خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

یک تولد از جنس عشق

وقتی آمدی مرا غافل گیر کردی. همیشه اینطوری هستی این را بعد ها فهمیدم. آن روز که آمدی فکر کردم این دیگر از کجا پیدا شد خودمان کم چل و خول داشتیم این هم اضافه شد. اما بعدها از خودم شرمنده شدم. شرمنده شدم که چرا منی که ادعا میکردم روانشناس هستم و نباید زود قضاوت کنم این کار را کردم. اما امروز برایت مینویسم مینویسم تا دیر نشده. تا دیر نشده مینویسم که فردا غصه نخورم که چرا نگفتم. که چرا نگفتم چقدر دوستت دارم واقعا چقدر دوستت دارم؟ شاید خودم هم نمیدانم. نمیدانم چقدر دوستت دارم تا کجا دوستت دارم آیا من اصلا لیاغت دارم دوستت داشته