سلام به همه ی شما دوستان هم محله ای عزیز و دوست داشتنی خودم.
ببخشید که دیر به دیر مییام به هر حال زندگی هست و دردسر هاش.
اما حالا که اومدم بذارید تا با دوتا خبر از خودم و بعد هم یک شعر در خدمتتون باشم!
اولین خبر این که چند وقت پیش شعری رو برای شرکت در جشنواره شعر علوی فرستادم که خوشبختانه برگزیده شد. جشنواره در شهر جهرم استان فارس برگزار می شد من هم به اتفاق خانواده آماده ی رفتن بودم که متأسفانه مشکلاتی غیر مترقبه پیش اومد و اجازه نداد که به اختطامیه جشنواره بِرَم.
دومین خبر این که برنامه ای ویژه هفته ی دفاع مقدس از سیمای هرمزگان به نام کربلای جبهه ها پخش شد که ترانه ی تیتراژ این برنامه مال من بود که خوشبختانه خیلی هم مورد توجه قرار گرفت.
خوب بریم سر اصل مطلب و ایام محرم که امشب شب تاسوعا هست و من هم به همین مناسبت شعری رو آماده کردم تا تقدیم حضورتون کنم که امیدوارم مورد توجه شما قرار بگیره و بنده رو هم از دعای خیر خودتون بی نصیب نذارید.
***
زده از خیمه برون قوت بازوی علی.
وارث هیبت و مردانگی و خوی علی.
بر لب رود رسید آن که خودش دریا بود.
لب خشکش به وفاداری او امضا بود.
گشته طفلان حرم پیش دو چشمش تصویر.
با همه قدرت خود می زند او هی شمشیر.
تا رساند به حرم آب تلاشی کرده.
مدعیان خودش را متلاشی کرده.
تا دو دستش به بدن بود کسی مرد نبود.
ترس از او داشت سپاهی و هماورد نبود.
تا که شد دست جدا لشکریان شیر شدند!
دست بر نیزه و قبضه ی شمشیر شدند!
گشت شرمنده ی او مشک که سر می رفت آب!
از همان تیر که خورده است هدر می رفت آب!
عاقبت گفت برادر به دو چشمان تَرَم،
تا نَفَس هست مبر پیکر من را به حرم!
۲۴ دیدگاه دربارهٔ «شعری از خودم به نام دریا تقدیم به حضرت ابوالفضل»
سلام بسیار عالی بود همیشه موفق باشید
سلام ممنون سلامت باشید
سلام رضا جان
عالی بود، خوشم اومد.
سلام بزرگوار ممنونم از توجه شما خوش حالم که پسندیدید
سلام. حضرت ابوالفضل یارِت باشه عالی بود
سلام سلامت باشید انشا الله که نظر لطفشون شامل حال هممون باشه
سلام بر آقا رضا.
شعر بسیار خوبی بود. لذت بردم.
فقط یه نکته. اگه مصراع دوم بیت ششم رو به صورت
دست بر نیزه و بر قبضه ی شمشیر شدند مینوشتی بهتر بود و مشکل وزنش هم حل میشد.
در پناه حق.
سلام ممنون بزرگوار
درست میفرمایید من البته توی تایپ عجله کردم و فراموش کردم عذر خواهی میکنم ولی ممنون از دقت نظر شما
آفرین. حتمی خیلی حس خوبی داشتی موقع سرودنش. خدا حفظت کنه
سلام ممنون این حس خوب زمان سرودن تمام اشعار برای اهل بیت سلام الله علیها به سراغ آدم مییاد و این شعر هم همین طور بود
مرسی از توجه شما
سلام دوست عزیزم
خیلی زیبا بود و لذت بردم. بازم برامون شعرهای اهل بیتی بذار. موفق و پیروز باشی
سلام بزرگوار
چشم حتما
سلام بر شما، عالی بود. موفق باشید. تنها مطلبی که به نظرم رسید؛ این است که بیشتر مطالعه کنید و اشعار شعرایی که از زبان روز در شعرهایشان استفاده میکنند را مطالعه بفرمایید. دست عباس یاریگر شما باد.
سلام بزرگوار
از توصیه ی به جای شما تشکر میکنم و حتما این کار رو انجام میدم متشکرم از توجه شما
سلام آقا رضا بسیار عالی بود واقعاً لذت بردم موفق باشید …
سلام ممنونم لطف دارید سلامت باشید
درود
رضا جان قبول باشد عزاداری های شما و مابقی اهالی محله . خیلی دوست دارم این شعر را و هنری ندارم اما تلاش کردم این شعر را به صورت نوحه بخوانم و بچه ها گفتند که بله رها کن سرما را خوردی ..خخخ .خوب نمی گذارند که استعدادهایمان بدرخشد .
سلام بزرگوار ممنون از توجه شما اتفاقا این شعر رو برای یک دسته ی زنجیر زنی گفتم و به صورت نوحه ی زنجیر زنی میشه خوند
سلام آقای انصاری فرد
هر چه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند
ممنونم برای شعر زیباتون
و تبریک برای موفقیت هاتون در عرصه ادبیات و شعر.
خوب و خوش باشید همیشه.
سلام ممنونم از لطف و محبت شما
سلام!
ایام بر شما نیز تسلیت و تعزیت باد و موفقهایتان روزافزون.
سلام ممنونم زنده باشید
سلام.
خوش به سعادتتون که برای اهل بیت شعر میگین.
من تا حالا چنین سعادتی نداشتم.
اجرتون با خدا و معصومین و برآورده شدن حوائجتون باشه.
ایام رو تسلیت میگم و از خدا برای شما و تمامی اهالی محله قبولی دعاها و عزاداریها و رسیدن به آرزوهاشون به برکت و آبروی اهل بیت که در نزد خدا دارن دعا میکنم.
سلام بزرگوار زنده باشید ممنونم شما هم انشا الله با توکل به خدا میتونید چرا که نه انشا الله به همین زودی منتظر پست اهل بیتی شما خواهیم بود