خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

یادداشت پنجم مهرماه 90ب

امروز از اون روز های پرکار من بود. ساعت پنج و سی دقیقه از خواب بیدار شدم. یه دوش دبش گرفتم و چه خوب شد که گرفتم. از روز قبل که سر را اصلاح کرده بودم, کلی ریزه مو توی سرم جا خوش کرده بودن. سفت شستم شون و پاک سازی شون کردم و پس از مراسم خشک کردن مو ها به صبحانه خوردن رو آوردم. چند تا از فیلم هایی که دیشب قبل از خواب برای دانلود سِت کرده بودم, به سلامتی دریافت شده بودند. از جمله جدایی نادر از سیمین و bad teacher. رفتم توی خیابون و دیگه خدایا به امید تو. یک ماشین ویژه جلوی پام