خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

دارم دنبال شغل می گردم، پیداش کردید، خبرم کنید

ی کارشناس مترجمی زبان انگلیسی که ی کمی تایپ با کامپیوتر، روابط عمومی، اپراتوری، اداره ی سایت، ترجمه، تدریس، تولید محتوا و صدا‌برداری رو هم بلده، ایشالا ی کاری واسش پیدا میشه. مگه نه؟ اگه یادتون باشه، من ی روزی ی پستی زدم که چه کسی نابینای بیکار رو درک میکنه و خوب همه میدونیم که هیشکی غیر از خودمون ما رو درک نمیکنه! الان من حدود شش ماهی میشه که بیکارم. قراردادم رو با کارفرمای سابقم به علت طولانی بودن ساعات کار، فشار کاری و ی سری مسائلی مربوط به حقوق مؤلفین و مصنفین، تمدید نکردم. از هشت صبح، تا شش بعد از ظهر باید 10 ساعت اونجا
دسته‌ها
کتاب متنی

دانلود رمان متنی پارلا

سلاام گوشکنی های عزیز من آمدم با دست پر آمدم بابت تاخیرم پوزش می خوام و ببخشید. امروز آمدم با رمان پارلا. نویسنده آنیتا فرمت: docx حجم 1 mb رمانش خیلی هیجان داره ویرایشش خیلی اذیتم کرد پس منتظر نظراتتون هستم. خوب بریم سراغ رمانمون پارلا یه اسم ترکیه به معنیه : درخشان و نورانی خلاصه: جمیله خیلی بلند پروازه و از وضعیت زندگیش راضی نیست. اون به دلایلی از پلیس می ترسه و ازشون دوری می کنه. سعی می کنه با پسرهای پولدار دوست بشه و خودش رو به اونا پارلا معرفی می کنه و همه ی تلاشش اینه که دلشون و به دست بیاره. یه روز به
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

مردگان متحرک در دنیای واقعی، فصل اول!

سلام به هم محله ای های خودم. خب، دارم آموزش فرانسه رو آماده میکنم، فردا یا پس فردا میزارمش! حالا بیاین یه داستان بخونین، حالشو ببرین! توجه: این داستان هیچ ربطی به سیاست یا چیز دیگه ای نداره، فقط در قالب یه داستان اسم ارتش اورده شده! راستی، دو تا از بچه های محله اومدن تو داستان! دکتر شهروز، بیا کامنت بده ببینم از نقشت خوشت اومده یا نه! خخخخخ، کسی مایل بود بیارمش تو داستان بگه، از فصلای بعد که میخام نقش جدید اضاف کنم بیارمش! مهدیم که تو داستانه، قطعا میاد کامنت میده! خب، برین فصل اولو که یه خورده طولانیه بخونین! گفتم طولانی بزارم، حالشو ببرین!