خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

اطلاعات عمومی: وضعیت معیشتی و تحصیلی نابینایان در ترکیه.

با عرض سلام خدمت همه ی خوانندگان این پست, امیدوارم حالتون خوب باشه و از مشکلات زندگی مبرا باشید که بعید میدونم خخخ.
شاید برای بعضی ها سوال باشه آیا نابینایان در کشورهای همسایه چطور تحصیل میکنند و آیا مثلا ترکیه ای که میگن گل و بلبله واقعا هست یا نه.
امروز خدمتتون رسیدم تا همین مسئله رو بررسی کنیم.
یک نابینا برای این که ثابت بشه نابینا هست یا کلا یک معلول برای ثابت شدن معلولیتش چه شناسنامه ترکیه رو داشته باشه یا چه اقامت شهروند دومی یا پناهندگی فرقی نمیکنه, باید از بیمارستان نامه داشته باشه که به عبارتی اینجا بهش میگن راپُر. برای دریافت این راپُر باید تلفنی به بخش مخابرات مرکز سلامت زنگ زد و پس از وارد کردن تِیجه یا همون شماره شناسنامه از اپراتور درخواست کرد که طو یک بیمارستان براش نوبت راپُر بگیره. اونم حالا شانس بیاری که نوبت پر نباشه و بهت نگن 15 روز دیگه زنگ بزن.
بعد از دریافت راندمان روز معین شده باید به بیمارستان رفت و یک فرایند 3 4 ساعته رو طی کرد تا 11 تا دکتر معاینه کنند.
بعد از معاینات یه وقت 15 تا 20 روزه میدند که باید بعدش بیای راپُر رو دریافت کنی, اونجاست که باید دعا کنی راپُر رو بالای 85 درصد بزنند میزان معلولیتی رو تا بتونی از خدمات مربوط به معلولین استفاده کنی.
وقتی راپُر رو دریافت کردی و راپُر هم خدا رو شُکر بالای 85 درصد بود حالا میتونی بری دنبال کارهات.
اول باید بری به مرکز تامین اجتماعی یا سوسیال هیزمِت تا برات پرونده باز کنند, اگر بخوای مستمری دریافت کنی به خودت نمیدند و باید حق پرستار بگیری. چطوری؟ الان واضحتر میگم. برای دریافت این مبلغ یکی از اعضای خانوادت باید بگه که من از این معلول مراقبت میکنم و حق مراقبت رو بدید, حالا اونجا چندتا فرم باید پر کنید و بعد پر کردن این فرم ها یه زمان دو ماهه میده که طو ماه اول از طرف مرکز میان تا ببینند تو واقعا انقدر بدبختی که یکی ازت مواظبت کنه یا نه, بعد این که خوب مشاهده کردند اون موقع بعد یک ماه نامه میدند که بری بانک و بانک یک برگه دیگه میده که تو باید ببری مرکز تا حقوقت وصل بشه. اون حساب هم باید به نام فردی باشه که پرستاری معلول رو انجام میده. 15 به 15 حقوق میاد طو حسابت و زیاد هم خوب نیست. حالا شاید براتون سوال باشه که چرا به خود معلول نمیدند.
چون اگر بخوان حقوق معلول رو بدند باید طبق قانون اروپا عمل کنند و اندازه حقوق استاندارد یک کارگر که الان 12 هزار لیره هست رو باید به معلول بدند. ولی اگر حقوق رو به پرستار بخوان بدند 1 سوم حقوق کارگری که 4000 لیر هست رو به معلول میدند.
این هم یک روش پیچوندنه.
حالا بریم سراغ تحصیلات.
در کل مقاطع تحصیلی به سه دسته تقسیم میشند. ilk okul یا دوره ابتدایی که از کلاس اول تا چهارم هست.
orta okul یا همون دوره متوسطه که از کلاس پنجم تا هشتم هست. و lise یا دبیرستان که از نهم تا دوازدهم هست.
یک نابینا وقتی وارد مقطع ابتدایی میشه اونم طو مدارس مربوط به معلولین کلا مدرسه جدا برای نابینا نیست و طو یه مدرسه باید با جسمی حرکتی ها, ناشنوایان و کمتوانها ذهنی یه جا درس بخونه فقط خوبیش همینه که کلاس ها جداست.
این نکته رو بگم که بیشتری معلم ها بینا هستند و در این مدارس خود من تا جایی که مشاهده کردم دوتا معلم نابینا بودند.
اغلب دانشآموز ابتدایی و متوسطه رو طو یه مدرسه میخونه تا زمانی که میخواد وارد دبیرستان بشه.
در این کشور سه چهار نوع دبیرستان هست که من فقط سه تاش رو میدونم.
1: ana dolo lisesi که میشه دبیرستان آناتولی که دبیرستان معمولی هست و بیشتری ها اونجا میخونند.
meslek lisesi که میشه دبیرستان فنی حرفه‌ای که برای وارد شدن به این دبیرستان ها معدلت باید بالای 70 از 100 باشه.
این رو بگم که نمرات امتحان تا 100 هست و زیر 50 مردوده.
خوبی این مدارس در کنار یاد گرفتن یه حرفه اینه که سال آخر میفرستنت staj یا همون کارآموزی که خیلی خوبه و میشه برات سابقه کار.
از 5 روز هفته سه روز کارآموزی هست و دو روز مدرسه و درس.
در بعضی رشته ها مثل کامپیوتر که ریاضی باید باشه سال آخر ریاضی نیست.
برای کارآموزی مدرسه سه ماه به دانشآموز وقت میده که خودش کار پیدا کنه و اگر پیدا نکرد خود مدرسه اقدام میکنه و طو ادارات دولتی میفرسته.
مثلا الان خود من نتونستم کار پیدا کنم و مدرسه فرستاد شهرداری و الان طو بخش دسته بندی اطلاعات کار میکنم.
فرایند کار آموزی اینطور هست که یه دفتر به دانشآموز میدند که توش سه تا قرارداد هست که باید پر بشه, یکی پیش کارفرما می‌مونه, یکی پیش مدرسه و یکی پیش دانشآموز.
مسئله بیمه هم پای مدرسه هست.
حالا بریم سراغ مبحث شیرین حقوق.
کارفرما باید ماهیانه 30 درصد از حقوق کارگری رو به کارآموز بده که میشه 3000 لیر الان.
5000 لیر هم خود دولت میده یعنی آموزش و پرورش که روی هم میشه 8000 لیر که بدک نیست.
بعد از پایان تحصیلات اگر کسی بخواد امتحان کنکور بده میتونه ثبت نام کنه که کنکور اینجا سه بخشه هست که هنوز خودم راجع بهش زیاد نمیدونم.
برای دریافت منشی هم باید به همون مرکز تامین اجتماعی مراجعه کرد.
البته بیشتری نابینایان عزیز رو که من دیدم اینجا کنکور شرکت نمیکنند چرا؟ چون یه مرکز هست که کارگاه 5 ماهه برگزار میکنه طو رشته های اپراتور, ماساژ و یه رشته دیگه هم هست که یادم رفته.
اونجا مدرک معتبری داره و با اون میشه کار پیدا کرد که من خودم دانشگاه رو پیشنهاد میکنم.
این رو باید ذکر کنم که کمبود کتاب به هیچ وجح حس نمیشه.
این بود از چیزهایی که من میدونستم.
در پست بعدی در مورد نهادهای مربوط به نابینایان حرف میزنم از جمله انجمن ها و باشگاه های ورزشی.
میدونم زیاد حرف زدم ولی با خودم گفتم شاید یکی بخواد راجع به این چیزها بدونه.
امیدوارم پستم منتشر بشه و مورد پسند شما عزیزان قرار بگیره.
تا پست بعدی خدا یار و نگهدارتون.

۱۷ دیدگاه دربارهٔ «اطلاعات عمومی: وضعیت معیشتی و تحصیلی نابینایان در ترکیه.»

سلام. با این حساب همینجا که هستیم جامون خوبه. اوووووه کیی میره این همه راهو!
اول بری پناهنده بشی اونم با اون شرایط و اوضاع اسفبار کمپها. بعدشم تازه بشی یه شهروند. بعدشم اوووووه یازده تا دکتر زحمت بکشند آدمو ببینند. بعدشم اگه دلشون خواست تأیید کنند نابینایی! تازه پولی که میخوان با منت بت بدن ظاهرا فرقی نمیکنه چند سالت باشه! میدن به بنده خدایی که ازت نگهداری میکنه. در صورتی که اینجا همون کمش رو هم به حساب خودمون میریزند. کمسیون هم هرچند مشکلاتی داره ولی تا این حد پیچیده نیست.
مدرسه هم اینجا بخواییم داشته باشیم میتونیم. تو همین اصفهان خودمون داشتیم ولی قدرشو ندونستیم خیلی راحت ازمون گرفتند.
مشکلات اشتغال هم که با این حساب همه جا هست.
حالا پیدا کنیم پرتقال فروش! چیز! همین! اوضاع گل و بلبل بیرون از ایران!

شاید برای بعضی ها سوال باشه آیا نابینایان در کشورهای همسایه چطور تحصیل میکنند و آیا مثلا ترکیه ای که میگن گل و بلبله واقعا هست یا نه.
امروز خدمتتون رسیدم تا همین مسئله رو بررسی کنیم.
درود. بسی جالب بود. ولی منم اینجا تو کامنتدونی خدمتت رسیدم تا یه چیزی رو به خاطرت بنشونمش.
اگه دیدی یه نابینای تُرکی اومده ایران ازش بپرس ببین اینجا چجوری تأیید میکنن به ما هم بگو تا ببینیم کجا بهتره.
اینو نگفتی که با چهار هزار لیره چی میشه اونجا خرید؟ و اینکه به نظرم اینکه میپیچونن نشانه های ریز فسادهای اون طرفه و اگه این یک کشورِ چسبیده به قاره ی اروپا رو جدا کنیم, شاید بشه گفت ۱۲۰۰۰ لیر گل و بلبله.
قضیه مدرسه نشون میده که گل و بلبله. دلم خواست!اینجا که کارآموزی که سهله, اگه بتونی کنکور بدی و دیپلمتو بگیری خودش خوبه (با این منشیهاشون).
حقوقش بدک نیست؟ لیری هزارم که در نظر بگیریم تو ماهی ۸ میلیون حقوقته! با این اقتصاد پکیده اینجا حد اقل میتونی زنده بمونی اونجا که دیگه عشق میکنی واس خودت!
گفتم این دفعه اینجوری یه کامنت بدم همه چی رو بررسی کنم. چی بگم. خوش به حالت که فکر و ذکرت به جای اینکه زنده موندن باشه زندگی کردنه. درود به اونا و تو با هم.

با درود و سپاس از این پست خوب. البته باید بگم ایران ما به هیچ وجه واسه معلولین بهشت نیست. ضمن این که ترکیه هم یه جورایی به درد خودمون گرفتاره. یعنی داره گرفتارترم میشه. ضمنا جدا از دولت فکر نکنم فرهنگ و ذهنیت عمومی مردم اونجا از ما ایرانیها برتر باشه، ما از معدود ملل خاور میانه ای هستیم که در فرهنگ و نگرش از دولتمون برتریم. در مقایسه هم بهتره یه مقایسه ای بین اینجا با سوئدی فنلاندی جایی، یا حتی یکی دو پله پایینتر انگلیس یا آمریکا بزنیم. بعد دستمون میاد که اینجا خبری نیست. البته هر جام بریم باید از صفر شروع کنیم، و یه خارجی حساب میشیم. پس اگرم بمونیم و میهن رو آباد کنیم که: کاریست بس دشوار ….. دمتان گرم و سرتان خوش باد.

سلام مجدد خدمت دوستان عزیز. ببین مهدی جونم ۴ هزار لیر در زمانش یعنی حد اقل ۲ سال پیش میشد ۵۰۰ دولار و تو با این پول خیلی خوب زندگی میکردی, اون زمانی که با رفیقم یه جا مجردی زندگی میکردیم ۲۰۰ لیر میزاشتیم طو جیب مون کلی میتونستیم از فروشگاه ۱۰۱ که یه کمی گرونتر هم هست کلی خرید کنیم. اما وقتی پول بنزین از ۱۲ لیره یه دفعه بشه ۳۰ لیر به این نتیجه تو رو میرسونه که تورم اگر بر سر اینا بیاد اینطوری میاد و بیچارند. آره من ۱۲ هزار میگیرم ولی میدونی تو بخوای شارژ برا گوشیت بندازی باید ماهیانه ۲۵۰ لیر پول بدی اونم تا نصف ماه میره؟ میدونی پول گاز طو زمستون بالای ۲۵۰۰ میاد, میدونی تو اگر بخوای یه خونه اجاره کنی اگر نرمال اجارش ماهیانه ۱۰۰۰۰ لیر باشه باید موقع قرارداد و قول نامه یه ۱۰۰۰۰ پول کرایه بدی, یه ۱۰۰۰۰ پول دیپوزید بدی و یه ۱۰۰۰۰ هم باید پول کمسیون املاکی رو بدی؟ اینجا اگر بخوای یه خونه اجاره کنی آب و برق گازش رو باید به نام خودت کنی که اونجا هم باید تک تک به اداره جات پول زمانت بدی که اگر بدهی داشتی فرار نکنی چون پول زمانت دادی. من نمیگم ایران تورم نیست نمیگم گرونی نیست نمیگم فشار بر روی معلولین کمه فشار روی کل مردم هست و روی ما ها زیادتر, ولی بدون ایرانی که این همه سال تحریمه و اینطوری تاقت آورده اگر اینا یه ماه اون طوری تحریم بشند مردم شون شورش میکنند. چون به قول این دوست مون درک و تمدن مدیریت رو ندارند هر چقدر هم که بخوان درس خونده باشند. این دوست مون راست میگه مردم ایران خیلی با تدبیر تر هستند نسبت به عزیزان همه چی دونه هیچی ندون و مصعول پذیر مصعولیت ناپذیر. ولی اینجا سر ته قاطی میکنند. طوری که فکر کن اینا چند سال پیش کلی ۰ از پول شون پاک شده هنوزم یه لیر رو میگن یه میلیون. وقتی دارند اسم یه چیز و یا یه کلمه رو حروف اش رو میگند با شهر ها شون میگند. مثلا اگر بخوای حروف های عباس رو بگی میگی عسلویه بهبهان آبادان سبزهوار. یه چیز هایی میدونم که اگر بیام بگم کلی پست باید بزنم بعضی ها شون هم خیلی جالب و شیرینند بعضی ها شون خیلی تلخ

سلام پست جالب بود. مشکلات همه جا هست. البته هر جایی که توی خاور میانه باشه. وگرنه نه. ترکیه هم گل و بلبل نیست و نبوده، ایرانم که هیچوقت گل و بلبل نبوده، البته از بعد از انقلاب بدتر شده. و این که یه نکته برادرانه، به همه همنوعان عزیزم. حتی خودم! انقدر مطالعه کردنمون کم شده، و انقدر به این که nvda یا espeak یه چیزی رو درست بخونه توجه میکنیم که برای درست خوندنش حاضریم متنمون رو پر از اشتباه بنویسیم تا نرم افزارمون درست بخونه! به خدا برای هممون زشته. یه کمی روی بحث نوشتنمون دقت کنیم. بد نیست.

بنده تجربیات ۵ سال هجرت خیش را در اختیار هم نوعان عزیز قرار دادم, تجربیات آبکی به از نداشتن تجربه ای دیگر به جز حسودی و حسرت خوردن, خدا را شاکریم که مدیر وبگاه شعورش میرسد و میداند که چه چیزهایی را باید منتشر کند. بیش از این پرداختن به شخصی بی خرد که به زور صحمیه های دولتی در دانشگاه آزاد قائم‌شهر قبول شده و به جز همان دیار لیاقت سفر به جایی دیگر را نداشته, اوج بی خردیست. پیشنهاد میکنیم نظریات تان را در جایی ببرید که هم ستح و مناسب جناب تان باشد و سخنان پوچ و بیهوده تان تعسیر گذار باشد نه در جایی که بیشتر از یک بازی و حسودی کودکانه نیست. کفایت مذاکرات.

سلام. خیلی تلخه که بابت همین که میگی گل و بلبل نیست هم ما باید بگیم خوش به حالتون. مدرسه برات کار پیدا کرده? دقیقا کیی اینجا خودشو در برابر این ابَر آمارِ بیکاری مسئول میدونه? اونم نابیناها! دیدید به مام بگید. ما واقعا اینجا دست و پای درست حسابییَم نمیتونیم بزنیم. اِی کاش ایران با این همه سرمایه ی طبیعی حاکمانی کمی عاقل تر هم داشت که ماها امروز با این حسرت به آدمها توی ترکیه نَگیم
خوش به حالتون.

سلام.
گفتی ۴ هزار لیر میدن؟
یعنی ۱/۳ حقوق یه کارگر؟
خب. بفرمایید مستمری بهزیستی رو نسبت بگیرید با حقوق وزارت کار ایران و بفرمایید ۱/چندم حقوق یه کارگر میشه!؟
بفرمایید تو ایران یه کارگر چه جوری داره زندگی میکنه؟
تورم یکی از دلایلش پول چاپ کردنه بیهوده که نتیجه ی فساد بیحد و اندازست دیگه!. نه؟
گفتی مدرسه کار پیدا میکنه؟
چه قدر خوب!. یعنی اون مدرسه اون قدر از درس دادن خودش مطمئنه که اگه کار پیدا نکنی خودش میره برات کار پیدا میکنه.
شاید ۱۱ تا دکتر بخوان معاینه کنن یه خورده سخت و با مراحل اداری بالا باشه. و اینکه پول رو به خودت نمیدن.

دیدگاهتان را بنویسید