سلاااااا اااا اااا ااا ااا ااا اااام به همه ی بر و بچه های باحال، توپ، خونگرم و مهربان محله ی خودمون. چطورید یا بهترید خخخ. میگم دقت کردید این روزها پستچی چه فعال شده واسه خودش آیا؟ پستچی اینجا، پستچی اونجا، پستچی همه جا، پستچی کجا، خلاصه همه جا صحبت از پستچیه. حالا این پستچی مثل دیجیمون هی چهره عوض میکنه. یه بار شهروزه، یه بار عمو چشمه میشه، یه بار میشه دکی پرنده، یه بار میشه پریسیما، خلاصه همینطوری واسه خودش تغییر چهره میده. صد رحمت به سریال مرد هزار چهره. لا اقل اونجا مهران مدیری همش به جای اشخاص مختلفی که مرد بودن عوض میشد. این
Tag: تولد مجتبی خادمی
آره خودشه. امروز هفت بهمن خورشیدی, تولد مجتبی خادمی. مجتبی جونم از همین جا تولدت رو بهت تبریک میگم. میدونی که هیشکی به اندازه من تو رو نمیشناسه. امیدوارم این زادروزت مصادف بشه با کلی اتفاق ها و اخبار خوب توی زندگیت و زندگی کسانی که واست مهمند و واسشون مهمی. این همه سختی ای که کشیدی ارزشش رو داشته. مطمئن باش. لیسانستم سال دیگه میگیری. تو که سال را صبر کردی ماه را هم دندون سر جیگر بذار. سختی هات تموم میشه. خوشی هات شروع میشه. مجتبی, هرچی تنش توی خونه دارید, هرچی بیپولی بهت فشار میاره, هرچی اکثر مردم بهت نارو میزنند, هرچی تفاوت شخصیتیت با مردم
هفت بهمنماهه. تولد من. تولد با ارزش ترین کسی که تو دنیا می شناسمش. من خودمو خیلی دوست دارم. اصلاً تعجب نکنید. این روزا توی کتاب ها و فیلم های تکنولوژی فکر خیلی تاکید می کنند که اعتماد به نفس داشته باشید و خودتونو دسته کم نگیرید ولی قضیه من فرق میکنه. من از کوچیکی خودمو خیلی دوست داشتم! از خود راضی نیستم. حتی گاهی وقتا از خودم ناراحت میشم ولی بازم خودمو دوست دارم. من کوچیک که بودم, هر وقت از چیزی ناراحت میشدم یا توی خونه دعوایی چیزی میشد, به خودم پناه می بردم. با خودم حرف می زدم و این مجتبی بود که منو دلداری میداد.