سلامی صمیمی به عزیزان صمیمی محله نابینایان.
امید که شادی و شادکامی همواره زینت لحظههاتون باشه!
باز هم نوبت یک سفر دیگه به گوشه و کنار جهان آزاده، تا ببینیم این بار مقصدمون کجاست و چه رهآوردی قراره از این سفر بگیریم!
در مورد تحرک و جهتیابی زیاد گفتیم و شنیدیم. صحبت از آموزش تحرک و جهتیابی برای نابینایان تقریبا در هر جا و هر زمان که بحث آموزش نابینایان مطرح باشه یکی از موارد اوله اما این ماجرا همچنان دستاندازهای خودشرو داره و در بسیاری موارد مشکلاتی بر سر راه پیشبرد این آموزش پیش میاد که برای رفع و دفعشون باید در جستجوی راه حل باشیم.
و زمانی که بحث آموزش به افراد چندمعلولیتی پیش میاد، بسیاری از قراردادهایی که تا امروز یاد گرفتیم و تجربه کردیم کمی متفاوت میشن و گاها با موانعی مواجه میشیم که برای کنار زدنشون چندان آماده نیستیم.
امروز سفری طولانیرو آغاز میکنیم که درش به بررسی این موضوع مهم و از نظر بسیاری از مربیان مشکل میپردازیم. به خاطر طولانی بودن این سیاحت، به بخشهای متعدد تقسیمش کرده و امروز بخش اول این تجربهرو پشت سر میذاریم.
پس بریم تا ببینیم اهل تجربه در میدان آموزش تحرک به افراد نابینای دارای معلولیتهای مختلف چه کردن و چه میکنن!
مشخصات نشریه:
- نام مقاله: Teaching Orientation & Mobility to Students with Visual Impairments and Additional Disabilities
آموزش تحرک و جهتیابی به دانشآموزان با آسیب بینایی توأم با دیگر معلولیتها: بخش اول
- نویسندگان: «ماری-نول چِینبِرلین» و «دنیس ماکِنستَد»»
- مترجم: مریم موسوی
- منبع: Future Reflections
یادداشت سردبیر:
مربیان تحرک و جهتیابی اغلب آموزش کمی در خصوص کار با آن دسته از کودکانی که علاوه بر نابینایی دارای معلولیتهای دیگری نیز هستند میبینند. آنها در حین کار با کودکان در مدارس دولتی از آن دسته از دانشآموزان که به خودی خود کارشناس به شمار میآیند، یاد میگیرند. در این مقاله ماری-نول چِینبرلین و دنیس ماکنستد بهترین تمرینهایی که در مدارس دولتی مورد استفاده قرار گرفته و توسط مربیان تحرک و جهتیابی برنامهریزی و با کودکان چندمعلولیتی کار شده را به اشتراک گذاشتهاند. هر دو نویسنده دارای گواهینامه ملی تحرک و جهتیابی میباشند.
“برای کودکان نابینا؛ همچون دیگر کودکان، آزادی در تحرک؛ به جهت بازی و سرگرمی و تجربه لذت حرکت کردن، اساس و پایه انسان بودن است.” «جو کاتر» (2007).
مربیان تحرک و جهتیابی با تعداد رو به افزایش دانشآموزانی که علاوه بر نابینایی معلولیتهای مهم دیگری نیز دارند، مواجهند. این دانشآموزان تفاوتهای رفتاری و فیزیکی مختلفی را نشان میدهند و ممکن است نیازهای فردی گستردهای داشته باشند که مربیان در طول آموزش حرفهای خود برای آنها آماده نشده باشند. «اولمستِد» (2005). مربیان پیش از اینکه شاگردانشان طعم موفقیت را بچشند، باید برای خلاق بودن، کشف کردن و گاهی اوقات شکست خوردن آماده باشند. در این مقاله ما برخی از تجارب خود را به اشتراک میگذاریم به امید آنکه برای دیگر مربیان تحرک و جهتیابی نیز مفید واقع شود. بسیاری از این ایدهها ممکن است برای والدین نیز مفید باشند، زیرا آنها فرزندان خود را تشویق میکنند تا در خانه و اجتماع به حرکت و کاوش بپردازند.
آمادگی.
زمانی که یک دانشآموز به مربی تحرک و جهتیابی ارجاع داده میشود، مربی میتواند یک ارزیابی انجام دهد. این ارزیابی تعیین میکند که آیا دانشآموز شرایط آمادگی آموزش کار با عصای سفید را دارد یا خیر. معمولاً مربی تحرک و جهتیابی کار را با بررسی گزارشی که توسط یک چشمپزشک متخصص ارائه شده است، آغاز میکند. در برخی موارد انجام معاینه کامل چشم برای چشمپزشک دشوار است زیرا ممکن است کودک همکاری نداشته یا قادر به درک درخواستهای کلامی نباشد. با این حال، داشتن برخی اطلاعات بهتر از اصلا نداشتن آنهاست.
در قدم بعدی، مربی دانشآموز را در خانه، محیط کلاس و زمین بازی زیر نظر میگیرد. آیا دانشآموز فعال است یا منفعل؟ آیا برای جابهجا شدن به کمک خانواده، دوستان یا دیگر اطرافیان نیازمند است؟ ممکن است مشاهدات بیانگر این باشند که کودک در تغییر مکان از محیط پرنور به مناطق تاریک با دشواری مواجه است یا با درک وجود پله به سمت بالا یا پایین مشکل دارد.
بر اساس تشخیص و عملکرد دانشآموز در طول مشاهدات، مربی ممکن است گزارش شنواییسنجی را درخواست کند. مشکلات شنوایی ممکن است مانع موفقیت دانشآموزان در تحرک و جهتیابی شود. اینکه این احتمال را کنار بگذاریم یا در صورت لزوم آن را در فرآیند برنامهریزی درسی بگنجانیم، کاری عاقلانه است.
دانشآموزان.
وقتی دانشآموزان علاوه بر نابینایی دارای ناتوانیهای دیگری مانند کمشنوایی، اوتیسم، تأخیر در رشد، آسیب بخش بینایی قشر مغز، اختلالات رفتاری یا اختلالات فیزیکی هستند، مربی تحرک و جهتیابی باید روشهای آموزشی منحصربهفردی را ابداع کند. متأسفانه، برخی از مربیان بر این باورند که دانشآموزان با تاخیر شدید در تحصیل نمیتوانند از برنامههای آموزشی رایج، مانند آموزش تحرک و جهتیابی بهرهمند شوند. در حقیقت، دانشآموزی که در کلاس درس با کشمکشهای شدید مواجه میشود، ممکن است در استفاده از عصای سفید فردی توانمند باشد. از سوی دیگر، دانشآموزی که در روند معمول برنامههای آموزش موفق است، ممکن است با چالشهای قابل توجهی در جهتیابی فضایی، تنآگاهی و مسیریابی روبهرو شود. مربیان باید از جهتگیریهای خود در ارتباط با دانشآموزانی که معلولیتهای دیگری نیز دارند، آگاه باشند.
مربیان معمولاً از یک چکلیست کلی مهارتهای تحرک و جهتیابی پیروی میکنند که برای رفت و آمد ایمن در موقعیتهای گوناگون ضروری است. هنوز این امکان وجود ندارد که آموزهها را در قالب یک برنامه درسی و یا یک کتابچه راهنمای آموزشی دریافت کرد زیرا هر دانشآموز منحصربهفرد است و محیطهای گوناگونی وجود دارد. وقتی نوبت به دانشآموزانی با معلولیتهایی علاوه بر نابینایی میرسد، مربیان تحرک و جهتیابی از خلاقیت، تجربههای قبلی و تخصص دیگران استفاده میکنند. آنها با حفظ مشارکت دانشآموزان و گنجاندن علایقشان در فرایند آموزش، به بزرگترین موفقیتها دست میابند. خوب است ایده های ذیل را به یاد داشته باشیم.
اکتشاف توسط خود فرد تأثیر بسزایی دارد. هنگامی که دانشآموز عملی را در حین تجربه کشف کند، احتمالا نسبت به زمانی که به سادگی در مورد آن عمل به وی توضیح داده شود بهتر میتواند آن را به خاطر بیاورد. («هالوئل» (2011)). برای مثال، دانشآموزی برای پیدا کردن درب کلاس مسافتی دورتر از آنچه باید را میرود. در این هنگام او با استفاده از عصای خود یک ردیف قفسه را پیدا میکند. او پیشتر رفته و در حین کاوش راهرو مخزن آب را پیدا میکند. در آن نقطه صدای جیرجیر مخصوص درب کلاس را میشنود. به سمت صدا چرخیده و وارد کلاس میشود. بار دیگر زمانی که در جستجوی در با قفسهها روبهرو میشود، احتمال اینکه بتواند اشتباهش را اصلاح کند؛ بیشتر است. برای برخی از دانشآموزانی که معلولیتهای دیگری نیز دارند، این فرایند نیازمند تلاشی دوچندان است. حتی ممکن است به یک بازی تبدیل شود و دانش آموز عمداً از کلاس عبور کند تا آب بنوشد.
به دانش آموز اجازه دهید از دست غالب [یا قویتر] استفاده کند. دست غالب را میتوان از طریق مشاهده و مصاحبه با والدین یا آموزگاران تعیین کرد. مرسوم است که عصای سفید در دست راست دانشآموز قرار بگیرد، همانگونه که به طور خودکار مداد را نیز در دست راست کودک میگذارند. توجه کنید که دست غالب کدام است و تلاش کنید تا عصا را در همان دست قرار دهید. یکی از دانشآموزان دارای اختلال در تکلم، در حالی که در راهرو راه میرفت، عصایش را جلوی بدنش میگرفت، اما پس از مدتی، عصا را پشت سرش میکشید. یک مربی خاطرنشان کرد که او این کار را زمانی انجام داد که عصایش در دست راستش بود و به طور اتفاقی به سمت دری باز چرخید. هنگامی که دانشآموز تشویق شد تا عصایش را در دست چپش بگیرد، این تمایل از بین رفت.
نکاتی که باید در نظر گرفت.
این نکات و استراتژیها ممکن است در کار با دانشآموزانی که چالشهای بیشتری دارند مفید باشند.
زمان انتظار: برخی از دانشآموزان، مانند کسانی که از آسیب بخش بینایی قشر مغز رنج میبرند، ممکن است به زمان بیشتری برای پردازش محیط مرتبط با آموزششان نیاز داشته باشند. این امر را میتوان «زمان انتظار» نامید. در واقع تکرار آموزش میتواند مانع از پیشرفت دانشآموز در درسها شود. هر بار که آموزش به صورت شفاهی به دانشآموز ارائه میشود، او ممکن است نیاز داشته باشد تا یک بار دیگر مطالب را از ابتدا پردازش کند. زمان انتظار بین درخواست مربی و عمل دانشآموز باید تمدید شود.
روشهای ارتباطی: روشهای ارتباطی دانشآموزان ممکن است دارای تعریف مشخصی نباشد. برخی از دانشآموزان شادی و یا ناراحتی خود را با جیغهای بلند و کوتاه، آرام یا سریع آواز خواندن، به عقب و جلو تکان خوردن و یا چرخیدن برای حمله کردن؛ منتقل میکنند. برخی دیگر با لبخند زدن و یا بغل کردن، پذیرش خود را نسبت به یک فرد نشان داده و با نادیده گرفتن یا اجتناب از وی، عدم پذیرش خود را بروز میدهند. این قبیل اعمال قدرتی فراتر از کلمات دارند. در حالی که مربی یاد میگیرد که دانشآموز چگونه از طریق آزمون و خطا ارتباط برقرار میکند، ممکن است هر دو ناامیدی را نیز تجربه کنند.
میزان تحمل دانشآموز: بسیاری از دانشآموزان از میزان تحمل خود آگاهی ندارند و یا زمانی که به بالاترین حد تحملشان میرسند نمیتوانند آن را بیان کنند. مربیان باید به اعمال دانشآموزان توجه داشته باشند و زمانی که نشانههایی از ناامیدی را در آنها مشاهده کردند به سرعت به آن پاسخ دهند. برای برخی از دانشآموزان ذرهای ناامیدی به سرعت تبدیل به طوفانی از یأس میشود، در حالی که برای برخی دیگر ذره همان ذره اندک است. اگر دانشآموزی در ابتدای درس ناراحت به نظر برسد، این حس به سادگی میتواند از آموزش قبلی منتقل شده باشد. معلم کلاس ممکن است پیش از شروع آموزش تحرک و جهتیابی نیازمند به تنشزدایی از موقعیت باشد. زمانی که دانشآموز در طی فرایند یادگیری به حداکثر سطح تحمل خود رسیده و احساس ناامیدی میکند، لازم است مربی به منظور استراحت دانشآموز وقفهای در تدریس ایجاد کند.
رفتارهای دانشآموز: اگر دانشآموز عمداً عصا را به زمین بیندازد، مربی باید منتظر بماند تا او آن را بردارد. گاهی اوقات شاید لازم باشد که مربی عصا را نزدیکتر بغلتاند، بدین ترتیب دانشآموز متوجه میشود که عصا کجا قرار گرفته است. اگر مربی عصا را جمع کرده و از طریق راهنمای انسانی دانشآموز را برای رسیدن به مقصد مورد نظر یاری کند، وی هر بار که عصا را به زمین میاندازد انتظار ارائه این خدمات را خواهد داشت. اگر “زمان انتظار” در حد مجاز باشد، تداوم رفتارهای ناخواسته کاهش میابد.
توجه داشته باشید که انداختن عصا یا نشستن روی زمین در طول آموزش، ممکن است روش برقراری ارتباط دانشآموز به منظور آگاه کردن شما در جهت نیاز به استراحت باشد. همچنین نشستن طولانیمدت بر روی زمین میتواند یک مسئله رفتاری باشد. توصیه میشود که در این شرایط با معلم کلاس مشورت به عمل آید. شاید یک برنامه رفتاری ضروری باشد.
اطمینان خاطر و تحسین: یادآوری کلامی به دانشآموز که او تنها نیست و راهنمایی برای وی همواره در دسترس قرار دارد، به دلیل سطح شناختی و درک دانشآموز ممکن است همیشه موفقیتآمیز نباشد. از سوی دیگر، تمرکز بر موفقیت دانشآموز با نوازش یا تحسین کلامی و با استفاده از آهنگ صدا میتواند برای وی حکم پاداش را داشته باشد. با این وجود، تحسین بیش از اندازه برای برخی از دانشآموزان تأثیر معکوس دارد. تحسین بیش از اندازه خیلی زود اثربخشی خود را از دست میدهد. این نکته هائز اهمیت است که دانشآموز را برای کارهایی که به تنهایی میتواند انجام دهد تشویق کنیم حتی اگر با فعالیتهای اندک شروع کرده باشد.
اهداف دانشآموزان: زمان بگذارید تا بخشی از دنیای دانشآموز باشید. در برخی موارد؛ مربی تنها با مشاهده میتواند نیازها و انگیزههای دانشآموز را بشناسد. اگر دانشآموز دوست دارد روی یک صندلی خاص کنار دستگاه پخش سیدی بنشیند، وی انگیزه انتخاب مجدد همین نقطه را برای نشستن خواهد داشت. اگر از او بخواهیم که جایی دور از آن نقطه راه برود، ممکن است احساس یأس کند اما این امکان نیز وجود دارد که سریعتر کار کند تا به نقطهای که دوست دارد برگردد. آموزشهای مؤثر میتواند در جایی دور از صندلی مورد علاقه وی شروع شود و روی بازگشت او به همان نقطه تمرکز کند. ممکن است دانشآموز با یکی از کارکنان کافه انس گرفته باشد. مربی میتواند مسیر کافه را به او یاد بدهد، بدین ترتیب او میتواند برای دریافت ژتون ناهار خود از کلاس به سمت کافه برود.
روش ترجیحی دانشآموزان برای عبور و مرور: آیا دانشآموز مایل است که به محض ایستادن بازوی کسی را بگیرد؟ شاید تکنیک راهنمای انسانی تنها روشی باشد که او برای رفت و آمد یاد گرفته است. این بدان معنا نیست که او نمیتواند از روشهای آموزش تحرک و جهتیابی بهره ببرد. زمانی که او مهارتها و ملزومات رفت و آمد مستقل را بیاموزد، احتمالا عملکرد بهتری خواهد داشت.
برنامهریزی آموزشی.
هدف نهایی مربی تحرک و جهتیابی حذف نیاز دانشآموز به آموزش است زیرا او مهارت و درک لازم برای رفت و آمد مستقل را به دست میآورد. «مِتلِر» (1995). برای تحقق این امر، دروس بر اساس چک لیست باید برای هر دانش آموز تطبیق داده شود. مربیان باید مجموعه کاملی از تکنیکهای فردی داشته باشند. آنها باید بارها و بارها برنامهها و استراتژیهای جدیدی را طراحی کنند. در اینجا به چند نمونه از طرحهایی که توسط مربیان تحرک و جهتیابی تنظیم و با کودکان نابینای دارای معلولیتهای دیگر کار شده است، اشاره میشود.
برنامه آموزشی منعطف داشته باشید و از فرصتهای طلایی برای آموزش غافل نشوید. در طول یک آموزش، دانشآموزی در پیادهروی مقابل مدرسه راه میرفت. همزمان یک آقای نابینا که از عصای بلند سفیدش استفاده میکرد، در مجاورت با آن دانشآموز قرار گرفت. با راهنمایی مربی تحرک و جهتیابی، دانشآموز و آقا صحبت کوتاهی داشتند و دانشآموز متوجه شد که افراد دیگری نیز از عصا استفاده میکنند.
آموزش را در شرایط موفقیتآمیز نگه دارید. حتی بهترین برنامههای آموزشی هم میتوانند به دلیل شرایط غیر قابل پیشبینی مانند شلوغی ناگهانی راه، مرتوب بودن کف زمین و یا تمرینات اطفاء حریق متوقف شوند. گاهی اوقات بهترین آموزش ممکن است استفاده از راهنمای انسانی در موقعیتهای دشوار و پس از آن ادامه هدف اصلی باشد. مواجهه با شرایط غیر قابل پیشبینی را به عنوان یک آموزش جداگانه در نظر بگیرید.
بدانید که آنچه در یک موقعیت کارآمد است، ممکن است در موقعیتی دیگر ناکارآمد باشد. شاید یک دانشآموز بتواند در یک راهرو به خوبی در یک خط مستقیم راه برود اما برای راه رفتن مستقیم روی پل عابر پیاده با مشکل مواجه شود. صداها، باد و یا شیب زمین ممکن است فرد را از مسیرش خارج کنند.
نسبت به صداهای ناآشنا حساس باشید. برخی از دانشآموزان در برقراری ارتباط با مشکل رو به رو هستند بنا بر این ممکن است ندانند که چگونه باید ترسهای خود را بیان کنند. یک دانشآموز با تأخیرهای شدید شناختی، توانست به خوبی در مناطق آشنا رفت و آمد داشته باشد. با این حال، یک روز که در حال عبور و مرور در محیط اطرافش بود، صدای ساخت و ساز ساختمان را شنید که موجب ایجاد ناامنی برای وی شد. او ترسش را با ایجاد صداهای بلند و نشستن در پیادهرو ابراز کرد. او تنها زمانی میتوانست راه برود که بازوی یکی از راهنماها را بگیرد. به محض گذشتن از سر و صدای ساخت و ساز، او دوباره توانست به تنهایی به راهش ادامه دهد.
آگاه باشید که برنامههای آموزشی اغلب ممکن است نیازمند تغییر باشند.
توجه داشته باشید که برنامههای درسی اغلب ممکن است نیاز به تکرار داشته باشند.
به خاطر داشته باشید که آموزشها و تکنیکهای تدریس اغلب ممکن است نیازمند تنظیم باشند.
دستشان را برای انتخاب باز بگذارید. دو یا چند هدف آموزشی در دست داشته باشید و به دانشآموزانتان اجازه دهید تا از بین گزینهها انتخاب کنند. زمانی که دانشآموز هدف آموزشی را انتخاب میکند، اغلب احساس میکند که همه چیز را تحت کنترل خود دارد؛ بنا بر این با اشتیاق بیشتری فعالیت میکند. انتخاب به این معنا نیست که دانشآموز هرگز مجبور به انجام دروس دیگر نخواهد بود. منظور این است که او صرفاً میتواند آن آموزش را در آن روز خاص انجام ندهد.
از رها کردن آموزش نترسید. گاهی اوقات هنگامی که مشکل غیر منتظرهای پیش میآید بهترین کار میتواند پایان دادن به فرایند آموزش باشد. اگر این رخداد پیش آمد، تا حد امکان دلیل پایان دادن به آموزش را برای دانشآموزتان توضیح دهید. “جانی. ما حالا ناچاریم به کلاس برگردیم چون بارون خیلی شدید شده.”
اجازه بدهید دست دانشآموز با عصا بازی کند. بسیاری از دانشآموزان مهارت درست دست گرفتن عصا را ندارند. هنگامی که آنها عصا را به روش غلطی در دست میگیرند، همانگونه که در کتابهای آموزشی نیز تعریف شده است اصطلاحاً میگوییم دستشان با عصا بازی میکند. هدف از آموزش این است که دانشآموز بتواند با استفاده از عصا در محیط اطرافش رفت و آمد کند، و او ممکن است نیازمند یافتن بهترین روش برای خود باشد. با گذشت زمان و عدم شتاب در آموزش، دانشآموز میتواند به استفاده صحیح از عصا تشویق شود.
به دانشآموز اجازه دهید که عصا را به سمت جلو هل بدهد. شاید هل دادن عصا روی زمین کار درستی نباشد اما به مرور زمان و با تشویق او به سمت استفاده درست از عصا سوق میابد، به ویژه زمانی که با یک یا دو چهارچوب برخورد کند.
اگر دانشآموز تمایل دارد که از عصا به صورت برعکس استفاده کند، به او این اجازه را بدهید. اگر این کار را برای عصبانی کردن مربی انجام دهد و موفق نشود، از این کار دست خواهد کشید. اگر دوست داشته باشد انعطافپذیری تاکتیک استفاده از عصا را بهتر احساس کند، به این کار ادامه میدهد. ممکن است که او تنها در حال کسب تجربه باشد. به او فرصت بدهید، ممکن است خودش روش درست را در پیش بگیرد. به یاد داشته باشید که شاید دانشآموز بهتر بداند. اگر وی در صورت وارونه بودن عصا عملکرد بهتری دارد، به چه کسی آسیب میرساند؟ او به تنهایی حرکت میکند و هدف هم همین است، اینطور نیست؟
ادامه دارد.
یادداشتها:
Merry-Noel Chamberlain:
Denise Mackenstadt:
Orientation and Mobility, (O&M): تحرک و جهتیابی.
National Orientation & Mobility certification, (NOMC): گواهینامه ملی تحرک و جهتیابی.
Joe Cutter:
Olmstead:
Cortical visual impairment, (CVI): آسیب بخش بینایی قشر مغز.
Hallowell:
Mettler):
۲ دیدگاه دربارهٔ «نشریه جهان آزاد، شماره 88. آموزش تحرک و جهتیابی به دانشآموزان با آسیب بینایی توأم با دیگر معلولیتها: بخش اول»
درود بر شما. سپاس از انتشار این نکته های مهم و ارزشمند.
پیشنهاد می کنم Orientation and Mobility, O&M رو جهتیابی و حرکت ترجمه کنید. چرا که جهتیابی پیش نیاز هر حرکت هدفمند هست. اونها هم گویا همین طور فکر کردند. O&M
سلام خانم جوادیان بزرگوار. واقعیتش مترجم اصلی که من افتخار بازبینی ترجمه ایشونرو داشتم دقیقا همینطور که شما فرمودید ترجمه کردن. «جهتیابی و تحرک». و شخصا با این فرمایش شما موافقم. فقط من به این خاطر که حس کردم این مدل گویش بین ما بیشتر مأنوسه داخل ترجمه مترجم دست بردم و اینطوری برعکسش کردم. به نظرم رسید شاید این شکلش برای بسیاری از ما که از ابتدا با عبارت تحرک و جهتیابی آشنا شدیم و انس گرفتیم ملموستر و درک و حس عمق مفهوم اینطوری روانتر باشه. امیدوارم اعمال نظر شخصی من به حساب مترجم اثر نوشته نشه و بیش از همه و پیش از هر چیز ممنونم از دقت نظر شما که برای من بیانگر خیلی نکات مثبت دیگه هم هست. چشم حتما سعی میکنم دقیقتر باشم و باز هم ممنون از شما. همیشه شاد باشید!