درود خدمت همه ی گوش کنی ها، هم محلیهای عزیز و در ضمن خدمت رهگذران گرامی! امروز در خدمت شما هستم با دومین بخش از سفر صوتی مستندم به شمال. برنامه ریزی پدیده ی مهمی است و من در این سفر با این مفهوم، بیش از پیش آشنا شدم. وقتی مدیریت ضعیف باشد، حتی روی کوچکترین و فرعیترین مسئله ی ممکن یعنی شماره ی صندلی، فکرش را بکنید آتش چه دعواها که ممکن است شعله اش همه را بسوزاند. باید خودتان از نزدیک با این عدم مدیریت مواجه شوید و یکی از راههای کسب تجربه، گوش دادن به بخش دوم سفر من است. البته از جناب ناطقی ممنونم و
Day: شهریور ۱۱, ۱۳۹۲
دستهها
اندر مطالعات من
دیروز من پنج کلمه یاد گرفتم: Replete: یعنی مملو از چیزی بودن. Indiscriminate: یعنی انتخابی پراکنده و تصادفی. Steep: یعنی غرق شدن در کتابی یا چیزی شبیه به اون. Voracious: یعنی با اشتیاق و میل فراوان. Eminent: یعنی مشهور و برجسته. یک اصطلاح هم یاد گرفتم: To eat humble pie: یعنی به خاطر گافی که دادی معذرت خواهی کنی. همین دیگه، بای بای.