خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

یه شعر جدید از خودم به نام شارگ

با سلام خدمت دوستان عزیز خودم. باز من اومدم خدمتتون با یه شعر جدید به نام شارگ:

شارگمو امشب زدم، دوباره عاشقت نشم،
عاشق اون ناز و ادات، چشای نالایقت نشم.

اینجور رو تخت افتادمو، دکتر ها هستن رو سرم،
موقع مرگم رسیدو، عزرائیل هست بالای سرم.

آخر دوست داشتن تو، به غیره بدبختی چیه،
انداختیدم روز سیا، جان خودت ول کن دیگه.

من دارم اینجا جان میدم، پیش خودت بهم میخندی،
من دارم میمیرم و تو، فکر خیانت به منی.

بهم خیانت کردیو، تاوان اون رو میبینی،
فکر نکن بعد از مرگ من، یه دیقه راحت میشینی.

اینجا دیگه آخر راست، آخر خط ما دوتاست،
هرچی بوده تموم شده، دل به تو بستن اشتباست.

تقدیم به دوستانه عزیزم در سایت گوشکن. دوستان از همتون یه ذره ناراحتم. به خاطر این که واسم کامنت نمیزارید یا شایدم من لیاقت کامنت های شما رو ندارم. اگر من رو قابل میدونید واسم کامنت بزارید. ممنون میشم از همتون. تا پست بعدی همتونو به خدای بزرگ میسپارم.

۱۴ دیدگاه دربارهٔ «یه شعر جدید از خودم به نام شارگ»

سلام سجاد.
ممنون بابت شعرت.
ولی بهتره شعرای این شکلی خیلی نگی.
مگه دوست داشتن و خوبی کردن چشه که از نفرت شعر میگی پسر؟
به هر حال ممنون.
بچه ها هم مطمئن باش شعرهات رو میخونن. منتها خیلیها اینجا نامحسوس هستن و اهل کامنت دادن نیستن. ولی مطمئن باش که پستهات خونده میشه.
این شعر رو هم تقدیم میکنم به تو و همه ی خواننده های پستت:
روح بزرگوار من، دلگیرم از حجاب تو،
شکلِ کدوم حقیقته، چهره ی بینقاب تو.
وقتی تن حقیرمو، به مسلخ تو میبرم،
مغلوب قلب من نشو، ستیزه کن با پیکرم.
اسم مَنو از من بگیر، تشنه ی معنیِ منم،
سنگینه بار تن برام، ببین چه خسته می شکنم.
به انتظار فصل تو، تمام فصلها گذشت،
چه یأسِ بینهایتی، ندیمِ من بود.
فصل بد خاکستری، تسلیمو بیصدا گذشت،
چه قلبِ بیسِخاوتی، حریم من بود.
دژخیم بیرحمِ تنم، به فکر تاراجِ منه،
روح بزرگوار من، لحظه ی معراجِ منه.
فکر نجات من نباش، مرگ مَنو ترانه کن،
هر شعرمو به پیکرم، رشته ی تازیانه کن.

درود بر سجاد عزیز. وقتت به خیر. به خدا اینی که میگم به هیچ عنوان قصد توهین و تحقیر نیستا، فقط میخوام ازت خواهش کنم یه کم ترانه بیشتر بخونی و گوش بدی، آخه از نظر وزنی، معنایی و… خیلی شعرهات ضعیفه. خیلی. ببین منی که دارم این رو میگم از خودمم چنین انتقاداتی شده بود تا تونستم یه خرده ترانه ها و اشعار بهتری بگم. من از رو دوستی دارم بهت میگم این رو سجاد عزیز، اگه یادت باشه تو یکی از پستهای قبلیتم چنین نظری رو داده بودم. خواهش میکنم ازت ترانه های مریم حیدرزاده، عبد الجبار کاکایی، نیلوفر لاریپور و افشین یداللهی و اهورا ایمان رو مطالعه و گوش کن. خیلی خیلی کمکت میکنه در بهتر ترانه گفتن. اسم این مدلی هم که تو میسرایی ترانه هستش نه شعر. امیدوارم از من ناراحت نشی گل پسر. به کارات ادامه بده تا یه روزی بالاخره پیشرفت کنی. ولی نظر من اینه که هر کاری رو اینجا ننویسی، آخه وقتی مخاطبای این سایت چندتا کار ضعیف ازت ببینن مطمئن باش تعداد بازدیدها و کامنتهایی که برا پست هات زده میشه روز به روز کمتر میشه. این قدر تمرین کن، این قدر ترانه بنویس و برا خودت حلاجی کن تا بالاخره یه ترانه ی پخته از خودت رو اینجا بنویسی و بترکونی. من رو ببخش دوست گلم. از صمیم قلب آرزو می کنم یه روز از ترانه سراهای به نام و معروف ایران بشی سجاد. شاد و سرزنده باشی شیرمرد کرمانشاه.

درود! من با اشعار و ترانه های شاد حال میکنم و بیشتر افراد این محله هم با اشعار و ترانه های شاد حال میکنند… کسی اینجا به کسی توحین نمیکنه ولی کامنت نمیگذاره… پس برو شاد بخوان و شاد بنویس و توجیح نکن که کسی گوش نمیکنه…!

سلام سجاد. ۱دونه کامنت طولانی از اون هایی که حوصله ها رو سر می بره برات نوشته بودم اینترنتم۱دفعه سرفهش گرفت قطع شد و تمامش پرید. هر اندازهش یادم مونده باشه رو از اول می نویسم.
من پست های قبلیت رو نخوندم و این اولین پستیه که ازت می خونم. آخه۱مدت زیادی اینجا نبودم و تازه دیروز دوباره اومدم.
سجاد می دونی به نظر من و به تأیید خیلی ها۳تا چیز به آدم خیلی آرامش میده. شعر، موسیقی، نقاشی. واسه ما که نمی بینیم گزینه سوم یعنی نقاشی مردوده. می مونه شعر و آهنگ. من نقاشی رو هم خیلی دوست داشتم هنوز هم دوستش دارم ولی از زمانی که دیگه ندیدم طبیعتا مجبور شدم کوتاه بیام ولی عوضش۱جایگزین برای نقاشی پیدا کردم که کمکم کنه. مطالعه جایگزین خوبیه. در گذشته منابع مطالعه واسه ما نابینا ها خیلی کمتر از حالا بود ولی الان اوضاع داره میره به طرف بهتر شدن. منابع وسیع تر میشن و امکان مطالعه واسه ما بیشتر و بیشتر میشه.
سجاد! برای بیشتر موفق شدن باید پیش تر رفت. واسه اینکه بالا تر بریم باید به امکان بالا تر رفتن مسلح باشیم. شرط بهتر گفتن و بهتر نوشتن آگاه تر شدنه و شرط آگاه تر شدن بیشتر خوندن و بیشتر تمرین کردنه.
این خیلی عالیه که تو شعر میگی و نوشته هات رو اینجا با بچه ها به اشتراک می ذاری. بچه ها می خوننت و نظر میدن. از هر کسی که زیر پست هات کامنت می ذاره اگر۱نکته کوچولو هم بگیری، می بینی که بعد از به اشتراک گذاشتن۱۰تا پستت کلی چیز بلد شدی که پیش از اون نمی دونستی. نمونهش کامنت پادشاهه. ببخش من خیلی پر حرفم قدیمی تر های اینجا می دونن. نتیجه از این همه پر حرفی های من:
بیشتر بخون، بیشتر بنویس، دقیق تر گوش کن و به خاطر بسپار.
من همین طرف هام و منتظر پست بعدیت هستم که با این یکی مقایسهش کنم.
امیدوارم زمانی برسه که شعرت بهت حس رضایت و آرامش بده و با گفتن و نوشتن هر شعر احساس کنی که سبک تر و سبک بار تر میشی!
تا این کامنتم رو هم اینترنت قورتش نداده بفرستمش!

سلام جناب رشیدی بزرگ.
احسنت به شما. این خیلی خوبه که دارید سعی میکنید رو این استعداد خدا دادی کار کنید منتها سعی کنید یه کوچولو خوشبینتر ترانتون رو بسرایید.
من شخصا در هر صورت هروقت پستتون رو میبینم ازش رد نمیشم با اینکه تا حالا کامنت ندادم.
واستون دعا میکنم بیش از پیش موفق باشید همزبون .

دیدگاهتان را بنویسید