خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

کنکور زندگی :7

با نام نامی الله متعال

سلام و احترام به همتون محیط زیست ازون مسایلی هستش که پیر و جوون و …نمی شناسه و هر کی دلش یه ذره برای خودش !بسوزه کمی هم باین مساله اهمیت می ده می خوام بینم نا بینا یان محله ما در این باره چه نظری دارن
1-من چون نمی بینم برام مهم نیست چه بلایی سر محیط زیست میاد
2-من برام مهمه ولی فکر نمی کنم کار زیادی ازم بر بیاد
3-من فقط می تونم مسئول خودم باشم که به محیط زیست آسیبی نزنم
4-بنظر من نا بینایان حتی می تونن انجیوهایی(گروههایی غیر دولتی و داوطلبانه حفظ محیط زیست) تشکیل بدن و مشوق بقیه در این زمینه هم باشن
می دونین که دوستون دارم

۳۶ دیدگاه دربارهٔ «کنکور زندگی :7»

سلااااام /نه متاسفانه /…تو کشور ما همین ک با مشکل نابیناییت بتونی دست و پنجه نرم کنی و کارهای خودتو از پیش ببری کار کردی /دیگه وقت و انرژی برای فکر ب حفاظت محیط زیست نمیمونه .اگه زمانی بود ک نابینایی مشکلاتش ب حد اقل رسید.چرا ک نه ؟مطمئنا میشه اقدامی هم در مورد محیط زیست کرد/

درود من با گزینه ۴ موافقم شاید حدود ده سال پیش بود که به این فکر افتادم انجمنی متشکل از نابینایان سایر معلولیتها و افراد بینا در جهت حمایت از محیط زیست تاسیس کنم اما متاسفانه به دلیل مشغولیات فراوان فرصت این کار پیش نیومد در صورتی که از طریق رسانه ها و راههای دیگه مردم فعالیت نابینایان رو در جهت حفظ وحراست محیط زیست ببینن بسیار تاثیر گذار خواهد بود الآن هم پیشنهاد میکنم دوستان نابینای دوستدار محیط زیست در شهرهای مختلف یا به انجمنهای موجود بپیوندن یا با طرحی مبتکرانه انجمنی در این راستا تاسیس کنن با سپاس از پست جالب شما که به توانمندی نابینایان ایمان دارید

سلام. میخواهم بگویم که با گزینه چهار موافق هستم اما بر این باورم که چنین اقدامی پیش نیازهایی هم دارد که خوب است به آنها هم توجه شود. ما میتوانیم احساس مفید بودن را در دانش آموزان و فرزندان مان پرورش دهیم و از آنها بخواهیم که خود، راه های رسیدن به این احساس را بازگو نمایند.
من در کلاسهایم این کار را انجام میدهم. البته لازم است که پیش از آن، راه صحیح آراستگی و نظافت را آموخته باشند
آنها در مدرسه می آموزند که چگونه کیف و خوراکیهای شان را مدیریت کنند و مسئولیت زباله هایشان را بپذیرند.

سلام.
خب شاید اولین کسی باشم که با گزینه ی سه موافقم.
ما اگر خیلی اهل انجمن زدن و این داستانا بودیم تا حالا با هم متحد شده بودیم و حق و حقوقمون رو گرفته بودیم.
محیط زیست خودش کارشناس داره و میتونن برای حفظش تلاش کنن.
ما برای مسائل مهمتر یه ذره همدیگه رو قبول نداریم.
پشت سر هر کس که انجمن یا تشکلی زده بین نابیناها هزارتا حرف و حدیث هست.
انگار طرف قاتل زنجیره ای هست.
حتی تشکلهایی که هیأتی و مجمعی اداره میشن اعضای هیأت و مجمعش همدیگه رو قبول ندارن.
من به عنوان یه انسان به محیط زیستم احترام میذارم.
ولی اگر قرار باشه انجمنی تأسیس کنم، در اون انجمن به بیکاری و مسکن و ازدواج و حق و حقوق همنوع خودم میپردازم.
به اندازه ی کافی محیط زیست دلسوز داره.
مطمئن باشید وضع کوه و درخت و جنگل و حیوانات و دریا و بیابون از من نابینا از نظر رسیدگی توی این مملکت خیلی خیلی بهتره.
به حدی که اگر محیط زیست زبون داشت یا میفهمید خودش یه انجمن برای حمایت از نابینایان میزد.
البته این نظر منه.
موفق باشید.

شهروز گرامی با حرفات نصفی موافقم و نصفی مخالف !می گی :ما اگر خیلی اهل انجمن زدن و این داستانا بودیم تا حالا با هم متحد شده بودیم و حق و حقوقمون رو گرفته بودیم: موافقم که این اتحاد کمه ولی چرا که نه !شاید همین کارا باید انجام بشه و ما در کنارش با هم بودن و متحد بودنمون رو تمرین کنیمو همین بشه باعث که اتحاد و مزه ی اونو بچشیم و در کارهای بعدی بهتر عمل کنیم همیشه پله ی اولی باید باشه تا ما به جاهای بالاتر نردبان برسیم چرا محیط زیست و اهمیت باون این پله ی اولی نباشه ؟ بعد گفتی :محیط زیست خودش کارشناس داره و میتونن برای حفظش تلاش کنن.ولی بفرض که بهترین مسئول رو هم داشته باشه آیا مسئولان چقدر می تونن بدون کمک مردم امری رو به سرانجام برسونن در ضمن اگه محیط زیست تخریب بشه آیا فقط هم اون ضربه می خوره ؟بیماری ها و الودگی های مختلف شهروز عزیز فقط دامنگیر قشر خاصی نیست بلکه در صورت شیوع همه رو گرفتار می کنه میگی اولویت با انجمن ازدواج و بیکاری و غیره س ولی من نظرتو به دو مساله جلب می کنم
اول این که اگه در کارهایی مثل محیط زیست که منفعت همگانی داره اتحاد پایه گذاری نشه و انجمنی بوجود نیاد در کارهایی که در اون پای منافع خاص در میانه با نظرات متغیر چطور میشه انتظار ایجاد انجمنی منسجم و متحد رو داشت ؟
دوم این که :اهمیت سلامت کمتر از اینایی که گفتی نیست و نیازی نباید باعث بشه یک سو نگر بشیم
و در نهایت شاید بقول خودت رسیدگی به کوه و دریا بیشتر از رسیدگی به فرد نا بینا باشه اما کل قیاس اشتباهه !نا بینا هرگز یه ماده ی قابل توجه و ترحم و کمک نیست بلکه حتی می تونه منبع کمک باشه فقط اگه خودشو از مسایل کنار نکشه و با وجود همه ی سختی ها و مشکلات وسط جامعه باقی بمونه باور کن اینا شعار نیستن بلکه باورهایی هستن که تا نا بینا بهشون معتقد نشه باعث دلسردی و انزوای اون میشه

وحید گرامی قسمت اول صحبتتو تو جوابی که به شهروز هم دادم میتونی ببینی اما قسمت دوم این که مسئول خودت باشی هم کلی کمکه ولی آیا تو فردی تاثیر گذار در زندگی اطرافیانت هم نیستی ؟خواهش می کنم بهش فکر کن

با عرض سلام خدمت
خانم ترانه
ما میتوانیم با رفتار روزانه خودمون به شکلی از محیط زیست نگهداری مفید کنیم
اگر ما شخصا زباله در محیط اطراف خودمون رها نکنیم به شکلی نگهداری انجام دادیم
با این که یک دست صدا نداره ولی همین هم مفید هسته من همیشه گفتم سنگ بزرگ نشانه نزدن میباشد پس بیاییم از کارهای کوچیک شروع کنیم تا روزی بتوانیم کاری مفیدتر انجام بدیم …
شرمنده صحبتم تولانی شد
امید وارم در پناه خداوند پاینده و سالم باشید

حمید رضا صحبتات خیلی خوب بودن و راست گفتی و درست که بیاییم از کارهای کوچیک شروع کنیم خیلی خوبه معتقدی خود ما هم بخشی از زنجیره حفظ محیطیم ولی بنظرت کارای بزرگتر رو تا کی بتاخیر بندازیم ؟آیا حتی نباید براش سعی کنیم؟

با سلام مجدد.این بحث تمام شدنی نیست.تا حالا فکر کرده اید ما انسانها تنها منشأ حداکثر ۱۰درصد از آلودگی محیط زیست هستیم حال اینکه کارخانه ها با فرستادن ۹۰درصد گازهای گلخانه ای نه تنها زیست انسانها بلکه تمام موجودات را هم تهدید می کنند.
در کشور ما چندین برابر حتی همسایگانش آلودگی حاصل از کامل نسوختن بنزین به شُشهای مردم سرازیر می شود حالا به نظرتان ما چه کار می توانیم بکنیم.
سالانه حدود صد هزار نفر از هم میهنانمان در اثر همین آلودگی هوا به سرطان مبتلا می شوند به نظر شما ما می توانیم جلوی این آلودگی عظیم را بگیریم.
باز هم در اثر این گازهای گلخانه ای سالانه آب و هوای کشورمان گرمتر می شود و بارشهای طبیعی در اثر این گرما کاهش می یابد باز هم ما چه می توانیم بکنیم.
یا اینکه تالابهای طبیعی کشورمان در اثر همین گرمای سال افزون خشک می شوند باز هم کاری از دست ما بر می آید.
یا اینکه برج سازان و رانت خواران کم کم همه ششهای زمین را از بین می برند ما هر چقدر هم متحد باشیم از پس آنها برنمی آییم.
وقتی کوهی را به بهانه عبور جاده تخریب می کنند ما چه کار می توانیم بکنیم؟
با تشکر از حوصله شما.

یا فاضلاب کارخانه های صنعتی روزانه سفره های آب زیر زمینی ما را آلوده می کنند از دست ما چه بر می آید؟

هادی بزرگوار حرفات حرف دل هممونه ولی باور کن حساسیت جامعه روی مسایل محیط زیست هم خیلی تاثیر گذاره اگه نیست بخاطر کاهش یا فقدان همین حساسیته وقتی بی تفاوت میشیم تنها باین نتیجه میرسیم که میشه کنار دریای زیبای خزر براحتی اشغال ریخت و نتیجه همون چیزی میشه که هست مرگ هزاران پرنده و ابزی و بیماری برای ادما این فقط یک مثال از بی تفاوتیمونه که باعث میشه بعضی از کارخونه داران و غیره هم ازین وضعیت سواستفاده کنن

سلام مجدد.
من عاشق طبیعتم.
عاشق صدای رودخانه و هوای جنگل و دریا و ساحلم.
خوراکم اینه که یه آتش کوچولو درست کنم بشینم کنارش چایی و سیبزمینی بخورم.
تا حالا هم حتی یه پوست شکلات هم توی طبیعت رها نکردم.
اما ترانه.
همین من نابینا زمانی میتونم دست دوستمو برای کمک به محیط زیست بگیرم که:
دغدغه ی معیشتی نداشته باشم.
ذهنم درگیر بیکاری نباشه.
برای شندرغاز مجبور به هر کاری نباشم.
من اگر فکر آزاد نداشته باشم اعصاب آرام هم نخواهم داشت.
اگر اعصاب آرام نداشته باشم خلاقیت نخواهم داشت.
اگر خلاقیت نداشته باشم کارایی نخواهم داشت.
اگر کارایی نداشته باشم حضورم مزاحمه.
من یه سال توی تهران مسئول یه تشکل نابینایی بودم.
انواع برچسبهای ضد اخلاقی بهم خورد.
با خانمهایی رابطه داشتم که اسمشون هم تا حالا نشنیده بودم خخخ.
همیشه نابیناها خودمون رو قبول داریم و بس.
هیچوقت نمیتونیم کسی رو ببینیم که فقط برای کمک کردن بهشون اسمش شده مدیر.
حالا این جامعه چطور میتونه به محیط زیست کمک کنه؟

واقعا تکون دهنده بود حرفات شهروز اما بخش زیادی ازون متوجه افراد بینا هم هست معیشت فکر آزاد و حتی برچسب هااگر چه از نوع دیگه ایا هنوز برای توجیه مسائل طبیعی و سلامت کافین؟شما هر قدر هم خدای نکرده مشکل داشته باشی اگه فردی رو در حال افتادن در چاه ببینی با وجود همه ی این مشکلات کمکش نمی کنی؟و تازه این مساله خیلی مهمتره مساله اب برق درخت جنگل دریا خاک آبزیان حیوانات پرندگان هوا و .. و این یعنی حیات همه ی ما ایرانی ها نابینایان اگه به کمک طبیعت برن نشون دادن در همه ب زمینه ها میشه پیش قدم باشن و الگو قرار میگیرن و صاحب یه حرکت خیر و عام المنفعه شناخته میشن بعلاوه مجبور نیستیم این گروه رو لزوما با افرادی غیر همدل راه بندازیم

سلام ترانه.
من شرمنده ام که باز هم دیر آمدم.
در مورد این بحث من مورد سوم رو کاربردیتر و مهمتر میدونم.
من نابینا میتونم با نریختن زباله در محیط زیست الگویی باشم برای اون بینای سر افکنده ای که تمامی زباله های تولیدی خودشو به قول خودش به تبیعت برمیگردونه.
درسته که ما زشتیها و پلشتی های این کار رو نمیبینیم و متوجه عمق ماجرا با احساسات بصری نمیشیم ولی به نوبه خود مون میتونیم به بهداشت و زیبایی و تراوت محیط اضافه کنیم.
شهر ما خانه ما.
ممنون از حضور پر رنگت.

سلام مجدد بر ترانه.
نمیدونم، شاید تشکیل گروههای پاکسازی و یا ضد آلودگی محیط زیست از طرف نابینایان و با همکاری اونها یه جورایی موجبات تمسخر افراد بی منطق و بیفکر رو ناشی بشه.
چون این افراد بینایی شون رو البته در این ماجرا بهترین حس شون میدونن ولی عقلشون رو به چشماشون.
ما از چی دفاع کنیم از زباله ای که ما نمیریزیم ولی بیناها میریزن؟
با قطع کردن درختها و آتیش زدنشون توسط بیناها مقابله کنیم؟
سواحل دریا رو ما به کثافت میکشیم یا بیناهایی که بعدش نتیجه اعمالشونو میذارن و میرن برای اونایی که بعد از خودشون میان و همون کار رو ادامه میدن؟
ما کوهستان رو به زباله دانی بزرگ تبدیل میکنیم یا بیناهای ورزشکار و کوهنوردان دوستدار طبیعت؟
واقعا باعث تاسف و ناراحتیه.
ترانه، از بیناها بپرس که چرا این کارها رو میکنن و بعدش هم بی توجه میذارن و میرن و میگن به ما چه شهرداری موظفه که جمع کنه که اونها هم یا نمیکنن یا نمیرسن که این کار رو انجام بدن.
من دلم از این ماجراهای محیط زیستی خیلی پره.
شکارهای غیر قانونی و خودخواهانه رو یادم رفت بگم که چه اثر مخربی برای نسل حیوانات در حال انقراض میذاره، که شکارچیان عزیز میگن: اینارو خدا برای رزق ما فرستاده، یه خرس یا یه پلنگ یا یه بز یا آهو چه اثری داره، و بارها و بارها این کارو میکنن و این حرف هارو میزنن.
خیلی چونه درازی کردم، ببخشید یک کمی سبک شدم.
بازم از پست ارزشمندت ممنونم.

سلااااآاا،ااا،ااا،ااا،ااام تر تر تر تر تر ترانه جووووونی نوبی نانازی
میگم منم ۳ رو انتخاب میکنم زیرا برای اینکه خخخخخ کامنت شهروز و عمو چشمه رو هم میلایکم
میسی میسی میسی زیاد از پست مفیدت جیگیلی جونم
بای باااااااآاااایییییٱیییی

با سلام مجدد.
هیچ کدام از هواداران طبیعت بی جان و محیط زیست،قطعا خودشان دست به تخریب این نعمت خدادادی نمی زنند حتی تا آنجا که می توانند قلبا دوست دارند که دیگران هم این کار را نکنند.
حالا راه حل:
به نظر من اگر هر کسی دلش فقط برای خودش بسوزد مطمئنا زباله در محیط زیست خودش رها نمی کند فرهنگ سازی بسیار در این زمینه مؤثر است من نقش صدا و سیما را در این قضیه بسیار پررنگ می بینم.
به نظر من در مرحله بعد نیروی انتظامی باید با تخریب کنندگان عمدی محیط زیست برخورد قانونی کند.
این از مردم ولی قسمت عمده این مسئله با دولت است باید قوانینی وضع کند که با کارخانه های خودرو سازی البته از جنس غیر استانداردش برخورد قانونی شود.
بعد کارخانه هایی که تولیداتشان وابسته به انرژیست دولت باید مجبورشان کند از انرژیهای تجدید پذیر که هیچ آلودگی برای محیط زیست ندارد استفاده کنند.
در مرحله بعد جنگل سازی در تمام نقاط کشور باید انجام شود تا از ریه های مردم اکسیژن خالص وارد ششهایشان شود.
به نظر من راه حل حل مشکلات این است.

دیدگاهتان را بنویسید