خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

بچه ها, به نظرم که یه h بزنیم از این پست رد بشیم. این پست علی کریمی هست.

بابا, بسه دیگه. به جون تو خسته شدیم. تا کی میخوای به موندنت اینجا ادامه بدی. تا کی میخوای پست بیمحتوا بذاری. تا کی میخوای کامنت مسخره بدی. ولمون کن دیگه. خسته شدیم. خسته. متوجه میشی یا ننه باز هم تکرار کنم. نکنه گوشات هم مشکل دارند. جمعش کن این مسخره بازیها رو.
من نمیدونم تا کی باید تو رو تحمل کنیم. آخه مگه ما سر سید بریدیم که تاوان این همه اذیت کردنو پس بدیم. تازه, اگه سر سید هم بریده باشیم, این سزاش نیست به خدا. خدا نسیب دشمن علی هم نکنه این دردو. بگید آمین همه.
به چه زبونی بهت بگیم دیگه نمیخوایم باشی. به چه زبونی بگیم ما تو پست تو دیگه کامنت نمیذاریم. چه طوری میشه به تو فهموند که ما وقتی اسم تو رو میبینیم, از اینکه وقت گذاشتیم, عنوان پست رو خوندیم پشیمونیم. ای کاش میتونستیم بهت بگیم ما اصلاً پستهای به درد نخوره تو رو نمیپسندیم. حالا که از اینجا نمیری, ای کاش ما میتونستیم عنوان پستهای تو رو هم نخونیم. ای کاش حد اقل, مدیرا, یه راهی برا این مشکل به وجود اومده, پیدا کنند.
یعنی متوجه نشدی بازدید پستهات اومده پایین. یعنی نمیدونی فقط چند نفر اون هم نمیدونم به چه دلیل برات کامنت میذارند. حتماً میخوان که ناراحت نشی. یعنی نمیدونی که دیگه کسی به اون صورت پستهای تو رو لایک نمیکنه. خلاصه که دیگه تکراری شدی. فقط برو همین. چیز زیادی ازت نخواستیم.
ببین چی بهت میگم. حتی اگه پست خوبی هم بذاری, حتی اگه طرح خوبی هم برا محله داشته باشی, چون از تو هست, ما استقبال نمیکنیم. دیگه باید متوجه شده باشی که ما چه میگیم. دیگه حنات پیش ما رنگی  نداره. دیگه عمراً اگه در پاسخ به کامنتای تو حتی یه حرف هم بنویسیم. دیگهو خیلی از دیگه های دیگه. من یکی که تصمیم گرفتم تو رو تحریم کنم. میگی نه, باشو ببین.
حتماً بچه ها خودشون میان میگن که از طرحات, از برنامه هات, هیچ استقبالی نمیکنند. مطمئن باش که هیچ کدوم از اهدافت محقق نمیشه, حتی اگه پیشرفت محله رو بخوای. این حرف من نیست. این حرف هم محلی هات هست. هر طرحی, هر برنامه ای که از تو باشه, هر چیزی که تو بگی: خیالت راحت باشه که از اعتبار ساقطه. میدونی چرا؟ چون از تو هست. دل خوشی ازت نداریم به خدا
اگه آموزشی دادی, اگه طرحی برنامه ای دادی, اگه پستی دادی که با استقبال مواجه نشد, به من هیچ ربطی نداره. پس بهتره که خودتو ضایع نکنی. بهتره که واقعیتگرا باشی. بهتره که این شرایط رو بپذیری.
دیگه چه طوری میشه به تو گفت: ما برنامه نمیخوایم, طرح نمیخوایم, پستهای به درد نخوره تو رو نمیخوایم, من نمیدونم. نمیدونم چرا نمیخوای متوجه بشی. یا شاید هم متوجه میشی, میخوای فکر کنی که ما فکر کردیم تو متوجه نشدی. متوجه بشی یا نه, بخوای بفهمی یا نه, بپذیری یا نه, ما گفتیم.
عزیزم مگه وقت ما مفته که پای چرندیهای تو تلفش کنیم. مگه حجم اینترنت ما الکیه که آموزشای به درد نخوره تو رو دانلود کنیم. بابا, تو بیکاری, تو الافی, بقیه که مثل تو نیستند. هر حرف مفتیو میای میکنی پست. هر چرندی رو اسمشو میذاری کامنت. هر تخیلی رو میکنی طرح. هر آرزویی رو میکنی برنامه. یا یه وقت پیش خودت فکر میکنی, ما چیزی بارمون نیست.
تمومش کن تموم. دیگه بذار یه نفس راحتی بکشیم. خسته مون کردی با این اسم مسخره. بی ادعا. من نمیدونم اینو از کجات در اوردی. اینا چه پرتو پرتیه که به هم میبافی. اینا رو کی بهت یاد داده. یعنی میخوای چیو ثابت کنی. یعنی تا کی باید ما مجبور به تحمل تو باشیم.
چرا هر چرتو پرتی میگی: انتظار داری ویرایش نشه؟ چرا هر چیزی مینویسی, انتظار داری پست بشه؟ چرا نابینا بازی درمیاری؟ چرا به خودت جرأت میدی, به هر که میخوای, وصله ی ناجورر میچسبونی. چرا مثل بقیه نمیتونی حرف بزنی؟ چرا بچه ها رو از خودت میرنجونی؟ ای کاش من درد تو رو میدونستم. عزیزم تو نیاز به معالجه داری. اگه آدرس دکتر خواستی, بگو تا بهت بدم.
عزیزم برو دیگه. ما نه طرح میخوایم, نه برنامه, و نه هیچ چیز دیگه. فقط ما رو تنها بذار. آخه, وعده و وعید تا کی؟ حرف مفت چه قد؟
ببین خیلی چیزا هست که من یادم نیست, ولی مطمئن باش, بچه ها میان میگن. شاید هم مراعات تو بکنند. ولی بدون من حواسم با تو هست. من به نمایندگی از بچه ها, از همه, اومدم چند تا از گند اخلاقاتو گفتم. منتظر هم محلیها هم هستم که حرف منو تصدیق کنند.
در نهایت, به نظرم که یه h بزنیم از این پست رد بشیم. این پست علی کریمی هست.

۵۴ دیدگاه دربارهٔ «بچه ها, به نظرم که یه h بزنیم از این پست رد بشیم. این پست علی کریمی هست.»

سلام به همه ی دوستان.
جناب بی ادعا عذرخواهی میکنم ولی اصلا درکتون نمیکنم
فقط میتونم بگم خیلی متاسفم این کارا چیچیه؟
مگه منه نوعی که شاید خیلی از دوستان هم نمیشناسنم میام اینجا کامنت میدم یا سوال میپرسم باید منتظر بهبه و چهچه بقیه باشم؟
این کارا درست نیست جناب.
از وقتی من به این سایت سر میزنم توی جمع بیحرمتی ای از طرف بقیه نسبت به شما رو ندیدم.
اگه واسه پیشرفته این محله تلاشی میکنید گویی واسه پیشرفته خودتون تلاش میکنید برادر من.
سعی کنید آروم باشید و با این کارا توجه دیگران رو به خودتون جلب نکنید
اگه هم مایل به فعالیت هستید بدونه توجه به نظر بقیه لطف کنید بیایید و فعالیتتون رو انجام بدید البته با رعایت کردن قوانین محله.
مطمئن باشید کسی بهتون بیحرمتی نکرده بلکه تشکر بقیه رو میبینید.
بازم معذرت میخوام که نظر دادم.
انشا الله که به دل نگیرید و تونسته باشم منظورمو رسونده باشم
موفق باشید

درود. هر چند که هدف من در انتشار این پست این نبوده, ولی حتماً از نکته ی آموزنده ی شما, در پیشبرد اهدافم استفاده خواهم کرد. دوست عزیز, من وقتی که اقدام به نوشتن این پست کردم, یعنی شعور اجتماعیم اونقد هست که در برخورد با هر واکنشی آماده باشم. باور کنید یک لحظه یکدرصد هم ناراحت نشدم. خوب. شاید کسی معنی این پست رو متوجه نشه. و از طرفی هم ندونه که چی بگه. پس چرا من باید ناراحت بشم. باش تا باشیم.

من فقط این پست رو منتشر کردم که متهم به سانسور کردن نشیم.
وگرنه این پست صد در صد خلاف سیاست سایت و مطمئناً خلاف میل بچه ها و مجتبی هست.
بازخوردی که هر کس از فعالیتش از اینجا میگیره ارتباط مستقیم با عملکردش داره.
بهتره به جای این گله و شکایتها بریم خودمون رو اصلاح کنیم.
ضمن این که همه ی ماها پستهایی داشتیم که استقبال آنچنانی ازشون شده و پستهایی هم داشتیم که کامنتهاش به تعداد انگشتای یه دست هم نرسیده.
خود من هم چنین شرایطی رو داشتم و در آینده هم خواهم داشت.
اگر هدف ما کمک کردن باشه، نباید این چیزها چندان اهمیتی برامون داشته باشه.
به هر حال هر کس برای خودش اینجا قابل احترامه و قرار نیست که چون مثلاً شهروز کامنت زیر پستهاش نمیره بیاد بگه آره من فلانم و به درد اینجا نمیخورم.
من یک سال و نیم اینجا کاربر ساده بودم.
سابقه ی مدیریتم خیلی کمتر از کاربریمه.
اتفاقً پستهای زمان کاربریم خیلی محبوبتر بود و بچه ها بیشتر دوسشون داشتن.
ولی به هر حال این که این محله اخیراً کمتر پست و کامنت میخوره انکار ناپذیره و دلیلشم شاید چند نکته باشه:
۱: مرکز پرسش و پاسخ که خیلیها تمرکزشون به اون قسمت رفته و خیلی از مسائل و مشکلاتشون اونجا حل میشه و شاید دیگه چندان لزومی به اومدن به سایت نمیبینن.
۲: گروههای واتساپی و اسکایپی که مثل قارچ سبز شدن و با اهداف و رویکردهای مختلف فعالیت میکنن و باعث شدن که بچه ها تمایلشون به اون سمتها بیشتر بشه.
۳: ارتباطاتی که اعضای سایت به صورت خصوصی با هم برقرار کردن و باعث دوستی بین بچه ها شده که ترجیح میدن در فضاهای خصوصیتری با هم مرتبط باشن و اینجا رو فقط برای سرگرمی و رفع نیازهای مختلف خودشون استفاده میکنن.
به هر حال شرایط اینه و باید در جنگی نابرابر با واتساپ و اسکایپ و این چیزا مقابله کنیم که شاید انرژی زیادی بخواد.
منم فکر میکنم که این پست یه پست بیدلیل و بیمعنی بود که نبودش بیشتر از بودنش فایده داره.

سلام شهروز جان
برخورد این بارت را با این پست پسندیدم چون منطقی بود
من به دوستمان آقای بی ادعا میگویم شما به وظیفه ات عمل کن و سعی کن مفید باشی.
اگر شما مطالبت را جمع و جورتر بنویسی من یکی بیشتر لذت خواهم برد
به قول مجتبی لذت ببر

درود. از اینکه قابل دونستی و نظر دادی ممنونم. پستهایی از این قبیل هم قبلاً بوده. کمی کندو کاو در محله لازمست. اگه هر پست یا کامنتی با دست مجتبی از من حذف بشه, مطمئن باش که من اون دست رو میبوسم. پس موضوع سانسور هم منحل میشه. حد اقل انتظاری که از یه مدیر میره, اینه که اگه اطلاعی از اهداف نویسنده ی پست نداره, خود هم تسلیم جَو نشه. حد اقل انتظاری که میشه داشت, اینه که یه مدیر, به افکار کاربرها جهت بده. اونم در شرایطی هست که خود آدم یه پستی رو تأیید کنه. من و امثال من بیشتر از اینها باید از شما بیاموزیم. برای مواردی هم که گفتی راه حل هست. پاسخی که میتونستی به عنوان یه مدیر به من بدی.
متوجه نشدن من یا دیگری, از اهداف نویسنده ی این پست, نشانه ی بیهدف بودن این پست نیست.
این یه حد اقل انتظاری هست که از یه مدیر میره. اما تو با حرفی که زدی, هم من که نوشتمش, هم تو که منتشرش کردی, هم سایتی که این پست توش قرار داره رو بردی زیر سؤال عزیزم. داداشم. قربونت برم من موضوعات گذشته رو به کلی فراموش کردم. از کامنتایی هم که برات گذاشتم, میشه متوجه بشی. حتی تو اسکایپ هم بهت پیام دادم.
باور کن که من با تمام وجود دوستت دارم. ولی کمی هم تو نحوه مدیریت دقت کن عزیزم. من خواستار تغییر هیچ کس نیستم به خدا. دست تک تک هر که در هر جایی به من بیسواد کمک میکنه رو میبوسم. امیدوارم که این کامنتو گنده نکنید. چون فقط یه حرف دوستانه هست.

درود. ضمن تشکر از حضور گرم شما, اهداف من از انتشار این پست نبوده و نخواهد بود. اما اگر یک درصد هم چنین موردی باشد, حتماً سعی در تغییر این مورد دارم. از یادآوری این نکته ی ظریف سپاسگذارم.

سلام به همه ی بچههای گوشکن
منم با نظر آقا شهروز موافقم اینجا هرکسی احترام خودشونو دارن
من فکر میکنم آقای بی ادعا خیلی نا امید هستن و اعتماد به نفس ندارن
واقعا منم متوجه نشدم که این پست منظورش چیه
حس میکنم از روی بیکاری و وقت تلف کنی این پستو نوشتن،البته ببخشید که اینو میگم
ما باید اینجا پستایی بزاریم که کار سازو هدفمند باشه
نه اینکه پوچو بی هدف

هی پسر….چن وقت پیش حالم بد بود زنگ زدم به یه دوست نابینا و ازش پرسیدم:
-تو به چه امیدی زندگی میکنی؟
گف: به این امید که باری از رو دوش دوستام و بقیه بردارم…
با پررویی خندیدم و گفتم: تو که نابینایی و خودت نیاز به کمک داری…چطور میخوای به بیناها کمک کنی؟
گف: شاید بنظر تو من تواناییهای کمی داشته باشم…ولی در حد وُسعم تا زنده ام به بینا و نابینا کمک خواهم کرد…
هی علی کریمی…من عاشق همین غرور و عزت نفس بچه هام…ول کن این حرفارو…ببین چطور میشه به بچه ها یاری برسونی…همین…
تو در حد وُسع خودت…من در حد وُسع خودم و بقیه ام در حد تواناییهاشون به هم کمک میکنیم…همین…
کامنتو ول کن بابا…دل خوش سیری چند؟!!!

سرمو بالا میگیرم, کسی جوابم نمیده.
خیلی شباست یه رهگذر, به گریه هام نخندیده.
چه روزو روزگاریه, منو یه دنیا بیکسی. شدم یه مشت خاطره, یه کوره ی دلواپسی.
میخوام تلافی نکنم, حرمت دل رو میشکنم.
دارم به جرم سادگی, چوب هراجم میزنم.
تو این ولایت غریب, دلمرده ها عزیزترن.
قحطیه عشقه عاشقاست, قلبای سنگی میخرن.
تقدیم به رهگذر محل.

سلام. خب من عجله دارم هنوز شام نخوردم. مامانمینا رفتن عروسی، حالا مثلا من باید حواسم به همه چی باشه. اما اومدم یک مطلبی هم به شما بگم هم به دوستان.
دوستان عزیز این پست در حد یک دل نوشته یا گلایه یا هر چیزی در عالم مجازی نوشته شده کاری ندارم. اما تو رو خدا نیاین حرفی بگین که در عالم واقعیت دلی را شاید بشکنین. یکی از قوانین این سایت احترام هستش. پس به ی پست برچسب پوچ و هیچ و غیره نزنیم خب اگه خوشمون نمیآد خب کامنت ندیم. قسمت پسندیدن هم تیک نزنیم. به همین سادگی.
و اما شما آقای کریمی ما روانشناسا یک قانونی داریم. که با عنوان قانون طلایی …. معادلشو میگم آخه نگرانم جماعتی بگن به ما توهین کرد. اون قانون رو حتما اکثریت شنیدین. قانون بیخیال. کامنت ندادند خب ندادند که ندادند. مثلا یکی پستش هزار تا کامنت میخوره چه مدال طلایی یا گلی به سرش زدیم. اصلا اینا مهم نیست. یک نفری تو همین سایت هست که همتون میشناسینش. به خدا مفیدترین پست ها رو ایشون اینجا میذاره. بزرگترین اتفاق تو عالم نابینایان رو ایشون پوشش میده. بهترین خبرنگار و بهترین خبر رسان هستش. اصلا یک پست ایشون آینده کاری منو تغییر داد. اما برین پستهاشو ببینین ۴۰۰، ۵۰۰، تایی بازدید داشته اما فقط ۱۲کامنت یا ۱۵کامنت یا هم ۱۹ کامنت خورده. اما این دلیلی بر بی ارزش بودن کار ایشون نیست. ببینین مزاج افراد این محله متفاوته همین میشه یک پست تفریحی ۳۰۰ کامنت میخوره. ولی یک پست اساسی ۱۰ کامنت. اما کسی نباید ناراحت بشه.
یادمون باشه که هر چه ما حساسیت نشون بدیم دنیا داخل پرانتز که متشکل از اطرافیان ما هست، بیشتر ما رو اذیت میکنه.

درود. من هم تو عنوان پست, دوستان رو راهنمایی کردم, ولی متأسفانه متوجه نشدند. هدف من از این پست حرفایی که نوشتید نبود. ولی حتماً از نکات آموزنده ی شما استفاده خواهم کرد. سپاس از راهنماییهای ارزشمند شما.

ضمن لایک مطالب خوب سیتای نازنین، به دوستان خاطرنشان میکنم که بچهها اتفاقا علی این پست رو زده تا واکنشها رو ارزیابی کنه. حالا کاری به درست بودن یا نبودنش ندارم ولی واقعا علی در قید این نیست که پستهاش کم کامنت میخوره یا زیاد اون اهدافی در سرش داره و فکر میکنه بنوعی نظرخواهی و نظرسنجی هم بکنه. پس لطفا آرامش خود را حفظ کنید که ما با پدافند محکم پتک پولادین آماده ی انجام وظیفه هستیم. خخخخخخ. همش خالی بندی بوداااا جدی نگیریداااا. ولی از دست علی هم ناراحت نشید که اون قصد و نیت بد و سوئی نداره. بقول معروف نیش عقرب نه از ره کین است اقتضای طبیعتش اینست خخخخخخ. حالا بگو مرد حسابی اصلا این چه ربطی داشت. ولی خب گفتم که کمی بخندید.

سلام داش علی خودم.
فقط اومدم بگم که,
خیلی باحالی.
نمیدونم چرا ازت خوشم میاد.
اگه میدونی بگو.
ببین داداش آخه این کارا رو میکنی که چی بشه آخه؟
انصافا بیا و دلیلشو بگو و ماهم بدونیم.
خب قطعا باید دلیلی داشته باشه.‏ و نمیدونیم.
هرچی فکر میکنم یادم نمیاد.
خدایی نکرده کسی بهت بی احترامی کرده؟
ممنون میشم اگه بیای و جواب بدی.

خوب میشی تو . خدا رو قسم دادم به همین شبای ماه مبارک رمضان که اون مغز الا کلنگت رو یه سرسره بازی بده
این علی کریمی که من میشناسم مارمولک تر از این حرفاست الان نیشش مثل عنکبوت بازه
راهت درست بود ولی روشت غلط بود ظاهر خوبی نداره واسه سایت کریم علی با اینکه حرف سر زبونت با حرف توی دلت یکی نیست خواستی یدستی بزنی
رفتی درم پشت سرت ببند سوز میاد هوا سرده . خخخخ
دختر چهارده ساله اندازه تو ناز نداره که تو ناز داری
شاید بعضی ها صلاح دیدن دوری کنن باهات رابطشون سردتر از این نشه حرمت ها نگه داشته بشه
شایدم دست خطت کج و کوله هست که به مزاق آدم نمیشینه جفت شیش میزنه
خلاصه چاه نکن بحر کسی اول خودت دوم خودت سوم خودت این داستان ادامه دارد امید که متوجه حرفم شده باشی
این بود انشای من

درود به همه ی دوستان عزیز.
من دارم یکی یکی کامنتای شما دوستانو میخونم, و این کامنتو درر پاسخ به همه ی کامنتای شما دوستان عزیز می نویسم. امیدوارم با دقت بخونید.
دوستان عزیز, حتماً این قطعنامه رو خوب, و با دقت مطالعه کنید. در ضمن بعد از خوندن این قطعنامه, منتظر نظراتتون هستم.
۱. یعنی شما از عنوان این پست, متوجه موضوع نشدید آیا. پس متوجه شدید حتماً. حالا شما دو راه داشتید. یا میتونستید از عنوان پست برای رد شدن و نخوندن پست استفاده کنید, یا وقتی وارد شدید, میبایست با نگرش باز این پست رو میخوندید. اعتراف میکنم, تا حالا عنوان به این واضح, و روشنی برای پستهام ننوشتم.
۲. هرچی بدبختی میکشیم, از سر کنجکاویه بیش از حد ما هست. خَخ. به نظرر من, کسی که میل به کنجکاوی, و واکاویه هر موضوعیو داره, باید قدرت مواجهه با هرر چیزی رو هم داشته باشه. باید به موضوع مورد نظر, با یه دقت خاصی فکر کنه. باید قدرت مانور در موضوعات رو داشته باشه.
۳. آدمو سگ بگیره ولی جَو نه. من که نوشتمش بیکار بودم, اونایی که خوندن از من بیکارتر. من اشتباه کردم, قبول هم دارم, شما چرا. خَخ.
۴. اهداف من از انتشار این پست. ترویج فرهنگ درک تفاوتها, حساسیت زدایی از جامعه ی نابینایان, تمرین مهارت برخورد با چالشها, تمرین قضاوت صحیح در مورد موضوعات, تمرین سطحی نگر نبودن.
یکی دیگه از هدفای من از انتشار این پست, این بود که ما چه قد به جای اهداف به افراد تکیه داریم. به عنوان مثال, اگه من طرحی داشته باشم, با استقبال مواجه میشه, ولی اگه شلغمخوان داشته باشه, کسی توجه نمیکنه. حتی اگه اون طرح بهترین باشه. حتی اگه با اون طرح, یه تحول ایجاد بشه.
ما اگر مطمئن باشیم که تفاوتها تقابل نیستند, بیشک تفاوتها را بهترر درک خواهیم کرد.
۵. شعور اجتماعی من اون قد هست که هیچ چیزیو به خودم نگیرم, حتی اگه اون چیز منو به خودش بگیره, محکم هم بگیره. من البته هیچ ادعایی هم ندارما. ولی همینکه کامنتای شما رو ابراز لطف به خودم میدونم, یه گواه کوچکی بر این موضوع هست.
۶. دوستان عزیزم. من شما رو با هر عقیده, هر نظر, تفکر, سلیقه, و هر اندیشه ای که باشید, میپذیرم, ولی امیدوارم دید ما نسبت به موضوعات کمی بازتر باشه.

و اما قطعنامه من ۱ تا شش به نظرم علی جان با تمام این حرفا بازم کار تو بی معنی بود من که اصلا حال نکردم خیر سرمون این جا محلی هست واسه انسان های فرهیخته من فکر کنم جو واتساپ و اسکایپ کمی تو را گرفته راستی حرفای من را به حساب چت نگذاری خخخخخخخ

درود بر عموی بسی بزرگوار محله. ولی تو هم به این روند کمک کردی. اگه به کامنتی که بالای کامنت من قرار داره توجه کنی, متوجه خواهی شد که تو هم در این روند سهیم بوده ای. این از شوخی تا اینجا.
و اما جدی.
گرچه من اهدافمو از انتشار این پست نوشتم, ولی باز هم فکر میکنم, اگه این هدفی که جزو اهداف من نبوده بود, حتماً اعلام میکنم. باش تا از وجودت لذت ببریم.

سلام!همونی که قبلا گفته بودم دیگه!بابا بیایید به این بنده خدا توججججججه کنید!بهش محبت کنید!!!براش کامنت بذارید!بجنبید!باز ۴۰ ۵۰ تا دیگه کامنت که گذاشتید باز آقا تشریف بیارند یه قطعنامه دیگه بدن و دوباره روز از نو و روزی از نو!با اجازه بزرگترها خیییییلییییی جلف بود!

درود. از اینکه اومدی کامنت گذاشتی تشکر, ولی من نکته ی جدیدی در حرفات ندیدم. به هر حال من چند بار دیگه هم این کامنت رو میخونم, اگه نکته ی ظریفی بود, حتماً توجه خواهم کرد. این نکات رو قبلاً دوستان متذکر شده بودند, ولی از یادآوری شما هم سپاس. نکات آموزنده, آموزنده هستند, حتی اگه در جهت اهداف انتشار این پست نباشند. ممنون که هستی.

درود! یادش بخیر روزگاری که کلاس سوم راهنمایی شبانه بودم و همه نسبتا بزرگسال بودند: یک شب معلم دینی با برگه های سؤالات امتحانی وارد کلاس شد و سر و صدای اعتراض همه بلند شد، پس از تقسیم برگه ها بین بچه هایی که اعتراض میکردند و کلاس را روی سرشان گذاشته بودند که ما آمادگی امتحان نداریم و هرچه معلم فریاد میزد تیتر بالای برگه ها را بخوانید تا متوجه موضوع شوید بیفایده بود و حدود نیم ساعت کلاس به هم ریخته بود و هم همه و سر و صدای بچه ها همه را دیوونه کرده بود، بالاخره معلم دینی موفق شد با یک صدای بلند کلاس را آرام کند و خودش تیتر بالای برگه را بخواند: امتحان خودسنجی… سپس توضیح داد شما یک هفته فرصت دارید که خود را بسنجید و جواب سؤالات را بنویسید سپس به خودتان نمره بدهید و برگه ها را هفته ی آینده به کلاس بیاورید، علی جون من این پست را هزاران بار میپسندم و بیشتر تجربه میگیرم، امتحان خودسنجی یا یه h ‎بزنید و رد بشید فرقی نداره، تو عزیز دلمی، این پست برای اردوی تفریحی فرهنگی زده شده هرکی دوست نداره حتی مجتبی جون در این اردوی فرهنگی تفریحی شرکت نکنه مگر با جنبه و ظرفیت بالا: که مجتبی هم جنبشو و هم ظرفیتشو داره!

درود. از تعریف خاطرت بسی بسیار خوشحال شدم. به هر حال این پست اون قد هم که بعضیها اصرار دارند الکی نبود و از روی بیکاری نوشته نشده بود. ولی خوب. تفاوتها رو باید درک کرد. هر کس چیزی متوجه نشد, میگه که این بد بود, یا اینا دیگه چه کاری هست. لذت میبرم از اینکه هستی.

سلام به همگی.
بچه ها بچه ها آروم باشید آجر پرت نکنید همه چیز رو به راهه.
داخل پرانتز:
تا لحظه ای که کامنتم ثبت نشده مطمئن نیستم این رو می فرستم یا نه چون اصلا تردید دارم که گفتنم درست هست یا نادرست. ویرایشگر های محله در صورت امکان لطفا کمک کنید و اگر تشخیص بر اینه که این کامنت نباید باشه لطفا زحمت پاکیدنش رو بکشید.
پایان داخل پرانتز.
خوب، اهم اهم!.
بچه ها من به این پست و اهدافش کاری ندارم چون اصلا تحلیلش کار من نیست. نمی دونم اصلا گفتن این درسته یا نه ولی چون این مدل نوشتن ها از طرف علی تکرار شده بذار بگم نهایتش می ریزید می زنیدم دیگه.
نمی دونم چه مدلی بگم که خدای نکرده همون طور که سیتاجان گفت توهین به حساب نیاد و دل کسی نشکنه. به شدت از اینکه دلی ازم بگیره بدم میاد. ولی تکرار این مدل پست های علی این حس رو بهم داد که وظیفه دارم۱بار هم که شده این رو بگم.
بچه ها ببینید ما همه مال این محلیم. با هم شادی و خدای نکرده غم داریم. توی شادی های هم میاییم جشن می گیریم و شیرینی مجازی می خوریم و توی شادی های صاحب مجلس، هرچند مجلس مجازی شریک میشیم. همین طور هم اگر کسی بینمون خدای نکرده دردی داشته باشه میاییم توی پست غمگین طرف و باهاش هم دردی می کنیم، حتی گریه می کنیم، خلاصه هر مدلی که بلدیم باهاشیم. اگر از دستمون بر بیاد با کلام و اگر باز هم بر بیاد بیشتر از کلام همراهشیم. این حال و هوای محله رو وحشتناک دوست دارم.
طولش دادم.
ببخشیدم شاید انتخاب مدل گفتارم درست نیست ولی…
بچه ها من حس می کنم شاید گاهی بعضی هامون کمک لازم دارن. این هم واسه خودش دردیه. اینکه من عمیقا حس کنم اینجا و هر جا در هیچ بینشی اصلا نیستم و به حساب و بینش خودم بخوام کاری کنم که باشم. توی محله بین هم محلی هام. این هم دردیه مثل همه درد هایی که ما سعی می کنیم واسه صاحب درد آسونش کنیم.
من بلد نیستم. درسش رو نخوندم و علمش رو ندارم و در نتیجه نمی دونم این رو چه جوری باید حلش کرد ولی به نظرم علی لازم داره که من به جای عصبانی شدن و کلافه گذشتن۱طوری، هر طوری که شدنی باشه براش این…
خدا کنه حرف بدی نزده باشم!
منتظر جواب علی به کامنتم نیستم چون اصلا خطاب به ایشون و اهدافی که توی کامنت ها بهش تأکید داشت ننوشتم. خطاب من اول به خودم و بعد از خودم به شما هاست. همه جز علی. گاهی از۱سری چیز ها کلافه میشیم. به طرز آزار دهنده ای واضحن و ما اعصابش رو نداریم. ولی۱لحظه جدا از خودِ اون لحظه خودمون به ماجرا دقیق بشیم و تماشا کنیم. گاهی افراد کمک لازم دارن نه کتک.
این حسی بود که من بعد از خوندن این پست عمیقا دچارش شدم. اول کلافه شدم و بعد، از شما چه پنهون بعدش عمیقا دردم اومد. حس بدیه. وقتی دلت واسه۱درد این طوری می گیره. واسه خودش، واسه صاحبش، واسه اون احساس دردناک لعنتی صاحبش!،
کاش تونسته باشم منظورم رو برسونم!
معذرت می خوام هرچی کردم ننویسم دیدم دلم اجازه نمیده. کاش کار درستی کرده باشم.
ایام به کام همگی.

درود. اری. من از اینکه به جای اهداف محور, افراد محور هستیم بسیار درد میکشم. درد میکشم از اینکه وقتی جمله ای بیان میشود, باید چند بار در مورد آن جمله تفسیر کرد که منظور من آنی نبوده که به خودت گرفتی. بسیار هم درد میکشم. درد از اینکه ما تفاوتها را تقابل میدانیم.
اینهایی که نوشتید, من چیزی غیر از لطف ندیدم, حتی اگه در پاسخ به من نوشته نشده باشه, یا منتظر پاسخ من نباشید. خوشحالم که نظریه پردازی چون شما داریم, حتی اگه جملاتی که بیان کردید, تنها یک طرز فکرر باشد, ولا غیر.
ولی من این کامنت رو در پاسخ به خود شما نوشتم. نوشتم تا بدونید حتی اگه منتظر پاسخ از طرف من نباشید, یا اصلاً مهم نباشد, ولی امکان نداره که من کامنتی رو بیپاسخ بذارم. تو کامنتای اینجا هم چیزی جز ابراز لطف ندیدم. به هر حال نگرشها با هم متفاوتند.
باز هم اگه نکته ی آموزنده ی دیگه ای بود, درنگ نکنید, و ما رو از نعمت وجودتون بهره مند بفرمایید, هر چند جای اون نکته در اینجا نباشه. هر چند اون نکته فقط یک نظریه پردازی بدون پشتوانه باشه. ممنون که هستید.

سلام به نظرم علی آقا قصدشون از این پست طرح این مطلب است که بد نیست در بعضی از اوقات ما با هر طرز فکر و نگرش به نقادی خودمون بپردازیم و سعی کنیم بیشتر در مباحث مطروحه به شخصیت افراد توجه کنیم نه شخص یعنی به محتوای هر فکر و اندیشه بنگریم نه صاحب آن اندیشه بهتره دوستان کمی بیشتر درمورد حرفهای علی آقا تفکر کنیم متشکرم

دیدگاهتان را بنویسید