سلام. سلام بر هم محله ایهای عزیز و دوست داشتنی.
وقت همگی بخیر, حالتون چطوره!
امیدوارم که همیشه سالم و تندرست باشید و هیچ وقت خنده از لباتون قهر نابشه…
خب بریم سر اصل مطلب: من امروز قصد دارم براتون آموزش یه غذایی بنام “کوفته تبریزی” را بزارم. شاید بسیاری از شماها از این غذای خوشمزه خوشتون بیاد شاید هم نه.! شاید بیشتر شماها طرز تهیه اش را بلد باشید و شاید تعداد کمی هم بلد نباشند!
به هر حال من میزارم, امیدوارم که خوشتون بیاد….
***
*** مواد لازم برای تهیه کوفته تبریزی ***
گوشت چرخ کرده 1 کیلو .
لپه 1 پیمانه .
برنج 1 پیمانه .
پیاز 1 عدد
رب گوجه فرنگی 3 قاشق غذاخوری .
تخم مرغ 2 عدد .
سبزی کوفته 5 قاشق غذاخوری.
آرد نخود چی 2 قاشق غذاخوری .
زعفران. نمک. فلفل. ادویه. دارچین. گل سرخ به مقدار لازم
تره مرزه به مقدار لازم, پیازداغ 3 قاشق . زرشک. آلو. تخم مرغ پخته. مغز گردو به مقدار لازم.
طرز تهیه :
ابتدا برای تهیه سس کوفته درون قابلمه آب ، پیاز داغ ، رب گوجه فرنگی ، کمی ادویه ، دارچین ، گل سرخ ، کمی مرزه و تره خرد شده بریزید و بگذارید جوش بیاید سپس حرارت را کم کنید.
لپه ها را از شب قبل خیس دهید ، لپه ها را بپزید و با آب سرد ابکشی کنید ، برنج را نیز بپزید و ابکشی نمائید.
لپه ها و برنج را به همراه 1 پیاز کوچک و نصف گوشت چرخ کنید سپس تخم مرغ ها و نصف دیگر گوشت را به همراه سبزی کوفته ، آرد نخودچی ، نمک ، فلفل و دارچین به مواد اضافه کنید و خوب مخلوط کنید یا ورز دهید ( مانند مایه کباب کوبیده ).
درون کاسه ای یک توری بیندازید سپس مقداری از مایه کوفته بردارید ، کمی ورز دهید و داخل کاسه روی توری بریزید و داخل آن یک عدد تخم مرغ پخته ، کمی پیازداغ ، چند عدد الو و کمی مغز گردو ، زرشک بریزید ، روی آن مقداری دیگر از مواد کوفته بریزید سپس با جمع کردن توری خوب گردش کنید تا بصورت یک توپ در اید.
به هر تعداد که میخواهید کوفته درست کنید ( اندازه کوفته ها بستگی به سلیقه خودتان دارد ) ، پس از اتمام کار ارام ارام کوفته ها را در سسی که از قبل اماده کرده اید قرار دهید ( دقت کنید که در زمان قرار دادن کوفته ها سس نباید بجوشد ، میتوانید کوفته ها را با توری داخل سس قرار دهید ).
پس از قرار دادن کوفته ها اجازه دهید تا کمی خودشان را بگیرند و سفت شوند سپس میتوانید کمی کوفته ها را بچرخانید تا اب و روغن به تمام نقاط کوفته برسد.
1 تا 2 ساعت برای پخت کوفته ها زمان لازم است و پس از این زمان کمی شعله را بیشتر کنید تا اب کوفته ها غلیظ تر شود ، میتوانید داخل اب کوفته حدود 2 قاشق آرد نخودچی که با کمی روغن تفت داده شده است بریزید تا غلظت بیشتری داشته باشد.
پس از اماده شده کوفته ها اجازه دهید کمی سرد شوند سپس اب کوفته را به ظرف سرو اضافه کنید.
نکته : سبزی کوفته مخلوطی از جعفری + گشنیز + مرزه + ترخون + نعناع است ؛ بهتر است برای کوفته از گوشت مخلوط گوسفند و گوساله استفاده کنید.
اب کوفته نباید در زمان ریختن کوفته ها در حال جوش باشد چون کوفته ها از هم میپاشد ، تا زمانی که کوفته ها سفت نشدند نباید اب بجوشد بلکه باید ریزجوش بزند ، باید برای جلوگیری از ترک خوردن کوفته تمام مواد خوب ورز داده شوند.
45 دیدگاه دربارهٔ «کوفته تبریزی»
سلام سلام . . . صد تا سلام بر همه ی دوستان گل گل! . . . . کوفته تبریزی غذای خوشمّزه ای هست . . . . من دوست دارم . . . . ممنون از آموزشتون . . . اّول!
سلام آقای سعیدیفر
مرسی که خوندی
سلام!!!
خانم فروزش ممنون از شما که دستور پخت این غذای خوشمزه رو به طور دقیق برامون نوشتید!
فقت یه سوال!!!
من شناسنامه گوشکنی شما رو خوندم متأسفانه ننوشته بودید اهل کجا هستید!!
میشه بفرماید اهل کجا هستید؟
چون من خودم اهل تبریز هستم و دستور پخت این غذا رو به صورت کامل بلدم!!
خوب شما هم دستور پخت رو به طور کامل و دقیق نوشتید!!
حدس میزنم که آذری زبان باشید
سلام آقا حسن
ممنون از این که خوندید و نظر دادید
بله درست حدس زدید, من اهل تبریز هستم
درود
مرسی مهتاب خانم
من خوردم خیلی خوشمزست
تو شهر تبریز هم خوردم
بازم 3پاس
ممنونم زهره جان
آره خیلی خوشمزه هست
سلام مهتاب جون واي شما هم هم محله اي شدي خوش اومدي تازه دست پر هم اومدي من عاشق انواع كوفته هستم تازه از نوع تبريزيش هم كه باشه ديگه فكر كنم بايد از فرت خوشي بزنم به كوه و كمر يعني همون تبريز نه يعني همون آش پذخونه ….
توضيح صحنه: كامنت پس از مطالعه كامنت دوني: 🙂
من تصميم گرفتم همون بزنم به تبريز مهتاب جون كي مهمون مي خايد؟؟؟؟؟؟؟
من اصلاً تبريز نرفتم خيلي دوست دارم كوفته هاش بطلبه يه وقتي مسافر اونجا بشم ….
سلام نخودی عزیز
هر وقت تونستی حتماً بیا, قدمت رو چشم.
شما بیایید,حتماً اینجا واستون خوش میگذره, از این کوفته ها هم خودم براتون درست میکنم…
سلااااام مهتاب جووونم .وااااااااااای ممنون که همچین آموزش خوب کامل و خوشمزه یا رو گذاشتی عزیزم و نزاشتی در رستوران ما تخته شه 🙂 مهتاب جان امیدوارم که موفق باشی و دیگه هیچ مشکلی نتونه سد راه پیشرفتت شه عزیزم …
سلام عزیزم
مرسی که هستی و ممنون که خوندی.
سلام! من شنیده ام کوفته تبریزی همان دولمه است که چادر ش را سرش نکرده اند! یعنی دولمه و کوفته یک زوج خوشبختند! کوفته مرد و دولمه زن میباشد!
سلام آقای پژوهنده
نه کوفته با دلمه یکی نیست, خیلی باهم تفاوت دارند
سلام! در این محله هرکس یک خانه دارد، اما شیطان رانده شده مهمان همه ی خانه هاست! کوفته مثل مرد است که زیر زبان زن چرخ شده است، ولی دولمه چرخ نشده و زیر چادر خود را مخفی نموده است تا از هر گزندی محفوظ بماند!.
سلام مهتاب خانوم خوبین وای که چقدر دلم برآ تبریز وسفری که با داداشیم آمده بودم تنگید و نیز برآ کوفته های خوشمزه تبریز
راستی بانو جان بازم آموزش غذاهای خوشمزه تبریزو برآمون بزار فدات از مامیتون کمک بخواه من نیمه بینام تعداد غذاهای بعضی شهرارو بلدم و دست پختم واقعا عالیه اینو هر که خورده گفته پس با آموزشات بیا رستوران
بازم مررررررررسییییییییییی
بخدا این من نیستمااااااااااا
معصوم جونم بفرمایید کوفته میل کنین
فقط به خاطر شما عسیسم
دمت گرم…کاش از خدا یه چیز دیگه خواسته بودم…خخخخخخخ……
سیتی….من دلم یه ویلا میخواد در شمالی ترین نخطه تهران…
خخخخ من فقط میتونم روزی یک آرزو رو اجابت کنم
انشاالله که خود اون بالایی حواسش بهت هست، پس منم به این آرزویت آمین گفتم.
ولی این پست رو هم خودت و هم رعد بخونین بیاین نکته سازنده بگین گفتم سازنده خخخخ
معصوم جان پیمانه ما یک دیگ هستش خخخخ پیمانه شما چطور
پیمونه ما یه پیمونه س….خخخخخخ……
ما از اون خونواده های کم خوراکیم…سه تا پیمونه برنج میذاره مامانم تا دو روووووز میخوریمش…بازم یه مقداریشا میریزیم دور….
پیمونه شما یه دیگه چون تو خودت غول چراغ جادوی یه آرزو برآورده بکنی…
خخخخ خخخ
معصوم بیا پست بچه اونجا کاری برات هست میخوام نظر بدی مانتو بخرم خخخخ
بانو و رعد هم بیاین خخخ
خخخخ،معصوم،،سر خوردن هم اصفهانی بازی در میارید آیاااا،خخخخخی
سیتاااا اسمتو لو دادی خخخ
خخخخ،سیتا سوتی داد که پری،ولی اگه بچهها زرنگ باشن میدونن که موضوع از چه قراره که،
هی هورااااا مهتاب مساواسی با سیتا خخخخ در ضمن من آرد نوخچی دوست ندارم
عسیسمی نه بابا منو چه به مهتاب بازی
بابا پری ملیسا میبینم نشستین مچ بگیرینااااا من اولش رسیدم اینجا کامنت گذاشتم یک لحظه کامنت الهه رو دیدم فکر کردم اشتباهی کامنت گذاشتم. خخخ همین اعتراف کردم من نیستم.
پریسیما مگه تو پست بچه صدات نزدم نگام نکردی هاااان
چالا میخوای رد گم کنی؟ هان؟ خوب ناراحت نباش ما همون سیتا صدات میکنیم خخخخ
من که نفهمیدم چی به چیه؟ الهه هه سیتاس؟ یا سیتا مهتابه؟
من دوغ که میخورم می افتم بچا…الانم کجم…چی بخورم فشارم بیاد بالا؟
بیا معصوم جونم از این کوفته ها که در نبود ما خانم کاظمیان، ملیسا و پریسیما درست کردند میل کن خخخخ
خب کشمش یا ی چی شیرین درست مثه سیتای قند، حیف من از اون شکلکای رعد ندارم که شکلکشونو برات بیارم عزیزم شرمنده ام.
چالا الاهه یا مهتاب؟ فرقی نداره من همون سیتای خودمون صدات میکنم خخخخ
برو یه چای نبات بخور عزیزم
تو فکر کن که الاهه مهتاب و مهتاب سیتاست آخه فرقی نداره که
دعا کن پسر نباشه این همه باهاش شوخی کردی هههه مثلا سیتی خخخخ
اینو خداییش به روحیات من میخوره که مریخی باااااشم خخخخ ملیساااااااا اینا بمن میگن پسر نباشه که خخخخ
خخخخ،من همینجا بهشون اطمینان میدم که پستر نیییست….
سیتا جان طوری نیست ولی به نظر من بیا اسم واقعی خودت را بگو چون ما دیگه نمیدونیم که چی به چی هست خخخخ
ممکنه پسر باشه؟!!!
نه بابا…پیداس دختره…خُله…مث خودمون…پسرا درجه خُلی یتشون کمتره…
بذار آقای سیتی صداش بزنم اگه جواب داد پسره…
آقای سیناتی…آقای سیناتی…
خخخخ خُله مثه خودتون خخخ
جانم معصوم جان کاری داشتی خخخ
معصوم جان قصد ازدواج داری آیااااااا خخخخ
إوا…خدا مرگم…
سلام آقای سانتا سوفیا…من؟ ازدواج؟
شکلک پس افتادن از ذوقزدگی…
خانوم کاظمیان…من دیگه به این سیتی مّرده اعتماد ندارم باش برم کوچه قدیمی…خاک تو سرم…شومام بیا…اعظمم بیار…
آقای سانتا سوفیا خخخخ نمیری پس افتادن از ذوق زدگی نههههههههههه
آره خداییش برو بریم. دیگه اینجا تکراری شد.ه
خخخخ چی به چی کی به کی
فدات عسیسم بفرمایید کوفته تبریزی خوشمزست، شکر خدا معصوم درستش نکرده که آش بشه
راستی گلم بدو بریم کوچه گردی
آشپزی بسه من ناهار خوردم چون سیرم اسم ی غذا میشنوم یجوری میشم
برو که بریم
آدمها همديگر را پيدا مى كنند…
از فاصله هاى خيلى دور…
از تهِ نسبت هاى نداشته…
انگار جايي نوشته بود كه اينها
بايد كنار هم باشند!!!
مى شوند همدم،
مى شوند دوست،
مى شوند رفيق،
اصلأ مى شوند جانِ شيرين…!!!
درست مى نشينند روى طاقچه ى دلِ هم…
حرف هايشان يك جورِ خوبى دلنشين است،
دل براى خنده هايشان ضعف مى رود؛
اصلأ بودنشان شيرين است !!!
وقتى هم كه نيستند،
هى همديگر را مرور مى كنند و مُدام
گوش به زنگِ آمدن هم هستند…!!!
خدا اين ها را نگيرد از هم…
منتظرت بودم بابایی…چند روزه…مرسی خیلی شعرت قشنگ بود…
سیتایی من یه یک ساعتی رو که قادر به کار نیستم میتونم بیام محله قدیمی…تو جلو باش…منم میام…
برو که بریم،منم میام
معصوم برام ضرب العجل گذاشتی این نت سر ناسازگاری گذاشت. نفتی بود، زغالی شد.