سلام.
نوار قصه ی امیر ارسلان نامدار، محصول شرکت چهل و هشت داستان و سوپر اسکوپ رو با حجم بیست و دو مگابایت از
اینجا
دانلود کنید.
تا دوشنبه، مواظب خودتون و خوبیهاتون باشید.
بدرود.
سلام.
نوار قصه ی امیر ارسلان نامدار، محصول شرکت چهل و هشت داستان و سوپر اسکوپ رو با حجم بیست و دو مگابایت از
اینجا
دانلود کنید.
تا دوشنبه، مواظب خودتون و خوبیهاتون باشید.
بدرود.
۴۱ دیدگاه دربارهٔ «دانلود نوار قصه ی امیر ارسلان نامدار»
شلام که،خوبی شهروز،میگم منم ملیسا ارسلان نامدار ،،،منو هم از
link اینجا
دانلود کنید که خخخخی،
میشی میشی میشی اژ این نوال قشه،هوهو،هوهو،هوهویی،یوهو یوهو یوهویی،هورااااآااااآاااییی،من شدم اولیلیلیلیلیولولولولوللیلیلیلیولولولوللیلیلیلیلییییٱییییٱییییٱییییٱییییٱیییی،خخخخی،خدافسی با،بایییی
سلام ملیسا.
دانلود کردم قشنگ بود خخخ.
این هم مدالت.
وایییی.
ببین بندش پاره شد.
خب اشکال نداره این طنابو فعلً بنداز بهش خخخ.
الفرااااار.
سلام داداش شهروز جان دستت طلا کارت خیلی درستِ ممنون از نوار قصه دنبالش بودم زنده باشی عزیزم خدا حافظت باشه
سلام علی.
خدا رو شکر که تونستی پیداش کنی.
مرسی از حضورت.
پیروز باشی.
سلام: میسی از پست: مدال برنز رو بده زوووود! بعد از این همه مدال طلا بازم برنز رو از دست ندادم جای شکرش باقیه خخخخ
سلام مهدی.
بیا اینم مدال برنزت.
ای بابا!
این بندای مدال هم دیگه قلابی شده.
اینم که پاره شد؟
بیا این نخ جعبه شیرینی رو بگیر ببند بهش تا یه فکری برات بکنیم.
مرسی که هستی.
درود. مثل همیشه عالی, سپاس.
سلام.
مثل همیشه لطف داری.
ممنون از لطفت.
شادکام باشی.
سلام
ممنون،
ولی چرا ایندفعه اینقدر رسمی؟
نکنه باهاتون قهر کرده!!!!
خوب طوری نیست تو اردو جشن آشتی کنون راه میندازیم یه سوری هم گیر ما میاد.
خخخخ سلام خانم کاظمیان،دقیقا منم همین فکر رو کردم خخخخ،یعنی که چقد ما فکرامون به هم نزدیکه یعنییی،میگم نکنه که نه حتما حتما حتما باهاش قهر کرده که اینقدر بیحوصله اومده نوشته که خخخخ،میگم شهروز خان نکنه انسانیت نداااره که باهات قهر رفته آیااا،یا بیتربیت و دماغو هست که خخخخ، غصه نخور اونجا تو اردو شما دوتا رو با هم آشتی میدن که،الآنم برو بشین لحظه شماری کن تا روز اردو فرا برسه که…..
خخخ ملیسا.
اتفاقً هم باتربیته، هم انسانه، نه یعنی فرشتست، هم دماغش اصلً احتیاج به عمل نداره خخخ.
سلام خانم کاظمیان.
نه بابا قهر نکرده که.
من داشتم از خونه میرفتم بیرون مجبور بودم در عرض دو سه دقیقه پست بزنم.
این شد که فوری نوشتمش خخخ.
مرسی از حضورتون.
سلام به شهروز عزیز همه ی دوستان و ملیسای دوست داشتنی خوبین همگی ؟ من هم این قصه قدیمی رو خووندم قبلنا واقعا لذت بخشه یاداوریش برام مرسیی
واااااااااااااااااااااااااایییییی،ماااامااانی کیو دارم اینجا میبینم،واییی،خوبی ترانه ی من،خوبی نانازم،خوبی گیگیلی من،واااای که من چقدر دلم برات تنگ رفته که،واقعا از ته ته ته دل خوشحال شدم نانازم،خییییلییی دوشت دالم تلانه ای،بوس بوس بوس بوووٱووووٱووووٱووووٱووووٱووووس،ترانه عااااآاااشقتم عزیزم،
چه رمانتییییک خخخ.
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام ترانه.
چه عجب!
بالاخره برگشتی؟
گفتیم رفت که رفت!
به هر حال خیلی خوش اومدی.
امیدواریم دوباره نری چند ماه دیگه پیدات بشه خخخ.
مرسی از لطفت و حضورت، موفق باشی.
سلام بر شاهروزخان مغول.
اولا که ورود مجدد ترانه بر همگان مبارک.
دوم اینکه چرا این پستت اینقدر کوتاه و مختصر و غیر مفید بود؟ خخخ.
سوم اینکه چرا عجله داشتی که زود زود بنویسی بری؟
چهارم اینکه کجا میخواستی بری که اینقدر عجله داشتی؟
پنجم اینکه خداییش اگه هرکول پوارو هم بود اینقدر سوال پیچت میکرد؟
ششم اینکه چرا نمیای کامنتتهات رو جواب بدی؟
هفتم اینکه کجاااااااااااااااایی؟ زود بیاااااااااااااااااااا.
سلام عمو.
خب من دیشب تا دیروقت بیرون بودم، البته از پنجشنبه رفتم، پست رو زمانبندی کردم که خودش منتشر بشه، دیشب ساعت دو برگشتم، امروز بیدار شدم دیدم لپتاپم توی ماشینمون جا مونده بابام رفته سر کاااار، تا الآن منتظر بودم برام بیاردش، الآن هم در خدمتم.
خلاصه سؤالی بود تعارف نکنیهااااا!
خخخ.
آقای حسینی چرا نمیایی جواب بدید،
پس معلومه که همین حدس من درسته،
نگران نباشید من شما دوتا را باهم آشتی میدم
اصلا ناراحت نبااااااااشید.
من ناراحت نیستم.
رجوع شود به کامنت جواب عمو چشمه خخخ.
حالا شما از کجا میدونید که اونم میاد اردو آیا؟
درود شهروزم. ممنون. من سالها پیش یه نمایشی به نام امیر ارسلان شنیدم آیا این همونه یا یه چیز دیگه است. اون نمایش توش فرخ لقا شمس وزیر قمر وزیر بود. البته اون نمایش در چندین قسمت تنظیم شده بود که فکر کنم حجمش از این فایل شما بیشتر باید باشد. به هر حال اگه این اونه که بگید و اگه نیست آیا کسی این نمایش را داره. من خیلی این نمایشنامه را دوست دارم.
بازگشت مجدد ترانه خانم را خوشآمد میگم. امیدوارم که دیگه غیبت هیچ کس در محله طولانی نشه و اگه کسی مجبور به غیبت طولانی شد به دیگران اطلاع بده تا بچه ها دلواپس و نگرانش نشوند.
این شهروز و متعلقین هم خوب بلدند فیلم بازی کنند هاااا. خخخخخخ یه نوع بازی قایمباشک بازی. خخخخخخ هاهاهاهاهاها.
سلام عمو.
این مجموعه، مال حد اقل سی و خورده ای سال پیش هست.
بعدش به شکل نوار قصه تنظیم شده که فکر نمیکنم اون نمایشی باشه که شما میفرمایید.
به هر حال اگر اون نمایشنامه رو پیدا کردم حتمً به دستتون میرسونم.
خخخ من اصلً قایم موشکباز خوبی هیچ وقت نبودم.
همیشه پیدام میکردن خخخ.
مرسی که هستی.
سلام.
آی قصه قصه قصه بدون من؟!
برم ببینم چه خبر هاست گفتم بیام حاضریم رو بزنم تا خراب کاری های بعدی. راستی من باز دیر رسیدم و تقصیر شهروزه.
شاد باشید.
سلام پریسا.
میگم تو مجبور شدی تنها بیایی اردو احتمالً تقصیر من هست دیگه آره؟
خخخ.
مرسی که هستی.
شهروزم فکر کنم اون نمایش اسمش امیر ارسلان رومی بود. حتما بچه های قدیمی که داستانهای شب را گوش میکرده اند یادشون هست. بعد از انقلاب ندیدم که این نمایش دوباره تکرار بشه. چون آخه همچین یه کمی عشقولانه بود فرخ لقایی بود که خیییلییی زیبا بود و امیر ارسلان برای بدست آوردنش مبارزه میکرد. بیچاره مردها که برای بدست آوردن ونوسیها چه زحماتی که باید بکشند از کجا بکجا بروند از شرق به غرب از شمال به جنوب از فارستان به ترکستان یا لرستان یا زابلستان. خخخخ خخخخخخ هوهوهوهوهوهو
عمو یه برنامه توی رادیو نمایش هست به اسم یکی بود یکی نبود که نمایشهای خیلی قدیمی رو پخش میکنه.
احتمال داره که یا پخش کرده باشه یا در آینده پخش کنه.
خخخ با این قسمت دوم کامنتتون هم موافقم.
لایییییییک خخخ.
شهروز این یکی تقصیر تو نیست خداییش. تقصیر اون هاییه که گیر کردن. ولی اگر به هر دلیلی و به هر نحوی هر مشکلی پیش بیاد که من نتونم بیام اردو صد درصد تقصیر خود خودته. حالا مثلا اگر این مشکل فوق شخصی هم باشه فرقی نمی کنه. مثلا اگر من توی خونه از روی صندلی بی افتم پام بشکنه نیام باز هم تقصیر توِ. به نظرم منظورم رو کامل گفتم دیگه توضیح لازم نداره.
کاش بشه بهتون برسم. سال هاست که هیچ سفری رو اینهمه نخواستم. کاش مشکل های سر راهم که یکی۲تا هم نیستن بکشن عقب!.
پیروز باشی.
اگه این مشکلاتی که میگی فقط مربوط به تنهایی توی راه و این چیزاست که نگران نباش.
تو فقط بشین تو اتوبوس و راه بیفت.
اصلً میاییم توی اتوبوس توی ترمینال دنبالت خخخ.
منم بهش گفتم که اگر میخوای ترمینال رسیدی زنگ بزن من ماشین میفرستم دنبالت بیای خونه ی ما بعد باهم میریم نجفآباد
خب پس مشکل ترمینال هم حل شد.
دیگه بهانه ای نیست.
پریسا تو لب تر کن خودم در خدمتم. میام ترمینال با هم میریم نجفآباد.
بابا کاش اسم ما هم پریسا بود خخخ.
آقا من اسمم تو شناسنامه شهروزه ولی پریسا صدام میکنن خخخ.
سلام به همگی و سلام عمو جان. ممنونم از همه. من از تنها جاده نوردی کردن باکم نیست. من از هیچی باکم نیست. بهش افتخار نمی کنم چون بی باکی هام خیلی جا ها کار دستم داده ولی باکم نیست دیگه. گیر اصلا من نیستم. مشکل فراتر از خودمه. دارم باهاش مچ میندازم. بچه ها تو رو خدا من باید برنده بشم توی این اردو اگر نباشم جدی دق می کنم. من ثبت نام کردم شرایط هم که اعلام بشه اگر اسمم در بیاد مثل تیر میرم بلیتش رو هم میخ می کنم به در تا دیگه راهی واسه گیر کردن نباشه و… ول کن بابا این حرف ها رو من که می دونم تمامش تقصیر شهروزه.
بابا من اصلا نیومده بودم این ها رو بگم که! اومدم بگم یادم رفته بود توضیح بدم که این یکی قصه رو نداشتم شهروز.
ممنون بابت سری پست های سریالی منظم و قشنگت. چه قصه هاش رو داشته باشم چه نداشته باشم همیشه منتظرم ببینم دفعه بعدی چی میاد. از پراکنده پرونی هام هم۱زمان دلگیر نشی! من باید اذیت کنم ولی در هر حال بچه ها ایراد جوهر من هم تقصیر شهروزه.
شاد باشید همگی.
الآن بچه ها خبر دادن که سرعت اینترنت در ترنیداد و توباگو پایین اومده و مسئولین تشخیص دادن که تقصیر من هست خخخ.
پریسا اینجا کسی از کسی ناراحت نمیشه.
خیالت راحت.
اردو میبینیمت.
اسمت هم در میاد مطمئن باش.
چون تعداد خانمها کمتر از ظرفیت هم هست و همه ی کسانی که ثبت نام کردن اسمشون هست.
آقایون ممکنه فقط تعداد کمیشون خط بخورن.
یعنی این طوری من بیچاره داستان دوست رو سر کار می ذارن؟ آخه این درسته؟ این انصافه که داستانی که من نداشتم در هر۲قسمتش از اول شروع بشه و نصفه باشه!
به جان خودم این یکی دیگه تقصیر شهروزه! آآآآیییی تقصیر شهروزه تقصیر شهروزه تقصیر شهروزه به جان ابلیس تقصیر شهروزه!
پریسا باور کن تقصیر من نیست.
این داستان رو شرکت چهل و هشت داستان به صورت سریال منتشر میکرده که نوارهای بعدیش رو یا منتشر نکرده یا اگر منتشر کرده از بین رفتن و هیچ نسخه ای ازشون در دست نیست.
من خیلی گشتم که نسخه ی بعدیش رو پیدا کنم ولی نبود.
به هر حال اگر تونستم پیداش کنم پست رو ویرایش میکنم و دوباره میارمش توی صفحه ی اصلی که بتونی لینک کاملشو بگیری.
سلام بر آقای شبو شور.
مرسی بابت قصه های پسته ای و ارزشمند خخخخ پسته خب گرونه هههه.
جای رععععد بزرگ ، هم در اردو خالی کنید خخخ
راستی هواشناس هم با شما میااااااد ؟؟؟؟؟
سلام رعد.
خب آره هواشناس هم میاد.
ولی برات فرصت خوبی بود که با همه ی بچه های سایت از نزدیک آشنا بشی.
اگه میومدی خیلی بهت خوش میگذشت.
مرسی که هستی.
با سلام خدمت جناب عالی
ضمن عرض خسته نباشید از زحماتی که برای جمع آوری این گنجینه گرانبها متحمل شده اید بنده اولین بار است که سایت حضرت عالی را می بینم و همینجا بهتون تبریک میگم خیلی عالی ،، یه زحمت داشتم خدمتتون بنده چندین ساله دنبال نوار علی بابا و چهل دزد بغداد از مجموعه کتابهای ناطق سوپراسکوپ انتشارات بیتا هستم خواستم اگر براتون مقدوره زحمتش را بکشید پیشاپیش از شما ممنون و سپاسگزارم
سلام
شما میتونید نوار قصه علی بابا و چهل دزد بغداد را که محصول مؤسسه جوانه پویا هست از اینجا
دانلود کنید. موفق باشید.
سلام سلام سلام دمتون گرم خسته نباشید خیلی خیلی ممنون بابت زنده کردن یکی از قشنگ ترین خاطرات بچگیم .نوار امیر ارسلان رو خیلی دوست داشتم فقط قسمت دومش رو هیچ وقت پیدا نکردم لطفا قسمت دومش رو هم بزارید