خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

دومین قهوه خانه گوشکن،هورااااااآاااا

 

سیلااااا،ااا،ااا،ااا لیلیلیلیلیلی لام لام،به بر بچه هم محله ای،خوب ما اومدیم که اینجا با هم یه سفر به کیش داشته باشیم،در واقع یه اردوی تفریحی هست که مجتبی یعنی مدیر محله برا ما تدارک دیده یه اردوی یه هفته ای که قراره جمعه این هفته ما اونجا همه به اتفاق هم بریم و خوش بگذرونیم،خوب طبق برنامه ریزیهایی که من کردم نمیشد به همون قهوه خونه ای که هفته قبل با سیروس رفتیم بریم،چون نمیدونم آخرش بچهها فرار کردن و قهوه خونه رو تمیز نکردن این شد که این هفته نمیشه اونجا بریم آخه اونجا رو یه گروه مستخدم مجتبی فرستاده تا تمیزش کنن و نیاز به کمی تغییرات داره که باید انجام بشه خخخخ،خوب چیکار کنم خیلی هم دلتون بخواد که دارم اینجا میبرم تون،بچهها خععلی باصفای هااا،حالا اونجا که رفتیم میدونید که ملیسا جای الکی کشککی برا تفریح انتخاب نمیکنه هوهوهوه خخخخخ،هیهیهیهی شکلک لبخند دندون نمااااا،هههه

حالا بزن بریییییٱیییییٱییییٱیییٱییییٱیییم

 

یه باغ بزرگ که وقتی پاتو توش میزاری کف زمینش پر از سنگ ریزههای خاکستری رنگه که وقتی راه میری زیر پات خیلیش خیلیش صدا میده منظره سمت چپش رو به دریا هست که صاحل دریا با ماسه های داغ پوشیده شده،اونجا صخره های بلندی هست که میتونیم بشینی و،وقتی که میشینی رو صخره موج دریا به سر انگشتای پات میخوره انگاری داره کل وجودتو نوازش میکنه و یه حس قشنگی رو به آدم تزریق میکنه وااااییی که عجب حس آرامشی به آدم میده،یعنی من میمیرم برا این زمانا،،یعنی کلا با صدای موج آدم حس عجیبی میگیره وقتی که با صدای پرندگانی که روی آب نغمه سرایی میکنن یکی میشه،

سمت راست باغ درختان تنومند مثل نخل و گلهای کاغذی و داوودی خود نمایی میکنه،بین هر درخت چندین لامپ رنگا رنگ قرار گرفته که تو شب جلوه زیبایی به باغمون میده،،

دو طرف باغ تعدادی آلاچیق و تعدادی هم تخت قرار داره،،که تو آلاچیقامون میز و صندلیهای چوبی به رنگ قهوه ای هست و روی هر میز با سبدی از انواع گلهای زیبا و معطر مثل گل یاس،محمدی،لاله،شقایق،شب بو و مریم،تزیین شده،و وسایلی که مورد نیاز هم محله ای هامون هست وجود داره،،و از سقف آلاچیق لامپهای رنگی آویزونه که فضای داخل آلاچیق و زیبا و نورانی میکنه،،

تختامون هم با فرشهایی دستبااااف پوشیده شده و پشتیهای سنتی به رنگهای قرمز،قهوه ای و سفید سه طرف تخت رو احاطه کرده،روی هر تخت منویی از غذاهای متنوع و خوشممزه و لپتاپهایی با مدلهای مختلف و طعمهای گوناگون خخخخ گذاشته شده که شماها به طور دلخواه میتونید از اونا انتخاب کنید و سفارش بدید هخخخخ…

وسط باغمون هم یه آب نمای زیییبااا هست که صدای شر شره آبش تو فظای باغمون پخشه،،آآآآخ جون همه چی آروووومه ههه ،،

کناره آب نما کلبه چوبی تقریبا بزرگ هست که از چوب درخت نخل درست شده و دور تا دور کلبه پنجرههایی به شکل دایره هست که صفارشتون رو تحویل میگیرن خخخ

در سراسر این باغ صدای شادی وبگو بخند گوشکنی ها به گوش میرسه

اینجا هیچکس ناراحت و گرفته نیست همه شااده شادانن و هیچ کس تنها نیست چون همه هم محله ای های با سفاشونو دارن…

بله دوستای گلم با هم به این سفر اومدیم تا نشون بدیم که نابیناها هم میتونن خودشون تنهایی سفر برن و خوش بگذرونن. نظر شما چیه؟ به نظر شما یه نابینا میتونه تنها سفر بره؟ میتونه از پس مشکلاتش بر بیاد آیا؟ اگر یه نابینا بخواد سفر بره چه مشکلاتی ممکنه براش پیش بیاد. تا حالا تنهایی سفر کردید؟ اگر خواستید در این باره هم حرف بزنید و درباره ی هر چیز دیگه هم در این سفره خونه ی ساحلی میتونید با هم حرف بزنید.

حالا بچهها اینجا همه آزااااآاااادن،از هر دری که میخوان میتونن با هم وارد بحث و گفت و گو بشن،حالا میخواد آموزشی باشه یا عامیانه و معمولی،خلاصه که از هر دری سخنی،گپی سواالی و و و و و هر چیزی خخخخ

هوهو هوهو یهووووٱووووٱووووٱوووو من که دارم میرم لب دریا،هوراااااآااااآاااا،،به شما هم خوش بگذره،یهووووٱوووو پایین میبینمتون،،شکلک تکون دادن دست برا بر بچ خودمووون

۹۹۱ دیدگاه دربارهٔ «دومین قهوه خانه گوشکن،هورااااااآاااا»

اشکال نداره. برنز هم خوبه. بابا یه کم کامنتهای طولانیتر بنویسید وقت بشه من بدبخت هم کامنت بنویسم! بگذریم. عجب جای باحالی رفتیم. من عااااااشق دریام. البته تا حدودی. خخخ. راستی من لپتاپ با طمع آلبالو میخوام. دارید؟ خخخ. بیشتر از این ننویسم که اگر امیدی به سومی باشه همون هم نپره. فعلا.

راستی یادم رفت اگه خوندی اولیت مباااارک اگه نه که پسش میگیرم خخخ

خب. طبق بند یک از تبصره یک قانون “محسن غلامیایی” من قهرمان میشم. نشد، نایب قهرمان میشم. متوجهید که؟ خخخخخخخخخخخخخ.

سلااام بر ملیسا خانمی صاحب قهوه خونه این بار
خب جونم براتون بگه که یه نابینا می‌تونه تنهایی به سفر بره ولی خب فکر کنم تنهایی اولش که حوصله اش سر می‌ره دومش یه سری مشکلاتی هست که خب یه خورده سفرش رو سخت و گاهی تلخ می‌کنه
خود من تنهایی تنهااییی هیچ وقت سفر نرفتم خیلی وقتها با دوستان و گاهی با خانواده …
البته یکی از ارزوهام اینه که می‌تونستم تنهایی برم سفر یعنی سفر راحت ها بی دردسر ها هعی که خب من اهل سختی کشیدن نیستم…
راستی چقده اینجا خوشکله ای ول من که رفتم بزنم به دریا هرکی میاد بیاد بریم …..

بلکن اول. اعتراف کنید جناب آریا. قبل از دادن کامنت، آیا شما پست را مطالعه فرموده بودید؟
الف- گزینه ب
ب- گزینه ج
ج- گزینه د
د- نه خیر.
بدوییییییید.

خدا وکیلی حق من نیست طراح سؤالات کنکور بشم هاااااا؟ خب جناب آریا پاسخ بدید دیگه.

علیرضا بعععله که داریم باید بری و اون کلبه بهشون بگی برات بیارن دیگه خخخ،یعنی دارم میخندم به کامنتت.

ببخشید کامنتتون بعد از آخرین رفرش من و قبل از ارسال دیدگاه من فرستاده شد که در نقطه نابینای دید من قرار داشت و ندیدمش.

بچهها یه خواهش،لطفا از لینک پاسخ دهید استفاده نکنید،همه از اون هدینگی که پایین هست کامنت بزارید،اینطوری بهتره،هیچکس سر در گم نمیشه،،آفرینعلیرضا بعععله که داریم باید بری و اون کلبه بهشون بگی برات بیارن دیگه خخخ،یعنی دارم میخندم به کامنتت.

سیلاااام نخودی،،ایول،آره قطعا همینطوره،اما من زیاااد تنهایی سفر کردم،،قشنگه،دستتو بده بیا بریم با هم تو آب،آب باااازی کنیم خخخ

میگم علیرضا باید تو طراح میشدی،حقتو هاپولی کردن که،هوهوهوهوهوو

فعلا هستم آریا ولی دیگه امشب زیاد بازیگوشی کردم/.چند مین حواسم ب کامنت دونی هس ک اگه کامنتی اومد تایید کنم بعدم میرم لالا تا فردا از خجالت مل مل در بیاااااااااام خخخخخخخ

بچهها همه اونجا ریختن،،به اینا نیومده که سفر برن،،یه جای باحاااال،خخخخ

نه دیگه اونجا هم تخلیه شد کامل. تمرکز اومد رو این پست. من برم یه کم شناااااا کنم.

راستی میگم سرعت اینترنت اینجا چقدره؟ اگه رایگانه برم یه دو سه تا سریال بزنم تو رگ. یه کم درباره وضعیت اینترنت اینجا توضیح بدید لطفا.

ببین عرلرضا اینجا کییییشه،،یعنی همه چی تمومه اینجا،یعنی عاااالیه،یعنی برو هرچی که دوست داری بدانلود

بچه ها همه کامنت ها رو بخونید جواب بدید تا بعدی آیندگان که میاند بخونند قاتی پاتی نزنند نفرینمون نکنند
خب کی تنهایی رفته مسافرت بیاد خودش با کیبرد خودش خودشو لو بده تعریف کنه ببینیم چطوریها بوده….
راستی من یه خانم نابینای مطلقی رو می‌شناسم که از عصا هم استفاده نمی‌کنه ولی خودش تنها تنها همه جا می‌ره و اعتماد به نفسش از حد سقف و آسمون هم خیلی بالاتر هستش ….
هی یه قسمت هاییش رو خودش می‌ره یه قسمتهایی از مردم کمک می‌گیره و کلاً آدم جالب انگیز ناکی هستند اوشون شکلک من اما ازشون درس نیاموختم چون معتقدم بی عصا یعنی هیچی یعنی نمی دونم شما هم نظرتون رو بگید لطفاً

علیرضا،علیرضا،علیرضا،علیرضا،علیرضا،ببخشید ببخشید،از بس تند تند دارم میتایپم اشتباه شد دیگه خخخخ

خوب من بگم
من زیاد اهل تنهایی سفر کردن نیستم چون اغیده دارم تنهایی زیاد خوش نمیگذره
اگر مجبور بشم مثلا اگر کاری پیش بیاد تنهایی سفر میکنم

آره بچه ها.حسابی هم خسته شدممممممم.فردا صبح انشا الله.شبتون شکلاتی.فردا اومدم کامنتا ۲۰۰ شدن آیا خخخخخ

به نظر من ما که قراره بمیریم. حالا یا زود یا دیر دیگه. همینجوری کوری بریم، نه ببخشید نابینایی بریم یا میخوریم به دیوار یا نمیخوریم دیگه. یا ماشین زیرمون میگیره یا نمیگیره دیگه. یا شوت میشیم تو چاله یا نمیشیم دیگه. یا میمیریم یا نمیمیریم دیگه. غیر از اینه؟ پس همینجوری پاشیم بریم تو خیابون.
نه نه نه. دروغ گفتم بابا. چرت و پرت گفتم. ما باید زنده باشیم و زندگی کنیم. خب شاید بعضیها خیلی عادت کردن میتونن بدون عصا برن و بیان. وگرنه عصا عضو جداناپذیر نابیناست که من ازم جدا شده این عضو. پس یا نابینا نیستم، یا اینکه حرف مفت زدم و خودم هم قبولش ندارم. همچین آدمیم من! ببخشید چرت و پرت جواب میدم هااااا!

یا حسین،چی میگی نخودی آیااا،راست میگی،بابا اعتماد بابا ایووول،،ما که مثلا یه مین میبینیم به اندازه این گیگیلی اعتماد به سقف نداریم،،نخودی من خیلی تنها تنها سفر کردم،خوب من مشکل ندارم البته زیاااد،اما در کار این دوستت موندم،،شکلک دهنم تا پس کلم وا رفته که خخخخ

خواهش میکنم. اشکالی نداره. همینجوری انسان جائز الخطاست. من هم غلط غلوط زیاد دارم. ولی خب این جابجایی حروف در کلمه علیرضا خیلی جالب بود! یعنی به معنای واقعی اسم عزیزم منفجر گشته بود!

پرپر،دکی تو مثل یک فرشته نجات میمونی،یعنی داشت ضاااایع میشد خخخخ

جناب پرواز واااااقعا دست گلتون درد نکنه. لطف کردید. البته یکی دیگهش مونده. دو بار اسمم منفجر شده. خخخ. کامنت زیریش هم هست. اگر زحمتی نیست، آهان نه. بذارید باشه. آیندهها بفهمن علت کامنت من چی بوده خب، وقتی علائم انفجار از بین بره خب بقیه نمیفهمن. درسته؟ بعد میگن چرا گیر الکی داده. ببخشید دوباره منحرف شدم به سمت باقالیها. وایسید دور بزنم. آهان. خب میگفتم. خلاصه دستتون درد نکنه.

اختیار دارید. ما جسارت نمیکنیم. خدا وکیلی اونقدر که به پستهای شما برای آموزش خط بریل خندیدم، به بامذه ترین جکهایی که شنیدم نخندیدم. خیییییلی باحال بودن.

ملیسا جونم شما چون نیمه بینا هستید مشکلات و مسائل نابینا ها رو در سفر ندارید …
می‌گید نه خودتون بیاید بعضی مشکلاتی که احتمالاً باهاشون مواجه شدید و برخوردتون و راه حلتون رو توضیح بدید ….. شکلک این کامنت رو بکامنتم ببینم ساعت چنده خخخ

سلام بچه ها.
بدین وسیله زنده بودن خودمو اعلام میکنم خخخ.
بچه ها یه کامنت خدافظی توی پست شب یلدا گذاشتم اگر بخونید لطف میکنید.
ممنون.
من برم کامنتا رو بخونم برمیگردم.
خدافظیم رو بخونیدهااااااا.

وااای کامنت علیرضا رو می گم ….. یعنی من نتیجه گرفتم شما یه نابینایی هستید که از عصا استفاده نمی‌کنید بعدش مسافرت هم تنهایی نمیرید …. درسته آیا آیکیو من چنده آیا شکلک کی فردا آزمون قلمچی داره خخخ

خبرها حاکی از بسته شدن پست یلدا است. شمار کامنتها: ۲۰۶۳. شهنشاه، شهروز خان حسینی تشریففرما خواهند شد.

باحالی از خودته علیرضا،،وااای خدای من باز میخواست اشتباه بشه خخخخ

سلالالالالالالالالالالالام
آآآآآخ جونمی جون دریااااااااااا دلم بر دریااا خیلی تنگ شده
ملیییییساااااااااااااااااااااااا ملللللیییسسااااا ملییییییساااااااااا جووووونم تنهاااا نرووو تو دریاااا بذار منم بییااااااااااااااااام اومدم!هخخخخح

دقیقا همینطوره نخودی نانازی،،اما جریان آزمون قلمچی چیه آیاااا

سووم علیک :
آبجی شام چی داریم : یعنی ببخشدی میشه لیست غذا رو محبت کنین :
شکلک خواندن به شکل بریل
یه جفت سیب قرمز اگه هست بگین پری بیاره : دیدم پری بیکاره گفتم بزار اندازه حقوقش ازش کار بکشین :
کیش : انشا الله تا عید کیش هم میریم :
آقا خانم انجمن تهران قراره تا عید ببره کیش هزینش هم نیم بها هست هر کی پایه سه پایه هست بریم شمال . خخخ
من تناهایی نرفتم سفر ولی میدونم از پسه هر کاری بر میام
من مسافرتی رفتم با یه دوست ویلچری که از تنهایی بد تر بود :
شما حسابش رو کن که من تا حالا با این دوست ویلچری بیرون نرفته بودم که ولین بار یه مسافرت بیرون شهری رفتم :
خیلی باحال بود اون میگفت فرمون میداد منم مثل رباط چپ و راست میکردم : بنده خدا رو چن بار کوبیدم تو دیوار پاش یه خورده جون گرفت

وااااااااای. ضایع شدم. قبل از اعلام من شهنشاه تشریف آورده بودن. خخخ.
بله کااااااملا درسته. آیکیوتون هم از فرمول زیر به دست میاد.
آیکیوی خانم نخودی=آیکیوی من*۲۳
راستی قلمچی دارم مَََََََََن. بدبََََََََخت گشتم. خب حالا که بدبخت گشتم اشکال نداره. من که بدبخت شدم فرق نمیکنه چقدر بدبخت شدم. بذارید حد اقل از دریا لذت ببریم.

“بچه ها من برا این که خسته نشید یه کادو براتون اوردم بزن دست قشنگه رو به افتخارم”

“شهروز حسینی گفته”
سلام به همه ی گوشکنیهای باحال و بامعرفت.
من امروز از صبح تا بعد از ظهر جایی بودم که پسفردا صداش در میاد که کجا بودم.
سورپیریزه.
ولی شب حدود ساعت هفت و نیم اومدم سر پست که داداشم اومد گفت میخوام تحقیق پیدا کنم.
منم برای این که ترک تحصیل نکنه لبتاپ رو بهش دادم و تا ساعت ده ما موندیم تو کف.
ساعت ده اومدم پای پست تا حدود یازده یه سیصدتا کامنت رو خوندم که یه دفه برقمون رفت.
یه نیم ساعتی علاف بودیم که اومدیم دیدیم سایت هم قطع شده خخخ.
یعنی با این شانسم باید تو قرعه کشی بانک شرکت کنم.
بعدش شروع کردم به خوندن کامنتها و تا الآن که دارم براتون مینویسم.
دم همتون گرم.
اسم نمیارم که کسی از قلم نیفته.
“ولی اسم نخودی رو باید این وسط اورد نه آیا خخخ”
ولی همتون کارتون درسته.
همتون بینظیرید.
انقدر اینجا راحت بودم که همه ی زندگیم رو ریختم تو کامنتم و گذاشتم اینجا.
تازه شام هم ندادم خخخ.
حالا بماند که تهدید به اسید و اسپری فلفل و دار و گیوتین و این چیزها شدیم.
بماند.
من میخوام کامنتهای پست رو ببندم که حق مسلم دوستای دیگم وی سایت ضایع نشه.
فقط نمیدونم با چه زبونی، با چه کلامی، با چه رویی میتونم از شما تشکر کنم که انقدر محبت رو بیدریغ نثار من کردید.
همگی خسته نباشید.
همتونو دوست دارم.
وعده ی ما قهوه خونه کنار خلیج همیشه فارس.
بزن بریییییییییییم.
آآآآآآآآآآآآآمااااااااااااااادههههههههههه؟
ویییییییییییییییییییییییییییژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژ.

زهرا سلام گیگیلی من،بیا بیا بیا دستتو بده به من با هم بریم عزیزم،آخیییش عجب دریایی هست هااا،نخودی واااییی نخودی خیسان خیسانم کردی،،حالا سرما بخورم که میمیرم که خخخخخ

فرفره ککالیورنیایی،،نمن کنارت گذاشته هستیهرچی خواستی بگو پیشخدمت برات بیاره،،این ماجرای مسافرتت با یه ویلچری هم باحااال بود،آخه کدوم عاقل اومده فرمون ویلچرشو به تو داده آیااااآااا ههخخخخخخ

نخودی میسی میسی نانازی زیاااآاااد با این کادوی باحالت،بخدا مونده بودم چجوری برم سر پست شب یلدا و کامنت شهروز رو بخونم که تو مثل یک فرشته نجات از حرص ملیسا کاستی خخخخ بوس بوس بوس بووووس

وااااااااااااااای چه حااال میده ملیسااا بیااا تو دریااا بدوووویییم خیییییییلییی حالللل میدهه.
هوهوهوهوهوهوهوهو هوهوهوهو هو هو هو هو

نبود دو هزار تا :
بچه ها کلنگ رو محکم تر بزنید که باید زود به دوهزار تا برسیم :
بعدش ملیسا منظور از فرمون فیلم فرمون قیصر رو که نمیگم یعنی یارو نشسته بود رو ویلچر بعد منم هلش میدادم بعد همین که راست میگفت من سمت چپ میرفتم : تازه پیشرفته بود دنده عقب هم میرفتم من :
فقط مونده باش دستی بکشم یه یه چرخ بزنم که اونم این بار ببینمش روش کار میکنم :
ولی خدایی بیاین کیش رو بریم بچه ها انجمن میبره :
فکر کنم اینجا کسی فیلم همسفر رو ندیده

زهرا زهراااااا زهرااااآااااا نصف جونم کردی دختر،یکمی مونده بود که غرق بشی،خوب شد من شنا بلدم وگرنه که خونت میوفتاد گردن مجتبی ههخخخخ

میگم فرفره این کلنگ رو باحاااال اومدی،یعنی دارم غلت میزنم از خنده

می‌گم منم یه بار یه اردویی رفتم که یه دختر خانم گل گلابتون ویلچری هم اردوی ما بودند و خب خعلی هم با هم دوست شدیم …
بعدش اتفاقاً ترکیب جالبی شده بودیم اون به قول آقای فری فرمون می‌داد من حول می‌دادم یعنی حسابی با حال بود ….
رفته بودیم شمال یادش به خیر من بردمش کنار دریا تا حالا بخاطر سنگلاخ بودن و ماسه ای بودن و شیب و هزارتا عامل مربوط به بچه های جسمی کنار کنار دریا نرفته بودش ….
کاخ رضا شاه بود نمی‌دونم یا مادرشون تو تنکابون اونجا هم با کمک یه آقای مسیحی از پله ها بردمش بالا و بعدش اون جا اون همه چیز رو برا من توضیح می داد و کلاً یاد خاطرات مون به خیر …. یاد باد آن روزگاران یاد باد ….

سلام.
آقا خدا وکیلی نخودی خودش اسم خودشو تو کامنت من گذاشته خخخ.
خیانت در امانت در شب روشن، چیز نه ببخشید شب تاریک.
الآن میان میگن تیکه انداختی داستان میشه.
بچه ها یه چیزی بگم ناراحت نمیشید؟
خواهش میکنم.
ببینید بچه ها. این قهوه خونه هدفش اینه که بچه ها دور هم جمع بشن، بگن، بخندن، خوش بگذرونن، درست.
ولی قرار ما از اول این بود که در این قهوه خونه بیاییم در باره ی مسائل مختلف نابیناها صحبت کنیم.
کسی اگر میتونه به بقیه چیزی یاد بده بیاد اینجا که همه جمع هستن یاد بده.
اگر کسی مشکلی در مثلً کامپیوتر یا مبایل یا هر چیز دیگه ای داره بیاد اینجا بگه که اگر کسی تونست کمکش کنه که مشکلش حل بشه.
ولی الآن توی این شصت و خورده ای کامنت که من خوندم، فقط پنج ششتا کامنت درباره ی موضوع این هفته بود.
قرار نیست به هر قیمتی کامنتها بالا برن.
بذارید اگر یکی یه ماه دیگه اومد این پست و کامنتهاش رو خوند یه چیزی هم ازمون یاد گرفته باشه.
مجتبی که دیدید اعصاب درست و حسابی نداره.
میاد هممونو در یک محیط دایره ای جمع میکنه، دست و پاهامونو میبنده، وایمیسته اون وسط، کمربندشو درمیاره، میگیره دستش شروع میکنه به چرخیدن هممون رو سیاه و کبود میکنه خخخ.
حالا از ما گفتن بود.
دیگه خودتون میدونید.
بچه ها قدر این دور همیها رو بدونید.
چهارتا چیز به هم یاد بدید.
یه کم قهوه خونه رو مفیدترش کنید.
مرسی از همه که این شبه پست منو خوندید.
من هستم تا هر وقت کشش داشته باشم.

میگم بجنبین که تعداد دقایقی که از انتشار پست گذشته از تعداد کامنتها سبقت نگیره. بیا استارتش رو هم خودم زدم.

می گم ملیساا جونم در گوشتو بیار بیاا بییااا به مدیر نگی من داشتم غرق می شدمااا باشه آجی؟!!خخهخخخ

ِ ِ ِ. کامنت من رَ َ َ َفت زیر کامنت اخطار آقای حسینی. شانس رو میبینید؟ خخخ. خب باشه. من الآن یه سؤال برام پیش اومده. ای کسانی که از nvda استفاده میکنید. اگر کلیدهای insert+shift+e رو بفشارید، چیزی رو اعلام میکنه یا نه؟ من الآن موندم این کلیدها توی کدوم نسخههای nvda کار میکنه. لطفا اطلاع بدید که چی شد.

dیه سوال از شهروز یا یکی از مدیران عزیز سایت
ببخشید یکی به دادم برسه
در حال هازر شهروز هستش
شهروز من قفسه میخوام برای آپلود
یه دوباری هم ایمیل زدم ولی هنوز برام نفرستادن میشه برام پی گیریش کنی

بچهها هرکی بلده بیاد جواب علیرضا رو بده،
زهرایی باشه نانازم اونش با من خخخخ

نخودی خانم تا حالا از پله ها باهاش یعنی همون ویلچری رفه بودین بالا یا پایین : قلقش رو یاد گرفتم همون دفعه اول :
اگه بخوای بری بالا اول خودت میری بالا پله اول بع که خواستی پاتو بزاری روی پله دوم از دسته ویلچر میگیری بعد حالت نیم وارونه میدی به سمت بالا یعنی به دسته ها فشار میاری بعد که چرخ های کوچیک جلو رفت بالا بگیرین و به سمت بالا بکشین و اومد روی پله اول شما میرین برای پله سوم یعنی یه پا تون روی پله سوم یه پاو هم روی پله دوم و در همین حال یه پله چرخ رو هم میکشیم بالا :
یعنی مثل رانندگی ماشین میمونه :
همزمان که پا رو میدیم بالا چرخ رو هم باید بکشیم بالا :
حالا موقع پایین رفتن هم همین طور هست یعنی چرخ های جلو رو میدیم بالا و چرخ های عقب هم تا نصفه میاد بالا بعد یه پله یه پله میریم پایین و ما هم قدم قدم میایم پایین . خیلی داستان دیگه هم هست :
ولی من با طرف یه دفعه تصمیم گرفتیم بریم مشهد بدون تمرین :

یه چیز دیگه. این سؤال رو پرسیدم قبلا و جواب نگرفتم. لطفا اگر کسی میدونه جواب بده.
این ارور جاز چی هست که من رو بیچاره کرده؟ هر وقت بازش میکنم بلافاصله ارور میده. ارورش تو این مایههاست.
one or more shared componants are missing.
منظورش هم اینه که فایل eloq.jls نمیتونه لود بشه. حالا چه خاکی بر سرم کنم؟

شهروز جون داش تا حالا یه عمری زدیم تو خط آموزش چی شد بعدش هم داش آموزش ها رو بچه ها میزارن :
تازه این دومین پستی هست که اینجور زدیم تو عالم بیهوشی :
باشه حالا هر جا هر کی اومد آموزش خواست بده بسم الله :
مثلا یه نابینا با یه ناشنوا چه جوری میخواد ارتباط برقرار کنه :
هیچی نابینا واسه ناشنوا شکلک در میاره ناشنوا هم کف دست نابینا مینویسه :
البته به سفارش حاج آقا اگر محرم باشن اگر نه بیخود کردن با هم ارتباط داشتن

دوستان عزیز من هم یه سؤال فنی داشتم من دو سه روزی می شه که لپتاپم وسط کار کردن یه دفعه خاموش می شه بنظرتون علتش چی می تونه باشه؟

می‌گم خب یه اردو هم بذارید بیاید اصفهان شکلک سهمیه مسافرت ما امسال ته کشیده خخخ
زهرا جون این طرفا نگا ….. الفراااار …. منو یادت رفته بود ها خخخخ
بچه ها منم برم بخوابم شکلک خمیازه البته خوابم نمیاد ولی فردا کلی کار دارم نیاز به استراحت داریم اندکی ….
شب همگی صورتیئ
“تو رو هرکی دوست دارید خیلی کامنت ندید بعدش من حال ندارم بیام بخونم گناهی هستم ها”””
بازم شب همگی خوش و ایام به کام

پ.ن:
بچه هاااا من افتادم بیرون یکی بیاد منو تأیید کنه تازه نمی‌تونم هم وارد بشم این چه قفل و کلید هاااییی هست مدییییر محله آیااااا من کلیدم قاتی داره انگار گویا ……

علیرضا عمو جون :
معنیش فکر نکنم اون بشه شر یعنی اشتراک گذاری :
شکلک درسته دیپلم نداریم ولی حالیمونه
نه اگه جاز سیزده داری مشکلت جاز هست ورزنش رو عوض کن اگه درست نشد کامپیوترت رو خاموش کن دیگه سر درد نشی داش گلم

خب یکی دیگه. شما نمیدونید این deep freez برا چی هی ارور الکی میده؟ رو فایل نصبیش که انتر میزنم که نصب بشه اروری با این مضمون میده که هاردهای بالای دو ترابایت رو ساپورت نمیکنه. در حالی که هارد من یه ترا هستش. این رو چیکار کنم هااااان؟ برم سؤالهای بعدیم رو هم آماده کنم.

بچهاا یه سوال
شنیدم یه نمونه اسا هستش که پایینش تایر داره خودم تا به حال ندیدم اگر کسی داره یا استفاده کرده میشه برام بنویسه اونا راهت ترن یا اسا های معمولی

آهاااان.
حالا شد.
خب آریا قفسه ها رو فقط مجتبی میزنه. ما در مورد قفسه ها برات کاری نمیتونیم بکنیم.
مجتبی هم ویندوزش پریده، چیز یعنی ویندوز کامپیوترش پریده برای همین جواب ایمیلتو نداده.
در اولین فرصت مطمئن باش بهت قفسه میده.

سلام دوستان حالتون خوب هست ان شا الله بسیار خوب.
ما نیز خیلی خوبیم ملیسا خانم اول حساب میکنید یا از آخر پچیفرمودیم خدمان هم نفهمیدیم
پول میز از ما هم ستانده میشود یا خیر

فرامرز آموزش که شاخ و دم نداره.
همین ویلچر از پله بالا بردن خودش آموزشه دیگه.
بالاخره ما ممکنه با معلولای دیگه هم ارتباط داشته باشیم یه وقت لازممون میشه.
من یه بار با انجمن رفتم توچال، یه ویلچری رو با خودم بردم بالا.
طرف شیرین دیویست کیلو بود.
اون بالا رسیدم احساس کردم تبخیر شدم خخخ.
فکر میکردم روحم.

ممنونم آقای خسروی که جواب دادید. ولی من ارور رو کامل ننوشتم. الآن بیشتر دقت کردم دیدم درباره محافظت شدن فایل توسط درایور حرف میزنه. جازم هم ۱۴ هست. ۱۵ هم نصب کردم نشد. البته خب عیب از خودمه. رفتم فایلهای جاز رو دستکاری کردم حالا هرچی نصب و حذف میکنم درست نمیشه.
راستی این حرفها چیه؟ ما حالا حالاها باید زور بزنیم سوادمون به پای شما برسه.

راهش هم اینه که هرچی برنامه نصب کردید روی کامپیوتر بذارید روی استارت آپ. اون موقع میتونید یه کنسرت برگزار کنید قبل از راه اندازی ویندوز.

علیرضا جون شرمنده جازت نباید چهارده باشه حالا جدا از مشکلت جاز چهارده مشکل گرافیکی داره که اوایلش که خودم تازه نصب کردم هر بار بالا میاورد ارور میداد که ارور بوت موت بود بعد جاز سیزده و پانزده رو نصبیدم حل شد خلاصه داش جدا از مشکلت جاز چهارده رو کلا از سیستمت پاک کن بره تا کارت گرافیکت رو تشکش رو نپرونده

سلااا،ااا،ااام بر عطا،،نه نه اینجا همه چیز به حساب مجتبی میره حالا اگه پول مدیر ته کشید به حساب من حساب میشه خخخخ

البته اول ۱۵ نصب کرده بودم. دیدم مشکل داره، رفتم ۱۴ نصب کردم. خلاصه درست نشد و من هم حذف کردم و نصب کردم و در نهایت این جاز موندگار شد روی سیستمم. فعلا هم بیآزاره. اصلا اجرا نمیشه.

هم محله ای های عزیز
من جازم چند وقت یه بار پیقام آبدیت میده چیکار کنم این پیقامو نده

سلام بر آقا عطا :
بزنم به تخته رنگ و روتو وا شده :بزنم به تخته صورتتون ماه شده :
خیلی مخلصم داش
شهروز داش اینجا آموزش رانندگی هم داریم داش یا نه

خب وقتی می‌خواستیم از پله ها بریم بالا یه سر ویلچرو من گرفتم یه سرش رو همون آقای مسیحی محترم که بین اون همه آدم حاضر شدند به ما کمک کنند ….
خداییش پله هاش خیلی بود فکر کنم با این روشی که شما گفتید یه چهار پنج روزی باید تو راه می‌موندیم تازه اگه از وسط راه کله نمی‌شدیم پایین ….

راستی با ناشنوا سخته ارتباط گرفتن ولی یه باری که من مجبور به این کار شدم طرف هم یه ده دوازدهتایی ناشنوای مطلق بودند رو گوشیم براشون نوشتم بعداً اونها هم جواب منو رو گوشی برام تایپیدند و اینگونه به خیر و خوشی قضیه سپری شد …..
راستی بچه ها من با عرض شرمندگی در نهایت خنگول بودن اعلام می‌کنم جواب هیچ کدوم از سؤالات فنی تون رو بلد نیستم ….
پ.ن: من هنوز نشده که بیام داخل محله ….
هنوز هم که نرفتم بخوابم بازم شبتون خوش و راستی خخخ بابت همونی که نمی‌گم چی هستش

دوستان راه افتادن در کامنت دادن. واقعا میدان پست یلدا ورزیده کرده هممحلیها رو برای کامنت دادن.

آریا جون شما از قسمت اینسرت با ج رو که زدی بعد روی همون اولی که فکر کنم بیسیک هست برو که آخرش …. یعنی نقطه داره رو که اونجا اسم آبدیت یا اتومتیک هست که اون رو غیر فعال کن :
بعدش علی جون شما هم سیزده رو هم امتحان کن شاید کرکش مورد داره :
ولی خواب اگه صوتی بود آدم میفهمید چشه :
اصلا یکی نیست بگه بچه چرا انگولک میکنی بشین کارتو کن دیگه : راستی کوش پس اونیکه میگفت آموزش بدین و آموزش ببینین زیرا عبادت است : نه نه شهروز رو نمیگم بیا بگو دیگه :
زهرا خانم من چون لب تاب ندارم نمیتونم چیزی بگم ولی اگه خیلی وقته ویندوز عوض نکردین و شایدم ویروس باشه :

زهرا خانوم آخه لبتاپه من اگر به شارژ نباشه چون باتریش خراب شده گه گداری پیش میاد یهو خاموش بشه

آقا شهروز سلام من که یک تقاضا دارم اونم اینکه اگر مقدورتان هست کتب فلسفه غرب اگر با فرمت متن باشد بگذارید تا استفاده کنیم

خخخ. خب چیکار کنم؟ فضولیم میاد. یه بار با همین کارام زدم تاکسم رو هم به کل نابود کردم و در نتیجه ارتباطم با گوشی به طرز شدیدی کم شد. چون تاکسم ده دقیقه ای هست و هر کاری هم میکنم درست نمیشه.

علی جان تاکست رو هم میتونم درست کنم ولی اینو دیگه نمیشه باید معجزه بشه تا به دستت برسونم فایل ها رو
اگه اسکایپ داری و آیدی وکه فکر کنم همون داداش ایزدی باشی بهت اسکایپی بدم و بگم که درست کنی :

من هم مثل آقای ایزدی یه سری بلا سر تاکس و جاز آوردم خدا به دادشون برسه فک کنم این تاکس و جاز خییلی وقته از دست ما شاکی هستن البته الان تاکس تا حدی از دست من راحته

عطا جان من مخلصتم :
اصلا شیطون گولم زد اون کامنت رو دادم :
جان من این بار رو عابرو داری کن بیا و عابروی نداشته ما رو بخر :
در گوشتو بیار : میدونم که میدونی : بچه ها این شعر از خودمه ببینید معنی قشنگی میده :
ندانم بدانم چه دانی :نخواهم بگویم که نادانی .
با خود گفتار کن و مختار شو : بیخود مگو و گرفتار مشو

میگم بچها من یه سری رمانمتنی میخوام کسیمیتونه در اختیاره همه بزاره لینکشو بزاره تو کامنت دونی

دست گلتون درد نکنه. آره. اسکایپ دارم. ولی چه جوری میخواید درستش کنید؟ خیلی خرابه اوضاعش! rom patcher pluss فکر کنم روش نصب نشه. و مشکلات دیگه. تازه چندتا آموزش هم از اینور اونور گرفتم ولی یه جاهاییش به مشکل میخوردم ول میکردم. مثلا میگفت فلان فایل رو نصب کنید و من اون فایل رو نمیدیدم. خلاصه با این اوصاف اگر میتونید راهنمایی کنید که درستش کنم خییییییلی سپاسگزارتونم.

خانم زهرا شما اگه ویندوزتون رو سی و دو کنید یا بهتره بگم اگه بتونید یه بکاپ از سیستمتون بگیرید بعد بااش کار کنید خیلی بهتره :
خودم از وقتی بکاپگرفتم هزار بلا اوردم و هزار جور هم آموزش یاد گرفتم یعنی خودم کار کردم :
هر بار هم خواستم دیدم به مشکل برخوردم سریع بکاپ گرفتم گوشی هم همینطور :
اینجوری هم از برنامه کاری یعنی فعالیت پیشرفت میکنین هم در صرف هزینه کمتر میکنین

بچهاا کی پایه هستش هالا که دوره همیم یه شب شعر راه بندازییم یه خورده خوش بگذره هرکی پایه هست بیاد بگه

نه نه علی جون به عنوان مثال من فولدر تاکس خودم که کامل هست رو اسکایپی میرسونم بهت بعد همونجا هم ردیفش میکنم یا اصلا میخوای آموزش یکی از بچه ها و همراه با خود برنامه اش رو لینک کنم بهت بدم .
شدنش میشه بعدش آریا جون منظور از رمان چیه :
یعنی داستانهای عقشولانه یا هر چی دیگه من دارم :
خیلی هم باحاله آخرش که تموم میشد من بغضم میگرفت جون داش

مرسی از پاسخ گویی آقای خسروی.
یه سؤال دیگه: کار کردن با ویندوز هشت و یک برای کسانی که با ویندوز هفت کار کردن سخت هست؟ دوستان ممنون می شم راهنمایی بفرمایید

درود
خانم دلیر! لپتاپتون احتمال داره مشکلش مربوط به کم کاری فنهاش باشه.
بهتره اگه دو ماهه خریدید، چون احتمال زیاد گارانتی داره، بفرستید تا عیب یابی بشه.
علیرضا! تو باید جازتو کامل پاک کنی.
یعنی وقتی میگه Uninstall JAWS only یا Uninstall JAWS and shared components دومی رو انتخاب کنی تا کامل پاک بشه.
بعد یه فایل جاز که مطمئنی سالمه نصب کن، به احتمال زیاد درست میشه.
اگرم اخطار mirror display driver بهت داد، باید یه فایل آپدیت ویندوز رو اجرا کنی به اسم KMDF تا درست بشه.
حالا خود جاز رو نصب کن تا بعد به اینم میرسیم!

خانم زهرا :من تجربه ای از ویندوز هشت و یک نداشتم ولی اون چی که شنیدم از دوستان اینکه هفت بهترین ویندوز هست در حال حاضر :
جای شهروز من معذرت میخوام که ایشون نیست جواب بدن

آریا خانسارو پایه ام بدجور.
بشین بزنیم.
راستی برو توی آرشیو پستهای ملیسا، تو یه پستش یه سایت معرفی کرده که توش رمانهای متنی میذاره.
یا توی گوگل بنویس دنیای رمان برات میاردش.
عطاجان حتمً.
اگر بتونم پیدا کنم کتابها رو میذارم.

واقعا شرمنده کردید آقای خسروی. راضی به زحمت نبودیم. آقای درفشیان تشکر. باید امتحان کنم ببینم میشه یا نه. مرسی از راهنماییتون. راستی این هم لینک همون دنیای رمان
http://donyaye-roman.blogfa.comاگر نخواستید برید تو گوگل سرچ کنید اینجا باشه به هر حال لینکش. من که خودم همه پستهاش رو دانلود کردم. دیشب. نیم گیگ شد تقریبا.

اگه بفرستیش بازداشتگاه،اونوقت کیه که در غیاب تو یا سعید بیاد جواب بچهها رو بده ههخخخخ

خانم ملیسا، درباره آینده شغلی و اینها. یعنی نیام روانشناسی؟ به دوستام هم بگم نیان؟ چون یکی از دوستام هست که میخواد بیاد روانشناسی برم ارشادش کنم.

خب بچه ها ما بشینیم یه پوک بزنییییم.
قلقلقلقلقل.
بچه ها بیایید یه کاری کنیم.
قلقلقلقلقلقلقل.
بیایید فرهنگ درست رو جا بندازیم.
قلقلقلقلقل. پوووووفففف.
این که یه نابینا بدون عصا جایی میره اصلً چیز خوبی نیست که به حساب تواناییش میذاریم.
قلقلقلقلقلقلقلقل.
طبق قانون، اگر یه نابینا تصادف کنه و عصا دستش نباشه مقصره.
قلقلقلقلقلقلقلقلقلقل.
نخودی هیچوقت دوستت رو الگو قرار نده و برعکس سعی کن متقاعدش کنی که از عصا استفاده کنه.
قلقلقلقلقلقلقلقلقل.
آریا اون انبر رو بده این زغالاش زیاده.

سلام بر همهگی
خوبید؟ خوشید؟ دوستان من دوتا کتاب میخوام اگه کسی سراغ داره برام لینکش را بزاره امامتو رهبری, و وحیو نبوت هردو از مطهری خیلی نیاز دارم دوستان

آقای ایزدی نا بینا ها در هر رشته ای که باشن حالا حالا ها نمی تونن شغلی که بسته به رشته تحصیلیشون باشه پیدا کنن…

خخخخ. واقعا فضای قلیون برام تداعی شد.
میگم من زدم سیستمم ویروسیابی بشه، الا ما شاءَ الله همین جوری فرت و فرت داره ویروس پیدا میکنه. فکر کنم نصف فایلهام ویروسین! ای خدا لعنت کنه ویروسسازها رو. ببینید سیستم نازنینم رو به چه روزی انداخته که با ۸ گیگ رم باید پشت سر هم الکی هنگ کنه. خدااااااااا!

خانم دلیر، پس من چه خاکی تو سرم بریزم؟ یعنی هر رشته ای علاقه داشتم برم؟ خب حقوق خوبه؟ چون فکر کنم حقوق رو بیشتر از رشتههای دیگه دوست داشته باشم.

علیرضا تو به جای این که خاک تو سرت کنی، بیا من دراز میکشم اینجا تو ساحل، تو روم ماسه بریز تا دفن بشم.
میگم فقط از گردن به پایین بریزیهاااااا!
زنده به گورم نکنی جوونمرگ بشم.
وااای یواش همه ی ماسه ها رو پاشیدی تو چشم و چال نابیناااااام.

سلام به بچه های قهوه خونه و بانی ای محفل گرم ملیساخانم گلاب
چشم تان روشن تر از دیروز بابا برقیاومده کسی بما چایی تعارف نمی کنه؟
حالا دیگه قهوه خونه میزنید کارای برقیشو به غریبه ها میدید؟
مگه نمی دونید دیگه رانندگی ام نمی آد به سیم کشی روی آوردم؟
بابا یه لقمه نون هم بفرستید این ور. ۱ ساعته از انتظار بررسی در رفتم. حداقل یه چایی بهم بدید چرا هول میدید؟

قل قل قل قلقل قل قل قل قل قللقل قل قل

قل قل
قل قل قل خخخ قل
خخخ قلق لقل قل قل قل قل
قل قل قل
شهروز خرچنگو به پا
خخخ قلقلقلقلقلقلقل

میگم شما زیر ماسه ها چیکار دارید مگه؟ من نمیفهمم. به هر حال چون امر فرمودید، اطاعت میکنم.فششششششششش فشششششش فشششششششش فششششش فششششششششش فششششششش فشششششششش فششششششش.
خوبه یا باز بریزم؟ یه کم دیگه؟ فشششششششششششششششششششششششش.
خوب شد؟ خب حالا میگید چرا میخواستید دفن بشید هااااان؟ راستی اون دومیه صدای قلیون بود یا صدای نمیدونم چیچی؟ آخه خلاقیتم نمیاد بگم صدای چیچی بود. خودتون بگید.

ببین علیرضا اگه میخواد ادامه بده یعنی تا لیسانس متوقف نشه یعنی بره مثلا تا دکترا یعنی آره خععععلی عالیه اما نه اگه نه که نهههههه برو ارشادش کن خخخخ

فکر کنم قصدش همون لیسانس باشه. حالا برم فردا بهش بگم ببینم چی میگه. با فوق لیسانس هم یعنی میشه کاری کرد؟

علیرضا زیر ماسه بخوابی یه حاااالی میده که نگوووو.
خواستی بیا امتحان کن.
اون صدا هم صدای بیرون دادن نفسم بعد از کشیدن قلیون بود.
ببین اینطوری.
آریا یه دقیقه اون شلنگو بده،
قلقلقلقلقلقلقلقلققلقلقلقلقل پوووووووففففففف.

قلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقل
پپپپوووووففف

آره فکر کنم خیلی کیف داره. باید یه امتحانی بکنم. اتفاقا اون پوووووووفه کمک شایانی برای توصیف صحنه کرده بود.

سلااااآااام بر بابا برقی،محله خودمون،بزار الآن به پیشخدمت میگم برات نسکافه بیاره،خخخخ آهاااای مش رستم ببین مهندس ما چی سفارش داره براش بیااار هوهوهوهوو

آقا آریا چقد باهال قلیون می کشید خخخخخخخخخخ
خییییلیی خنده داره قلیون کشیدنتون…حححححححح ححححححح ححححححح

سلام مهدی خوبی،،میگم منم میخوااام آخه تازه از تو آب اومدم خسته شدم که خخخخ

میگم کی یه دو قرون بینایی داره یه عکس از من این زیر ماسه ها بگیره؟
رعد کجایی که به یاری سبزت نیازمندیم.
بچه ها تا یکی پیدا بشه بگم که من تا حالا تهنا تهنا مسافرت نرفتم.
ولی پیش اومده با بچه ها مجردی بدون خانواده مسافرت برم.
نه این که نتونم.
حوصلم سر میره.
مسافرت با همسفر حال میده.
ولی توی همین مسافرتها خیلی خوش گذروندیم.
کارهایی کردیم که شاید خیلی از نابیناها نمیکنن.
مثلً سفری که به شمال رفتیم، با امیر و طاها و فرهاد تا آبشار ماسوله رفتیم، زیر بارون کلی تو ماسوله گشتیم، خیلی هم خوش گذشت.
در حالی که خیلی از بچه ها متأسفانه از این کارها نمیکنن.
حالا یا میترسن یا اعتماد به نفسشون پایینه یا چیزهای دیگه که شما هم بیایید اگر دلیلی برای این بچه ها فکر میکنید وجود داره بگید.
ملیسا این رعد نیومد.
ترانه هم که نیست.
خودت بیا عکس بگیر.
فقط وایستا، علیرضا قربون شکلت یه کفگیر ماسه رو این پای من بریز شَستم از ماسه زده بیرون زشته تو عکس خخخ.

آی ایها الناس :
کمک : کمک: کمک: مادر خانمم داره غرق میشه خدا رو شکر :
یکی بره همکاری کنه درش بیاره :
داش رفتم فایل ها رو آپلود کردم ولی باز مشکل دارم شهروز یا سعید جون ببینید این چشه دوباره قبلا به مجتبی زنگیدم و گفتم و اون هم ردیف کرد ولی باز الان نمیدونم چشه : این کلمه فرامرز رو باید اضافه کنم مجتبی گفت که من کردم ولی نمیدونم چرا باز ارور میزنه الان لینک رو میزارم ببین چشه شهروز داش :
http://faramarz/gooshkon.ir/romaan ha_/romaan.rar
ردیف کردی به منم بگو چه مرگش بود :
شهروز داش یه نخ سیگار بده بیاد :
جون خودمه دوس دارم باهاش بازی کنم هان حرفیه

حالا ننه برقیمون کی هست که بابا برقی داریم؟ راستش این چایی اینقدر خوش مزه هست که نمیخام به هیچکسی بدهم بهبهبهبهبهبهبه ای بابا کی زد زیر دستم اوووووووووف سووخخخخخخیدمممم

میگم شهروز عجب باحاااال سهنه حرف زدن همراه با قلیون کشیدن رو توصیف کردی هااا،کلا تو و آریا از دست رفتین هاااخخخخخ،ولی خععععلی باحال بود
راستی چرا خواستی زیر ماسه ها بزارنت آیاااا،شکلک علامت تعجب خخخخ

فرااامرز جان چکاره بنده خدا داری بزار راهت باشه مزاهمش نشو دقیقه های آخر بزار با خودش خلوت کنه خخخ قلقلقلقلقلقلقلقللقلقلقلقلقل
پوف پپووف. پپپوووو وووو ووووفففففف

آریا جون رمان ها رو آپلود کردم ولی نمیدونم چرا لینکش مورد داره که قراره که شاه شاهان شاهنشاه شهروز بیاد :ردیف کنه :
چقدر شاه بازی شد : اصلا قیافه شهروز شبیه رضا شاه شده

سلام شهروز بهت تبریک میگم پست خوبی را عداره کردی
امروز سال گرد مادرم بود نتونستم زود بیام تو پستت چیزی
بنویسم همه کامنت ها را خوندم جالب بود دورود بر تو

دقیقً مشکلت چیه فرامرز؟
ببین اگر بخوای بچه ها لینکت رو استفاده کنن باید یه کاری کنی که توی یه خط جا بشه.
الآن لینکت دو خطی شده نمیشه دانلود کرد.
برو توی قفست فایلتو یه طوری رینیم کن که توی یه خط جا بشه.
البته فرامرزش باید باشه ها.
فقط اسم خود فایلتو کوتاهش کن.

نه آقا آریا قبل از اینکه استاااد شهرووز یادتون بدن خنده دار میکشیدید..خخخخخخخخخ

راست میگه دیگه آریا جون : میدونی چرا علی دایی رو از تیم ملی اخراج کردن : به همون دلیل که تو نمیدونی :
چون تکروی میکرد موقع بازی کردن یعنی پاس بده :
شهروز داش جواب اون کامنت رو بده ناسلامتی مامور بازداشتگاه هستی یعنی چی مسول پست ها هستی بچه ها من توی شیشه قلیون جای آب از اونا ریختم الان از کلتون حباب با بخار بلند میشه :
من که رفتم با مامور بیام

شهروز کجا شدی دادا هنوز زیره ماسه ها یی لباتو باز کن نی قلیون رو بزارم همین جوری بکش خخخ

نه شهروز جون یکی نیست بگه چه ربطی داره به رحلت بروس لی
اسم فولدر فقط رمان هست همین و بس مشکل از لینک نیس مشکل از همون فرامرزه هست که من اضافه کردم ولی فکر کنم یه علامت کم و زیاد کردم یعنی جابجا گذاشتم :
بمولا شصت بار نقطه ها رو بالا پایین کردم ولی نشد که نشد

بچها من ازتون عکس میگیرم همه دور هم جم شید آقای پرواز دستت را از بالای سره شهروز بیار پاین براش شاخ نزار آماده ۱۲۳ چیک

سلام بر علیرضا خوبم بنده دارم یه کاری انجام میدم گوشتو بیار جلو به کسی نگیا دارم قهوه خونه رو غارت میکنم شتر دیدی ندیدی در ضمن میخام کیلید در قهوه خونه را بدزدم در رو از روی بچه ها تا ۱۰ دقیقه ببندم

بابا منم دلم دریا میخواد یعنی لک زده حالا چه کار کنم نصفه شبی؟
حتی توی این سرما هم. راستی یه تجربه خاطره انگیز و بیاد موندنی چندین سال پیش داشتم. به خاطر اینکه پدرم راننده کامیون بود از ساری بار زدیم برای بوشهر یعنی تو کم تر از یک هفته توی دو دریای بزرگ نقشه ایران یعنی خزر و خلیج همیشه فارس شنا کردم حتی گرمای عسلویه و بوشهر هم از زیبایی این خاطره کم نمی کنه. حالا هم خوشحالم با شما میرم دریا. امید وارم خوش بگذره .
راستی اول بگم کسی منو آب نده؟

خواهش میکنم. به جای اون اسپیس که خورده بود باید مینوشتید %۲۰ که بعد توی آدرس دوباره خودش میشه اسپیس و بعد هم قسمتهای لینک یه کم جابجا شده بود.

آخ جون :ردیفش کردم بالاخره مث مرد ردیفش کردم
https://gooshkon.ir/faramarz/romaan ha_/romaan.rar
آره داش فرامرز رو باید بعد از گوشکن میزاشتم نه قبل از گوشکن : آخه همیشه نفر اول بودم گفتم شایدم این بار اول باشم :
خلاصه داش دمت گرم ردیف شد آریا جون از لینک همین کامنت دانلود کن

آقا قوله به هدفش میرسه و درو قفل میکنه شکلک بچه ها دارند التماس میکنند درو باز کنید شکلک قوله با کلید راهشو میگیره میره

گپ و گفتی با ستاره فیلم ماندگار “رنگ خدا” بعد از ۱۷ سال + فیلم

“محسن رمضانی” بازیگر فیلم سینمایی “رنگ خدا” به کارگردانی “مجید مجیدی” بعد از گذشت ۱۷ سال از تجربه آن بازی هنوز هم زندگی‌اش رنگ و بوی خدایی و لطافت دارد.

در ادامه گپ و گفتی با ستاره فیلم ماندگار “رنگ خدا” را مشاهده می‌کنید.
http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1393/10/4/2834110_814.flv

شکلک آقا قوله در حال انداختن کلید در سطل آشغال هست که در راه مجتبی پیداش میشه کلید را از قوله میگیره میره درو باز میکنه شکلک بچه ها حصصصصصابی ازش تشکر میکنند!

آهاااای شهروز چرا داری سرتو اینور اونور میکنی،،بابا یکجا ثابت نیگه دار این سرتو تا بتونم عکس بندازم ازت،کل وجودتو زیر خاک کردی فقط سرت بیرونه اونم هی تکون تکونش میدی که چیییی،آفرین همینطوری خوبه،۱،۲،۳،کیرییییییچ یا همون چیلیییییک خخخخ

خلاصه حل شد :ولی من موندم شهروز رو کی راه داد دانشگاه :
فکر کنم تنت به تن پرواز خورده اینجوری دکتر شدی
اول علی جون داش دمت گرم کامنت تو رو ندیده بودم سریع ردیف کردم :
بعدش آره باید فرامرز رو بعد از گوشکن میزاشتم بعدش هم دستم به اسپیس خورده بوده که درست کردم ولی شهروز یه خورده به مغزت فشار بیار : تو میگی که مشکل از نوشته یا حجم فایل هست ولی علی یا من همون فرامرز رو برداشتیم رفتیم بعد از گوشکن گذاشتیم یعنی همون شد فقط کلمات جابجا شد

شکلک قوله از دیوار بالا میره دوباره میآد تو قهوه خونه! سلام بچه ها شکلک بچه ها اصلهه به دست آقا قوله عذر خاهی میکنه آدم خوبی میشه از این به بعد میشه مهدی قادری از لیست قولها حظف میشه!

مهدی جون شما اول نوشتنش رو یاد بگیر بعد عداشو در بیار :
قول نه ق
و
ل
نه
غ
و
ل میشه غول : الان تو غولی مثلا من احساس کردم سیندرلا اومد تو برق چشات مارو گرفت

نه. من میخوام غول رو بکشم بعد برم بخوابم. اجازه هست؟ یک، دو، ………………………..
بزنم؟ بزنم یا نه؟ زود باش غول بدجنس. درو رو ما قفل میکنی؟ خُ حد اقل وای میستادی من هم باهات می اومدم بیرون بعد با هم بهشون میخندیدیم. ولی دیگه دیر شده. بووووووووووووووومب.

آفرین مهدی،،خخخ دیدی نمیتونی در اموال اینجا دست ببری تسلیم شدی هههخخ

خب بچه ها از اونجایی که من الآن ماسه ی خالی شدم، تنها راهش اینه که بپرم تو آب تا ماسه هام شسته بشه.
خب دیگه.
بزن برییییییییم.
فشفشفشفشفشفشفشفشفشفشفش.
این صدای راه رفتن رو ماسه بود خخخ.
حالا بریم تو آب.
چلپچلپچلپچلپچلپ.
حالا شیرجه میزنیییییییییییییییییم.
پفففففففففشششششششششش.

میگما چه قهوه خونمون شلوغ شده دیگه جامون تنگه نمیشه یه جا بشینیم خوبه یکی بره برای هر چند نفری یه اتاق اختصاصی بسازه! نه اگه این کارو بکنیم اون وقت کسی نمیتونه جاسوسی کنه!

آقای خسروی لینکی که آقای ایزدی گذاشتن درسته بر شما باز مشکل داشت ولی خب می شه از لینکی که آقای ایزدی گذاشتن استفاده کرد.

شهروز شما استاد در اوردن صدا هستی بزنم به تخته :
ببینم داش ببخشید ولی میتونی صدای سوسک رو هم در بیاری :
یا یه سوالی :
بنظرت آیا هواپیما هم بوق دارد یا خیر اگر دارد چرا دارد اگر ندارد چرا نمیخرد
بعدش بچه ها پایین من یه دهن بخندم چی بخونم میخوام محفل شما رو گرم کنم :
علی جون چراغ نفتی رو بیار

مهندس فری.
تو شاید تو نوشتن لینکت اشتباه کرده باشی.
ولی حرف منم درست بود.
اگر لینکت دوخطی بشه موقعی که روش اینتر میزنی فقط خط اول رو میشناسه ارور میده که فلان مطلب در این سایت موجود نیست و از این حرفا.
پس از این به بعد سعی کن لینکهات رو توی یه خط جا بدی.
افتاااااااد؟

قلقل قل قل قلقل قلقل قل قل قل قل قل پپپووووو ووو ووو ووو ووو ووو ووووففف
شهروز بیا داداش بعد آبتنی میچسبه بیا کافی میکس هم هستش قلقلقل؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟قلقلقلق؟؟؟قلقلقل؟؟؟قل قل قل قلقل؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟ ؟؟؟قلقل قل قل قللقل قل قل قل قهخخهلقللل

شهروز بیا گوشتو بیار کاریت دارم میگما خوراکیا کجاست من ضعف کردم اینا چون من غول بودم هیچیم نمیدن برو از این خوشمزه هاش برام بیار شتر دیدی ندیدی اگه نتونی از پسش بر بیای اون وقت اسمت شهروز نیست شبروزه!

نه. ببینید، این وردپرس حالیش نیست که اسپیس جزو آدرسه. یعنی اگر اسپیس بذارید فکر میکنه لینک تموم شده. از طرف دیگه اگر اسپیس رو بردارید که دیگه لینکتون کار نمیکنه. خب. پس میایم به جای اسپیس مینویسیم %۲۰ که معادل اسپیس هست. بعد دانلود منیجرمون یا مرورگرمون میفهمه که این یعنی اسپیس. درست توضیح دادم؟

ببین فری نتیجه ی اینتری که رو لینکت زدم شد این جمله:
متاسفانه این Faramarz Romaan که شما به دنبال آن هستید در محله ما موجود نیست. دقت کنید شاید آدرس را اشتباه تایپ کرده اید.
تو توی سیستم خودت رو نباید در نظر بگیری.
باید اسم لینکتو یه طوری طراحی کنی که اینجا تو یه خط جا بشه.
من یه اینتر روی لینکی که علیرضا گذاشته بود زدم دانلود شد مشکلی هم نداشت.
چون لینکش یه خطی بود.
آندرستند؟

شهروز بی خیخیل اینجا تو مخی شده ولی واسه خودم دانلود میکنه دیگه حالا علیرضا جون ردیفش کرد بعد فردا باهاش میحرفیم
علی جون من فردا واسه تاکس بهت میگم تو هم واسه همین یارو بهم بگو .
شهروز هنوز زنده ای بچه ها پایین بشینیم اینجا ماهی های نابینا شکار کنیم روزیمون در بیاد .
شکلک فری مشغول شکار ماهی های روشندل و ویلچری و ناشنوا
جای کرم انگل میزنم سر قلابم تا زودتر شکار کنم .

دوستان من زیاااد تو آب موووووندم خسته شدم هووووووووووووووووووووووف
برم تو آلاچیق کمی استراحت کنم. آآآآآآآخخخخیییییییش آآآآآآخییییییییش
خدااااااااافظ

خوش باشید.

خخخخ علیرضا،،برو با پتک بکوب تو سر دپرس که هالیش بشه خخخخ،یعنی دارم لبخند دندون نما میزنم هاااا

آخیش.
چه حالی داد آبتنی.
میگم مهدی اگر بری یه حوله برام بیاری یه کاری برات میکنم.
بدو ببینم چی کار میکنیهاااااا!
آریا بده ببینم خانسار چی میگه؟
قلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقلقل، پووووووووووفففففففف.

شهروز جون داش قبل از اینکه دانلود بشه همون دانلود منیجر هم دانلود نمیکرد ردیف که شد دانلود کرد بعدش علی جون اصلا اسپیس نداشت و نباید داشته باشه :
بعدشم این علامت چی هست چی رو باید بزنیم تا این علامت بشه بیست آخرش رو فهمیدم اون یکی یعنی چی این بیست هم باید عدد نوشته بشه

تو کامنتا لینک گذاشتن یه کم سخته فری.
باید مواظب باشی تعداد کاراکتراش از یه خط بیشتر نشه. باید از توی قفست آدرس فایلتو تا میتونی کم کنی که لینکت کوتاه بشه.
من یه بار لینک گذاشتم گریم در اومد.

شهروز داا ردیفه داش همین آدرس که اینجا هست درسته یه خط بیشتر شده ولی با کنترل و شیفت سلکت کن بعد بده دانود کنه که این رو هم دانلود کرد فکر کنم آفیس مشکل داره که حالا درسته لینکش دانلود کرد از همین جا شمرنده اگ این قضیه طول پیدا کرد :
سلامتی هر چی معلول و اوراقی و کج کوله هست صلوات

اگه شهروز صداش خوب نیست بخونه من میخونم شعر از کی بخونم آهان از مرتضی پاشایی خدابیامرز گریه کن تو میتونی … چی بود بقیش آهان پیش اون نمیمونی … چی بود ولش کن میرم بندری لب کارون چه گل بارون … چی بود بقیش ولش کن اسن آب روم رفت!

مهدی جون شما یا خانم سوسن کوره بخون که به ما میاد و ریاح نمیشه یا سیاوش قمیشی بخون اون که میخونه
شبا همش به گوشکن میرم من : سراغ پست ملی و شهروز میرم من:
تو این پستا خسته کامنتم : به دنبال چش خودم میگردم
چششم گمشده پیداش میکنم من : اگه قاشقه که وای بحالش : رسواش میکنم من : وای بحالش رسواش میکنم من :
تو که قدر بینایی رو ندونستی : میتونستی یه بینا بمونی نتونستی :
گمون کردی هنوز بیست درصد بینایی دارم من : هنوز معلول نشدم خیلی صبورم . واااااااای
شبا همش به گوشکن میرم من :به دنبال چش خودم میگردم :
تو این پستا ملی و شهروز خسته دردم :
به دنبال کامنت فری میگردم …
مرسی مرسی قربونهمه شما : خلاجتم ندین تو رو خدا :
دوستان ته سالن رو عشقه

ببینید. مرورگر ما خودش میدونه که اسپیس اشکال نداره برای آدرس. پس اگر همین خطی رو که نوشته بودید کپی کنیم و توی آدرسبار مرورگر پیست کنیم و انتر بزنیم، دانلود میکنه. ولی، وردپرس میگه که هرجا شما فاصله دادید یعنی لینک تموم شده. پس تا قبل از اسپیس رو لینک حساب میکنه و به صورت لینک درمیاره. در نتیجه روش اینتر که میزنیم دانلود رو نمیاره. چون آدرسمون ناقص هست. حالا اگر ما به جای اسپیس بنویسیم %۲۰ دیگه وردپرس به عنوان اسپیس حسابش نمیکنه، ولی مرورگر چرا. یعنی مرورگر میدونه منظور ما از %۲۰ یعنی اسپیس. پس به جای %۲۰ همون اسپیس رو میذاره و آدرس درست میشه. امیدوارم درست توضیح داده باشم. میدونم درست توضیح ندادم. همینجوری گفتم که گفته باشم. خودم با حرفهام گیج میشم! اون %۲۰ رو هم با علامت درصد اولش باید نوشت. یعنی علامت درصد و بعد عدد ۲۰.

اینقدر نخندین من ترانه بلد نیستم اما شاعریم حرف نداره گوش کنید دل به تو دادم که به من دل بدی … … شکلک تشویق کردن بچه ها حالا بیت بعدی نه این که جفتک بزنی غر بدی! شکلک بچه ها خندیدند و گفتند قشنگ بخون اینا چیه دیگه حالا بیت بعدی: در دریای عشق تو شنا کردم شکلک کیف کردن بچه ها حالا بیت بعدی قورباغه گذاشت دنبالم فرار کردم! خداحافظ من میرم چون اسن آب رو تو این قهوه خونه برام نمونده ولی شهروز یادت باشه یه چی ندادی بخوریم

اون دو خطی شدن آدرس برای جاز هست. چون جاز لینک رو تو یه خط مجزا قرار میده و بقیه متن رو میره خط بعد. ولی nvda اینجوری نیست. یعنی مشکل از کوتاهی یا بلندی آدرس نیست.

علی جون لال بشم اگه دروغ بگم خدایی چیزی نفهمیدم :
دمت گرم داش انشا الله فردا اسکایپی با زبان آمیانه بگو دوییم بیفته : خیلی هم گلی :
گل گل گل : گل از همه رنگ : چشت رو با چی میشوری با شامپو گلرنگ

ببخشید پرت شدم از مطلب. آخه سه ساعت داشتم مینوشتم دیدم موضوع عوض شده، حیفم اومد چیزهایی که نوشتم رو الکی ول کنم، دیگه فرستادم. خب خودم میخونم.
کی به اندک بادی اقیانوس لرزان میشود؟
کوه کی با یک خراش ساده ویران میشود؟
عاشق رفتن کی از رفتن پشیمان میشود؟
کی میان ابرهای تیره پنهان میشود
آسمان ما که با خون شهیدان روشن است.
خب بقیه اش بمونه برای بعد.

خودم میدونستم کسی چیزی نمیفهمه از این! ولی گفتم بنویسم که نوشته باشم. چشم فردا در خدمتتونم. بابت تاکس هم خیییییییلی ممنونتونم.

سلام من هم محله ای شما هستم وضع مالیم خوب نبود بتونم سامسنگ بخرم وقتی برنامه ای اسپیک را که از همینجا گرفتم رو گوشی هوآوی جی۶۱۰نصب میکنم درپایان منوی گزینه ها را برای انتخاب زبان فارسی نمیاره چه کنم تورا خدا کمک کنید بامن تماس بگیرید یا پیام بددین شماره و نامتونا خودم زنگ بزنم رو همین خط واتساپم دارم باتشکر قراوان ۰۹۱۸۳۶۷۸۹۰۳تورا خدا منتظرم نزارید بازم ممنون

بچه ها من میخام دانلود منیجر را فارسی کنم وقتی فارسی را انتخاب میکنم فنت هاش نامرتبه انگار چینیه نه فارسی خخخ شب به خیر همگی خاب غول ببینید!

آقا این همه جنگولکبازی درآوردم یه نتیجه ی اخلاقی هم بگیریم.
نتیجه ی اخلاقی:
آقا یا خانم نابینا.
وقتی میری سفر، یه گوشه نشین.
تو خونت هم یه گوشه به اندازه ی کافی نشستی.
از سفرت لذت ببر.
اگر ساحلی ازش استفاده کن.
اگر جنگلی ازش استفاده کن.
مثل من که امشب اینجا کلی خوش گذروندم.
حالا هم انرژیم تخلیه شده.
میرم تو باغ رو یکی از تختا میگیرم تخت تا صبح میخوابم تا بقیه هم بیدار شن دور هم حالشو ببریم.
پس تا صبح:
گنجیییییییییشک لااااااالاااااا.
سنجاااااااااب لااااالاااااا.
آآآآآآمد دوووووبااااارههههه
مهتااااااااااب لاااالااا.
لالالالااایی.
لالالالایی.
لالالالایی.
لالالالایی.

بچهها مثل اینکه همه از بس ورجه وورجه کردن خستشون شده،،خوب دیگه منم برم زیر یکی از این درختا لالایی کنم تا بقیه بیدار شن،هوهوهوه

درود! وقتی ۱۶۳کامنت بود من بیدار شدم و قبل از نوشتن خوابم برد، حالا هم داره خوابم میبره!

سلااااام بر بچه های خوابآلود محله. راستی راستی کنار دریا بودن زیر ماسه ها بودن قلیون کشیدن چه حاااااالی داااااره. فری جون تا کسی نیومده یواشکی بهت بگم که منم امیدوارم بتونم تو سفر شمال باشم ولی یه شرطی داره و اون اینکه با هم هم اتاقی باشیم.
تو سفر مشهد با هم نبودیم و این کمی حال گیری بود. تو اتوبوس موقع رفتن که افتادیم آخر اتوبوس و تا صبح از سرما لرزیدیم موقع برگشتنم که افتاده بودم کنار سید دودی اتاقمون که تا خود تهران یه کلمه حرف نزد. اگه قول میدی میااااام فری جووون. خودتو عشقه. واقعا که با مرامی.
راستی بنظر من اون رفتار بابک تو ماشین خیلی کار زشتی بود معلولین دیگه رو نسبت به نابیناها بدبین کرد طوری که میگفتند در سفرهای بعدی میخواند که اتوبوسشون جدا باشه. در حالی که هدف ما باید نزدیک شدن معلولین مختلف با هم باشه مخصوصا که عمو تصمیم داره با یه معلول جسمی مزدوج بشه.هاهاهاهاها. راستی اینم حرف خوبیه که اونا فرمون بدند ما هول بدیم حد اقلش اینه که ما هم فکر میکنیم یه کارایی داریم همش آویزون بیناها و سالما نیستیم.
تاا بعد.

آخه این چه وضعشه. اصغر پست گذاشته که برای همیشه از محله میره یا حد اقلش دیگه سکوت میکنه و هیچی نمیگه بعدشم میخواد که کامنتدونی رو ببندند تا کسی نظر نده. آخه مگه میشه اصغر همه رو به دلشوره بندازی بعد بگی کسی چیزی نگه. آخه بگو ببینیم چی شده کی چی گفته. یعنی مشکل اون قدر بزرگه که نمیشه حلش کرد.
من که از پستچی یا همون تأیید کننده پست اصغر میخوام که به حرفش گوش نده جلو کامنتا رو باز کنه تا مجبور بشه به سؤالای بچهها جواب بده.
اصغر جون اینطوری که دق مرگ میشیم. تو یکی از عزیزان و نازنینان محله هستی. چرا اینطور کردی چرا چراا چرااآآ رو

سلام بچه ها صبح به خیر
وااااای آقای خسروی عااااالییییی بود ای ول باریکلا کلی شما استعداد درخشانید ها شکلک شعر گرانمایه تون رو می‌گم باید بدیم بنویسنش سر در محله ….
راستی خب من می‌گم چه کاری هست لینک آدرستون رو با ورد کاراکترهاش رو ریزش کنید بعدش بذاریدش اینجا از یه خط کوچیکتر می‌شه بعدش %۲۰ چطوری به معنای اسپیس می‌شه آیا؟
دیگه این که مرسی هی من دیشب خواب می دیدم کامنت های اینجا به ششصد رسیده هی دوباره خواب می‌دیدم نه ششصدتا نشده هشتصد تا شده و خب موضوع خواب دیشب ما کلاً تعداد کامنت های این پست بود یعنی واقعاً که ام من خخخخخ
“برم خودم یه فرکی برا خودم بکنم که هی نرم تو صف نون بربری ولی قبلش یکی به دااااد برسه ….”

شکلک صدای موتور سواری
rararararararararararararararararararararararararararararararararararararararararararararara
شکلک موتور سوار سیروس هست و جلو قهوه خانه در محله گوش کن نگه داشت
شکلک داره با خودش می گوید چرا امروز کسی در محله نیست شکلک یه صداهای از قهوه خانه می یاد
شکلک وارد شدن سیروس در قهوه خانه
شکلک تعجب سیروس کسی نیست جز نظافتچیها
وای ببین یه اطلاعیه زدن به در ب
شکلک متن به علت خرابی و تعمیرات و نظافت قهوه خانه این هفته به کیش انتقال یافت
شکلک سیروس حرف می زنه وای خدا من عقب ماندم چیکار کنم چطوری بروم خدا باید یه هوا پیمایی جادویی بسازم بروم کیش الفرار تا فرودگاه محله خدا کنه کسی اونجا باشه الان هست که می یام بچه ها منتظرم باشید شکلک ناراحتی سیروس از دیر کردن خودش

بچه ها پست خداحافظی آقای خیر اندیش رو دیدید؟
من برای احترام به صحبتهاشون کامنت نذاشتم
جداً ناراحت شدم از خوندن اون پست
و واقعاً جای تأسف داره بعضی از ما که نمی‌تونیم خوشی و شادی دوستانمون رو ببینیم …..
آقای خیر اندیش من از صمیم قلب براتون آرزوی بهروزی و موفقیت و سر بلندی دارم و ان شا الله به جایی برسید که حتی خودتون هم باورتون نشه و دیگه واقعاً نمی‌دونم چی باید بگم ….
در پناه حق باشید همیشه

سلام.
در مورد تمام مثبت هاش بعدا حرف بزنیم. الان یکی بهم بگه آقای خیر اندیش کجاست؟ چی شده؟ چرا رفته؟ چه مدل اتفاقی افتاده واسهش؟ بچه ها یکی از هم محلی هامون گیره یعنی ما هیچی هیچی ازمون بر نمیاد انجام بدیم؟ مگه میشه؟ دسته کم کاش بدونیم چی شده شاید بشه درستش کرد.

ای بابا این ها که همه خوابن! پا شید اگر کسی می دونه جریان چیه به من هم بگه. از بس دیشب شیطونی داشتید الان رفتید که رفتید از خستگی. بیچاره من که توی آشپزخونه پدرم در اومد و این مهدی هی می خواست خرابکاری کنه مچ این رو هم هی باید می گرفتم. زود باشید بلند شید شاید بشه آقای خیر اندیش رو پیدا کنیم. بچه هاااا! پا شید!

علیک درود صبح شما به خیر می بینم که دیشب کولاک کردید همهتون. از توی آشپزخونه داشتم تماشاتون می کردم دیدم جناب خیر اندیش نیستش. هرچی منتظر شدم دیدم نیومد. گفتم۱رصدی توی محله بزنم ببینم کوش که دیدم در خونهش اطلاعیه خداحافظی زده. سرتیر اومدم اینجا ببینم کی می دونه چی شده که دیدم همه از بس دیشب شیطونی کردن غرق خوابن. جناب عدسی زود برگردید و هرچی شد بیایید بگید. یواشکی توی گوشی فقط به خودم بگید هم قبوله. به کسی نمیگم فقط به هر کسی اینجاست میگم و هر کسی توی محله مونده نیومده میگم و باقی اهل محل که کاربر خاموش هستن میگم و چند۱۰۰تا دیگه.

لام آریا دیشب داشتم اینجا توی آشپزخونه سرویس دهی می کردم دیگه. اون بالا نوشتم که. میگم من واقعا نگران جناب خیر اندیشم. چی می تونه باشه؟

بچه ها سلام علیکم. یه سؤال بنظرتون اگه ان صفحه کامنتدونی رو نبندیم کامنتهای جدید مییاند تو صفحه یا باید خارج بشیم.
من که فکر میکنم باید خارج شد بعد دوباره وارد شد لطفا کارشناسان راهنمایی کنند.
یه سؤال و نظرخواهی دیگه هم دارم که اگه فرصت شد بعد میگم.

راستی موضوع این دفعه سفر می باشد آیا؟ آخجون سفر! عاشقشم. ولی از قدیم گفتن نصف بیشتر عشق سفر به هم سفر هاشه. اگر هم سفر هات خوش سفر باشن هر جا بری و هر مدلی که باشه خوش می گذره. من تا به حال خودم تنها سفر نکردم هرچند خیلی دلم می خواست می شد و می کردم ولی با جمع نابینا ها زیاد سفر رفتم و این اواخر هم۱بار پیش اومد بدون هیچ تشکلی، بی اون که زیر مجموعه هیچ نهادی باشیم، بدون هیچ دردسر و مورد تشکیلاتی و کانونی و انجمنی و خانوادگی و خلاصه فقط و فقط دوستانه با چندتا از دوست های نابینا رفتیم سفر. کمی از طرف بقیه تردید بود که ما همه نابیناییم و نکنه مشکلی پیش بیاد؟ شکر خدا مشکلی هم پیش نیومد و خیلی هم به من یکی خوش گذشت. کاش باز هم پیش بیاد! به نظر من که میشه. شاید۱کمی در بعضی موارد سخت که نه، متفاوت باشه ولی از نظر من محال نیست. درضمن این بنده خدا که بی عصا میره چنان شجاعه که من ترس برم داشت از شجاعتش. شاید در خیلی موارد عصای من کمکی بهم نکرده و در حالی که عصا توی دستم بوده به مانع خوردم، زمین خوردم، حادثه دیدم و از این قبیل. ولی به هیچ عنوان نمی تونم تصور کنم که توی خیابون و محیط های نا آشنا۱قدم بردارم در حالی که عصا توی دستم نیست. حتی اگر هیچ کمکی بهم نکنه به اطرافیانم نشون میده که من باهاشون۱تفاوتی دارم. از اون تفاوت ها که باید در برخورد باهاش مراعات کنن و مواظب باشن. اگر زمانی عصام همراهم نباشه واقعا جرات نمی کنم حتی تا سر کوچه برم چه برسه به سفر. نمی دونم این درسته یا غلط ولی من از زمانی که مطلقا تاریک شدم دیگه تنها از در خونه بیرون نرفتم مگر با عصای سفید.

آقا پرواز اومده
هعی این دفه با ناز اومده
اون دلش میخواس
با قمه و ساطور بیاد
ولی خب دیگه
نشد که بشه
۱۱!!!
اصغر چی شده
چه بلایی به سرت اومده
من فکر میکنم
هر چی باشه
مربوط ب کامنت بازی دیشبع …هعییییییییی

هعیییییییییییییییییییییییییی گریه نکنین پشت سرش….اون رفته دیگههههههه
مث همه ما ک یه روز باس بریییییییم
…امیدوارم نام نیکی ازش به جا بمونهههههههههههههه
منم میرم دیگههههه
بچه ها حلالتون نمیکنم.
خعلی بهم بد کردین همه تون…..
هعییییییییی خدافظ …..راسی ..هیچی .خدافظ

ضاهرن بنده خدا مجبور بوده پریسا
اما ایکاش دلیلش رو میگفت که بدونیم بتونیم درکش کنیم

۱چیزی بگم؟ من هم مثل تو فکر می کنم پرواز ولی گفتم اگر بگم همه بهم میگید جو الکی نده. آخه ما که توی کامنت هامون حرفی نزدیم. یعنی ما چیزی بهش گفتیم که نباید می گفتیم؟ به خدا هرچی فکر می کنم یادم نمیاد حرف نامربوطی بهش گفته باشم. فقط چند جا از خانمش اسم بردم بابت بیسکویت ها و گفتم من باز می خوام و از این چیز ها. یعنی بچه ها به نظرتون از این چیز ها ناراحت شد؟

سلاااام بچهها،خوبید صبح بخیر،دیشب وقتی لالا کردم فقط کابوس میدیدم که چرا مثلا اصغر گذاشت همین وقت حرکت به سمت کیش که شد برا خودش زنگ خداحافظی به حرکت در آورد،چرا کامنتای اون پست بسته شده،اصغر تو رو خدا جااااان الهام ازت خواهش میکنم یعنی ما همه دسته جمعی ازت میخواییم که برگردی..ما قلبمون ضعیییفه نکن این کار رو…اصغر منتظرم،نزار خوشیهامون تبدیل به ناخوشی بشه….

نه مربوط ب کامنتای ما نمیشه پریساااااااااا
میگم شاید مربوط باشه ب کامنتایی ک خودش گذاشته بودددد
هعی بیخیال خو شاید واقعا دوس نداشته ما بدونییییییییم دیگههههههه

بچهها من امروز باهاش تلفنی میحرفم،بعد میام نتیجه رو اینجا برا شما میزارم

ملیسا درست میگه آقای خیر اندیش. توی اون پستتون گفتید دورادور تماشامون می کنید. پس الان احتمالا دارید کامنت های اینجا رو می بینید و می خونید. دسته کم بیایید بگید چی شده شاید هم بتونیم حلش کنیم. خدا رو چه دیدی. اینهمه ایم. مگه میشه حل نداشته باشه؟ راستی ملیسا این مهدی دیشب یواشکی از پنجره اومده بود داخل می خواست هرچی من درست می کردم و هرچی درست نمی کردم رو۱جا ببره و بخوره و دیگه نمی دونم چی. روم سیاه با ملاقه داغ یکی زدم پشت دستش تا بره. الان هم احتمالا طفلک دنبال پماد سوختگیه.

سلاااااااام مل مل….
هعی خو جان الهام بنده خدا رو قسم نخور …خخخخخخخخخ
شاید واقعا امکانش نیس ک بیاااااد دیگههههههههه
بچه ها ما هیچ کدوممون تو زندگی دیگری نیستیم
هیچ کدوممونم از لوس بازی خوشمون نمیاد
مطمئنا دلیل محکمی داشته برا رفتنششششششششششششششش ک قابل گفتن نیس

پریسا چرا میبرمش اونجااااااااااااااااااا.اگه اذیتم کنن نصفشون میکنم خخخخخخخخخ

ایوَل ملیسای عزیز دلم! بی خودی که نیست یکی همین طوری عزیز دلم بشه که! این ملیسا عزیز دلم شده چون عزیز دلمِ. آره من که دستم نمی رسه بهش باهاش بحرف ببین چی شده.

بچه ها این پرواز داره مشکوک میگه احتمالا۱چیز هایی می دونه. پرواز راست بگو نکنه۱بلایی با ساطورت آوردی سرش؟ آخه تو خجالت نکشیدی؟ قتل اون هم فقط به خاطر۱سینی بیسکویت؟ واقعا که!

میگم بیایید بریم باقیش رو توی دریا بگیم باشه؟ پرواز تو هم بذار کنار اون کوفتی رو بیا بریم آب بازی. آریا و ملیسا بدوید تا بقیه بیدار نشدن بریم.

پریسایی من هستم نانازم،،نه بچهها فک نکنم از کامنتی چیزی ناراحت باشه،آخه من اصغر رو میشناسم،جنبش بالاست،بعدشم که ما چیز ناراحت کننده این نگفتیم،،وااااییی پریسا بیچاره مهدی رو زدی ناکارش کردی خخخخ،فک کنم تو خوابت برده بود همون کنار منارا بعد مهدی میخواست خودشو به شکل غوووول در بیاره،کلید ملیدا رو برداشت تا ماها رو آواره کنه خخخخ

پرواااز نکن این کارتو
برق ساتورت اصغرو گرفت رفت
با این کارت همه کاربرا رو میپرونی

مامااااااااااااااان یکی جلو این ۱پریسا رو بگیره
ب سرعت نور کامنت میدهه خخخخخخخخخ
نههههه بخدا من هیچی نمیدونم …فقط دارم زمینه سازی میکنم ک اگه خودمم دیگهه یه روز نیومدم بدونین ک دلیل محکمی داشتم …هعیییییییی فرزندانم ..هعییی خخخخخخ

بچهها ملیسا نباشم اگه اصغر رو بر نگردونم اینجااااا،،بخدا خععععلی ناراحتم،اعصابم داغوووونه،سر انگشتام یخیده نمیدونم چمه،،وایییی

میگم بچه ها بیایید این پرواز رو توی آب خفهش کنیم که اینقدر حرف رفتن رو نزنه. تازه آقای خیر اندیش رو هم واسه خاطر بیسکویت ها زده چیز کرده. به حسابت می رسم پرواز الان. شنا هم که بلد نیستی خودم خفهت می کنم اینجا. بعدش هم میدم کوسه ها بخورنت و ساطورت میشه مال خودم.

دقیقا ملیسا باور کن من که پستش رو خوندم همین مدلی شدم. کاش بتونی! من که دستم نمی رسه بهش بلکه خودت بتونی درستش کنی. جدی من توی محله خیلی کم دستم بیرون محله به بچه ها می رسه. خوبه که دارم یواش یواش درست میشم وگرنه… وگرنه چی؟ نمی دونم که! ولش کن ملیسا مهدی حقش بود. آره ماسک غولش رو هم دیدم اینجا انداخته در رفته.

پریساااااااااا شرم کن ……..خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
این تهدیدا در شان انسان وارسته ای چون تو نیسسسس .من ک مث شما نیسم با پا بیام تو دریا…الان سوار کشتی تفریحی بابام …خخخخ.شمام بیاین با هم بریم دبیی

بچهها یکی بره فرودگاه ببینه سیروس رسیده آیا،آخه صبحی حرکت کرده بود به سمت ما تا حالا باید رسیده باشه،،،..ههه

بیخیال این پرواز افتاده توی آب خیس شده الان داره بر اثر شکست نور بین قطره های آب سراب می بینه. حالا داخل آب و ادامه بحث سفر. به نظرم این واسه آریا و پرواز خیلی ساده تر باشه چون آقا هستن و محدودیت و دردسر های آقایون کمتر از مال ماست. درسته؟

پرواااآااااآااااز آماده ای،۱،۲،۳ پفففففیییییشششششش،،اینم از این که انداختمش کل وجودش خیسان خیسان شد که خخخخ

پریسایی میگم من ایمیلمو اینجا برات میزارم اگه دوست داشتی شمارتو برام ایمیل کن،اگه خواستی هم منو تو اسکایپت اد کن نانازم،
ایمیلم، mellisa.gh1@gmail.com
اسکایپم همین آدرسه منتها تا gh1 بقیش نههههه خخخخ

ملیسسسسسسسسسسااااا اذیت نکن …اگه اذیت کنی با کشتی میرم دبی هیچیم واست نمیارممم خخخخخخخخخخخخ

پریسا من اگه رفتم وصیت میکنم این ملیسا رو اذیت کنننننن.نذاااااار یه آب خوش از گلوش پایین بره…ملیسا راسی یه کامنت از عمو حسین تایید فرمودم ک فک کنم ج ندادی.برو چک کن باعث تردد چی چی تکدر خاطر نشه خخخخ

حتما ملیسای عزیز دلم.
پرواز چی میگی واسه خودت؟ مگه دست خودته؟ شده کتبسته می بریمت توی آب و توی خشکی و هر جا دلت نمی خواد. ببین من زیاد خشنم دست خودم هم نیست.

پروااااز من که میدونم تو این کار رو نمیکنی،،من که میدونم تو بدون ما هیچجا نمیری خخخخ

یا خدا،،کجااااست پرواز،چرا من ندیدم،حالا کجا برم دنبالش بگردم،بچهها اگه کسی دیدتش بیاره این بالا مالاها کپیش کنه تا بخونمش،خداااایااااا

سه کامنت گذاشتم که هیچ کدومش واکنشی نداشت.

پاسخ مدیر:
لطفا برای دریافت پاسخ، صبور باشید و چنانچه جواب پاسختان را دریافت نکردید طبیعیست. اینجا کامنت ها زیاد و پیدا کردن کامنت ها دشوارتر از پست های معمولیست.
در ضمن، در نظر داشته باشید حتما اشخاص، ملزم به پاسخگویی نیستند.

همه میگن بهم نمیاد ولی جدی میاد. پری سیما هم از دست اون بیگانه خودی نما که با حس و حال بچه های ما شوخیش گرفته بود و سرخوردگی های مدل به مدل روانیش رو اینجا تخلیه می کرد دلگیر شد و دیگه نمی دونم کجاست. فقط احتمال دادم البته پیش خودم احتمال دادم که پری سیما متوجه نشد این ماجرا کار کدوم…ی بوده. مثل خودم که اول فکر کردم کار بنده خدا عدسیه بعدش فهمیدم که یکی دیگه هست. نمی دونم ما تا کی می خواییم اجازه بدیم هر نخودی بیاد خودی بشه و اذیتمون کنه. کاش این تجربه بشه واسهمون و دیگه همچین اجازه ای ندیم!

دوباره و چند باره سلام عمو جان. هم توی پست شهروز هم توی پست مدیر هم اینجا عرض سلام دارم خدمت شما و شما کامنت سلام و جواب سلامم رو ندیدین. احوالات عمو جان؟ چرا دیگه توی محله نمی بینمتون؟ سفر که خیلی وقته تموم شد و برگشتید ولی توی محله یا نبودید یا من ندیدمتون. این هم واسه نمی دونم چندمین بار. پرسشتون رو یادم نیست چی بوده. اگر پیدا کنم، اگر بلد باشم، جواب میدم. اگر بلد نباشم، معذرت..

سلااااا،اااا،اااا،اااام عمویی خوبی،،میگم بخدا من ندیدم،شما که میدونی من اگه ببینم بی جواب نمیزارم،همینطور بی تفاوت از کنارش رد نمیشم،اگه کوتاهی از من بوده من همینجا ازت عذرخواهی میکنم عموی مهربون خودم،،چشم من الآن میرم همه رو میخونم تا بتونم پیداش کنم،باز هم عمو به بزرگواری خودت منو ببخش عمو جووووٱووووٱووووٱوووٱووووٱووون،بزار رو حساب سر به هوایی من عمویی…

من دیگه واقعا تحمل این همه توهین و تحقیر رو ک تو جامعه نابینایان هست رو ندارم.ظاهرا هر کسی به حکم ندیدن هر جور دلش میخواد با دیگران صحبت میکنه و هیچ کس هم جلودارش نیست.پریسا ملیسا آریا خدانگهدار

درود! من رفتم و همه چیزو بررسی کردم، طبق بررسی های به عمل آمده:اصغر جون که پریشب و دیروز در پست شب یلدا حضور داشت و مشکل خاصی نبود، حالا میپردازیم به اصل مطلب: من شیطونم و شیطونی میکنم، حالا یه سو تفاهم پیش اومده و گریبان اصغر جونو گرفته و باعث شده که ایشان ناراحت بشن، من شمارمو اینجا میزارم تا اصغر بهم زنگ بزنه تا با هم مشکلو حل کنیم، حالا تا وقتی اصغر بیاد اینجا و شمارمو ببینه اگه کسی شماره اصغرو داره به من بزنگه و شمارشو بدهد تا من بهش بزنگم و مشکلو حل کنم، اصغر جان صبر پیشه کن و بخاطر شیطون اعصاب خودتو خورد نکن!

وااااییییی خدای من نکن پروااااز،،بیا ایرادی نداره،عمویی با من دعوا کرد،منم براش توضیح دادم،تو دیگه نکن این کار رو،پرواااااززززززز،،بیا بیا دکی نرو نرو،تورو خدا غمی به غمای ما اضافه نکن،عمو با من بود،که منم اازش عذرخواهی کردم،،

ملیسا پریسا شما لطف دارید. خواهش میکنم. اشکالی نداره. موفق باشید دخترای مهربونم.

چه جالبه اگر چند نفر دور هم باشن بگن بخندن لودگی به حصاب میاد
من یه مدت رفته بودم مثل این که دباره باید برم
هیی خدا به کجا داریم میریم ما
چرا نباید تفریه داشته باشیم
از شما انتظار نداشتم عمو
من کامنتتون رو دیدم چون در آنها کسی رو مخاتب قرار دادین پس من هقی نداشتم به کمنتتون ج بدم چون من من فرامرز نیستم من اصغر نیستم

سلااااآآااالاآآآلاااآاام سلاااآآآااااآآآاااااالااااآآااالاااااامممممم به دوستان گلم
خوبین بچهها؟
بچهها اصغر چه اتفاقی براش افتاده؟تو رو هرکی فهمید به منم بگه
ایییییییوووووووولللللل به ملیسا خانم دمت گرم چه جاااییی هستیمااااااا
بچهها انشا الاه روزی برسه که همه باهم بریم یه سفر خوب و باحال
دوستان هرکی میخاد با من در ارتباط باشه میتونه از طریق ایمیل باهام در ارتباط باشه
ایمیل،،،،،ABBAS.KAZEMI1375@GMAIL.COM
هرکی اسکایپمو خاست میتونه اد کنه،کافی ی بهم یه ایمیل بده تا براش درخاست بدم…
در ضمن فرامرز آدرس ایمیلت چیه که باهات در ارتباط باشم؟
شکلک سیروس با هوا پیمای جادویی نشست روی زمین
شکلک بلندگو به دست بچههاااااااااااا سیرووووووووووس اووووووووووووومد
شکلک من در رفتم
الفراااااااااااااااااااااااااررررررر
شکلک معلوم نیست کی برگردم
فردا میام میبینم چه بلای سر اینجا اومده
شکلک سوار دوچرخه

پرواز و آریا رفتن راهش نیست. اگر شما بری من هم برم پرواز هم بره پری سیما و آقای خیر اندیش هم برن پس کجا این ها حل میشن؟ در جوامع بینایی هم این چیز ها هست. اختلاف نظر و هرچی اینجا داریم. ولی اینجا چون تعدادمون کمتره این چیز ها بیشتر به چشم میاد. من خودم کسی هستم که مدت ها نبودم. البته اینترنتی نه. چون اون زمان که رفتم اصلا اینترنتی نبودم. من حقیقتا رفتم. از کل جهان آشنا های بینا و نابینا به خصوص نابینام رفته بودم ولی حالا دارم بهتون میگم که رفتن راهش نیست. اتفاقا باید بمونیم و بگیم ما افرادی هستیم که چه هستیم و چه می خواییم. آریا لطفا باهام موافق باش وگرنه میدم مارها قورتت بدن. حالا هم پاشو بیا بریم پرواز رو پیدا کنیم برش گردونیم.

نمیدونم چرا برخی از ما تا تقی به توقی میخوره فورا قضیه رو به کل جامعه نابینایان ربط میدیم و میگیم جامعه نابینایان فلان است و بهمان است. انگار خود تافته جدا بافته ایم انگار که از سر لطف و ترحم با نابینایان ارتباط برقرار کرده ایم که فورا خداحافظی کنیم.
از پرواز میخواهم که اینقدر تیتیش مامانی و بقول عدسی سوسول نباشه.
کمی از پریسا و ملیسا یاد بگیر. بیا پسر خوبم قهر نکن.

سلام آقای کاظمیان. اینجا خیلی با حاله موافقم. ولی سیروس که داشت با موتور می اومد. راستی یکی بره علی پنجه ای رو پیدا کنه با موتورش بیاره من موتور سواری ساحلی از مدل موتور ایشون دلم می خواد. فعلا هم باید برم ببینم پرواز کجای ساحله پیداش کنم. پرواز نری خودت رو غرق کنی؟ پرواز! پروااااز کوشی؟

نه پریسا نمیرم
اما دلم بدجور گرفت آخه وقتی یه هم نو ما مارو نفهمه مارو درک نکنه ما به چه امید باشیم
خیلی از ماها در دنیای هقیقی یه سری گرفتاری هایی داریم که بخاطر یه لحظه کنار گذاشتنش میایم تو دنیای مجازی
نمیدونم اگر تو پست هایی که اجازه نداشتیم این کارو میکردین ایشون حق دارن اما این پست و پست شب یلدا هر دو دوره همیه یعنی بچه ها باید بگن بخندن یعنی اجازه دارن هیی پریساا نمیدونم بیخیال

سلام دوستام
من هم پست آقای خیر اندیش را دیدم، خیلی هم ناراحت شدم، البته از دوستان خواهش می کنم که اصرار نکنید، شاید نخواند ما بدونیم دقیقا چی شده؟ ولی از دوستانی که می تونند از طریق اسکایپ یا تماس تلفنی با ایشون مرتبط باشند، و تا حد امکان برای حل مشکل اقدام کنند.
امیدوارم شخص یا اشخاصی که باعث رنجش ایشون شدند به راه راست هدایت بشند.
نمی دونم چرا و چرا و چرا؟ ………….
آقای خیر اندیش من نمی دونم که واقعا چی شده؟ ولی ای کاش می تونستم کاری بکنم.
برای شما و خانواده محترمتون آرزوی موفقیت و خوش بختی می کنم، و امیدوارم اون هایی که باعث رنجش شما و دوستانی مثل شما می شند به راه راست هدایت بشند، و بالاخره روزی به خودشون بیاند.
واقعا نمی دونم چی بگم.
دوستان من فعلا هستم ولی عصری باید جایی برم. به هر حال اگه نشد که تو کامنتا بیام و باز هم کامنت بزارم خداحافظ.

گرفتاری های جهان حقیقی. همون لعنتی هایی که تو و من و ملیسا و همه باهاش درگیریم. ولی آریا همه مثل هم نیستن، مثل هم فکر نمی کنن، مثل هم انتقاد نمی کنن. واسه خاطر تفاوت بینش یکی با خودمون نباید بذاریم بریم. گیریم که مثلا پریسا با شلوغکاری پرواز و آریا موافق نیست و حتی مدل اعتراضش هم شبیه اون ها نیست. گیر اینجا با رفتن پرواز و آریا حل میشه؟ مطمئن باش که نمیشه. باز هم افرادی هستن که شبیه پریسا نیستن و باز هم افرادی مثل پریسا هستن که آریا ها و پرواز ها این مدلی ببینن و بشنون. بینا و نابینا نداره. بیرون از اینجا، ما در اجتماعی هستیم که۱۰۰۰مدل آدم توشه. از همهشون که نمی تونیم ببریم و بریم چون مدل انتقادشون رو نمی پسندیم. اون ها نظر خودشون رو میگن. شما راه خودت رو میری. اگر نظرشون درسته که فبها. اگر موافق نظرشون نیستی تو هم انتقاد کن ولی بمون و ادامه بده. پرواز هم همینطور. بقیه هم همینطور. حالا اگر دستت به پرواز می رسه بیا۲تا یی بریم دست بسته هم شده بیاریمش که اگر بره حسابی کاردی میشم.

پرواز اینجایی؟ داری می خونی؟ من که می دونم داری می خونی. ببین ج بده حاضری بزن من و آریا ضایع نشیم. دلت میاد اینطوری بری؟ به جان خودم این مدلی اگر حالم رو بگیری این ترمت رو می افتی. باور کن راست میگم. بعدش هم از درس زده میشی. بعدش هم اعتماد به نفست رو از دست میدی. بعدش هم انصراف میدی. بعدش هم افسردگی می گیری. بعدش هم انزواطلب و افسرده و بیمار و نمی دونم از این چیز ها که ملیسا این ها بلدن من بلد نیستم میشی. بعدش هم میمیری. پس از همون سرچشمه راه اینهمه فاجعه رو ببند. بلند شو بیا اعلام حضور کن و حالم رو نگیر.

وای خدا بالاخره یکی ما رو دید این ملیساه هم از بس سرش شلوغ هست اصلا ما رو ندیده بعدش عمو جونی ببین اگر در صفحه کامنتها ابتدا f5 رو بزنی و سپس اینسرت و اسکیپ رو بزنی صفحه از نوع باز می شود انگار اولین بار هست که واردش شدی در ضمن می تونی یه شورت کات درست کنی و در دسکتاپت با زدن یه کلیک وارد قسمت کامنتها بشوی دستور عمل چنین هست ابتدا در صفحه کامنتها f6 می زنی به ابتدایی آدرس نوشته شده رفته و با گرفتن شیفت و اند و سپس کپی کردن به دسکتاپ می روی و سپس راست کلیک یا آپلی کیشن می زنی در نیو به شورت کات می روی سپس آدرس رو پیست می کنی یعنی کپی و پیست سپس در ادامه نام شورت کات رو می نویسی در اینجا هست که بدونه ورود به صفحه اصلی سایت می توانی مستقیم به کامنتها برسی بدرود راستی خبری از مدیر شهردار مجتبی نیست انگاری ها

سلام نازنین خوبی نانازم،میگم لایییک داری عزیزم،کجا میخوایی بری گیگیلی من،خوب تا عصری که میخوایی بری بمون اینجا،بوس بووووسک

بازم سلام. من هم از ملیسا و هم پریسا و هم آرییا و هم پرواز و همچنین دیگر عزیزان عذرخواهی میکنم امیدوارم که به دل نگیرند و به کارشون ادامه دهند. از سیروس نازنین هم بخاطر راهنماییش بی نهایت ممنونم.
راستی گفتی وقتی آدرس را در دسکتاپ پیست کردیم در ادامه شورت کات رو مینویسیم منظورت چیه؟

درود! خوب بچه ها من قرار شده تا نیم ساعت دیگه آماده بشم و برم باغ و داخل چاه زوقالی بشم و زوقالهارو داخل گونی بریزم تا نفر دوم گونیارو بالا بکشه، فکر کنم تا ساعت ۱۶ کارم تموم بشه و دوباره بیام کافه! فعلا باباییییی

سلام به همه.
خب من واسه خودم زیر آفتاب خوابیده بودم که:
گفتن پریسیما قهر کرده، گفتم نه. جمعه ها اینترنت نداره نمیتونه بیاد.
حالا فردا میبینید که هست.
گفتن اصغر قهر کرده، گفتم چه بد، باید ببینم چی شده، میرم دنبالش.
گفتن پرواز قهر کرده، گفتم اون که وعده ی غذاییشه.
هضم بشه برمیگرده خخخ.
گفتن عموحسین ناراحت شده، گفتم عمو حسین مهربونتر از این حرفاست.
بچه ها اینجا سه هزار و خورده ای پست داره.
خب سه هزارتاش برای اونهایی که میخوان کامنتها جدی باشه، اون خورده ایش برای ما که دوست داریم دور هم خوش بگذرونیم.
من تا امشب تو قهوه خونه میمونم.
ولی در اولین فرصت مجتبی باید بیاد تکلیف رو برای همیشه توی یه پست مشخص کنه.
این که قهوه خونه برای چیه و ما باید چه مدلی کامنت بدیم.
جدیدً اینجا کامنت دادن با استرس همراه شده که یه وقت به کسی بر نخوره یا کسی قهر نکنه.
البته من دیشب هم گفتم.
گفتم سعی کنید کنار دور همیها یه کمی هم مفید باشیم.
منتها تا حدی رعایت شد.
ولی نه اونقدر.
به هر حال قهوه خونه ی امشب رو به خوبی و خوشی تموم میکنیم، ولی من شخصً تا مجتبی همه رو روشن نکنه در قهوه خونه ی بعدی و بعدیهاش اگر بود شرکت نخواهم کرد.
پونزده ماهه اینجام و پست میدم و کامنت میدم.
در طول این پونزده ماه به اندازه ی این یه هفته بهم توهین نشده بود.
در همین چند روز، چهار نفر به من و بقیه تا حدی بی احترامی کردن.
شهر شلوغ شده و همه قاطی کردن.
حالا هم یکی یه چایی بده دست ما دهنمون کف کرد.
پس چی شد این چاییییییییییی.

شهروز شاه دوستت دارم تو لف داری. من هم طرفدار اینم که بچه ها در فضایی دوستانه و مهرآمیز باهم به گفتگو بپردازند ولی احساس کردم که تا حدودی انگار خصوصی و انحصاری شده. وقتی افرادی لحظه به لحظه کامنت بذارند و مثلا تعداد کامنتها را بشمرند خب طبیعیه که شاید نوبت به دیگران نرسه. دوستان اون قدر عجله دارند که تعداد کامنتها زیاد بشه که به یک سؤال فنی که ازشون کردم جواب ندادند. دوست داشتم چند موضوع آموزنده را باشون درمیان بذارم ولی خب خیلی عجله داشتند و غیر از خودشون کس دیگری رو نمیدیدند.
به هر حال من باز هم معذرت میخوام اگر دلی رو شکستم یا خاطری رو آزردم.
ولی باید یاد بگیریم که اینقدر زود رنج نباشیم و زود قهر نکنیم.
البته منظورم خودمم هست.
تو پست خودت هم در مورد اون قضیه کامنت اون خانم هم کامنتی گذاشتم که غیر از پریسا کسی به آن توجهی نکرد خب مگه نه اینکه باید از هم بیاموزیم من در خصوص نظری که طرح شده بود نظر دادم ولی دوستان بی تفاوت از کنارش گذشتند. اینهاست که آدم فکر میکنه کامنتدونی جنبه خصوصی پیدا کرده است.
پر حرفی کردم عزیزم بفرما اینم چای داااغ داااغ

سلاااااام دوستان. خب چه خبر؟ خبرهای خوب خوب نمیشنوم. آقای خیر اندیش میخوان برن. جناب پرواز مفقود الاثر شدن. عموی خوب محله هم ظاهرا دلخور شدن. امیدوارم همهشون با هم حل بشن که در یه فضای شاد به مصاحبت ادامه بدیم. همه با هم: آمیییییییین.
امیدوارم علت رفتن آقای خیر اندیش مشخص بشه و هرچه زودتر مشکل رفع بشه و برگردن. جناب پرواز هم که امیدوارم بیانات آقای حسینی راجع بهشون درست باشه و برگردن هرچه زودتر. الآن خیلی کامنت دادن کیف نمیده. با عمو حسین هم یه تعاملی داشته باشیم که نه ایشون دلخور بشن و نه بقیه.

درود
وای خدای من ،عجب اشتباهی کردم وای بر من ! عجب غلطی کردم به خدا فکر کردم قهوه خانه سیروس هستش آمدم ؟ ندونستم که کی این قهوه خانه رو بر پا کرده ؟رفتم بدون اینکه بدونم ،آلاچیقی رو انتخاب کردم و به دلیل اینکه خیلی خسته بودم از سفر و آرامش دریای جنوی هم مضاعف شد خوابیدم ،ولی خواب کجا بود ؟ اینقدر این دو سه نفر و شهروز وفری و علیرضا و ملیکا شلوغ کردند که من فکر میکردم دارم خواب می بینم ؟ به خدا چند بار هم فریاد زدم بچه ها برید بخوابید اما این شلوغ ها نشنیدند ! وای خدا چقدر بد خواب شدم .جای به این قشنگی و آراشم زا ببین چکار کردند ؟ یکی به فکر اینترنت و میان بر ساختن بود یکی به فکر مسخره کردن الکی خوش بود و اصلا یادشان رفت که برند آرامش بخرند و بد ترین نوع آرامش هم این بود که از قهوه خانه مجتبی و سیروس کسی بدون پروانه بهره برداری کند ؟اصغر هم حق داره دیگه ؟ بد و خوب قاطی شده ! هر کس زود برسد می خواهد امتیاز دیگری را برباید ؟ تو رو خدا دفعه بعدی هم اطاقی های ما را بچه های شلوغ نگذارید .والا من هم مثل اصغر دیگه نیم آم ها گفته باشم .
شکلک بازار ناز الان گرم ،ما هم نانمان را بچسبانیم !
شکلک پریسا یادش رفت اصغر داره می ره و رفت داخل آب تا سرگرم بشه ؟
مهسا هم با این پست سرشار از محبت و آرامش و آموزش جستجو برای آرامشش که سر در قهوه خانه نصب کرده واقعا دستش درد نکند لازم بود اما ولیکن و شاید این پست نتیجه بی خوابی باشد .
سیروس ممنون که میان بر ساختن را برای من آموزش دادی شاید این فری خیلی تلاش کرد اما من که نفهمیدم ولی خودش توانست .؟!
خلاصه سلامتی همه شما هم محله ای ها رو از خداوند منان خواهان و خواستارم .
مهسا مهسا یادش بخیر روزی ملیکا بودی هاهاهاها.خخخخخ

خب آقا بیایید از این به بعد کامنتای شماره و نمیدونم این چرا غلط شد و از اینا نذاریم.
اینطوری کامنتها رو از دست نمیدیم که یه سریها ناراحت بشن.
دیشب استثنا بود عموجان.
بچه ها لطف داشتن میخواستن یه رکورد تاریخی بزنن که زدن.
منم کامنت شما رو خوندم.
ولی اونجا فرصت نشد جواب بدم.
ولی عمو اون آدم یه اقاست که با نیت تخریب اینجا اون کامنتو گذاشت.
حرف شما زمانی درسته که واقعً یه نفر با نیت درست اون کامنتو بذاره.
حتی اگر هم نیتش درست باشه، شاید اینجا جای مطرح کردنش نبود. به هر حال اینجا مسجد نیست و ما هم نعوذ بالله پیامبر نیستیم.
عرف الآن جامعه ی ما رو نمیشه با یه کامنت تو چنین فضایی تغییر داد.
باید اصولی کار کرد و کار کارشناسی انجام داد.
ما حتی توی پست شب یلدا، مستقیمً به ازدواج پرداختیم و حتی دخترای سایت هم توی بحث شرکت میکردن.
ولی توی جامعه ی ما، درست یا غلط دختر برای انتخاب شدنه.
اگر هم انتخاب کنه، انتخابش علنی نیست.
اگر هم باشه در این محیطها نیست.
حتی در این زمینه ما سایتهایی داریم که با مجوز از دولت کار میکنن و همسریابی میکنن.
شاید با کمی احتیاط بشه از اینجا برای تغییر فرهنگی که تا حدی اشکال داره شروع کرد.
ولی نه این که یه دفه یه کامنتی بدیم که شاید از نظر فرهنگ جامعه ی ما چندین سال طول بکشه که بتونیم بپذیریمش و واکنش منطقی نشون بدیم.
امیدوارم پاسخم واضح باشه.
آقا ما افتخاریه کنار شما چای بخوریم.

پس کوشین دوستان؟ هممحلیها؟ کجایییییین؟ دارم نگران میشم هاااااا! نکنه طوفان اومده همهتون رو برده؟ نه بابا. خدا نکنه. جواب بدید دیگِِِ.

درود! شهروز جون-عزیزم تو که اینقدر بیجنبه نبودی، ۱-انتقاد پذیری باید در خون مدیران باشد، ۲-شلوغکاری باید در خون شرکت کنندگان کامنت دونی باشد، ۳-بد اخلاقی و بیجنبگی و سوسولی و فوفولی باید از این محله ریشه کن شود، ۴-غیرت و تعصب کاذب باید از بین بچه های این محله ریشه کن شود، ۵-ریا کاری و حیله گری باید از این محله ریشه کن شود، ۶-افرادی که در کامنت دونی بازی میکنند نباید با تلفن یا اسکایپ با یکدیگر مشورت کنند سپس یه بازی ساختگی در کامنت دونی ایجاد کنند، ۷-بهتر است بازی و سرگرمی در کامنت دونی واقعی باشد نه ساختگی و شباهت به واقعی، ۸-بهتر است کامنت دونی ده هزار کامنت با پایه و اساس و آموزنده و جالب داشته باشد…!

ملیسا دختر گلم ، من هواتو دارم اگه کاری ماری داشتی من در خدمتم . راستی سلااااام بر همگی من خییلی گشنمه نهار چی داریم؟؟؟

درود
یک بعلاوه چند ؟ مساوی سه !
وای قنبر هنوز داری از بخش خوانندگان کامنت می دهی ؟! بدا به حالت ؟
اصغر رفت ؟ پرواز که نمی شناسیش قهر کرد و تا شهروز تائید نکند که هضم شده نمی تواند برگردد .عمو حسین هم دلخور شده بود که الان مشغول حل و فصل آن است و و وو عمو چشمه هم خوابش برده و نیست در این محله و بدا به حالت شهروز هم شهروز شهروز ! دیگه دیگه قهره خانه مار ا را را را اندازی نیم کند ؟
شکلک بیچاره ghanbar کامنت هایش دیگه تائید نمی شوند ؟دیگه کامنت قنبر را نمی بینید ؟
شکلک من چکار باید کنم ماتم زده وانگشت به دهن مانده ؟
سعید هم مثل اصغر و مجتبی هم خواب مانده و نیست .
یکی به داد کامنت های قنبر برسد .
من با کمی فکر کردن فهمیدم که اکنون استکبار جهانی در حال سست نمودن پایه های محله نابینایان است .تمامی اشراف و بزرگ زادگان این محله که قفلی به دست داشتند در حال فراگرفتن هاله ای از غروز و خودخوهی به اطرافشان هستند و دارند خودشان را از اهل محله متمایز می کنند .آخه آقاجان درست است که ما پیرمردها حوصله چندانی نداریم .اما گفته اند شادی و نشاط یک محله را به پیشرفت عظیم می رساند .بیائید واقعا تمرین کنیم واقعا بیندیشیم و خوش باشیم و در خوشی هایمان به یکدیگر مدد برسانیم.اینقدر کتابت و قاعده و قانون ندارد .،حرمت یکدیگر را حفظ کنیم مابقی حل یم شود .دلخوری را نیم توان آموزش داد و ناراحتی همواره در زندگی های ما وجود دارد فخیلی از موارد را باید بصورت عملی تمرین کرد ،آموزش دادن مستقیم خوب است اما با حضور در این پست ها و نگرش ها و انتقال آن و بالا بردن ظرفیت ها می توانیم همه این معضلات را پشت سر بگذاریم .قانون خوب است اما آموختن آن در شرایط متفاوت بهتر از رئوس بندی و ثبت آن است .به لقمان گفتند : ادب از کی آموختی ؟ گفت از بی ادبان ! دراینجا فقط اشارت من به این موضوع است که شهروز عزیز حضور تو و شاد بودن تو و دوستانت و در عین حال برداشت های منطقی و آموزش های شما برای محله درمان است .اینکه کامنت نخواهی داد اگر چنین شود و یا نشود نیاز به تجدید نظر داشته و دارد .حاضر باش و مدیریت وقایع را نیز به کف بگیر وجود این پست ها مفید است .
عمو حسین عزیز بله هر برهه از زمان خود به تجربه می دانی که موضوعی مورد اهمیت است .در این پست همانطور که شما گفتید شاید نوشتن و ارسال کامنت مهم بوده است .هر نوع نگرشی به غیر از این موضوع مورد قبول واقع نمی شود و لازم است در موارد دیگر ضمن اینکه شادی این بچه ها نیز ادامه داشته و بازخورد منفی ندهد و باگذشت ایام مرتفع خواهد شد .روزی چشمک واقعا به فکر کامنت دانی بود و من و شما نیز در پست هایمان همین کار را دنبال میکردیم .اما روزی همین آقای چشمک اعلام کرد که برای او مهم تعداد کامنت نیست بلکه تعدا کسانی که از این مطلب استفاده میکنند برایش مهم تر است و رفته رفته آن عزش به مرور زمانکاهش یافت .حالا این قضیه قهوه خانه هم موجبات نشاز بچه ها است و و جودش لازم است .بیائیم این قضیه را دنبال کنیم و به بچه ها اجازه شور و نشاز بدهیم .همه پست ها نیاز به داشتن بار علمی و آموزشی ندارد .بلکه نیاز به نشاط از همه آموزش ها بالا تر است .ما اگر شاد باشیم و بر اساس سلیقه ها و نیاز زمانی خودمان را تخلیه کنیم این بهتر است تا اینکه بخواهیم همواره به دنبال آموزش باشیم .
زندگی رد حال رشد و پویائی است روزی ما هستیم و روزی با دیگران و روزی ما نیستیم و دیگران هستند و همواره در فضای حقیقی و مجازی رفتنها بر آن حکومت داردند ؟بیائیم در همه شرایط خیر خواه دوستان بوده و اینان را از دعای خیر خودمان محروم نسازیم .شاید لازم نبوده اصغر به ما بگوید ،روزی که لازم باشد همه ما خواهیم فهمید و در حد خودمان کمکش می کنیم.
آرزوی من برای اصغر و سایر دوستان که بصورت موقت و یا دائیم نمیتوانند در جمع ما باشند دعای خیر و عزت و سلامتی است برای خود و خانواده اشان .حتما روزی که فرزندش داماد شد و قولی که داده همه ما را به مهمانی اش دعوت خواهد کرد.

بچه ها عمو چشمه به همه سلام رسوند.
عمو چشمه مسافرته و به اینترنت دسترسی نداره که بیاد پیش ما ولی گفت که به همه سلام برسونم.
این رو گفتم که فکر نکنید عمو چشمه هم قهر کرده خخخ.
عمو قنبر خیلی مخلصیم.
من خودم کامنت قبلیتو منتشر کردم.
با این کامنتت هم با این که نفهمیدم آخرش تعریف کردی یا انتقاد کردی موافقم.
من دیشب توی کامنتهام توی هزارتا موقعیت نمایشی و داستانی، سعی کردم به بچه ها استفاده ی درست از سفر و خوش گذروندن در سفر رو یاد بدم.
حالا نمیدونم کسی فهمید من بیزبون دارم در دل داستانهام چی میگم یا نه.
به هر حال خوش باشید از طبیعت جزیره لذت ببرید.
ناهار هم هست هرچی میخواید بگم براتون بیارن.

وااااای یه شب نبودم ، بعد بشینیدو بگید بابابزرگ بده ، یه شب نبودم چه تفرقه ای افتاده بین بچه ها ،
پریسیما ، ملیسا ، تبسم ، یکی به من بگه دعوا سر چیه ؟؟
پرواز ، شهروز ، پسرای گلم شما باید مواظب محله و قهوه خونه باشید ، نذارید دوستی و صمیمیت از بین بره

به هر حال امیدوارم همه کاسه کوزه ها سر من شکسته نشه. هرطور که مایلید آن کنید. عذرخواهی هم که شد دیگه چی بگم که آقا پرواز بیش از این به پته قباشون بر نخوره.

سلاااام بر شهروز. پسر خوبو زرنگ.
میگم اول فسنجونه ملس برای من سفارش بده که دارم از گرسنگی میخوابم.یه خبر خوب بهت بدم ، من دیگه راحت میتونم تو همه ی پستا کامنت بزارم. هههه راستی از همه ی نامه رسونای خوبم تشکر میکنم.
میتوان زیبا زیست…
نه چنان سخت که از عاطفه دلگیر شویم،
نه چنان بی مفهوم که بمانیم میان بد و خوب!
لحظه ها میگذرند
گرم باشیم پر از فکر و امید…
عشق باشیم و سراسر خورشید…

داره یه اتفاقاتی میفته که رسیدگی لازم داره!
حالا من میخوام کمی توضیح بدم.
بنای ما به هیچ وجه این نیست که تو هیچ پستی به خصوص این قبیل پستها کسی با استرس کامنت بذاره.
ولی اقتضای کامنتهای زیاد ایجاب میکنه که بعضی وقتا حواسمون به بعضی چیزها باشه!
به هر حال ما باید هر چیزی رو با همه جوانبش بپذیریم و در نظر بگیریم.
دوستانی که سؤالی مطرح میکنن، باید بدونن که کامنتها زیاده اولا، نمیشه کسی رو محدود کرد ثانیا، پس وقتی شما مشغول نوشتن هستید، ممکنه چندین نفر دیگه هم در حال نوشتن باشن.
حالا تصور کنید عمو حسین شماره کامنتش ۱۵۶ باشه.
توی این کامنت هم یه سؤال حیاتی مطرح شده.
منم جواب سؤال رو میدونم!
اما چقدر طول میکشه تا به اون کامنت دست پیدا کنم
اگه خوندن هر کامنت به طور متوسط ۳۰ ثانیه وقت بخواد، حدود ۸۰ دقیقه طول میکشه تا من به کامنت عمو حسین برسم!
آیا من این قدر وقت دارم؟!
آیا اصولا لازمه تک تک کامنتها رو بخونم؟!
البته منو در قالب یه مدیر که باید حواسش به همه جا باشه تصور نکنید!
پس میبینید که نهایتا نمیشه امیدوار بود دقیقا کسی که پاسخ یه سؤال رو میدونه به این زودیا بتونه جواب بده!
اینه که نمیشه گفت نسبت به مسئله ای اهمیت داده نشده!
در مورد رفتن اصغر هم به خواستهش احترام بگذارید و همون طور که دوست داشته تو پست خودشم کسی کامنتی نذاره، توصیه میکنم اینجا هم بحثش رو نکنید تا ته و توش رو در بیاریم ببینیم قضیه چی بوده!
امیدوارم به زودی حل بشه و نتیجهش برگشتن اصغر باشه!

اس سلام و علیک منو که میشناسید آقا غوله هستم که الآن غول نیست! ای بابا نه به دیشب و نه به الآن چقدر اینجا خلوته خوراکیاتون هم که تموم شده ولی من با خودم پیتزا اوردم هرکی میخاد بیاد با هم شریکی بخوریم

واییییی خوردم پیتزا ها رو اما خیییییییییییییییییلی تند بودددد نمیدونم این مغازه دار چرا فلفل مالیش کرده!

ملیس جون و پرسیما ی گل به من میگید بیا قهوه خونه ، وحالا که من اومدم خبری از شما که نیست بقیه هم رفتن.
تو کامنتای بالا شنیدم که آریا سراغ رعدو گرفته بود. خوبی پسر گلم ؟؟؟ چه خبرا ؟
آآآریا جواب سلام واجبه خخخخ

ای بابا چرا هیچکی حرف نمیزنه کامنت نمیده تنها شدم الآن دوچار افسردگی روحی و لبتابی و فلانی و … میشم یکی کامنت بده آهان مثل اینکه همه خواب تشریف دارند ملیسا شهروز فرامرز بلند شین دیگه خوروسا دارند میخونند هنوز شما خوابید حالا جیغغ میزنم تا بپرید بالا بیدار شینا صدای خرو پفتونم که کلافم کرده

واااای پرواااز هم پرواااز کرد عجب عجیب شدیم ماها ….
آقای عمو حسین گرامی خب استفاده از الفاظ مناسب بهتر بود نه آیا؟
می‌گم سلااام بر عمو قنبر گرامی تر از گرامی خودمون
عمو قنبر نبودید دلمون براتون تنگیده بود ….
بچه ها جاتون خالی ما امروز رفتیم کنار رودخونه که اون طرفا زاینده رود مون یه اندکی آب روان زلال اونم با صدای پای آب داشت که خعلی خوش گذشت جای همگی شددییید خالی ….
تازه یه مدل میوه هم خوردیم که تو مایه های پرتقال کوچولو ترش بود که باید با پوست می‌خوردیش که اسمشو یادم رفت خخخ
دیگه آریا شما هم رفتید آیا یا کماکان هستید آیا؟
بذارید ببینم این آقای عدسی هم که برای خودشون کیف دنیا رو می‌برند فارغ از همه چیز و همه کس و همه جا …..
پریسا جونم شما هم بهتره بجای این که اینجا توی آشپذخونه زحمت بکشی برو بشین بقیه اون تکبال رو بنویس صواب داره جونم ….
ملیسا خانمی خب چه خبر؟ زنگیدی به آقای خیر اندیش آیا؟
راستی چرا شماره تماس منو نمی‌خواااای هان خخخخ؟!.
سلااام نازنین جونم کجایی نیستی دلم برات تنگیده بود خوبی؟ بعد از ظهر کجا می‌خوای بری آیا؟ محمدمهدی خوبه آیا؟ شعر جدید چی یاد گرفته؟ وای میمیرم برا خاطرات محمدمهدی عزیزکم ……
دیگه کی بود اینجاااا آقای خسروی نیستید کجایید؟ یه کم نمک اینجا کم شده ها …..!
بعدشم راستی باید برم اسمم رو عوض کنم یه جا با هر نخودی و خودی قاتی پاتی شده بودم تو کامنت پریسا اصلاً یه وضعی بودم ها خب هرکی اسم بهتری انتخاب کرد می دم آش رشته مربوطه رو بیشتر هم بزنه …..

سلام بر آقا مهدی قادری و بابابزرگ محله رعد گرامی
می‌گم آقای قادری منم پیتزا می‌خواااام خعلی هم می‌خواااام ما نهار جوجه داشتیم جاتون خالی ….
رعد عزیز من فعلاً هستم اینجا این طرفا نگا کنید خخخخ

سلام نخودی عزیز باشه پیتزا بفرما نترس این از شانس من بود که فلفل مالی بود این پیتزایی که میخوام بهت بدم با یه سس خوشمزه هست تند هم نیست بفرما صبر کن نصفش کن منم گناه دارم خو!

ممنون آقای قادری فقط یه کم صبر کنید اون سس رو نزنید رو پیتزا من سس کچاب دوست نمی‌دارم پیتزا رو بدون سس می‌خورم تازه یه قاچ هم برام کافی هست مممنون شدییید ….

سلام بر دوستان جدیدی که اضافه شدن. خب فکر کنم اعضا رو طوفان برده باشه! چون صدای من رو کسی نشنید و جواب نداد. فاتِحَه مَعَ الصَلَوات. خخخ.

خاهش میکنم توجه توجه هرکی بیدار شد بهش پیتزا نمیدم هرکی خوابه هستش آبه! فقط منو نخودی!

سلام بر علیرضا آهان تو هم پیتزا میخای خوب بفرما شکلک مهدی با نخودی نقشه میکشند از اون فلفل مالیاش میدند به علیرضا!

سلام بر مهدی جان. من که بودم خدمتتون. نشسته بودم که چند نفر بیان باهاشون بگپم.
خب. که این طور. واسه من نقشه میکشین هاااان؟
میگم آقا مهدی جای تیری که دیشب بهت زدم خوب شده یا نه؟ دوست داری یکی دیگه بزنم هااااااااااااااان؟

سلام بر آقا علیرضای قلمچی داده حاضر آماده ….
بله ممنون می‌شم رابطه اسپیس و بیست رو یه توضیحی بدید ؟؟؟؟

خوب پیتزاها تموم شد من دیگه سییییر شدم برای شب هم میخام اسنک بخرم شب همه مهمون منید دو تا قوطی دوق و نوشابه هم میخرم میخوریم

راستی قلمچی هم رفتم دادم و جامعه شناسی رو با اجازهتون سفییییید سفید تحویل دادم. چقدر من درسخونم نَََََََََ؟
خب رابطه اسپیس و %۲۰. ببینید، هر کاراکتری در کامپیوتر یه عدد مخصوص خودش داره. اگر با جاز کار میکنید و روی یه کاراکتر قرار گرفته باشید و ۵ نامپد رو سریع چند بار بزنید براتون عدد اون کاراکتر رو میگه. حالا عدد مربوط به اسپیس ۳۲ هست. تا اینجا درست توضیح دادم؟

بچه ها من رفتم یه سری تو پست های خودم داشتم یعنی کار داشتم بماند بعدش تو پست خونه ما دیدم واااای یه کامنت اون آخرا بوده که من جواب نداده بودم که بماند بعدش اون کامنت از صبا خانمی عزیز بود شما ها ازش خبر دارید ؟ خیلی وقت هست که توی محله نیستش اصلاً یه طورایی من شرمنده ولی یادمش رفته بود حتی سراغشو نگرفته بودم ….
صباااا کجاااایییی؟ به یابنده مژدگانی داده می‌شود …..

خب یه کم آرومتر چه طوری روی یه کاراکتر قرار بگیرم شکلک شدددددیددددد خنگم من انگار گویا ….
بعدشم که گفتید بیست حالا این سی و دو کجا بود شکلک گیج شدم ها ….
راستی من تو کنکور کارشناسی جامعه شناسی رو صد زدم یادش به خیر و روحش شاد باد …..
شما الآن پیشدانشگاهی هستید آیا؟ یا آیا یه مقطع دیگه هستید آیا؟

اختیار دارید. این حرفها چیه؟ حالا توضیح خواهم داد که چی به چیه. خب شما در یه متن که باشید و جهتنمای چپ و راست رو که بزنید کاراکترها رو میخونه. روی یه جا که میگه space قرار بگیرید. الآن کاراکتر space انتخاب شده. این از انتخاب کاراکتر. خب. جامعه شناسی هم که من از اول دوستش نداشتم. حوصلهم سر میره باهاش خُ. چیکار کنم؟ واسه همین روابط اجتماعیم هم ضعیفه دیگه. ولی ۱۰۰ درصد خیلی خوب بوده هااااا! البته من هم در پیشرفت تحصیلی ۱۰۰ درصد زدم، ولی سؤالاش دیگه خیلی آبکی بودن. خنده ام گرفته بود از بس آسون بودن!

سلااام بر نخودیه محله .خوبی ، خانومی چه خبرا ؟ اوضاع رو براهه؟؟؟
میگم خبر داری از ملیسا جون ، یعنی اینجا تعطیل شد ؟؟ کسی هم که به من نهار نداد شکلک خب ندن ، خودم رفتم و خوردم ، اونم نه پیتزا که مضره ، یه غذای سالم

خب. حالا این ۳۲ عدد کاراکتر اسپیس هست. ولی ۳۲ مقدار ده دهیش هست. نمیدونم ده دهی یادتون مونده چی هست یا نه. همون بحث مبنا و اینها. یعنی این ۳۲ در مبنای ۱۰ هستش.

سلااام بچه ها. من کامپیوترم پر ویروس شده. دو بار ویندوز عوض کردم ریشه کرده لامسب هنوزم پاک نشده. میگم این کیش چقدر هواش با اصفهان فرق فوکوله هااا! راستی، ی کمی خورش سبزی نمیدونم مال کی بود من با اجازه خوردم. ظرفاشم گذاشتم همونجا بعدا اگه کسی نشست خودم میشورم.
کسی نزدیک من نشه. ویروس دارم!

سلام بر مدیر جان. اتفاقا الآن دارم سیستم رو ویروسیابی میکنم. الآن که دارم کامنت مینویسم صدای پیدا کردن ویروس میده هِی! خب حالا کی ویروس داره؟ اصلا نااااااااابوده سیستمم.

ملیسا الآن خوااابه وقتی بیدار شد میگه وایییی چند نفر اومدن و من بی خبر بودم ای وای پیتزا هم خوردن من نبودم واییییییی

پروااااز کجایی ؟ من دلم گرفته از نبودنت ، من از چهارشنبه ساعت ۱۲ دیگه نبودم. نامه رسون بیا رعد بزرگ برای بالای قشنگت یه رنگ گرفته . میخوام بالای زیباتو رنگ کنم ، ازون سبزای خوش رنگ. البته به اضافه ی کمی آبیه آسمانی و نارنجی .
اگه نیای من ناراحت میشم. دعوا نکنید ، قهر نکنید ، نذارید دل دشمنا شاد بشه . بیا عزیزم.
خودت میدونی که من از همه چی بی خبرم و اصلاََ دلم نمیخواد خبر دار هم بشم.
ملیسا ، پریسیما کجا رفتید . شهروز ، سعید سیروس ، هادی ، آریا ، سامان کجایید ؟؟؟بیایید رعد دلش میخواد همیشه خنده ی بچه هاشو ببینه.

سلام بهبهبهبهبهبهبهبهبهبهبه مدیر خان چه عجب از این طرفا دیر اومدی پیتزا از دستت رفت خدا نکنه کسی ویندوز عوض کنه خیییییلی بدم میآد از عوض کردن ویندوز

مجتبی خورش سبزی ، کدوم خورشته ؟؟ نکنه منظورت قورمه سبزیه ؟؟؟؟
راستی آخر من نفهمیدم این آواها حرکاتو تشخیص میده یا نه ؟؟؟یکی میگه نه ، یکی میگه آره.

شهروز اگه بچه ها نیان من تنهاایی میرم و تو پستای هزار سال پیش با خودم حرف میزنم

سلام به مهدی و علی و همه ی بروبکس! امیدوارم که لحظات خوشی رو اینجا بگذرونیم دور هم دیگه. منم با ویروس هام در خدمت‌تون هستم. هرگونه خوراک ویروسی خواستید بفرمایید. ویروس دریایی. ویروس سرماخوردگی که خیلی گرونه داره تموم میشه باید بجنبید! ویروس مخصوص با سس قارچ. شاتو ویروس با کرگدن سرخ شده توی روغن ویروس! همه چی هست. بفرمایید. تورو خدا تعارف نکنید! خخخ
راستی، امیدوارم رفته ها برگردند و برگشته ها هم نمیدونم چیکار کنند. هر کاری که دل‌شون خواست. کلا پست هایی مث قهوه‌خونه و یلدا و ایجوری به نظرم گپ و گفت توش آزاده و من واژه های نامناسب عمو حسین که بار توهین‌آمیزی داشتند رو به همراه اصل کامنت پاکیدم تا مث همیشه، حرف، حرف خودم باشه! اتحاد و اتحاد و اتحاد!
اینجا کسی به کسی توهین کرد، نکرداااا! نام کاربریش میره توی هوا.

تقریباً یه چیزهایی از مبنا یادم هست ولی خب نه کامل جامع مانع می‌دونید از اون زمانها که ما مخ ریاضی کلاسمون بودیم سالیانی بس دراز می گذره ….
ولی شما توضیح بدید بعدش من اون قسمتهای ریاضیاتیش رو می‌رم از خواهرم می‌پرسم ملتفتم می‌کنه ….

راستی سلااام بر جناب مدیر خان ویروسی چرکی یعنی پولدار ….
می‌گم چرا من نمی‌تونم با یوزر اصلی خودم یعنی nokhodi وارد محله بشم بازیابی رمز رو هم که زدم داخل ایمیل زده بود یه آدرسی هست که روش کیلیک کن رمز جدیید بهت می‌دیم که آدرس نداده بود یه بزرگتر بود نمی‌دونم یا کوچیکتر جای آدرس داده بود بهم ….

کلاس اول دبیرستانید آقا مهدی خوش به حالتون شکلک چه تند تند می‌گذره بهترین سال تحصیلی من بود اون سال خیلی عالی تر از خیلی ….
می‌گم دوم دبیرستان بیکارید می‌رید قلمچی فعلاً زندگیتون رو ادامه بدید بی استرس کنکور تا تابستون قبل پیشدانشگاهی خدا بزرگه دیگه …..

سلام رعد جان. فعلا که شهروز در شبکه موجودی ندارد! خخخ راستی این هزار بار، تش.خیص.ن.می.ده! آواهارو میگم کشتیمون. منظورمم از خورش سبزی همونی بود که عرضش رو به حضورم تقدیم کردی با عشق و صفا و صمیمیت و کلا واژه های اینطوری به نظرم خیلی خوبند، خوشند، سلامتند، کلا لذت میبرند توی زندگی کسایی که شادند و شادی رو، آرامش رو، تمام اسم های به این خوبی رو میگذارند روی بچه ها، نوه ها و نتیجه های کنکور هم همیشه با وجود اینکه خودش کامپیوتری برگذار میشه ولی دیر به دست داوطلبین میتونند از همین حالا واسه شاد کردن جو قهوه‌خونه ثبت نام و نام خانوادگی و دیگر مشخصاتتون رو توی فرم ها دقیق بنویسید.
با عرض شرمندگی از اینکه قرص هام رو ایرانیش بود خارجیش نبود نخریدم.
بای تا های!

نخودی خوف شد کامنتتو دیدم. سلاااااااام! میگم اون کوچیکتر یا بزرگتر رو فکر کنم با پارس‌آوای پدر‌آمرزیده میخونی ایجوری میخونتش. با جهتی های چپو راست، حرف به حرف بخون، لینک بازیابی رو پیدا میکنی. اگه هم نشد، ایمیل بده یا همینجا بگو نشد تا بررسی گردد در اسرع وقت و زمان. در ضمن، چرک باشید تا همیشه!

می‌گم من این رو برا وبلاگ خودم تنظیمش کردم گفتم اینجا هم بذارم در راستای مفید سازی باشد که قسمت بشه همگی با هم بریم به اردو ….

صبحی رفتیم ناژوون
اون طرفا زاینده رود اندکی کمی تا قسمتی آب داشت
یعنی هرچی می‌رفت به طرف مرکز اصفهان آب کمتر و جریانش کندتر می‌شد …..
تا اونجایی که طبق مشاهدات قبلی طرفای پل فلزی و سی و سه پل رودخونه خشک شده …
جایی که ما نشسته بودیم خیلی با صفا بود
جریان آرام آب زلال و صدای آب که به وضوح شنیده می شد … گرمای مطبوع خورشید و نسیم خنکی که می‌وزید …. تلألؤ نور خورشید در آب جاری رودخونه … و … و …
می‌خواستیم سیبزمینی آتیشی هم درست کنیم که هرچی گشتیم آتیش بی صاحاب پیدا نکردیم خخخخ
توضیح آن که آتیش بی صاحاب آتیشی هست که یکی قبل ما حاضر آماده اش کرده و به قدر نیاز خودش ازش منتفع شده و بعدش که کارش تموم شده رهاش کرده رفته …
باز توضیح آن‌که ما چوب خشک دنبالمون نبرده بودیم که خودمون آتیش درست کنیم بخاطر همین دنبال آتیش بی صاحاب گشتیم که همیشه می‌گشتیم بود این بار گشتیم نبود ….
“چهار فصل”
و این بار زمستان بود و درختانی که به خواب رفته بودند بی بار و برگ ….
پ.ن: جاتون خالی دراز کشیدن در کنار رودخونه در اون فضایی که توصیف کردم خعلی چسبید به قدری که هرچی سعی کردم درست حسابی توصیفش کنم نشد به همین پ.ن بسنده می‌نماییم ….

وایی یادم رفت سلام رعد خانمی چیزه یعنی بابابزرگی عزیز
من خبری از ملیسا و بقیه دخترای محل ندارم فقط خودمم و خودم تنهای تنها خخخخ

من قول میدم تا شب کامنتا به ۵۰۰ برسه و من هم در این مورد کمک میکنم یعنی زیادی ورها رو میراجم!

آره. من فعلا خوشم. دوم دبیرستان خیلی مهم نیست. یکی معدل کلاس سوم مهمه و دیگه خود امتحان کنکور که کو تا اون؟
مثلا ما در نمایش ده دهی وقتی میگیم ۹۷۱، یک که خودشه، ۷ که رقم دوم از سمت راست هست در ده ضرب شده، و عدد ۹ هم که سومین رقم از سمت راست هست ضرب در ده به توان دو شده. یعنی رقم اول رو ضرب در ده به توان صفر که میشه یک کردیم و رقم دوم رو هم ضرب در ده به توان یک کردیم و رقم سوم رو هم ضرب در ده به توان دو کردیم. چون توی نمایش ده دهی هستیم.
خب. در نمایش مبنای ۱۶، به جای ده میگیم ۱۶. یعنی رقم اول در ۱۶ به توان صفر میشه و رقم دوم ضرب در ده به توان یک و رقم سوم ضرب در شانزده به توان ۲ و غیره. خب. حالا ۲۰ معنیش همون ۲ ۰ هست. یعنی صفر که رقم اول از سمت راست هست ضرب در یک میشه و ۲ رقم دوم هم که ۲ هست ضرب در ۲ میشه که میشه ۳۲ و با صفر که جمع کنیم میشه خود ۳۲. پس فهمیدید ۲۰ چه جوری شده ۳۲؟

نه پسر جون همچینم خوشت نیست دوم دبیرستان اونم رشته انسانی پوستت قلفتتتتی کنده میشه اما خوب من که اول دبیرستانم فعلن که خوشم بوده همچین!

همه تعکید دارند نابیناها فقط رشته انسانی باید برند مگه رشته های دیگه برای نابیناها چشه؟

دوستان عزیز ملیسا یه مشکلی برایش پیش آمده برا همین رفت نمی دونم کی بر می گرده ولی براش دعا کنید دلش خیلی گرفته بود البته مشکل به اینجا مربوط نیست ها شخصی بود فقط دعاش کنید باشه من هم هستم کسی سوالی نداره بپرسه راستی won klik رو چطوری ها دیدی نظری خاسی ندارید اصلا به نرم افزار خاصی نمی فکرید که کاش این بود اون بود ها

راستی یادم رفت ریاضی بهترین سرگرمی و بهترین علم هست از نظر من رابطه بین همه چیز رو می شه یه جورهایی با ریاضیات در آورد حتی حس قشنگ دوست داشتن و محبت هم با ریاضیات رابطه داره ولی علم هنوز به همه ابعاد ریاضیات نرسیده در واقع کل دنیا از منقول تا نا منقول با ریاضیات و بر اساس قوانین ریاضیات هستش ها از ما بود که بر ما بود بله نخیر

فعلان روز خوش من برم توقه بالای قهوه خونه یه اتاق اختصاصی برای خودم ساختم برم یه چورتک بزنمو بیام پایین

سلام سیروس جان خوش اومدی من داشتم میرفتم توقه بالا تو اتاق خواب دیدمت گفتم یه سلامی بهت بکنم روز خوش

خب در پستی خانم دلیر گفته بودند آیا پارس آوا بر رویی ویندوز هشت و هشت یک نصب می شود یا نه اگر کسی تجربه در این ضمینه داره بیاد بیان کنه من هم هستم در آخر یه جمع بندی می کنم و تجربه خودم رو در این ضمینه می نویسم

بله فهمیدم یعنی عالی توضیح می‌دید فقط موندم این مبناها رو تو کدوم کتاب ریاضی خونده بودیم که من یادمشون نمیاد؟ خب بقیه اش رو هم اگه توضیح بدید ممنون می‌شم؟

آقای خادمی یعنی جدی یه لینک رو پارسآوا یه کوچیکتر بزرگتر خونده آیا شکلک تعجب شدیییید تر از شدییید بعدی امتحان می‌کنم نشد مزاحم تون می‌شم بعدشم عصر دیجیتال کجا بود ما معتقد به زندگی از نوع سنتیش هستیم یعنی باور می‌کنید چقدر دنبال آتیش بی صاحب گشتن کیف می‌ده اون وقت اگه ژله آتیش زا داشتیم که نداشتیم از این حق مسلم ما محروم می‌شدیم راستی بعدی که اومدیم خونه روی منقل جوجه هامون جاتون خالی اون سیبزمینی ها رو هم کباب کردیم خوب شد یادم اومد برم که انگار دوباره گوشنم شد …..
راستی بچه ها ما یه میوه ای هم خریدیم خوردیم شکل پرتقال کوچیک بود خیلی کوچیک که باید با پوست می‌خوردیش بعد اولش شیرین بود بعدش ترش اسمش رو یادم نیست کسی می‌دونه اسم اون میوه هه چی بود آیا اولش فکر کنم “ک” داشت ….

من از حرفای پروازی این استنباطو کردم که حرکات قابله خوندنه. من خودم کم بدبختی دارم ، این خوندنه شما هم برام دردسر شده. هر چی مینویسم ، با خودم میگم یعنی الان اینا درست متوجه میشن.
بچه ها من خیییلی دوست دارم برم تو یه شهرستان که خونه ها همه یه طبقه باشه زندگی کنم.
راستی شماها یه جورایی خیلی خوشبختید که منظره ی شهر و این کوچه ها رو نمیبینید. خیییلی زشت شده . همه ی خونه ها ۵ طبقه شدن. رعد کلی از کوچه خیابونا دور میشه تا بتونه افق رو ببینه ، خورشید و بی کرانگیه آسمونو.
مجتبی و نخودی و بقیه ، آیا از اینکه از دیده ها م
میگم شما ناراحت میشید ؟؟؟ نخودی تو یه دختر رک هستی ، تو حتماََ بگو .
راستی من چند وقت پیش در میدونه انقلاب یه آقای نابینارو دیدم که بدونه عصا راه میرفت. اصلاََ جالب نبود. چون دستاشو به طرف جلو دراز کرده بود که به چیزی نخوره. به نظر من عصاتون خیییلی با کلاسه و باعث میشه که صاف راه برید.مثل کروات و کیف سامسونت کلاس داره. من با دوتا از نابیناها که تو خیابون بودن رفتم حرف زدم اونا از گوشکن بی خبر بودن. منم آدرسه سایتو با اجازتون دادم.

راستی یادم رفت بگم که اون ۹۷۱ که در مثال قبل بود منظور ازش ۹ ۷ ۱ هست. همون جور که منظور از ۲۰ همون ۲ ۰ هست. حالا در مبنای ۱۶ ما به جز اعداد صفر تا ۹ که میتونیم در هر جایگاه رقمی قرار بدیمشون، اعداد قبل از ۱۶ رو میپذیرن. یعنی تا پونزده. حالا ما که نمیتونیم در یه جایگاه رقمی یه عدد دو رقمی بذاریم. پس میایم از حروف انگلیسی استفاده میکنیم. به جای ۱۰ میگیم a و به جای ۱۱ میگیم b و به جای ۱۲ میگیم c و غیره تا ۱۵ که بهش میگیم f.

باشروع فصل سرما بیماری‌هایی همچون آنفولانزا و سرماخوردگی شیوع پیدا کرده، اما اکثر مردم از تفاوت بین سرماخوردگی و آنفولانزا بی‌خبر هستند.

آنفولانزا هیچ شباهتی با سرماخوردگی ندارد / سو استفاده برخی داروخانه‌ها از بی‌اطلاعی مراجعین + فیلم
http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1393/10/5/2835237_848.flv

کاش یکی دقیق میومد می گفت اینجا چه خبر شده
اولش که آقای خیر اندیش پست خداحافظی زدند بعدش پرواز و آریا رفتند حالا هم که ملیسا خانمی دلش گرفته راستی پریسیما هم که ناراحت شده بود گویا ….
بچه ها کمی با هم مهربونتر باشیم ای کاش

ملیسا دلش از اینجا نگرفته یه مشکلی براش پیش آمده نیاز به دعا از طرف دوستان داره

بچه ها دقت کردید که رعد کاری به کار کسی نداره و مثل دیووونه ها داره سؤالای بی ربط میپرسه خخخخ دیوانگی هم عالمی دارد. یه خاطره بگم بخندید ، رفته بودم مهمونی و دوتا از خانومای اونجا راه براه داشتن با حرفاشون به رعد متلک مینداختن. منم خودمو میزدم به کوچه ی علی چپ و تو حرفاشون میگفتم: چاییتونو با شکلات میخورید یا با خرما یا با بیسکویت یا با قند یا با هر چهارتاش ؟؟ بعد یکیشون به اون یکی گفت دوزاریش نمیفته و با اشاره ی دست به اون یکی گفت که رعد بزرگ کم داره خخخخ
حالا من دارم به همه میگم که بی خیال بیایید بخندیم. اگه دلتون خواست درد دل کنیم.
پرواز میشنوی بابا ؟؟ صدامو داری ؟؟؟

بله. خیییییلی خوب توضیح میدم! فقط مشکل اینه که خودم به زور میفهمم چی مینویسم! ولی خب نظر لطفتونه. یعنی لطف دارید و از این لفظها. راستی اون توضیحی که داده بودید خییییلی خوب بود. صحنه سازی در حد عااااالی.
میگم راستی چه خبره؟ نکنه نفرین شدیم هااان؟ چرا این قدر ناجور شده؟ خدایا خودت به خیر کن.

سلاااام بر رعد عزیز
شرمنده من هستم اما مهمان دارم هی میرم میاام
نبودین دل دلتنگتون شده بودم جاتون خالی بود

سلام بر نخودی بانو
من هستم اما مهمان دارم شما باشید منم مهمانم بره میاام
جایی نریید هااا

بََََََََلِِِِِِِِ. جناب آریا تشریف آوردن. سلام جناب آریا. میگم سونامی شد این قدر خلوت شده بود؟ بقیه کوشن؟ هاااان؟

راستی یادم رفت بگم ، یکی از اون خانوما که در تیکه اندازی شریک بود الان یکی از بهترین فامیلا و پشتیبانای رعد شده و وقتی بهش گفتم که اون روزا متلکهاتونو میفهمیدم ، به من گفت که چه خوب خودتو به کوچه ی علی چپ میزدی . منم گفتم من دوست دارم برم کوچه ی علی راست. خخخخخ

آقا یعنی چی همه رفتن شنا همه رفتن چرت زدند همه زیر درختی مرختی خوابیدند ما هم بی کار وسط این بیابان دریا نما تنها ماندیم یکی احوالمان رو هم نپرسید از بس مثله رعدی خودم رو به کوچه علی راست ببخشین علی چپ زدم خسته شدم انگار ما هم باید قهر کنیم یکی نازمان رو بکشه نازی .نازی نازی. گلهپیازی ها

تا به حال به میزان خوردن سس دقت کرده اید؟ شاید در طول سال شما بیش از ۲ یا سه لیتر سس قرمز مصرف نمی کنید اما اگر به این خوراکی و طعم دهنده معتاد شوید دیگر ترک کردن آن بسیار سخت و طاقت فرسا خواهد بود.

“سامانتا آرچر” خانمی است که به سس کچاپ معتاد شده است و سالانه ۳۶ لیتر زا این سس مصرف می کند. این میزان به اندازه مصرف دو شیشه در طول یک هفته است و هیچ غذایی نیست که وی با سس قرمز نخورد.
این خانم ۳۰ ساله در لندن زندگی می کند و در مورد اعتیادش می گوید:” این اعتیاد بسیار خوشمزه است و به جای لاغر شدن من را پر انرژی و چاق می کند. به خاطر این حالت تمام دوستان و آشنایاین برای مهمانی های خود حتما سس کچاپ را آماده می کنند. ”

او از سن ۵ سالگی شروع به خوردن سس قرمز کرده است و تا به امروز این عادت ادامه دارد. البته وی با انجام ورزش های مختلف سعی دارد وزن خود را کنترل کند چرا که خوردن بیش از اندازه سس گوجه می تواند باعث چاقی مفرط و مرگ شود.

خب تا اینجاش رو که درست توضیح ندادم. ولی آخرش رو بگم که تموم بشه و بعد بریم سراغ اصلاح. نتیجه گرفتیم که ۲ ۰ نماد اسپیس در ویندوز هست. البته در نمایش ۱۶ شانزدهی. حالا یه علامت درصد هم میذاریم قبلش تا مرورگر بفهمه که این نماد یه کاراکتر هست. پس شد %۲۰ که مرورگر میفهمه که منظورمون اسپیس هست. تموم شد! همینجوری ردیف کردم نوشتم به این امید که درست و حسابی از آب در بیاد!

می‌گم رعد عزیز خب چرا ما ناراحت بشیم اصلاً و ابدا تازه خوشحال هم می‌شیم که یکی چیز هایی رو که نبینیم برامون توضیح بده ولی در مقابل دوست نداریم کسی بهمون بگه خوش به حالتون نمی‌بینید چون بد روزگاری شده چون زشت شده چون ال هست و چون بل ….

وای بچه ها ما داریم می‌ریم مهمونی خونه ترنم جون خاله نخودی گوگولی مگولی باید تندی برم شرمنده بابام ماشین رو هم برده بیرون الآن صداش اومد که روشنش کرده وااای برم چیزه وقتی من نیستم همه با هم در صلح و آرامش باشید ملیسا و پرواز و پریسیما و آریا و آقای خیر اندیش رو هم بگید بیاند ها ….

سیروس پسرم یه سؤال مگه شما منو به گروه وایبری دعوت نکرده بودید ؟؟ اسمشم قاصدک بود ؟؟؟ درسته ؟؟ آخه منم چند نفرو دعوت کردم به گروه ولی یکی باور نمیکرد که شما رییس گروه باشید خخخخ مگه نابیناها تشخیص نمیدن که کیا تو گروهن ؟؟؟

سام علیک بابا رعدی خب ببین از بیناها هم بهتر می فهمند ولی اصلا مگه کسی که گروه رو ساخته مشخص می شود نچ اصلا امکان نداره سو تفاهم شده بی خیالش بشوید فعلا که خودم از گروه بیرو پرط شدم من رو هم اد کنید لطفا ادم کنید خواهش می کنم ادم کنید وای مردم از زبان چربی خودم ها

راستی قاسدک یکی از دوستان نابینایی ما هستند که با اسم مستعار می آیند بله ها

سیروس جان والله که رعد سراغتو تو کامنتای بالا گرفت ، نشون به اون نشون که اسمه سیروسو با سعید آورد ،

مرسی از لطف بی کرانتان ولی این نرم افزار جدیده رو ساختم خیلی توپ هست ندیدمت که بخونی و به کامنتانی به درد شما هم می خوره ها یه جورهایی اسمش هست won klik

تقویم رسمی ۱۳۹۴ هجری شمسی

شورای تقویم موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران تقویم رسمی کشور را برای سال ۱۳۹۴ هجری شمسی منتشر کرد. شورای فرهنگ عمومی نیز مناسبت‎‏های سال ۱۳۹۴ را تصویب کرد.

• اجرا در: دستگاه‌های پشتیبانی از PDF
http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1393/10/4/2834318_594.pdf

لحظه تحویل سال ۱۳۹۴ هجری شمسی به ساعت رسمی جمهوری اسلامی ایران
ساعت ۲ و ۱۵ دقیقه و ۱۱ ثانیه روز شنبه ۱ فروردین ۱۳۹۴ هجری شمسی
مطابق ۳۰ جمادی‌الاولی ۱۴۳۶ هجری قمری و ۲۱ مارس ۲۰۱۵ میلادی

راستی آدم از لبتاب جدا شدنش نمی یاد می ترسه در عرض چند دقیقه که دور می شود یه چند صد تا کامنتی بیاد که خوندنش یه جا سخته ولی اگر بمونی یکی یکی خوند راحت هستش آره ها

راستی فکر می کنم امروز مرز هزار تا رو رد کنیم مگه نه بیایید امروز رکورد بشکنیم دوستان عزیزم نظرتان چی هست ها

سیروس بابایی من خودم هم از گروه اومدم بیرون. ولی پریسیمارو که اد کردم فکر کنم باشه. یه بنده خدایی به من میگفت گروهت جعلیه و کسی توش نیست. خخخ خب مگه نمیتونست متوجه بشه که افراد دیگه هم تو این گروه هستن. ؟؟؟؟
واقعیتش من تو عمرم نه تو گروه وایبر بودم و نه لاین. بر خلاف شما به هیچ وجه به این بساتها علاقه نداشتم. ولی نمیدونم چرا گوشکن رو دوست دارم. یه عشقو و یه حسی توش هست که منو به سمت خودش میکشونه. چندبار خواستم برم ولی دخترای گلم منصرفم کردن.
پس رعد حالا حالاها هست. البته با شادی

سیروس عزیزم ، چون مطمئن بودم که تو پست قهوه خونه میای دیگه اونجا نیومدم. شرمنده داداش. نه پسرم نه نوه ام.
سیروس جان نقاب رعد داره کم کم میفته و تبدیل به باران جون میشه . شکلک ناراحت و دست پاچه

یا شلغم!
چقدر کامنت. آدم میمیره تا تهشو در بیاره!
تاها نیوز، از اخبار واصله توسط شخص شخیص شما متشکر‌جات هستیم!
ایول به همه.
چقدر ساکت شده اینجا. منم برم بخوابم انگاری!

خب من هم وایبری یا معتاد به نرم افزارهایی دیگه نیستم تازه مجبور شدم بیام وایبر چیزی هم بلد نبودم هر چند می گویند سیروس همه فن حریف هست خب با وایبر کار نکرده بودم داشتم باهاش بور می رفتم یه هویی دیدم یه گروه ایجاد شده ها نمی دونم ها لا چی شده بود که شده بود بله دیگه

راستی تشریف آوردن مدیر شهردار محله رو هم تبریک می گویم انگار از ۴۶۴ کامنت عقب مانده خوش آمدی مجتبی سسسسسلامی

چه بهتر همتون برید ، به دوزخ سیا ، به درک بنفش ، به زمهریر خاکستری.خخخخخخ شکلک حال میکنید به این طبع بارانی نقطه سر خط
رعد عاشق تنهاییه و حالا خودم با خودم میرم و حرف میزنم. شکلک اینا دیگه کی هستن .

درود! بچه ها من اومدم، خوب حالا تعریف کنم: ساعت ۱۳ و ۱۰دقیقه باجناق کوچکتره با پسر هفت ساله اش با موتور اومد بردم باغ پدر زن، بعدش پدر زن اومد و درب چاه را باز کرد، من صورتم را با لباس پوشاندم و یک پلاستیک به سرم کشیدم و داخل چاه به ارتفاع ۱متری شدم و زوقالها را در گونی ریختم، پدر زن کنار چاه آتش روشن کرد و چایی دم کرد، دوتا گونی زوقال از چاه بیرون آمده بود که همچنان که داخل چاه نشسته بودم دوتا چایی با استکان و نلبکی خوردم و چون دستام سیاه بود قند را باجناق به دهانم میگذاشت،هر گونی حدود ده کیلو زوقال در خود جای میداد، سه گونی را باجناق با موتور به منزل پدر زن برد و برگشت، کار تمام شد و ۴گونی دیگر آماده شد، وقتی از چاه بیرون آمدم پدر زن دو چایی بهم داد، با کتری آب گرم روی دستانم ریختند و دستانم را شوستم و لباسم را عوض کردم، دوتا پرتقال از جیب کتم بیرون آوردم و به اتفاق همراهانم خوردیم، دوتا گونی روی ترک موتور باجناق بستیم و دوتای دیگر را روی ترک موتور پدر زن بستیم، منم نشستم ترک موتور باجناق و به خانه ی پدر زن رفتیم و زوقالها را در انباری گذاشتیم و موقع بازگشت هرچه مادر زن گفت بیایید داخل خانه گوش نکردیم و با تشکر به خانه آمدیم و باجناق به خانه ی خودش رفت، شاید امشب به خانه ی پدر زن برای خوردن شام برویم، این بود خلاصه ای از اتفاقات امروز زندگی من!

سلام.
بچه ها یه نکته.
من نگران پریسا شدم.
ظهر گفت میرم تو آب تا حالا برنگشته.
اتفاقی براش نیفتاده باشه یه وقت.
پریساااااااااا.
بچه ها یکی یه قایق پیدا کنه سرییییییع.

سیروس خان بهتر که تو هیچ گروهی بجز گوشکوب نباشی. بقیه قاشق چایخوری هم نیستن. اینجا که باشی از همه جا بهتره . آره پسرم . گوش بگیر حرفای رعدو

سلام آریا ، شما چند سالته ، رشته مشته ، علایق ، رعد تا کسیو ن وشناسه باهاش نمیحرفه.
من رعد حکیم و آوای آسمانیم ، صدایی گوشخراش دارم ولی در نهایت بارانی پر رحمتم خخخ شکلک یکی جمع کنه این همه چرندیاتو

سلام به رعد و سیروس.
میگم خوب پیداتون نبودهاااااا!
راستی یه چیزی.
میشه لطف کنید مسائل خارج از سایت رو اینجا با هم دربارش حرف نزنید؟
این که توی وایبر چی شد کی چی گفت به کسی اینجا به جز خودتون مربوط نیست.
هرچی بیرون از سایت بینتون اتفاق افتاده همون بیرون حلش کنید لطفً.
نارگیل کی میخواد؟
من میرم یکی بشکنم بیارم.
راستی مجتبی درباره ی سفر نمیخوای چیزی بگی؟
موضوع داریم ناسلامتی.
یکی دوتا از تجارب سفر تنهاییهات رو هم بگو باشد که پند گیریم.
رعد کار خوبی کردی که سایتو به اون دوتا نابینا معرفی کردی.
بچه ها با کمال احترام، کامنت درباره ی وایبر و این چیزا و مسائل خصوصیتون ببینم حذف میکنم.
تو رو خدا قهر هم نکنید خواهشً.
دیگه کشش ندارم خخخ.

این جانب آریا
۲۲ ساله از جنوب کشور
رشته امور اداری
الایق ۱ دریاا بارووون جنگل گل و گیاه گیتارم کیبردم
ورزشم شدیید علاقه دارم

شهروز اگه رعد بزرگ قهری بود که الان اینجا نبود. چشم صحبتی نبوده . من که دارم میگم فقط گوشکنو عشقه . تا آخر حرفمو بگوش دلاور مرد عجول خخخخ حالا تو نقهری

چه خوش سلیقه . رعد از آریا خوشش اومده ولی جنوبو دوست نداره ، خیلی گرمه . اوووف پختم. رعد عاشق پاییزه. جنوب کشور یعنی کجا اونوقت ؟؟؟ اسم شهر ؟؟

آریا جون شرمنده پسرم واژه ی اشعار با الف نوشته میشه . یه سؤال یه بار یکی از شماها مچ منو گرفت که یه کلمه رو با س نوشتم نه با ص خخخ از کجا فهمید ؟؟ ازش پرسیدم ولی حال جواب نداشت

خخخ مرسیی من املام داقونه چون برای درس خوندن کتاب نداشتم با گوش کردن ب اینجا رسیدم

آریا بیشتر علایقت که به نظرم احتیاج به دیدن داره قربونت برم. چه طور شما از بودن کنار گل و گیاه لذت میبری .
عزیزم من دوست دارم کمی درباره صدای بارون برام توضیح بدی . از بوی بارون . خب برام توصیف کن که بارون که میاد چی ازش درک میکنی که بهش علاقه داری. ؟؟ عزیزم یه موقع فکر نکنی هدفم اذیت شماست ؛ من خیلی دوست دارم دنیای شمارو بهتر درک کنم. مرسی ؛

مهمترین اعضای بدن “دل” و “دماغ”ند که اگر دنیا را داشته باشی و این دو را نه، هیچ نداری ! ……
قبول دارین؟ خخخ
سلااام, خب من اصلا حس کامنت نداشتم حالا پیدا کردم, خب بشینید میخام واستون شاه نامه بخونم خخخ,
چنین گفت رستم به اسفندیاااار, دگر عضوها را نماند قرار, بقیشم هم بمونه واسه بعد, خب این قوری کجاااست؟

خب دیگه چه خبرا؟ بذار ببینم کجا جا خالی هست, یعنی چییی, دلیل نمیشه از صبح بیاین اون بالا بالا ها بشینیناااا, اییییشششش, این آقایون چقدر جاه طلبن,

آهان وردم هم دائمی نیست, ولی میشه داخلش نوشت ولی مثلا یه فایلی که از یه نفر دیگه بگیرم ورد باشه رو باز نمیکنه ولی با word pad باز میکنه ها,

زهره ی عزیز بیا پیش بابابزرگت بشین. ببین تو جیبام چی دارم ؟؟ نگاه یه انگشتر الماس . برای مادر مادر مادربزرگم بوده . منم میدمش به تو دختر گلم ، منو یادت میاد ؟؟ همونی نیستی که یه بار اومدی پیشم ولی خسته بودی ، قربونت برم بهتری ؟؟ چرا حال کامنت نداری ؟ تو که جَوونی ، پس چرا ؟؟؟

راستی ، من دیگه میدونم جاز چیه ؟ گلبال چه نوع ورزشیه ؟ رعدو دارید که چه پشتکاری داره خخخخخخخخ

آهان, راستی ویندوزم هم با اینکه آپدیتشو بستم وقتی میخاد بیاد بالا یا هر دفعه ای که لپتاپم روشنه, پیام آپدیتش میاد,
ببخشینا هنوز نیومده کلی سؤال پرسیدما, البته اصلا اشکال نداره جواب هم ندادین,

ببین شهروز جونم خودت گفتی از سفر بگما! بعد نزنی زیرش بخواهی کامنتمو حذف کنی.
بعله. این سفر آقای ما، ی آدم بسیار بسیار خوش‌مشرب هستش. باحال، بیریا، و خاطرات قدیمم خعلی بلده.
میگفت ی روز رفته بودند ی تماشاخانه بوده نمیدونم کاواره بوده … اوه. پتک رو نکوب روی کامنتم. ببخشید. اصن با خودم بودم. باشه. مربوط حرف میزنم.
خوب بگیر کنار اون بیصاحابو. من که معذرت خواستم.
بابا یکی اینو بگیره. الان کامنتمو خرد میکنه.
باشه. ببین، مگه منظورت از سفر مسافرت نیست، خوب منم از همون ها میگم.
من سفر رو خعلی دوست دارم. البته هر وقت تنهایی میرم سفر، دروغ چرا؟ با اینکه مستقلم ولی گاهی وقتها سفر کوفتم میشه.
آخه میدونید چیه؟ راستیاتش این مستقلم مستقلم، واسه نابینا گاهی ی شعار بیشتر نیست. مثلا اگه با اتوبوس برم، وی آی پی هم که باشه، اگه جاده دراز و مسیر طولانی باشه، دستشویی که میخواهم بین راه برم، باید عصا بزنم و لابلای جمعیتی که عجله دارند پیاده برم و کلا یا گم‌شون میکنم یا یکی دلش واسم میسوزه راهنماییم میکنه یا خودم پیداش میکنم و با هزار زحمت میرمو برمیگردم و بعدش میبینم که نمیبینم. یعنی حالا ماشینو گم کردم. یا کلا ذاتا نمیتونم دستشویی رو پیدا کنم و سم از دم درازتر برمیگردم توی ماشین با یک عالمه استرس و حس بد دستشویی! خخخ
در مورد فروشگاه های سوغاتی بین راه و رستوران و آبخوری و چیز های دیگه هم این مصیبتی هست که اگه تنها باشی یقه ی جناب عالی رو ول نمیکنه. حد اقل در مورد من که اینطوری‌هاست!
البته سفر تنهایی ی خوبی های منحصر به فردی هم داره. اینکه واسه خودت خلوت میکنی. هر غلطی توی مسافرت بخواهی بدون فضولی اینو اون مرتکب میشی و کلا تنهایی رو عشقه! خرجتم با یکی دیگه شریک نمیشی و دعواتم نمیشه! به هر حال، من خیلی تجربه ی سفر تنهایی و همچنین خیلی تجربه ی سفر با دوستان رو داشتم. همشون باحالند.
مثلا با بیناها که میری سفر، از کوه و کمرم سردرمییاری. از دشت و دمنم همینطور. موزه میری و این حرفها. توی صف ها هم معمولا جاتو نمیگیرند. تابلو ها رو هم کسی هست واست بخونه. تصور کن بدون اینکه کسی چشمش ببینه و باهات باشه خودت بخواهی توی مشهد بری موج های آبی. باور کن یکی از هزار خوشی اونجا رو هم نمیتونی تجربه کنی. اونجا بزرگه و صفیه شولوغه و باید بدونی چی کجاست و چطوری کجا بری و چیکار کنی. کلا ضایع هستش شدیییید!
راستی، من پارک آزادی شیراز که تنهایی رفتم رو توی همین سایتمون صوتیشو گذاشتم واسه دانلود و ی سفر دیگه که با چشمدار ها داشتم رو هم گذاشتم صوتی. میتونید دانلود و مقایسه بفرمایید.
خوب شهروز جونم. بازم بگم یا بسه؟

ایول آره, میدونی هیچی رو هم ندونی اشکال نداره گلبال رو بدونی, هاهاهاهاآآآ, راستی ما شاید مسابقات لیگ دسته یک داشته باشیم تو این هفته, آرررههه همونم, خب دیگه ننه رعد, روزگار دیگه, هی لوله گاز,

سلاممممممممممممممممممم

یه امروز نبودم ببین چه خبره ها

دوستان عزیز بی من بهتون خوش گذشته؟

یا نه؟

نه رعد عزیز هر سوالی داری بپرس
باکمال میل جواب میدم
گل رو بیشتر از عطرش یا با لمس کردنش لذت میبرم بخاطر همین تو باغچه کوچولو خونمون دو
بوته گل یاس سه بوته روز و دو بوته شمدونی کاشتم
از بارون رفتن زیرش خیس شدن سداش بوش هس کردنش
اگر سوال دیگه ای هم داری در خدمتم

زهره اگه بدونیمو جواب ندیم که اشکال داره شدییید. البته اگه کامنتتو دیده باشیم. من که ندیدم سوالی پرسیده باشی ولی احتیاطا جواب میدم که اگه هم سوالی پرسیده بودی ازم دلخور نشی ی وقت! خخخ
توی folter options که توی control panel هستش برو و hide extentions for known file types رو آف کن. یعنی خاموش. یعنی بی علامت. ببین که پسوند ها رو چه خوب واست میخونه.
اگه word روی کامپیوترت داری روی فایل مورد نظرت راست کلیک یا applications یا f10 رو بزن و open with رو پیدا کن و فایل رو با word انتخاب کن.
منتظر گزارش پیشرفت شما هستیم…

زهره دوست داری به من بگی لوله گاز شکلک رعد با گریه به سمت مجتبی ددری میرود. اما او محلش نمی دهد. رعد ناز کشی نداری.
خب زهره جون بهتره بهم بگی لولو خرخره . خر نه خر بر وزن گل . وای از دست پارس آوای شما

راستی سلااام آریاا, میگما یه جا دیدم در مورد عصای قرقره ای پرسیده بودی, اگه از نظر من که جهت یابی کار کردم و تهنا میرم بیرون یعنی از عصا استفاده میکنم میخای بدونی, نظرم اینه که, چون سطح خیابونها و پیاده روهای ما اون قدر مناسب نیست یه کم اذیت میشی هی گیر میکنه, بعدشم وزنش هم که واسه من مهمه زیادتر میشه, باید بکشیش, مسیر طولانی باشه خسته میشی, البته چند نفر با من مخالف بودن ولی خب اونا کم از عصا استفاده میکردن

آریا برفو چه طور درک میکنی . آخه امیر سرمدی که قبلنا نمیدونستم نابیناس ، آنچنان عاشقه برفه که نگو . ولی خب اون که جواب نمیده و درباره ی حسش نسبت به برف برای من توضیح نمیده .

سلام تاها جان نمیدونم یه حس خوبی به لاهی جان دارم از فظای شهرش لذت میبرم
نه عزیزم هر سوالی داری بپرس

مجتبی مسپوسم زیااد, در مورد ورد باید بگم همین کارو انجام میدم ولی باز نمیشه اصلا یه حالی میشه کلا نمیخونهع حالا نمیدونم باز میشه یا نه, اونم الآن انجام میدم, متشکرسی, رعد جان من با شما نبودم, اوا خدا مرگم, من ازین کارها نمیکنم, به جای روزگار گفتم هی لوله گاز خخخخ

پرواز عزیزم کجایی پسر گلم . دلم خیلی برات میقلید .
کجا سفر رفتی ، که بی خبر رفتی
اشکم را چرا ندیدی ، از من دل چرا بریدی

دست از من چرا کشیدی که پیش چشمم ره دگر رفتی

بچه ها پریسیما یه مشکل داشت که پریروز توی پست برنامه خواست چون جمعه اینترنت نداره براش اینجا مشکلشو مطرح کنم بچه ها کمکش کنن که فردا بیاد بخونه.
کپیش میکنم اینجا بخونید.
شهروز یه لطف میکنی فردا از دوستان راه حل مشکل منو بپرس خودم چون نمیتونم بیام نمیتونم بپرسم
ببین k mplayer من خراب شده دیگه فایل رو جلو و عقب نمیبره صداش کم و زیاد نمیشه متوقف نمیشه و هیچ کاری نمیشه انجام داد نمیدونم چاره چیه
ببین امروز آپدیتش هم کردم ولی نمیشه که نمیشه لطف کن فردا از دوستان بپرس بذار نتیجه رو توی قهوه خانه بنویسن من بعدا بیام بخونم
مرسی

راستی مجتبی اون خاطره ی سفر به چابهارتو بگو خیلی حال میده.

دیدگاه‌ها غیرفعالند.