خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

کمی تأمل، چرا ما ایرانی ها اینجوری هستیم؟ مشکل کجاست؟

سلام بچه ها.

مطابق هر روز تو سایت ها و خبرگزاری های ورزشی داشتم چرخ میزدم تا ببینم دنیا دست کیه.

یه یادداشت خوندم از امیر مهدی ژوله در باره جنجال پیش اومده علی ضیا در ارتباط با مسابقه استقلال و پرسپولیس.

این نوشته خیلی منو تو فکر فرو برد. گفتم با شما هم در میون بذارمش ببینم نظر شما چیه.

یکم فرهنگ خودمونو نقد کنیم تا ببینیم ما ایرانی ها واقعاً چرا اینجوری هستیم.

اراده کنیم می تونیم یک شبِ، آدم ها رو از عرش به فرش برسونیم و بلعکس.

خیلی راحت از کاه کوه میسازیم بعدا که یکم دقیقتر میشیم میبینیم فلان مسئله اون قدرا هم که بهش بها میدادیم مهم نبوده.

خلاصه شما هم این یادداشت رو بخونید و نظرتون رو در خصوص نحوه برخورد ما ایرانی ها بگین.

قبل از به اشتراک گذاشتن این مطلب باید به کسانی که در جریان کامل موضوع نیستن بگم که در روز های اخیر کلیپی از علی ضیا از مجریان سیما پخش شده که اونو تو یه کافیشاپ نشون میده.

وقتی پرسپولیس در بازی با استقلال در دقیقه 95 گل میزنه، جمعیت حاضر در کافه شروع به خوشحالی میکنن و این شعار رو سر میدن.

عزا عزاست امروز. روز عزاست امروز.

کلاهگیس مظلومی، روی هواست امروز.

علی ضیا هم جمعیت رو با همین شعار همراهی میکنه.

پس از پخش این کلیپ، جنجال زیادی به پا میشه و صدا و سیما در حال حاضر این مجری تلویزیون رو ممنوع التصویر کرده.

اما یادداشت امیر مهدی ژوله در این ارتباط.

امیر مهدی ژوله در صفحه اینستاگرام خود مینویسد: شاید یه کم دیر شده باشه ولی ترجیح دادم کمی آب ها از آسیاب بیفته بعد حرفمو بزنم. دوستان ببخشید، خیلی معذرت می خوام ولی واقعا من هنوز موفق نشدم ابعاد این غائله علی ضیا رو درک کنم. بذارید یه بار دیگه با هم مرور کنیم. علی ضیا مجری تلویزیون که از قضا انسان هم هست، گلاب به روتون مثل همه انسان ها دستشویی هم میره، مثل همه انسانها تولید مثل هم می کنه و مثل همه انسانها ورزشی رو دنبال و از تیمی طرفداری می کنه، برای تماشای دربی یا داربی یا هر کوفتی میره به یه کافه یا کافی شاپ یا هر خراب شده ای. وقتی پرسپولیس تیم محبوب ایشون بعد از کلی فراز و نشیب تو دقایق اضافه دقایق اضافه گل میزنه سر از پا نمی شناسه و چند خطی با شعری که جمعیت میخونن همراهی می کنه. خب؟؟؟ الان چی ماجرا به کجای دوستان برخورده؟ کافه رفتن یه مجری بده، پرسپولیسی بودن علی ضیا مشکل داره یا موی آقای مظلومی هم رفته جزء مقدسات و نمیشه باهاش شوخی کرد؟؟. تو فضای فوتبال ما که خواهر و مادر فوتبالیست و داور و مربی و مدیر و گزارشگرش هر روز پرچم تماشاگراست، شوخی با کم مویی یا بی مویی یه مربی اینقدر تند و زننده و غیر قابل بخشش بوده که کار به ممنوع الکاری و شکایت و تهدید و فحاشی و این بساطی که هست بکشه؟ مگه غیر از اینه که سال هاست شعر علی دمبه رو روی سکوها می خونن و با تقلید مشکل مادرزادی علی دایی در گفتار، مجالس عروسی رو گرم میکنن؟ درست از دقیقه نود و پنج این بازی همه اسطوره اخلاق شدیم؟ بی خیال تو رو خدا. تو مملکتی که هر روز با ناموس گیلانی ها و فهم و شعور آذری ها و هوش خانم ها و درازی عمر مسئولان مملکت و امثالهم، رکیک ترین و مغرضانه ترین و زشت ترین شوخی ها میشه و شنیع ترین جوک ها ساخته میشه، واقعا زور داره که یه جوون محجوب به خاطر دو خط همخونی از سر هیجان با یه شعار معمولی و حتی لوس که از قضا حاوی هیچ توهینی هم نیست، اینطور از کار بیکار شه و آماج حملات و فحاشی های همونایی قرار بگیره که همون جوک ها رو می سازن و هرهر به همون جوک ها میخندن. خیلی زور داره. نکته: کلا تو زندگیم یه بار علی ضیا رو دیدم. از ده سال پیش هم که تو مطبوعات ورزشی می نوشتم خدمت آقای مظلومی ارادت دارم.

منبع ورزش 3

۲۲ دیدگاه دربارهٔ «کمی تأمل، چرا ما ایرانی ها اینجوری هستیم؟ مشکل کجاست؟»

درود امیر . منم با آقای ژوله موافقم. راست میگه. من شنیده ام که اکبر عبدی را هم ممنوع التصویر کرده اند بخاطر اون حرفی که در تلویزیون گفته میدونید چی گفته اگه نمیدونید بگید تا بگم. راستی چند روز پیش در بخش اخبار ورزشی یکی از رادیوها شنیدم که یکی از ورزشکاران ایرانی به اتهام آزار جنسی در یکی از کشورها اخراج شده است ولی گوینده زود عبور کرد و متوجه نشدم که کی بود چه ورزشی میکرد در چه تیمی و چه کشوری بود امیر اگه از این قضیه خبر داری توضیح بده که ماجرا چی بوده. مرسی گلکم.

سلام امیر
نمیدونم به خودا
فقط میدونم همین کارامون هست که مارا تو دنیا انگشت نما کرده
آخه نه کار علی ضیا انقدر ناپسند بوده که ممنوع تصویر بشه
نه ریش مظلومی که باعث مسخره کردن پرسپولیسیا به مظلومی

فقط میدونم خیلی بد بختیم خیلی
فقط حرف میزنیم که خوشیم
یا اصلا خوشی زده زیر دلمون که همه چیز را
به مسخره میگیریم
از خدا گرفته تا خودمون
دنیا و یا علممون

فقط فقط میدونم آینده خوبی در انتظار ما هست

سلام امیر.
به نظر من، مجریان رادیو و تلویزیون هم مانند بازیگران و بازیکنان همیشه زیر ذره بین مردم کوچه و بازار قرار دارن و معروفیتشون باعث میشه که خیلی از جوانها و متاسفانه بیشتر نادانها از اونها تقلید و یا حرفها و املکردهاشون رو ملاک اعمال بعدی خودشون بدونن.
به همین دلیل این مشکل پیش آمد و مشکل دوم انتشار این ویدیو از طریق شبکه های اجتماعی بود، که در شرایط امروز اجتناب ناپذیر به نظر میرسه.
من شخصا علی ضیا رو مقصر اصلی میدونم، چون یه آدم معمولی و آزاد نیست و کردارش محرک اعمال خیلیای دیگه میشه.
البته من قبول دارم که این جور داستانها توی ایران پر رنگتر از کشورهای دیگه هست، اما کلا همه جای دنیا در این مساله در مورد هنرمندان شون صدق میکنه.
ممنون از پست.

سلام آقا امیر
بیایید احساسی نشویم.
به نظر من کار این مجری تلویزیون خطا بود.
خب چرا خطا بود
در جامعه مراکزی هستند که به امر تولید فرهنگ اشتغال دارند و دارای اهمیت متفاوت از یک دیگر میباشند.
هر مرکز تولید فرهنگ، دارای شان خاص خود میباشد.
راست است که صدا و سیما آن جایگاه قبلی خود را ندارد اما هنوز در بین اکثریت و بخصوص عوام جامعه، صاحب نفوذ و تاثیر هست.
صدا و سیما اگر بخواهد تاثیر و خط دهی حالا همان تولید فرهنگ را در راستای اهداف تعریف شده اش پیش ببرد، لازم است که کلاس کاریش حفظ شود.
در این بین نقش مجری بسیار دارای اهمیت میباشد.
در نظر بگیرید اگر این کار را فیلمبردار، یا صدابردار انجام میداد، زیاد نباید مهم میبود.
کاری که این مجری کرده ، تنها شعار نبوده، بلکه جو حاکم بر آن جمع زیاد از لحاظ دید عموم به نظر جالب نبوده.
بحث اشخاصی که حضور داشتند حالا.
ما البته ما نوعی عادت داریم به مجریان، فوتبالیستها، و دیگرانی که برجسته میشوند، به عنوان الگو نظر کنیم، و در حقیقت هم همین گونه میباشد.
یک فوتبالیست حق ندارد بگوید من مثل دیگران حق دارم هر رفتاری داشته باشم.
همچنین یک مجری، و و.
بنابراین من با این استدلال که مجریان و امثالهم، هم یک انسان هستند و و و.. موافق نیستم.
حالا منویات صدا و سیما هر چه هست ربطی به اصل موضوع ندارد
این قانون کلی مختص ایران هم نیست،
هر نظام فرهنگی از خودش محافظت میکند
ولی اگر صدا و سیما بگوید چون به مظلومی توهین شده من منع تصویر کرده ام، خب جای تعجب دارد
و غیر قابل قبول است.
ببخشید که زیاد شد
موفق باشید

سلام. دوستان حواسمون باشه کجا زندگی می کنیم؟ اینجا همه چی یا باند بازیه، یا ساخت و پاخت و زد و بند، شاید همین کار سادۀ علیو کسی دیگه ای می کرد هیچ اتفاقی نمی افتاد. احتمالا این علی بیچاره تیغش خیلی نمی بره، تو همین صدا و سیمایی که تشت باندبازیاش از پشت بوم افتاده و چنان غیر حرفه ای و تابلو جناحبندی و باندبازی می کنه که بچۀ پنج ساله هم می فهمه، یه مجری می تونه یه مجری دیگه رو بگیره بعدشم به شدت کتکش بزنه و طلاقش بده، ولی چون اون بابا تیغش می‌بره حتی صدای زن مظلوم که از قضا اونم مجریه به هیچ جایی نمی رسه. ولی این علی بیچاره که حالا تیم محبوبشو تشویق کرده یه چیزی گفته یا نگفته این جور باید اذیت بشه. خب دیگه همینه که هست. بله دوستان، موضوع اینه نه بستر فرهنگی بودن صدا و سیما و اینجور حرفا که الحق به رادیو تلوزیون ما نمیاد.

سلام.
راستش من با حرف های آقای ژوله موافقم ولی با کلیاتش اما جزئیاتش که موافق نیستم این ها هستند:
به هر صورت افرادی که یک چهره معروف در تلویزیون پیدا می کنند خواه ناخواه برای مردم به صورت الگو در میان البته این اشتباهه که ما اون ها رو معصوم بدونیم ولی به هر حال کسی که مثل آقای ضیا معروف میشه باید حواسش باشه مردم همه نمی تونند مجری گری و زندگی خصوصی اون رو از هم جدا کنند و مجبوره به خاطر همین قضاوت اشتباه هم که شده خودِ واقعیش رو یا اصلاً نشون نده و یا اگر هم میخواد خودش باشه در جمعی این کارو بکنه که عمومی نیست از طرفی در مورد ایشون من مطلبی در وبلاگم قبلاً نوشتم که عیناً کپیش می کنم تا قضاوت دوستان چی باشه.
مطلب اینه با عنوان ما همه در این جهان بازیگریم:

می دانیم که همه آن طور که نشان می دهند نیستند و معمولاً افراد در جامعه نقش بازی می کنند و کم پیدا می شوند کسانی که واقعاً خودشان باشند و به اصطلاح ظاهرشان با باطن آن ها یکی باشد.
نمی دانم شمایی که این مطلب را می خوانید چه نظری در مورد آقای علی ضیا، مجری ویتامین ث دارید؛ اما بنده صریحاً می گویم که اتفاقی پیش آمده که مرا نسبت به ایشان از حالت بی طرفی خارج کرده و به قول یکی از دوستان دیگر خاکستری نیستم و نسبت به ایشان نظری دیگر دارم.
در یکی از برنامه های ویتامین ث خانم هماوندی که یکی از کارشناسان در زمینه نابینایان هستند و باید متذکر شوم که خودشان نیز نابینا می باشند، به عنوان میهمان حضور داشتند.
ابتدای برنامه سؤال و جواب های معمولی رد و بدل شد و خانم هماوندی مطالبی را در زمینه ی چگونگی رفتار صحیح در برخورد با یک فرد نابینا عرض کردند.
آخر برنامه آقای ضیا به خانم هماوندی می گوید که: به پایان برنامه نزدیک می شویم، اگر حرفی سخنی دارید بفرمایید؛ خانم هماوندی هم می گویند که: از استادانم در دانشگاه به خاطر کمک های بی دریغشان سپاس گزارم و مخصوصاً از آقای … تشکر ویژه دارم که بسیار مرا راهنمایی کردند که در این لحظه آقای ضیا مسأله را به صورت یک شوخی در می آورد و می گوید: اتفاقاً آقای … همین الآن وارد استدیو شدند و خانم هماوندی هم که فکر می کنند منظور او همان استادشان می باشد به احترام از جا بر می خیزند و آقای ضیا با آن به اصطلاح با مزه بازی هایی که از او سراغ داریم می گوید: بفرمایید آقای … بفرمایید! وقتی که آن آقا که از همکاران آقای ضیا بود شروع به صحبت می کند خانم هماوندی قضیه را متوجه می شوند و به آرامی در صندلی خود می نشینند.
برای کسانی که احتمالاً ماجرا را متوجه نشدند در توضیح عرض می کنم که آقای … فقط با استاد خانم هماوندی تشابه فامیلی داشتند و آقای علی ضیا، مجری محبوب این روز های مردم خواستند مثلاً شوخی ای کرده باشند یا چیز دیگر که ما هدفشان را تشخیص ندادیم و به علت آن که نمی توانیم از ملاقات حضوریشان استفاده کنیم و ماوقع را جویا شویم از تجسس بیشتر احتراز می کنیم و قضاوت را به شما واگذار می نماییم.
خانم هماوندی هم بعد ها برای دوستان تعریف کردند که وقتی برنامه قطع شد فقط به آقای ضیا گفته بودند که قصدتان چه بود و خلاصه بسیار از ایشان ناراحت شدند.

سلام امیر. اتفاقا من فیلم حادثه رو دارم ولی صدای علی ضیا اصلا تو صدای جمعیت گم بود! با اینکه از سبک اجرای ضیا چندان خوشم نمیاد ولی خدا وکیلی حقش نبود که این بنده خدا رو به این شکل اذیت کنند تا جایی که تو بازی بعدی استقلال با فولاد تو جام حذفی به اون شکل نادرست علیهش تو ورزشگاه شعار بدند.
یادمون نره که همین حدود چهل روز پیش بود که بابت زنده موندنش پس از فاجعه ی منا چقدر خوشحال بودیم اما الان نباید اینطور ناجوانمردانه میکشتیمش.
البته تا جایی که من خبر دارم علی ضیا خودش بارها از مظلومی و هواداران استقلال عذرخواهی کرد و حتی سر تمرین این تیم رفت و آقای حبیب کاشانی یه مراسم آشتیکنان بین این دو برگزار کرد که پس از این مراسم آقای مظلومی طی نامه ای به معاونت سیما خواستار لغو ممنوع التصویری علی ضیا شد، اما بازهم مثل همیشه شاه بخشیدو کدخدا هنوز نبخشیده و انگار حالا حالا هم نمیخواد ببخشه.
عمو جون!: اتفاقی که شما گفتی رو بازیکن تیم والیبال پیکان تو مسابقات والیبال باشگاههای جهان تو برزیل رقم زد که آقای شیعی اینطور توجیه نمودند که این بازیکن با خدمه ی هتل درگیر شده.
آهان! راستی یه نمونه دیگه از این فرهنگ بد خودمون یادم اومد که برمیگرده به ماه رمضان امسال و بلایی که به ناحق سر احسان علیخانی آوردند و چه تهمتها و افتراهایی به این بنده خدا زدند!.
آهان! عادل فردوسیپورم کم مورد این بی اخلاقیها قرار نگرفته! و هانیه توسلی و خود ژوله در حین استنداپ کمدی، بهاره رهنما، بهنام صفوی، خدا بیامرز مرتضی پاشایی، و … .
کلا همینطوری مثالو مصداق که از این بیمهریها داره به ذهنم میرسه.
البته جناب مصدق: ماجرای آزاده نامداری و فرزاد حسنی به مراتب پیچیده تر از این حرفاست که شما فرمودی و خود نامداری هم کم اشتباه نکرد! به نظرم دلیلی نداشت که این عکسها که شما هم اشاره کردیدو بذاره تو اینستاگرامش بعد چند ساعت برشداره و بگه که حالم خوب نبودو این حرفا!… بحث ارتباطشم با علیرضا سجادیم که منجر به ازدواجشون شد دیگه جای خودش که تو سایت جام جم و بخش سیما مطرح شد، پس منبع اطلاعاتیمم خیلی ضعیف و بی پایه اساس نیست.
سپاس.

جناب آذرماسوله، شما باز هم مثل پست قبلی منظور رو نگرفتی، منظور باندبازی تو صدا و سیما بود که اظهر من الشمسه، نه این که حق به جانب حسنی بود یا نامداری. این فقط یه مثال بود، من حتی اسمشونو هم نبردم تا از صرف مصداق تجاوز نکنه،

سلام مجدد. حسین جان مطلبی که شما گفتی کاملا صحیح و اتفاقا من هم دقیقا عین همین روایت رو از خانوم هماوندی شنیدم و اتفاقا با شما و همکار خوبم خانوم هماوندی هم عقیده هستم! اما بازهم تأکید میکنم که با همه ی این اتفاقات حق علی ضیا این نبود! شاید اگر تا این حد جنجال به پا نمیشد معاونت سیما مجبور نمیشد که واکنش نشون بده و برای به خوابوندن قائله این بنده خدا رو ممنوع التصویر کنه.

سلام به دوستان عزیز. شرمنده که نمیتونم تک تک کامنت ها رو جواب بدم.
چند روزه به قدری این اینترنت مخابرات داره اذیت میکنه که اصلا سایت بزور باز میشه و وقتی ارسال دیدگاه رو میزنم، یا can not this page میده یا کلی طول میکشه تا یه دیدگاه ارسال بشه.
تشکر از همه ی عزیزانی که نگرش خودشون رو در این ارتباط مطرح کردن.
دیدگاه منم اینه که در این که شخص علی ضیا در وهله اول در این ماجرا مقصر هستش، شکی نیست.
به همون دلایلی که عطا و سایر دوستان مطرح کردن.
اما مسئله ای که باید بهش اشاره کنم، بر میگرده به بی انصافی ها، افراط و تفریط ها، شتابزدگی، فحاشی های زننده ای که از طرف هواداران تیم استقلال صورت گرفت، شعار های ناجوان مردانه ای که در ورزشگاه ها خطاب به وی داده شد و خیلی از بی اخلاقی های دیگه که متناسب با ابعاد کاری که علی ضیا کرد نبود.
دقیقا منظور من هم در پست همین بود که ما چرا برخی اوقات به یک مسئله بیشتر از اون چیزی که هست بها میدیم، بی مورد بزرگش میکنیم و به قدری از اصل داستان دور میشیم که هر کی ندونه فکر میکنه فلان کس یک جنایت علیه بشریت کرده..
بنابر این شخصا منکر اشتباه علی ضیا به جهت جایگاه اجتماعی که داره نیستم، اما معتقدم رسانه ها و مردم و بی اخلاقی هایی که در این ارتباط شکل گرفت، فراتر از اشتباهی بود که این مجری تلویزیون مرتکب شد.
باز هم منتظر نظرات سایر هم محلی ها در این ارتباط هستیم.

چرا خانمها اینجا نظر نگذاشتند؟ عجیبه…
من نظر دوستان رو نخوندم…مشکل یک جا و دو جا نیست… خانه از پای بست خرابه… ما سنگ حقایقی را به سینه میزنیم که همه یک مشت شعار کهنه و پوسیده ست که باید روونه قبرستون بشه… بگذارید براتون مثالی بزنم… ما داریم توی خونه ای زندگی میکنیم که درهاش رو سالهاس بستیم و آب و جاروش نکردیم و پنجره هاشم باز نکردیم حتی… هوا متعفنه… هوا آلوده ست…حقایق ما و اعتقادات ما بروز نشدند و آب و جارو نشدند و اینه که فاسد شدند… و علت اینهمه بیماری اخلاقی توی جامعه که منحصر به یک نفر و دو نفرم نیس، و همه باهاش درگیریم همین فضای آلوده به میکروب حماقتهای ناشی از سنتهای پوسیده ست… ما سالهاست که داریم غذای مونده میخوریم… چه انتظاری دارید ازمون؟ که با اخلاق باشیم؟ کسانی میتونند درست فکر کنند و درست عمل کنند و سالم بمونند که بهشون هوای سالم برسه… این آقایونی که این آقا رو ممنوع التصویر کردند هم بیچاره ها مسموم شدن تو این هوا… بهشون حق بدید… نمیدونن که بیمارند… و ما ایرانی جماعت نمیدونیم که بیماریم… سخته ولی شدنیه سالم بمونیم… باید به هوای پاک برسیم… حالا این هوای پاک کجاس؟ خودش بحث جداییه…
خوش باشی آقای سرمدی… پستت سر درد و دل ما رم باز کرد…خخخخخ

هاهاهاهاهاهاهاهاها… الان جخ کامنتا رو خوندم… من جاده خاکی زدم ظاهراً… آخه فوتبال بمن چه؟…خخخخخخخخخ… آخه تلویزیون نگا نمیکنم من اصلاً… خخخخخخخ… فک کردم بحثتون جامعه شناسی و آسیب شناسی و ایناس… چه میدونستم جلسه نقد دارید… میگم چرا دخترا اینجا نیستنا…
بفرمایید به صحبتهای مردونه تون ادامه بدید… من برم تو آشپزخونه بیبینم آبگوشتم دم کشیده آیا؟ هاهاهاهاهاهاهاهاهاها…

سلام امیر آقا به نظر من که آقای ضیا هم مقصر بوده کسی از یک مجری صدا و سیما انتظار نداره که مثل دیگران یک مربی فوتبال رو مسخره کنه
چون رسانه همیشه برای دیگران منبع انتقال فرهنگه خوب واقعا کار اون جمع اشتباه بوده که شعار آمیخته با تمسخر دادن به خاطر این که تیم استقلال باخته

سلام و تشکر از مشارکت سایر دوستان.
بانو حتما بزرگیتو میرسونم.
یادش بخیر. حححخخخخججججچچچچچخخخخ رو میگم. خخخ
راستی اگه به این حوزه علاقمندین این مطلب از روزنامه شرق رو هم حتما بخونید.
ممنوع التصویرها به فضای مجازی می روند.
http://tnews.ir/news/FD7E51717066.html#%d9%85%d9%85%d9%86%d9%88%d8%b9-%d8%a7%d9%84%d8%aa%d8%b5%d9%88%db%8c%d8%b1%d9%87%d8%a7-%d8%a8%d9%87-%d9%81%d8%b6%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%ac%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d9%85%db%8c-%d8%b1%d9%88%d9%86%d8%af

سلام به جناب مصدق گرامی. برادر اصل حرف شما رو که باندبازی تو صدا و سیما هست رو قبول دارم، شما به من بگو کجا رو میشناسی که الان از آسیب باندبازی در امان مونده باشه؟! اما مصداقهای مناسبی رو برای توضیح حرفتون انتخاب نکرده بودید.
این آقا چه تو باند فعلی باشه و چه نباشه، نمیشه توقع داشت که به خاطر یه اتفاق تو زندگی شخصیش افتاده مجازات کاری کرد! همونطور که در مورد علی ضیا هم نظر من همین که این آقا رو نباید بدین شکل قربانی کرد و این روش غلط مدیریتی که متأسفانه تو جامعه ی ما به غلط مرسوم شده.
کسانی مثل حسنی و نامداری و علیخانی و ضیا و سایرین از سرمایه های حوزه ی فرهنگ و رسانه ی این ملت هستند و روا نیست که با این برخوردهای صلیقه ای اونها رو نسبت به این فضا دلزده کنیم.
حیف که این ملت و این رسانه واسه به وجود اومدن افرادی از دست سرمایه گزاری کنه ولی به خاطر برخوردهای صلیقه ای آقایون از ثمره ی سرمایه گزاری این افراد کشورهای دیگه استفاده کنند و مواردی نظیر موردی که برای کسانی مثل فرشید منافی و مجید وارث و سید محمد حسینی و فرشته ی ملکفرنود پیش اومد پیش بیاد.
بنابر این مصداق باندبازی در به کارگیری نامناسب افراد و توانمندیهاشون و مباحث دیگریست نه بحث تیغ که واسه یکی بریدو به خاطر مسائل مربوط به زندگی شخصیش ممنوع الکار نشد و واسه یکی نبریدو به خاطر یه شعار و جنجال بیموردی که به پا شد ممنوع التصویر شد.

دیدگاهتان را بنویسید