که شهرداری تهران، اجرای طرح درهای شیشه‌ای یا همان سیستم پی اس دی را وعده داده بود، اجرای این طرح هیچگاه رنگ واقعیت نگیرد.

 

در نهایت آذر ماه سال گذشته بود که محمد احمدی بافنده، مدیرعامل شرکت بهره‌برداری مترو تهران و حومه از اجرای طرح پایلوت نصب المان ترافیکی در حریم ریلی ایستگاه‌های مترو خبر داد که به منظور نظم بخشیدن به حریم ریلی و با هدف فرهنگ‌سازی روی سکوها به صورت آزمایشی در ایستگاه طالقانی اجرایی شد. المان‌های ترافیکی البته برای جلب توجه مردم به خط زرد تعبیه شد و هیچ شباهتی به دیوارهای محافظ بازشو نداشت و مجدداً عنوان شد که در صورت موافقت، سیستم پی اس دی در مترو تهران اجرایی می‌شود؛ سیستمی که بیش از 20 سال است در شهرهایی مثل هنگ کنگ، سنگاپور، مسکو، سن پترزبورگ، پاریس و بسیاری از شهرهای امریکا و انگلیس مورد استفاده قرار گرفته و امکان بروز حادثه و همچنین خودکشی در مترو را به صفر رسانده است.

 

ایران سپید: پیوند ناگسستنی مرد نابینا با چوبهای اسکی: بخش پایانی

متن پیش رو، آخرین بخش از قصه «رابین مکیور»، اسکیباز نابینای کانادایی است.

رابین چند ماه پس از ناکامی در رسیدن به بازیهای المپیک سال ۲۰۰۲ در کنار مکیور در یوتا بود و آنها توانستند اولین مدالها از ۱۳ مدال پارالمپیکی خود را کسب کنند: دو مدال طلا و یک مدال نقره. اما با قویتر شدن مکیور، اضطراب آورترین چالش رابین به یک کار ساده تبدیل شد؛ ماندن در مسابقه. رابین که شش سال از برادر خود بزرگتر است، میگوید: «سختترین بخش کار این است که همپای او باشی. حدوداً شش نفر در کل کشور هستند که برای هدایت مکیور به اندازه کافی سرعت دارند.»

سالهای اوج رابین در حال افت بود. اواخر سال ۲۰۱۰، وقتی او همراه پسرش اسکی میکرد و رباط صلیبی جلوی زانویش آسیب دید، متوجه شد که دوران هدایتگری او نیز به پایان رسیده است. بعد از آن مکیور از دوست دوران کودکی و عضو سابق تیم ملی درخواست کرد تا کار با برادرش را ادامه دهد. این درخواست کمی نبود. هدایت کردن یک اسکی باز نابینا درست مثل این است که ذهنت در بدن فرد دیگری باشد. کارلتون باید آن را یاد میگرفت؛ کاری بسیار سخت و گاهی خسته کننده. جالب است بدانید در اولین مسابقه ای که با هم بودند، چوب اسکیهای کارلتون در شیب اصلی بین پاهای مکیور گیر کرد و زمین خورد. البته خوشبختانه فاصله شان از بقیه به حدی بود که مکیور در نهایت اول شد.

حالا همکاری آنها از آن چیزی که به نظر میآید کاملتر شده است. آنها در رقابتهای اسکی با سرعتهای بالا حرکت میکنند و رقبا را یکی بعد از دیگری از پیش رو برمیدارند. مکیور میگوید: «وقتی با آدمهای قوی مسابقه میدهی، پشت سر افرادی هستی که سعی میکنند به تو فشار جسمی وارد کنند و تو را شکست دهند. اما کارلتون دقیقاً میداند که در چه نقاطی بی احتیاطی رخ میدهد. وقتی مسابقه شروع میشود، حس خوبیست که آدم بداند شخص دیگری همراه با او فکر و عمل میکند». کارلتون نگران بود که هزینه های آموزش مکیور زیاد شود، اما حالا میگوید: «من آماده بازنشستگی بودم. اما حال عضو تیم ملی هستم که هزینه های مرا تأمین میکند». کارلتون همچنین یاد گرفته که فقط به قدرت بینایی تکیه نکند. او میگوید: «گاهی در مه اسکی میکنم و هیچ چیزی نمیبینم، با خودم فکر میکنم که خب برایان حتی در روز آفتابی هم واقعاً چیزی نمیبیند. بنا بر این، این به من انگیزه میدهد که در شرایط مشابه مثل او باشم. برایان یک اسکیباز دقیق و منظم است. به چشمهایش تکیه نمیکند، بنا بر این در دره ها رفتاری دیوانه وار از خودش نشان نمیدهد».  این مدت زمان طولانی اسکی کردن با مکیور برای کارلتون رابطه ای به وجود آورده است که مثل عشق برادری میماند. او میتواند ضربان قلب و فشار خونش را تخمین بزند. مسابقه دادن به همراه مکیور یعنی مسابقه دادن مثل مکیور. کارلتون به پیروی از سبک آهسته و پیوسته مکیور، شیوه تند و سریع خود را کنار گذاشته است. مکیور با خنده میگوید: «به او یاد دادم که مثل پیرمردها اسکی کند».

 

ایران سپید: معلولان نردبان رأی آوری نیستند، شهروندان صاحب حق هستند

سهیل معینی: این روزها فضای جامعه و رسانه های گروهی انتخاباتی است و همه جا نقد و بررسی نظرات و آرای نامزدها در مورد مسائل عمده کشور. قابل فهم است که نامزدهای مختلف سعی میکنند با متعهد نشان دادن خودشان به منافع گروههای اجتماعی مختلف مانند کارگران، کارمندان، بازنشستگان، جوانان و… هم جامعیت برنامه های خودشان را نشان دهند و هم آرای این گروهها را به دست آورند؛ اینکه توجهات از روی صداقت است یا مبتنی بر برنامه است نه شعار و اینکه تا چقدر این نامزدها تعهد واقعی به این گروههای اجتماعی دارند، از سوی مردم در مرحله اول و در مقام عمل و واقعیت، هنگام رسیدن این نامزدان به صندلی پاستور روشن میشود، اما نکته مورد تأکید ما در این یادداشت، چگونگی برخورد نامزدان با نیازها و حقوق افراد معلول جامعه است. متأسفانه یکی از نامزدهای این دوره از انتخابات در چندین برنامه از صدا و سیما خانه دار کردن 8 خانواده دارای معلول را به طور مکرر مطرح کرده و آن را مصداقی از توجه خود به این گروه نشان داده است. در دنباله بخش اول این یادداشت نشان دادن توجه نامزدان به گروههای اجتماعی مختلف، صرف نظر از صادق بودن آنها قابل قبول است، اما برخورد ابزاری با نیازهای یک گروه اجتماعی، تبدیل حقوق آنها به نیازهای خیریه ای و برخورد تحقیرآمیز با شرایط آنها برای نمایش در حضور افکار عمومی، امری است غیر موجه و قابل نقد. توجه به نیاز افراد معلول، حقیست بر گردن مسئولان در هر رده و کسوت؛ میخواهد رئیس جمهور، وزیر یا شهردار باشد. افزون بر این، تعهد یک نامزد زمانی واقعی است که حقوق یک گروه اجتماعی را به رسمیت بشناسد و نه آنکه رفع نیاز چند نفر از آن گروه را به وسیله ای تبلیغاتی تبدیل کند. آن نامزد اگر راست میگوید، کارنامه خدمت به معلولان را در دوره مسئولیتش مطرح کند. معلولان صاحب حقند، نه وسیله ای برای تبلیغات و تظاهر به توجه به گروههای پایین دست.

 

ایران سپید: راهی مطمئن برای رهایی از شر قطعیهای مکرر Webvisum

نشستنِ نابینایان پای رایانه این روزها دیگر به یک امر کاملاً طبیعی تبدیل شده است. تا وقتی که کاربر رایانه صرفاً با ویندوز و متعلقاتش مواجه است، تقریباً مشکل خاصی هم برای کار با رایانه وجود ندارد. مگر در مواقع خاص که آن هم غیر قابل اجتناب است. مشکل اصلی وقتی آغاز میشود که یک نابینا بخواهد از ابزاری به نام اینترنت استفاده کند. Captcha، نام غول بزرگی است که سر راه وبگردهای نابینا قرار میگیرد و کار را برایشان بغرنج میکند. این تکنولوژی با آغاز هزاره سوم پا به عرصه اینترنت گذاشته و قرار است به وسیله آن انسان از ربات تمیز داده شود. عکسهایی پر از زواید تصویری نمایش داده میشود که حروف یا اعدادی در دل آن نوشته شده و این فقط مغز انسان است که قادر به تحلیل و استخراج آن حروف و اعداد از دل زواید است. بنا بر این، صفحه خوانها هم از خواندنِ این نویسه ها ناتوانند. تا سال ۲۰۰۹، به این نوع از موانع که بر میخوردیم، چاره ای نداشتیم جز این که مسیرمان را عوض کنیم، یا از کسی بخواهیم تا محتوای تصویر را برایمان بخواند، اما در این سال سرویسی به راه افتاد با نام «Solona». عکسی از صفحه ای که معما در آن قرار داشت میگرفتیم و به کمک نرم افزار مربوطه آن را برای افرادی که داوطلبانه برای solona کار میکردند، میفرستادیم تا برایمان حلشان کنند. این سرویس با همه اشکالاتش، تا مدتها کار ما را راه می انداخت تا اینکه معلوم نشد چرا و چگونه، از کار افتاد و دیگر هم احیا نشد. «Webvisum»، دیگر سرویسی بود که مدتها کار ما را در این حوزه راه می انداخت. البته با این محدودیت که این افزونه فقط بر روی مرورگر Firefox قابل نصب بود. حالا اما یک به روز رسانی در سیستم امنیتی Firefox باعث شده این افزونه به کلی از کار بیافتد. البته کسانی که زیاد در قید و بند امنیتِ بیشتر و افزونه های تازه تر نباشند، میتوانند نسخه های قدیمیتر را نصب کنند. اما این روش هم معلوم نیست تا کجا پاسخگوی نیاز کاربران خواهد بود. باید به دنبال روشی بود که پایدار و مطمئن باشد. «Captcha be gone»، یکی از روشهایی است که با آغاز سال ۲۰۱۷ در فضای وبسایتهای نابینایی مطرح شده است. این افزونه که البته دیگر رایگان هم نیست و شاید همین میتواند شرط بقا و اطمینانش باشد، محدودیت Webvisum را ندارد و علاوه بر firefox، بر روی IE و Chrome هم نصب میشود. «Christopher Toth»، طراح این برنامه وعده داده که افزونه های مخصوص مرورگرهای مبایلی هم به زودی عرضه شود. این برنامه قادر است صفحه را بگردد و معما را پیدا کرده و ظرف چند ثانیه حل کند. علاقمندان میتوانند با پرداخت ماهانه ۳ و سالانه ۳۳ دلار، از امکانات این برنامه با خیالی آسوده استفاده کنند. کسانی هم که در پرداختهای ارزی دچار مشکل باشند، میتوانند با جستجو در اینترنت، شرکتهایی را پیدا کنند که در به دست آوردن کارتهای اعتباری، راهنماییشان کنند.

 

ایران سپید: اسامی و پرونده ورزشکاران اعزامی به کشورهای اسلامی

ورزشکاران معلول کشورمان برای اولین بار در مسابقات کشورهای اسلامی شرکت میکنند. از بین 16 ورزشکار اعزامی که همگی مرد هستند، 13 نفر در دو و میدانی و 3 ورزشکار نیز در جودو حضور خواهند داشت. همه جودوکاران اعزامی از فدراسیون نابینایان هستند. از جمع دو و میدانی کاران نیز 8 نفر از همین فدراسیون و مابقی از فدراسیون جانبازان و معلولین اعزام میشوند. در دو و میدانی، سامان پاکباز، وحید علی نجمی، سجاد نیکپرست، عرفان حسینی، حسین سعیدی، آرش خسروی، امیر خسروانی، مسعود حیدری، جواد دلاکه، جاوید احسانیشکیب، علی محمدیاری، مهدی مرادی و علی قلعه ناصری اعزام میشوند و در جودو نیز مهدی برجلو (-73 کیلوگرم)، علی شنانی (-90 کیلوگرم) و احسان موسینژاد (+100 کیلوگرم) راهی باکو خواهند شد. در میان دو و میدانی کاران اعزامی، نفراتی هستند که سابقه کسب مدال در رقابتهای آسیایی، جهانی و حتی پارالمپیک را دارند. در پارالمپیک 2016 ریو، سامان پاکباز در پرتاب وزنه نقره گرفت، علی قلعه ناصری به مدال نقره در پرتاب دیسک دست یافت، سجاد نیکپرست در پرتاب نیزه بر سکوی نایب قهرمانی تکیه زد و جاوید احسانی نیز در پرتاب وزنه مدال برنز گرفت. نکته جالب توجه اینکه، نیکپرست در پارالمپیک 2012 لندن مدال نقره و علی محمدیاری مدال برنز کسب کرده بودند. در پاراآسیایی 2014 اینچئون نیز احسانی مدال برنز، جواد دلاکه عنوان چهارمی، عرفان حسینی مدال طلا، سجاد نیکپرست مدال نقره و محمدعلی شنانی مدال نقره بدست آورده بودند. علی اصغر هادیزاده، نایب رئیس فدراسیون نابینایان درباره شرایط نفرات اعزامی گفت: با توجه به نفراتی که قرار است اعزام شوند، شانس خوبی برای کسب مدالهای رنگارنگ داریم و امیدوار به کسب نتیجه هستیم. به ویژه در دو و میدانی که در سالهای گذشته، مدالهای خوبی کسب کرده ایم.

 

روزنامه آرمان: تهران در دسترس معلولان نیست

سهیل معینی در یادداشتی در آرمان نوشت: وقتی بحث دسترس پذیری معلولان به فضای شهر مطرح میشود، باید شاخص تعیین شود. در واقع ما بدون شاخص نمیتوانیم صحبت کنیم. این در حالی است که سالها نهادهایی برای امر مناسب سازی شهری تشکیل شده اند و امر دسترس پذیری معلولان مدتهاست که در ادبیات مدیران شهری در بخش عمران جا افتاده است، به گونه ای که همه این مفاهیم را میشناسند و با این حقوق آشنا هستند. بر همین اساس باید حقوق اولیه شهروندان معلول رعایت شود و در واقع از وظایف اصلی مدیریت شهری، طراحی و ایجاد اماکن عمومی برای معلولان است. شورای عالی معماری شهر سازی، مجموعه ای از ضوابط را در این زمینه ابلاغ کرده و این ضوابط در سالهای مختلف تکمیلتر شده اند و به عنوان یک بسته در اختیار شرکتهایی که در زمینه احداث شهری فعالیت میکنند، قرار گرفته است. از سوی دیگر، ستاد مناسب سازی فضای شهری که در بخش معاونت معماری و شهر سازی شهرداری تهران استقرار یافته، قرار است به همراه سازمانهای غیر دولتی، امر مناسب سازی را هدایت کند، ولی واقعیت این است که اگر به کل شهرها نگاه کنیم، پروژه هایی در زمینه دسترس پذیری معلولان در حال اجراست که تنها برخی از این مکانها برخی از ضوابط را اجرا کرده اند، اما مهمترین مشکلی که در امر دسترس پذیری وجود دارد، این است که جایگاه دسترس پذیری معلولان در برنامه ریزیهای عمران شهری چندان روشن نیست. به عبارت دیگر بعد این همه سال معلوم نیست به چه دلیل این همه چهار راه و تقاطع در تهران داریم، حتی هنوز شاهد نصب و راه اندازی چراغ گویا برای نابینایان به عنوان حق ایمنی در تردد نیستیم. ایستگاههای مترو همچنان مشکل دسترس پذیری دارند، گرچه اقداماتی انجام شده و برخی ایستگاههای مترو به صورت نسبی قابل دسترسند، اما بقیه ایستگاهها بسیاری از وسایل دسترسی را ندارند، یعنی بسیاری از ضوابط دسترسی در ایستگاهها کامل اجرا نشده است. بسیاری از پارکهایی که ایجاد میشوند، همچنان ضوابط دسترس پذیری را به طور کلی رعایت نمیکنند و اگر هم رعایت کنند، همه ضوابط سطوح کاربری تعریف نشده است. در مجموع در تهران به صورت جزیره ای و پراکنده بخشهایی از ضوابط دسترس پذیر اجرا میشوند، ولی این امر به شکل کلی به اجرا درنیامده است. به عبارت دیگر، نظارت واحدی در این رابطه نیست. ستاد مناسب سازی فضای شهری تهران نزدیک به یک سال تشکیل جلسه نداده است. در واقع خود ستاد هم پذیرفته که هیچ نقشی ندارد، در حالی که وقتی ستاد تشکیل شد، نقش نظارتی داشت و باید فعالیت میکرد، اما قبلاً هم که این ستاد تشکیل جلسه میداد عملاً دخالتی در نظارت امر مناسب سازی شهر تهران نداشت. این مسأله را چندین بار در شورای شهر تهران مطرح کردیم و به طور مشخص در یکی دو جلسه ذکر شد که ستاد مناسب سازی شهری اختیارات لازم را ندارد، حتی از شهردار تهران درخواست کردیم دبیری ستاد را بر عهده بگیرد یا نماینده تام الاختیاری بگذارد، اما این اتفاق نیفتاد. بزرگترین وظیفه شورای شهر نظارت بر مدیریت شهریست که باید در تمامی سطوح اعمال شود، در حالی که شورای شهر، نظارتی را که ما توقع داشته ایم اعمال نکرده است. به عبارت دیگر، وظیفه اعضای شورای شهر این است که گزارشهای اجرایی را در این زمینه از شهردار و معاونان مختلف شهرداری بخواهند و بر اساس گزارشها قضاوت کنند، اما واقعیت این است که در شورا نمایندگان تذکراتی داده اند، هرچند شهرداری تهران به صورت سیستماتیک هیچ وقت گزارشهایی را به شورای شهر ارائه نکرده تا مشخص شود وضعیت مناسب سازی در طول سال چقدر پیشرفت داشته است. انتخابات شورای شهر در راه است و باید راه یافتگان به شورا در همه زمینه ها، از جمله شهروندان معلول که اولین حق آنها دسترسی به اماکن عمومی شهر است، حقوق شهروندی در مدیریت شهری را مدنظر قرار دهند.

 

ایران سپید: پیگیری، اتمام نوبت ثبت نام برای خودروی معلولان

در پی خبر شرایط معافیت از پرداخت سود بازرگانی واردات خودرو و معافیتهایی که شامل حال جانبازان و افراد دارای معلولیت میشود، تماسهای مکرری از سوی مخاطبان مبنی بر شرایط دریافت این خودروها و چگونگی ثبت نام آنها داشتیم. بر همین اساس، ما پیگیر این موضوع شدیم و با خانم افروز صفاریفرد، مدیر کل دفتر توانمند سازی سازمان بهزیستی کل کشور به گفتگو پرداختیم. وی در پاسخ به شرایط ثبت نام برای خودروی معلولان گفت: طرح خرید خودروی معلولان برای یک دوره انجام شده که ثبت نام آن از سال 1388 صورت گرفت و اکنون دیگر ثبت نامی برای خرید این خودروها نداریم. وی افزود: حتی هنوز در برنامه ششم توسعه هم هیچ صحبتی از شروع ثبت نام برای خرید این خودروها نیست. اگر این طرح دوباره اجرایی شود حتماً از طریق رسانه ها به مددجویان سازمان اطلاع رسانی خواهیم کرد.

 

وبسایت پارالمپیک: آغاز اردوی گلبال جوانان

دومین مرحله اردوی آمادگی تیم ملی گلبال جوانان در بخش بانوان، با حضور ۱۲ نفر از روز دوشنبه 18 اردیبهشت، در مجموعه ورزشی شهید هرندی تهران آغاز شد.

سمیه شاعری، نایب رئیس بانوان فدراسیون نابینایان و کمبینایان با اعلام این خبر گفت: تیم گلبال جوانان از ۱۸ اردیبهشت به اردو آمده است و تا ۲۲ اردیبهشت، تمرینات خود را زیر نظر کادر فنی در تهران انجام میدهد. شاعری ادامه داد: تیم ملی گلبال جوانان از ۲۳ اردیبهشت به بابلسر استان مازندران میرود تا در مسابقات قهرمانی کشور گلبال بزرگسالان شرکت کند. حضور در این رقابتها، باعث میشود تمرینات فنی ملیپوشان بهتر انجام شود. این اردوها به منظور حضوری قدرتمند در بازیهای پاراآسیایی جوانان برگزار میشود. شاعری در خصوص مسابقات انتخابی تیم ملی گلبال بانوان اظهار داشت: مسابقات قهرمانی کشور گلبال بانوان در بخش بزرگسالان، انتخابی تیم ملی نیز محسوب میشود تا برترینهای این مسابقات به اردوی تیم ملی راه یابند. وی افزود: تیم ملی گلبال بانوان در رده سنی بزرگسالان، قرار است در بازیهای قهرمانی آسیا شرکت کند که شهریور ماه در کشور تایلند برگزار میشود. امیدوارم با انتخاب برترینها، حضور قدرتمندی در این مسابقات داشته باشیم و نتیجه خوبی را نیز به دست آوریم. اسامی ملیپوشان گلبال جوانان دعوت شده به این مرحله از اردو، به شرح زیر است: فاطمه زهرا محمدی، کیانا کریمیان، ریزان دژاهنگ، الهام برزگر، تارا صبحی، زهرا شیخزاده، زینب توکلینیا، اسرا محمودی، ویدا جبارزاده، رومینا موسوی، فاطمه الموتیان و زهره مطوری. طیبه ملکی به عنوان سرمربی و لیلا صفری به عنوان مربی، تیم را هدایت و رهبری میکنند.

۱۰ دیدگاه دربارهٔ «شهر خبر معلولین. انتشار 9 خبر در شمارگان چهل و یکم»

سلام امیر خسته نباشی زحمت کشیدی.!
قسمت از مترو استفاده نکنید خیلی درد ناک بود بخصوص مرحومه بدر و خانوادش خدا ایشون رو رحمت کنه.!
بیچاره همون سال کم در بارَش حرف نساختن حتی تا خود کشی هم پیش رفتن.!!
چی بگم دیگه
موفق باشی

سلام امیر خان. خب من مجبورم یه بار دیگه ساز مخالف کوک کنم. من فکر می کنم توی استفاده از مترو مشکل جدی وجود نداره و تنها چیزی که هست اینه که ما نابینا جماعت گاهی نمی خوایم بپذیریم که مشکلی داریم و خواه ناخواه با بقیه متفاوت هستیم و توی انجام خیلی کارها به کمک دیگران نیازمندیم. مثلا درمورد همین مترو، به نظر من اگر یه نابینا حواسش رو جمع بکنه و جهت یابی مناسبی داشته باشه، دلیلی وجود نداره که بیفته توی چاله های مترو. اونایی هم که احساس می کنن نمی تونن، بهتره از مأموران ایستگاه که تقریبا همه جا هستند کمک بخوان. خود مأمورها هم وقتی معلولی رو می بینن، به کمکش میرن و تا خود ایستگاه می برن و سوارش می کنن. به نظرم اگر کسی طرز استفاده از عصا رو بدونه و یه مقدار توی سرعت ملاحظه شرایط خودش رو هم بکنه، واسه سوار شدن به مترو هیچ گونه مشکل خاصی نداره. باز هم ممنون که به اشتراک گذاشتی.

سلام و تشکر آقای سرمدی
تیتر خبرهاتونو میخونم اگر چیزی مورد علاقم بود حتما میام
اون دو تا زندگی نامه را خوندم.
اگه از اسکی باز فیلمی بود کاش میگذاشتید.دوست دارم ببینم چطوریه.خیلی جالب بود برام.شاید خودم سرچ کردم پیدا کردم.
به تبسم هم سلام برسونید.
هر سه خوب و خوش باشید.

سلام به دوستان خوبم.
از وحید عزیز، ابراهیم، گوشه نشین، غزل، شادمهر، امید صالحی، سارای، علی اکبر حاتمی و سعید صمیمانه سپاسگزارم.
تا حد زیادی با امید موافقم، اما باید بپذیریم مترو برای معلولان حرکتی به هیچ عنوان مناسب نیست.
در خصوص نابینایان هم میطلبه این کاشی های برجسته از دم ورود تا لب سکو وجود داشته باشه تا شرایط رفت و آمد در مترو رو برای ما راحت تر کنه.
نه اینکه در بسیاری از ایستگاه ها صرفا این خط های برجسته در روی سکو قرار داره و وقتی به پله برقی نزدیک میشیم و میخوایم به سمت درب خروج بریم، دیگه از اونها استفاده نشده.
سارای. نه فیلمی از این اسکی باز سراغ ندارم.
حتما لطفت رو به تبسم خواهم رسوند.
از سایر دوستانم هم که کامنت گذاشتن و به این پست عنایت داشتن، متشکرم.

دیدگاهتان را بنویسید