سلامی به وسعت دلهای دریایی به آشنایان دریادل محله نابینایان!
امید که درخت کامیابیهاتون سر به آسمان بکشه!
در سفر امروزمون به جهان آزاد قراره یهخورده عقب بریم و سری به زمانی نه چندان دور بزنیم. زمانی پیش از نرمافزارها و صفحهخوانهای آشنامون، که برای دسترسی به منابع اطلاعاتی موردنیازمون میبایست به خوانندههای انسانی متوصل میشدیم تا کتاب یا فایل موردنظرمونرو واسمون گویا کنن.
و امروز که دسترسی ما به موارد متعدد به وسیله نرمافزارها و صفحهخوانها بیشتر و سادهتر شده، گاهی میشنویم که بحث بر سر انتخاب بین خوانندههای انسانی یا نرمافزارهای موجود به عنوان گزینه برتر در جریانه. واقعا کدوم بهتره؟ اینکه همچنان به روش گذشته به انسان برای دسترسی به منابع اطلاعاتی متکی باشیم یا از نرمافزارهای موجود کمک بگیریم؟ استفاده از این دو گزینه هر کدوم دارای مزایا و موانعی هستن که شنیدن و دونستنشون از نظر و نگاه طرفداران هردو مورد خالی از لطف نیست.
پس بریم تا ببینیم در انتهای این سفر به کدوم یک از این دو گزینه رأی میدیم!
مشخصات نشریه:
- نام مقاله: Why Human Readers Are No Substitute for Accessible Software
چرا خوانندگان انسانی جایگزین نرمافزارهای قابل دسترس نیستند؟ - نویسنده: سابرا یوینگ (Sabra Ewing)
- مترجم: پریسا جهانشاهی
- منبع: future reflections
بازنشر از بریل مانیتور (Braille Monitor), جلد 61، شماره 2، فوریه 2018
یادداشت سردبیر:
در روزهای پیش از صفحهخوانها و حجم وسیع منابع اینترنتی، استفاده موثر از خوانندههای انسانی برای دانشآموزان نابینا ضروری بود. هیچ دانشآموز نابینایی قادر نبود برای گذراندن دورههای کالج یا حتی دبیرستان بدون استفاده از خوانندگان به مجموعهای از مطالب چاپی دسترسی داشتهباشد که در غیر این صورت قابل دسترس نبودند. از زمان ورود کامپیوترها به زندگی ما و در دسترس قرار گرفتن مطالب بیشتر و بیشتر به صورت الکترونیکی، دانشآموزان نابینا و کمبینا از طریق صفحهخوانها و بزرگنمایی امکان دسترسی برابر و شانس مطالعه و یادگیری بدون مانع در کنار همکلاسیهای بینای خود را دارا میباشند. با این حال، همانطور که همه میدانیم، این رویایی دور از حقیقت است. اغلب اوقات منابع الکترونیکی که در کلاسهای درس مورد استفاده قرار میگیرند به صورت غیربصری و غیر قابل دسترس هستند. گاهی مدارس نواحی مختلف دانشآموزان نابینا و کمبینا را تحت فشار قرار میدهند که در صورت مواجهه با موارد غیرقابلدسترس از خوانندگان انسانی استفاده کنند. در این مقاله سابرا یوینگ (Sabra Ewing), که به عنوان دانشآموز نابینا سالها با مشکلات مربوط به نرمافزار درگیر بود، توضیح میدهد که چرا احساس میکند استفاده از خواننده زنده جایگزین قابلقبولی نمیباشد.
قانون منابع آموزشی دسترسپذیر دستورالعملهایی برای استفاده از محتوای الکترونیکی قابلدسترس و بر پایه آموزش ایجاد میکند. این قانون همچنین مواردی به عنوان جایگزین دسترسپذیری برابر دارد که به مدارس اجازه میدهد در زمان کافی نبودن منابع فعلی امکان دسترسی را به روشهای دیگر فراهم سازند. گاهی مسئولین مدارس و نابینایان هردو بر این باورند که یک خواننده انسانی میتواند به عنوان دسترسی جایگزین «یا جایگزین قابلدسترس» عمل کند. آنها متوجه این امر نیستند که استفاده از خواننده انسانی، با انحراف روابط علت و معلولی در محیطهای مجازی، تقاضای ادراکی ناممکن و بیفایده از یک رابط بصری و رواج وابستگی و کژاندیشی در تمامی فرآیند تجزیه و تحلیل دادهها، کاهش دسترسپذیری را سبب میشود.
بگذارید اینگونه تصور کنیم که مدرسه ناحیهای که کمک به دانشآموزی نابینا را بر عهده دارد، با کمبود مربی تحرک و جهتیابی روبهروست. منطقه قادر به فراهم کردن مربی برای این دانشآموز نیست، اما یک راهحل عالی برای این امر موجود میباشد. یک مربی که در حال کار با شخص دیگری است، به دانشآموز تلفن خواهد کرد تا به توصیف وی از مشخصات اصلی مرتبط با درس از قبیل تقاطعها، معابر امن خیابانها و تکنیک مناسب بهرهگیری از عصا گوش فرا دهد. دانشآموز هنگام گوش دادن، به طور ذهنی در درس شرکت خواهد داشت.
بسیار خوب، با این حساب شاید این راهحلی عالی نیست، اما مدارس با ارائه یک خواننده به جای نرمافزار دسترسپذیر، به وارد آوردن آسیبی مشابه به دانشآموز اقدام میکنند. یک محیط مجازی درست همانند محیط فیزیکی دارای روابط علت و معلول میباشد. وقتی شما دکمهای را میفشارید یا روی صفحه به بخش دیگری میروید، محیط تغییر میکند. زمانی که دادهها را وارد میکنید، محیط پاسخ میدهد. از آنجا که این فرایندی بسیار تعاملیست، اجازه دادن به خوانندهای انسانی به منظور کنترل نرمافزار برای دانشآموز نابینا، موجب ایجاد مانع در روند یادگیری وی میگردد، به همان اندازه که مشارکت مجازی در یک درس تحرک و جهتیابی (O&M) مشارکت ناقصی را در محیط فیزیکی ارائه میدهد.
برخی ممکن است این استدلال را داشتهباشند که مدارس میتوانند این تأثیر را با استفاده از خواننده به عنوان یک نماینده یا وکیل که از ابتدای فعال سازی نرم افزار تا آخرین کلیک ماوس دقیقا از دستورالعملهای دانشآموز پیروی میکند به حداقل برسانند. مشکل اینجاست که برقراری ارتباط یک دانشآموز نابینا با کامپیوتر به صورت غیربصری میباشد. برای مثال، دانشآموز برای اینکه به خواننده بگوید چگونه یک پاکت یا یک فلش سبذرنگ را یافته و روی آن کلیک کند با مشکل مواجه است. بسیاری از دانشآموزان نابینا اطلاعات را به روشی پردازش میکنند که قادر به هدایت خواننده به سمت نمادهای روی صفحه نمایش که دائماً در حال تغییرند نمیباشند.
سپس باید به معنا متوصل شد. میتوانید به یک دانشآموز نابینا توضیح دهید که پاکت چیزیست که با کلیک بر روی آن قادرید ایمیلهایتان را بررسی کنید، و معنی فلش سبزرنگ مانند چراغ سبز رفتن به مورد بعدی یا به جلو میباشد، اما این فرایند بهطور بالقوه میتواند برای هر نمادی پذیرفته شود. برای کسی که همیشه از صفحهخوان استفاده میکند، اینگونه اطلاعات چندان قابل تجسم یا کاربردی نمیباشد. مدرسه باید دانشآموزان را تشویق کند که بر مهارتهای نابینایی متمرکز شوند که نیازمند جد و جهد کمتر بوده و به جای اینکه از آنها مهارتی را بخواهد که مطالعهاش سالها به طول انجامیده و وی را به خواننده وابسته میکند، به آنها امکان استقلال و تسلط بیشتری بدهد.
مشکل دیگری در استفاده از یک خاننده به جای نرمافزار دسترسپذیر وجود دارد: اطلاعات تحریف شده و کمتر قابل دسترس خواهد بود. یک خواننده، حتی اگر آموزشدیده باشد، مبدل به کنترلی بر چگونگی ارائه اطلاعات و فیلتری برای آنچه مهم است میشود. این امر به ویژه در شبیهسازیهای نرمافزاری رخ داده و بسیار طول خواهد کشید تا یک خواننده هر صفحه در حال تغییر را توصیف کند. اما این اصل در مورد تمام رسانههای آموزشی، از جمله کتابهای درسی صادق است. نابینایان به وسیله تجربه و آموزش یاد گرفتهاند که چه اطلاعاتی را میتوانند از طریق یک صفحهخوان دریافت نموده و چگونه آن را بخواهند. علاوه بر این، اطلاعات هر زمان که بدان نیاز داشتهباشند مانند دانشآموزان بینا برایشان قابل دسترس خواهد بود. دانشآموزان نابینا زمانی که ناچارند با سرعت کمتری فرایند یادگیری را طی کنند، در انتظار مطالب ضبط شده مانده و بر اساس برنامه خواننده عمل کنند، و زمانی که مدرسه اقدام به ارائه نرمافزار و فرمت فایلهای جایگزین نمیکند یادداشتهایی را از ابتدا بر پایه آنچه خواننده به آنها منتقل میکند ایجاد کنند، به دسترسی برابر دست نخواهند یافت.
خلاصه اینکه اجبار در استفاده از خواننده به جای مواد آموزشی دسترسپذیر به شدت مانع یادگیری و موفقیت دانشآموز خواهد شد. دانشآموزان برای درک کامل مفاهیم باید خود از نرمافزار بهره ببرند. علاوه بر این، مدارس باید از آنها انتظار داشتهباشند که مجموعه مهارتهای نابینایی به جای تسلط بر موارد غیربصری و بهرهگیری از رابط بصری را به مرحله اجرا برسانند. دسترسی برابر همچنین بدین معنیست که دانشآموزان بینا و نابینا هر دو باید استقلال و سهولت در بهرهمندی یکسانی را دارا باشند. بنابر این ما باید خواهان این امر باشیم که در جایی که مدرسه قادر به تغییر روش مناسب به استفاده از نرمافزارهای دسترسپذیر نیست، مواد آموزشی جایگزین را برای دانشآموزان نابینا فراهم کند تا نیازی به استفاده از خواننده انسانی نداشتهباشند.
شناسنامه نشریه جهان آزاد
همانطور که از نام این نشریه بر میآید، قرار است به تجربیات نابینایان، والدینشان، اطرافیانشان، دوستانشان و هر انسانی که تمایل به فهم معلول و معلولیت دارد و توانسته در این راه به چیزهایی نیز دستیابد بپردازد. البته ما تمرکزمان بیشتر بر روی تجربیات عزیزان در حوزه ی نابینایی است. می خواهیم ببینیم والدین یک نابینا برای دستیابی فرزندش به حق و حقوقش دست به چه اقداماتی می زند. می خواهیم ببینیم تمام کسانی که با نابینا در ارتباط هستند، چه کاری برای هرچه مستقلتر شدن فرد با آسیب بینایی انجام می دهند و کدامشان اثربخش بوده است. خلاصه ی کلام اینکه میخواهیم در حوزه نابینایی از تجربیات دنیا بهره ببریم تا روزی با آگاهی از این تجربیات بتوانیم به خود تلنگری زده و به سمت اهدافمان حرکت کنیم.
البته اگر پدر و مادری یا دوست و آشنایی در ایران عزیز نیز توانسته برای حل مشکلی از مشکلات بیشمار نابینا راه حلی پیدا کند، می تواند آن را در قالب یک مقاله در اختیار ما قرار دهد. چون ایران هم بخشی از این جهان است و ما برای جمع آوری این تجربیات همیشه هم لازم نیست دست به دامان جراید غرب باشیم. هرچند که فعلاً ظاهراً راه دیگری وجود ندارد. همه ی ما بر این امر واقفیم که دنیای غرب در خصوص معلول و معلولیت خیلی زودتر و بیشتر از ما از خود جنبوجوش نشان داده و به دست آوردهای بی نظیری دست یافته است.
اگر دوستی هم مقاله ای را خوانده و آن را مفید یافته، می تواند آن را ازطُرُقی که در پایان می آید، جهت ترجمه به دست ما برساند.
فعلا بنا بر این است که ماهی یک مقاله ی تخصصی در این موضوع منتشر کنیم. ولی شاید زندگی مجال بیشتری به ما داد و در هر ماه مطالب بیشتری جمع آوری کرده و در طول ماه به خدمتتان پیشکش کردیم.
ذکر این نکته هم الزامی میباشد که قرار نیست همیشه مقاله ی منتشر شده همراه با فایل صوتی باشد. ولی تلاشمان بر این است که این اتفاق جذاب همیشه بیفتد.
قطعا نظرات، انتقادات و پیشنهادات شما می تواند چراغ راه ما باشد.
ایمیل: hotgooshkon@gmail.com
آیدی تلگرام: @hotgooshkon1
به امید جهانی آزاد تر!
یک پاسخ به «نشریه جهان آزاد، شماره 85. چرا خوانندگان انسانی جایگزین نرمافزارهای قابل دسترس نیستند؟»
آنها متوجه این امر نیستند که استفاده از خواننده انسانی، با انحراف روابط علت و معلولی در محیطهای مجازی، تقاضای ادراکی ناممکن و بیفایده از یک رابط بصری و رواج وابستگی و کژاندیشی در تمامی فرآیند تجزیه و تحلیل دادهها، کاهش دسترسپذیری را سبب میشود.