یوحنا, پاپ مونث
نوشته دونا کراس
ترجمه جواد سید اشرف
نشر ققنوس, 1391. 832 صفحه.
حجم فایل فشرده شده: 707 مگابایت.
پاپ یوحنای مونث یکی از جذاب ترین و خارق العاده ترین شخصیت های تاریخ مغرب زمین و در عین حال از جمله بزرگانی است که دانش ما درباره اش بسیار اندک و ناچیز است. اکثر مردم هرگز حتی نام او را هم نشنیده اند و آنان که این نام را می شناسند، شخصیت یوحنای مونث را افسانه می دانند.
اما در برهه ای دراز از تاریخ، به مدت هشتصد سال – از اواسط قرن نهم تا اوایل قرن هفدهم- سلطنت روحانی پاپ یوحنای مونث موضوعی آشکار و بر همگان معلوم بود و واقعیتی تاریخی محسوب می شد. در قرن هفدهم نهاد های مختلف کلیسای کاتولیک که خود را در معرض حملات فزاینده پروتستانیسم در حال رشد می دیدند، تلاش مشترکی را سازمان دادند که هدف آن نابود کردن تمام اسناد تاریخی و افشا گرانه درباره یوحنای مونث بود.
مطلب فوق یادداشت نویسنده در معرفی پاپ مونث است. سپس او در ادامه، از اسناد و مدارکی صحبت می کند که نشان دهنده وجود حقیقی یوحنا است. با توجه به آن بی سوادی گسترده و فقر منابع مکتوب زمان یوحنا و همچنین تلاش کلیسا برای از بین بردن اسناد تاریخی وجود او، چرا که یوحنا در قرن نهم میلادی، در یکی از تاریک ترین اعصار اوایل قرون وسطی زندگی میکرده است.
کراس میگوید: با آن که در نوشتارم عمدتا به واقعیات اثبات شده تاریخی استناد کرده ام، اما برخی از رویداد های مشروح در این کتاب، ساخته ذهن من است. درباره سال های کودکی و نوجوانی یوحنا تقریبا هیچ اطلاعی در دست نیست؛ تنها چیزی که میدانیم این است که اهل شهر کوچک اینگل هایم بود، پدری انگلیسی تبار داشت و چندین سال را به عنوان طلبه و راهب در صومعه فولدا گذرانده بود. بنابر این من به عنوان نویسنده چاره ای نداشتم جز این که با توجه به داده های اندک، فضاهای خالی دوران نوباوگی و نوجوانی او را با تصورات خود و اطلاعات مربوط به آن دوره خاص تاریخی پر کنم.
کراس از شرایط اجتماعی آن روزگار برای زنان می نویسد: زندگی در چنان دوران نا آرامی برای زنان به ویژه دشوار بود. در این دوران، عصر بسیار زن ستیزی بود که اظهارات و نوشته های شیوخ کلیسایی نامداری چون سن پل یا ترتولیان در ضدیت با جنس زن، نشانگر گوشه ای از آن است:
مگر نمی دانی که تو حوایی؟ … تو دروازه شیطانی، تو همان مار روی درختی، تو نخستین عاصی بر حکم قانون خدایی، تو آنی که توانستی کسی را وسوسه و از راه به در کنی که شیطان جرأت نزدیک شدن به او را نداشت … و به خاطر میرایی و مرگ، مرگی که تو لایق و مستحق آنی، بود که حتی پسر خدا هم ناچار به مردن شد.
مردم بر این باور بودند که خون حیض، شراب را ترش، میوه ها را فاسد و تیغه فولادین شمشیر را کند می کند، باعث زنگ زدن آهن می شود و زخم گاز گرفتگی سگ را به زهری آلوده می سازد که پاد زهری ندارد. زنان را، صرف نظر از معدود استثنائات جنسی ناجور و پست و ضعیف می دانستند و مطابق با همین ارزیابی هم با آنان رفتار می کردند.
جنس مونث از هیچ حق قانونی و از جمله حق مالکیت خصوصی برخوردار نبود. مردان قانونا حق داشتند زنان را بیازارند و کتک بزنند. تجاوز به زنان، از نظر حقوقی، نوعی دزدی ساده و سبک محسوب می شد. زنان از حق تحصیل و کسب علم محروم بودند، چون یک زن عالم و دانشمند نه تنها موجودی غیر عادی و بر خلاف ذات طبیعت بود، بلکه افزون بر این، موجودی خطرناک محسوب می شد.
و در چنین روزگاری است که یوحنا برای آن که علاقه به تحصیل و دانستن دارد طرد می شود و از طرف پدر شکنجه می شود. شرح سختی های یوحنا و تلاش هایش برای به دست آوردن علم و عقل در کتاب یوحنا، پاپ مونث آمده است. یوحنا انگلیکوس که با نام برادر خود یوهانس انگلیکوس حتی به مقام پاپ هم می رسد. این کتاب 832 صفحه ای با رخ داد تولد یوحنا آغاز می شود، آن جا که پدر تولد دختر را به خاطر گناه مادرش می داند و همسرش را سرزنش می کند. یوحنا به خاطر هوش سرشارش و علاقه اش به علم بعد ها مورد شکنجه تا سر حد مرگ قرار می گیرد.
تحصیل او همراه برادر در خانه توسط یک کشیش دلسوز رهگذر، تحصیل او در مدرسه، ادامه تحصیل با هویت برادر و جنسیت او، تحصیل طب و حصول جایگاه پاپ در این کتاب شرح داده شده است.
سرگذشت زنی که برای یافتن علم و عدالت تلاش می کند در زمانه ای که بسیاری از کشیش ها و اعضای کلیسای رم سواد خواندن و نوشتن ندارند؛ خواندنی است.
فایل صوتی قسمتی از فصل اول کتاب را می توانید از
این لینک
دریافت کنید.
کل کتاب هم از
این لینک
قابل دریافت است.
با ما در تماس باشید:
frz.ketab@gmail.com
تلفن: 03133373136
