خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

تلخ اما کاملا واقعی. صالح هم رفت از بینمون.

سلام بچه ها. باید منو ببخشید که بلد نیستم یه مطلب تسلیت کاملا عادّی و رسمی بنویسم. پریروز بود که با یه پست توی کانال تلگرامی شب روشن شکه شدم. مضمونش این بود. صالح شمس، دوست مداح نابینامون توی کُماست و به انرژی و دعای ماها احتیاج داره. صالح اومد تو ذهنم. یادمه یه بار ما با مدرسه ی شهید محبی مشهد رفتیم. اون سفر همه چیزش به یاد موندنی بود. خیلی همه چیز برنامه ریزی شده بود. بچه هایی که از اون دوره حالا این مطلبو میخونن کاملا درک میکنن که چی دارم میگم. به چندتا از ماها که کوچیکترین بچه های اون جمع بودیم گفته بودن یه شعر در مورد امام رضا حفظ کنید و ما رو سخت مشغول کرده بودن. صالح کمی از ما بزرگتر بود و چند باری ازمون خواست که شعر رو براش بخونیم و تشویقمون کرد. یادش به خیر. وقتی اون پست رو توی کانال شب روشن دیدم یه هویی همه ی این خاطره ها برام مرور شد. چقدر زود گذشت و حالا، بهمون میگن که دوست عزیزمون روی تخت بیمارستان، اونم توی کُماست! خیلی تلخ بود. با همه ی وجودم از خدا خواستم که جدی نباشه. که معجزه رو ببینیم. که برگردونه یه بار دیگِه دوست عزیزمونو به ما. به خودم قول دادم اگه دوباره صالح به زندگی برگشت هر طور که شده شمارشو گیر بیارم و باهاش تماس بگیرم و حتما یه گپ مُفَصَّل باهاش بزنم. اما چه فاییده که دیگِه خیلی دیر بود.

دیشب حول و حوش ساعت 9 محسن زنگ زد. بِهِم گفت خبر داری صالح رفت؟ وحشتناک بود. باورم نمیشد. مگه نباید بیشتر طول میکشید؟ چرا انقدر زود؟ بغض کردم. باور نکردنی بود. اگه ملاحظه ی جمعی که توش بودم نبود حتما میزدم زیر گریه. راستش دیروز روز خیلی خوبی بود. ولی از لحظه ای که خبر رفتن صالح رو شنیدم همه چیز تغییر کرد. دیگِه نمیتونستم حتی عادّی باشم و هی همه میپرسیدن چِت شد یه دفعه. تسلیت میگم به همتون بچه ها. به همه ی شماهایی که میشناختیدش. حتی در حد شنیدن صِداش برای یک بار. تسلیت به همه ی دوستای مشترکمون و دوستای صمیمی صالح و همینطور خانواده ی محترم و عزیزش.

دوست دارم توی این پست یه یادگاری براتون بذارم. یه یادگاری که هممون وقتی دلمون تنگ شد برای صدای صالح بهش گوش کنیم و شاید کمی آروم بشیم.

از اینجا

دانلود کنید و امیدوارم لذت بِبَرید ازش.

خیلی مراقب خودتون باشید بچه ها توی این روزای سخت. خیلی مرگ عادّی شده. اِی کاش تموم بشه زود این دوره ی تلخ برای کشورمون و دنیا.

برای تک تکتون آرزوی سلامتی کامل میکنم. حقیقتا هیچ چیزی با ارزش تر از سلامتی نیست این روزا.

دوستتون دارم.

۱۰ دیدگاه دربارهٔ «تلخ اما کاملا واقعی. صالح هم رفت از بینمون.»

سلام.
واقعا خبری ناراحت کننده و شوک بر انگیزی بود.
صالح همیشه صاف و ساده بود و هیچوقت کاری نمیکرد که کسی ازش ناراحت شه.
یکی از افتخارهای استانمون برای همیشه رفت و آسمونی شد.
کاش این ۹۹ زود تموم شه.
ب فاصله یکی دو ماه خبر رفتن عزیزامونو شنیدیم و به شدت سخته غم عزیز

دقیقا. اینا همش یه جور هشداره برای همه ی ماهایی که هستیم. باید خیلی مراقب باشیم. ممکنه اونی که امروز ما داریم در حقش بَدی میکنیم رو فردا دیگِه نداشته باشیم. یا خودمون دیگِه نباشیم و اون موقع چی میگن در مورد ما.
تسلیت به شما خانم کلبادینژاد.

سلام منم تسلیت میگم به همه اهالی سایت و کل حامعه نابینایان
زندگی همینه تا میاییم بفهمیم چی به چیه یهو میبینیم چنان دیر شده که راه برگشتی نیست
با خانم نیایش گرامی موافقم کاش ۹۹ زودتر تموم بشه
تو تمام عمرم سالی به تاریکی امسال و این لحظات رو تجربه نکردم

سلام. من این خبر رو پیشتر شنیده بودم ولی واقعا با دوباره خوندنش باز هم متاثر شدم. متاسفانه هیچوقت این افتخار دست نداد که ببینمشون یا باهاشون صحبت کنم ولی یاد صدای قشنگشون که با بازخونیه تصنیف در خیال استاد شجریان به ما معرفی شد همیشه تو ذهن من میمونه

سلام رضا. من فقط پستی که توو شبِ روشن بودو اونطور که یادم مونده بود نقل کردم. همین. توی برچسبهای این مطلب به هنرمندی دوست عزیزمون هم اشاره شده و یادگاری ای که از ایشون قرار گرفته یک آواز هست نه مداحی. ایشون مداحی هم میکردن و اطلاق مداح بهشون نمیتونه کاملا بی ربط باشه. موفق باشی.

دیدگاهتان را بنویسید