خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

دومین جلسه آموزشی غلط ننویسیم

سلام سلااام سلااااااام

با نام و یاد خدای مهربون، سریع بریم سر اصل مطلب و ادامه درسمون که من خیلی عجله دارم و باید زود برم.

از اونجایی که کلماتی که با الف شروع میشن زیاد هستن، من توی دو جلسه براتون خُلاصشون میکنم.

حضور غیاب هم نمیکنم. یعنی خوش به حال اونایی میشه که غایبن. هرچند که من چار چشمی حواسم هست کیا میان کلاس کیا نمیان. ها خیال نکنید حواسم نیستاااا؟؟ این بی نظمی ها در نمره آخر ترم تأثیر داره. خود دانید.

الف:

ابزار/ افزار: این دو واژه همگون اند و در جمله ارزش یکسان دارند و میتوانند جانشین یکدیگر شوند. مگر در اصلاحاتی که معمولاً جا افتاده. مثل: نوشت افزار، نرم افزار، سخت افزار و…که به ندرت ابزار به جای افزار بکار میرود. و برعکس در ترکیب ابزار فروشی همیشه ابزار بکار میرود.

آُتاق: این کلمه را گاهی به صورت اطاق مینویسند ولی چون اصل آن ترکی است و در زبان ترکی مخرج طا وجود ندارد، بهتر است که به صورت اتاق نوشته شود.

اَتْباع/ اِتْباع/ اِتِّباع: این سه کلمه را نباید با هم اشتباه کرد. اَتْباع جمع تَبَع و به معنای «پیروان» است. در فارسی آنرا جمع تَبَعه میگیرند. اِتباع به معنای پیروی کردن است. اِتّباع نیز به همین معنی است. از کلمه آخر ترکیب « لازمُ الإتِّباع» به معنی “که پیروی از آن لازم است” ساخته میشود.

اتْلال/ اطْلال: این دو کلمه را نیز نباید با هم اشتباه گرفت. اتلال با ت دو نقطه جمع تل و به معنای “پشته و توده خاک و ریگ ” است. اما اطلال با طا به معنای “ویرانه ی بازمانده از خانه ی فرو ریخته” است.

اُتو با ت دو نقطه: از قرن دهم به بعد در آثار نثر و شعر فارسی به کار رفته است که بعضی آنرا فارسی و بعضی روسی دانسته اند. پس اتو رو با طا ننویسیداااا

اساس هردو با سین/ اثاث هردو با ث سه نقطه: اساس اولی به معنای لوازم خانه و اساس دومی به معنای پایه و بنیاد است. دیگه نبینم اینا رو با هم اشتباه گرفتیناااا؟؟؟

اثرات با ث سه نقطه: این کلمه که بعضی ها جمع اثر به کار میبرند غلط است و باید جمع آن را آثار یا اثرها نوشت.

احسنت و احسن: هر دو با ح جیمی و سین: اولی مفرد مخاطب ماضی از فعل احسان و به معنای « نیکو کردی» یا « نیکو گفتی» و در اصطلاح به معنای آفرین است. احسن مفرد غایب ماضی است و به معنای «آفرین بر او» بابر این بکار بردن این دو کلمه به جای هم صحیح نمی باشد.

اراذل با ذال: جمع ارذل و به معنای رذل و پست میباشد.

ارائه با ی همزه: به معنای « نشان دادن و در معرض دید قرار دادن » است.

ارض( الف و ضاد) / عرض (ع و ضاد): اولی به معنای زمین و دومی به معنای گفتن است. نبینم کسی نوشته باشه ارز کردم یا عرز کردم یا ارض کردم که هر سه غلط میباشند.

ارگ و ارک که به معنای قلعه ی کوچک هستند هر دو صحیح میباشند.

ازدحام( الف و ز و ح جیمی): به معنای بسیاری و انبوهی جمعیت است و نوشتن آن با ه دو چشم غلط است.

 

خسته نباشید.

ای بابا مثلاً ادعا میکنیم یک زبان مستقل داریم. همش کلمات عربیه. یا کلمات عربی هستن یا با حروف عربی جمع بسته میشن. هِی… جدیداً هم که کلمات انگلیسی داره وارد میشه. بنظر شما اسم این زبان ما چیه؟ هردمبیله آیا؟ یا هر کَه سی خوشَه؟ ببخشید این یه اصطلاح لری بود. چکار کنم خب هر کی اومده یه کلمه ای جمله ای چیزی بهش اضافه کرده، فقط جای کلمات لری خالیه خخخ

جمله ی پایانی:

نگذاریم گوشهایمان گواه چیزی باشد، که چشمهایمان ندیده

نگذاریم زبانمان چیزی را بگوید، که قلبمان باور نکرده

صادقانه زندگی کنیم.

۵۳ دیدگاه دربارهٔ «دومین جلسه آموزشی غلط ننویسیم»

سلام امیر. نخیر غیبتت به هیچ وجه موجه نبود، چکار به اون بیچاره دارم. خودتو تنبیه میکنم. ولی نه از نوع کتکش. من نمره کم میکنم. از نمره آخر ترمت، خودت بگو آخر ترم کیه دقیقاً؟ آره همون موقع همه ی اینا لحاظ میشه. افتاااااد؟

سلام بر خانم معلم کلاس املا
خانم اجازه ما که غایبیم یعنی نیستیم یعنی خب تصمیم گرفتیم املا رو بی خیال بشیم خب یعنی یه دیکشنری نوید داریم گاهی که املای کلمه ای رو بلد نیستیم که خب خعلی پیش میاد مترادفش رو سرچ می‌کنیم املاش دستمون میاد پس بنابر این نتیجه می‌گیریم درس شما رو حذف کنیم بجاش دو واحد ورزش بگیریم برا سلامتیمون هم خوب که نه خعلی بهتره ….

درود.
خانم
اجازه ما اصلا نمیتونیم به درس گوش بدیم. همش هدفون تو گوشمون بود.
ولی کلاس رو خیلی دوست داریم.
خانم اجازه ما چیکار کنیم که بازیگوشی از سرمون بیفته.
حال نداریم به به این موارد که گفتید فکر کنیم. مینویسیم آخرش اگه پارسآوا یا ماهور درست خوندش یعنی درسته اگه غلط خوندش یعنی غلطه.
در ضمن من اعتراض دارم خانوم اجازه.
چرا امیر رو مبسر کلاس کردید؟
البته اگه درست نوشته باشم.
چرا امیر رو نماینده ی کلاس کردید؟ درسته که امیر خیلی مودبه و خیلی هم پاستوریزست ولی آخه چرا
شکلک بغض سنگین: آخه چرا من نماینده ی کلاس نباشم. حالا که اینطور شد منم میرم آهنگمو گوش میدم.

سلام آقای حسینی. کی گفته امیر مبصره؟؟ مبصرمون عمو چشمه ست. نگران نباشید شما هم یه روزی یه جایی مبصر میشد بالأخره.
در ضمن هر چیزی که پارس آوا درست بخونه، صحیح نیست. اون هدفون رو هم از گوشتون در بیارید که واسه سلامتیتون خوب نیست. موفق باشید.

سلام بر خانم چلوی. ممنون بابت این زنگ. من اومدم حاضریم رو بزنم برم. راستی یه کلاس غلط نخوانیم هم واسه این e-speak باید گذاشت. من که هرچی زور میزنم عین آدم فامیلیتون رو نمیخونه که باعث شده خیلیها از جمله خودم اولین بار نتونیم بفهمیمش درست. البته خیلی نه. اصلاحش میکنم. بعضیها. بعد هم اون آخریه هم حقیقتی بود. چقدر واژه عربی ریخته تو زبان فارسی. یه جا شنیدم ۶۳ درصد و یه جای دیگه شنیدم ۴۰ درصد کلمههایی که به کار میبریم عربی هستن. انگلیسی هم دارن کمکم تشریف میارن.
ولی فکر نکنم دیگه ۴۰ ۵۰ درصد کلمات عربی باشن. ولی خب باز به نسبه زیادن. یادمه پارسال معلم عربیمون بهمون تکلیف داده بودن بریم ۵ تا جمله کاملا فارسی بنویسیم که من خودم نتونستم. بقیه هم یا کلمه عربی تو جملهشون بود و یا از جملات دو سه کلمه ای و از این جور چیزها ورداشته بودن نوشته بودن. اینقدر دیگه سخت شده. من تلاش میکنم این دیدگاه رو با واژههای پارسی به پایان برسونم. وای چقدر سخته! پیروز و سرفراز باشید. بدروووووووود.

سلام خانم معلم, ما درسو تا آخرش گوشیدیم, راستی این پالتو رو مامانم داد بیارم واسه شما, شکلک خودشیرینی, هاهاهاها
یعنی ارگ جهنما یعنی قلعه ی جهان نما,؟ فکر کنم به معنای برج هم معنی بده از خودم در اوردم,
نگذاریم گوشهایمان گواه چیزی باشد، که چشمهایمان ندیده

خب یعنی ما که نمیبینیم پس باید چیکار کنیم, خانم اجازه من دچار یءس فلسفی شدم واسم توضیح بدین باید چیکار کنم, راستی این همزه ها رو هم بگو مثلً یأس یا یءس یا یإس درسته؟

سلااااام زهره جونم. یأس فلسفی دیگه چرا؟ خب ببین الان تو که این نوشته رو با چشمت نمیخونی, میگوشیش. پس در اینجا گوشت کار چشمتو انجام میده. درسته؟
یأس, بالأخره, تأمین و… رو با الفی که همزه بالاشه بنویس نه اونی که همزه پایینشه عزیزم

سلام بر عموی بزرگوار. راستش من سعی میکنم کلمات رو اعراب گذاری کنم که صفحه خوان هاتون کامل و صحیح بخونه. نمیدونم مشکل چیه؟ اگه بازم مشکلی بود بگید، ممنون میشم. از توجه و همراهی و دقتتون بسیار بسیار متشکرم عمو جان. امیدوارم همواره سلامت باشید.

سلااااام به بچه های بی وفا که ارومو بیصدا اسباب کشی میکنن ولی خبر نمیدن. اگه نخودکم نبود که من با یه دل شکسته اونورسر قرار خشک مونده بودم.
یه سوال من از شکلک خیلی استفاده میکنم. اینجا باید با دستام تایپ کنم: شکلک خنده؟؟ خب اینجوری که من بجای کلیک شکلک باید کلی بنویسم . نخود و لبخند میدونن من در هر خط ۳ تا شکلک دارم.
یه سوال؟ شما این کامنتا رو میخونید و رایانه براتون مینویسه؟ یا خودتون تایپ میکنید؟
نخودکم ، عزیزم حوصله پست و این کارا هم ندارم ، این اداها برای چیه خب مگه اینجا نظرای همو نمیخونیم. وااای چقدر غریدم نفسم بند اومد.
لبخند اینجا مثل من دهه ۵۰ هست.؟
نخودک اگه از عصر یخی نیومدی پس چرا سنتو نگفتی؟عزیزم بیا اونور با هم کلی کل کل کنیم و گاهی اوقات هم برای هم لاو بترکونیم. اگه اومدی با اسم کاربری دخترونه بیا. اینجا کلی محله با کلاس با هزار ادا و تجملاته.منم که بچه جنوب تهرون

پس اگه خودتون تایپ میکنید چطور حوصلتون میکشه که مثلا بنویسید شکلک خنده یا غیره….خداییش من بیخیال شکلکا شدم.با خودم گفتم هر کی که باید بخنده میخنده هر کسیم که دوزاریش نیفتاد گناش پای خودش
من خیلی دوست دارم با افرادی که دنیارو از دریچه دیگه نگاه میکنند اشنا بشم و حرف بزنم ولی باورم کنید اینجا کلی گیج شدم و بقدری نوشته هست که گر گیجه گرفتم برم کجا. باور کنید چشم درد گرفتم.
تبسم و نخودکم اگاه باشید رعد به اندازه ۱۰۰ تا کامنت وب امیر، اینجا خسته و درمونده شده. از بس که اینجا در همو برهمه. النگ و دولنگشم که هزار ماشاله. تازه فهمیدم که چرا نخودک میگفت موندنی نیستی. اره خوب میدونید که محلتون تا چشم و چار و کت و کوله مهمونو در نیاره راحت نمیشه.
میدونم اینا از اه امیر سانسوریه مظلومه. خدا منو ببخشه از بس که این طفلکو چزوندم خدا امروز منو عاشق جایی کرده که اونجا بهم عذاب جسمانی وارد میشه. ولی من عاشقتونم بچهاااا

سولوم یعنی همون سلاام بارون یعنی باران, خخخ, ببین اصلا نیازی نیست که حتما بنویسی شکلک خنده و اینا, اینا همش سلیقه ایه, مثلا میتونی بنویسی هاهاها!! هوهوهو! خخخخ, هههخخخ, هههه, و از این ادا اطفارها یا کلا وقتی متن هم طنز باشه هیچی هم ننویسی منظورت رسونده میشه, به خصوص اینکه شخصیتت هم شناخته شده باشه واسه بچه ها, یعنی مثلا وقتی بدونن تقریبا شوخ طبعی متوجه منظورت میشن, و اینکه اینجا همیشه آپدیت میشه, همیشه بیا صفحه ی اول, اون آخر آخر پایین, یه لینکی هست که نوشته محله مجتبی و دوستان, روی اون که کلیک کنی میای صفحه ی اوله اول,
در ضمن خوش وقتم یعنی همون خوش بخخخختتتت, راستی یه نمه اینورا هم ببار اصفهان رو منظورمه,
یعنی کاملا مشخصه که سر گیجه گرفتی که به جای سر نوشتی گر گیجه

زهره جون مگه اصطلاح گُر گیجه رو تا حالا از کسی نشنیدی هاها
بدبختی اینه که من اینجا دچار بحران شخصیتی شدم. اخه در وبلاگ امیر سرمدی اسمم رعده یه مرد شوخ طبع، تبسم و نخودک میدونن. ولی اینجا خواستم خودم باشم.اما جریان کلاغ و کبک سرم اومده.
تازه فهمیدم که چرا اونجا امیر همش میگه: هاهاها و تبسم هم خخخخخ.تازه امیر هههه رو گاهی غلط با ه جیمی مینویسه و هاها هم همینطور با غلط املایی. همه هم که بی سواد از امیر تقلید و غلط مینویسن. منم که دبیر ادبیاتو آِ حرص میخورم که نگو. من از امیر میترسم نیاد نوشته های منو بخونه

خانوم معلم بخدا من که اصلا پستیو نخوندم که. ولی اینجا مثل یه خونه ای که پر از وسایله که جا نداره. ادم استرس میگیره خانوم املا.
راستی بچه های دهه ۷۰ تو مدارس املاشون در حد جام جهانی افتضاحه اینجا چطور؟
راستی نگفتی لبخند خانوم دلت خنک شده که من دچار چند شخصیتی شدم؟؟
حالا رعد بهتره ؟ یا بارون؟ البته بارون بنده خدا از خستگی اینجا بخار شد. در ضمن بچه ها بخدا من غرغرو نبودم

ببین اینجا واسه خودش یه شهره. البته قبلاً محله بود. همه چی توش پیدا میشه. بقالی داره، رستوران داره، کتابخونه داره، کوچه رادیو داره، دکه روزنامه فروشی قرار بود ولی فعلاً که فرار شده خخخ بعدش مدرسه داره، صندلی دااااغ که فعلاً یه نفر در حال سوختنه، مشاعره داره و.. ۳۸ تا نویسنده و ۴۰۰ نفر عضو داره و روزانه دوسه هزار نفر مسافر و توریست و این حرفا خخخخ هههه

سلام بر خانم تبسم عزیز و دوست داشتنی
خیلی عالی بود من مثل همیشه عاشق ادبیات و نگارش هستم وریشه یابی لغتها نیز کار بسیار جالبی است، من نمیدونستم اتاق یک کلمه ی ترکی است، احتمالاً از دوران دبیرستان یادم مونده که استکان یک کلمه ی روسی است.امیدوارم دامنه ی اطلاعاتم در این زمینه افزایش پیدا کند. سرفراز و سربلند باشید

سلام بر باران خانمی یعنی همون رعد اون طرفی شکلک هیچی شکلک نداریم دنبالش نگردید خخخخ
خب ببینید الآن شما چه مدلی می‌تونستید این شکلک منو کیلیک کنید فرتی بیاد آیا؟
بعدشم به شما که اصلاً تنبلی نمیاد یه کم بتایپید تایپتون خوب شه برا آینده شاید یه روز به دردتون خورد …..
دیگه این که متأسفانه ما خودمون تایپ می‌کنیم یعنی خودمون همه زحمت ها رو می‌کشیم و این سیستم های نامردمون هیچی کمک نمی‌دند البته بجز گویا کردن متون نوشتاری دیگه برامون دعا کنید علم پیشرفت کنه کامپیوتر خودش بجای ما فکر کنه بعدش بنویسه یه چایی هم اون وسط بریزه بده دست ما بخوریم خسته نشیم خخخخ
دیگه این که خب آخه من اصفهانی رو چه به آب و هوای تهرون شما …. میام اونجا قاتی پاتی می‌شم …. تازه اونجا یه هو منم بیام آقای خبرنگار شما رو هم به یمن حضور من بندازه بیرون خخخخ ولی خب یه کم اینجا بیشتر بگردید شاید یه خورده ای عادت کنید اگه هم که نشد به آقای خبرنگار یعنی همون آقای سرمدی سفارش بدید یه پست حرفیدنی ویژه حضور شما سنجاق کنند اون بالای محله وگرنه حساااابشون رو برسید خخخخ
دیگه این که خب من بلد نیستم با یه اسم مردونه حرف بزنم یعنی فقط بلدم با نخودی حرف بزنم یعنی چیزه در قالب نخودی حرف بزنم ….. تازه حیف که شما زیاد اینجا ها رو نمی‌خونید وگرنه یه قرائن و اماراتی دستتون میومد که اونجا هیچیش گیر نمیاد خخخ

اجازه ما هم رفتیم اسممون که نبودو درستش کردیم ولی این جمله از حرفاتون رو متوجه نشدیم. نمیدونیم فقط ما ایجوری شدیم یا ملت هم هویج شدند.
***
به معنای پیروی کردن است. اِتّباع نیز به همین معنی است. از کلمه آخر ترکیب « لازمُ الإتِّباع» به معنی “که پیروی از آن لازم است” ساخته میشود.

سلام آقای خادمی. خیلی خوشحالم که انقد با دقت و توجه میخونید. اولی که تکلیفش مشخصه. دومی و سومی فرقشون اینه که سومی معمولاً برای کلمات و اصطلاحات ترکیبی بکار میره. البته گفتم که این کلمات عربی ما رو کلاً سر در گم میکنن. اگه یه اعراب اشتباه گذاشته بشه، معنی کلمه عوض میشه. والا با این نوناشون خخخ

گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم
گاه گاهی که کنارت بنشینم کافیست
سلااام بر تبسم . عزیزم احساس میکنم اینجا وصله ی ناجورم. چون همه میانو سوال درسی و نهایت اینکه در رابطه با موضوع مرتبط شوخی میکنن. ولی من یکاره برای خودم حرف میزنم و از هر دری سخنی. الان همه میگن خانوم معلم ما با دیونه ها چکار داره. یه جایی از این محله رو بمن معرفی کنید که همه مثل من اندکی خل وضع باشن…
تو با شناختی که از من داری بنظرت کجا برم؟ دوست دارم با نابیناها حرف بزنم و اونا هم از احساس و نوع نگرش و….حرف بزنن.
نه شما تهرانید و نه نخودی…..

سلام.
خب من چون صندلی داغم از این باکلاسهاست و چرخداره، از اینایی که پشت میزهای اداری هستنو میگمااااااا از اونا، باهاش اومدم اینجا حاضریمو بزنم.
حالا برم بقیه ی جاهای محله ببینم چه خبره.
فقط این چرخاش یه کم زیادی روونه هی میرم توی در و دیوار خخخ.

دیدگاهتان را بنویسید